مردم شناسی استان لرستان
از دوره صفویان، بروجرد، لرستان و جاپلق، عمدتاً به صورت ایالت های مستقل در نظر گرفته می شدند. زندیان از طوایف لر بودند که نبردهایی در منطقه از آنان به ثبت رسیده است. در دوره قاجار ، ولایت لرستان و ولایت بروجرد، گاه بصورت مستقل و گاه یکسان در نظر گرفته می شدند و در اواخر قاجار، لرستان و خوزستان یک ایالت محسوب می شدند[۵]. از این دوره برخی ایلات لرستان از تابعیت حکومت مرکزی سر باز زدند و حکومتهای خودمختار پراکنده ای را بنا نهادند.این حکومت ها توسط سران خوانین لرستان از جمله غلامعلی خان سردار اشرف (امیر همایون) اداره می شد. سرانجام، رضاخان با گسیل نیرو و کشتار فراوان به ناامنی های لرستان پایان داد. در دوره پهلوی ، ابتدا لرستان به فرمانداری کل (با دو شهرستان خرم آباد و بروجرد) تبدیل شد و اندکی بعد الیگودرز نیز به شهرستانی مستقل تبدیل شد. آیت الله بروجردی پس از بازگشت از نجف، در زادگاهش بروجرد مستقر شد و طرفداران زیادی در بین اهالی لرستان پیدا کرد. در زمان انقلاب اسلامی ، راهپیمایی های مختلفی در شهرهای استان به ویژه خرم آباد برگزار شد. در جنگ ایران و عراق ، لرستان به سبب نزدیکی به مرزهای غربی و جنوبی، اهمیت استراتژیک پیدا کرد و بارها مورد بمباران قرار گرفت.
شهرها و شهرستانهای لرستان
استان لرستان ۹ شهرستان، ۲۵ بخش و ۸۱ دهستان دارد. شهرستانهای این استان عبارتاند از: ازنا، الیگودرز، بروجرد، پلدختر، خرمآباد، دورود، دلفان، سلسله و کوهدشت. لرستان در ابتدای تقسیمات کشوری نو بخشی از فرمانداری کل خوزستان و لرستان بود که خیلی زود از خوزستان جدا و با عنوان فرمانداری کل لرستان مستقل شد. در ابتدای تشکیل، دارای دو شهرستان خرم آباد در غرب و بروجرد در شرق بود. در فاصله کوتاهی، الیگودرز از شهرستان بروجرد جدا و سومین شهرستان استان شد. روند تشکیل شهرستان های جدید تا اواخر دهه ۱۳۶۰ متوقف شده بود اما در پایان جنگ ایران و عراق، دورود نیز از بروجرد جدا و چهارمین شهرستان استان لرستان شد. در سالهای بعد، کوهدشت، نورآباد، الشتر و پلدختر از شهرستان خرم آباد و نیز ازنا از شهرستان الیگودرز جدا و تبدیل به شهرستانهای مستقل شدند.
استان لرستان هم اکنون دارای ۲۳ نقطه شهری است. شهرهای بزرگ لرستان به ترتیب جمعیت عبارتاند از: خرمآباد، بروجرد، دورود، الیگودرز و کوهدشت.
جغرافیای لرستان
بلندیها
لرستان سرزمینی کوهستانی است و به غیر از دشتهای سیلاخور، کوهدشت و خاوه دلفان و چندین دشت کوچک دیگر، بیشتر مناطق استان را کوههای فشرده و دره های تنگ از سلسله کوههای زاگرس فرا گرفته اند. بلندترین قله های لرستان به صورت نواری در گوشه شمال غربی تا شرق استان قرار کشیده شده اند و به ترتیب موقعیت شامل کوههای چهل نابالغان، گرین، میش پرور، اشترانکوه و قالیکوه می شوند. برخی بلندی های مهم لرستان عبارتاند از:
کوههای استان لرستان | |||
نام |
بلندی |
مکان حدودی | |
۴۲۵۰ متر |
شرق دورود |
| |
4028 متر |
جنوب الیگودرز |
| |
۳۶۰۰ متر |
شرق نوراباد و جنوب نهاوند |
| |
۳۶۲۳ متر |
غرب بروجرد و شرق الشتر |
| |
3596 متر |
شمال بخش ززو ماهروالیگودرز |
| |
3520 متر |
شرق بخش مرکزی الیگودرز |
| |
۳۵۰۰ متر |
جنوب غربی بروجرد |
| |
۳۲۰۰ متر |
شمال کوهدشت و جنوب نوراباد |
| |
3191 متر |
مرکز بخش ززو ماهروالیگودرز |
| |
2952 متر |
مرکز بخش مرکزی الیگودرز |
| |
2995 متر |
شمال بخش ززو ماهروالیگودرز |
| |
۲۹۰۰ متر |
جنوب بروجرد |
| |
۲۹۰۰ متر |
غرب خرم آباد |
| |
۲719 متر |
مرکز ازنا |
| |
۲۵۶۵ متر |
جنوب خرم آباد |
| |
2518 متر |
شرق بخش مرکزی الیگودرز |
| |
۲۳۴۶ متر |
جنوب شرقی خرم آباد |
| |
۱۹۶۶ متر |
شرق خرم آباد |
| |
۱۹۱۴ متر |
جنوب پلدختر |
|
آبشارها
· شهرستان الیگودرز o آبشار چکان دهقادی o آبشار تیندر o آبشار لوچ o آبشار تیندر o آبشار وارک (بخش زلقی) o آبشار های دورک o آبشار مبارک آباد · شهرستان پلدختر o افرینه · شهرستان خرم آباد · آبشار تاف · آبشار گریت · نوژیان · آبشار وارک |
· شهرستان دلفان o غسلگه ** ابشار سويله · شهرستان دورود o آبشار بیشه o آبشار دره اسپر |
رودخانه ها
سیمره (سرچشمه: سراب گاماسیاب، پایان: کرخه)
کشکان (سرچشمه: ؟ ، پایان: كرخه)
سزار (سرچشمه:اشترانکوه و کوه گرین، پایان: دز)
کهمان (سرچشمه: کوه گرین، پایان: كرخه)
زال (سرچشمه: ؟، پایان: کرخه)
رود بختیاری (سرچشمه:کوه گیریوه،برآفتاب و میان آفتاب ، پایان: دز)
رود تیره (سرچشمه:؟،پایان:؟)
رود ماربره(سرچشمه:اشترانکوه،پایان:؟)
آثار باستانی و تاریخی
لرستان جایگاه آثار باستانی و تاریخی فراوانی است که می توان آنها را به سه دوره پیش از تاریخ، دوره ایران باستان و دوره اسلامی تقسیم کرد. یافته های پیش از تاریخ لرستان، بیشتر شامل کنده کاریهای غارها و اشیای مفرغی هستند. از دوره های هخامنشیان و ساسانیان، پلها و دژهای ویران زیادی به جای مانده است. مسجد ها و امامزاده ها نیز از مهمترین آثار به جای مانده از دوره های پس از اسلام در این منطقه هستند. برخی آثار باستانی و تاریخی لرستان به ترتیب شهرستان عبارتاند از:
· شهرستان ازنا · شهرستان الیگودرز · شهرستان بروجرد o امامزاده جعفر o امامزاده قاسم o پل قلعه حاتم o زواریجان |
· شهرستان پلدختر o آسیاب گبری o پل دختر o پل کلهرت o پل گاومیشان o غار کلماکره · شهرستان خرم آباد o پل شاپوری (پیل اشکسه) o پل کشکان o سنگ نوشته خرم آباد |
o قلعه فلک الافلاک o گرداب سنگی o مناره آجری · شهرستان دلفان o راه باستانی گاوشمار o بقعه حسن گايار o مفبره بابا بزرگ o شاويسقلی · شهرستان دورود o پل چالانچولان |
· شهرستان سلسله o قلعه مظفری · شهرستان کوهدشت o غار هومیان o قلعه زاغه o پل کُر و دِت o قلعه کوهزاد |
گردشگاهها و دیدنی های طبیعی
· شهرستان ازنا · شهرستان الیگودرز o قالی کوه o آبشار چکان دهقادی o دشت لاله های واژگون روستای خلیل آباد o محوطه اطراف امامزاده محمد ابن حسن o چشمه و سراب گایکان o سراب ماهیچال · شهرستان بروجرد o بوستان فدک o تپه چغا o تاک درخت o دشت سیلاخور o کوچه باغی o گلدشت o ونایی |
· شهرستان پلدختر o رود کشکان o تالاب های پلدختر · شهرستان خرم آباد o آبشار تاف o آبشار نوژیان o کیو o مخمل کوه |
· شهرستان دلفان o دامنه های کوه گرین o كوه مهراب، چشمه گرمابه o دره بايور · شهرستان دورود o دشت سیلاخور |
· شهرستان سلسله · شهرستان کوهدشت o کاخ ساسانی/شیرز قلعه منیژه /معبد سرخ دم لکی و لری |
زبان و گویش در لرستان
لری خرم آبادی :
لری خرم آبادی یکی از گویشهای اصلی لری است که در مرکز و جنوب استان لرستان رواج دارد. این گویش در شهر خرم آباد و روستاهای اطراف آن و نیز در طوایف لر ساکن این نواحی دیده میشود. از ویژگیهای این گویش توانایی آن در ساخت اشعار، سرودها و موسیقی است.
لری بختیاری :
بختیاری یا لری بختیاری: زبان یا گویش مردمان ایل بختیاری در جنوب غربی ایران است. بختیاری از گویشهای جنوب غربی ایران است و متناسب با شرایط زیستی، اقتصادی، طبیعی و فرهنگ بومی این قوم سامان و غنا یافته است. راولینسون در سفرنامه خود مینویسد: «تاکنون این گویشهای رایج در منطقه زاگرس را بازمانده زبان پهلوی میدانستند ولی به نظر میرسد زبان لری از فارس باستان مشتق شده است که همزمان با زبان پهلوی به صورت جداگانه با آن تکلم میشده است». محسن فارسانی در مقدمه دیوان ملا زلفعلی بختیاری مینویسد: «خاک این منطقه به لحاظ کوهستانی بودن از هجوم اقوام بیگانه مصون مانده و گویش آنان کمتر با زبان ترکی و عربی مخلوط شده است». وی این گویش ظریف را از مشتقات نزدیک زبان پهلوی میداند.این سخن درکل درست است . گویش بختیاری از جمله گویشهای جنوب غربی ایران - شاخه لری - به شمار میرود، گویشهای لری تفاوتهایی باهمدیگر دارند - این تفاوتها بیشتر با لرهای لرستان فيلي مصداق می یابد اما با لرستان جنوبي به ویژه در استان کهگیلویه و بویر احمد و ممسنی اختلاف چندان چشمیگر نیست. مجموعا گفته میشود زبانهای لری نزدیکترین همسایه و همدسته زبان فارسی هستند.
انواع گویشهای بختیاری
گویش بختیاری مانند اکثر گویشهای دیگر کشورمان لهجههای متعدد دارد که به طور کلی از نظر جغرافیایی میتوان آن را به چهار نوع گویش تقسیم نمود :
اول: منطقۀ شرقی که قسمتی از دنبالۀ رودخانۀ کارون را شامل میشود و همسایۀ کوه گیلویه و بویر احمد است و طبعاً از گویش بویر احمدی تأثیر پذیری داشته است. مثلاً تمام بختیاریها به «شما» میگویند «ایسا» (isA) اما در آن منطقه بر اساس گویش بویر احمد میگویند «ایشا» (ishA)
دوم: منطقۀ جنوبی که بیشتر طایفۀ مکوندی را در بر میگیرد و از رود زرد تا رامهرمز و هفتکل است و تحت تأثیر گویش طایفۀ بهمئی قرار گرفته است .
سوم: منطقه چهار لنگ که از فریدن تا دورود را شامل میشود. اگرچه در این منطقه تأثیر پذیری صورت نگرفته است اما در بعضی واژهها فطرتاً و از روزگار دراز این تفاوت وجود داشته است. مثلاً به عمو میگویند تتا در حالی که در مناطق دیگر به عمو میگویند تاته
چهارم: بختیاری میانی که شامل کلیۀ هفت لنگ(که از الیگودرز شروع و تا مناطق جنوبی ادامه دارد) و قسمتی از چهار لنگ کیان ارثی است. گویش حالت اصلی خودش را داشته و روان و یکدست است و اختلاط با واژههای بیگانه کمتر در آن صورت گرفته است .
گویش بروجردی:
گویش بروجردی گویشی است که مردم منطقه بروجرد و نواحی مجاور آن با آن صحبت میکنند. با توجه به قرارگیری بروجرد در استان لرستان و نیز با نگاه به سابقه مشترک تاریخی و فرهنگی، بیشتر منابع جدید، بروجردی را گویش یا لهجهای از لُری در نظر میگیرند. لغت نامه دهخدا بروجردی را لهجهای از لُری در نظر گرفته و خود لری را هم زیرشاخهای از فارسی دانستهاست. این گویش بازمانده از زبانهای قدیمی مانند پارسی میانه و پهلوی است و واژههای کهن زیادی در آن دیده میشود. در مجموع گویش مردمان نواحی بروجرد و ازنا نسبت به دیگر گویشهای رایج در لرستان پیوند و نزدیکی بیشتری با فارسی معیار دارند و از زبان دیگر مناطق لرستان متمایزند، به گونه ای که می توان آنها را گویشهای فارسی محلی نامید [۱]. گویش فارسی رایج در نواحی ملایر و تویسرکان در استان همدان، و نیز اراک و سربند در استان مرکزی با اختلاف بسیار ناچیز تقریباً مشابه گویش بروجردی است.
در لرستان، گویش نواحی مرکزی و جنوبی استان مانند خرم آباد و پلدختر را لری میگویند و گویش مردم بروجرد را بروجردی و متمایز از لری میدانند. به علاوه گویش بختیاری در شرق لرستان (دورود و الیگودرز) و زبان لکی در شمال غربی این استان رواج دارد.
مردمشناسی
لرها در شهرها و روستاهای استان لرستان کنونی ساکنند. اما محدوده سرزمینهای لرنشین محدود به استان لرستان نیست و در مناطق جنوبی تر مانند استانهای چهارمحال و بختیاری و خوزستان وایلام نیز طایفه های مختلف لر پراکنده اند. استان لرستان به سبب داشتن کوهستانهای پهناور و مراتع بسیار، از دیرباز زیستگاه مردمانی بوده که دامپروری پیشه اصلی آنان بوده است. به همین سبب ساختار طایفه ای در این استان از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. ایلات و طوایف لرستان گستردگی زیادی دارند اما در مجموع به دو گروه کوچرو و ساکن تقسیم می شوند.
پوشاک سنتی عشایر لرستان
لرستان دارای مشاهیر بسیاری بوده است در سدههای اخیر آیت الله حسین بروجردی ، آیت الله روح الله کمالوند خرم آبادی ، آیت الله سیدحسن طاهری خرم آبادی از روحانیون به نام لرستان بوده اند. از دانشمندان مشهور لرستان هم می توان اشاره کرده به :دکتر عبدالحسین زرین کوب، دکتر سیدجعفرشهیدی وشاعرانی چون مهرداداوستا و علی رضا کرمی و نصرت مسعودی باباطاهر لرستانی، کریم خان زند ، لطفعلی خان زند ، میرنوروز ، ملاپریشان ، چهره های تاریخ وشعر سنتی لرستان هستند.
طایفههای لرستان
منطقه کوهستانی لرستان به دلیل داشتن مراتع فراوان و داشتن اقلیم های مختلف از دیرباز از مراکز مورد توجه ایل ها و طایفه های کوچرو بوده است که برای چراندن دامهای خود بین نقاط سردسیر شمال و شرق لرستان و نواحی گرمسیری جنوب و غرب آن در رفت و آمد بوده اند. به استثنای شهرهای تاریخی مانند بروجرد، الشتر و خرم آباد که در دوره هایی رونق یافته و به محیطی چند فرهنگی تبدیل شده بودند، زندگی طایفه ای و عشیره ای روش غالب زندگی برای بیشتر ساکنان این منطقه بوده است. به همین روی، ایل ها و تیره های فراوانی از لرها، بخیتیاری ها و لکها در لرستان ساکن شده اند که برخی از آنان بومیان لرستان بوده اند و گروههایی نیز در دوره های مختلف تاریخی به این منطقه کوچیده و یا کوچانیده شده اند.
یکجانشینی عشایر و گسترش زندگی در روستاها و شهرها، باعث دگرگونی در شیوه زندگی مردمان لر شده است. امروزه وابستگی های قومی و طایفه ای کم رنگ تر شده و با مهاجرت های درون استانی و برون استانی، آمیزش با سایر اقوام و نیز با تغییر نامهای خانوادگی، نشانه های وابستگی های طایفه ای در حال رنگ باختن است. فهرست زیر شامل ایلها و طایفه هایی است که در محدوده استان لرستان امروزی زندگی می کنند. برخی طوایف لر، در استانهای دیگر ایران ساکن هستند که در این فهرست نیامده اند.
پوشاک مردم لرستان
پوشاک سنتی بانوان عشایر لرستان:
جومه: نوعی پیراهن زنان لرستان که بصورت آزاد , بلند وبدون یقه میباشد.
کلنجه: بالاپوش یراق دوزی شدهای است که در بسیاری موارد رویه جلوی آن را سکه دوزی وتزیین میکنند.
تره و گل ونی: تره پارچه ابریشمی مخصوصی است که زنان لر به سر میبندند و به لری آن را (ساوه)میگویند. تره را در حالت عادی میبندندو برای شرکت در مراسم وجشن و سور، نوعی از آن را به نام (گل ونی)که رنگین است روی تره میبندند.
پوشاک سنتی مردان عشایر لرستان:
شال: پارچه بلند وسفیدی است به عرض ۹۰-۶۰ سانتیمتر و به طول ۹-۶ متراز جنس چلوار، که آن را چند دور به کمر میپیچانند و علاوه بر آن در مواقع ضروری ازآن به عنوان کفن، پیچاندن جای زخم ویا طناب از آن استفاده میشود.
ستره:قبای مخصوصی است که اندازه آن تا زیر زانو بوده، بیشتر در مواقع رسمی از آن استفاده میشود و از قدیمیترین نوع پوشاک ایران است.
کلاه نمدی: کلاه مدور بدون لبهای است که ازنمد ساخته شده است.
کپنک یا فرجی: یک نوع قبای نمدی پشمی محکم است که معمولاً مورد استفاده چوپانان میباشد.ودر مواقع جنگ از آن به عنوان لباس رزم استفاده میشود, زیرا ترکیب بسیار فشردهای درساخت آن به کار رفته است.
گیوه: نوعی کفش دست ساز محلی که کف آن چرم و یا پلاستیک ضخیم ومحکمی است که رویه آن به وسیله نخ تابیده بافته میشود .
چوغا:نوعی بالا پوش مردانه ،که بیشتر در منطقه بختیاری لرستان وچهار محال بختیاری مورد استفاده قرار میگیرد.جنس آن از پشم گوسفندو معمولاً توسط زنان بختیاری بافته میشود.
موسیقی لرستان
بر اساس كاوش هاي باستان شناسي در مناطق لرنشين، تصويري از رقص و پايكوبي بر قطعه اي سفالي به دست آمده كه قدمت موسيقي در اين منطقه را به هزاره چهارم پيش از ميلاد مسيح رقم مي زند.(سيف زاده،1377،5)همچنين از آثار و شواهد به دست آمده در اين مناطق تصاويري از آلات موسيقي دوران مانند شيپور و تنتور بر روي ظروف نقره وجود دارد كه حاكي از رواج موسيقي نزد اين قوم در عهد ساساني است. امروزه نيز برخي از نغمه هاي باستاني در قالب مقامهاي موسيقي قومي باقي مانده است.
3 انواع موسيقي در قوم لر
هم اكنون موسيقي لري در قالب ترانه به هفت بخش تقسيم مي شود:
1-موسيقي و ترانه هاي غنايي و عاشقانه: شامل ترانه ها و آهنگهايي است در وصال يا فراق معشوق مانند ترانه هاي هي لو، بينا بينا، كيودار يا نغمه هاي شيرين و خسرو، ساري خواني، ميربگي(ميرونه) و دهها ترانه ديگر كه در مقامهاي مختلف موسيقي لري اجرا مي گردد.
2-موسبقي و ترانه هاي حماسه رزمي: اين سرودها بيانگر ارزشهاي حماسي و رزمي جنگاوران در ميان ايل هستند. مانند جنگ لرو، دايه دايه و … يا مقامهاي موسيقي بدون كلام كه در رزمگاه و مسابقه به كار رفته اند، مانند جنگه را، سوارهو، نقاره و … .
3-موسيقي و ترانههاي سوگواري: اين موسيقي بيشتر جنبه آييني داشته است و در مواقع سوگواري از روزگار كهن تا كنون كاربرد فراواني دارد، مانند چمري يا ساير مقامها؛ از جمله، سحري، پاكتلي، شيوني و دهها مقام ديگر.
4-موسيقي و ترانه هاي فصول: موسيقي و ترانه هاي ويژه فصول مختلف مانند برزه كوهي، ماله ژيري، كوچ بارو … .
5-موسيقي و ترانههاي كار: به منظور سهولت و تسريع در كار مردان و زنان ايلاتي، اين ترانهها - به صورت فردي يا دسته جمعي- خوانده ميشود، مانند ترانه هاي گلدرو(برزيگري)، هوله(خرمن كوبي)، مشك زني، شيردوشي و چوپاني.موسيقي و ترانههاي طنز: اين ترانه ها اغلب به صورت في البداهه در هجو شخص يا موضوع يا مكاني سروده شده و برخي اوقات نيز با حركات نمايشي طنز آلود فرد يا افرادي همراه بوده است: ههنبات، كاسمسا(كاسه همسايه) و … از اين نوع هستند.
7-سرودهاي مذهبي: بر اساس كلامهاي يارسان(از سرودههاي اهل حق)بوده، جنبه عرفاني و اعتقادي آن بسيار عميق است. مانند ضامن آهو، سراي خاموشان(شهر بيصدا)، دوازده كلام ياري و … .
در طول دهد اول انقلاب اسلامي به علت برخوردهاي شديد با اجراي موسيقي به ويژه موسيقي قومي، از ميزان مشاركت موسيقي در بخشهاي مختلف زندگي قومي كاسته شد اما در گذشته كه موسيقي شادمانه و غنايي همراه با رقصهاي جمعي صورت ميگرفت، در مناطق لر نشين به اين صورت اجرا ميشد:
1-قطار 2-سنگين سماع 3-هل پركه يا هل پركان 4-دوپا
5-سه پا 6-شانه شكي 7-اوشاري
البته توالي و ترتيب به هنگام اجراي رقص صورت ميگرفت و در صورت ديدن سواران، مقام هاي موسيقي رقص قطع ميگرديد و به اجراي مقامهاي سواركاري(موسيقي رزمي) ميپرداختند. مثلاً اگر مقام هل پركه در حال اجرا بود، با ديدن سواران مقام نقاره نواخته مي شد كه در ابتداي مقامهاي موسيقي سواركاري است. در مناطق لرنشين توالي و ترتيب موسيقي غنايي بدين گونه است: 1-سنگين سماع 2-دوپا 3-سه پا 4-شانه شكي؛ گاه ضمن اجراي اين مقامها، مقامهاي ديگري مانند شيرين و خسرو، سارو خواني و … نيز اجرا ميشود.
از ترانه هاي مشهور قوم لر ميتوان به قدم خير، رنگينه، كش طلا(كفش طلا)، صنم گل، هالو گنم خر و … اشاره نمود. موسيقي و ترانههاي حماسي در قوم لر در دو جهت عمل نمودهاند؛ تشويق ايلات و عشاير به شركت و حضور در ميادين نبرد(مانند ترانه دايه دايه) و حفظ و زنده نگهداشتن ياد برخي از شخصيتهاي حماسي قوم لر در دو بخش بيكلام، مانند مقامهاي سحري، نقاره، شاره را، يا با كلام، مانند ترانه هاي دايه دايه، جنگ لر وكرمي اجرا ميشود. از هنرمندان قوم لر نجفقلي ميرزايي، عليرضا حسين خاني و پيرولي كريمي را ميتوان نام برد. جهت آشنايي بيشتر با فرهنگ غني موسيقايي در قوم لر به شرح ابعادي از موسيقي اين قوم ميپردازيم:
الف)موسيقي سوگواري: بيانگر مراحل مختلف عزاداري و سنتهاي رايج آن در لرستان است. اين موسيقي نيز به صورت بيكلام(مانند مقامهاي سحري، پاكتلي، چمري) و با كلام(مانند مراسم راراپيشكوه، راراشتكوه، راراشيرازي يا دنگ دال در مناطق مختلف بختياري) اجرا ميشود.به عنوان مثال اشعار متداول در دنگ دال از اين دست است:
اَسبت و زين و كتلت زيه در مال اسبت به زين و كتل تو جلوي منزلگاه است
دشمنو شادي كنان دوسو زنان زال دشمنان شادي ميكنند و دوستان زار ميزنند
شمشيرت منه غلاف ترسم خورش زنگ شمشيرت در غلاف مانده ترسم زنگ بزند
كينه دارم بعد خوت وش وش بكنه جنگ چه كسي را دارم كه بعد از خودت با آن جنگ كنم
دات برو كگو برو همه بران مو مادرت موي ميبرد خواهرت موي ميبرد همه گيسو ميبرند
همه برن و كارد زنت و خنجر اگر همه با كارد موي برند همسرت با خنجر موي ميبرد
ب) موسيقي فصول: بر اساس اعتقاد حكما در قديم اجراي موسيقي با اوقات شب و روز، ماهها و فصول در ارتباط بوده است و براي هر مقطع از زمان در هر ماه يا فصل، موسيقي و نغمه هاي ويژهاي را توصيه ميكردند. در مناطق لرنشين نيز در گذشته چنين سنتي وجود داشت، از جمله نغمه شادمانه برزه كوهي كه به هنگام بهار و بازگشت ايل از قشلاق و جشن بازگشت به سرزمين نواخته ميشد.
ج)موسيقي و ترانههاي كار: شامل ترانههايي است كه مردان يا زنان به ويژه جوانان در هنگام كار، مانند جمعآوري هيزم، آب، شيردوشي و برداشت محصول مشك زني و … ميخوانند؛ به عنوان مثال دختران و زنها هنگام آوردن آب چشمه آوازي را به صورت همسرايي اجرا ميكنند كه زنگولهدار ناميده ميشود. زنان در لرستان هنگام شيردوشي آوايي را زمزمه ميكنند.
د)موسيقي و ترانه هاي طنز: اين موسيقي و ترانههاي كه با اجراي حركات موزون همراه است، در لرستان توسط عدهاي بنام دلي اجرا ميشد كه استعداد فراواني در رديف كردن كلمات و اشعار به صورت بداهه داشتند و از اين راه ارتزاق ميكردند. بيشتر مردم از ترس هجويات جالب آنان مجبور به دادن مبلغي به آنها بودند.
ه)موسيقي مذهبي: اين موسيقي شامل سرودهاي يارسان كه وزن خاصي دارند و به كلام معروف هستند و در نسخ مختلف به گويش گوراني ولكي لرستاني (نور آباد)ثبت شدهاند ميشود. اين كلام ها در نزد اهل حق بسيار گرامي و محترم شمرده ميشوند و شامل تعاليمي هستند كه هر شخص وظيفه دارد در طول حياط خود از آنها پيروي كند. برجسته ترين سازي كه اين نغمهها را مينوازد«تنبور»(تميره)است كه در صفحات پيشين ذكر آن آمده است.
3 بررسي و تحليل ضرباهنگ ترانهها
موسيقي و ترانه هاي قوم لر معمولاً در ميزانهاي مرسوم4/2،8/6، 8/7 اجرا ميشوند. همانطور كه مشاهده ميشود اين وزنها در موسيقي قوم كرد نيز وجود دارند. اما نكته قابل ملاحظه در اين ميان نحوه اجراي تاكيدها در هر قوم است كه باعث تفاوت و ايجاد ويژگي براي هر قوم ميگردد. در تعدادي از ترانهها شروع ملودي با سكوت همراه است(وجه مشترك با قوم كرد)، ليكن در اجراها همواره چوبي لري كه به زبان چوبي سه پا ناميده ميشود،با چوبي كردي متفاوت است. به اين معنا كه فرم قطعه مانند چوبي كردي است اما نوازنده تنبك ضربهها را به قسمت ثابتي از پوست وارد ميسازد كه در طول اجراها تاكيدها به گوش ميرسد. در اجراي ريتم8/6 نيز اين تفاوت نسبت به ريتم سماع در موسيقي كردي مشهود است.
3 بررسي و تحليل ملودي ترانهها
قوم لر به ويژه در منطقه لرستان نسبت به ساير اقوام بيشترين بهره را از دستگاه ماهور برده اند. آميختگي فرهنگي با اين دستگاه سبب ايجاد گوشه شيرين خسرو در ماهور شده است؛ چنين گوشهاي در موسيقي سنتي ايران در دستگاه شور وجود دارد و اجراي اين گوشه در دستگاه ماهور، منحصر به قوم لر است. در مناطق بختياري تشمالها افرادي هستند كه به اجراي موسيقي اشتغال دارند. نغمههاي اين ناحيه معمولاً در دستگاه شور نواخته ميشود و در قالب اشعار غزل گونه و عاشقانه، گاهي شرح زندگي قوم و ايل و گاه در قالب لالاييهاي مادرانه متجلي ميشوند. نغمههاي فراواني، از جمله علي سونه لري يا شيرين خسرو وجود دارند كه داراي ريتم آزاد هستند.
ساز كمانچه به عنوان ساز رسمي قوم لر ايفاي نقش ميكند. نحوه نوازندگي و ايجاد ويبراسيونها توسط نوازندگان محلي باعث ميگردد نوعي لهجه خاص مربوط به اين قوم در ملودي ها طنين بيندازد. اين لهجه ملوديك ناشي از اجراي زينت هاي خاص توسط نوازندگان و تاكيد بر فواصلي است كه با آنچه مبناي فواصل موسيقي غربي است، تفاوت دارد. همچنين در بسياري از قسمتها شروع از درجه دوم (نت ر) است و در مواردي ايست قطعات نيز بر اين درجه استوار است كه باعث تفاوتهايي در نحوه بيان با دستگاه ماهور در رديف ميگردد. ملوديها در سه بخش باستاني(شامل كلامها)، روستايي(همراه با دوزله و دهل) و شهري(همراه با كمانچه و گاه در كنار ساير سازها) قرار ميگيرند. فواصل موسيقي باستاني با تفاوتهايي اندكي منطبق بر فواصل موسيقي تنبوري در قوم كرد است. از جمله اين نغمه هاي باستاني مي توان به مقام هاي سحري، هوره و چمري اشاره نمود.
3 ويژگيهاي كلي موسيقي لري
1- بعضي از ترانه ها در ابتدا با سكوت(ضد ضرب)همراه هستند، اين مطلب به عنوان نقطه اشتراك با موسيقي قوم كرد مطرح است.
2- ترانه ها مانند سنت رايج در ترانه هاي محلي ساير نواحي، از دو جمله (فراز و فرود)و گاه از يك جمله تشكيل يافته اند. و معمولاً بيت واحدي از كلام در هر ترانه وجود دارد كه مانند ترجيع بند تكراي مي گردد، عموماً ترانه ها با انتخاب كلمه اي از اين بيت نامگذاري مي شوند-مشابه اين مورد در ترانه هاي قوم كرد وجود دارد.
3- در ترانه ها همواره از كلماتي مانند هه، خدا، اري، عزيزم و … استفاده مي شود كه اين كلمات در پيوند و تطبيق هجاهاي شعر و موسيقي ايفاي نقش مي كنند.
4- معمولاً در پايان هر ترانه نوازندگان قطعه اي ضربي با ريتم 4/2 مي نوازند-اين مورد نيز در موسيقي قوم كرد وجود دارد.
5- از اشعار هجايي و بيت هاي تكراري در ترانها (نسبت به قوم كرد)كمتر استفاده مي گرد به ويژه در ترانه هايي كه براي مردم لر شناخته شده هستند.
6- در اجراي موسيقي نوعي لهجه خاص (لري)توسط نوازندگان كمانچه القا مي شود كه تاكيدي بر هويت ملوديك موسيقي در اين قوم مي باشد.
7- قسمت اعظم ترانه هاي قوم لر(به ويژه در منطقه لرستان ) در دستگاه ماهور ساخته شده اند اين ساخته ها با حسن سلحشوري و روحيه حماسي مردمان اين منطق منطبق است.
8- هر اندازه موسيقي منطقه لرستان به موسيقي كردي نزديك است به همان نسبت موسيقي مناطق بختياري با موسيقي نواحي فارس و جنوبي ايران سنخيت دارد.
3 سازهاي رايج
تنبور، سرنا، دوزله، كمانچه لري، تنبك، دهل و سازهاي سنتي مرسوم از جمله سازهايي هستند كه در موسيقي قوم لر مورد استفاده قرار مي گيرند. در اين ميان كمانچه تنها سازي است كهب ا ساز ساير اقوام تفاوت اساسي دارد.
كمانچه لري: سازي است كه به كمانچه متداول در موسيقي سنتي شباهت هاي فراواني دارد اما دو ويژگي آن را از كمانچه سنتي مجزا مي سازد. اولين ويژگي مربوط به كاسيه اين ساز است كه برخلاف كمانچه سنتي بسته و يك تكه نيست بلكه انتهاي آن باز، شكلش تا حدودي مخروطي و درون كاسه و زير پوست قابل مشاهده مي باشد. به همين دليل آن را از كمانچه پشت باز نيز مي گويند.
دومين ويژگي در حفظ سنت كهن تعداد سيم ها در اين ساز است. از دوران باستان تا عهد قاجار كمانچه داراي سه سيم بود، ليكن پس از ورود ويولن به ايران كمانچه نوازان به تقليد سيم چهارمي بر كمانچه افزودند.(2)
كمانچه موسيقي سنتي امروزه داراي چهار سي حفظ نموده است. شايان ذكر است كه در موسيقي قوم كرد از اين كمانچه استفاده نمي شود و با وجود وجوه اشتراك ميان ا ين دو موسيقي كمانچه پشت باز فقط به عنوان ساز انحصاري قوم لر مطرح است.
3 ترانه دایه دایه
|زين و برگم بونيت واو ماديونم | زين و برگم را به ماديانم ببنديد| |خورم بوريتو سي هالوونم | خبر مرا براي دايي هاي من| |ببريددايه دايه وقت جنگه | اي مادر اي مادر هنگام جنگ است| |قطار كه بالا سرم پورش زشنگ | قطار(4) بالاي سرم پر از فشنگ| |استدقلا كرده و در شمشير و دسش | از قلعه بيرون زده و شمشير به دست اوست| |چيو طلا برق مي زنه لقام اسبش | لگام اسبش مانند طلا برق مي زند| |كرسيول اسپي بكش خينم حرومت | پسر سبيل سفيد(رضاخان)مرا بكش و خونم حرامت باد| |تا قيامت مي مونه اي ننگ به نومت | تا قيامت اين ننگ به نامت باقي خواهد ماند| |برارونم خيليين هزار هزارن | برادرانم خيلي هستند هزارهزار (هزاران نفر)| |سي تقاص خينه مه سرور ميارن | براي تقاص خون من (از هر گوشه شاي |
بازیهای محلی لرستان
بازیهای محلی:
بازیهای مخصوص مردان – پسران
۱. دال پلون
۲. کلاو رونگی
۳. کرون
۴. زرمشتکی
5.جوزو
6. کوشک
7.چال پشکلی
8.قووه
9.کمربن بازی
10.لینگرو
11.زورو
12.اله چو
13.چو زر
14.هیلو
15.گلو ماه
14.گرزو
منابع
↑ World Gazetteer
↑ تاریخ لرستان در ویکی پدیای انگلیسی
↑ تاریخ بروجرد از وبگاه بروجرد.اینفو
↑ بروجرد(وروگرد) در وبگاه فرهنگ نیاکان ما بازدید ۱۰/۲/۱۳۸۶
مطالب مشابه :
آموزش گریت
در نظر بگیرید از طرفین پارچه دو سانتی متر اضافه گذاشته و آموزش گریت. دانلود. چسب لاغری
طریقه دوخت كوسن با گل برجسته
آموزش خياطي و خانه داری مریم - نيم متر پارچه ابريشمي بنفش به عرض ۱۱۵ سانتي متر
آموزش دوخت دامن تنگ ساده
آموزش دوخت الگوی جلو رو لب به لب دولای پارچه سنجاق مشاوره زیبایی رایگان تقدیم
زبان انگلیسی پایه اول ( هفتم ) دوره اول متوسطه / کلاس هفتم درس1 (سایت آقای پورسینا)
آموزش رایگان اینترنتی بعلت کمبود پارچه دامن های دانلود مجموعه آموزش
دوخت جامدادی
پنل رایگان اس دو تکه چرم یا لایه و یا پارچه سفید دایره شکل به عنوان چشم عروسک آموزش گریت.
کلاس های جدید خانه کارگر تبریز مهر1392
دانلود دو پاورپوینت با جمعا 8 اسلاید و توضیح کامل آینه ها درس فیزیک . هاست رایگان.
مردم شناسی استان لرستان
دانلود رایگان کتاب · آبشار گریت تره پارچه ابریشمی مخصوصی است که زنان لر به
معرفي شرايط اقتصادي و مهاجرت به كانادا
دانشنامه علوم و آموزش رایگان دیکشنری و آموزش زبان آنلاین دانلود تن، پارچه تارو
همایش بینالمللی باباطاهر لر
ای که در آغاز صحبت از «گریت» و «دهلران بافتن پارچهايست كه دانلود رایگان 1
برترین اختراع های تصادفی تاریخ:
حدیث عشق - برترین اختراع های تصادفی تاریخ: - شعرونقاشی - حدیث عشق
برچسب :
دانلود رایگان آموزش گریت پارچه