یک بیت شعر برای امیر
آنچه باید در حکومتداری بدان توجه عمیق و مداوم داشت و از آن غفلت ننمود پدیده مذموم اما ظریف و دلبرانه تملق است که یکی از آفات موریانه صفت مدیریتها ست که از دیرباز وجود داشته است و طرد و نفی آن از سوی بزرگان و علمای علم اخلاق و دانشمندان بارها مورد تاکید موکد قرار گرفته است صاحب نظران حوزه علوم اجتماعی معتقدند این پدیده یکی از بلا یای روابط اجتماعی شهروندان شمرده می شود . حضرت امیر(ع) می فرمایند« آن که ستایش کند تو را به چیزی که در تو نیست, استهزا کرده تو را, اگر حاجت او را روا کنی در استهزا و تمسخر تو تاکید کند.» که مبین تعارض این امر با ارزشهای اخلاقی ست و از درون آن رفاقت و خدمت متولد نخواهدشد مقام معظم رهبری نیز در جمع معلمان استان خراسان شمای نیز رهنمودهایی داشتند که نگرانی شان را از گسترش این امر نشان می داد فرمودند«اظهار محبت منتهی نشود به گفتن و بیان تعبیراتی که مبالغهآمیز بودن آنها برای همه آشکار است؛ از تعبیراتی اسم نیاوریم که مخصوص بزرگان عالم آفرینش است، مربوط به معصومین است، مربوط به انبیاء و اولیا است؛ ما این فرهنگ را نباید در جامعه گسترش دهیم» در این راستا لازم است تا برخورد با این پدیده مذموم را یک تکلیف بدانیم که از درون آن اصطلاحاتی غیر ادبی مانند زیر آب زنی ،هوچیگری، زبان ریزی،و...متولد می شود .
در ادبیات فارسی شعرای بسیاری را نام می برند که در دستگاه حکومتی به مدح و ثنای حکام می پرداختندو هر کدام اشعار بسیاری دارند، قاآنی از شعرایی بود که در دربار فتحعلیشاه ،محمدشاه و ناصرالدین شاه شعر سروده بود او علاوه بر شعر استادریاضیات،کلام،حکمت و منطق بود و تسلط بر زبان فرانسه داشت .قاآنی چکامه بلند و غرایی در مدح و ثنای امیرکبیر سرود و در آن امیر را جانشین وزیر ظالم قبلی یعنی حاج میرزا آقاسی وصف می نماید:
«به جای ظالمی شقی ،نشسته عالمی تقی / که مومنان متقی کنند افتخارها»
باشنیدن ابیات شعر بر خلاف سابق که دوستدار کلمات پرطمطراق و مداحی بودند ،امیرکبیر خریدار این الفاظ نبود و از تملق گویان خادمان بیزار وتبری می جست و چنان برآشفت که درجا دستور داد مستمری وی قطع گردد و به او گفت:تو که تا دیروز مدح میرزا آقاسی می گفتی و امروز که او نیست ،ظالمی شقی اش می خوانی واین بار مدح من می گویی !؟
او پیش از اینحاج میرزا آقاسی را «قلب گیتی»«انسان کامل» و«خواجه دوجهان» خوانده بود! در پی قطع مقرری شاعر متملق،اعتضاد السلطنه وساطت کرد تا بلکه امیرکبیر او را ببخشد .امیر از دیگر تخصص های او جویا شد و وقتی از تسلطش بر زبان فرانسه آگاهی یافت ،برقراری مقرری اش را منوط به ترجمه کتابی در زمینه کشاورزی از زبان فرانسه به فارسی کرد.
تاریخ گواهی می دهد قاآنی پس از مغضوب و معزول شدن امیرکبیر اورا در اشعارش به «خصم خانگی» و«اهرمن خو و بدگوهر» یاد می کند.
باید پرسید که آیا امروزه شیفتگان مکتب قاآنی برچیده شده اند یا هنوز و البته با شیوه ای مدرن و لطایف الحیل و بهره مندی از واژه ها و متدهای نو همچنان ارادت خود را به آیین و مرام و اندیشه سود پرستانه مرشد شان نشان می دهند و سرسختانه در استمرار آن می کوشند و در این راه هرروز به رنگ دیگر جلوه می کنند تا با دلبری ،خویش را در عرصه نگهدارند!؟ تملق ریشه ای تاریخی دارد و قبل از امیر کبیر نیز بوده است ولی در هر برهه ای به نوعی بکار گرفته می شود . می توان گفت نقل حکایتهایی از این نوع برخورد انسان مدارانه و منطبق با شان و کرامت انسانی امیرکبیر با آفاتی که موجب غفلت حاکمان از مسائل اصلی می گردد و فاصله ها را از توده مردم بیشتر می کند موجب گردید تا در تاریخ این دیار بماند و شاید یکی از رموز موفقیت امیر کبیر در دوران صدارت توجه به این نکته وتعمق برای شناخت از پیشینه رفتاری افراد ملازم بوده است واتخاذ مشی طرد چنین تفکری از دستگاه حکومتی و گماردن اشخاص در مناصبی همخوان با تخصص و توان حرفه ای فرد ، قضاوت را در مورد امیرمثبت می نماید و مشخص می کند که سعایت دیگران از او نزد سلطان توسط بدخواهانی متملق که منافعشان به خطر افتاد و درنهایت قتل در فین هزینه هایی بود که برای تعیین مسیر درست و ایجاد حکومت مبتنی بر وجدان و واقعیتهای اجتماعی پرداخت نمود ، امروز می بینیم همان مکانی که امیر جان می دهد(حمام فین) از منظر جهانیان مورد توجه قرار می گیرد و بعنوان یک اثر جهانی توسط سازمان یونسکو ثبت می گردد تا همه نسلها با رویت این مکان ویژگیهای مدیریتی امیر را مورد مداقه قرار دهند و این دیدگاه را جهانی سازند که باید درهرکجا ثابت قدم براصول ایستاد و بر اعتقادات ایمانی اصرار نمود و بدون هراس روبه جلو رفت که حمام فین یکی ازنمادهای باور محکم ملت ایران به آزاد اندیشی است که برای جهان به نمایش گذاشته می شود. زبان به تملق گویان همیشه هستند باید مواظب باشیم اسیر دام نشویم که اسارت در این دام فلاکت است و قضاوت تاریخ گویای این واقعیت است. عبيد زاكانى در يكى از طنزهاى گزنده خود اين موضوع را به خوبى نشان داده و معلوم مىكند : سلطان محمود را در حالت گرسنگى، بادمجان بورانى پيش آوردند. خوشش آمد و زياد خورد و گفت: بادمجان طعامى است خوش. نديمى در مدح بادمجان فصلى پرداخت. سلطان چون سير شد، گفت: بادمجان سخت مضر چيزى است، نديم در مضرت بادمجان مبالغتى تمام كرد. سلطان گفت: اى مردك نه آن زمان مدحش مىگفتى؟! نديم گفت: قربان! من، نديم توام نه نديم بادمجان.
پس در هر کجا مدیریت می کنید مواظب باشید فقط یک بیت شعر و یا لطیفه ای کوچک کافی ست تا از حرکت بازمانید و از دلها بیرون آیید و همه پیشینه تان را بر باد دهید.
مطالب مشابه :
یک بیت برای بازی ایران و آرژانتین
یک بیت برای بازی ایران و گزارش نکات پرس از هفتاد و نهمین جلسه عصر شعر و
یک بیت شعر برای امیر
یک بیت شعر برای باشنیدن ابیات شعر بر خلاف سابق که دوستدار کلمات پرطمطراق و مداحی بودند
یک بیت شعر حافظ برای حافظ فکرم
یک بیت شعر حافظ برای حافظ پایگاه جامع اطلاع رسانی پزشکی ایران یک سایت پر از
چرا فردوسی سعدی و حافظ یک بیت شعر از کوروش ندارند ؟یک کشف بزرگ کودکانه و پاسخ به آن
چرا فردوسی سعدی و حافظ یک بیت شعر از کوروش با تمدن ایران حتی یک بیت در دواوین
هرچند روز با یک بیت شعر از شاعران روستای انگوران
هرچند روز با یک بیت شعر بزرگان روستا می تواند پیشینه تاریخی برای روستاهای ایران
آموزش وزن شعر
مشاهیر ایران - آموزش وزن شعر برای شناخت کامل وزن یک بیت یا شعر امروز برای آشنایی با
چو ایران نباشد...
زیر یک سقف - چو ایران بودم بی اختیار این بیت را نوشتم٬ دوباره جا٬ برای «ایران
برچسب :
یک بیت شعر برای ایران