گليم بافي
مقدمه :
هنرمندان گليم باف با ذهن خلاق خويش هر بار نقشي تازه بر دفتر نقاشي تار و پود گليم زده اند و شادي ها و آرزوهاي خويش را بر پيكر رنگين گليم جاودانه ساخته اند.
باشد كه اين هنر را فراگيريم و در حفظ اصالت و طراوت آن كوشا باشيم.
بهداشت محيط كار گليم بافي:
به طور كلي در كارگاه گليم بافي
يك سري نكات ايمني و بهداشتي بايد رعايت شود.به طور مثال يك محيط كار مناسب بايد
داراي آب و هواي سالم باشد و ميزان گرما و سرما در آن رعايت شود.فضاي كافي براي رفت
و آمد و انجام كار در آن وجود داشته باشد.در كارگاه گليم بافي تأمين نور مناسب و
تهويه هوا بسيار اهميت دارد.نور مناسب از دو طريق طبيعي و مصنوعي تأمين مي
شود.
نور طبيعي بهترين نور براي روشنايي مي باشد كه از طريق پنجره هاي بزرگ و
نورگير وارد كارگاه مي شود كه علاوه بر روشنايي عامل ضد عفوني كننده و ميكروب كش
نيز مي باشد.پنجره هاي كارگاه علاوه بر تأمين نور موجب تهويه هوا نيز مي
شود.
علاوه بر نور طبيعي از لامپ هاي آفتابي و مهتابي نيز به عنوان نور مصنوعي
استفاده مي شود.همراه با لامپ هاي عمودي بهتر است از يك لامپ با قدرت 100 تا 150
وات به طور اختصاصي براي روشن كردن استفاده شود به نحوي كه سطح بافت را روشن كرده و
در ميدان ديد بافنده نباشد تا موجب خيرگي و خستگي چشم نشود.
فاصله چشم بافنده با
بافت مورد نظر بايد حداقل 30 سانتي متر باشد.علاوه بر رعايت نكات بهداشتي در كارگاه
بايد از دار و ابزار سالم و مناسب استفاده شود.
ابزار و مواد اولية گليم بافيبراي بافتن گليم به ابزار و
موادي احتیاج داريم كه غالباً براي بافت فرش و دست بافته هاي دیگر نيز به كار مي
روند كه متداولترین و مهم ترين آنها به شرح زير است:
ابزار:
1- دار : چهار
چوبي فلزي يا چوبي به شكل مربع يا مستطيل كه بافت بر روي آن انجام مي شود.دار به دو
نوع افقي و عمودي تقسیم مي شود.
الف- دار افقي : اين نوع دار از ساده ترين دارها
مي باشد كه به جهت سهولت در جابجايي و حمل و نقل و ساده و ارزان بودن در ميان عشاير
رايج است و به صورت خوابيده روي زمين قرار مي گيرد و فاصلة آن تا زمين حدودcm 30-20
است. ( به جهت آسيب رساني به سلامت بدن استفاده از آن چندان توصيه نمي شود.)
ب-
دار عمودي : كه به صورت ايستاده يا عمود روي زمين قرار مي گيرد و فضاي كمتري اشغال
مي كند و نسبت به دار افقي پیشرفته تر مي باشد.
دار عمودي از دو چوب صاف و
استوانه اي در بالا و پايين به نام سردار و زيردار و دو چوب عمود بر آنها به نام
راست رو تشكيل شده. اجزا دیگر دار عمودي عبارتند از:
الف- كجو( كجي يا كوجي،
نيره): ميله اي استوانه اي كه روي راست روها مي نشيند و چله ها را جدا و تنظيم كرده
و از كجي قالي وگليم جلوگیری مي كند و طول آن با عرض دار برابر است.
ب- هاف :
ميله اي استوانه اي كه قطر آن كمتر از كجو بوده و بين كجو و سردار در لابلاي تار ها
قرار مي گيرد و كاربرد آن در زير و رو كردن تارها هنگام پودكشي است.
ج- گوه يا
پيچ : براي شل و سفت كردن تارهاي چله استفاده مي شود.گوه يك قطعه چوب گونيا شكل است
كه در شكاف پايين راست روها در دار چوبي قرار مي گيرد.
نكته : از تخته يا نيمكت
نيز براي نشستن در پشت دار استفاده مي شود كه بر روي نردبان هاي دو طرف دار هاي
بزرگ قرار مي گيرد.
انواع دار عمودي:1) دار ثابت: اين دار از ابتدايي ترين انواع
دار است.در ساختمان آن محلي براي حركت بافت نيست و بافنده خود، به وسيلة نردبان
هايي كه به دو طرف دار بسته شده اند بالا و پايين مي روند و تغيير جا مي دهند.در
اين نوع دار گليم به اندازة كادر داخلي دار بافته مي شود.
2) دار فندك دار (
تبريزي ): اين نوع دار متداولترين نوع دار عمودي است.در كار با اين دار بافنده
تغيير جا نمي دهد. سردار به وسيلة پيچ و مهره قابل حركت است.در مواقع ضروري دار شل
مي شود و قسمت بافته شده به پشت برگردانده مي شود و چله هاي اضافه به سمت جلو براي
ادامة بافت مي آيد و مجدداً دار محكم مي شود. با اين دار مي توان تقريبا2 برابر
اندازة آن بافت.
3) دار گردان: در اين نوع دار، چله ها به سردار و زيردار پيچيده
مي شود و از شروع بافت به تدريج از سردار باز و بافته مي شود. سپس به زير برگردانده
مي شود. با اين دار مي توان طول تارها و در نتيجه طول گليم را به هر مقدار رساند.
در اين دار قسمت بافته شده چون به دور زيردار پيچيده مي شود آنچه بافته شده مشخص
نيست و بعد از اتمام كار، بافته از دار باز مي شود و قابل رؤيت است.
2- دفتين : (شانه - دفه - كركيت )
ابزاري فلزي كه بعد از عبور
پودها از لابلاي تارها روي پودها كوبيده مي شود تا آنها را محكم و منظم كند. ( در
بافت گليم از نوع سبك آن استفاده مي شود.)
3- قيچي : جهت قطع نمودن الياف ( پنبه اي يا پشمي ) يا اضافه نخ
هاي روي گليم و نيز براي بريدن چله ها بعد از اتمام بافت از آن استفاده مي
شود.
نكته: ابزار هاي ديگري نيز در بافت گليم استفاده مي شود كه خيلي ضروري نيست
و بدون آنها نيز مي توان به بافت گليم پرداخت اما چون در برخي نقاط مورد استفاده
است توصيه مي شود شناخت آنها توصيه مي شود:
الف- قلاب: براي جلو كشيدن تارها ،
باز كردن نقاطي كه در پودكشي دچار اشتباه شده كاربرد دارد.
ب- سيخ پود كشي: براي
عبور پودهاي بلند( كه بيشتر در قالي بافي كاربرد دارد ).
مواد اوليه: الياف مورد مصرف در بافت گليم شامل پشم، كرك،
پنبه و ابریشم مي باشد.
1- پشم: پس از طي مراحل چيدن ، طبقه بندي (سرت بندي) ،
شستشو( حلاجي) ، ريسندگي و رنگرزي تبديل به خامه مي شود. از پشم بيشتر جهت پودگذاري
در بافت گليم استفاده مي شود.البته در ميان عشاير پشم به علت ارزان و در دسترس بودن
به عنوان چله نيز به كار برده مي شود.
2- كرك: رشته موهاي مجعد ، نرم و نازكي
است كه از زير بغل و سينه گوسفند بدست مي آيد و در بافت گليم هاي ظريف تر به كار مي
رود و ارزش بيشتري نسبت به پشم دارد.
3- پنبه: نوعي ليف گياهي كه به علت دارا
بودن قطر،طول و استحکام مناسب به عنوان چله يا تار استفاده مي شود.
4- ابريشم:
الياف حيواني كه از كرم ابريشم حاصل مي شود و نسبت به ساير الياف داراي ارزش بيشتري
مي باشد و به عنوان تار و پود استفاده مي شود.گليم هاي ابريشم بسيار ظريف و گران
هستند.
نكاتي در مورد مواد اوليه:تعريف چله( تار) : نخ هايي كه به
صورت عمودي و موازي هم از سر دار به زير دار كشيده مي شود و پايه اي براي بافت گليم
تشكيل مي دهد.
تعريف پود: نخ هايي كه به صورت افقي و موازي هم از لابلاي تارها
عبور داده مي شود و تشكيل طرح و نقش گليم را مي دهد.
• نخ چله بايد داراي تاب
زيادي باشد زيرا پرتاب بودن به مقاومت آن در مقابل كشش و پارگي مي افزايد.
• در
بافت گليم به طور معمول از نخ 12 يا 15 لاي نمره 20 استفاده مي شود.
چله كشي :چله كشي به دو روش تركي و فارسي انجام مي شود كه در
اينجا به توضيح روش چله كشي تركي كه نسبت به چله كشي فارسي ساده تر مي باشد پرداخته
مي شود.
چله كشي تركي: چله كشي مهم ترين مرحله قبل از بافت گليم مي
باشد.
معمولاً جنس نخ چله از پنبه و به رنگ سفيد مي باشد. در بعضي مناطق از پشم
( در ميان عشاير ) و به ندرت ابريشم به عنوان چله استفاده مي شود.
نخ پنبه اي
داراي استقامت، تاب و قدرت كششي بيشتري به عنوان چله يا تار است.قبل از شروع چله
كشي دو رشته نخ ( با قطر بيشتر از چله - يا چند لا از نخ چله ) به فواصل دلخواه (
حدود 20 سانتي متر ) و به موازات سر دار و زير دار به پايه هاي عمودي دار ( راست
روها ) مي بنديم.در اصطلاح به اين دو رشته نخ ، نخ زهوار گفته مي شود. نخ زهوار
بالا، جاي قرار گرفتن چوب هاف و نخ زهوار پايين جاي قرار گرفتن تسمه مهار ( از جنس
چوب يا فلز به عرضcm 3-2 و قطر mm 5-3) مي باشد.
در ابتدا سردار و زيردار را
اندازه گيري مي كنيم و نقطه مياني را به دست مي آوريم.سپس طرفين اين نقطه مياني را
در سردار و زيردار به واحدهاي cm10 تقسيم مي كنيم.اين عمل براي دقت و سرعت در شمارش
نخ هاي تار ( چله ) انجام مي شود و به آن تقسيم بندي و سيه بندي گفته مي
شود.
سپس نخ چله را كه از روي دوك يا كلاف به صورت گلوله در آورده ايم را در دست
مي گيريم و سر آن را به زير دار مي بنديم.براي انجام چله كشي تركي به همكاري 2 نفر
نياز است.يك نفر در پايين نزديك زيردار مي نشيند و ديگري مسلط بر دار مي ايستد. نفر
نشسته گلوله نخ را از زير زهوار پايين و روي زهوار بالا رد مي كند و به نفر دوم مي
دهد و او گلوله را از روي سردار عبور داده و به صورت مستقيم به سمت پايين هدايت مي
كند تا نفر نشسته آن را بگيرد.سپس نفر نشسته اين بار گلوله را از روي نخ زهوار
پايين وزير نخ زهوار بالا رد مي كند و مجدداً به نفر دوم مي دهد.يعني عكس دفعه قبل
عمل مي كند و به همين ترتيب گلوله نخ به صورت يك در ميان از زير و روي زهوارها رد
مي شود تا چله كشي به تعداد مورد نياز انجام شود.
به طور معمول پودها هنگام بافت
كشيده مي شوند و موجب كاسته شدن عرض گليم مي شوند براي رفع اين مشكل معمولاً چند
جفت تار بيشتر از اندازة مورد نياز كشيده مي شود.بعد از اتمام چله كشي انتهاي نخ
چله مجدداً به زير دار گره مي خورد و محكم مي شود.
نكات مهم چله كشي: 1- قبل از انجام عمل چله كشي دار گليم
را مورد بررسي قرار دهيم تا از سالم بودن آن مطمئن شويم.سردار و زيردار بايد موازي
هم و كاملاً عمود بر راست روها باشند و داراي هيچ گونه عيب و برآمدگي زائد
نباشد.
2- عمل چله كشي بايد كاملاً در وسط دار به صورتي كه دو طرف متقارن باشند
انجام شود و سنگيني چله ها به يك سمت منتقل نشود.
3- با توجه به ظرافت و درشتي
طرح اقدام به تهيه نخ چله مناسب مي كنيم.
4- كشش نخ هاي تار در تمام عرض دار به
صورت يكنواخت و مساوي باشد و بهتر است چله كشي در يك زمان انجام شود و بين آن وقفه
نيفتد.
5- عرض مورد نظر براي گليم را بايد از قبل مشخص كنيم و تعداد نخ تار را
با توجه به عرض كار محاسبه و تعيين كنيم.
6- فاصلة بين تارها معمولاً به اندازة
قطر چله مصرفي مي باشد.به اين ترتيب در هر يك سانتي متر بين 4 تا 5 تار به طور
معمول كشيده مي شود.
7- تعداد تارهاي كشيده شده زوج مي باشد.براي اطمينان از
درستي اين امر اگر نخ چله را در ابتدا از زير زهوار پايين عبور داده ايم،در انتها
بايد نخ چله را از روي زهوار پايين عبور دهيم تا چله ها به صورت زوج يا جفت
باشند.
8- عمل چله كشي را به صورت سفت و با كشش زياد انجام نمي دهيم، زيرا بافت
گليم احتياج به كشش زياد در چله ها ندارد. ذكر اين نكته به اين معني نيست كه بايد
كشش كم باشد يا چله كشي شل انجام شود، بلكه بايد كشش چله ها متوسط و متناسب صورت
گيرد.
بعد از رعايت اين نكات و انجام چله كشي به كارهاي بعد مي پردازيم.در ادامه
به جاي نخ زهوار پايين تسمه مهار چوبي يا فلزي را در لابلاي تارها قرار مي دهيم و
به سمت پايين هدايت مي كنيم.پس از عبور تسمه مي توانيم نخ زهوار پايين را قطع كنيم
يا آن را به سمت پايين و زير كار هدايت كنيم.سپس به جاي نخ زهوار بالا چوب هاف را
قرار مي دهيم كه داراي طولي معادل عرض دار و قطر تقريبيcm 3 مي باشد.لازم به ذكر
است كه نخ زهوار بالا را قطع نمي كنيم تا اگر به هر دليلي چوب هاف را از محل آن
برداشتيم بتوانيم به كمك نخ زهوار مجدداً چوب هاف را به مكان خود هدايت
كنيم.
كجوبندي: براي كجوبندي ابتدا به دو سر چوب كجو ميخ مي زنيم و نخي را
به صورت چند لا تاب مي دهيم و به وسيله اتصال به اين ميخ ها آن را روي چوب كجو محكم
مي كنيم، كه به آن نخ كجو يا نخ نيره نيز گفته مي شود.چوب كجو را به راست روها مي
بنديم.سپس به وسيلة نخي ديگر كه قطر آن با قطر چله برابر است و به آن نخ كجوبندي يا
نيره پيچي گفته مي شود ، شروع به مهار چله هاي زير هاف مي كنيم.به اين ترتيب كه نخ
كجوبندي را به نخ كجو گره مي زنيم و براي استحكام دور كجو و نخ كجو قلاب مي كنيم و
گره مي زنيم.سپس اولين چله روي هاف را كنار زده و نخ كجوبندي را دور اولين چله پشت
هاف مي گردانيم و دوباره روي كجو و نخ كجو قلاب مي كنيم.به همين ترتيب يكي يكي نخ
هاي روي هاف را كنار زده و با گرفتن نخ هاي زير هاف بوسيلة نخ كجوبندي آنها را مهار
مي كنيم و در نهايت چله هاي زير و رو به صورت تفكيك شده از هم قرار مي
گيرند.
نكته: براي فاصله گرفتن كجو از سطح چله ها و بهتر ديده شدن نخ هاي زير و
رو در هنگام كجوبندي دو قطعه تخته كوچك در طرفين بين كجو و راست روها قرار مي دهيم
و نيز براي اينكه فضا براي قرار گرفتن هاف بعد از كجوبندي داشته باشيم،در هنگام
كجوبندي ميله اي با قطر هاف روي چوب كجو قرار مي دهيم و با وجود آن نخ هاي زير هاف
را قلاب كرده و مهار مي كنيم و بعد از اتمام كجوبندي ميله را بر مي داريم و مشاهده
مي شود كه فضاي لازم براي قرارگيري چوب صاف ايجاد شده.
عمليات
بافت:زنجيره:
بعد از اتمام چله كشي و گذاشتن تسمه مهار چوبي يا فلزي ( براي
صاف ماندن پايين كار و جلوگيري از كجي و مهار پودهاي گليم )اقدام به زدن زنجيره مي
كنيم. عمل زنجيره زني يا لبه دوزي هم با دست و هم با قلاب امكان پذير است( لازم به
ذكر است كه برخي بافندگان زنجيره بافي را انجام نداده و بعد از اتمام بافت گليم دو
سر آن را دو گره كه نوعي گرة تزييني است مي زنند.
ساده بافي(كرباس بافي):
بعد
از زنجير زدن نوبت ساده بافي مي رسد كه پايه و اساس محكم براي بافت گليم تشكيل مي
دهد و براي بافت آن كه به كرباس بافي معروف است از نخ چله به عنوان پود زير و رو
استفاده مي شود به اين ترتيب كه يك بار از پشت نخ هايي كه زير هاف قرار گرفته عبور
مي كند و در برگشت از پشت نخ هايي كه روي هاف قرار گرفته عبور مي كند و به همين
ترتيب تا چند رج انجام مي شود كه به آن كرباس بافي يا بافت ساده و متعادل گفته مي
شود زيرا ضخامت نخ تار و پود يكسان است.
مليله بافي (نازگل) :نوعي بافت
تزئيني در ميان بافت كرباس مي باشد كه با توجه به سليقه بافنده از دو رنگ متضاد
براي انجام آن استفاده مي شود.به اين ترتيب كه دو رنگ متضاد متناسب با رنگ هاي گليم
را انتخاب كرده هر كدام را 4 برابر در نظر مي گيريم و دولا مي كنيم و به جفت اول از
سمت راست قلاب مي كنيم، آنگاه خامه بالايي را پايين آورده و خامه پائين را از پشت
جفت سوم بيرون مي آوريم و به همين ترتيب يك در ميان از نخ هاي رنگي استفاده كرده تا
آخر.
پودگذاري:بعد از انجام كرباس بافي نوبت به بافت ساده بر اساس رنگ نقشه
مي رسد.نخ هاي رنگي مورد نظر به صورت يك در ميان از لابلاي تارها عبور مي دهيم تا
يك رج پوددهي انجام شود سپس ادامه نخ را از روي تارهايي كه در رج قبل پود از روي
آنها عبور نكرده رد مي كنيم.بعد از هر رج بافت پودها را با دفتين در محل خود ثابت،
منظم و محكم مي كنيم.
كشش پودها بايد در حد متناسب باشد، اگر كشش زياد و سفت
باشد گليم جمع مي شود و اگر كشش كم باشد،گليم شل و وارفته مي شود.
نقشه
خواني:جهت بافت نقوش در گليم از دو روش استفاده مي شود:
1) روش ذهني
باف
در اين تكنيك بافنده از ذهن خلاق خود كمك گرفته و با توجه به محيط پيرامون
خود، نقوش حيوانات، گياهان، وسايل زندگي و ... را به صورت نمادي در ذهن خود پرورش
داده و به صورت هندسي روي بافت پياده مي كند.در نتيجه آثار باقي مانده از خود را به
عنوان ميراثي براي نسل بعد به ارث مي گذارد و به اين ترتيب نقوش از نسلي به نسل
ديگر منتقل مي شود و هر نقش از اصالت و قداست خاصي نزد قوم بافنده برخوردار
است.
2) روش استفاده از نقشه هاي شطرنجي
در اين روش نقوش هندسي يا منحني بر
روي كاغذ شطرنجي درشت طراحي، نقطه چين و رنگ آميزي مي شود.
هر خانة كوچك و مربع
شكل نقشه شامل يك جفت چله يا دو تار ( يك تار رو و يك تار زير ) مي باشد.بنابراين
چله كشي بر اساس نقشه انجام مي گيرد و بايد به ازاي هر خانه نقشه در چله كشي دو تار
در نظر گرفت به طور مثال اگر نقشه مورد نظر در عرض شامل 100 خانه مربع شكل باشد
بايد به تعداد 200 تار چله كشي انجام شود كه با توجه به زير و رو بودن چله ها به
صورت يك در ميان 100 جفت چله خواهيم داشت كه با تعداد خانه هاي نقشه برابر است. بعد
از ساده بافي با توجه به نقشه اقدام به بافت مقدماتي مي كنيم كه به بافت پله اي يا
چاك دار معروف است.
انواع نقشه
يك طراح مي تواند طرح گليم را به صورت هاي زير
طراحي كند:
1) نقشة كامل
در اين روش نقشة گليم به صورت كامل طراحي مي
شود.
2) نقشة ( قدي)
در اين روش طراح اقدام به طراحي نصف عرض و تمام طول گليم
مي كند.در واقع نصف گليم از جهت عمودي طراحي شده و به صورت قرينه بافته مي
شود.
3) نقشة (ربعي)
در اين روش طرح به صورت كشيده مي شود و هنگامي كه تا وسط
گليم بافته شد نقشه را برعكس كرده و نيمة ديگر آن را مي بافند.در واقع گليم از طول
و عرض قرينه بافته مي شود.
4) نقشة واگيره اي
در اين روش قسمت كوچكي از طرح
گليم به صورت واگيره طراحي شده و چندين بار در طول و عرض گليم به صورت تكراري بافته
مي شود.
خصوصيات بافت پله اي:1- هر رديف افقي معادل يك رج بافت مي
باشد.
2- هر رديف عمودي نقشه شامل يك جفت چله ( يك چله زير و يك چله رو ) مي
باشد.
3- در هر رج بافت كه معادل يك رديف افقي نقشه است تعداد رفت و برگشت زوج
مي باشد.با توجه در ريز باف يا درشت باف بودن گليم معمولاً 4 تا 6 رديف رفت و برگشت
تشكيل يك رج بافت مي دهد.
4- نقوشي كه با اين روش بافته مي شود هندسي
هستند.
5- در روش بافت پله اي نقوشي كه از عرض زياد شروع مي شود و در همان عرض
كم مي شود را مي توان به صورت كامل بافت و بعد زمينه را بافت.
6- در مورد نقوشي
كه از عرض كم شروع شده و به تدريج عرض آن زياد مي شود ابتدا بايد زمينه را بافت سپس
اقدام به بافت نقوش كرد.
7- در بافت پله اي در قسمت هاي طولي ما بين 2 رنگ
متفاوت چاك هايي ايجاد مي شود كه اين جزو خصوصيات اين بافت محسوب مي شود.معمولاً
طول اين چاك ها از يك تا يك و نيم سانتي متر نبايد بيشتر شود زيرا در كار ايجاد
نازيبايي و عيب مي كند اگر طول چاك هاي عمودي زياد است بايد هر چند رج يك بار به
روش بسط زدن دو رنگ كنار هم روي يك چله مشترك بين آنها اتصال ايجاد كرد.
8- حتي
الامكان از چله با طول بلند براي بافت پله اي استفاده شود تا عمل اضافه كردن نخ
كمتر انجام شود.در آخر اضافه خامه ها را با قيچي مي چينيم.
9- گليم هايي كه با
روش بافت پله اي ( چاك دار - گل به گل )بافته مي شود،دو روي آنها يكسان و هر دو رو
قابل استفاده است.
پايين كشي:عمليات پايين كشي زماني انجام مي شود كه ادامة كار
بافت سخت يا ناممكن شود و بافت به سردار نزديك و چله ها سفت شده باشد ( به طوري كه
به سختي بتوان چله ها را با انگشت زير و رو كرد و پود دهي انجام داد. ) براي سهولت
و سرعت عمل در بافت اقدام به پايين كشي مي شود.
ابتدا عرض چله ها در سردار و
ابتداي بافت گليم ( دم كار ) را اندازه گيري كرده و علامت مي زنيم.سپس نخ مهار را
از دو طرف راست روها آزاد مي كنيم و با شل كردن پيچ ها چله ها را شل كرده و به آنها
امكان چرخش مي دهيم.چوب مهار را كه در ابتداي بافت گذاشته بوديم بر مي داريم و نخ
چلة ابتدا و انتهاي چله كشي را باز مي كنيم تا چله ها بتوانند بچرخند.از سمت راست و
چپ گليم بافته شده را به سمت پايين هدايت مي كنيم تا چله هاي اضافي از پشت به جلو
هدايت شود ( در كارهاي بزرگ اين كار توسط دو نفر انجام مي شود ). بايد توجه كرد كه
قبل از پايين كشي بافت كاملاً در يك خط مستقيم قرار داشته باشد و داراي بالازدگي و
پايين زدگي نباشد.مقداري از بافت را روي كار نگه مي داريم و چله ها را سفت مي كنيم،
نخ چلة ابتدا و انتهاي چله كشي را مجدداً محكم مي كنيم و با تنظيم كردن چه ها كار
بافت گليم را ادامه مي دهيم.عمل پايين كشي با توجه به ابعاد كار ممكن است در يك يا
دو مرحله يا حتي بيشتر انجام شود.
بريدن گليم از روي دار:بعد از اتمام بافت و زنجيره زدن
براي پايين آوردن گليم از روي دار محل برش چله ها را با ماژيك به موازات انتهاي كار
علامت مي زنيم و چله ها را كمي شل مي كنيم. از جاهاي مختلف محل برش ( ابتدا، انتها
و وسط ) به صورت متناوب در دسته هاي چند تايي شروع به قيچي كردن چله ها مي كنيم.اين
برش چند مرحله اي موجب مي شود تا هنگام قطع چله ها به گليم فشار وارد نشود و از
سركجي و به هم خوردن ابعاد منظم گليم جلوگيري شود.
عمليات تكميلي: بعد از اتمام بافت و قيچي كردن گليم به
صورت متناوب از روي دار تارهاي ابتدايي و انتهايي كه قدري بلندتر از گليم بريده شده
اند در دسته هاي چند تايي و به روش هاي مختلف به هم بسته مي شوند.اين عمل نه تنها
موجب استحكام و جلوگيري از فروپاشي ساده بافي دو طرف گليم مي شود بلكه بر زيبايي
گليم نيز مي افزايد. در پايان نيز اقدام به چيدن و گرفتن پرزها و سر نخ هاي اضافه
از پشت و روي گليم مي كنيم.
اشكالات در حين بافت و نحوة جلوگيري از آن:الف: سره
شدن
اگر دقت در بافت گليم نشود و پودها شل يا سفت باشند اين اشكال پیش مي آيد كه
براي رفع آن بايد هر 10 سانتي متر بافت ، گليم را به دو طرف راست رو ها گليم ، با
نخ چله ، محكم گره زد و با خط كش اندازة پهناي گليم را كنترل كرد.
ب: ريش شدن
چله
عوامل زيادي باعث ريش شدن چله مي شود كه بايد به آنها دقت كرد:
1- ناصافي
و خميدگي لبه ها و نوك تيغه هاي دفتين.
2- نا صافي سطح نخ به دليل تاب بيش از
حد.
3- تماس تيغه هاي دفتين و چله ها ( نا هماهنگي دفتين و نمرة نخ چله مصرفي
).
4- استفاده از چله هاي تهيه شده با الياف كوتاه.
5- عدم دقت در دفتين زدن
و برخورد بي دليل تيغه هاي دفتين با چله ها.
ج: نخ نما شدن گليم
در هر مرحله از پودگذاري گليم ، بايد دقت
به عمل آيد تا پود جديد كاملاً در پشت پود قبلي قرار گيرد. در صورت عدم توجه به اين
امر ، در سطح گليم نقطه هاي سفيدي كه ناشي از نمايان شدن نخ هاي تار است به وجود مي
آيد و باعث نخ نما شدن گليم مي شود و از كيفيت هنري گليم و قهراً قيمت آن مي كاهد.
د: پرز دادن گليم
استفاده از خامه ( پرز ) هاي كوتاه جهت بافت
گليم يكي از عوامل مؤثري است كه باعث پرز دادن محصول در حين بافت يا بعد از آن مي
شود. به همين جهت لازم است تا براي پودگذاري حتي الامكان از پودهاي كوتاه استفاده
نشود ( مناسب ترين طول براي پودگذاري ، طولي است كه حداقل براي پوشاندن يكصد تار
زير و رو كافي باشد ).
ه: تصحيح پودگذاري
در مواردي كه بافندگان ، بدون اختيار كردن
نقشه و به طور ذهني بافت را انجام مي دهند، احتمال اشتباه در پودگذاري بسيار است و
حتي يك پود كم يا اضافه باعث ناهماهنگي بين نقوش خواهد شد و همچنين اندكي بي دقتي
در حين بافت به كمك نقشه همين مشكل را به وجود مي آورد. با اين وجود تصحيح پودگذاري
كار چندان دشواري نيست. در مواردي كه پودگذاري غلط باشد، بافنده مي تواند با به جلو
كشيدن چله هاي مربوط و ايجاد دهانه با كمك انتهاي قلاب، پود اضافي را از لابه لاي
تارها خارج كند و به همين صورت چنانچه افزودن پودي به گليم ضروري باشد بافنده مي
تواند به وسيلة قلاب يا سوزن با ظرافت و دقت، پود را از لا به لاي چله ها عبور و در
محل مورد نظر قرار دهد.
و: پارگي چله
چنانچه در حين بافت بي دليل يك يا چند چله پاره
شود، بافنده به كمك يك قطعه نخ هم نمره با نخ چله، كه اصطلاحا ًنخ رفو ناميده مي
شود، مي تواند نسبت به ترميم آن اقدام كند.
گرة رفو در گليم بافي اهميت خاصي
دارد و نحوة بستن آن به اين صورت است كه يك سر تار پاره شده و نخ رفو را به صورت
ضربدر بين انگشتان شست و سبابه نگاه مي دارند كه حدود دو سانتي متر از نخ آزاد باشد
و نخ رفو زير نخ تار قرار گيرد، سپس نخ رفو را يك بار به دور شست و انگشت سبابه مي
چرخانند و آن را بين دو سر نخ قرار و سر آزاد تار را از حلقة تشكيل شده عبور مي
دهند و آن را نگاه مي دارند. آنگاه به كمك انگشت شست دست راست انتهاي نخ رفو را به
طرف پايين مي كشند.
گره اي كه به اين طريق ايجاد مي شود بايذ حتي الامكان كوچك
باشد تا هنگام دفتين زدن، مشكلي به وجود نيايد. توضيح آنكه طول دم گره نبايد بيشتر
از 5 ميليمتر باشد و اگر چند راستا در يك رديف پاره شود، عمل رفو بايد به گونه اي
انجام گردد كه گره ها در مقابل يكديگر قرار نگيرند.
ز: ناصافي پودها
چنانچه بافنده ضمن بافت متوجه شود در بعضي از
قسمت ها، پودگذاري، خط مستقیمی را طي نكرده باشد مي تواند با پودگذاري موضعي آن را
رفو كند.
پودگذاري موضعي به اين ترتيب است كه بافنده با كمك سوزن در قسمت هاي
گود، چند رج پود قرار مي دهد و نا صافي آن را اصلاح مي كند.
ح: حذف چله هاي
اضافي
بافنده در صورتي كه در حين بافت متوجه شود يك يا چند چله اضافه است، مي
تواند بافت گليم را طوري انجام دهد كه چله هاي اضافي همراه با ساير چله ها به صورت
جفتي مورد استفاده قرار گيرند.
بديهي است اين كار در بافت خود را نشان خواهد داد
و براي رفع آن بافنده مي تواند بعد از بافت 50 رج به آرامي آن را از فاصلة مختلف
قطع و بافت را ادامه دهد و در پايان قطعات كوتاه شدة نخ را به كمك شيئ نوك تيزي از
لا به لاي پودها خارج كند.
ط: كم عرض شدن گليم:
در حين بافت ممكن است به
تدريج عرض گليم كمتر شود، اين در اثر كشيدگي بيش از حد پودهاست و بايد مراقبت كنند
كه اين چنين نشود. مي توان اين كار را با خط كش انجام داد. يعني هر ده يا بيست
سانتي متر كه بافته مي شود اندازه بگيرند و تساوي آن را با عرض بافت هنگام شروع
داشته باشند. مورد ديگر كنترل اين است كه هر بيست سانت بايد حدود همين اندازه قسمت
بافته شده را از دو طرف به راست رو ها ببندند و به اندازة لازم كشيدگي داشته باشد.
فهرست منابع:
1- گليم هاي ايراني- آلسترهال- نيكلاس بار نارد-ترجمة كرامت الله
افسر
2- گليم-- آلسترهال و جوزه لوچيك ويووسكا- مترجمين: شيرين همايون فر،
نيلوفر الفت شايان
3- جيران ( زن عشايري و چنته )- پرويز همايون پور - رضي
ميري
4- شناخت گليم - زهرا جزايري
5- فرايند و روش هاي رنگرزي الياف با مواد
طبيعي- ويكتوريا ج افشار
6- مجله قالي ايران
7- ميراث فرهنگي مازندران
مطالب مشابه :
اشارپ قلاب بافی
اشارپ قلاب تماس با من | پایه بلند پر میکنیم که در نقشه هم مشخص است برای ردیف دوم نیز ۲۰
سارافون قلاب بافی دخترانه
سفارش بافتنی دست بافت با بافته وطبق نقشه دامن را ميبافيم سينه از گل قلاب بافي براي
اشارپ قلاب بافی
طبق نقشه بالا اول 5 زنجیره زده و با یه پایه بلند به اول کار وصل زنگ قلاب بافي. بچه هاي بندر
اموزش پايه اي قلاب بافي
بخوره من خودم اصلا قلاب بافي بلد نبودم با اين توي نقشه هاي قلاب بافي ميتونين
مدل قلاب بافی اشارپ سه گوش
قلاب بافی اشارپ سه گوش مدل قلاب بافی اشارپ سه گوش. این مدل زیبا از مدلهای قدیمی سایت بود
گليم بافي
بعد از ساده بافي با توجه به نقشه اقدام به به وسيلة قلاب يا سوزن با ظرافت و دقت
برچسب :
قلاب بافي با نقشه