قالی ایرانی
قالی، محصولی چند بعدی و دارای جنبههای هنری، اجتماعی، اقتصادی و تکنیکی بسیار است. قالی ارتباطی نزدیک با سنن و شیوه زندگی، فرهنگ، ادب، روحیات، خلاقیت و تاریخ انسان دارد.
اقوام، ایلات، زنان و دختران، هنرمندان و دولت های سرزمینمان همه نقشی بسیار مهم در حفظ، توسعه، ترویج و تکمیل این سنت اصیل، رنگارنگ و سحرآمیز داشته اند.
قالی زنده ترین هنر ملی ما، دریچه ای بسیار غنی به سوی هنر و زیبایی شناسی و هویت ملی است. ما بیشتر به این هنر ملی خود فرش یا فرش دستباف یا بعضا قالی می گوییم؛ بدون آن که معنی دقیق آن را بدانیم، در زیر به ریشه یابی معانی کلمات «قالی» و «فرش» جهت اطلاع بیشتر پرداخته ایم.
قالی (Khali, Hali, Qali, Ghali) کلمه ای ترکی است. فرم اولیه و قدیمی آن، قالینگ Qalıñ، قالینغو Qalıñu یا قالیم Qalım و قالین Qalın بوده است که از ترکیب بن مصدری قالماق Qalmaq به معنی ماندن و باقیماندن به علاوه پسوند اسم ساز از فعل ـ ین ـin حاصل شده است (مانند بیچین Biçin از مصدر بیچمک Biçmək به معنی دروکردن، اکین Əkin از مصدر اکمک Əkmək به معنی کاشتن و...)
قالین در زبان و لهجه های ترکی دارای این فرم هاست: قالین Qalın ترکی باستان (اورخون، اویغوری باستان)، قالینق Qalıñ (ترکی میانه، قاراخانی، ترکمنی، قزاقی، قاراقالپاق)، کالین Kalın (ترکی ترکیه، گاگاووزی، تاتاری)، کالینقKalın (قیرقیزی، آلتائی)، قلینقQəliñ (ازبکی)، این کلمه در شکل غالین به زبان عربی وارد شده است.
در ریشه شناسی کلمه ترکی قالی و فرم اولیه آن قالین دو نگرش عمده وجود دارد:
نگرش اول: این نگاه که نگرش غالب صاحبنظران است که کلمه قالی را محرف قالینگ Qalıñ، قالینغو Qalıñu می دانند.
همان گونه که در دیوان لغات الترک نیز آمده در آغاز در ترکی قدیم و در فرهنگ اقوام باستانی ترک قالینگ Qalıñ به معنی پیشینه مهریه، کابین یا جهیزیه ای بود که داماد به عروس خود هدیه (آرماغان Armağan) می کرد.
این هدیه ها جزو اشیایی بودند که در خانه عروس باقی می ماندند (آغیرلیق Ağırlıq ) امروز نیز در میان ملل ترک از قالین همین معنی برداشت می شود.
کلمه قالینگ علاوه بر قالی های جهیزیه عروس ـ همان گونه که در سنگ نوشته های اورخون نیز آمده ـ معانی دیگری مانند بدل، مال، ثروت، دارایی، مایملک، هزینه، فایده، هوده و بهره هم داشته است.
فرم قدیمی قالین در ادبیات کلاسیک فارسی نیز انعکاس داشته است: بوریای خود به قالینش مده / بیدق خود را به فرزینش مده.
نگرش دوم: ریشه کلمه قالی از قالین Qalın ترکی و مطابق با معنی ای که در سنگ نوشته های اورخون نیز به کار رفته به معنی ضخیم، مقاوم، پایدار، قوی، انبوه و متعدد است.
بنا به این نگرش قالی به سبب ضخامت و سنگینی در جای خود باقیمانده، جمع نمی شود و نسبت به جیجیم (جاجیم) و کیلیم (گلیم) که براحتی جمع می شود از پایداری بهتری برخوردار است.
این گونه نامگذاری اشیا و حیوانات در زبان ترکی مرسوم است و اما در مقابل معنی کلمه فرش، در لغت نامه های بسیاری از جمله: معین، دهخدا و... آمده است: فرش کلمه ای است عربی به معنی بساط، گستردن،گستردن بساط یا چیز دیگر، گستردنی قالی و پلاس و مانند آنکه روی زمین بگستراند.
طرح های قالی ایرانی
شرکت فرش ایران، طرحهای فرش ایران را به ۱۹ گروه اصلی بخش کردهاست:
- طرحهای آثار باستانی و سازههای اسلامی
- شاهعباسی
- اسلیمی
- افشان
- اقتباسی
- بندی (واگیره)
- بتهای
- درختی
- ترکمن (بخارا)
- شکارگاه
- قابی*گلفرنگ
- گلدانی
- ماهی درهم
- محرابی
- محرمات
- هندسی
- ایلی
- تلفیقی
اسلیمی
اِسلیمی نقش تزیینی به شکل گیاه با ساقههای مارپیچی است که ابتدا و انتهای آن مشخص نیست.
اسلیمی گونهای از نقش و نگار است شامل خطهای پیچیده و منحنیها و قوسهای دورانی مختلف که در تزئینات وکتیبهها و بعضی دیگر از کارهای نقاشی ترسیم میکنند. اسلیمی گاهی به صورت نقش اصلی و زمانی همراه با دیگر طرحها، درمعماری٬ کتابآرایی و هنرهای صناعی بهکار رفتهاست.
عبارت اسلیمی منسوب به اِسْلیم، شکل دیگری از واژهٔ اسلام است و به این جهت گاهی آن را اسلامی نیز خواندهاند. اسلیمی یکی از هفت نقش اصلی در نگارگری سنتی ایران است. اسلیمی نمودار تجریدی «درخت زندگی» و یا صورت عام درخت به ویژه درخت تاک است که با گردشها و پیچشهای پی در پی و هماهنگ شاخههای آراسته به برگها و نیم برگها و گرههای آن از پایهای کهبند اسلیمی خوانده میشود، میروید و با نظمی خاص و شکلی چشمنواز که میان اجزاء آن وجود دارد، طرحی ویژه از درخت را ارائه میدهد. تمام منحنیهای اسلیمی جهتی به درون و جهتی به بیرون دارند که جزء ذات اسلیمی است که این گرایش به بینهایت دارد و نشانی از جاودانگی در اسلیمی به شمار میرود. اسلیمی طرحی است متشکل از قوسهای دورانی زیبا که با چنگها، ماهیچهها، سرچنگها، گرهها و انشعابهای مناسب کامل میشود و زیبایی و شکوه خاصی را دربر میگیرد.
برخی از پژوهشگران، ریشهٔ این طرح را برگرفته از نقش «درخت زندگی» که در هنر ایران سابقهٔ کهن دارد، میپندارند. اما در هر حال اسلیمی نامی جدید است برای طرحی کهن که با شیوههای گوناگون و تنوع بسیار از روزگار باستان تاکنون کاربردی گسترده در هنرهای تزیینی ایران بویژه نگارگری ایرانی دارد.
باستانشناسان و پژوهشگران غربی به هنگام بررسی هنر اسلامی، چون با نقش اسلیمی نخستین بار در سرزمینهای غربی اسلامی چونفلسطین روبهرو شدند، این نقوش را عربی پنداشته، آن را «اربسک = عربانه» خواندند. در حالی که پس از مدتی دریافتند که این طرحها هیچ گونه ارتباطی با عرب نداشته، و سرچشمه گرفته از هنر دیگر ملل و از همه بیشتر متأثر از هنر ساسانی، هلنی و بیزانس است اما به هر حال، اسلیمی نقوشی است که در دوره اسلامی به کمال رسیدهاست. طرحی که امروز به نام اسلیمی در هنر ایران شناخته میشود، طرحی تجریدی و انتزاعی (دور از طبیعت) و تکامل یافته از نقش مایههایی است که در چند هزار سال کاربرد، دگرگونیهای بسیار به خود دیده، تا به صورت کنونی درآمدهاست.
انتزاعی کردن نقشهای گیاهی و جانوری دست کم از هزارهٔ ۴قم، یعنی دورانهای بسیار پیش از کاربرد آن در میان هنرمندان دیگر سرزمینهای متمدن جهان کهن از جمله یونان، در آثار هنری ایران، به ویژه بر سفالینههای شوش، سیلک کاشان و حصار دامغان رواج داشتهاست.
از سویی اگر به پیروی از دیدگاه برخی از پژوهشگران این طرح را برگرفته از «درخت زندگی» بدانیم، نمونههای انتزاعی آن را از آغاز هزارهٔ ۳قم بر مهرهای به دست آمده از شوش و پس از آن بر آثار دیگر بخشهای ایران چون لرستان مییابیم.
در هنر طبیعت گرایهخامنشی به تجسم انسان و حیوان گرایش بیشتری وجود دارد و به نقشهای گیاهی کمتر پرداخته شدهاست. با این وجود، به هنگام نمایش گیاهان به ویژه در آراستن اشیاء گرایش به تجرید را به ویژه در ساقههای پیچان گل لوتوس و برگ نخل آشکارا میتوان دید.
آثار بر جای مانده از دورهٔ اشکانی (۲۵۰ق م - ۲۲۴م) جلوهگاه روشنی از روند تکاملی طرح اسلیمی است که در خلال سدههای بسیار به یکی از زیباترین نقشهای هنر تزیینی ایران تبدیل شد. برخی از نقوش این دوره را میتوان پیشینهٔ طرح اسلیمی خطایی بعد به شمار آورد و به نمونههای بسیار استادانه از طرحهای اسلیمی بر سنگنگارهها، گچبریها و اشیاء فلزی بر میخوریم. در آثار این دوره همچون گذشته، اسلیمی گاه به صورت نقش اصلی و گاهی به جای حاشیهٔ تزیینی بهکار رفتهاست.
در دورهٔ ساسانی نقشهای اسلیمی بیشتر در حجاریها و گچبریهای این دوره دیده میشود و میتوان اوج چیرهدستی هنرمندان ایرانی در طراحی اسلیمی را مشاهده کرد و تأثیر شدید هنر ایران ساسانی و حتی اشکانی را در نخستین بنای مشهور اسلامی میتوان به روشنی دید.
هنرمندان سنت گرای ایران در دورهٔ اسلامی نه تنها چون گذشته اسلیمی را زینتبخش دست آفریدههای هنری خود ساختند، بلکه به نوآوریهایی نیز پرداختهاند. رونق و گسترش سفالگری و کاربرد روز افزون سفالینه، اسلیمی را از نخستین سدههای هجری به نگارهٔ سفالینه تبدیل کرد. اسلیمی گاهی به صورت نقش اصلی و زمانی همراه با دیگر طرحها، سفالینههای نقش دار دورهٔ اسلامی ایران را آراستهاست. گاهی نقش مایههای به کار گرفته شده در اسلیمیهای این دوره با نمونههای بسیار کهن قابل مقایسهاست.
در بناهای سده ۴ تا ۶ق که از دورههای پر بار و درخشان تاریخ هنر ایران بهشمار میآید، گوناگونی و نوآوری در طرحهای اسلیمی چشمگیر است و در آثار سدهٔ ۶ق نوعی از اسلیمی هایی در آثار گچبری و یا آجربری نقشبندی شدهاست که به نظر می رسد از برگ گیاه خاصی الهام گرفته شده اند. درون این اسلیمی ها حالت رگ برگ های موازی دیده می شود که به احتمال زیاد بیانگر برگ های یک نوع پیچک است که برگهای قلب مانند دارد و بعد از رشد به دور خود می پیچد. حتی فرم گردان آن نیز به نوعی نمایانگر گردش پیچک است. این نوع پیچک را در آثار ساسانی مثل درخت زندگی که در حجاری های طاق بستان اجرا شده است می توان دید. بعدها با دخل و تصرفی که هنرمندان در آن انجام دادند، محیط داخلی آن حذف شد و تنها دو بند در هم فرو رفته از آن باقی ماند.
از سدهٔ ۵ق کاربرد اسلیمی در هنر کتابآرایی نیز جایگاهی ویژه یافت. نقش داخل شمسهها و ترنجها در تذهیب آثار خطی جایگاهی تازه برای اسلیمیهای بسیار ظریف بودند.
در سدههای ۶ و ۷ق ساخت خشتهای کاشی مینایی و زرین فام میدان تازهای پیش پای هنرمندان ایرانی برای پدید آوردن طرحهای تازه و زیبای اسلیمی گشود.
اسلیمی که در هنر تزیینی گچبری تا سدة ۸ق جایگاهی ویژه داشت، کاربرد فراگیر و گستردهٔ کاشی معرق و خشتی در معماری ایران به ویژه در بناهای مذهبی از این سده رو به فزونی نهاد. این گستره، بستر تازهای برای هنرمندان طراح اسلیمی فراهم آورد. اگر پیش از این اسلیمیهای گچبری شده را تنها در درون بنا میدیدیم، از این هنگام هم درون و هم بیرون بنا را آراسته به کاشی با طرحهای گوناگون از جمله اسلیمی مییابیم.
در سدة ۹ق که این طرح کهن تکامل یافته نام اسلیمی به خود گرفت، با اوجی از کاربرد آن در تمام شاخههای هنرهای تزیینی ایران از کتاب آرایی گرفته تا کندهکاری بر چوب و سنگ رو به رو هستیم در این سده اسلیمی یکی از رایجترین نقشها در کاشیکاری است. قالیها و قالیچههای باز مانده از این سده با طرحهای اسلیمی بر متن و حاشیه، نشان از گسترش کاربرد اینطرح در هنر قالیبافی دارد.
در مکتب هنری اصفهان این طرح دیر پا به اوجی تازه رسید. در دست ساختههای هنرمندان سدههای ۱۱ و ۱۲ق اسلیمی با گوناگونی و ظرافت بسیار در تمامی زمینههای هنری به ویژه در کاشی کاری و قالی بافی به کار برده شدهاست. این شکوفایی پس از بر افتادن صفویان هرگز به پایهٔ نخستین بازنگشت.
طرحهای اسلیمی انواع گوناگون دارد: «اسلیمی ساده»، «اسلیمی توپر»، «اسلیمی توخالی»٬ «دهن اژدری»، «خرطوم فیلی»٬ «ماری» و انواع دیگر.
منابع
کتاب مبانی شناخت قالی ایران
مطالب مشابه :
طرح های قالی ایران بر اساس یک طبقه بند کلی
قالی - طرح های قالی ایران بر اساس یک طبقه بند کلی - قالی و فرش دستباف
انواع طرح های و نقوش قالی
افق جوشقان قالی - انواع طرح های و نقوش قالی - بررسی ظرفیت ها ویژگی ها و مشکلات مهمترین صنعت
قالی ایرانی
واژه قالی، فرش یا بر متن و حاشیه، نشان از گسترش کاربرد اینطرح در هنر قالیبافی
عیوب احتمالی در بافت فرش،قالی و تابلوفرش
اصیل نبودن طرح: ا گر فرش از روی نقشه هایی که طرح آن با معیارهای خارجی و ناشناخته تهیه شده است
طبقه بندی فرش ها
به علت تعدد مراکز فرش بافی در ایران و طرح های متنوع مورد عمل قالی بافان این مناطق و تقلیدی که
گالری طرح گلیم وقالیچه
نقشه قالی گلیم تابلو فرش - گالری طرح گلیم وقالیچه - فروش نقشه های قالی گلیم تابلو فرش-شانديزي
طرح های قالی
طرح های شكسته و گردان قالی از نظر طراحان و برخی كارشناسان فرش، طرح های قالی به دو شیوه
نمایندگیهای فروش قالی سلیمان در کشور
فرشکده - نمایندگیهای فروش قالی سلیمان در کشور فرش 700 شانه با تراکم 3000 طرح فرش:
برچسب :
طرح قالی