ارتباط نظام برنامه ريزي ايران با عدم تحقق اهداف طرحهاي توسعه شهري


نزدیک به چهار دهه از عمر طرحهای توسعه شهری در ایران می گذرد. بر اساس مطالعات و تحقیقات انجام شده در خصوص میزان موفقیت طرح های یاد شده مشخص شده است که این طرح ها نتوانسته اند در جهت اهداف خود موفق باشند. در نتیجه مشکلات و مسائل شهری رو به افزایش بوده و عدم تحقق اهداف طرح های موصوف ، ضربه ها و لطمه های شدیدی را بر پیکره جوامع شهری ایران نموده است.

بروز بحران در نظام شهر سازی کشور طی چند دهه گذشته در خصوص عدم تحقق طرح های توسعه شهری و فقدان تناسب بین اهداف و عملکرد طرح های جامع، ضرورت تحول در ابعاد مختلف طرح ها را ایجاد نمود. بنا به همین امر ، وزارت مسکن و شهرسازی با تشخیص این ضرورت در سال1377 سه کمیته را برای بازنگری و اصلاح نظام شهرسازی کشور به شرح زیر تشکیل داد.

کمیته بازنگری در ساختار شهرسازی کشور

کمیته بازنگری در قوانین و مقررات شهر سازی کشور

کمیته بازنگری در شرح خدمات تهیه طرح های شهرسازی

نتایج مطالعات اولیه هر یک از سه کمیته فوق الذکر در چارچوب نظام برنامه ریزی برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی فرهنگی کشور ارائه گردید و طی آن همه دست اندر کاران (اعم از کارشناسان بخش دولتی،خصوصی و دانشگاهی) لزوم تجدید نظر و تحول در نظام موجود را مطرح نمودند.

از سه گروه کاری یاد شده ، کمیته بازنگری در شرح خدمات تهیه طرح های شهر سازی، شیوه طرح های ساختاری – راهبردی را به عنوان مناسبترین جایگزین شیوه طرح های شهری معرفی نمود. در عین حال اصول زیر را بعنوان مبادی ورودی به این شیوه جایگزین، معرفی کرد.

الف: تغییر و اصلاح نظام و ساختار مدیریتی و قانون شهر سازی، پیش شرط تغییر و اصلاح در محتوای یا شیوه تهیه طرح ها می باشد.

ب:بازنگری در شرح خدماتی بایستی از الگوبرداری تقلیدی الگوهای رایج در سایر کشور ها اجتناب کند(خبرنامه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران،1379)

متاسفانه با گذشت حدود یک دهه از تصمیمات فوق ، همچنان بحران در نظام شهر سازی کشور بر طرف نگردیده است و گرچه در این راستا گامهایی برداشته شده، اما راهگشا نبوده است مستندات و شواهد موجود حاکی از آن است که از مصوبات سه کمیته مامور رسیدگی به معضلات یاد شده ، تنها مورد سوم یعنی بازنگری در شرح خدمات و تهیه طرحهای شهر سازی، تا حدی جنبه اجرایی پیدا کرده و مورد دوم( بازنگری در قوانین و مقررات شهرسازی کشور) نیز در حد  بسیار کم اجرایی شده مورد اول ( بازنگری در ساختار شهر سازی کشور) هم اصلا به منصه اجرا نرسیده است.

کلارک معتقد است موفق نبودن اغلب نتایج فعالیت های برنامه ریزی شهر در ایران تحت تاثیر ساختار اداری تضاد و تناقض بین اهداف و سیاستها و نیز اولویت ندادن به مشکلات و مسائل شهری بوده است ریشه اصلی مشکلات شهری ایران نظیر بحران مسکن شهری ، متاثر از توسعه اقتصادی در سطح کلان (ملی)بوده و به همین ترتیب استراتژیهای فعالیت برنامه ریزی شهری را نیز می توان تحت تاثیر استراتژیهای توسعه اقتصادی کلان دانست .از سوی دیگر سیاستهای برنامه ریزی شهری در ایران بطور عمده در قالب تنظیم مقررات و قوانین کنترلی ونه به عنوان جزئی از برنامه های توسعه فضایی بوده و همین امر باعث گردیده تا سیاستهای توسعه شهری از درون بحرانها آشکار شود (مانند سیاست پروژه مسکن سازی در سال1975 و یا سیاست مربوط به کنترل بورس بازی زمین.

تا کنون مقالات و تحقیقاتی چند پیرامون میزان تحقق طرحهای توسعه شهری در ایران و دلائل عدم تحقق آن صورت پذیرفته است . در اینجا به تحقیق مهندسین مشاور زیستا که در سال 1372 بر اساس قراردادی با سازمان برنامه و بودجه، در قالب طرح ارزیابی طرحهای جامع شهری در ایران در هفت نمو نه: شیراز ، اراک، یزد، مراغه،بندر عباس،رشت وزاهدان انجام گرفته است ، می پردازیم.

الف:در زمینه برآورد جمعیت ،حدود70 درصد پیش بینی ها با اشتباه فاحش همراه بوده است.

ب- در زمینه برآورد اشتغال، عملا هیچ یک از پیش بینی ها در سه بخش کشاورزی، صنعت و خدمات تحقق پیدا نکرده است.

پ-در زمینه جهت گسترش شهر ،تقریبا در 40 درصد موارد توسعه شهر خلاف جهت پیش بینی شده در طرح انجام گرفته است.

ت-در خصوص تراکم ساختمانی، تقریبا در هیچ یک از شهر ها ترکم های پیشنهادی تحقق پیدا نکرده است.

ث- در خصوص شبکه ارتباطی ، نه تنها شبکه پیشنهادی شکل نگرفته است، بلکه اغلب شبکه های احداثی در مسیر های خلاف طرح  ایجاد شده اند.

ج- در زمینه شکل گیری ساخت و بافت شهر، به دلیل عدم تحقق شبکه و استقرار خدمات،عملا ساختار پیشنهادی طرح در هیچ شهری تحقق نیافته است.

بنابراین در مجموع مشاهده می شود که طرحها نتوانسته اند عملا در جهت اهداف خود حرکت نمایند.

انچه که در نگاه اول و مرور اجمالی بر جنبه های مختلف ارائه شده در شرح خدمات تیپ12 قابل درک است، دیدن همه مسائل و مشکلات نظام شهرسازی و لحاظ نمودن آنها در مراحل گوناگون تهیه طرح های توسعه شهری است .اما در عمل اتفاق دیگری رخ می دهد، چرا که در جریان اجرای طرح های جامع ثابت شده است که بسیاری از اصول فوق الذکر تحقق پیدا نکرده و یا اصولا قابل تحقق نمی باشد، زیرا اصولا طرحهای جامع قادر به برنامه ریزی در بخش های مختلف مورد نیاز شهر ها نبوده و مجموعه نظام برنامه ریزی واجرایی کشور نیز چنین اجازه ای به تهیه کنندگان طرح ها و حتی دستگاه ارجاع دهنده آنهانداده است. از طرف دیگر پیشنهاداتی که در جریان طرح برای سازمان ها و دستگاهای اجرایی تعریف شده است به دلیل عدم وجود الزام و یا عدم سازگاری طرح با ساختار برنامه ریزی و بودجه دستگاه ذیربط بلا اثر باقی مانده است.با توجه به موارد پیش گفته ، برخی مسائل و مشکلات پیش روی نظام برنامه ریزی ایران و به تبع آن برنامه ریزی شهری در نظام یاد شده، به قرار زیر است.

الف:نظام اجرایی و تشکیلات برنامه ریزی شهری در کشور به علت وابستگی مدیریتی شهر ها به وزارت کشور در سازمان واحدی متمرکز نیست. علاوه بر وزارت مسکن و شهر سازی وزارت کشور نیز به علت حفظ جایگاه سنتی خود در تهیه طرح های شهری کماکان تهیه طرح های هادی شهر های کوچک را بعهده دارد.

ب- مراجع تصویب طرح های شهری متنوع بوده و گاه کاملا از یکدیگر جدا هستند. نبود ضوابط و معیارهای یکسان میان این مراجع موجب می شود که خروجی طرح های شهری با هم همپوشی نداشته باشد.

پ- بسیاری از طرح های شهری حساس در شهرهای بزرگ ، به علت استقلال نسبی شهرداریها صرفا با سیاستهای شهرداری همسویی دارند و در مواردی دیده می شود که میان ضوابط و مقررات وزارت مسکن و شهر سازی با شهرداریها نا هماهنگی وجود دارد. از جمله مقوله فروش تراکم که باعث اختلال در بدنه کالبدی شهرها شده و با هیچ یک از ضوابط وزارت مسکن و شهر سازی سازگاری ندارد اما به یکی از اصلی ترین منابع درآمدی شهرداریها تبدیل شده است و پیامدهای آن در یک مدار چرخشی بسته متوجه خود شهرداریها می شود .

ت-با توجه به تنوع مراجع تصمیم گیر ارجاع کننده و تصویب کننده طرح های شهری، بروز ناهماهنگی در سیاستهای توسعه شهری و اجرایی این طرح ها امری قابل پیش بینی است.

ث- در نظام اجرایی و تشکیلات برنامه ریزی شهری ایران علاوه بردخالت سازمانهای مختلف، موازی کاری نیز از مشکلات اجرایی طرح های توسعه شهری است چرا که هنوز حوزه و میدان فعالیت طرح های منطقه ای، آمایش ،کالبدی،کلان شهر ها و بسیاری دیگر از طرح های مشابه بدرستی تعریف نشده و گاه سازمانهای موازی به تشخیص خود تهیه اینگونه طرح ها را بعهده می گیرد.

نتایج بررسی طرح های شهری در ایران نشانگر آنست که بطور عمده، عدم تحقق اهداف برنامه ریزی و طراحی شهری در ایران، بر پنج محور عمده زیر استوار است:

1-عدم امکان پیش بینی های صحیح

2-عدم توجه به چگونگی تامین مالی و بازتابهای اقتصادی طرح

3-عوامل کالبدی موثر در عدم تحقق طرح های شهری

4-برنامه ریزی غیر واقع گرا و صلب

5-بی توجهی به نقش مردم و خواستهای آنها در شکل گیری طرح

موارد فوق  که بعنوان دلایل عمده عدم تحقق اهداف طرح های شهری در ایران مطرح گردیده هر کدم از زوایای خاصی قابل بحث و برسی می باشند.

حال چنانچه بخواهیم محورهای یاد شده را از منظر جایگاه برنامه ریزی شهری در نظام برنامه ریزی برسی نمائیم. در می یابیم که موارد 1و2و3 بطور مستقیم به بحث جایگاه برنامه ریزی شهری در نظام برنامه ریزی و به عبارتی،به ساختار نظام برنامه ریزی کشور بر می گردد.

در بحث عدم امکان پیش بینی های صحیح، ناکار آمدی برنامه ریزی منطقه ای یا فقدان حلقه های واسط در نظام برنامه ریزی و عدم بهم بستگی آنها، می تواند در پیش بینی های صحیح پارامترهایی مانند جمعیت، اشتغال، مسکن و بطور کلی بخشهای اصلی اقتصاد( کشاورزی، صنعت، و خدمات) تاثیر بسزایی بر جای گذارد.

در شرح خدمات طرح های جامع اولیه از سال1347تا 1363 ، برنامه ریزی منطقه ای نقشی کمرنگ دارد اما در شرح خدمات جدید که به اوضاع اقتصادی منطقه و نقش شهر در آن پرداخته شده است تقریبا مطالعاتی قابل تکیه برای مشاور ممکن نیست. زیرا اصولا در نظام برنامه ریزی کشور، در چنین چارچوبی برنامه های تهیه نشده یا بعدا نفی گردیده و یا به تصویب نرسیده است.

اگر ارتباط صحیح بین برنامه ریزی شهری با لا دست نظام برنامه ریزی، یعنی برنامه ریزی منطقه ای، برنامه ریزی ملی و آمایش سرزمین موجود بود، نقش شهر ها و وقایع و رویدادهایی که باعث تاثیر در پیش بینی شاخصهایی نظیر جمعیت، مسکن ، اشتغال و... می شد تا حدود زیادی مشخص شده و می توانست در آینده نگری و پیش بینی ها تاثیر بسزایی داشته باشد.

برنامه ریزی منطقه ای علیرغم سابقه آن از برنامه چهارم قبل از انقلاب (هر چند بشکل موردی)تا کنون جایگاه  مشخص و درستی در نظام برنامه ریزی  کشور نداشته است.

امایش سرزمین نیز علیرغم سوابق آن در کشور و طرح هایی نظیر ستیران و طرح های آمایشی پس از انقلاب تا کنون در کشور  اجرا نگردیده است برنامه ریزی ملی نیز بصورت بخشی عمل نموده و بخشها هم اصولا بصورت مجزا  و بدون ترتیب طرح ها و برنامه های شهری نیز در زمینه های مختلف بصورت مجزا و بدون ارتباط و هماهنگی لازم شکل می گیرد.

بسیاری از اصول و معیارهای پیش بینی  شده همچون انعطاف پذیری مشارکت مردمی و یا پیشنهادات مربوط به حوزه نفوذ اصولا یا دیده نشده و یا به جنبه های اجرایی نزدیک نشده است در عین حال  بخش هایی از ساختار اصلی شرح خدمات اصلا به قرارداد منجر نمی شود مشخصا تهیه طرح جزئیات شهری(پیوست شماره5) و نظارت بر اجرا (پیوست شماره6) به دلیل عدم و جود اعتبار مالی دولت و واگذاری آن به شهرداری ها عملا به فراموشی سپرده می شود.

در بحث عدم توجه بر چگونگی تامین مالی و بازتابهای اقتصادی طرح نیز موارد زیر بطور عمده مطرح است.

در هنگام تهیه طرح های شهری برخی چنین استنباط می کنند که پس از منظور نمودن همه اهداف در برنامه ها و طرح های توسعه شهری مصوب کلیه سازمانهای ذیریط موظف به اجرای دقیق آنها می باشند. حال آنکه نه در قوانین کشوری و نه در شکل تدوین بودجه لزوم پیروی از مصوبات طرح های شهری برای ارگانهای ذیربط در نظر گرفته نشده است در شکل رایج بودجه ها بشکل بخشی تدوین شده و ارتباطی بین سطوح و بخشهای مندرج در اهداف طرح های جامع دیده نمی شود. بنابراین بدیهی است که نخواهند توانست به آنها جامه عمل بپوشاند.

حال مشخص  می شود که علت اصلی مشکل فوق عدم هماهنگی و ارتباط بین برنامه ریزی شهری با سایر سطوح و نیز ایراد در نظام برنامه ریزی بدلیل بخشی عمل نمودن آن می باشد.

هنگامیکه بین بر آورد منابع و نیازهای مالی طرح های شهری که در طرح ها گنجانده می شوند وبودجه سالانه(کشور در بخش عمران شهری و سایربخشهایی که به نوعی پروژه های آنها در بستر شهر ها صورت میگیرد ) ارتباط منطقی نباشد مسلما شکافی عمده بین این دو بوجود آمده و رقم بودجه مصوب فصلها و برنامه ها نسبت به رقم مصوب آن در طرح های شهری کمتر بوده و عملا تحقق اهداف را با مشکل اساسی مواجه می سازد همان گونه که مشخص شد مشکل فوق نیز به عدم ارتباط منطقی برنامه ریزی شهری با سایر سطوح برنامه ریزی در کشور مربوط می شود.

در بند سوم فوق (بی توجهی به نقش مردم و خواسته های آنها در شکل  گیری طرح) موضوع به بحث برنامه ریزی مشارکتی معطوف می گردد. این تفکر و راهکار در برنامه ریزی شهری پس از برنامه ریزی ساختاری و راهبردی در حال حاضر بعنوان مکمل اصلی طرحهای توسعه شهری در کشور های موفق در عرصه برنامه ریزی شهری مطرح و در دست اجرا می باشد این امر ناشی از وجود ضعف در اجرای طرحهای ساختاری و راهبردی بدون رویکرد مشارکتی و عدم مداخله مردم در مراحل تهیه تصویب و اجرای طرح های توسعه شهری بود که بالتبع نیاز به برنامه ریزی دمکراتیک و نگرش اجتماعی – مشارکتی در برنامه ریزی احساس شد.

مقوله مشارکتی کردن طرح های توسعه شهری نیز به نوعی به اصلاح ساختار نظام برنامه ریزی کشور باز می گردد زیرا ساختار فعلی نظام برنامه ریزی ایران مشارکت پذیر نیاز مند تغییر در ساختار نظام برنامه ریزی و ایجاد نهادهای مشارکتی از طرف مردم در فرایند تهیه تصویب و اجرای طرح های توسعه شهری می باشد متاسفانه علیرغم شکل گیری شورای های شهر در کشور طی چند سال گذشته این مهم تحقق واقعی نیافته است در بحث بی توجهی به نقش مردم و خواسته های آنها در شکل گیری طرح که بحث برنامه ریزی مشارکتی را بدنبال دارد عدم ارتباط صحیح و تعریف شده شوراهای شهر به عنوان نمایندگان مردم در حل مسائل شهری با سایر سطوح تصمیم گیرنده نظام برنامه ریزی فقدان شوراهای محلات و عدم ارتباط صحیح شوراها با مردم بخصوص در کلان شهرها که این معضل به شکل چشمگیری بارز است از عوامل اثر گذار در ارتباط مردم با برنامه ریزی شهری و به تبع آن ارتباط برنامه ریزی شهری با سایر سطوح برنامه ریزی است.

عدم تکمیل سلسله مراتبی شوراها از سطوح محلات شهری و نیز مشحص نبودن جایگاه شوراهای اسلامی شهر بعنوان نهادهای مستقل مدیریت محلی گویای معضل یاد شده در نظام برنامه ریزی شهری کشور است.

علل عدم تحقق اهداف توسعه شهری در ایران بر اساس تحقیقات متعددی که در گذشته پیرامون موفقیت این طرحها و همچنین دلائل عدم تحقق اهداف آنهاکه در گذشته پیرامون میزان موفقیت این طرح ها و همچنین دلائل عدم تحقق اهداف آنها صورت پذیرفته و نیز توجه به تجارب کشورهای موفق و ابداع کننده طرح های یاد شده مانند انگلستان ، آمریکا، فرانسه،آلمان و... حول یک محور اساسی است که آن هم عدم وجود ارتباط میان نظام برنامه ریزی و تحولات اجتماعی است . زیرا وجود ارتباط دو سویه این دو باعث تحول در نظام برنامه ریزی میگردد و بالعکس حداقل دو تغییر در کشور های نامبرده تجربه شده است

1- نظام برنامه ریزی چند سطحی

2-   جایگزینی طرح های راهبردی و یا ساختاری به جای طرحهای جامع سنتی با فراهم نمودن بستر لازم جهت اجرای آنها

حال این سئوال مطرح می شود که چرا بحث طرحهای ساختاری – راهبردی که در سالهای اخیر در کشور مطرح گردیده و بتدریج در حال اجرا و جایگزین شدن می باشد و با توجه به تغییر ماهیت(یا بعبارتی شرح خدمات) طرحها از الگوی سنتی به ساختاری راهبردی، معضل عدم تحقق اهداف طرحهای توسعه شهری همچنان باقیست.

امروز اگر با تقلید از کشورهای دیگر بدنبال تهیه برنامه های ساختاری و یا راهبردی هستیم بدلیل عدم تحول در نظام برنامه ریزی(سطوح برنامه ریزی)این طرح ها هم نتوانسته اند موفق باشند زیرا محتوا و روش برنامه ریزیهای راهبردی و یا ساختاری بایستی ار دل تحولات صورت پذیرفته در جامعه پدید آید که متاسفانه آثار چندانی از این تحولات در جامعه و به تبع آن در نظام برنامه ریزی کشور به چشم نمی خورد.

با نگاهی دقیق  به تمامی ویزگیهای  طرحهای ساختاری  - راهبردی در می یابیم که اجرا ی صحیح و درست این طرحها نیاز به بستر لازم در سطح کشور دارد که همانا نظام  برنامه ریزی یکپارچه و متصل (ارتباط منطقی و هماهنگ برنامه ریزی شهری با سایر سطوح برنامه ریزی) می باشد حال باید  دید آیا این بستر در ایران فراهم است یا نیاز به تغییر در ارکان و سطوح نظام برنامه ریزی  کشور می باشد.

در یک جمع بندی کلی می توان ویژگی های برنامه ریزی ساختاری  راهبردی را  به صورت زیر خلاصه کرد:

الف:تفکیک روند برنامه  ریزی به دو سطح (برنامه راهبردی و طرح های  اجرایی)

ب:ایجاد نظام سلسله مراتبی در تصمیم سازی، تصمیم گیری و اجرا

پ:تلفیق اهداف کالبدی طرح های شهری با اهداف اقتصادی و اجتماعی

ت:تلفیق عوامل برنامه ریزی با عوامل اجرایی و مشارکت عمومی

ث:تاکید بر انعطاف پذیری، پویایی و اصلاح پذیری طرح های توسعه شهری

بنابر این تغییر در شرح خدمات طرحهای توسعه شهری از الگوی سنتی به ساختاری راهبردی در برخی موارد و نیز آوردن طرح های ساختاری – راهبردی بصورت موردی و یا مکمل طرحهای سنتی (همچناکه در کشور این امر در ابتدای انجام است) نمی تواند به این معنا باشد که طرحهای یاد شده در کشور قابلیت اجرا دارند زیرا یکی از ویژگیهای اصلی الگوی ساختاری راهبردی تقسیم وظائف برنامه ریزی و مدیریت شهری میان سطوح مختلف مدیریت تصمیم گیری دررده های ملی منطقه ای و محلی می باشد ایجاد نظام سلسله مراتبی در تصمیم سازی تصمیم گیری و اجرا نیز از شرطهای اصلی اجرای موفق طرحهای مورد اشاره محسوب می شود.

نظام برنامه ریزی ایران و یا بعبارتی جایگاه برنامه ریزی شهری در این نظام به گونه ای فراهم نیست تا این ویژگی اساسی قابلیت اجرا داشته باشد و تا زمانی که نظام برنامه ریزی نتواند خود را با این ویژگیها انطباق دهد مسئله مطرح شده که همان عدم تحقق اهداف طرحهای توسعه شهری است به قوت خود باقی خواهد ماند.

در نگرش سیستمی به برنامه ریزی که آنرا برنامه ریزی فرایندی نیز می نامند

بر برنامه ریزی علمی تاکید گردید لذا تنها به علمی برنامه ریزی اطلاق می شود که بر پایه میانی نظری استوار بوده و ازویژگی های لازم بر خوردار باشد از اینرو نظریه های برنامه ریزی سعی بر بیان ویژگیهای برنامه ریزی علمی نمودند به عنوان مثال گروه تحقیق مرکز مطالعات محیطی در سال 1973 برنامه ریزی را فرایندی تعریف می کند که از ویژگی هایی نظیر توانایی در پیش بینی تغییر و تحولات آینده  توانایی در تحلیل مسائل حال وآینده  جامعه جهت گیری در راستای دستیابی به آرمانها وایده آلهای جامعه توانایی در ارزیابی اقدامات بازتاب برنامه ها برخورداری از ظرفیت لازم برای نو آوری شفاف بودن در اهداف سیاستها پاسخگو بودن به نتایج و بازتابهای برنامه ایفای نقش ارتباطی برای مرتبط نمودن اجرای نظام برنامه ریزی موثر بودن در ایجاد تغییرات لازم و انعطاف پذیری کافی برای انطباق برنامه با شرایط غیر قابل پیش بینی برخوردار باشد

در میان ویژگیهای فوق دو ویژگی فرایند بر نامه ریزی مورد توجه اکثر برنامه ریزان بود

 این د وویژگی  عبارتند از استمرار  در برنامه ریزی و انعطاف پذیری برنامه در جهت انطباق با شرایط غیر قابل پیش بینی و فرضیات برنامه نظریه پردازان نگرش سیستمی معتقد بودند که استمرار در برنامه ریزی از طریق ایجاد ارتباط متقابل میان نظام برنامه ریزی و جامعه حاصل می گردد. این بدین معنی است که همانگونه  که رسالت نظام برنامه ریزی ایجاد  تغییرات لازم و اصلاح جامعه می باشد خود این نظام نیز بایستی از روند تحولات جامعه متاثر گردیده و منتاسب با نیازهای جامعه متحول شود این ارتباط متقابل از طریق ایجاد  مرحله باز خورد در فرایند  برنامه ریزی بصورت مسیری دایره ای شکل استمرار را در برنامه ریزی فراهم نماید

دومین ویزگی برنامه ریزی سیستمی  که  به موفقیت برنامه ها در اجرا و دستیابی به اهداف برنامه مربوط می شود و جود درجه ای از انعطاف پذیری برنامه  در حین اجرا  متناسب با شرط غیر غابل پیش بینی وفرضیات برنامه ها است انعطاف پذیری در برنامه ریزی به محتوای برنامه ها مربوط نمی شود بلکه این ویژگی از طریق سازماندهی نظام برنامه ریزی حاصل می گردد زیرا نظام  برنامه ریزی نه تنها در تنظیم و اصلاح مستمر  ساختار برنامه ها نقش موثری را می توان  ایفا نماید بلکه با سازماندهی ساختار تشکیلاتی و تعریف و تقسیم شرح وظایف امکان ارزیابی مستمر شرایط و اصلاح برنامه ها فراهم می اورد

همانگونه که عنوان گردید تمامی ویزگی های اصلی طرحهای ساختاری راهبردی به ساختار نظام برنامه ریزی کشور مرتبط می شود طبق تعریفی که فالودی ار انعطاف پذیری (از ویزگی اصلی طرح های ساختاری – راهبردی)ارائه می دهد انعطاف پذیری به محتوای برنامه ها محدود نشده وبه سازماندهی نظام برنامه ریزی نیاز دارد بنا بر تغییر در شرح خدمات طرحها که انعطاف پذیری نیز بگونه ای در آن دیده شده است به تنهایی راهگشا نخواهد بود

ویژگی های برنامه ریزی جامع (جوهری) که در ایران مورد استفاده قرار می گیرد بدین قرار است:

الف:خصلتی آمرانه و دستوری دارد وبه گسترش بروکراسی می انجامد

ب:برنامه ریزان و نیز مردم نقش موثری در نصمیم گیری و تصمیم سازی ندارند.

پ:بیشتر جنبه کالبدی و اقتصادی دارد و امکانات تغییر و اصلاح در آن محدود می باشد

ت:جنبه کامل تفصیلی و قطعی دارد و امکانات تغییر و اصلاح در آن محدود می باشد

ث:بیشتر جنبه آرمانی و انتزاعی دارد و امکانات اجراعی منطبق نمی باشد

این در حالی است که نگرش سیستمی و برنامه ریزی فرایندی بر ارتباط متقابل نظام برنامه ریزی و جامعه تاکید داشته و در این راستا نظام برنامه ریزی همراه با تحولات اجتماعی تغییر می یابد.

با برسی نظام برنامه ریزی در ایران مشخص می شود که نظام یاد شده فاقد دو ویژگی برنامه ریزی علمی استمرار و انعطاف پذیرمی باشد زیرا نظام برنامه ریزی ایران با تحولات جامعه ارتباط متقابل نداشته (استمرار)و استفاده و اصرار بر برنامه ریزی نگرش بخشی (انعطاف پذیری) نیز در این راستا صورت نمی پذیرد.

بنا بر این به دلائل ذکر شده علت اصلی عدم تحقق اهداف طرحهای توسعه شهری در ایران به ساختار نظام برنامه ریزی کشور مربوط می شود و می بایست ساختار نظام برنامه ریزی شهری با رعایت شرایط خاص جامعه ایران می تواند به سازماندهی نظام برنامه ریزی کشور شایانی نماید که این خود نیازمند بحث و برسی دیگری می باشد.

منابع:

1-وزارت مسکن و شهرسازی(1379) خبرنامه شورای عالی شهر سازی ومعماری ایران شماره پنجم . زمستان

2- پاکشیر ، عبدالرضا(1382) مشکلات برنامه ریزی شهر در ایران از دیدگاه توسعه پایدار شهری، همایش مسائل شهرسازی ایران ، مجموعه مقالاتجلد 3 ، نظام برنامه ریزی دانشکده هنر و معماری دانشگاه شیراز

3-مهندسین مشاور زیستا(1372   9  طرح ارزیابی طرح های شهری ایران ) استنتاج از بررسی طرح های شهری سازمان برنامه بودجه

4-رهنمایی محمد تقی و شاه حسینی،پروانه(1383)فرایند برنامه ریزی شهری ایران انتشارات سمت

5- مهد یزاده، جواد(1382)برنامه ریزی راهبردی  توسعه شهری (تجربیات اخیر جهانی و جایگاه آن در ایران)وزارت مسکن و شهرسازی ،معاونت معماری و شهرسازی، مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران

6-اردشیر ی، مهیار(1382)تنگاناهای ساختاری در نظام برنامه ریزی ایران ، همایش مسائل شهر سازی ایران ، مجموعه مقالات جلد3 ، نظام برنامه ریزی دانشکده هنر و معماری دانشگاه شیراز.

faludi andreas(1973).planning theory. The urban and regional

planning series London great brit



پژوهشگر : سحر عصار


مطالب مشابه :


ارتباط نظام برنامه ريزي ايران با عدم تحقق اهداف طرحهاي توسعه شهري

شیوه طرح های ساختاری اجرایی تعریف شده است سنتی به ساختاری راهبردی در




طرح جامع تحول بخشی در معاونت پرورشی و تربیت بدنی

منظور و تعریف شما از سند راهبردی بر اساس این طرح ، ما سند راهبردی ، نمودار ساختاری و




ساختار شهر قم

خلاصه گزارش طرح ساختاریراهبردی تواند ساختار فضای تعریف شده فوق را تحت تأثیر




مکتب جغرافیای ساختاری

تعریف ومفهوم ساختار: در دهه های 1950و1960،کارکردگرایی ساختاری به پژوهشکده مطالعات راهبردی




راهبرد توسعه شهری(CDS) بخش دوم

ی شهری محقق خواهد شد ،تعریف یک چشم در حالی که طرح های ساختاری راهبردی




علل ناکارآمدی طرحهای توسعه شهری(هادی – جامع-تفصیلی)مورد شهر بومهن

نفر که به نوعی تعریف کننده ظرفیت در چارچوب طرح ساختاری- راهبردی که الگوی کلی




فساد اداری: از جرمی سازمانی تا معضلی ساختاری (2)

از جرمی سازمانی تا معضلی ساختاری (2) رویکرد دوم تعریف بوروکراسی حالا طرح سؤال




تعریف و هدف گذاری اتاق فکر

تعریف و هدف تولید کند ایجاد ساختاری است بنام اتاق راهبردی کانون تمرکزی عرضه




برچسب :