نظام امت و امامت از دیدگاه شهید بهشتی

 

نظام امت و امامت

نام نظام سیاسی در قانون اساسی جمهوری اسلامی چیست ؟ اسم آن را چه نوع نظامی بگذاریم؟ در این نوع بندی ها و رده بندی ها ، مقولاتِ سیاسی دنیا کدام اند ؟

حقیقت این است که برداشت تشیّع راستین از اسلام ، مناسب ترین نام را برای این نظام قبلاً پیش بینی کرده است . می توانید با این اشاره ای که کردم خودتان بگوئید تشیّع راستین برای نظام سیاسی اسلام چه عنوان گویایی را انتخاب کرده است ؟ ” نظام امت و امامت ” . نظام سیاسی – اجتماعی جمهوری اسلامی نظام امت و امامت است و حق این است که با هیچ یک از این عناوینی که در کتابهای حقوق سیاسی یا حقوق اساسی آمده قابل تطبیق نیست . اتفاقاً یک بار انقلابیون ایران این تجربه را کردند و پای چشمشان خورد . برای رهایی از استبداد انقلاب کردند ، بعد گفتند حالا می دانید چه جایش بگذارید ؟ ” مشروطه ” . چون این عنوانی که برای نظام جدید انتخاب شده بود عاریه ای بود و مربوط به فرهنگ اسلام نبود ، حتی آن تأثیری را که در صاحبان اصلی این فکر عاریتی می توانست داشته باشد برای ما نداشت . خاصیت چیز عاریتی همین است .

به همین دلیل ما فکر می کنیم عنوان نظام ما باید نظام امت و امامت باشد . منتها ، در اثنای انقلاب چون این عنوان هنوز برای توده مردم روشن نبود ، به عنوان شعار اول ، ” حکومت اسلامی ” انتخاب شد که بسیار هم خوب و گویا بود و سپس وقتی معلوم شد این نظام حکومتی ، رئیس جمهور هم دارد آنوقت گفته شد ” جمهوری اسلامی ” . ولی نام راستین و کامل این نظام ، نظام امت و امامت است. در رأس این نظام ، اصول عقیدتی و عملی اسلام بر اساس کتاب و سنّت است . همه چیز باید از این قلّه سرازیر شود . بر طبق این اصول عقیدتی و عملی ، حاملان مسئولیت و صاحبان اصلی حق در این ایدئولوژی ، در این نظام عقیده و عمل ، ” ناس ” و مردم اند .

این خیلی مهم است . اول باید مشخص کنند می خواهند به چه کسی خدمت بکنند : به یک فرد ؟ به یک خانواده ؟ به یک طبقه ؟ به یک گروه ؟ یا به عامّه مردم و هر انسان ؟ بر اساس کتاب و سنّت ، تمام نظر مکتب به عامّه مردم است و در میان عامّه مردم آنها که بر محور این مکتب جمع می شوند و شکل می گیرند از تقدم و اولویت خاصّ برخوردارند. آنها می شوند ” امت ” . امت غیر از ناس است . اسلام در خدمت همه ناس است ، صلاح همه را می خواهد نه فقط صلاح مسلمانان را . نظام اسلامی به سعادت کل بشر می اندیشد ولی در میان ناس و کل بشر ، آنها که بر پایه اعتقاد به اسلام و التزام به اسلام ، یک مجموعه به وجود می آورند می شوند امت . امت از نظر ایدئولوژی اسلامی و مبانی عقیده و عمل اسلام ، حتما نیاز دارد به امامت .

دقت بفرمائید ! یک وقت مکتبی می گوید امت ، بدون این که به آن جهت بدهد که عمل کند . اسلام می خواهد خطوط کلّی و اصلی سعادت را نشان بدهد . می گوید ای امت ! اگر می خواهید در مسیر الی الله گم نشوید و از ” مغضوب علیهم و لاالضّالین “ نشوید باید به حبل المتین و عروة الوثقای امامت چنگ زنید .

این امامت تا وقتی در حدّ پیامبر است – که با نشان ویژه و خاص از جانب خدا آمده – معیّن می شود [تعیینی است] ، بنا بر این گفته می شود امامت ابراهیم ، امامت موسی ، امامت محمد (ص) . اینان امام هستند . در دوره پس از پیامبر اسلام (ص) ، امامان معصوم ، منصوص و منصوب اند ولی با این که تعیینی است ، تحمیلی نیست . به مسلمانها گفته می شود « اطیعوا الرسول : باید از این پیامبر فرمان ببرید » . تعیینی است ، ولی تحمیلی نیست . چون وقتی مسلمانان به فرزند عبد الله به عنوان نبیُ الله و رسولُ الله معتقد شدند و ایمان آوردند ، زمینۀ قبول اطاعت او را با خود در دل دارند . تعیینی هست ولی تحمیلی نیست .

ولی امروز در این عصر غیبتِ امامِ معصومِ منصوبِ منصوص ، در این عصر ، امامت دیگر تعیینی نیست ؛ تحمیلی هم نیست ؛ بلکه شناختنی و پذیرفتنی یا انتخابی است . بنا بر این رابطه امت و امامت در عصر ما یک رابطه مشخص است . دقت بفرمائید ! شناختن آگاهانه و پذیرفتن ، نه تعیین و نه تحمیل . شما در طول این قرن های متمادی  هیچ جا خوانده اید یا از هیچکس شنیده اید که مرجع تقلید و رهبر دینی را به مردم تحمیل کرده باشند و بگویند مجبورید از او تقلید کنید ؟ آیا تا به حال شنیده یا خوانده اید ؟

این امامت و امت نسبت به یکدیگر مسئول و متعهدند . با تعهد و مسئولیت متقابل . اینها را ناچارم با اشاره بگویم و رد بشوم ، ولی در نهج البلاغه خطبه ای در همین زمینه حقوق امام بر امت و امت بر امام است.1 خوب و بجاست اگر فرصت دارید مراجعه کنید و مطالعه کنید ببینید علی (ع) به مردم چه می گوید . گوشه ای از آن را برایتان می گویم .

علی (ع) ، این انسان نمونه ، این امام و اسوه برجسته تاریخ ، این وارث ممتاز آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و همه پیامبران و انسانهای نمونه ادیان ابراهیمی ، به مردمی که اوصافش را در تاریخ خوانده اید می گوید : مردم ! از حقوقی که بر شما دارم این است که با من با زبان جباران و پادشاهان و طواغیت تاریخ ، با آن زبانی که مردم با آنها حرف می زنند ، با من حرف نزنید . مبادا کسی به خود بگوید کجا ما جرأت می کنیم به علی (ع) انتقاد کنیم . نه ! از من انتقاد کنید و آنچه به نظرتان می رسد به من بگوئید . من اگر خدا نگهبان و نگهدارم نباشد، چنان نیست که برتر از آن باشم که شما خرده ای بر من بگیرید و در کارم نقطه ای را نشان بدهید که باید چنین نمی بود .

چه کسی این را می گوید ؟ علی(ع). این خطبه را مطالعه کنید . همه آن خواندنی است و جمله جملۀ آن حاوی اصلی عالی است . بنا بر این ، رابطه امت و امامت این است که امت باید از امام شناختی آگاهانه داشته باشد و از صمیم قلب او را بپذیرد ، چون تعیین و تحمیل در کار نیست و پس از پذیرفتن ، میان این دو ، مسئولیت متقابل شدید و جامعی برقرار می شود .

کتاب مبانی نظری قانون اساسی ، ص 15

—————————————————-

1 – خطبه 207 مطابق نسخه فیض الاسلام و 216 مطابق با نسخه صبحی صالح .

2- این نوشتار بخشی از سخنرانی ارزشمند و روشنگر شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی در تاریخ۹/۹/۵۸ است که در حسینیه ارشاد تهران ایراد گردیده است .


 


مطالب مشابه :


آموزش spss

دانشجویان 84-88 تربیت معلم شهید بهشتی مشهد دانشجویان 84-88 تربیت معلم شهید بهشتی




اس ام اس

دانشجویان 84-88 تربیت معلم شهید بهشتی مشهد دانشجویان 84-88 تربیت معلم شهید بهشتی




نگارگری

وبلاگ آموزشی-خبری دانشجویان کارشناسی هنرهای تجسمی ورودی بهمن ماه 1388 تربیت معلم شهید بهشتی




گذری بر تاریخ

ساخت درب دانشگاه در سال ۱۳۶۰. روش طبخ غذا در سال ۱۳۶۰ در تربیت معلم شهید بهشتی مشهد




اطلاعیه از پردیس شهید بهشتی مشهد

اطلاعیه از پردیس شهید بهشتی مشهد. تربیت بدنی فرهنگیان (دانشجو معلم)




تربت حیدریه-نشریه اینترنتی آوای تربت حیدریه:دکتر سهراب رضایی:در مراسم گشایش دوره آموزشی روسای مراکز

مرکز تربیت معلم شهید بهشتی مشهد برگزار شد مرکز تربیت معلم شهید بهشتی مشهد ضمن




نظام امت و امامت از دیدگاه شهید بهشتی

نظام امت و امامت از دیدگاه شهید بهشتی رااز تربیت معلم شهید بهشتی مشهد مشهد با درجه




برچسب :