جایگاه تفکر سیستمی در حل­ مسئله

در سرزمین ما «انسان» در خیابان سرگردان است و انسانیت در کتابها...... جایگاه تفکر سیستمی در حل­ مسئله

مقدمه

بحث از فرایند تفکر سال­هاست که در حوزه­های فلسفه و روان­شناسی مطرح می­باشد و هنوز هم از جمله موضوع­های عمده­ی روان­شناسی انسان است. به­عبارت دیگر، بحث از چندوچون فرایند تفکر (اندیشیدن) انسان از مباحث و مسائل دشوار و در عین­حال جالب روان­شناسی انسان محسوب می­شود.

مهم­ترین فرایند مورد نیاز آدمی در سرتاسر زندگی، فرایند تفکر است، و همان­طور که گفته شد از سایر فعالیت­های مبتلابه انسان، پیچیده­تر است. تفکر را می­توان به­عنوان عملیات ذهنی تعریف کرد که فرایندهای متنوعی را دربرمی­گیرد که اعم این فرایندها بدین شرح است: تشکیل مفاهیم، حل­مسئله و پرداختن استدلال (شعاری­نژاد،1386،ص209).

تفکر در حافظه­ی فعال شکل می­گیرد، به این معنا که ما درحالی­که می­اندیشیم پیوسته اطلاعات را از حافظه بلندمدت خویش فرامی­خوانیم تا با این امر به تشکیل مفاهیم مربوط به یک مسئله بپردازیم؛ چراکه بدون تشکیل مفاهیم تفکر امکان­پذیر نیست. در این مورد روان­شناسان شناختی، معتقدند که رفتار انسان سازمان­یافته و سیستماتیک است، به­گونه­ای که می­خواهد دریابد که چگونه عناصر یا مؤلفه­های رفتار برای تشکیل یک الگو با هم ترکیب می­شوند. به­صورتی که ذهن انسان همیشه در تلاش است تا عناصر یک مسئله را بازسازی کند و آن­را به شکل مطلوبش درآورد. از این دیدگاه تفکر نوعی سازمان­دهی ذهنی است که بدون این سازمان­دهی نمی­توان مسئله را حل کرد. ما نیز در ضمن این مقاله سعی خواهیم کرد که تفکر را با این دیدگاه مطرح کنیم که تفکر مجموع عناصر مجزا از هم نیست، بلکه آن فعالیت ذهنی است که عناصر یک مسئله را به صورت سیستمی در ارتباط با هم مدنظر قرار داده و در حل مسائل از آن­ها بهره می­گیرد. برای این کار نخست سیر تحول تفکر بشر را بررسی خواهیم کرد، سپس تعاریفی از سیستم ارائه می­شود، آن­گاه به تبیین تفکرسیستمی خواهیم پرداخت.

سیر تحول تفکر بشر

تفکر انسان در هیچ زمانی بی­تلاطم از درک واقعیت­های پیرامون خویش نبوده است، بلکه دائم برآن بوده تا واقعیت­های موجود را به­گونه­ای ساختارسازی کرده و بدان­ها معنا و مفهوم تازه­ای بخشد (تشکیل مفاهیم). به تعبیر کوهن همواره یک الگو و پارادایم بر تفکر و عمل انسان حکمفرما بوده است که شیوه­ی نگرش او را نسبت به مسائل، تبیین می­کند. برای اینکه بتوانیم دریابیم این تشکیل مفاهیم تا چه حد قادر به تبیین واقعیت موجود است، بایستی این اندیشه­ها را در گذر زمان مورد ارزیابی قرار دهیم. در یک دید کلی می­توان الگوهای تفکر انسان را به چندین دوره­ی اصلی و تأثیرگذار تقسیم کرد. در یک دسته­بندی سیر تحول تفکر به سه دوره تقسیم شده است:

1- دوره­ی عهدباستان (عهدقدیم)

2- دوره­ی قرون وسطی

3- دوره­ی انقلاب صنعتی (فروغی،1380).

کرافت (1997) در تقسیم­بندی دیگری فرایند تفکر بشر را به چهار دسته تقسیم نموده است:

1- دوره­ی اسطوره­ای (2000سال قبل از میلاد)

2- دوره­ی فئودالیسم (1500-500میلادی)

3- دوره­ی تفکرخطی (بعد از رنسانس تا آغاز قرن بیستم)

4- دوره­ی تفکرسیستمی (از سال­های 1920 به بعد) این دوره نیز با آثار و اندیشه­های برتالنفی، کوهن، لورنز و ظهور کامپیوتر از سال­های 1950 به بعد خود را نشان می­دهد.

تافلر نیز در کتاب مشهور خود، موج­سوم (1980) از دوره­های حاکم بر اندیشه انسان به­عنوان موج تعبیر می­کند و آن را به سه موج مختلف به شرح زیر دسته­بندی می­کند:

- موج اول) انقلاب کشاورزی

- موج دوم) انقلاب صنعتی

- موج سوم) انقلاب اطلاعاتی

دوره­های تفکر بشری تحت هر عنوانی که تعبیر شوند می­توان چند وجه مشترک برای آن­ها عنوان کرد بدین شرح:

1- یک چارچوب فرایند درحال تحول و تکوین دارند و این تحول و دگرگونی اتفاقی و جهشی نیست.

2- دوره­های موردنظر بر همدیگر تأثیر می­گذارد، یعنی در ارتباط با هم هستند. حیدری (1381) در مورد این ویژگی بارز این دوره­ها را به این صورت عنوان نموده است:

سکون (بی­حرکتی) ثبات (حرکتی ثابت) تلاطم (حرکتی پرشتاب)

3- تفکیک این دوره­های فقط به­خاطر سهولت مطالعه انجام می­شود.

با توجه به تقسیم­بندی کرافت، دوره­ای که از آن به­عنوان دوره­ی سیستمی یاد شد، مورد بحث این مقاله است. نخست این دیدگاه بررسی شده و آن­گاه به کاربرد آن در حل­مسئله و در پایان به ارزیابی آن پرداخته می­شود. تفکر تحلیلی که در آغاز قرن 17 توسط رنه­دکارت ارائه شد به­طور عمده بر روی تفکیک فعالیت­ها و بخش­ها تأکید می­کرد. دراین راستا رشد و توسعه علوم و تکنولوژی، گسترش رشته­های گوناگون علمی، انفجاردانش و تحقیقات جدید، نارسایی و محدودیت­های تئوری­های ارائه شده، سازمان­ها را مدام تحت فشار قرار می­داد که توماس­کوهن یک پارادایم جدیدی در مقابل پارادایم دکارت ارائه نمود که به­وسیله­ی آن همه رشته­ها و حوزه­های معرفتی را در یک چهارچوب کلی تحت عنوان نظریه­ی عمومی سیستم­ها انسجام بخشید. در این انسجام­دهی برتالنفی به­عنوان بانی و بنیان­گذار نظریه مذکور گام بلندی برداشت. علاوه براین نظریه سیستمی افق جدیدی را برای وحدت تئوریکی و عمل علوم ارائه و نظریات قبلی را در یک چهارچوب واحد قرار می­دهد. این دیدگاه برای درک پیچیدگی­های محیط و مقابله با پویایی­های آن در رشته­های علوم پایه و سپس در سایر رشته­ها از جمله علوم رفتاری و مدیریت کاربرد پیدا کرد، اما به­طور مشخص مطالعه دیدگاه سیستمی، نخست از موضع بیولوژی آغاز شد؛ چراکه در این حوزه بیشتر از هر رشته­ی علمی دیگری قوانین و فرضیه­های سنتی و مکانیکی از توضیح علمی رفتار ارگانیزم و پدیده­های زنده عاجز می­نمود.

تعریف سیستم

واژه سیستم از کلمه یونانی Systema مرکب از (SYN) به معنای باهم و Histanai به معنای سبب برای مشتق می­شود. اصطلاح سیستم به مجموعه­ای از اجزاء وابسته اطلاق می­شود. سیستم به معنای کلی به­کار می­رود که از ترکیب اجزاء متعددی تشکیل یافته است (بهرنگی،1386،195).

علاوه براین صاحب­نظران تعاریف گوناگونی از سیستم ارائه داده­اند که می­توان به چند مورد از آن­ها اشاره کرد بدین شرح:

1- سیستم عبارتند از مجموعه­ای از عناصر، پدیده­ها و واحدهایی که ضمن تحرک با یکدیگر پیوندهای ارگانیکی معینی را دارا هستند.

2- سیستم مجموعه­ای از عناصر و اجزای مرتبط و وابسته به هم هستند که در حال کنش و واکنش متقابل می­باشند.

3- سیستم عبارتند از مجموعه­ای از عناصر که با وابستگی متقابل به یکدیگر یک هیئت یا منظومه­ی واحدی را تشکیل می­دهند (صافی،1384).

از تعاریف فوق چنین استنباط می­شود که:

1- نگرش سیستمی بر این اصل متکی است که در آن هر چیزی وابسته به دیگری است.

2- اصطلاح سیستم مفهومی بس گسترده دارد که شامل مصادیق گوناگونی در علوم فیزیکی، اجتماعی و غیره می­باشد.

3- از آن­جایی که اعضای یک سیستم با هم در ارتباط هستند، هرگونه تحول در یک جزء در دیگر اعضاء هم تأثیر خواهد گذاشت.

هدف سیستم

کنش و واکنش­های اعضاء یک سیستم و رابطه آن­ها با محیط حکایت از این دارد که یک هدف و مقصودی بر فرایند سیستم حاکم است. هدف هر سیستمی وظیفه یا وظایفی است که یک سیستم در ارتباط با دیگر سیستم­ها یا یک سیستم بزرگ­تر که جزئی از آن است، انجام می­دهد. اتومبیل برای حمل و نقل، چرخ خیاطی برای دوختن یا سازمان که برای امر تولید یا خدمات دیگر طراحی شده­اند (علاقه­بند،1384،ص117).

برحسب این­که سیستمی با محسط خود چه نوع مبادلاتی به لحاظ مواد و اطلاعات داشته باشد آن سیستم را به­عنوان سیستم باز یا بسته می­خوانند.

1- سیستم بسته

سیستم بسته، سیستمی است که با محیط پیرامون خود به تعادل رسیده باشد و فقط با نیروهای داخلی و بدون ارتباط با عوامل و محیط برونی به فعالیت بپردازد (صافی،1384،ص86). حد و مرز سیستم بسته نسبت به محیط نفوذناپذیر است و فقط عناصر محدودی را می­تواند از محیط پیرامون خود جذب نماید.

 


مطالب مشابه :


قابل توجه كليه همكاران آموزشي و اداري

4- برنامه خاص براي آينده ناشي از تجربيات گذشته .- ایده هایی برای وقت گذرانی




تجربیات دوره عالی معاون آموزشگاه استثنایی 92-91

چون تا سال گذشته برای چند سال در مدرسه برنامه های خاص برای آینده ناشی از تجربیات




چارچوب و محورهای مستند سازی تجربیات کارمندان برای ارتقاء به رتبه شغلی عالی

حاصله ناشی از برنامه خاص برای آینده که حاصل ناشی ازتجربیات گذشته .




فرم های خبره وعالی

برنامه خاص برای آینده ناشی ازتجربیات برنامه خاص برای آینده ناشی ازتجربیات گذشته :




تجربیات مدون آموزشی معلم ابتدایی

لذا با مشارکت در فعالیت های مکمل و فوق برنامه سعی می خاص و نکات آینده ناشی از تجربیات




آموزش مهارتهای تحصیلی

و اضطراب ناشی از امتحان از تجربیات گذشته و چشم در حال برای آینده برنامه




روش های آینده نگری و آینده پژوهی

برخی از برنامه های آینده نگاری شود كه ناشی از هدایت برای اطلاع از آینده با به




برکتِ در لحظه بودن

برایِ آینده و و تجربیاتِ گذشته که ناشی از به غیر از مواردی خاص




جایگاه تفکر سیستمی در حل­ مسئله

باید ناشی از است از تجربیات گذشته خود و از تجربیات گذشته خویش برای




برچسب :