دانیل لیبسکیند
The Jewish Museum Berlin موزه یهودی برلین
Berlin, Germany برلین ، آلمان
The Jewish Museum exhibits the social, political and cultural history of the Jews in Germany from the 4th century to the present. The design of the Museum engenders a fundamental rethinking of architecture in relation to its program. موزه یهودی نمایشگاه های اجتماعی ، تاریخ سیاسی و فرهنگی یهودیان در آلمان از قرن 4th تا به امروز. طراحی موزه engenders اساسی rethinking معماری در رابطه با برنامه های آن است. The new extension was completed in January 1999, 10% under budget, and opened fully installed to the public in September 2001. SDL worked with Lubic & Woehrlin Gmbh to complete this project. In five years, more than 4,000,000 people have visited the museum. فرمت های جدید در ژانویه 1999 به پایان رسید ، 10 ٪ تحت بودجه ، به طور کامل باز شده و در سپتامبر 2001 به عموم نصب شده است. SDL کار با Lubic & Woehrlin Gmbh برای تکمیل این پروژه در مدت پنج سال ، بیش از 4،000،000 نفر بازدید موزه شده است.
read more ادامه مطلب"Between The Lines" "بین خطوط"
The
Jewish Museum is a museum which explicitly thematises and integrates,
for the first time in post-war Germany, the history of the Jews in
Germany and the repercussions of the Holocaust. The museum exhibits the
social, political and cultural history of Jews in Berlin from the 4th
Century to the present. موزه موزه یهودی است که به صراحت
thematises و هماهنگسازی ، برای اولین بار پس از جنگ در آلمان ، تاریخ
یهودیان در آلمان و از پیامدهای هولوکاست. در این موزه نمایشگاه های
اجتماعی ، تاریخ سیاسی و فرهنگی یهودیان در برلین از قرن 4th تا به امروز. The new extension is connected to the Baroque building via underground axial roads. فرمت جدید برای ساختمان سبک باروک است از طریق جاده های محوری زیر زمینی متصل می شود. The
longest road leads to the "Stair of Continuity" and to the Museum
itself, while the second leads to the "Garden of Exile and Emigration"
and the third to the dead end of the "Holocaust Void." طولانی
ترین جاده منجر به "تاریخچه از تداوم" و به موزه خود را ، در حالی که دومی
منجر به "باغ تبعید و مهاجرت" و سوم را به بن بست از "هولوکاست Void". The
displacement of the spirit is made visible through the straight line of
the Void which cuts the ensemble as a whole, connecting the museum
exhibition spaces to each other via bridges. جابه جایی از روح
ساخته شده است قابل مشاهده را از طریق خط مستقیم از Void که کاهش گروه به
عنوان یک کل ، اتصال موزه فضاهای نمایشگاه به یکدیگر از طریق پل. The Void is the impenetrable emptiness across which the absence of Berlin's Jewish citizens is made apparent to the visitor. Void غیر قابل رسوخ در سراسر پوچی است که در شرایطی که شهروندان یهودی برلین ساخته شده است آشکار به بازدید کننده است.
"The
discussion about a Jewish Museum in Berlin was in process for almost a
quarter of a century. Many eminent experts and Holocaust survivors
discussed this issue and the implications of building a Jewish Museum
in Berlin. The conclusions reached were the ones formulated in a brief
for the competition held in 1988-1989. "بحث و گفتگو در مورد موزه
یهودیان در برلین در فرایند تقریبا به مدت یک ربع قرن بود. بسیاری از
کارشناسان برجسته و بازماندگان هولوکاست مورد بحث این موضوع و پیامدهای
ساختمان موزه یهود در برلین. نتیجه گیری رسیده است آنهایی فرموله شده است
کوتاه شد برای رقابت در سال 1988-1989 برگزار شد.
"When
I was invited by the Berlin Senate in 1988 to participate in this
competition for the Jewish Museum, I felt that this was not a program I
had to invent or a building I had to research, rather one in which I
was implicated from the beginning, having lost most of my family in the
Holocaust and myself having been born only a few hundred kilometers
east of Berlin in Lodz, Poland. "هنگامی که من از مجلس سنا در سال
1988 در برلین دعوت شد تا در این رقابت برای شرکت موزه یهودی ، من احساس
می شد که که این برنامهای را که من مجبور به اختراع و یا یک ساختمان را به
من تحقیق کرده بود ، نه یکی و نه از من است که در آن دخیل دانسته بود
ابتدا ، با داشتن بیشتر از خانواده ام در هولوکاست از دست داده و من خودم
متولد شده است با داشتن تنها چند صد کیلومتر در شرق برلین در لودز ،
لهستان.
"There
are three basic ideas that formed the foundation for the Jewish Museum
design. First, the impossibility of understanding the history of Berlin
without understanding the enormous intellectual, economic and cultural
contribution made by the Jewish citizens of Berlin. Second, the
necessity to integrate physically and spiritually the meaning of the
Holocaust into the consciousness and memory of the city of Berlin.
Third, that only through the acknowledgement and incorporation of this
erasure and void of Jewish life in Berlin, can the history of Berlin
and Europe have a human future. "سه ایده اساسی را تشکیل دادند که
شالوده ای برای طراحی موزه یهودی وجود دارد : اول ، عدم امکان درک تاریخی
برلین را بدون فهم عظیم فکری ، اقتصادی و فرهنگی سهم ساخته شده توسط
شهروندان یهودی برلین. دوم ، ضرورت ادغام از نظر جسمی و معنوی به معنی از
هولوکاست را به آگاهی و حافظه از شهرستان برلین. سوم ، که تنها از طریق
تائید و اختلاط این حک و خالی از زندگی یهودیان در برلین ، می توانید
تاریخچه برلین و اروپا را در آینده بشر .
"The official name of the project is the "Jewish Museum," but I have called it 'Between the Lines.' "نام رسمی پروژه" موزه یهودی است ، "اما من آن را به نام' بین خطوط. ' It
is a project about two lines of thinking, organization and
relationship. One is a straight line, but broken into many fragments;
the other is a tortuous line, but continuing indefinitely. این
پروژه در مورد دو خط از تفکر ، سازمان و رابطه یک خط مستقیم است ، اما
تبدیل آنها به تکه شکسته های گوناگونی دارد ، از سوی دیگر یک خط غیر
مستقیم ، اما به طور نامحدود ادامه دارد.
"The
site is the new-old center of Berlin on Lindenstrasse next to the
distinguished Kollegienhaus, the former Baroque Prussian courthouse. At
the same time that there was this actual visible site, I felt that
there was an invisible matrix of connections, a connection of
relationships between figures of Germans and Jews. Even though the
competition was held before the Wall fell, I felt that the one binding
feature which crossed East and West was the relationship of Germans to
Jews. Certain people, workers, writers, composers, artists, scientists
and poets formed the link between Jewish tradition and German culture.
I found this connection and I plotted an irrational matrix which would
yield reference to the emblems of a compressed and distorted star - the
yellow star that was so frequently worn on this very site. This is the
first aspect of the project. "سایت جدید مرکز قدیمی برلین در
Lindenstrasse بعدی را به Kollegienhaus ها ، سبک باروک سابق کاخ دادگستری
پروس و در عین حال که این سایت واقعی قابل مشاهده بود ، من احساس کردند که
ماتریس نامرئی اتصالات ، ارتباط وجود داشت از روابط بین چهره های از
آلمانی ها یهودیان و حتی چند مسابقه قبل از دیوار سقوط کرد برگزار شد ، من
احساس کردند که یکی از ویژگی الزام آور است که عبور در شرق و غرب رابطه
آلمانی ها به یهودیان بود. بعضی از مردم ، کارگران ، نویسندگان ،
آهنگسازان ، هنرمندان ، دانشمندان و شاعران را تشکیل پیوند میان سنت یهودی
و فرهنگ در آلمان است. من این اتصال و من رسم ماتریس غیر عقلانی است که می
تواند اشاره به نمادهای عملکرد فشرده و تحریف ستاره -- ستاره زرد رنگ که
پس اغلب در این سایت بسیار کهنه بود این جنبه اول این پروژه است.
"I
was always interested in the music of Schönberg and in particular his
period in Berlin. His greatest work is the opera called 'Moses and
Aaron,' which, for an important structural reason, could not be
completed due to the logic of the libretto. At the end of the opera
Moses doesn't sing, he just speaks, 'Oh word, thou word,' addressing
the absence of the Word, yet one can understand it as a 'text.' This is
because when there is no more singing, the missing word which is
uttered by Moses, the call for the Word, the call for the Deed, is
understood clearly. I sought to complete that opera architecturally and
that is the second aspect of this project. "من همیشه در موسیقی
Schönberg علاقه مند شد و در دوره خاص خود را در برلین. بزرگترین او کار
اپرا به نام' موسی و هارون ، 'کدام ، برای همین دلیل مهم ساختاری ، نمی
تواند تکمیل شده با توجه به منطق کتاب اشعار اپرا و در پایان موسی اپرا
نشانی از آواز نیست ، او فقط صحبت می کند ، وای کلمه ، کلمه تو ، 'پرداختن
به شرایطی که کلمه ای ، با این حال می توان آن را به صورت متن' را درک
کنید. 'دلیل این است که هنگامی که وجود دارد بیشتر خواندن ، کلمه گم شده
است که uttered توسط موسی تماس گرفته است ، برای آن کلمه ، فراخوانی برای
قباله ها ، به روشنی قابل درک است. من به دنبال کامل است که اپرا و معماری
است که از جنبه دوم این پروژه می باشد.
"The
third aspect of this project was my interest in the names of those
persons who were deported from Berlin during the fatal years of the
Holocaust. I asked for and received from Bonn two very large volumes
called the 'Gedenkbuch.' "جنبه سوم از این پروژه شد علاقه من در
نامهای از آن کسانی که بودند از برلین در طول سال منجر به مرگ از هولوکاست
تبعید شدند. من از خواسته و دریافت از بن دو جلد بسیار بزرگ به نام
Gedenkbuch'. ' They
are incredibly impressive because all they contain are names, just
lists and lists of names, dates of birth, dates of deportation and
presumed places where these people were murdered. I looked for the
names of the Berliners and where they had died - in Riga, in the Lodz
ghetto, and in the concentration camps. آنها به طوری باور نکردنی
چشمگیر چرا که تمام آنها حاوی نام دارند ، فقط لیست ها و فهرست نام ها ،
تاریخ تولد ، تاریخ تبعید و مکان های اصل که در آن این افراد به قتل
رساندند. من برای نام Berliners نگاه کرد و در آنجا درگذشته بود -- در
ریگا ، در محله یهودی نشین لودز ، و در اردوگاه های کار اجباری.
"The fourth aspect of the project is formed by Walter Benjamin's 'One Way Street.' "جنبه چهارم از پروژه توسط والتر بنیامین's 'یک راه خیابان شکل گرفته است.' This
aspect is incorporated into the continuous sequence of 60 sections
along the zigzag, each of which represents one of the 'Stations of the
Star,' described in the text of Walter Benjamin. این جنبه را به
60 رشته مستمر از بخش های همراه کج و معوج ، که هر کدام نشان دهنده یکی از
ایستگاههای 'از ستاره گنجانیده شده است ،' تشریح شده در متن والتر بنیامین.
"To
summarize this fourfold structure: the first is the invisible and
irrationally connected star which shines with absent light of
individual address; the second is the cutoff of Act 2 of Moses and
Aaron which culminates with the notmusical fulfillment of the word; the
third is the everpresent dimension of the deported and missing
Berliners; the fourth is Walter Benjamin's urban apocalypse along the
One Way Street. "به خلاصهای از این ساختار چهار برابر : اول
نامرئی و irrationally متصل است که ستاره می درخشد با نور غایب از آدرس
های شخصی و دوم 2 برش از قانون موسی و هارون که culminates با تحقق
notmusical از کلمه ؛ سوم است ابعاد everpresent از تبعید و Berliners گم
شده ؛ چهارم کتاب مکاشفات یوحنا شهری والتر بنیامین را در امتداد یک راه
خیابان.
"In
more specific terms, the building measures more than 15,000 square
meters. The entrance is through the Baroque Kollegienhaus and then into
a dramatic entry Void by a stair, which descends under the existing
building foundations, crisscrosses underground, and materializes itself
as an independent building on the outside. The existing building is
tied to the extension underground, preserving the contradictory
autonomy of both the old building and the new building on the surface,
while binding the two together in the depth of time and space.
"در شرایط مشخص تر ، ساختمان اقدامات بیش از 15،000 متر مربع در ورودی است
را از طریق Kollegienhaus باروک و سپس ورود دراماتیک Void توسط پله ، که
اخلاف تحت بنیادهای ساختمان موجود ، crisscrosses زیرزمینی ، و خود را به
عنوان materializes مستقل در خارج از ساختمان. این ساختمان های موجود به
فرمت زیرزمینی گره خورده است ، برای حفظ استقلال خود را متناقض هر دو
ساختمان قدیمی و ساختمان های جدید در سطح ، در حالی که اتصال دو با هم در
عمق زمان و مکان.
"There
are three underground 'roads' which programmatically have three
separate stories. The first and longest road leads to the main stair,
to the continuation of Berlin's history, and to the exhibition spaces
in the Jewish Museum. The second road leads outdoors to the ETA
Hoffmann Garden and represents the exile and emigration of Jews from
Germany. The third axis leads to the dead end - the Holocaust Void.
جاده های "زیر زمینی وجود دارد که از سه' برنامه نویسی است که سه داستان
مجزا. اول و طولانی ترین جاده منجر به پله اصلی ، به تداوم تاریخی برلین ،
و به فضای نمایشگاه در موزه یهودی. راه دوم منجر به خارج از منزل اتا
هوفمان باغ و نشان تبعید و مهاجرت یهودیان از آلمان است. محور سوم منجر به
بن بست -- Void هولوکاست.
"Cutting
through the form of the Jewish Museum is a Void, a straight line whose
impenetrability forms the central focus around which the exhibitions
are organized. In order to cross from one space of the Museum to the
other, the visitors traverse sixty bridges which open into the Void
space, the embodiment of absence. "برش را از طریق فرم موزه یهودی
است خالی باشد ، یک خط راست نفوذ ناپذیری که فرم کانون مرکزی است که در
اطراف نمایشگاه هستند سازماندهی شده به منظور از یک فضای موزه به مقطع
دیگر ، بازدید کنندگان شصت و گذشتن از پل که باز به فضای خالی باشد ، تجسم
نبود.
"The
work is conceived as a museum for all Berliners, for all citizens. Not
only those of the present, but those of the future who might find their
heritage and hope in this particular place. With its special emphasis
on the Jewish dimension of Berlin's history, this building gives voice
to a common fate - to the contradictions of the ordered and disordered,
the chosen and not chosen, the vocal and silent. "کار به عنوان
یک موزه برای همه Berliners تصور است ، برای همه شهروندان ، نه فقط از آن
دسته از حال حاضر ، ولی برای کسانی که از آینده ای که ممکن است میراث
فرهنگی و امیدواریم که خود را در این محل خاصی پیدا کنید. با تاکید ویژه
آن بر ابعاد یهودی برلین تاریخ ، این ساختمان می دهد صدا به سرنوشت مشترک
-- به این تناقضات از دستور و بی نظم ، انتخاب شده و انتخاب شده نیست ،
آواز و ساکت تر.
"I
believe that this project joins architecture to questions that are now
relevant to all humanity. To this end, I have sought to create a new
Architecture for a time which would reflect an understanding of
history, a new understanding of Museums and a new realization of the
relationship between program and architectural space. Therefore this
Museum is not only a response to a particular program, but an emblem of
Hope." "من باور دارم که این پروژه می پیوندد معماری به پرسشهایی
که در حال حاضر به تمام بشریت مربوطه می باشد. برای این منظور ، من به
دنبال ایجاد یک معماری تازه ای برای زمان که می تواند درک درستی از تاریخ
، درک جدید ، موزه و تحقق منعکس جدید از ارتباط بین برنامه و فضای معماری
است. بنابراین این موزه است ، نه تنها پاسخ به یک برنامه خاص ، اما نشان
از امید. "
Daniel Libeskind دانیل Libeskind
Jewish Museum Berlin موزه یهودی برلین
Competition: 1989 مسابقه : 1989
Completion: 1999 تکمیل : 1999
Opening: 2001 افتتاح : 2001
Client: کارفرما :
Stiftung Juedisches Museum Berlin Stiftung Juedisches موزه برلین
Building Address: ساختمان آدرس :
THE JEWISH MUSEUM, BERLIN موزه یهودی برلین
Lindenstrasse 9-14 Lindenstrasse 9-14
10969 Berlin (Kreuzberg) 10969 برلین (Kreuzberg)
Germany آلمان
Technical Details: مشخصات فنی :
Building Area : ساختمان محله :
15,500 sq.m. 15،500 مترمربع (=166,840 sq.ft.) (= 166،840 SQ.FT.)
Structure : سازه :
Reinforced concrete with zinc facade بتن مستحکم با نمای روی
Credits: اعتبار :
Cost : هزینه :
Arge Beusterien und Lubic, Berlin Arge Beusterien und Lubic ، برلین
Cost Control, Tender, Contract Manager and Site Supervision : کنترل هزینه ها ، مناقصه ها و مزایده ، دارید و مدیر سایت نظارت :
Lubic & Woehrlin, Berlin Lubic & Woehrlin ، برلین
Structural Engineer: مهندس سازه :
GSE Tragwerkplaner, Berlin GSE Tragwerkplaner ، برلین
IGW Ingenieurgruppe Wiese, Berlin IGW Ingenieurgruppe Wiese ، برلین
MEP Engineer : MEP مهندس :
Klimasystemtechnik, Berlin Klimasystemtechnik ، برلین
Landscape Architect: معماری منظر :
Müller, Knippschild, Wehberg, Berlin Müller ، Knippschild ، Wehberg ، برلین
Civil Engineer: مهندسی عمران :
Cziesielski + Partner, Berlin + Cziesielski شریک ، برلین
Lighting Designers: طراحان نورپردازی :
Lichtplanung Dinnebier KG, Wuppertal Lichtplanung Dinnebier کیلوگرم ، وپرتال
Contractors : (multiple contracts) پیمانکاران : (قراردادهای متعدد)
Raw Construction : ساخت و ساز اولیه :
Fischer Bau, Berlin فیشر Bau ، برلین
Windows : ویندوز :
Trube & Kings, Uersfeld/Eifel Trube و پادشاهان ، Uersfeld / Eifel
Facade : نما :
Werner & Sohn , Berlin ورنر & Sohn ، برلین
Mechanical Systems : مکانیک سیستم :
Klima Bau, Berlin Klima Bau ، برلین
Voigt Bode, Sieversdorf Voigt بدی ، Sieversdorf
Nordbau, Nassenheide Nordbau ، Nassenheide
Electrical Systems : سیستم برق :
Alpha, Berlin آلفا ، برلین
Photo Credits : دستاندرکاران عکس :
©Bitter Bredt Fotografie: Images 1,3-10, 23 © تلخ Bredt Fotografie : عکس 1،3-10 ، 23
©Torsten Seidel Fotografie: Image 2 © تورستن Seidel Fotografie : تصویر 2
©Michele Nastasi: Images 11-22 © میشل Nastasi : 11-22 عکس
©Guenter Schneider: Image 24 © Guenter اشنایدر : تصویر 24
Website وب سایت
Jewish Museum Berlin موزه یهودی برلین
مطالب مشابه :
دانیل لیبسکیند
موزه موزه یهودی است که ساختمان موزه یهود از یک فضای موزه به مقطع دیگر
انقلاب مفهومی
از تعاریف، فلسفهی چندان خوبی حاصل نمیشود، اما دستکم در یک مقطع موزه یهود
ساختارشکنی درمعماری Deconstructivism
یک نمونه از پیشرفت و پیچیدگی deconstructivist فرانک گری در موزه طراحی برای موزه یهود مقطع دکتری
حرفهای ناگفته تاریخ درباره یهودیت در ایران؛ ضرب شست یهودی ها، تغییر تاریخ قمری ایران .
تقیپور بیش از ۲۸ سال است که در حوزه مطالعاتی و پژوهشی یهود و مقطع سقوط موزهای
ضوابط و استانداردهای طراحی فضاهای آموزشی ((( هنرستان)))
معماری منابع کنکور کارشناسی ارشد معماری معماری دبی هنر مدرن موزه یهود موزه ها و مقطع
درخت بازمانده از 11 سپتامبر که ابزار اسلامهراسی شد +تصاویر
وی طراح "موزه یهود برلین" و از جمله خادمین مطرح صهیونیست ها در یک مقطع از مجموعه
كوين روچه معماري بزرگ
معماری منابع کنکور کارشناسی ارشد معماری معماری دبی هنر مدرن موزه یهود در مقطع كارشناسي
برچسب :
مقطع موزه یهود