استخدام شدن یا کارآفرینی

کار آفرينان، افرادی هستند که فرصت مناسب را برای يک تجارت تشخيص داده و عملا آن را راه می‌اندازند. در بسياری از بحران‌های اقتصادی افراد کار آفرين رکود اقتصادی را جبران کرده‌اند. در واقع، اکنون نجوايی بين اقتصاددانان، متخصصان بازرگانی و روانشناسان اجتماعی درباره واقعيت زير در جريان است : کار آفرينان نقشی کليدی در اقتصاد کشورها و شهرهای خود بازی می‌کنند. به علاوه، آن‌ها تنها برای خود ثروت ايجاد نمی‌کنند، بلکه مشاغل و رونق فزاينده‌ای برای تعداد زيادی از افراد ديگر نيز ايجاد می‌کنند.

با توجه به اين واقعيت، تعداد فزاينده‌ای از جامعه شناسان توجه خود را معطوف به درک و فهم اين گروه از افراد منحصر به فرد کرده‌اند – افرادی که به يک معنی، از چيزی که در آغاز (هيچ چيزی نيست)، (چيزی) خلق می‌کنند (يک شغل جديد موفق) : انديشه‌ای برای چيزی جديد، به اضافه نبوغ و سخت کوشی خود.
سوالاتی در اين زمينه مطرح است :

چرا در وهله اول، بعضی افراد تصميم می‌گيرند که کار آفرين باشند؟

يک عامل مهم در اين تصميم که شخص کار آفرين می‌شود، نفوذ اجتماعی است. که به الگو گيری معروف است. به عبارت ديگر، قرار گرفتن در معرض افراد ديگری که کار آفرين هستند. می‌تواند دانش و مهارت‌هايی را که آن‌هايی برای کار آفرين شدن نياز دارند (وصرفا ايده اين کار)، برای آنان فراهم کند. بسياری از پژوهش‌ها حاکی از آن هستند که در واقع، بودن افراد کار آفرين در خانواده يک شخص در تصميم به کار آفرين شدن واقعا نقشی بازی می‌کند. بنابراين، عوامل اجتماعی به روشنی در اين تصميم دخالت دارند.

مطالعات بسياری نشان داده‌اند که هر چند کار آفرينان الزاما بيش از ديگران مستعد خطر کردن نيستند، آن‌ها گرايش دارند که در هر موقعيتی سطوح پايين‌تری از خطر را تصور کنند. اين مسئله به نوبه خود منجر به آن می‌شود که آنان بيشتر تمايل به بی محابا عمل کردن داشته باشند و مشاغل مطمئن را فدای مشاغل جديد نا مطمئن کنند. اين افراد تمايل شديدی به تجربه کردن حوزه‌های جديد شغلی دارند و بسيار برونگرا هستند. آن‌ها از فعاليت‌های جديد و نو آورانه لذت می‌برند و دوست دارند تا از يک فعاليت به فعاليت ديگر بپرند. از اين رو، آن‌ها نياز داشتن به تمرکز عميق را (که اين تمرکز) لازمه آغاز يک شغل تازه است، جالب نمی‌بينند و بنابراين از کار آفرين شدن اجتناب می‌کنند

چرا بعضی اشخاص در اين نقش تا اندازه موفق‌تر از ديگران هستند؟

چرا مثلا بعضی از آن‌ها نظير بيل گيتس، کمپانی‌هايی را بنا نهاده‌اند که دنيا را تغيير داده است، حال آن که ديگران کمپانی‌هايی تاسيس کرده‌اند که يا ورشکست شده‌اند يا سال‌های سال بدون چندان موفقيتی لنگان لنگان کار می‌کنند – کمپانی‌هايی که گاهی به آن‌ها مرده زنده می‌گويند. يک احتمال اين است که کار آفرينان موفق کار خود را با يک انديشه‌ای به روز استثنايی خوب آغاز می‌کنند. اما تعبير ديگر اين است که عوامل اجتماعی، ذهنی و فردی نقش مهمی در اين کار دخالت دارند.

از جهت عوامل اجتماعی که در موفقيت کارآفرينی نقش دارند، مهارت‌های اجتماعی کار آفرينان – توانايی آن‌ها به تعامل موثر با ديگران (مثلا؛ مهارت در ادراک اجتماعی، ترغيب کردن، ايجاد برداشت مثبت از امور مختلف، سازگاری و انطباق پذيری) – نقش کليدی بازی می‌کنند.

چرا مهارت‌های اجتماعی کار آفرينان بايد چنين اثر نيرومندی داشته يا برای کار آفرينان تا اين درجه سودمند باشد؟

شايد به اين خاطر است که در طول فرايند ايجاد شغل جديد، کار آفرينان بايد از ابتدا روابط اجتماعی جديدی با افراد مختلف (از جمله؛ مشتريان، تامين کنندگان و کارکنان جديد) برقرار کنند. به علاوه، آن‌ها بايد اين کار را در محيط‌هايی انجام دهند که بسيار نامطمئن يا بدون ساختار هستند. دقيقا در همين گونه زمينه‌هاست (زمينه‌هايی که افراد نمی‌توانند از روابط وضع شده يا هنجارها و نقش‌های به روشنی تجويز شده عقب بمانند) که مهارت‌های اجتماعی می‌توانند بيشترين فايده را داشته باشند.

يک تحريف جريان فکری و ذهنی به هزينه‌های بر باد رفته يا تشديد تعهد معروف است – تمايل به کاهش چسبيدن به تصميم‌هايی است که بازده منفی اوليه را سبب شده‌اند. کار آفرينان بر اين سو گيری فکری پا فشاری دارند که توانايی‌های افراد کار آفرين با افرادی که هرگز شغلی را به راه نينداخته اند (مانند معلمان مدارس و کارمندان دولت) متفاوت است. هم چنين آن‌ها می‌دانند که مشاغل جديد کمتر ممکن است که نتايج مثبت فوری داشته باشند. اين ملاحظات منجر به اين احتمال کنجکاوی برانگيز می‌شود که کار آفرينان موفق ممکن است آن‌هايی باشند که می‌دانند چه زمانی بر کاری پافشاری کنند و چه موقع به راهبردهای ديگر تغيير جهت بدهند.

هدف اصلی افراد کار آفرين رسيدن به کاميابی يا بازده مثبت است. آن‌ها تمام ابزارهای لازم را برای رسيدن به موفقيت به کار می‌برند. به همين دليل بيشتر تلاش می‌کنند و از شکست نمی‌هراسند. زيان‌ها را به حداقل رسانده و به سرعت شيوه عمل ناموفقی را که دنبال می‌کردند، رها می‌کنند.

استخدام شدن یا کارآفرینی

مطالب مشابه :

آگهی استخدام در خارج از کشور- آلمان

استخدام مهندس مکانیک جهت پروژه خارج از کشور

استخدام مهندس جهت پروژه ای در خارج از کشور

استخدام شدن یا کارآفرینی

استخدام در دبی

آگهی استخدام كارشناس يا مهندس شيمي و عمران داخل و خارج از کشور

انواع استخدام و طرح سرمایه گذاری و شغل

آگهی استخدام در شرکت استنلی واقع در مالزی

بازار کار خارج از کشور كارشناسي ارشد فناوري اطلاعات