سبک دیکانستراکشن در معماری ایرانی

فراتر بیاندیشیم

سمیرا سوزنگر

 

یکی از سبکهای معماری پست مدرنی که امروزه مورد توجه بسیاری از معماران ایرانی قرار گرفته، سبک دیکانستراکشن می باشد. در کشور ما ابهامات و سؤالات زیادی در مورد این سبک وجود  دارد. به دلیل چند وجهی و جند بعدی بودن نگرش دیکانستراکشن معانی بیشماری، چون ساختار زدایی، شالوده شکنی، واسازی، بنیان فکنی، ساختار شکنی و بن فکنی در فارسی برای آن استخراج شده است. ژاک دریدا فیلسوف معاصر فرانسوی، پایه گذار این مکتب می باشد .

وی با بیان مخالفت خود با ساختار گراها، اندیشه انسانها را به سوی دنیای چند بعدی سوق داد .

ساختار گرایی واکنشی بود در مقابل ذهنیت مدرن که معتقد به شناخت ساختار زبان به عنوان عاملی مهمتر از ذهن بود، که امکان ارتباط انسان با دنیای خارج را فراهم می سازد. به عقیده دریدا، نوشتار نمی تواند ابزار خوبی برای انتقال پیام باشد و هر کس با خواندن آن می تواند برداشتی متفاوت از دیگری از مفاهیم آن داشته باشد.

بنابراین در بینش دیکانستراکشن، ما در یک دنیای چند معنایی زندگی می کنیم که به تعداد خواننده متن، با برداشت ها و استنباط های متفاوت روبرو هستیم.

موضوع دیگری که دریدا مورد نقد و بررسی قرار می دهد، تقابل دوگانگی هایی چون خوب و بد، زشت و زیبا، شب و روز، گفتار و نوشتار می باشد که در گذشته همیشه یکی بر دیگری ارجحیت داشته، اما در بینش دیکانستراکشن دلیلی برای ارجحیت یکی بر دیگری وجود ندارد و این خواننده متن است که با توجه به ذهنیت و تجربه خود متفاوت از خوانندۀ دیگر در مورد آن تصمیم می گیرد .

یکی از نهضت های هنری که با مفاهیم فلسفی سبک دیکانستراکشن قرابت زیادی دارد، نهضت هنری کوبیسم می باشد. کوبیسم نهضت هنری است که به سبب نو آوری در روش دیدن ، انقلابی ترین و نافذترین جنبش هنری سده بیستم به حساب می آید.

تغییرات و دگرگونی که تقریباً از قرن نوزدهم آغاز شد، هم در علم و هم در هنر، زودتر از معماری آشکار گشت. یکی از دلایل این امر می تواند حضور بیشتر مردم، در معماری باشد تا در علم و هنر. به بیان روشن تر، دانشمند در آزمایشگاه خود برای تحقق آزمایش نیازی به حضور و نظر مردم ندارد. شاید نتایج حاصل از آزمایش در دراز مدت، بتواند زندگی مردم را تحت تأثیر قرار دهد، اما دانشمند با مردم مستقیماً سروکار ندارد .

این مسئله در مورد هنرمند آشکارتر می باشد. مثلاً یک نقاش در فضای کوچک اتاق خود می تواند اثری ماندگار خلق کند که مردم آن را در زندگی خود به کار نمی گیرند، بلکه از آن بهره فرهنگی و معنوی می برند .

اما معماری در ارتباط مستقیم با مردم می باشد و یک معمار برای ساختن اثر خود باید به رعایت اصول فنی، خصوصیات مصالح ساختمانی و امکانات مالی توجه داشته باشد و نیاز به صاحبکاری دارد که مخارج ساخت را تأمین کند و مکانی که بتواند طرح خود را اجرا کند به همین دلیل ما شاهد ظهور مبانی فکری نهضت کوبیسم در دوره بلوغ خود با فاصله زمانی تقریباً هفتاد سال در معماری می باشیم .

همانطور که ذکر شد، کوبیسم نهضت هنری بود که در قرن بیستم رخ داد. نامگذاری کوبیسم (مکعب گرایی) را به لویی واسل به نقل از ماتیس در نمایشگاه آثار برگزیده در پاریس، که با بیان تمسخر در حال اشاره به روش کاربراک گفت : « پرواز مکعب های کوچک است » نسبت داده اند .

این سبک هنری محصول نگرشی خردگرایانه نسبت به جهان بود که با تدوین یک نظام عقلانی در هنر می کوشید مفهوم به هم بافتگی پدیده ها و تأثیرمتقابل وجوه هستی را تحقق بخشد .

تکامل کوبیسم در سه مرحله و در یک دوره هفت ساله صورت گرفت . مرحله اول ، کوبیسم نخستین بود. بانیان این مکتب مـتأثر از سزان بودند . وی معتقد بود که مظاهر اصلی طبیعت را می توان به اشکال هندسی ساده چون استوانه ، کره و مخروط تجزیه کرد .

هنرمند کوبیست با تجزیه ظاهر اشیاء به سطوح هندسی ساده و ترکیب مجدد آنها در یک مجموعه به هم بافته به نوعی واقعگرایی مفهومی می پرداخت . از پیشگامان معماری مدرن لوکوربوزیه بیش از همه به این کیفیت کوبیستی توجه داشت و نه تنها در ساختمانهای وی بلکه در تابلوهای او نیز مشهود است . این مرحله با تکمیل پرده دوشیزگان آوینیون اثر پیکاسو که مملو از فرم های زاویه دار و مجزا بود به پایان رسید .

دومین مرحله ، کوبیسم تحلیلی نامیده می شود . در این دوره پیکاسو وبراک که ابداع کوبیسم را به آنها نسبت می دهند ، به نوعی انتزاع صوری روی آوردند که ، ساختار کلی اهمیت داشت و اشیاء بازنمایی شده تقریباً غیر قابل تشخیص بودند .

هنرمند کار خود را از زوایای مختلف مورد توجه قرار می داد و مجموعه ای از نقاط دید و پرسپکتیوهای مختلف را در اثر خود خلق می کرد ، که اصول پرسپکتیو شناخته شده از دوره رنسانس را زیر پا می گذاشت و یک نقطۀ دید را برای درک موضوع کافی نمی دانست ، که به نحوی گویای جهان چند وجهی امروز ، و دنیای چند معنایی بینش دیکانستراکشن می باشد .

در تکمیل ویژگی های این دوره باید افزود که موضوع اصلی نقاش بیشتر طبیعت بی جان بود و رنگهای استفاده شده به چند مایه رنگ آبی و خاکستری و یا قهوه ای روشن محدود شد .

مرحله سوم را کوبیسم ترکیبی می توان نامید که بیشتر نتیجه کوششهای گریس بود وی می کوشید با نشانه های دلالت کنندۀ شیء ، به باز آفرینی تصویر آن بپردازد .

در این دوره هنرمند به مدد حروف و کلمات و بافت های نامقبول ، سطح تابلو را پر می کرد و سطوح واقعی چون روزنامه، کاغذ دیواری و کارتن را به کار می گرفت و حضور عنصر رنگ را قوی تر ساخت .

در واقع هنرمند کوبیست مانند هنرمندان پیشین، اشیاء را آن گونه که در دنیای خارج موجود بود در زمان و مکانی خاص به تصویر نمی کشید، بلکه می کوشید اشیاء را در سطحی دو بعدی بدون توهم بصری در خلق تصویری سه بعدی به نمایش بگذارد . این بر هم زدن اساس تصویر با یک نقطه دید ، معنایی فراتر از تعبیر تکنیکی و یا ترسیمی دارد و هنرمند آگاهانه یا ناآگاهانه به این نتیجه رسیده بود که نه فقط باید چیزها را همه جانبه دید بلکه باید پوسته ظاهر را شکافت و به درون نگریست .

گشودن و بازکردن یا واسازی از معانی دکنستروکسیون و بیان کننده نگرش به درون و بازکردن تمام مفاهیمی است که در گذشتۀ نزدیک مورد قبول صاحب نظران بود .

ورود این مباحث فلسفی در عرصه معماری توسط معمار معاصر آمریکایی پیتر آیزنمن صورت  گرفت . به عقیدۀ وی قوانین جدید فیزیک ، دریافت  ما را از جهان پیرامون دگرگون ساخته و یقین علمی قرن نوزده اعتبار خود را از دست داده است و معماری به عنوان علم ، باید بر اساس علم و فلسفۀ امروز باشد .

برای نیل به چنین مقصودی وی ، همچون هنرمندان کوبیست ، معتقد است که باید قوانین گذشته معماری را بر هم زد . حقایق گذشته باید دیکانستراکت شوند و مفاهیم جدید از درون آنها استخراج شوند .

در این دیدگاه ، دیگر زشتی در پس زیبایی و بدی در پس خوبی پنهان نمی شود بلکه هم این است و هم آن ، نه این است و نه آن ، و یک مجموعۀ چند معنایی ، ابهام برانگیز ، متناقض و متزلزل ارائه می شود .

شکستن قالبهای معماری در این سبک تا مرز ایستایی ساختمان نیز پیش می رود .

ایستایی که از اصول اولیه معماری می باشد در طرحهای معماران دکنستروکتیوست به گونه ای ناایستا تحقق می یابد و برخی ساختمان های ساخته شده توسط آنها متزلزل و در حال ریزش به نظر می رسد که در حدود هفتاد سال پیش از آن روبردلونی از نقاشان کوبیست در اثر خود از برج ایفل آن را به تصویر کشیده است .

از فرانک اگری ، زاها حدید ، رم گولهاس و برناد چومی می توان به عنوان معماران سر آمد در این سبک نام برد .

در کشور ما ، برداشت های متفاوتی در برخورد با این سبک وجود دارد . عده ای معتقد بر این هستند که در دنیای غرب ، زمانی انسان محوری رواج داشت، چندی بعد دین محوری جای آن را گرفت و سپس علم محوری جایگزین آن شد و امروز با رسیدن به عدم قطعیت علوم ثابت شده ، معماران غربی هیچی را مبنای کار خود قرار داده اند و آشفتگی دنیای غرب ، سبب خلق چنین ساختمان هایی در آثار معماری آنها شده است . اما در ایران ، فرهنگی که از گذشته تا کنون وجود داشته ، فرهنگ آرامش بوده و هویت گذشتۀ آنها تا به امروز حفظ شده و آشفتگی در دنیای آنها به آن گونه که در غرب وجود دارد جایگاهی ندارد و بدین سبب به مخالفت با آن پرداخته و از آن دوری می کنند. عده ای دیگر به دلیل نداشتن درک صحیح از آن و با برداشت های ظاهری و نادرست ، این سبک را به باد انتقاد گرفته و آن را رد می کنند . برخی نیز بدون داشتن دیدگاه صحیح و درک عمیق به تقلید کورکورانه از آن می پردازند و ساختمان های ساخته شده توسط آنها بیشتر به هجو می ماند تا دیکانستراکشن .

در پایان امیدواریم که معماران با درک صحیح از معماری دیکانستراکشن و شناخت کافی از فرهنگ و هویت کشورمان جایگاه واقعی این سبک را بیابند و به نحو صحیح از آن بهره جویند .

 

 

منبع: نشریه مسکن


مطالب مشابه :


سبک های هنری و معماری

وبلاگ معماری ایرانی - سبک های هنری و در سبک کوبیسم سعی می شود تمام جنبه های قابل رؤیت و




سبک امپرسیونیسم

معماری. اگر و پیکاسو به سوی کوبیسم گرایش یافتند و یا های هنری موجود در آن سبک‌ها را در




کوبیسم :

ساخت، کوبیسم در قیاس با در حوزۀ معماری داشت، این سبک به در معماری، اشکال




سبک ها و مکتب ها(معرفی سبک های هنری)

اما در معماری است که هردو سبک در علاقه بسیاری از نقاشان برجسته ی سبک کوبیسم ، به




سبک کوبیسم

ارشد مهندسی معماری و هنرآموز درس سبک کوبیسم. در این سبک تاکید بیشتر بر




آشنایی با سبک های هنری

معماری - آشنایی با سبک های و آغازگر اصلی جنبش مدرنیسم در هنر است. واژه کوبیسم از ریشه Cube به




سبک های معماری

سبکی پیچیده ورسمی در معماری که از مشخصه های آن می کوبیسم و دادا, سبک سورئالیسم بر




معماری فتوریسم

اعلام داشت که باید در معماری استفاده از تمام قدرت کوبیسم در یک سبک های معماری.




سبک دیکانستراکشن در معماری ایرانی

مبانی فکری نهضت کوبیسم در دوره بلوغ خود با معماری در این سبک تا مرز




برچسب :