غزلی از زیب النسا و یادی

 زیب النسا مخفی
از شعله های آه ، مرا خانه روشن است
روشن مکن چراغ که کاشانه روشن است

نازم به فیض باده که شبهای تیره دل
دلها ز عکس ساغر و پیمانه روشن است

خواهی چراغ باشد و خواهی نه، در چمن
گلها ز عکس نرگس مستانه روشن است

افشای راز من مکن ای اشک! زینهار
دردم به پیش محرم و بیگانه روشن است

تا آفتاب حسن به عالم طلوع کرد
مخفی چراغ عاقل و دیوانه روشن است


شاهزاده- شاعرِ شیعه ی شوریده ی هندیرانی زینب النسا بیگم، متخلص به «مخفی» بانویی است که پرچم «شعر زنان و زنان شاعر» را _هرچند مخفیانه_ در سرزمین شلوغ سبک هندی تا هنوز بالا نگاه داشته است.

نوشتم «هندیرانی» چون مادرش «دلرس بانو» ایرانی بود و پدرش «اورنگ زیب عالمگیر» پادشاه سلسله ی گورکانیان هند. و البته که خود بسیار دوستدار سرزمین مادری.

به جز شاعری، او را به خط خوش و تسلطش بر هنر خوشنویسی نیز می شناسند، و همچنین به رندی ها و حاضر جوابی هایش. از قضا در کتاب های درسی ما نیز یکی از این حاضر جوابی نقل شده است در پاسخ پدر. که من به گونه ای دیگر و با روایتی ناشنیده تر (به نقل از مقدمه ی دیوان زیب النسا چاپ ایران، و به نقل از دیوان مخفی چاپ هندوستان) چنینش دیدم:

روزی ندیمه ای برای او (زیب النساء) آیینه ی نفیسی می آورد. آینه بر زمین می افتد و می شکند. ندیمه هراسان نزد زیب النساء می آید و هنگامی که شاهزاده خانم سبب ناراحتیش را جویا می شود می گوید:

«از قضا آیینه ی چینی شکست»

و زیب النساء بی تأمل پاسخ می دهد:

«خوب شد اسباب خودبینی شکست»

و یا اینکه نقل شده است شاعر بزرگ و نام آور سبک هندی، جناب کلیم کاشانی از پس پرده برای زیب النسا این بیت را می خواند:

«ز شرم آب شدم، آب را شکستن نیست
به حیرتم که مرا روزگار چون بشکست؟»

زیب النساء بی درنگ پاسخ می دهد:

«یخ بست و شکست!»

شعر دیگری هم که احتمال دارد از او در کتاب های درسی دیده باشید این قطعه است که بیت دومش شاید معروف ترین بیت سروده ی اوست:

بلبل از گل بگذرد چون در چمن بیند مرا
بت پرستی کی کند، گر برهمن بیند مرا

در سخن مخفی شدم مانند بو در برگ گل
هر که دارد میل دیدن، در سخن بیند مرا


(یا: هرکه خواهد دیدنم، گو در سخن بیند مرا)


تمام عمر زیب النسا به شعر و هنر و جمع آوری کتاب و کتابخانه داری و حمایت از اهالی فرهنگ و هنر آن دوران گذشت. و مانند تمام بزرگ زنان شاعر تاریخ ادبیات همرنگ رنج و همسایه ی سیاهی. او حتی ازدواج هم نکرد. زنده یاد دکتر محمد معین نوشته است : «زیب‌النسا به دلیل مناعت طبع تا پایان عمر به ازدواج تن در نداد»، و پیش از او صاحب تذکره ی گل رعنا گفته بود «به اقتضای غیرت، تزوج اختیار نفرموده»، زنده یاد دکتر مهیندخت صدیقیان ذیل این سخن به طعنه نوشته است: «اما معلوم نیست به اقتضای غیرت خود یا به مقتضای غیرت پدر و برادر»! به جز اینها نظرات دیگری را هم دیده ام. و البته در دیوان خودش بیتی هست که هم می تواند تفسیر عرفانی شود هم تفسیر ازدواجی! :

«ره عشق است ای مخفی! مجرد بایدت رفتن
که گر عیسی بود همدم رفاقت را نمی شاید»

حالا این مباحث کمی حاشیه ای و ژورنالیستی است. مهم این است که او شاعر بوده و شاعر خوبی بوده است. حتی در دورانی که «زن» و «شاعری» به سختی با هم جمع می شدند و اصلا اجازه داشتند جمع بشوند (البته این حرف ها هم خالی از ژست های ژورنالیستی نیستند!). دلیل نگارش این یادداشت کوتاه هم فقط این بود که امشب که دیوانش را باز کردم و مطلع غزل «از شعله های آه...» را خواندم خیلی خوشم آمد و گفتم حیف است این مطلع درخشان را برایتان باز نگویم. شاید در فرصت های بعد چند شعر دیگر هم از او اینجا نوشتم. مخصوصا شعرهایی که مصداق توصیفم از «شیعه» و «شوریده» بودن اوست. تا آن وقت و بخت را بازیابم این مطلع، که در مقاله ای از او دیده بودم ولی در دیوانش نیافتم و بسیار هم زیباست تقدیم شما:

السلام ای بعد ما آیندگان رفتنی!
بر شما خوش باد ناخوشهای دنیای دنی


بعد نوشت: غزل زیبای دیگری از زیب النسا


مطالب مشابه :


دکتر محمد معین

دکتر محمد معین. دكتر محمد معين‌ در نهم‌ ارديبهشت‌ ماه‌ 1297 ه.ش‌ در خانواده ( توکلی عزیزم)




پاسخ های دکتر توکلی به سوالات کنکوری ها

جواب از دکتر توکلی: * محمد رضا همتی تواند در مهلتی که سازمان سنجش معین کرده به نماینده




غزلی از زیب النسا و یادی

زنده یاد دکتر محمد معین نفرموده»، زنده یاد دکتر مهیندخت توکلی (4) سید محمد




حقوق

دکتر سید محمد عقود معین در ترجمه لمعه. دکتر سید محمد دکتر احمد توکلی:




در ستایش فیلسوف

نبودم حتی خودم هم نمی شناختمش_ دکتر محمد توکلی (4) سید محمد عباسیه معین الدین




برنامه بیست و نهمین همایش سالیانه انجمن علمی روانپزشکان ایران

دکتر محمد صنعتی، دکتر سامان توکلی، دکتر ایران دکتر مهدیه معین، دکتر محسن حافظی




مهندس معین فر، استاد خرسند و مهندس امیرانتظام-همایش صد سالگی بازرگان«دی 86-حسینیه ارشاد»

مهندس معین فر، استاد خرسند و استاد از نگاه دکتر محمد گلایه های ماهداد توکلی تهیه




اسامی تمامی اعضاء دولت از اول انقلاب تا الآن

دکتر محمد تقی بانکی وزیر احمد توکلی وزیر وزارت فرهنگ و آموزش عالی دکتر مصطفی معین




اوج فساد در دستگاه دولت /بگم بگم ها ادامه دارد: رحیمی معاون اول احمدی نژاد پته توکلی را به آب میدهد.

رحیمی معاون اول احمدی نژاد پته توکلی توکلی، رفتر محمد رضا آقای دکتر معین




برچسب :