زندگی حضرت شاه محمد عثمان سراج الدین ثانی

السلام علیک یا شاه محمد عثمان قدس سره

آنچه که لازم به ذکر است این است که باید گفت در شرح احوال حضرت شیخ متاسفانه

هنوز نکات نادانسته زیاد است و زندگینامه ی کامل و جامعی از ایشان در

دست نیست .

خاندان :

عارف برگزیده و پیر به حق رسیده ، شیخ محمد عثمان فرزند شیخ محمد علاءالدین

فرزند شیخ عمر ضیاءالدین ، فرزند قطب العارفین شیخ عثمان سراج الدین نقشبندی

تویلی است .

شیخ عثمان فرزند « خالد آغا » فرزند « عبدالله آغا » است و بنابر آنچه فرزند

ارشدش ، شیخ محمد بهاءالدین در پشت نامه ای به برادر خود شیخ عمر ضیاءالدین

نوشته است ، « عبدالله آغا فرزند سید محمد فرزند سید درویش فرزند سید مشرف

فرزند سید جمعه فرزند سید ظاهر » است . این سید ظاهر از سادات « نعیم » و

« سید حسینی » است او در حدود 700 سال پیش از این از بغداد به « چیای حمرین »

و از آنجا به « اورامان » کردستان عراق مهاجرت کرده و ساکن شده و از او

فرزندانی به جا مانده است که بعدها از احترام و اکرام فراوانی برخوردار و به « آغا »

مشهور شده اند .

تولد و کودکی :

شیخ محمد عثمان در سال 1314 ه . ق « = 1896 م . و 1275 ش . » در روستای

« صفی آباد » واقع در 5 کیلومتری شهر « جوانرود کرمانشاه » از عفیفه زنی

به اسم « نوریجان خانم » - که دختر حاج شیخ محمد صادق وزیری سروآباد ملقب

به نایب الحکومه بود – به دنیا آمد . در سال های تولد شیخ محمد عثمان پدرش شیخ

علاءالدین به امر شیخ ضیاءالدین به روستای مذکور – که در آن زمان ملک خانقاه

بیاره بوده – مهاجرت کرده و پس از مهاجرت چند سال در آنجا ماندگار شده است .

تحصیلات و عرفان :

شیخ محمد عثمان را از همان آغاز کودکی همراه با برادرش « شیخ مولانا خالد » ،

پدرشان ، به تحصیل علوم دینی مرسوم گذاشت . وی از پنج سالگی در مراسم « ختم »

صوفیان شرکت می جست و به همین دلیل در اوایل نوجوانی شیخ علاءالدین نظر به

علاقه ای که در او میبیند وی راوارد طریقه و کسب و سلوک میکند و تحت نظر خاص

خویش قرار میدهد و از آن زمان به بعد شیخ محمد عثمان مدارج روحی را اندک اندک

طی میکند .

شیخ محمد عثمان ادبیات عربی و فارسی را در مدارس دینی بیاره و دورود آموخت

تجوید و قرائت قرآن را از قاری مشهور مصطفی اسماعیل مصری و تفسیر را از

علامه سید حسین طاربوغی ساوجبلاغی فرا گرفت و نیز استاد شیخ ملا عبدالکریم خانه

شوری از اساتید علمی وی بوده است .

شیخ محمد عثمان در عرفان بیشتر تحت نظر والد خویش بوده اما چنان که خود

شیخ فرموده است شیخ حسام الدین هم به او نظری داشته و شیخ ، بودن خود را در

یک ماه رمضان با شیخ حسام الدین از بهترین اوقات عمر خود دانسته است . شیخ

در ایام سلوک در طول یکسال فقط آب و نان خورده است .

مسافرت ها و وقایع :

 شیخ محمد عثمان پس از آن که از تحصیل و سلوک فراغت یافت و مدارج علمی و

روحی را طی کرد به دستور پدر که در بیاره بود به اداره امور خانقاه ها و

مدارس بیاره و دورود مامور شد و سرگرم وعظ و تبلیغ و رهنمایی مردم و کارهای

طریقه گردید تا آن که شیخ علاءالدین به علت پیری و ناتوانی و بیماری در

سال 1373 ه . ق . « = 1332 ش . و 1954 م . » او را به بیاره باز خواند پس از

مدتی شیخ علاءالدین در روز یکشنبه 15 رجب همان سال « = 1 / 1 / 1333 ش . »

وفات کرد و به امر و وصیت او شیخ محمد عثمان به جای او بر مسند ارشاد نشست و پس از چند ماه با شرکت در یک امتحان از اوقاف سلیمانیه حکم « پست نشینی » دریافت کرد

این روال تا سال 1378 ه . ق . « = 1337 ش . و 1958 م . » ادامه یافت در

این سال شیخ محمد عثمان به علت آشفتگی اوضاع سیاسی عرق به دورود برگشت

و پس از چندی زمین های روستای « محمود آباد » را خرید و در آنجا باغی وسیع و

آباد بنا کرد و همزمان با این کار خانقاه و مدرسه دورود را نیز توسعه داد و بعد از آن

تا سال 1400 ه . ق . « = 1358 ش . و 1979 م . » در کمال نفوذ و محبوبیت

به ارشاد و خدمت پرداخت در این زمان علما ، علاقه مندان ، مریدان و افراد بسیار

دیگری از سایر اقشار مردم از سراسر نقاط ایران و کشورهای همجوار اسلامی به

دورود و خدمت او می شتافتند و دورود جامعیت بی نظیری یافته بود این وضع در

کنار مدرسه علوم دینی دورود بود که علما و فضلا و طلاب بسیاری در

خود داشت .

شیخ محمد عثمان در همین سال ها چند بار به مسافرت رفتند که از آنها

سفری بود به همراه جمع زیادی از علما ، مریدان ، اقوام و امرای منطقه

برای سرکشی از مریدان « طوالش » و « ترکمن صحرا » در پاییز 1346 شمسی .

مشروح این سفر در مجموعه ای به نام « نقشبند و نقشبندیه » به چاپ

رسیده است .

و نیز یکی از مسافرت های شیخ در این سال ها سفری بوده است به مناطق جنوبی

کردستان ایران « استان کرمانشاه » برای سرکشی از علاقه مندان ، اقوام و مریدان

این مناطق در سال 1353 شمسی « = 1974 م . » .

پس از وقوع انقلاب مردم ایران در سال 1357 شمسی و آشفتگی احوال مرزهای

غربی ایران ، حضرت شیخ در سال 1358 شمسی « = 1979 م . » به بیاره برگشتند

و پس از مدت یکسال و با وقوع جنگ عراق و ایران در سال 1359 ش .

« = 1980 م . » به بغداد کوچ کرد و در خانقاه خود در آنجا به ارشاد پرداخت .

از آن پس در حدود سال 1368 ش . « = 1989 م . » حضرت شیخ به « عمان »

در « اردن » نقل مکان کردند و بعد از نزدیک به دو سال به استانبول در ترکیه رفتند

که تا زمان وفات در خانقاه خود در آنجا به ارشاد در طریقه و خدمات دینی و

اجتماعی پرداخت .

شیخ محمد عثمان در سال هایی که در ترکیه بودند نیز گاهی تابستان ها به مسافرت

« به کشور اردن » می رفتند .

ایشان در ایام عمر بابرکت ، چند بار توفیق سفر حجاز و ادای فریضه ی حج را نیز

یافته اند .

وفات :

شیخ محمد عثمان سراج الدین ثانی سرانجام پس از عمری طولانی در ارشاد و تربیت

طالبان طریق و خدمات اجتماعی و دینی به مسلمانان ، در نخستین ساعات بامداد

روز پنجشنبه 21 رمضان المبارک 1417 هجری قمری برابر با 11 ماه

بهمن 1375 هجری شمسی و 31 ژانویه 1997 میلادی پس از حدود 10 روز بیماری

در یکی از بیمارستانهای شهر استانبول ترکیه ، خرقه تهی و جان به جانان تسلیم

کردند . مرگ ایشان ضایعه ای جبران ناپذیر و حادثه ای دردناک بود و دل خیل

مشتاقان و علاقه مندان به عرفان و طریقه و دوستداران و مریدان وی و قلوب

قاطبه ی مسلمین را به درد آورد و در رسانه های خبری ترکیه و جهان بازتاب یافت .

پس از یک هفته جنازه ایشان با حضور هزاران نفر از ارادتمندان ایشان – که روزهای

پیش در استانبول گردهم آمده بودند – در خانقاه و دارالاوشاد ایشان در همان شهر

به خاک سپرده شدند .

وفات حضرت شیخ باعث تاثر و تاسف مسلمانان گردید به طوری که در خیلی

از شهرهای کشورهای اسلامی مجالس ترحیم ، بزرگداشت و یادبود ایشان

برگزار شد علما ، سخنرانان ، ادبا و شعرای بسیاری ، درباره ی شخصیت ، خدمات

و شخص شیخ ، خطابه و مقاله و شعر ارائه کردند .

خانواده :

حضرت شیخ سه بار ازدواج کرده اند : بار اول با « رابعه خانم » دختر

« حسین خان رزاو » که از او دو پسر و یک دختر متولد شده اند و بار دوم با

« کافیه خانم » مشهور به « سید زاده » دختر « شیخ محمد ابوعبیده ( عه بابه یلی ) »

که از او سه پسر و یک دختر متولد شده اند این همسر حضرت شیخ پیش از

ایشان همسر عمویشان شیخ نجم الدین بوده است . همسر سوم حضرت شیخ « آمنه خانم »

دختر « سید محمد گل چه رموو » است . حضرت شیخ از این همسر فرزندی نداشته

است گرچه از او بسیار راضی بوده و در وصیتنامه ی خود او را مامور خانقاه و

مریدان کرده است .

مناقب :

حضرت شیخ محمد عثمان سراج الدین ثانی مردی بودند که زبده ی خصایل اخلاقی و

انسانی را در ایشان میشد دید . به قول برادر زاده ایشان ، مرحوم

« دکتر محمد عابد سراج الدینی » : « حضرت سراج الدین نقشبندی ، پیشوای

طریقه ی نقشبندیه ی کشورهای اسلامی ، شخصی است ... پیرمرد ، در عین حال ،

شاداب ، بااراده ، حلیم ، سخی ، خوش ذوق ، عالم ، ادیب ، شاعر و نویسنده و عارف ،

الحاصل ، پارسا ، مدبر ، مودب ، خوش اخلاق ، خوش سیما ، بی تکبر ، رووف و

مهربان { و } جامع اوصاف حسنه می باشند . »

از ادب حضرت شیخ حکایت شده است که هرگز در اتاقی که پدر خوابیده یا استراحت

کرده است ، نخوابیده و این ادب را در سفر و حضر مراعات کرده است .

خود شیخ فرموده است که در زمان جنگ جهانی اول – وقتی که هنوز نوجوانی بیش

نبوده – در روستای « صلوات آباد سنندج » - همزمان با شیخ حسام الدین و

شیخ نجم الدین در « سقز » - با اشغالگران روسی جهاد کرده است .

مجالس حضرت شیخ در طول زمان ارشاد ایشان و در هر جا که بوده است ، مجلس

تلاوت قرآن ، ذکر و فکر ، ادب و اخلاق ، مدیح پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم

و توجه به مشکلات واردان و سعی در حل و فصل آنها بوده است .

حضرت شیخ در طب سنتی ید طولایی داشتند و به این صفت نامبردار بودند و نیز

از پزشکی جدید آگاهی های مفیدی داشتند و برای بسیاری بیماری های صعب العلاج ،

نسخه های ابتکاری نوشته است .

آثار :

شیخ محمد عثمان – چنان که پیشتر گفتیم – همراه با سلوک و کسب روحی که داشته ،

بسیاری از مدارج علمی را هم طی کرده و از ایشان آثاری به جا مانده است . هنگامی

که حضرت شیخ در سال 1359 شمسی از بیاره به بغداد نقل مکان کردند ، امر به

انتقال کتابخانه و مکتوباتش به آنجا فرمود ، بعد از انتقال متوجه شدند که بسیاری

از نوشته ها و اشعار از میان رفته و جز مقداری اندک باقی نمانده است . از این آثار باقی

مانده ، جدا از نامه ها و جوابیه ها – که هنوز جمع آوری نشده – کتابی به نام

« سراج القلوب » ، « تفسیر سوره تین » ، « دیوان اشعار » در دو جلد است که با

همت « ملا عبدالله فنایی کاتب » و جمعی از مریدان حضرت شیخ چاپ شده اند . 


مطالب مشابه :


روستای کمب چابهار و استقبال داوطلبین

از منابع آگاه روستای کمب که در شرق چابهار و مابین شهرک زیبا شهر و روستای عثمان آباد قرار




زنگينامه شيخ محمد عثمان نقشبندي

وبلاگ روستای آریان / سروآباد / کردستان - زنگينامه شيخ محمد عثمان نقشبندي -




نام روستا و لیست نامزدهای تائید صلاحیت شدی شورای روستاهای ثلاث بابجانی

روستای بستان آباد محمد يوسفي/ لطيف عزيزي/ پيروز رحماني/ كيكاووس بهرامي/ روستای چم لمه عثمان




شرح حال حضرت شیخ محمّدعثمان نقشبندی (سراج‌الدّین ثانی)

شیخ عثمان سراج‌الدّین تویلی، فرزند خالد در روستای «صفی‌آباد» واقع در 5 كیلومتری شهر




بخش فیروزآباد (کرمانشاه)

وبلاگ روستای بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت بخش فیروز آباد دهستان عثمان




دانلود آهنگ های هورامی

روستای دلمـــــــــــــــرز عثمان هورامی دانلود. که وا له روستای بهرام آباد;




زندگی حضرت شاه محمد عثمان سراج الدین ثانی

شیخ محمد عثمان در سال 1314 ه . ق « = 1896 م . و 1275 ش . » در روستای « صفی آباد » واقع در 5 کیلومتری شهر




اسامی روستاهای دهستان کندوله در بخش دینور

‌به مرکزیت روستای کندوله مشتمل بر 33 پریان، 4 - شریف‌آباد، 5 - بزه رود، 6 مزرعه عثمان




معرفی روستاهای مشهور کورسنی نشین و وجه تسمیه ی آنها

روستای سیلاب که مرکز کهرئز،عثمان ییری اشاره کرد آباد، روستایی است از




برچسب :