کامران ديبا (کامران طباطبايی ديبا)
کامران طباطبايی ديبا
بيوگرافي:
کامران طباطبايی ديبا از معماران صاحب سبک در معماری مدرن و معاصر ايران است که همه ی علاقه مندان به هنر، در اين سرزمين، با سازه های معروف او ( موزه هنر های معاصر تهران ، فرهنگستان و پارک نياوران ، فرهنگسراو پارک شفق و...) آشنا هستند. ديبا پسرعموی ملکه ی سابق ايران ( فرح ديبا ) نيز هست.
- متولد سال ۱۳۱۷ تهران
- فارغ التحصيل رشته معمارى و شهرسازى دانشگاه هاروارد واشنگتن۱۹۶۳
- شركت در نمايشگاه نقاشى بى ينال ونيز ۱۹۶۱
- شركت درنمايشگاه نقاشى بى ينال پاريس ۱۹۶۳
- برپايى نمايشگاه نقاشى در گالرى رئاليته آمريكا ۱۹۶۲
- شركت در دومين كنگره معمارى ايران ۱۳۵۱
- بنيانگذار دفتر مهندسين مشاور داض (قبل ازانقلاب)
- شركت درمسابقه معمارى بنياد آقاخان و دريافت جايزه به خاطر معمارى شهرك شوشتر
- طراحى و اجراى آثارى چون موزه هنرهاى معاصر تهران، پارك و فرهنگسراى شفق، دفتر مخصوص ملکه ایران، پارك وفرهنگسراى نياوران، منزل مسكونى (موزه) پرويز تناولى، نمازخانه جنب موزه فرش، مسجد جندى شاپور، شهرك شوشتر، ويلاى «پيرونه» (اسپانيا)، ويلاى «اسپارتينا» (اسپانيا) و چندين اثر ديگر در ايران و اروپا و آمريكا ۱۳۸۳- ۱۳۴۵
- اقامت دائمى در اسپانيا در سال هاى پس از انقلاب
- رئیس و طراح ارشد شرکت مهندسین مشاور “DAZ” شد.
وی علاوه بررشته معماری تحصیلاتی، نیز در جامعه شناسی دارد و این امرویژگیهایی به دریافتش ازمعماری برای جامعه ی ایرانی داده است که کارهای او را از جهت شکل و محتوا شاخص می سازد. در دوران فعالیتش در ایران، فقط به ایجاد بناهایی پرداخت که کار برد اجتماعی ومردمی دارند. به تلفیق سنتهای بومی با نیازهای جامعه بشری مدرن علاقمند است و این حس را در انواع طرحها و سازههایش به ثبت رسانده. کارهای او به خاطر ترکیب معماری مدرن با سنتهای آشنای بومی، امضای منحصر بهفردی دارند. استراحتگاه تابستانی در شهسوار)تنکابن –( پارک پشت سد سفید رود- فرهنگسرای نیاوران- مرکز تجاری گلستان شهرک غرب- نمازخانه پارک لاله- باغ دلگشا )نارنجستان ( شیراز- مجموعه ادارات دولتی اصفهان- پروژه باغ -آپارتمان الهیه- پروژه موزه جنگ تهران - پروژه باغ مجسمه اجرا نشده است .
گرایشهای فکری و نظری کامران دیبا درباره آثارش :
1- علاقه ی او به وجوه اجتماعی معماری
یا به تعبیر خود او معماری انسانی ( منظور از معماري انساني كار متعهد و سودمند
براي جامعه و مردم بود.)
2- علاقه و احترام به سنت های بومی و الگو های ساختاری و همچنین نیازهای
جامعه شهری مدرن برای رسیدن به آسایش
3- عدم تصرف محیط برای ایجاد مکان
4- در آمیختگی کارهای او با محیط اطراف خود که باعث شده است که کارهایش در
عین بدیع بودن غریب و بیگانه نباشد
5- بهره گیری از الگوهای معماری ایران به شیوه های اصیل و منحصر به فرد در
کارهایش
کارهای دیبا در دوره ی 12 ساله ی
فعالیتش در ایران نمایان گر علاقه ی خاص او به وجوه اجتماعی معماری یا به تعبیر
خود او « معماری انسانی » است. منظور او از معماری انسانی کار متعهد و سودمند برای
جامعه و مردم بود. علاقه ی بسیار او به طراحی شهری ، شهرسازی و باغسازی نیز از
همین گرایش فکری سرچشمه گرفته است. در واقع ، او تمایلی به طراحی بناهای خصوصی
نداشت ( تنها کار خصوصی او طراحی منزل شخصی دوستش پرویز تناولی پیکره تراش
بود) و تمامی توجهش به طراحی ساختمانهای عمومی و فرهنگی عام المنفعه و مسکن انبوه
معطوف بود که در اغلب آنها نقش ایده ساز و برنامه ریز را هم بازی می کرد.
خود او می گوید:« دلم نمی خواست برای طبقات بالا ویلا طراحی کنم . در آن هنگام
اعتقاد داشتم که معماری، به خصوص در ایران، عملاً فقط در خدمت طبقه بورژوا و دولت
مندان جامعه است و از طریق شهرسازی بهتر می توان در جهت برآورد نیاز های جامعه گام
برداشت. به همین دلیل بود که پس از اتمام تحصیل در رشته معماری ، فوق لیسانس جامعه
شناسی گرفتم و در طراحی شهرک کلمبیا ( بین واشنگتن و بالتیمور ) مشارکت کردم .
کارم را در ایران با تأسیس دفتری با عنوان « موسسه ی شهرسازی و تهیه
طرح های اجتماعی » آغاز کردم که خیلی ها در ابتدا فکر می کردند یک موسسه ی دولتی
است. اما خیلی زود فهمیدم که دست یافتن به پروژه های مورد علاقه ام چندان آسان
نیست. »
حساسیت های اجتماعی و علاقه ی دیبا به شهرسازی در اولین پروزه های او آشکار است.
اولین کار او در ایران طراحی یک پارک عمومی به مساحت چند هزار متر مربع در محوطه
انباشت زباله در یک محله ، در زمانی بود که پارکهای شهری چندین هکتاری در شهرها و
به خصوص تهران ساخته می شد. پس از آن یک اردوگاه تابستانی برای کودکان پرورشگاهی
در شهسوار طراحی کرد . در این طرح کوشید با توجه به معماری محلی ، دهکده ای نمونه
برای شهرهای شمالی بسازد و برای اولین بار از سفالهای روستایی شمال استفاده کرد که
در آن هنگام به طور دستی و کاملأ شکننده ساخته می شد و مهندسان آن را نامطمئن و
سطح پائین تلقی می کردند .پارک شفق هم به نحوی طراحی شده است که همه ی
خیابانهای اطراف به آن منتهی می شود و از آن می گذرند. با این تمهید پارک در زندگی
محله ادغام شده است. در عین حال، در این پروژه دیبا برای اولین بار فکر فرهنگ سرا
و احداث مرکزی برای خدمات اجتماعی در سطح محله را ابداع کرد . او کانون پرورش فکری
را تشویق کرد تا یک واحد کتابخانه ی کودکان و یک کارگاه نقاشی در آنجا د ایر کند.
دیبا در این طرح با لجاجت یک ساختمان کم ارزش قدیمی را همک برای تقویت پیوند پارک
با گذشته حفظ و آن را به محل نمایش و فعالیتهای اجتماعی در سطح محله تبدیل کرد. او
کوشید با احداث سالن نمایش و کتابخانه بزرگسالان پارک را به مرکز محله و جایگاه
تجمع مردم بدل کند. در دانشگاه جندی شاپور، دیبا با تبعیت از گرایش خود به
طراحی شهری و شهرسازی بسیار مایل بود طرح جامع دانشگاه ر ا تهیه کند تا بتواند
مجموعه سازی دلخواهش را انجام دهد، ولی ریاست وقت دانشگاه ، که در آن واحد از چند
مهندس مشاور مختلف استفاده می کرد، تمایلی به درگیری با معمار طرح جامعه نداشت و
پروژه های منفرد را به دفتر او ارجاع کرد. دیبا می گوید: « بعد از فکر زیاد
طرح یک تاکتیک جنگی را برای تهیه یک طرح جامع پنهان ریختم. سه پایگاه با فاصله دور
از هم در نظر گرفتم تا بتوانم فاصله ی میان آنها را هم در وسعت یک طرح جامع برنامه
ریزی کنم. اولین پایگاه طرح سالن سرپوشیده ورزشی بود که بعدأ گسترش پیدا می کرد.
طرح دوم مربوط به سالن نهارخوری دانشجویی بود که در آن نمازخانه ای در نظر گرفتم و
بعدأ آن را جدا کردم و به عنوان مسجد دانشگاه در فضای باز مقابل نهارخوری
جای دادم . همه ساختمانهای این مجموعه در واقع یک وسیله پیاده راهسازی اند....»
دیبا در سایر کارهایش نیز در پی ایجاد انواع مراکز فرهنگی و تفریحی از جمله
کتابخانه ، گالری ، سالن نمایش و رستوران به شکل مجتمعهای فعالیتی بود که به شکل
گویایی در فرهنگسرای نیاوران پیاده شده است.
ظاهرأ همین گرایشها علاوه بر جنبه های زیبایی شناسی سنتهای معماری شهرسازی ایرانی،
علاقه و احترام به این سنتها را در او برمی انگیخت .دیبا مدرنیسم و تجدد را پذیرفت
و به جستجوی سنت گرایی رئالیستی یا واقع گرا برآمد.او با الگو برداری از معماری
غرب برای جامعه ایرانی مخالف بود و می کوشید پیوندی میان مدرنیسم و سنتهای ایرانی
برقرار کند. به اعتقاد او معماری و شهرسازی نیویورک و هنگ کنگ نمی توانستند و نمی
توانند الگوی معماری و شهرسازی ایرانی قرار بگیرند، چرا که وسعت سرزمین ، مناسبات
اجتماعی و رابطه ایرانی با خاک و آسمان چنین الگو برداری هایی را بر نمی تابد.
بر اساس همین اعتقاد بود که وقتی توجه به برج سازی به عنوان نماد ترقی و پیشرفت
برای شبیه کردن پایتخت ایران به پایتخت های اروپایی مورد توجه مسئولان و مقامات
وقت قرار گرفت، دیبا از چند شخصیت بین المللی سر شناس ، فردروچ ، طراح سازنده شهرک
میلتون کنیز انگلستان ، ماتیوز انگرز ، معمار مشهور آلمانی ، مدیر عامل شرکت
سازنده روزولت آیلند، منهتن نیویورک ، و پیتر بلیک منتقد معماری امریکایی ، دعوت
کرد تا از فعالیتهای مسکن و شهرسازی ایران بازدید کنند و نتایج این بازدید ها را
در جلسه ای ارائه دهند تا در سیاست گذاری مسکن مورد توجه مسولان وقت قرار گیرد ،
اما این تلاش با شکست مواجه شد . پس از آن دیبا تلاش خود را بر طراحی شهرک
شوشتر نو ، به عنوان الگوی مناسب سکونت و شهرنشینی ایرانی متمرکز ساخت.
مقابله او با جریان نیرومند تخریب بافت حرم مطهر حضرت رضا(ع) با همین هدف صورت
گرفت . او که سخت به حفظ محلات قدیمی و نه فقط بناهای منفرد معماری ایرانی ، علاقه
مند بود، با جلب حمایت دفتر مخصوص ملکه و پشتیبانی دانشگاه تهران توانست چندبار
این تخریب را به تعویق بیندازد، اما پهلوی دوم که در ان زمان متولی حرم مطهربود
خواست که با توجه به مخالفت های موجود از سه مهندس نظرخواهی شود. دیبا می گوید :«
در آخرین جلسه با حضور مهندس محسن فروغی ، علی صادق و وزیر دربار به من گفته شد که
بهتر است با این کار موافقت کنم و به این ترتیب من در مقابل ولیان، استاندار وقت
خراسان و اسد الله اعلم ، وزیر دربار ، قرار گرفتم. فروغی با شرط حفظ چند ساختمان
قدیمی با تخریب بافت اطراف حرم موافقت کرد. من به چند دلیل مخالف این کار
بودم . بحثم این بود که : اولاً ، ساختمان حرم و صحنهای آن درونگرا و فاقد نمای
خارجی هستند ، ثانیاً ، کاروانسراها و بازار اطراف حرم زندگی شهری در حرم ادغام
کرده اند و جدا کردن این دو نه از نظر معماری و شهرسازی و نه از نظر اجتماعی به
صلاح نیست و ثانیاً ، جابجایی کسبه و قطع جریان امرار معاش آنان عملی نادرست است.
اما سرانجام مغلوب شدم و فقط توانستم از توافق و امضای صورت جلسه خودداری کنم. می
دانید من نه مسول طرح جامع مشهد بودم و نه در این زمینه منفعتی داشتم ، اما این
کارها را از جمله وظایف اجتماعی معماران می دانستند و به همین دلیل از امکانات
شخصی و خانوادگیم برای پیشبرد هدفها و اعتقادات حرفه ای که برایم بسیار ارزشمند
بودند استفاده می کردم.»
باغسازی
در زمانی که تهیه ی طرح پارک یوسف آباد به دفتر دیبا ابلاغ شد و او دریافت
تخصص های گوناگون حرفه ای در ایران کمیاب است ،ناگزیر شد خود نقش معمار باغ ساز را
هم ایفا کند . پارک یوسف آباد نخستین کار او در این زمینه بود که به خوبی از عهده
ی ان بر آمد . پارک شفق نخستین پارکی است که به صورت یک باغ عمومی در تداوم
حرکت خیابانهای محله طراحی شده است. طرحهای دیگر باغسازی دیبا عبارتند از: باغسازی
و توسعه باغ فرهنگسرای نیاوران و دفتر اداری در شمال باغ ، محوطه سازی غرب
دانشگاه جندی شاپور ، طراحی فضای سبز ، محوطه سازی و طراحی میدان های شهرک شوشتر
که امکان اتمام آن را نیافت .
یکی دیگر از کارهای دیبا در این زمینه طراحی فضا و محوطه سازی ضلع غربی پارک
لاله ، یعنی در واقع محوطه ی شمال موزه تا موزه ی فرش است . او با ایجاد
دروازه و تعیین محل استقرار کیوسک هایی برای جلب توجه جمعیت در شمال موزه ، یک
محور جدید برای پارک گشود . دیبا می گوید : در این طرح با رضا مجد ، شریک دفتر
فرمانفرماییان، که مسول نظارت و اجرای موزه فرش بود، در مورد ورود اتومبیل به
محوطه پارک اختلاف نظر پیدا کردم ، اما بالاخره طرح خودم را تحمیل کردم. رضا مجد
به من گفت که زورگویی می کنم . به شوخی پاسخ دادم تا به حال شما به دیگران زور
گفته اید ، یک بار هم زور بشنوید ، چه می شود ! در این طرح با یک سری فواره و یک
دیوار ، ورودی بدیعی میان پارک و خیابان شهر ایجاد شد که سادگی و صراحت خاصی داشت.
یکی از عناصر جالب این طرح طرح یک نمازخانه است که به قول یکی از معماران عرب
خالصترین و ساده ترین فرم مسجد است.فکر ایجاد این نماز خانه وقتی به ذهنم خطور کرد
که دیدم کارگران ساختمان موزه و برخی از رهگذران در این محوطه نماز می گذارند، اما
در جهت غلط .
از روحانی یکی از مساجد محل خواستیم جهت قبله را تعیین کند . وقتی جهت درست تعیین
شد به این فکر افتادم که ایجاد فضای خلوت ، دور از هیاهوی خیابان برای نمازگزاران
جالب و مفید باشد.»
به تعبیری می توان گفت دیبا پایه گذار باغسازی ایران در دوره معاصر محسوب می شود و
نکته جالب در کار باغ سازی او توجه خاص به مسئله کم آبی و مشکلات نگهداری فضای سبز
در اقلیم ایران است.
فعالیتهای هنری
کامران دیبا علاوه بر معماری نقاشی هم می کرد ، طی دوران فعالیت خود در ایران نقشی
موثر در فعالیتهای جمعی هنری در آن دوره بازی کرد که با طراحی و برنامه ریزی
فعالیت موزه هنرهای معاصر تکمیل و ماندگار شد.
او در ابتدای فعالیت خود در ایران ضمن گرد آوردن هنرمندان رشته های هنرهای
تجسمی در یک کانون هنری دو نمایش بدیع در ایران ترتیب داد.در نخستین نمایش تحت
عنوان «آب باز زبر دست» از نقاشی ، حجم سازی و صدا استفاده شده بود. گفتار
نمایش به صورت شعر نو توسط خود دیبا نوشته شده بود . پرویز تناولی و یک گوینده زن
آن را اجرا کردند و به صورت مستمر در هنگام نمایش پخش می شد .
دیبا علاوه بر این فعالیت ها از آثار هنری حجمی در طراحی فضاهای شهری و محوطه سازی
و باغ سازی خود استفاده ی فراوان کرده است . برای نخستین کار بزرگ خود ، یعنی پارک
شفق ، سه پیکره و برای فرهنگسرای نیاوران سه پیکره ی دیگر به پرویز
تناولی سفارش داد . ودل پیکره ها همه افراد معمولی بودند که بر حسب اتفاق در این
فضا وقت می گذراندند . این پیکره ها بسیار مورد استقبال عموم قرار گرفتند و
عکاسانی با گرفتن تصویر مردم در کنار آنها یا دست به گردن آنها امرار معاش می
کردند . در محوطه ی موزه ی هنرهای معاصر آثار هنری دیگری از کارل اشلمینگر و
هنرمندان دیگر نصب شده است . دیبا بعدها در موزه ی هنرهای معاصر ایران
توانست فرصتی برای ارضای گرایش های عمیق هنری خود بیابد و او که خود در واقع
برنامه ریز و ایده ساز این پروژه بود ، در خرید و تهیه ی مجموعه ی هنری ایرانی و
بین المللی موزه و سازماندهی اداری آن نقش فعالی ایفا کرد .
از طرح های مهم او در سال های پایان کارش در ایران مرکز اداری شهر اصفهان
با الهام از بافت سنتی درون گراست . آخرین کار نا تمام او شهرک شوشتر نو
بود .
در سال های اقامت اجباریش در خارج از کشور در ابتدا معماری را کنار گذاشت . خود او
می گوید معماری برای من در چارچوب کشور وسیع ، متنوع ، زیبا و با فرهنگ غنی و
آشنای خودم معنا داشت.
مطالب مشابه :
بررسی سه نمونه موزه ها و فرهنگسرا های ایران ( گروه 8 )
معماری رد زمان است بر فضا - بررسی سه نمونه موزه ها و فرهنگسرا های ایران ( گروه 8 ) - آدمی که غرق شود بیگمان میمیرد چه در دریا . . چه در رویا ... بررسی فرهنگسرای نیاوران- ( فایلpowerpoint 4 ). دانلود فایل ... دریافت کارشیو (پلان) معماری · نرم افزارهای
فرهنگسرا چیست ؟
فرهنگسرای نیاوران. فرهنگسرای نیاوران در سال ۱۳۵۷ با مساحت تقریبی ۳۵۰۰ مترمربع در شمال شرقی تهران در ... استانداردها پلان برش نما سه بعدی مکس رندر شیت بندی.
مجموعه ای کامل از فضاهای یک فرهنگسرا
فضاهای یک فرهنگسرا برای رسیدن به یک طراحی بهتر : ..... برای فرهنگسرای نیاوران سه پیکره به پرویز تناولی سفارش داد. میل پیکره ها ..... طراحی سایت پلان · فاز 2.
تحلیل نمونه های خارجی - گروه دانشکده هنر
با بررسی سایت پلان مشاهده میشود که در جنوب غربی این بنا ابهای ازاد موجود است ... یکی از تحلیل ها هم که مربوط به فرهنگسرای نیاوران بود توسط گروه دوستان پیام نور
کامران ديبا (کامران طباطبايی ديبا)
... تابستانی در شهسوار)تنکابن –( پارک پشت سد سفید رود- فرهنگسرای نیاوران- .... کتابخانه پارک شفق با پلان پیچیده و شکسته اش را شاید بتوان جزو گرایشات
کامران ديبا Kamran Diba
موزه هنرهاي معاصر ، فرهنگسراي نياوران ، پارک شفق يا به گفته خود او پارک يوسف آباد ، برخي بناهاي دانشگاه جندي شاپور ، شهر جديد شوشتر و ... که در يک دوره 12 ساله
معرفي نمونه هايي از مراكز فرهنگي 3-چند نمونه خارجي و لينك هايي براي اطلاعات بيشتر!
15 ا کتبر 2009 ... فرهنگسراي تي جيبائو-رنزو پيانو. این لینک هم ... نقشه های فرهنگسرا: براي همه تون ... معرفي نمونه هايي از مراكز فرهنگي 1-فرهنگسراي نياوران.
ظوابط طراحی فرهنگسرا در چند جمله
8 ا کتبر 2013 ... فرهنگسرا ساختمانی است که در آن یک یا چند نهاد فرهنگی فعالیت دارند. در فرهنگسراها معمولاً شرایطی برای آموزش امور گوناگون فرهنگی و اجتماعی و همچنین ... آمریکایی- مکزیکی): MACC · فرهنگسرای نیاوران · ظوابط طراحی فرهنگسرا در چند ... ايراني · نقشه بي عيب - تحليل پلان · چگونه به موضوع نما در معماري بينديشيم؟
برچسب :
پلان فرهنگسرای نیاوران