کلیم الله توحدی پژوهشگر کرد شمال خراسان
در دي ماه 1320 خورشيدي. منزل شيخ اسدالله يك مجمع فرهنگي مذهبي-ملي مردم منطقه اعم از كرد و ترك بود كه به طور موروثي از نياكانش به اوراث رسيده بود.در دوران كودكي و نوجواني از مصاحبهها و گفتوگوهاي جاري در اين مجمع به طور فوقالعادهاي بهرهمند گشتم و روز به روز بيشتر علاقهمند ميشدم.كتابهاي چيده شده در تاقهاي اتاق كه همگي قطور و بزرگ و چاپ سنگي و مذهبي و عرفاني بودند بيش از هر چيز توجه من را به خود جلب مينمودند و آرزومند بودم روزي بتوانم همه آنها را بخوانم و بدانم كه در آنها چه چيزهايي نوشته شده است. در صورتي كه پدرم در هر فرصتي كه آنها را ميگشود براي جمع خانواده خود و يا ديگران ميخواند و تعريف و تفسير ميكرد.لذا من پيش از رفتن به مدرسه به طور شفاهي از اين مصاحبهها و گفتوگوها و آنچه را كه در كانونهاي يازدهگانه فرهنگي و هنري اوغاز ميگذشت استفاده مينمودم كه در كتاب (درخت چهل دستان يا 21 افسانه كردي خراسان) به باروري اين كانونها اشاره كردهام. در مهرماه 1327 پا به دبستان رودكي اوغاز گذاشتم و كلاس ابتدايي را با موفقيت در خرداد 1335 به پايان رسانيدم. به دليل فقر مادي پدرم نتوانستم راهي قوچان شوم و در دبيرستان ادامه تحصيل دهم. لذا براي كمك به هزينه خانوادهام دنبال چوپاني و گوسفندداري رفتم و در اين مسير قشلاق و ييلاق بود كه با فرهنگ بسيار گسترده ايلاق و عشاير گلهداران كرمانج در روستاييان مسير كوچ و همچنين با فرهنگ و هنر تركمانان در بخش مراده تپه در استان مازندران آن زمان آشنا شدم و از اين نقل و انتقالات و برخورد با فرهنگهاي گوناگون تجربيات و نوشتههاي فراوان اندوختم كه بعدا پايه اصلي كارهاي تحقيقاتي من شدند.از زندگي كوچنشيني آنچه را كه در جستوجويش بودم نمييافتم. سرانجام در شهريور 1342 به خدمت سربازي رفتم و دو سال سربازي را در لشكر پياده گرگان پشت سر گذاشتم براي نخستين بار توانستم شعر و موسيقي و هنر كرمانجي را وارد عرصه لشكر گرگان نمايم كه بيشتر افسران و درجهداران آن يا از كردهاي كرمانشاه و سردشت و اشنويه بودند يا از كردهاي خراسان. اشعار من در راديو لشكر و نيز در ماهنامه ارتش آن زمان پخش و منتشر شدند و من به عنوان سرباز نمونه لشر از دست تيمسار كريم عباسي قرهباغي فرمانده لشكر به دريافت بازوبند ويژه مفتخر شدم و با برخي از افسران برنامه شعر و شاعره و مقالهنويسي داشتيم. سربازيم در شهريور 1344 به پايان رسيد و به ناچار براي ادامه تحصيل استخدام در اداره پليس آن زمان را برگزيدم و براي طي دوره آموزشگاه پليس عازم تهران شدم و شاگرد اولي اين دوره در دانشگاه افسري پليس در تهران گرديدم.در دي ماه همان سال 1344 به خراسان برگشتم و در شهرباني قوچان مشغول خدمت شدم و توانستم با خريد كتاب و درس خواندن در امتحانات متفرقه شركت جويم و در تابستان 1350 به اخذ مدرك ديپلم نايل گردم و در كنكور سراسري دانشگاه پليس پذيرفته شوم. در شهريور ماه وارد دانشكده افسري شدم و پس از چندي خدمت در آنجا به علت تاثيرپذيري كه از دانشگاه تهران يافته بودم از دانشگاه پليس استعفا دادم و سال بعد در كنكور سراسري در دانشگاه مشهد، دانشكده الهيات و معارف اسلامي پذيرفته شدم و به كارهاي فرهنگي پرداختم. اشعار و مقالات مرا روزنامههاي خراسان و آفتاب شرق كه در مشهد منتشر شدند و نيز در ويژهنامههاي دانشگاه مشهد چاپ شد، بر معروفيت و محبوبيت من افزودند. مصاحبه با خردمندان و اساتيد زبده دانشگاه روحيهام را متحول ساخت و نخستين كتاب خود را كه تحت عنوان «حركت تاريخي كرد به خراسان» به تاليف درآوردم. تحقيق در تاريخ و معارف اسلامي و امور اجتماعي و ادبيات و موسيقي و هنر از جمله كارهاي من بودند. با راديو و تلويزيون خراسان ارتباط برقرار كردم و به انتشار نظريههاي فرهنگي و هنري خود پرداختم.
تاكنون چه كتابهايي منتشر كردهايد؟
1-حركت تاريخي كرد به خراسان در دفاع از استقلال ايران در سال 1359 اين كتاب در سال 1383 توسط هنرمند خوش ذوق سنندجي جناب آقاي سيدعرفان برزنجي به زبان كردي ترجمه و به چاپ رسيده است. لازم به ذكر است كه اين اثر در 8 جلد تنظيم گرديده كه جلد 1 تا 5 آن به چاپ رسيده و جلد 6 تا 8 آن زير چاپ است.
2-ديوان عرفاني جعفر قلي رنگلي ملك شعراي كرمانج.
3-ترانههاي كرمانجي با ترجمه فارسي.
4-درخت چهل دستان افسانه كرديهاي خراسان با ترجمه فارسي.
5-اسفراين ديروز و امروز.
6-نادرشاه و...
و همچنين آثار زير را در دست چاپ دارم.
تاريخ ايل هزاره به تاريخ موسيقي ايران در دو جلد، ادبيات و عشاير و فردشناسي خراسان، ضربالمثل در شمال خراسان تركي، كردي و فارسي، پوشاك و صنايع دستي و زيورآلات كرد و تركمن، فرهنگ عام شمال خراسان، تاريخ ادبيات كرمانج خراسان، فرهنگ كرمانج كليه كردي و فارسي، ترانهها و آوازهاي كرمانجي، دستور زبان كرمانجي، كردي فارسي و...
استاد ادامه تحصيل شما در دانشگاه به كجا رسيد؟
در خرداد 1355 از دانشگاه مشهد فارغالتحصيل شدم و سپس در كنكور به عنوان فرد برگزيده به رياست فرهنگ و هنر شهرستان سرخس برگزيده شده و راهي اين شهر مرزي و تاريخي ايران شدم و در آنجا به اداره فرهنگ و هنر سرو و صورت ويژهاي دادم كه به زودي مورد توجه مديركل فرهنگ و هنر خراسان و وزير فرهنگ و هنر وقت قرار گرفتم كه وزير دستور داد او را به عنوان كاردار فرهنگي ايران به فرانسه بفرستند كارها در حال انجام بود كه انقلاب 1357 ايران روي داد و همه چيز تحت تاثير جمهوري اسلامي ايران قرار گرفت و كتاب حركت تاريخي كرد به خراسان كه در تهران وزارت فرهنگ و هنر عهدهدار چاپ آن شده بود به من برگردانده شد.
گويا بعدها مشكلاتي براي شما پيش آمد چرا؟
در جهت كارهاي تحقيقاتي كه به روستاها ميرفتم در شهريور 1358 براثر واژگوني اتومبيلم به دره افتادم و فرزندم ابوالفضل را از دست دادم و صدمه شديد روحي خوردم. در چنين بحراني از سرخس به مشهد منتقل شدم و رئيس بزرگترين كتابخانه عمومي خراسان شدم كه آرم آن به كتابخانه عمومي دكتر شريعتي مشهد تغيير يافته بود.
در مورد نحوه تاليف كتاب حركت تاريخي كرد به خراسان بيشتر توضيح دهيد.
تا پايان سال 1358 توانستم با تمام بدبختيها جلد اول كتاب حركت تاريخي كرد به خراسان را به چاپ برسانم كه خطري بسيار عظيم براي تهديد زندگي و خانواده و شغل من بود. اين كتاب در فروردين 1359 وارد بازار شد و خيلي سروصدا راه انداخت و توجهها را به خود جلب كرد و دوست و دشمن فراواني برايم تراشيد.
در مورد فعاليتهاي ايام كتابخانه صحبت كنيد.
با بهره گيري از كتب و مجلات كتابخانه معتبر و قديمي دكتر شريعتي و كتابخانه هاي دانشگاه مشهد و كتابخانه عظيم آستان قدس رضوي به شدت و مداوم به نوشتن كتابها و مقالات خود پرداختم و به چندين سمينار فرهنگي به تهران، شيراز، كردستان، مهاباد، كرمانشاه و ايلام دعوت شدم. متاسفانه به دليل فقر مالي نتوانسته ام تمام زحمات و كارهاي گذشته خود انتشار دهم .
در مورد بازنشستگي خود صحبت فرماييد؟
تا سال 1373 خورشيدي بدين گونه به خدمت و كار خود ادامه دادم و سر انجام پس از 33 سال خدمت در اسفند همين سال باز نشسته شدم . چون حقوق باز نشستگي كفاف زندگي ام را نمي داد . لذا به برخي كارها روي آوردم كه باعث اتلاف وقت من شدند . ادامه كارهايم حساسيت برخي از نيرو ها را بر انگيخت كه منجر به دو سال زندان و عقب افتادن از مسير فرهنگي خود شدم و پس از آزادي از زندان هم ناچار با فقر مالي شديد تري همان رويه را ادامه دادم . مختصر كمك هزينه اي از باغ كوچكي كه ايجاد كرده بودم برايم مفيد واقع نشد و باز با قرض و دين و هزاران بدبختي كه گفتنش موجب دردسر خواهد شد به كار خود ادامه دادم .تا كنون قريب يكصد مقاله و مصاحبه در مطبوعات و راديو و تلويزيون داخلي و خارجي منتشر ساخته ام و 15 جلد كتاب چاپ و منتشر نمودهام.
گويا شما با موسيقي نيز آشنايي داريد در اين راستا چه كار كرديد ؟
از سال 1349 با ضبط و جمع آوري موسيقي هاي محلي از اساتيد محلي قديم حدود 120 ساعت موسيقي ريلي و كاستي را طبقه بندي كرده ام كه در نوع خود بسيار ارزشمند است . همكاري من با اساتيد برجسته موسيقي كشور از جمله آقايان: محمد رضا درويشي، هوشنگ جاويد، جهانگير نصري اشرفي، محمد نورريزان اردلان، رسولي، گلستان، صدري و ديگران صميمانه و صادقانه بوده است و متقابلا" از سوي مسؤلين فرهنگي هنري كشور چه در حوزه هنري و چه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مورد تقدير قرار گرفته و عضو پيوسته خانه موسيقي ايران هستم.
منبع:هاوار شماره ۱۳و۱۴
http://kormanjkhorasan.persianblog.ir/
مطالب مشابه :
باز تابي از كنگره ي عارف و عالم نامدار كرد ملا ابوبكر مصنف چور
6- ارائه دو اثر نفيس ار مصنف چور توسط دكتر نادر كريميان و همچنين آوردن توسط دكت صباح برزنجي.
تلاش مجدد براي تأسيس دانشگاه
نقده - دكتر برزنجي. براي شروع به كار پيشنهاد نگارنده اين بود كه بر پايهی خودياري مردم
لیست تمامی نامزدهای عضویت در هیات اجرایی
دكتر رستگارنيا- دكتر رسولي- دكتر نجف پور سعيد عبدالقادر برزنجي
آذربایجان غربی در گذر زمان
، ملا معروف كوكه اي ، ملا صالح ملقب به حريق، حاج سيدمحمدامين برزنجي دكتر محمد
زمينشناسي ايران
در سال 1370 به همت جناب آقاي دكتر علي درويشزاده نخستين كتاب زمين اشنايدر و برزنجي
کلیم الله توحدی پژوهشگر کرد شمال خراسان
اين كتاب در سال 1383 توسط هنرمند خوش ذوق سنندجي جناب آقاي سيدعرفان برزنجي دكتر شريعتي
مصاحبه با استاد کلیم الله توحدی کانیمال پژوهشگر کرمانج شمال خراسان
اين كتاب در سال 1383 توسط هنرمند خوش ذوق سنندجي جناب آقاي سيدعرفان برزنجي دكتر شريعتي
کلیم ا.... توحدی پژوهشگر کرد شمال خراسان
اين كتاب در سال 1383 توسط هنرمند خوش ذوق سنندجي جناب آقاي سيدعرفان برزنجي دكتر شريعتي و
برچسب :
دكتر برزنجي