دارو167- دارودرمانی اندومتریوز

اندومتريوز، اختلالي است که در زنان با دردهاي مزمن و ناباروري تظاهر مي‌کند. اين اختلال، به دليل وجود بافت اندومتر در خارج از رحم ايجاد مي‌شود و اغلب در زنان در سنين باروري اتفاق مي‌افتد. البته، در نوجوانان و زنان يائسه نيز ممکن است رخ دهد. علائم اندومتريوز عبارتند از دردلگني، دردکمر، ديس منوره و ديس پاروني. درمان اين اختلال بسته به شدت علائم بيماري ممکن است دارويي، جراحي يا هر دو باشد. در حال حاضر ضدبارداري‌هاي هورموني ترکيبي، پروژستين، آنالوگ‌هاي GnRH، دانازول و ضدالتهاب‌هاي غيراستروئيدي گزينه‌هاي دارويي براي کنترل درد اندومتريوز هستند. اين گزينه‌ها هرچند که در کنترل درد اندومتريوز موثرند، در پيشگيري از عود آن نقشي ندارند. در نتيجه، براي درمان درازمدت بيماران، گزينه‌هاي درماني ديگري لازم‌اند.

عوامل متعددي به عنوان مسبب اندومتريوز شناخته شده‌اند؛ هرچند که هيچ‌کدام از آنها را نمي‌توان به عنوان دليل قطعي در نظر گرفت. به‌نظر مي‌رسد که خونريزي قاعدگي برگشت يافته، يکي از مهم‌ترين اين دلايل باشد. بر طبق اين نظريه، جريان برگشت يافته خون باعث مي‌شود که بافت‌هاي تخريب شده در حين قاعدگي، وارد فضاي پريتوئن شوند و در درون حفره شکم جاي گيرند. البته 90درصد از زنان خونريزي قاعدگي برگشت يافته دارند ولي به اندومتريوز مبتلا نيستند. طبق تئوري متاپلازي سلوميک، اپي‌تليوم سلوميک مي‌تواند به بافت اندومتر تبديل شود. ساير مکانيسم‌هاي مطرح در اين زمينه عبارتند از انتقال بافت اندومتر از خلال مجاري لنفاوي و عروق خوني. عوامل خطرساز براي اندومتريوز عبارتند از قاعدگي زودرس، يائسگي ديررس، انسداد جريان خون قاعدگي، وزن کم هنگام تولد و مواجهه با هورمون‌هاي برون‌زاد. گاه اندومتريوز بدون علامت است؛ اما ممکن است باعث درد و ناباروري شود. براي کنترل درد اندومتريوز، جراحي يا دارودرماني و گاه هر دو لازم است، اما با وجود اين مداخلات، در اکثر موارد علائم اندومتريوز تجربه مي‌شوند و به ميزان قابل‌توجهي کيفيت زندگي بيماران را تحت تاثير قرار داده و بار اقتصادي قابل‌توجهي بر جامعه تحميل مي‌کند.


کنترل درد اندومتريوز

درمان خط اول دارويي براي کنترل درد ناشي از اندومتريوز عبارت است از ترکيب ضدبارداري‌هاي هورموني و پروژستين. اين ترکيبات دارويي مفيدند و در عين حال ارزان قيمت و عوارض جانبي آنها در مقايسه با ساير داروها قابل‌تحمل‌ترند. ضدالتهاب‌هاي غيراستروئيدي را مي‌توان براي کنترل بهتر درد به اين داروها اضافه کرد.

vقرص‌هاي ضدبارداري: در يک مطالعه تصادفي دوسوکور و با استفاده از دارونما، اثرات يک قرص خوراکي ضدبارداري حاوي نوراتين ديون- اتينيل استراديول، در 100 بيمار با سابقه درد ناشي از اندومتريوز براي 4 دوره قاعدگي مورد بررسي قرار گرفت. کاهش قابل‌توجهي در درد پايه در گروه دريافت‌کننده قرص ضدبارداري در مقايسه با گروه دريافت‌کننده دارونما مشاهده شد. در مطالعه ديگري نيز مصرف دوره‌اي ضدبارداري خوراکي با مصرف دائم آن مورد مقايسه قرار گرفت. در 50 بيماري که از درد راجعه ناشي از قاعدگي شکايت داشتند، مصرف دوره‌اي قرص‌هاي خوراکي ترکيبي ضدبارداري با مصرف دوره‌اي آن مقايسه شد. پس از 2 سال، درد در گروه مصرف‌کننده دايمي قرص‌هاي ضدبارداري خوراکي به ميزان قابل‌توجهي کاهش يافت. بنابراين مصرف مداوم قرص‌هاي خوراکي ضدبارداري ترکيبي در مقايسه با مصرف دوره‌اي آنها موثرتر شناخته شده است.

vپروژستين: در يک مطالعه آينده‌نگر و دوسوکور، مبتلايان به اندومتريوز خفيف تحت درمان با ديدروژسترون خوراکي فاز لوتئال (40 يا 60 ميلي‌گرم) براي مدت 6 ماه قرار گرفتند. طي 12 ماه بررسي، درد در مصرف‌کنندگان دوز بالاي دارو، به ميزان قابل‌توجهي کنترل شد. در مطالعه ديگري، کاهش درد ناشي از دي‌انوژست با تريپتورلين عضلاني مقايسه شد. ميزان بروز عوارض ناخواسته در 2 گروه يکسان بود.

در يک مطالعه ديگر، مبتلايان به اندومتريوز پس از جراحي لاپاراسکوپيک تحت درمان با سيستم داخل رحمي آزادسازي لوونورژسترون قرار گرفتند تا تاثيرآن بر شدت و توالي ديسمنوره مشخص شود. گروه شاهد فقط جراحي را تجربه کردند. يک‌سال پس از جراحي، عود درد متوسط تا شديد در گروه اول 10درصد و در گروهي که فقط جراحي را تجربه کرده بودند 45 درصد بود.

در يک مطالعه تصادفي دوسوکور، بيماران تحت جراحي لاپاروسکوپيک براي اندومتريوز قرار گرفتند و سپس 2 گروه شدند. 28 نفر از آنان سيستم داخل رحمي آزادسازي لوونورژسترون و 27 نفرشان گروه شاهد را تشکيل دادند. در مقايسه با گروه شاهد، دريافت‌کنندگان سيستم داخل رحمي آزادسازي لوونورژسترون، درد لگني کمتري را تجربه کردند.

vآنالوگ‌هاي GnRH: اثرات تزريق عضلاني سوسپانسيون لوپرورلين استات (75/3 ميلي‌گرمي)، در مطالعه‌اي تصادفي و با استفاده از دارونما با شرکت 57 بيمار مبتلا به اندومتريوز بررسي شد. درد و التهاب لگني در گروه دريافت‌کننده آنالوگ GnRH کاهش قابل‌توجهي داشت. (96درصد در گروه دريافت‌کننده آنالوگ GnRH و 6درصد در گروه استفاده کننده از دارونما). در يک مطالعه آينده‌نگر، تصادفي و دوسوکور، اثر تريپتورلين عضلاني در کاهش تندرنس و درد لگني براي مدت 6 ماه در 24 بيمار با25 نفر در گروه شاهد دريافت‌کننده دارونما مقايسه شد. کاهش علائم در گروه مصرف‌کننده تريپتورلين 45درصد و در گروه شاهد صفر بود. در يک مطالعه ديگر، بيماراني که طي لاپاراسکوپي براي آنان تشخيص اندومتريوز گذاشته بودند، براي مدت 6 ماه تحت درمان با نافارلين نازال (400 ميلي‌گرم 2بار در روز) يا دانازول خوراکي (200 ميلي‌گرم 3بار در روز) قرار گرفتند. شدت علائم و دفعات تجربه درد در گروه نافارلين از 82درصد به 11 درصد رسيد. اين ميزان در گروه مصرف‌کننده دانازول از 80 به 10 درصد گزارش شد.

vدانازول: در يک مطالعه آينده‌نگر تصادفي با استفاده از دارونما، 59 بيمار مبتلا به اندومتريوز براي مدت 6 ماه تحت درمان با دانازول خوراکي (200 ميلي‌گرم 3 بار در روز)، مدروکسي پروژسترون استات (روزانه 100 ميلي‌گرم) يا دارونما قرار گرفتند. در هر دو گروه دريافت‌کننده دانازول و مدروکسي پروژسترون، به ميزان قابل‌توجهي درد لگني و کمر درد ناشي از اندومتريوز کاهش يافت. در يک مطالعه ديگر، مبتلايان به اندومتريوز تحت درمان با دانازول يا مدروکسي پروژسترون (دوز دارو و طول درمان در هر 2 گروه يکسان بودند) قرار گرفتند. در اين مطالعه هم درد لگني در هر 2 گروه دريافت‌کننده دانازول و مدروکسي پروژسترون در مقايسه با دارونما کاهش قابل‌توجهي داشت. در مطالعه ديگري اثرات دانازول و لوپرورلين استات طي 6ماه درمان در 81 بيمار مبتلا به اندومترويوز مقايسه شدند. در هر دو گروه، درد و ضايعات اندومتريوز کاهش داشتند. دانازول به سختي از سوي بيماران تحمل شده بود و 18 درصد از جمعيت به دليل عوارض درمان را قطع کرده بودند.

vمهارکننده‌هاي آروماتاز: 82 بيمار با اندومتريوز رکتوواژينال، براي مدت 6 ماه تحت درمان همزمان با لتروزول خوراکي و نوراتيندرون استات (2/5 ميلي‌گرم در روز) يا فقط نوراتيندرون استات (2/5 ميلي‌گرم در روز) قرار گرفتند. در گروه دريافت‌کننده ترکيب درماني، درد لگني و ساير علائم ديسمنوره به ميزان قابل‌توجهي کاهش يافت. نتايج مشابهي در مطالعه‌اي ديگر به‌دست آمد. در 15 نفر مبتلا به اندومتريوز راجعه و درد لگني دريافت‌کننده آناستروزول خوراکي و لوونورژسترول براي مدت 6 ماه، همه بيماران به‌جز يک مورد کاهش قابل توجه درد را تجربه کردند و توليد استروژن در آنان مهار شد. چنين به‌نظر مي‌رسد که مهارکننده‌هاي آروماتاز گزينه‌هاي مناسبي براي درمان اندومتريوز هستند.

vضدالتهاب‌هاي غيراستروئيدي: هرچند که ضدالتهاب‌هاي استروئيدي در کاهش درد ناشي از اندومتريوز توانمند هستند، مطالعات آنها را به عنوان گزينه درماني براي اندومتريوز مطرح نکرده‌اند. در مطالعه‌اي 20 بيمار با درد متوسط تا شديد ناشي از اندومتريوز تحت درمان با 275ميلي‌گرم 4بار در روز ناپروکسن قرار گرفتند و نتايج آنان با گروه شاهد دريافت‌کننده دارونما مقايسه شد. تفاوت چنداني در کاهش درد مرتبط با اندومتريوز در 2 گروه مشاهده نشد. در بيشتر مطالعات اين گروه دارويي تنها علائم التهابي بيماري را کاهش داده است. 

منبع: سپید 521


مطالب مشابه :


داروی جدید ایران137- فمارا

شکل دارویی: قرص 2.5 میلیگرم . موارد مصرف: لتروزول فقط باید در زنان یائسه مصرف شود.




تاثیر قرص لتروزول در بارداری و عوارض جانبی آن

تاثیر قرص لتروزول در بارداری و عوارض جانبی آن. هم اکنون بسیاری از پزشکان برای تحریک تخمکد




پرسش و پاسخ >>>>> ناباروری

3ـ خوردن یک دوره قرص لتروزول خوردن قرص بیفایده بود خوردن 3 ماه متفورمین




لتروزول

لتروزول. شنبه ۱۳ 2/5 میلی گرم بصورت قرص. مکانیسم: این دارو تبدیل آندروژن ها را به استروژن ها




طرز استفاده از قرصهای ضد بارداری

تا دو روز از نزدیکی خودداری و یا از کاندوم استفاده نماید اگر مصرف 2 قرص یا بیشتر فراموش




فمار

فمارا که نام ژنریک آن لتروزول مقدار مصرف توصیه شده فمارا، یک قرص 5/2 میلی گرمی و یک بار در




آندومتریوز

رایج ترین داروهایی که برای درمان استفاده می شوند عبارت اند از قرص 5/2 میلی گرم لتروزول ( 5




دارو167- دارودرمانی اندومتریوز

پزشکی بالینی - دارو167- دارودرمانی اندومتریوز - جستجو در پزشکی بالینی. آرشیو مطالب




6 داروی جدید زیست فناوری ایرانی

داروی ریلوزول به شکل قرص مصرف می شود و برای درمان بیماری 3-«لتروزول» (Letrozol)




برچسب :