نقش كتابخانه هاي عمومي در توسعه سواد اطلاعاتي شهروندان


 

بسمه تعالي

نقش كتابخانه­هاي عمومي در توسعة سواد اطلاعاتي[1] شهروندان


 چكيده

ايدة سواد اطلاعاتي به ­طور گسترده به عنوان توانايي تشخيص نيازهاي اطلاعاتي و شناسايي، ارزيابي و استفاده اطلاعات به صورت مؤثر تعريف  شده است و به عنوان يكي از مهمترين پيش­نيازهاي گام نهادن در وراي عصر اطلاعات مطرح است.  از آنجا كه يكي از ارزشها و اهداف كتابخانه­هاي عمومي، تعهد به سوادآموزي و ياددهي مادام العمر مي­باشد، و سواد اطلاعاتي هم در مهيا نمودن افراد براي يادگيري تمام عمر تاكيد دارد، لذا كتابخانه­هاي عمومي با آموزش سواد اطلاعاتي مي­توانند به اين هدف متعالي دست يابند. و كتابخانه­ها به يكي از مراكز يادگيري سواد اطلاعاتي تبديل گردد.

در كتابخانه­هاي عمومي، آموزش مراجعه­كنندگان به كتابخانه، توسط كتابداران خدمتي جامع و فرآيندي است كه باعث مي­شود كه استفاده­كنندگان در حداقل زمان ممكن به اطلاعات مورد نياز خود دست يابند. بر اين اساس، كتابداران نقش مؤثري در ايجاد جامعه باسواد اطلاعاتي دارند و بر حسب وظيفه­اي كه در تكميل زنجيرة سواد اطلاعاتي دارند بايد همزمان و هماهنگ با پيشرفت جامعه، نحوة ارائة خدمات خود را تغيير دهند.

در اين مقاله، به بحث در مورد سواد اطلاعاتي، نقش كتابداران و كتابخانه­هاي عمومي در آموزش سواد اطلاعاتي و چگونگي آموزش و گسترش سواد اطلاعاتي در كتابخانه­هاي عمومي پرداخته شده است.

 

واژه­هاي كليدي: سواد اطلاعاتي، كتابخانه­هاي عمومي، آموزش، باسواد اطلاعاتي، استانداردهاي سواد اطلاعاتي

 

 مقدمه

  در جامعه اطلاعاتي و عصر اطلاعات، سواد اطلاعاتي به عنوان عنصر كليدي براي توسعه توانمنديهاي عمومي شهروندان است  لذا دستيابي و نيل به سواد اطلاعاتي امري ضروري و حياتي است و بايد آموزش لازم به شهروندان داده شود تا  نياز آنها در دستيابي به منابع موثق و معتبر و كارآمد پاسخ داده شود و به يادگيرندگان مستقل تبديل گردند.

سواد اطلاعاتي به عنوان يكي از مهمترين پيش­نيازهاي گام نهادن در وراي عصر اطلاعات مطرح است. سواد اطلاعاتي به عنوان يك نياز و ضرورت در عصر اطلاعات افراد را به توانمندي­هاي تشخيص نياز به اطلاعات، تعيين نيازمنديهاي اطلاعاتي، ارزيابي و استفادة مؤثر و مسئولانه از اطلاعات تجهيز مي­كند(بروس،1385). فرد با سواد اطلاعاتي از مهارتهاي انتقادي و تحليل براي فرمول­بندي پرسش­هاي پژوهش و ارزيابي نتايج برخوردار است و براي دستيابي به نيازهاي خود، مهارتهاي جستجو و دسترسي به طيف متنوعي از انواع اطلاعات را دارا است. براي گسترش اين توانمندي­ها و دستيابي به جامعه­اي باسواد اطلاعاتي، كتابداران، متخصصين فن­آوري و برخي سياستمداران، نياز به تدريس و آموزش سواد اطلاعاتي و استانداردهاي اطلاعاتي را مطرح و بر ضرورت مهيا نمودن افراد براي يادگيري تمام عمر تأكيد كرده­اند. بنابراين، داشتن سواد اطلاعاتي ضرورتي غيرقابل اجتناب و حياتي است(مسرت، 1388).

سواد اطلاعاتي ابزار ارتباط با دنيا در عصر حاضر است. در مقايسه با سواد خواندن و نوشتن، يعني توانايي فهم پيام مكتوب و انتقال پيام به صورت مكتوب، سواد اطلاعاتي يعني توانايي دسترسي و استفاده از اطلاعات به هر شكل و در هر قالب (اعم از چاپي يا الكترونيكي).

از ديدگاه انجمن كتابداران آمريكا، سواد اطلاعاتي تنها مختص يك قشر خاص نيست بلكه همه رشته­ها و نظامهاي آموزشي در هر سطحي به آن نياز دارند. همچنين، كسب سواد اطلاعاتي به زمان خاصي محدود نمي­شود، بلكه هميشگي است و به همين دليل مبناي يادگيري مادام العمر به شمار مي­آيد(پريرخ، 1386).

 از آنجا كه كاربران كتابخانه عمومي گروههاي سني، قوميت­ها، رفتارهاي اطلاع­يابي، قابليت­هاي فن­آوري و به­طور وسيع مهارتهاي متنوع پژوهشي دارند، براي كتابداران اين كتابخانه­ها چالش ايجاد مي­كند. با درك بيشتر اين مخاطبان، كتابداران مي­توانند با برنامه­هاي پايدار آموزشي كه نيازهاي حال و آيندة تك­تك افراد را پاسخگوست، آنها را به فراگيران مادام العمر تبديل كنند( آموزش كتابخانه­اي و سواد اطلاعاتي، 1382).

 

تعاريف سواد اطلاعاتي

سواد اطلاعاتي مفهومي است كه در نتيجة تحولات و تغييرات سريع در فناوري‌هاي اطلاعاتي پيدا شده است. به مهارت‌هايي كه فرد به ‌منظور ادامة حيات در جامعة اطلاعاتي به آنها نيازمند است، سواد اطلاعاتي گفته مي‌شود.

سواد اطلاعاتي به مجموعه توانمندي‌هايي اطلاق مي‌شود كه "افراد به كمك آن مي‌توانند تشخيص دهند كه چه موقع به اطلاعات نياز دارند و به جايابي، ارزيابي، و استفادة مؤثر از اطلاعات مورد نياز مبادرت ورزند" (ALA, 2002).

سواد اطلاعاتي شامل شناخت نيازهاي اطلاعاتي خود، مهارت تشخيص، مكان­يابي، سازماندهي، ارزيابي، و استفاده مؤثر از اطلاعات است كه فرد براي حل مسائل و مشكلاتش مورد استفاده قرار مي­دهد . اين مهارتها پيش­نياز مشاركت مؤثر در جامعة اطلاعاتي و از جمله حقوق پاية افراد براي "فراگيري مادام العمر" به شمار مي­آيد(پريرخ، 1386).

سواد اطلاعاتي مي­تواند به مهارت­هايي كه فرد آموخته يا به فرايندي آموزشي كه از طريق آن فرد ياد مي­گيرد كه در محيط پيچيده و در حال رشد سريع اطلاعات، چگونه از اطلاعات به طور مؤثر و كارآمد استفاده كند، اطلاق مي­شود(سيامك، 1386).

 

فرد با سواد اطلاعاتي

با سواد اطلاعاتي فردي است كه مي تواند درك كند كه اطلاعات دقيق و كامل زيربناي تصميم­گيري هوشمندانه است،
نياز اطلاعاتي خود را تشخيص دهد، بر اساس نياز اطلاعاتي خود سؤالهايي را تدوين كند، منابع بالقوه اطلاعات را شناسايي كند، راهبردهاي موفقيت آميزي براي جستجو تدوين كند، منابع اطلاعاتي را اعم از رايانه­اي و غيره به دست آورد، اطلاعات را ارزيابي كند، اطلاعات را براي كاربردهاي بعدي سازماندهي كند، اطلاعات جديد را در مجموعة دانش موجود خود ادغام نمايد، از اطلاعات براي تفكر انتقادي و نيز تصميم­گيري استفاده كند.
ويژگي­هاي جامعة باسواد اطلاعاتي

در جامعة باسواد اطلاعاتي، افراد جامعه در درك اطلاعات، بيان درست نيازهاي اطلاعاتي، شناسايي مهمترين منابع اطلاعاتي، دسترسي به اطلاعات از ساده­ترين و بهترين راهها، سازماندهي اطلاعات و بهره­گيري مؤثر از آن در پيشبرد هدفمند فعاليتهاي علمي، آموزشي و پژوهشي و نيز فعاليتهاي روزمره توانمند هستند. بر همين اساس آموزش سواد اطلاعاتي و استانداردهاي اطلاعاتي به عنوان يك ضرورت مطرح است و اهميت آموزش سواد اطلاعاتي در جوامع امروز به حدي است كه امروزه سواد اطلاعاتي به عنوان يكي از ضروريات زندگي در قرن بيست و يكم مطرح است.  بر همين اساس بايد برنامه­اي براي آموزش مراجعه­كنندگان به كتابخانه­ها تدارك ديده شود.

 

تاريخچة آموزش سواد اطلاعاتي در كتابخانه­ها

در پايان دهة 1980، نقش مهارت‌هاي كتابخانه‌اي در آموزش تفكر نقاد وارد برنامه‌هاي آموزش استفاده‌كنندگان شد. در پايان اين دهه دو كتاب دربارة نقش كتابخانه در آموزش مهارت‌هاي سواد اطلاعاتي منتشر شد. كتاب اول، نوشته پاتريشيا بريويك و اي. گوردون جي[2]، بر نقش كتابخانه‌ها در پيشرفت آموزش عالي تأكيد داشت؛ و كتاب دوم گزارش انجمن كتابداران آمريكا بود. هر دو كتاب، سواد اطلاعاتي را موضوعي مرتبط به حرفة كتابداري در آموزش و پرورش تلقي كردند. گزارش انجمن كتابداران آمريكا، اهميت دستيابي به سطح عالي سواد اطلاعاتي در جامعه را مورد تأكيد قرار داده است و مهارت يادگيري با اتكا بر منابع اطلاعاتي را ضروري مي‌داند (به رنز[3]،1994، نقل شده در سراج، 1383).

افراد داراي سواد اطلاعاتي كساني هستند كه آموخته باشند چگونه بياموزند. آنها مي‌دانند كه چگونه ياد بگيرند، زيرا مي‌دانند كه دانش چگونه سازماندهي شده است و چگونه مي‌توان اطلاعات مورد نياز را پيدا كرد و از اطلاعات به‌گونه‌اي استفاده كرد كه ديگران نيز بتوانند از آن بياموزند. افراد داراي سواد اطلاعاتي براي يادگيري مادام‌العمر آمادگي دارند، چرا كه هميشه مي‌توانند اطلاعات مورد نياز خود را پيدا كنند و از آن براي تصميم‌گيري آگاهانه استفاده نمايند" (به رنز،1994، نقل در سراج، 1383).

به دليل چالش­هاي اجتماعي كه اطلاعات را به كالايي با ارزش تبديل كرده و نياز اقشار مختلف جامعه براي اين­كه به يادگيرندگان مادام­العمر تبديل شوند، كسب سواد اطلاعاتي مهارتي پايه براي يادگيري مؤثر است. از اين­رو، سواد اطلاعاتي هم­اكنون هنري آزاد انديش[4] و پايه است (Blakeslee et al., 2001; George et al., 2001) .كه بايد تمامي افراد در سطوح سني و تحصيلي متفاوت، آنرا بياموزند، زيرا  سواد اطلاعاتي نقشي فعّال و حياتي در امور اجتماعي براي آن­ها دارد. بنابراين، كتابداران كتابخانه­هاي عمومي نياز به استفاده از برنامه­هاي سواد اطلاعاتي در محيط كنوني پيشرفت­هاي سريع فن­آورانه و رشد منابع اطلاعاتي را بايد به خوبي  درك كرده و در جهت آموزش سواد اطلاعاتي به جامعه اطلاعاتي كتابخانه­ها برآيند. از آنجا كه مراجعه­كنندگان كتابخانه­هاي عمومي از اقشار مختلف جامعه هستند و اگر اينها به آموزش سواد اطلاعاتي مجهز گردند، خواهند توانست به يادگيرندگان مادام­العمر تبديل گرديده و به تبع آن جامعه ما به جامعه­اي با سواد اطلاعاتي تبديل گردد و كلية شهروندان، باسواد اطلاعاتي باشند.

 نياز اقشار مختلف به فراگيري مهارتهاي سواد اطلاعاتي

اكنون دسترسي به اطلاعات و استفاده مؤثر از آن براي تمام قشرهاي جامعه به منزله يك اصل اساسي در زندگي اجتماعي و حرفه­اي به شمار مي رود. شعارهايي مانند "اطلاعات قدرت است" نه تنها اكنون بسيار بديهي به نظر مي رسد، بلكه بيشتر جوامع، اطلاعات را مادة اوليه توليد مي­دانند و برآنند تا با فراهم ساختن شرايط مطلوب، تك­تك انسانها را در رسيدن به دانش و تحقق زندگي بهتر ياري كنند. با وجود آشكار بودن ارزش اطلاعات و نقش آن در توسعه، هنوز در برخي جوامع به اين مهم پي نبرده­اند و براي توليد، سازماندهي، اشاعه و دسترسي به آن اقدام لازم صورت نمي­گيرد. اين امر باعث شده تا فاصلة اطلاعاتي (يا به اصطلاح امروز، شكاف ديجيتالي) عميقي ميان جوامع و حتي ميان قشرهاي مختلف يك كشور به وجود آيد. اين شكاف به نوبة خود، ضد توسعه تلقي مي­شود و بحرانهاي جدي را به وجود مي­آورد. اين امر درست مانند شكاف سواد آموزي ميان جوامع در قرن بيستم و نقش آن در پيشرفت يا عقب ماندگي كشورها بود. برخي از كشورها براي آموزش سواد در سطح ملي اقدام كردند و نتايج مثبت آن را در زندگي مشاهده نمودند، در حالي كه سوادآموزي در برخي از كشورهاي ديگر مهم تلقي نشد و در نتيجه پيشرفتي هم نداشت(پريرخ، 1386).

با توجه به آن چه گفته شد، همه به فراگيري سواد اطلاعاتي نيازمندند زيرا با توجه به تحولات سريع محيط اطلاعاتي، نياز به دانستن برخي مهارتها ضروري است. چنان­چه بپذيريم كه تك تك افراد جامعه در رشد و سعادت آن نقش دارند، بنابراين مي­توان استدلال كرد كه براي آن كه هر يك از اعضاي جامعه بتواند از اطلاعات در زندگي حرفه اي و شخصي خود بهره مند شود، كسب سواد اطلاعاتي يك نياز اساسي براي همه است. نگاهي به برنامه ها و فعاليتهاي آموزش سواد اطلاعاتي در كشورهاي پيشرفته حكايت از آن دارد كه تمامي انواع كتابخانه ها و مراكز اطلاعاتي (از كتابخانه هاي عمومي گرفته تا مراكز اطلاع رساني تخصصي) تقويت سواد اطلاعاتي در جامعة تحت پوشش خود را يكي از اهداف خود قرار داده اند.
در كشورهاي پيشرفته، مدارس و كتابخانه هاي مدارس، كتابخانه هاي عمومي، كتابخانه هاي تخصصي و كتابخانه­هاي دانشگاهي به برنامه­ريزي و اجراي برنامه­هاي سواد اطلاعاتي توجه خاصي دارند. اين امر در كتابخانه هاي دانشگاهي بيشتر نهادينه شده است
(نظري،1384).

  ضرورت يادگيري سواد اطلاعاتي

در جامعة اطلاعات مدار و متغيركنوني هر لحظه دستگاهي جديد و نظريه­اي نو و روشي متفاوت ابداع مي­گردد. براي يادگيري اين نوآوري­ها نمي­توان انتظار داشت كه براي هر تغيير دورة آموزش مربوطه ارائه شود يا اين كه بتوان در دوره هاي آموزشي مادام العمر شركت كرد. براي همخواني فعاليت­ها و توانايي­ها با اين تغييرات، بايد بتوان به صورت خود مدار به يادگيري پرداخت. بر اساس تعريف بالا، سواد اطلاعاتي امكان خودآموزي را فراهم مي­آورد و به عنوان پيش نياز يادگيري مادام العمر بايد مورد توجه قرار گيرد.

در تعريف زير، كه انجمن كتابداران ايالات متحده (1989) ارائه نموده است، مي­توان به نقش سواد اطلاعاتي در ايجاد انگيزه و يادگيري مهارتهاي فكري و رفتاري و نيز زندگي مستقل پي برد:

سواد اطلاعاتى وسيله­اي است براى توانمندى فردى. اين توانمندى در مهارت فرد در تحليل و اتخاذ تصميمات محققانه و يا استقلال او در جستجوى حقيقت ديده مى­شود. سواد اطلاعاتى به فرد توانايى بحث مى­بخشد. چنين فردى از جستجوى دانش لذت برده و به هيجان مى­آيد. اين مهارت نه تنها افراد را براى فراگيرى مادام العمر آماده مى­كند، بلكه موجب مي­شود آنها از موفقيت در تأمين نيازهاى اطلاعاتى لذت ببرند. به علاوه ثمر بخش بودن جستجويى كه اين افراد براى كسب اطلاعات انجام مى­دهند تشويقى براى ادامة فراگيرى در سراسر زندگيشان خواهد بود(پريرخ، 1386).

 

دستورالعمل‌ها و استانداردهاي سواد اطلاعاتي

انجمن كتابداران استراليا، انجمن كتابخانه‌هاي آموزشگاهي امريكا، و انجمن كتابخانه‌هاي ملي و دانشگاهي انگليس اقدام به تهيه استانداردها و دستورالعمل‌هايي براي آموزش، فراگيري، و سنجش مهارت‌هاي سواد اطلاعاتي كرده‌اند كه مجموعه‌اي از آن به شرح زير است:

1) تشخيص نياز به اطلاعات؛

2) تشخيص ويژگي و ميزان اطلاعات موردنياز؛

 3) توانايي دستيابي به اطلاعات موردنياز به‌صورت مفيد و مؤثر؛

4) توانايي بهره‌گيري از راهبردهاي جست‌وجو؛

 5) ارزيابي منتقدانه اطلاعات و منابع اطلاعاتي به‌دست آمده؛

 6) توانايي استفاده از اطلاعات براي رسيدن به هدفي خاص مانند حل مسئله؛

7) توانايي مقايسه اطلاعات به‌دست آمده با دانش موجود و افزودن به دانش؛

 8) شناخت وظيفه اجتماعي خود در دسترسي به اطلاعات و استفاده از آن؛

 9) گردآوري، سازماندهي، و دسته‌بندي اطلاعات به‌دست آمده يا توليد شده؛

 10) آگاهي از اينكه سواد اطلاعاتي پيش‌نياز يادگيري مادام‌العمر است.

اين توانايي‌ها نشان مي‌دهد كه سواد اطلاعاتي تنها مهارت نيست، بلكه يك روند فكري است كه براي تقويت و شكل‌گيري آن بايد به فرد آموزش داد(پريرخ و عباسي، 1383: 207).

 

چگونگي آموزش سواد اطلاعاتي

اهميت سواد اطلاعاتي در حرفه كتابداري پذيرفته شده است و اعتقاد بر آن است كه كتابداران مي‌توانند در به ‌وجود آوردن فراگيران مادام‌العمر نقش مهمي بر عهده گيرند (Behrens، 1994: 316-317).

آموزش سواد اطلاعاتي از سطح ساده به پيشرفته عبارتند از:

1. آموزش با گرايش منابع اطلاعاتي. در اين نوع آموزش، بر شناساندن منابع اطلاعاتي تأكيد مي‌شود و استفاده از كتاب به‌عنوان بهترين گزينه براي ارتقاي سطح دانش فراگيران مورد تأكيد است.

2. آموزش با گرايش نظام‌ها و خدمات اطلاعاتي. در اين نوع، بر آموزش چگونگي استفاده از نظام‌هاي‌اطلاعاتي و ابزارهاي كمكي آنها تأكيد مي‌شود و طي آن مهارت‌هاي كتابخانه‌اي به افراد آموخته مي‌شود. اين مرحله بخشي از آموزش اطلاعاتي است، به شرط آنكه نظام‌ها و خدمات به ‌عنوان ابزار استفاده از اطلاعات مورد توجه قرار گيرند.

3. آموزش با گرايش آموزش كاربران. در اين نوع تأكيد بر كاربران و نيازهاي آنان است، عبارت "هدايت كاربر"[5]جايگزين "آموزش كتابخانه‌اي"[6]مي‌شود. در اين نوع آموزش كاربر جزء ضروري آموزش اطلاعاتي است و انسان بخشي از نظام ذخيره و بازيابي اطلاعات است.

4. آموزش با گرايش تمركز بر روي اطلاعات. با پذيرش اين نكته كه تمامي آنچه كه آموزش اطلاعاتي در پي آن است خود اطلاعات است، مهارت‌هاي اطلاعاتي به‌عنوان بخش لاينفكي از مهارت‌هاي زندگي افراد تلقي مي‌شوند و روي توانايي فرد در مقابله با محيط تأثير مي‌گذارند. توجه بسيار زياد به مهارت‌هاي اطلاعاتي در برخي موارد موجب غفلت از ساير مراحل آموزش اطلاعاتي شده و در مواردي نيز دانش مربوط به ماهيت و وجود اطلاعات مورد بي‌توجهي قرار گرفته است.

 

تمام مراحل فوق در آموزش اطلاعاتي حائز اهميت است. طرح اين چهار مرحله به مفهوم آن است كه آموزش اطلاعاتي بايد در سطوح مختلف و بسته به تقاضاي محيط‌هاي اطلاعاتي افراد مختلف مورد توجه قرار گيرد. به بيان ديگر، محيط اطلاعاتي فرد در نهايت تعيين كننده سطح آموزش سواد اطلاعاتي است.

بنابراين، كتابداران كتابخانه­هاي عمومي بايد سطح آموزش سواد اطلاعاتي را در كتابخانه­هاي عمومي مشخص كنند.

 

نقش كتابداران در توسعه سواد اطلاعاتي

بدون ترديد، كتابداران بنا به دلايلي موجه­ترين افراد براي آموزش سواد اطلاعاتي به شمار مي­روند. سازماندهي و اشاعه اطلاعات از فعاليت­هاي اصلي حرفة كتابداري است و در طول تاريخ، تجربه­هاي سودمندي را در مورد منابع اطلاعاتي، ارزيابي منابع، سازماندهي و اشاعة اطلاعات و نيز دربارة استفاده­كنندگان، نيازها و رفتارهاي آنان كسب كرده است. اين تجربه­ها اكنون به صورت دانش عمومي در اختيار كتابداران است. بنابراين، آنها مي­دانند چه تحولاتي در محيط اطلاعاتي رخ داده و استفاده­كنندگان به چه نياز دارند. آنها براساس تجربه و پژوهش دريافته­اند كه چه كساني به چه نوع آموزشي نياز دارند و چه شيوه­ها و ابزارهايي براي آموزش افراد مختلف مناسب­تر است. بر اساس نظر كرايست (1365)، شالوده نظري علم كتابداري آموزش است. اين آموزش نه تنها به زير ساختهاي ذهني كاربران توجه دارد و بر دانش آنها مي­افزايد، بلكه به توانمندي آنها در كسب دانش نظر دارد. بر خلاف آموزش سنتي، در آموزش كتابداران آموزش بيننده و تعامل او با اطلاعات را مركز توجه خود قرار مي دهند(پريرخ، 1386).

متون دهة 1990 نشان مي‌دهد كتابداران در تمامي دنيا، چه در حيطة كار عملي و چه در نقش آموزش‌دهندگان در مدارس كتابداري، بسيار تلاش كرده‌اند تا در حركت به سمت مفهوم سواد اطلاعاتي براي حرفة خود نقشي فعال داشته باشند. همچنين آنان تلاش مي‌كنند تا اين مفهوم را در رأس فعاليت‌هاي حرفه‌اي خود قرار دهند و بيشتر تمايل دارند تا به گسترش اين مفهوم در كتابخانه‌هاي عمومي بپردازند.

در بحث مربوط به ارتباط ميان سواد اطلاعاتي و متخصصان كتابداري و اطلاع‌رساني، صاحب‌نظران ديدگاه‌هاي نظري متفاوتي ارائه كرده‌اند. مُرداك مي‌گويد: "اين ديدگاه كه سواد اطلاعاتي را ابزاري تلقي مي‌كند كه كاربران كتابخانه را قادر مي‌سازد تا نياز اطلاعاتي خود را تشخيص دهند و اطلاعات مورد نظر خود را بيابند، ارزيابي كنند، و مديريت نمايند، باعث مي‌شود كه آموزش مهارت‌هاي مرتبط با سواد اطلاعاتي در حيطه كار كتابداران قرار گيرد و آنان با چالش‌هاي جدي مواجه شوند".

 

مهارتهاي سواد اطلاعاتي كتابداران

1. تشخيص نياز اطلاعاتي: تشخيص نياز اطلاعاتي از مهم ترين فعاليتهاي كتابداران در بيشتر كاركردهاي تخصصي، مانند مجموعه سازي، سازماندهي، ارائه خدمات و اشاعه اطلاعات است. در هر جزئي از فرايند كار، كتابداران به طور ذهني، خود را به جاي كاربران قرار مي دهند و تلاش مي كنند تا نيازهاي آنان را با طرح پرسش تشخيص دهند و آنها را اساس كار خود قرار دهند. انجام پژوهشهاي فراوان در اين باره و نيز رفتارهاي اطلاع يابي كاربران، دانش لازم در مورد تشخيص نياز كاربران را در دسترس كتابداران قرار داده است.

2. تدوين راهبردهاي جستجو : بخش مهمي از كار كتابداران به ويژه كتابداران مرجع، كمك به كاربران در تدوين فرمول جستجو چه در نظامهاي دستي و چه نظامهاي رايانه اي مي باشد. كتابداران به دليل آگاهي از شيوه نمايه سازي، فهرستنويسي يا سازماندهي اطلاعات دانش مناسبي در مورد شيوه هاي جستجوي اطلاعات، دارند و به همين دليل توانسته اند به منزله ميانجي نقش مؤثري در بازيابي اطلاعات ايفا كنند. همچنين، "تدوين راهبردهاي جستجو" در برخي درسهاي مقاطع مختلف كتابداري مورد توجه است.

3. دسترسي به اطلاعات : آشنايي با انواع نظامها و شيوه هاي رده بندي منابع اطلاعاتي در مخزن كتابخانه ها يا دسته بندي اطلاعات، كه در درسهاي فهرستنويسي، نمايه سازي و نيز مرجع در مقاطع مختلف آموزش داده مي شود. اين درسها راههاي دسترسي به اطلاعات را به كتابداران مي شناساند .

4. ارزيابي اطلاعات و منابع اطلاعاتي : ارزيابي اطلاعات و منابع اطلاعاتي در درسهاي گوناگون دوره كارشناسي و كارشناسي ارشد (مانند مجموعه سازي و مرجع) و به طور عملي در گزينش منابع در محيط كار مورد توجه است.
5. سازماندهي اطلاعات كسب شده : سازماندهي اطلاعات از درسهاي مهم مقاطع كارشناسي و كارشناسي ارشد و نيز از فعاليتهاي اصلي و روزمره كتابخانه ها و مراكز اطلاعاتي است. حرفه كتابداري راهها و روشهاي بسياري را در زمينه سازماندهي انواع منابع اطلاعاتي ايجاد كرده است.

6. كاربرد تفكر انتقادي : بيشتر فرايندهاي كاري در حرفه كتابداري با استفاده از مهارت تفكر انتقادي صورت مي گيرد: مانند نقد، بررسي و گزينش منابع اطلاعاتي، تحليل پرسش و تعيين راهبرد جستجو، تحليل نظامهاي اطلاعاتي، ارزيابي ميزان ربط در بازيابي اطلاعات، ...

7. آگاهي از مسائل اقتصادي، حقوقي و اجتماعي مرتبط با كاربرد اطلاعات

اهميت حقوق پديد آور و مسائل حقوقي ناشي از عدم رعايت آن، از مواردي است كه در درس مجموعه سازي مورد توجه است(سراج، 1383)

 

روشهاي آموزش استفاده­كنندگان در كتابخانه­ها

هر كتابخانه بسته به شرايط و امكانات خود، مي­تواند روش آموزش مناسبي را براي آموزش استفاده­كنندگان خود انتخاب نمايد. كتابداران كتابخانه­هاي عمومي مي­توانند به طور مستقيم و غيرمستقيم به مراجعه­كنندگان كمك كنند تا براي افزودن به سطح سواد و معلومات، استفاده از منابع اطلاعاتي را بياموزند و هر اندازه در بهره­گيري عملي  مهارت­هاي سواد اطلاعاتي به مراجعه­كنندگان ياري رسانند، خواهند توانست به ارتقاي منزلت و تصوير اجتماعي  كتابداران و ارزشمندي بيشتر حرفه خود كمك كنند.

 از جمله روشهاي آموزش استفاده­كنندگان مي­توان به موارد زير اشاره نمود:

آموزش آشنايي با كتابخانه

آموزش انفرادي(از طريق جزوه­هاي راهنماي آموزشي)

تشكيل كلاس­هاي كوتاه مدت

گروههاي بازديد از كتابخانه

آموزش غير مستقيم(از طريق تهيه و نصب تابلوها و پوسترهاي راهنما)

آموزش گروهي(برگزاري سمينارها، سخنراني­ها و كارگاه­هاي آموزشي)

آموزش از طريق اينترنت

 

نتيجه

قاسمي (1385) به اين نكته مي­پردازد كه "در اسناد توسعه­اي كشور ما، بر به كارگيري اطلاعات و دانش و بر كاركردهاي جاري و زيربنايي آن بسيار تأكيد شده است، اما جاي خالي طرح­هايي براي آموزش نقصي عمده در امر برنامه­ريزي و مديريت توسعه­اي كشور محسوب مي­شود"(نقل شده در سيامك، 1386).

"يادگيري مادام العمر" و "يادگيري مستقل" از جمله كاربردهايي است كه در بسياري از متون براي سواد اطلاعاتي در نظر گرفته شده است. كميته سواد اطلاعاتي انجمن كتابداران آمريكا، باسوادان اطلاعاتي را افرادي مستقل به شمار آورده است كه آموخته اند "چگونه بياموزند". آنها خود را براي فراگيري مادام العمر آماده كرده­اند، زيرا همواره قادرند نيازهاي اطلاعاتي خود را براي هر كار و هر تصميم به سادگي شناسايي كنند" .

آن چه در مورد آموزش و آموختن سواد اطلاعاتي اهميت دارد، آن است كه اين امر بايد در بافت و بطن فعاليتهاي حرفه­اي و در فضايي كاربردي انجام شود. به همين دليل برنامه­هاي آموزش سواد اطلاعاتي در نظام آموزش ابتدايي، متوسطه و دانشگاهي و نيز در فعاليتهاي حرفه­اي ادغام مي­شود تا هم در ذهن افراد نهادينه گردد و نيز در جريان فعاليت­هاي روزمره عينيت و معنا يابد. خلاصه كلام آن كه آموزش سواد اطلاعاتي بايد به نيازهاي عيني و كاربردي همه بخشهاي جامعه پاسخ گويد.

آموزش سواد اطلاعاتي در پي تحقق هدفهاي زير است:

الف. اطمينان از اين كه افراد بتوانند به طور مستقل نياز اطلاعاتي خود را تشخيص داده و مطرح كنند، به اطلاعات مورد نياز دسترسي پيدا كنند، اطلاعات به دست آمده را ارزيابي و سپس استفاده كنند،

ب. اطمينان از اين كه افراد بتوانند مهارتهاي تفكر انتقادي و تحليلي را در مورد استفاده از منابع اطلاعاتي بياموزند،
ج. اطمينان از اين كه افراد بتوانند به جاي استفاده از شيوه آزمون و خطا، روش هاي لازم براي كسب هر يك از مهارتها را بياموزند،

د . اطمينان از اين كه افراد قادر باشند هر مرحله از فرايند نيازشناسي، جستجو، بازيابي، مكان يابي، ارزيابي، سازماندهي و ادغام اطلاعات را با ديدگاهي انتقادي مورد توجه قرار دهند،

ه. اطمينان از اين كه افراد از حقوق استفاده از اطلاعات آگاه باشند، آن را رعايت كنند و اجازه ندهند ديگران به آن بي توجه باشند، و. اطمينان از اين كه افراد بتوانند به صورت خود فراگير بياموزند(پريرخ، 1386).

منابع
 

1.                  بروس، كريستين سوزان(1385). تجربيات سواد اطلاعاتي در محيط كار. ترجمه حسن  صياميان، مجيد جودي، افسانه شهرابي. مجله الكترونيكي نما. 5(3). دسترس پذير در:http://www.irandoc.ac.ir/data/e_j/vol5/siamian_abs.htm

2.   پريرخ، مهري (1386). آموزش سواد اطلاعاتي: مفاهيم، روش­ها و برنامه­ها. تهران: كتابدار.دسترس پذير در: www.ketabdar.org

3.   پريرخ، مهري؛ عباسي، زهره. "آموزش سواد اطلاعاتي؛ روش‌ها و راهبردها". در آموزش استفاده‌كنندگان و توسعه سواد اطلاعاتي در كتابخانه‌ها و مراكز اطلاع‌رساني (مجموعه مقاله‌ها). به كوشش رحمت‌الله فتاحي. مشهد: سازمان كتابخانه‌ها، موزه‌ها و مركز اسناد آستان قدس رضوي، 1383، ص 197-214 ).

4.  سراج، شهناز (1383). مفهوم سواد اطلاعاتي و با سواد اطلاعاتي در يك نگاه از ديدگاه كتابخانه. مجله الكترونيكي(مركز اطلاعات و مدارك علمي ايران)، 3 (3). بازيابي 1 دي ، 1386، ازhttp://www.irandoc.ac.ir/data/e_j/vol3/information_literacy.htm

5.  آموزش كتابخانه­اي و سواد اطلاعاتي(1382). مترجم شهناز سراج. مجله الكترونيكي(مركز اطلاعات و مدارك علمي ايران)، 2 (3).

6.       دائره المعارف كتابداري و اطلاع­رساني(نسخه آزمايشي)(1388). دسترس پذير در: http://portal.nlai.ir/daka/Wiki%20Pages

7.مسرت، الهام(1385). ضرورت فراگيري سواد اطلاعاتي در عصر اطلاعات. درمباني حرفه كتابداري و اطلاع­رساني در ايران: مجموعه مقالات  دومين همايش كتابداري و اطلاع­رساني پزشكي دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي 22-23 آذر 1385. به كوشش يوسف پورخوشبخت. ص 227- 236.

8.   نظري، مريم (1384). سواد اطلاعاتي. تهران: مركز اطلاعات و مدارك علمي ايران.

10. سيامك، مرضيه(1386). تدوين ابزاري استاندارد براي سنجش مهارت‌هاي سواد اطلاعاتي پايه دانشجويان مقطع كارشناسي و آزمون آن بر روي دانشجويان دانشگاه فردوسي. استاد راهنما محمدرضا داورپناه. پايان نامه كارشناسي ارشد كتابداري و علوم اطلاع­رساني دانشگاه فردوسي مشهد. دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي.

A LA (1989). The 1989 report of the presidential committee on information literacy.from www.ala.org/acrl/nili/ilit1st.html

Blakeslee, S., Owens, J., & Dixon,  L. (2001). Chico,s first-year experience course: A case study. Academic Exchange Quarterly, 5 (4), 128-132. from  http://www.vala.org.au/vala2004/2004pdfs/36TucPal.pdf


مطالب مشابه :


اطلاعیه شماره:(1)-تاريخ‌ ، محل و نحوه‌ توزيع‌ كارت‌ ورود به‌ جلسه‌ آزمون‌ ورودي‌

سازمان سنجش آموزش كشور دانشگاه جامع علمي-كاربردي متقاضي به‌ واحد رفع




تاريخ، نحوه پرينت كارت و محل رفع نقص كارت شركت در آزمون

سايت سازمان سنجش آموزش جامع علمي- كاربردي آموزش وپرورش ناحيه يك




اطلاعیه سازمان سنجش درباره زمان پرینت کارت ورود به جلسه دانشگاه علمی - کاربردی

جامع علمي - كاربردي سازمان سنجش آموزش كشوربه نشاني www.sanjesh.org قرار مي‌گيرد و داوطلبان هر




گزيده اي از نحوه ورود به دانشگاه /زمان ثبت نام و زمان آزمون/شرايط ادامه تحصيل هنرجويان كاردانش و فنی

گروه آموزشی مشاوران بهارستان یک. صدای باران زیباترین ترانه خداست که طنینش زندگی را برای ما




دریافت کارت ورود به جلسه و نحوه ویرایش اطلاعات کنکور کاردانی پیوسته و ناپیوسته علمی کاربردی مهر90

دانشگاه جامع علمي - كاربردي سال 1390 روي سايت سازمان سنجش آموزش كشوربه واحد شهر كرد




تاريخچه تاسيس روابط عمومي در ايران و جهان

يك مركز آموزش علمي كاربردي مركز كوهدشت جامع علمي و كاربردي




تحليل محتوا

مطالب مفيد و كاربردي در آموزش هاي علمي يك رشته ، يك كار و سازمان آموزش و




نقش كتابخانه هاي عمومي در توسعه سواد اطلاعاتي شهروندان

سواد اطلاعاتي به عنوان يك نياز و دانشگاه جامع علمي و كاربردي جامع علمي و كاربردي كوهدشت




نگاهی بر زندگی پدر کتابداری نوین

نخستین سازمان کتابداری علمي كاربردي مركز كوهدشت جامع علمي و كاربردي




برچسب :