بررسی وضعیت پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی در دروس ریاضی وشناسایی راه های ارتقای کیفیت آن

مقدمه

در جامعه‌ی کنونی خوب زیستن نیازمند توانایی‌های انتخاب‌گری،استدلال، تصمیم‌گیری وحل مسئله است. آموزش و پرورش رسالتی بزرگ در ایجاد چنین توانایی‌هایی دارد. از دیدگاه برنامه‌ریزان، ریاضیات یکی از مواد درسی است که آموزش و فراگیری آن در جهت انجام دادن چنین رسالتی،ضروری است پرورش قدرت تفکروخلاقیت حداقل انتظاری است که از آموزش ریاضی مدنظر است.

هدف اساسی هر نظام آموزشی این است که مهارت‌های لازم را به افراد ارائه کند تا بتوانند به عنوان عضوی مفید نقش مؤثری در جامعه ایفا کنند. با توجه به ویژگی‌های جامعه‌ی امروز ریاضیات در ارائه این مهارت‌ها سهم بسزایی دارد چرا که ریاضیات با مشاهده،بخش محاسبه، تحلیل،استنباط،قیاس،اثبات و پیش‌بینی سروکار دارد و به عنوان یک نظام ارتباطی به ما کمک میکند تا فهم دقیق و درستی از اطلاعات الگوها و استدلال به دست آوریم.

ریاضیات به عنوان یک درس اصلی است که داشتن درک درست از آن در آینده ی تحصیلی دانش آموزان و طبعاً پیشرفت علمی کشور نقش مهمی دارد . همچنین شامل کلیه ارتباطات ریاضی با زندگی روزمرّه ، سایر علوم و کاربردهایی در زندگی علمی آینده ی دانش آموزاست.

باتوجه به اهميت درس رياضيات درهرنظام آموزشي به خصوص دوره ابتدايي،لازم است همواره مولفه هاي مرتبط با آن درفرابند تحليل وارزيابي قرارگيردتاتاضمن اصلاح كاستي ها، زمينه مطلوب جهت تحقق اهداف آن فراهم شودوطرح پژوهشي كنوني نيزدراين راستا طراحي گرديده است.

بيان مساله

نتايج حاصل ازمطالعات بين المللي رياضيات وتكرارآن توسط انجمن بين المللي ارزشيابي پيشرفت تحصيلي نشان مي دهد كه عملكرددانش آموزان ايراني نسبت به عملكرددانش آموزان سايركشورهاي جهاني بسيار ضعيف بوده وبامتوسط جهاني فاصله دارد.مقايسه همين امردربين استان هاي مختلف كشوردربرگيرنده اين امراست كه سطح نمرات دانش آموزان ابتدايي استان آذربايجان شرقي براساس رتبه كشوري درجايگاه 22مي باشد(محمداسماعيل،1385).

بررسي هاي انجام يافته روشن مي سازدكه باتوجه به اهداف تعيين شده درارتباط بادرس رياضي درمدارس ابتدايي استان ،عملكردهاي حاصل از وضعيت موردانتظارفاصله داشته ودربرخي مواردعليرغم طي يا قبولي پايه تحصيلي توسط دانش آموزان ، افت قابل محسوسي درعملكردتحصيلي آن ها مشاهده مي گردد(حسيني رامشه،1384)ويا مطالعه ديگري تاكيد مي كند كه دربسياري ازموارد دانش آموزان رياضي را خوب درك نمي كنند ويا نمي توانند با آن ارتباط لازم را برقرار كنند(غلام آزاد،1388).

نتيجه پژوهش دگري روشن مي سازد كه عده قابل توحهي ازدانش آموزان ابتدايي دوره راهنمايي به اهداف آموزشي دروس رياضي دوره ابتدايي دست نيافته اندوهمچنين افت تحصيلي دانش آموزان راهنمايي ومتوسطه در درس رياضي بيشتر ريشه دردوره ابتداي داشته است(بهرنگي،1380).

حسيني (1388) درپژوهشي در ارتباط با مسائل ومشكلات موجود دريادگيري درس رياضي درمدارس ابتدايي

اذعان مي دارد كه وجود عواملي مانند ارزشيابي توصيفي وحساسيت به درصدهاي قبولي ، قضاوت درمورد ميزان تحقق اهداف آموزشي درس مورد نظررا بامشكل مواجه ساخته است.چراكه عدم وجودنمره درمدارس ابتدايي وضعف در مقياس هاي اندازه گيري به خصوص لحاظ نمودن مقياس رتبه اي درارزشيابي توصيفي مشكلات جديدي را ايجاد نموده است(شيمايي،1389).

مسائل ومشكلات زماني بيشر مي گردد كه توجه به اهداف بالاي آموزشي وپرورشي در درس رياضي از قبيل مهارت هاي شناختي بالا وتفكرمنطقي وبه كارگيري آموخته ها در موقعيت هاي واقعي زندگي زياد مورد توجه قرار نمي گيرد(كرامتي،1382)

توجه به شواهد و واقعيت هاي فوق مشخص مي سازد كه فعاليت هاي انجام يافته ونتايج حاصل درزمينه درس رياضي در دوره ابتدايي نشان ازوجود برخي كاستي ها در ارتباط با روش هاي ياددهي – يادگيري و حتي محتواي كتب درسي مي باشد به طوريكه شواهد نشان مي دهد كه آشنايي كمتر آموزگاران به فنون علمي تدريس رياضي، تخصصي نبودن درس رياضي در دروه ابتدايي واستفاده كمترازوسايل كمك آموزشي در به وجود آمدن اين امر موثربوده است(مرداني،1387).

متاسفانه پژوهش های انجام شده نشان می دهند که بین ریاضیات مدرسه و ریاضیات دنیای اطراف کودکان که در زمینه های واقعی اجتماعی آموخته می شود، شکاف وجود دارد. ریاضیات دنیای اطراف کودکان، در صحنه های واقعی و برای هدف های واقعی یادگرفته می شود و ریاضیاتی طبیعی به نظر می رسد که برای بچه ها ملموس و معنادار باشد(پوليا،1380).

چمن آراء(1390) نتيجه مي گيرد كه سه بعد يا مرحله در آموزش رياضي ( مفهوم ،تكنيك و كاربرد) در مدارس ابتدايي ازيك ارتباط منطقي برخوردارنبوده است ويا عدم تسلط بيشتر آموزگاران به دانش رياضي،استفاده كمتر ازوسايل كمك آموزشي، مشاركت كمتر دانش آموزان درفرايند تدريس واستفاده ناقص ازكاربردهاي رياضي دركتاب هاي درسي سبب افزايش مشكللات مرتبط شده است(صمدي،1387).

توجه به وضعيت تحول شناختي دردانش آموزان ابتدايي ودرنظرگرفتن توانايي هاي شناختي آن ها نيز روشن مي سازد كه در اين ارتباط نيز هماهنگي بين روش هاي ياددهي – يادگيري وطراحي محتواي درسي با ساخت شناختي دانش آموزان زياد مورد تامل واقع نگرديده است وهمچنين رعايت ترتيب منطقي بين روش هاي مجسم ،نيمه مجسم ومجرد درفرايند تدريس زيادلحاظ نشده است (عباباف،1387).

دركنارعوامل فوق نقش زمينه هاي عاطفي ونگرشي رانيزبايد مورد دقت قرارداد به طوريكه شرايط آموزشگاهي دركنار ساير عوامل باعث مي گرددكه دربرخي از دانش آموزان نگرش منفي به رياضي ايجاد شده وسبب بوجودآمدن نوعي خود پنداره منفي در آن ها مي گردد(نصرتي شعار،1384))چراكه نتايج تحقيق (طالبي ،1382) مشخص ساخته كه بين خودكارامدي ونگرش مثبت به رياضي وپيشرفت تحصيلي در ان رابطه مثبت ومعني داري وجوددارد.

باتوجه به مسايل ومشكلات فوق هرچنداقداماتي مانند برگزاري كلاس هاي آموزش ضمن خدمت براي معلمان درزمينه رياضي ورورش هاي تدريس ويادگيري فعال وهمچنين تغيير درمحتواي كتاب ها انجام پذيرفته كه نمونه آخري ايجاد بيش از 300 تغيير از لحاظ محتوا،نگارش وتصوير سازي همگام با رويكرد سند ملي وزارت آموزش وپرورش بوده اما تارسيدن به وضع مطلوب فاصله دارد.لذادرپژوهش كنوني سعي براين است تادرگام اول وضعيت پيشرفت تحصيلي دانش آموزان ابتدايي دردرس رياضي براساس يك مطالعه توصيفي مشخص شده ودرگام دوم تلاش مي گرددكه شيوه هاي مطلوب براي ارتقاي عملكردتحصيلي دانش آموزان برمبناي يك مطالعه آزمايشي تحليل وشناسايي گردد.

ضرورت واهميت مساله

هدف اساسي هرنظام آموزشي اين است كه مهارت هاي ضروري زندگي رابه افرادارائه دهد تابتوانند به عنوان عضو مفيد نقش موثري درجامعه ايفا كنند.باتوجه به ويژگي هاي جامعه امروزي ،رياضيات درارائه اين مهارت ها سهم به سزايي داردچراكه رياضيات بامشاهده،محاسبه،تحليل،استنباط،قياس،اثبات وپيش بيني سروركارداردوبه عنوان يك نظام ارتباطي به فراگيران كمك مي كنند تافهم دقيق ودرستي ازاطلاعات داشته باشند(چمن آرا،1390).

مونتاگو(1992)معتقدهستندكه هدف اصلي رياضيات دردرجه اول رشدتوانايي هاي حل مساله دريادگيرندگان بوده و ابزاري براي درك وفهم پديده هاي پيراموني وبه دست آوردن توانايي تجزيه وتحليل وضعيت هاي پيچيده مي باشدودراين ميان رياضيات مدرسه اي بايد يك رياضيات تجسم يافته دربسترهاي واقعي موردتوجه قرارگيرد.اهميت توجه به دروس به خصوص رياضيات در دروه ابتدايي نشان مي دهد كه ازطريق توجه به اهداف اين درس مي توان شرايط پرورش تفكرمنطقي ومهارت هاي حل مساله را دردانش آموزان ايجاد نمودوزمينه كاربردي ساختن مفاهيم رياضي را درزندگي واقعي دانش آموزان فراهم ساخت واين اهميت از آن جا بيشترمي شودكه بين نمرات رياضي دانش آموزان ابتدايي ومقاطع بعدي به شكلي رابطه مثبت وجودداردوحتي درپژوهشي رابطه بين نمرات رياضي پنجم ابتدايي وسوم راهنمايي (64%)گزارش شده است ودراين ميان بين دختران وپسران دراين ارتباط تفاوتي مشاهده نشده است(بهرنگي،1380).

رياضيات ، علمي با مفاهيم ذهني و انتزاعي است ، يعني بسياري از مفاهيم رياضي ، تصوّراتي از اشيا هستند که ترجمان آن ها به همان صورت ذهني در دنياي واقعي ميسر نيست . انتزاعي بودن علم رياضيات امکان احساس مفاهيمش را دشوار و در نتيجه آموزش و ياد گيري آن را سخت کرده است به طوري که روش هاي آموزشي خاصي را مي طلبد . روش هاي آموزشي در ابتدا بايد حالت کاربردي داشته باشند تا دانش آموزان دوره ي ابتدايي بتوانند توانايي لازم براي درک آن ها را در خود ايجاد نمايند. با توجه به بررسي ها مي توان گفت که وابستگي شديدي بين روند هاي ياد گيري و روش هاي ياد دهي وجود دارد(كفاي،1995).

توجه به اهداف آموزشي وپرورشي تعريف شده در رياضي صرفادرارتباط با اهداف محدود مطرح نبوده چراكه علاوه برپرورش فكري،توسعه مهارت هاي علمي وتجارب وابسته به آن ها جهت استفاده درسايرعلوم وتكنولوژي موردنظرمي باشد(لطيفي كراچي،1385).

در دوره ابتدايي فراگیران نباید وادار به حفظ آن دسته از قاعده ها و مهارت های ریاضی شوند که فهم معناداری از آنها ندارند. به علاوه تاثیر حالت های عاطفی و هیجانی به ویژه اضطراب، در رفتار ریاضی نیز از این دوران آغاز می شود و در مراحل بعدی تثبیت و تقویت می شود تا جایی که به صورت عاملی مخرب در زندگی علمی فراگیران در می آید. از این رو، نوع رابطه میان معلم و دانش آموزان و این که چه ریاضیاتی باید به آنها آموخته شود و ضرورت ارتباط میان درس ریاضی با دنیای واقعی و بازی های کودکانه و تجربه های پیشین کودک در دوران قبل از دبستان، از جایگاهی مهم در آموزش ریاضی دوران ابتدائی برخوردار است و باید مورد تامل قرار گیرد(حسيني،1388).ریاضی دارای ماهیت دوگانه است یعنی در حالیکه به شدت انتزاعی است به شدت ملموس و محسوس است و این دوگانگی، آموزش ریاضی را با چالش های جدی مواجه کرده است. این محسوس و ملموس بودن شامل بسیاری چیزها از جمله نظم موجود در طبیعت و قانون مندی پدیده های مختلف است(عريضي وهمكاران،1384).

نیاز به ریاضی یک نیاز زیربنایی است و هر گونه عمل منطقی و حساب شده و برنامه‌ریزی شده در زندگی محتاج داشتن مهارت‌های اصلی ریاضی مانند تجزیه و تحلیل، درک روابط منطقی بین مفاهیم و وقایع و پیش‌بینی نتایج احتمالی است. جنبه دیگری از ریاضی نیازمند آزادی اندیشه و رهایی از قید زمان و مکان است، زیرا در بسیاری از موارد ،مطالعات در خارج از فضای سه بعدی و در فضا‌های آفریده شده ریاضی‌دان صورت می‌گیرد. اگرچه نهایتا ریاضیدان وابسته به مفاهیم و تصوراتی است که ریشه در مفاهیم پیرامونی دارد(پوليا،1380).

پیچیدگی عمل تفکر و یادگیری انسان و طبیعت نسبتاً دشوار و مجرد مقولات ریاضی ایجاب می کند همه کسانی که به نحوی با موضوع آموزش در ریاضیات و حرفه معلمی در هر مقطعی(به ویژه مقطع ابتدائی) سروکار دارند، لااقل باید با مقدمات و مبانی دانش" آموزش ریاضی" آشنا شوند. بسیارند فارغ التحصیلان دانشگاهی دوره های کارشناسی و بالاتر رشته های ریاضی که به رغم دانش نسبتاً خوب ریاضی شان، قادر به اداره مطلوب کلاس درس و موفق در امر یاددهی ریاضیات نیستند و با آزمون و خطا تجربه لازم را به دست می آورند. در واقع باید گفت که " ریاضی" دانستن و برخورداری از دانش ریاضی یک مقوله است در حالیکه" آموزش و یاددهی" ریاضیات مقوله ای دیگر، هرچند که این دو مقوله با یکدیگر در تعاملند(طالبي،1382).

شيوه ي آموزش براي رياضيات بخصوص در دوره ي ابتدايي بايد با کشاندن دانش آموز به راه کشف و شهود، آماده ساختن او به پژوهش ،عادت دادن او به تفکر منطقي، تشويق او به پرسشگري و جستجو گري و با خلاق ساختن ذهن او همراه باشد و از آن جا که کاربردهاي امروزي رياضيات، از چار چوب موضوع هاي درسي اين علم ( عدد و شکل هندسي ) پا فراتر گذاشته است ، مي توان مهارت هاي ذکر شده را با نمونه هاي جدي و آموزنده اي از کاربرد رياضيات تلفيق کرد و بعد آن ها را به دانش آموزان ياد داد(پوليا،1380).

از طرف دیگر، در آموزش ریاضی تاکنون بیشتر بر انتقال محتوای دانش ریاضی به دانش‌آموزان و کمتر بر عامل فراشناخت تأکید شده ‌است. در تأیید این نظر، كندي(2002) ، و کفای (1995) با اشاره به ‌اهمیت فراشناخت در آموزش ریاضی بیان می‌دارند که یک محیط خوب یادگیری باید به پنج عامل زیر توجه کند: 1. دانش موضوعی (محتوای تخصصی رشته ریاضی)، 2. راهبردهای حل مسئله، 3. راهبردهای یادگیری، 4.راهبردهای فراشناختی و 5. باورها یا نظام‌های اعتقادی مناسب یادگیری. در ادامه می‌افزایند که ‌امروزه در آموزش ریاضی بیشتر بر عامل اول و کمی هم بر عامل دوم تأکید شده، در حالی که بعد سوم تا پنجم مورد غفلت واقع شده‌است. به این ترتیب، اگر در آموزش ریاضی از عامل فراشناخت غفلت کنیم، ممکن است دانش‌آموزان به اتخاذ روشهای نامناسب یادگیری و نگرش منفی نسبت به ریاضی بپردازند و در نتیجه در یادگیری ریاضی شکست بخورند.

كلب (2009) نیز معتقد است که ‌اگر آموزش ریاضی منحصراً بر دانش پایه و راهبردهای حل مسئله تأکید کند، صرفاً بخشی از تفکر ریاضی را اجرا کرده‌ است. به باور شوانفلد در برنامه‌ آموزش ریاضی باید راهبردهای شناختی و فراشناختی، هر دو گنجانده شود.

ادامه روندموجودباعث مي گرددكه سيستم آموزش وپرورش روزبه روزبيشترازاهداف اصلي آموزش رياضي دورشده وبرحجم افت تحصيلي دررياضيات افزوده شده واين امروجودنارسايي ومشكلات رادرسال هاي بعدي افزايش خواهددادودركنارتوجه به مطالب موردنظر تامل به هزينه هاي صرف شده براي آموزش دوره ابتدايي دربرگيرنده اين واقعيت است كه دورشدن ازاهداف اصلي اين دوره ،خسارت هاي بيشماري را متوجه جامعه خواهدكردبه طوري كه كل هزينه‌هاي دولت ايران براي آموزش عمومي در طي دوره ياد شده به 20/4 درصد محصول ناخالص داخلي مي‌رسد(نصرتي شعار،1384).

توجه به اهميت مساله وضرورت توجه ودقت به آن ضرورت داردتابا يك ديدتحليلي اطلاعات عيني بيشتري جهت حل مشكلات وبهبودفرايندها جمع آوري شودودراين ميان اطلاعات حاصل ازاين طرح پژوهشي مي تواند عوامل آموزشي وپرورشي با رادرراستاي اهداف زيركمك نمايد:

1.كسب يك ديد جامع براي مسئولان وبرنامه ريزان نسبت به وضعيت موجود درارتباط با متغيرهاي موردنظر درپژوهش كنوني

2.شناسايي نقاط قوت وضعف موجوددرداخل سيستم آموزش ابتدايي جهت رفع ضعف ها وتقويت نقاط قوت توسط مسئولان ومعلمان

3.شناسايي روش هاي نوين وفعال اثرگذارتوسط معلمان براي يادگيري بهتردرس رياضيات درمدارس ابتدايي توسط دانش آموزان

4.شناسايي روش ها وتكنيك هاي اجرايي يادگيري درس رياضي توسط دانش آموزان ابتدايي

اهداف پژوهش

اهداف اصلي:

1.تعيين ميزان پيشرفت تحصيلي دانش آموزان ابتدايي استان آذربايجان شرقي شرقي دردرس رياضي

2.شناسايي روش هاي مناسب وكاربردي جهت ارتقاء كيفيت فرايندهاي ياددهي – يادگيري درس رياضي در دوره ابتدايي

اهداف اختصاصي:

1.برآوردميزان تحقق هدف هاي آموزشي درس رياضي درمدارس ابتدايي استان آذربايجان شرقي

2.تعيين ميزان تفاوت درتحقق هدف هاي آموزشي درس رياضي درمدارس ابتدايي برحسب پايه هاي مختلف تحصيلي

3. تعيين ميزان تفاوت درتحقق هدف هاي آموزشي درس رياضي درمدارس ابتدايي برحسب پايه هاي مختلف جنسيت

4. تعيين ميزان تفاوت درتحقق هدف هاي آموزشي درس رياضي درمدارس ابتدايي برحسب نواحي ومناطق استان

5.تعيين ميزان تاثيركسب مهارت هاي فراشناختي دربهبودعملكردتحصيلي دانش آموزان ابتدايي دردرس رياضي

6. تعيين ميزان تاثير استفاده ازوسايل كمك آموزشي دربهبودعملكردتحصيلي دانش آموزان ابتدايي دردرس رياضي

7. تعيين ميزان تاثير بهره گيري ازروش هاي گروهي دربهبودعملكردتحصيلي دانش آموزان ابتدايي دردرس رياضي

سئوال ها وفرضيه هاي تحقيق

سئوال هاي پژوهشي

1.پيشرفت تحصيلي دانش آموزان ابتدايي استان آذربايجان شرقي دردرس رياضي درچه سطحي مي باشد؟

2.آيا بين پيشرفت تحصيلي دانش آموزان ابتدايي استان در درس رياضي برحسب پايه هاي تحصيلي تفاوت وجوددارد؟

3.آيا بين پيشرفت تحصيلي دانش آموزان ابتدايي استان در درس رياضي برحسب جنسيت تفاوت وجوددارد؟

4.آيا بين پيشرفت تحصيلي دانش آموزان ابتدايي استان در درس رياضي برحسب نواحي ومناطق مختلف تفاوت وجوددارد؟

فرضيه هاي تحقيق

1.بين عملكردتحصيلي دانش آموزان گروه آزمايش وكنترل برحسب سطح مهارتهاي فراشناختي تفاوت ووجوددارد.

1-1. بين نوع نگرش وعلاقه دانش آموزان گروه آزمايش وكنترل به رياضي برحسب سطح مهارتهاي فراشناختي تفاوت ووجوددارد.

2-1. بين انجام مطلوب تكاليف درسي توسط دانش آموزان گروه آزمايش وكنترل برحسب سطح مهارتهاي فراشناختي تفاوت ووجوددارد.

3-1. بين يادگيري مفاهيم رياضي توسط دانش آموزان گروه آزمايش وكنترل برحسب سطح مهارتهاي فراشناختي تفاوت ووجوددارد.

4-1. بين سطح نمره دانش آموزان گروه آزمايش وكنترل دردرس رياضي برحسب سطح مهارتهاي فراشناختي تفاوت ووجوددارد.

2. بين عملكردتحصيلي دانش آموزان گروه آزمايش وكنترل برحسب ميزان استفاده از وسايل كمك آموزشي تفاوت وجوددارد.

1-2. بين تقويت نگرش وعلاقه دانش آموزان گروه آزمايش وكنترل برحسب ميزان استفاده از وسايل كمك آموزشي تفاوت وجوددارد.

2-2. بين عيني وملموس شدن مفاهيم رياضي براي دانش آموزان گروه آزمايش وكنترل برحسب ميزان استفاده از وسايل كمك آموزشي تفاوت وجوددارد.

3-2. بين بهبوديادگيري رياضي براي دانش آموزان گروه آزمايش وكنترل برحسب ميزان استفاده از وسايل كمك آموزشي تفاوت وجوددارد.

3.بين عملكردتحصيلي دانش آموزان برحسب ميزان بهره گيري ازروش هاي گروهي تفاوت ووجوددارد.

1-1. بين نوع نگرش وعلاقه دانش آموزان به رياضي برحسب ميزان بهره گيري ازروش هاي گروهي تفاوت ووجوددارد.

2-1. بين انجام مطلوب تكاليف درسي توسط دانش آموزان برحسب ميزان بهره گيري ازروش هاي گروهي تفاوت ووجوددارد.

3-1. بين يادگيري مفاهيم رياضي توسط دانش آموزان برحسب ميزان بهره گيري ازروش هاي گروهي تفاوت ووجوددارد.

4-1. بين سطح نمره دانش آموزان دردرس رياضي برحسب ميزان بهره گيري ازروش هاي گروهي تفاوت ووجوددارد.

متغيرها وتعاريف عملياتي متغيرها

1.پيشرفت تحصيلي :نمره اي كه دانش آموز درآزمون جامع نسبتا استانداردپيشرفت تحصيلي كه دربرگيرنده هدف هاي آموزشي كتاب هاي رياضي پايه هاي مختلف تحصيلي است اخذمي كند.

2.مهارت هاي فراشناختي:مهارت هاي فراشناختي مهارت هايي هستنددرزمينه زير:

1-2.ميزان دانش فرددرموردعلائق خود،نكات قوت وضعف خوددريادگيري رياضيات،آگاهي فردازعادات جاري مطالعه خود

2-2.دانش فرددرارتباط باتكليف يادگيري(نوع نظم حاكم بررياضي،تنوع دشواري مطالب كتاب رياضي،مقداركوشش لازم براي يادگيري رياضي)

3-2.دانش مربوط به روش هاي مطالعه(روش هاي مطاله اجمالي،تحليلي،تجسسي،يادداشت برداري،روش روش پس خبا)

3-2.مهارت هاي خودتنظيمي(تعيين اهداف قابل دسترس براي خود،روش هاي برنامه ريزي ومديريت زمان،انتخاب نوع روش هاي مطالعه)

4-2.مهارت هاي خودنظارتي:طراحي چك ليست جهت تنظيم وارزيابي وضعيت پيشرفت خود)

3. استفاده ازوسايل كمك آموزشي:ميزان استفاده ازوسايل كمك آموزشي:

1-3.وسايل كمك آموزشي عمومي مانند:تخته سياه:پروژكتور دييتا،كامپيوتر

2-3.وسايل كمك آموزشي تخصصي:استفاده ازاشياي واقعي(هرچيزي كه دردسترس است ازقبيل:نخود،عدس،لوبيا) وسه بعدي (ماكت،ميله ها،مكعب ها،چرتكه)وتصاويروياچارت وياتابلوهاي نمايشي

4. بهره گيري ازروش هاي گروهي:وجودفرصت براي دانش آموزان جهت همكاري باهم،صحبت كردن باهم،يادگرفتن باهم وبه صورت تعاملي(رودرو)نشستن

5. سطح نگرش وعلاقه به درس رياضي:مهم دانستن رياضي،انجام داوطلبانه تكاليف،گوش دادن فعال به رياضي دركلاس،استفاده ازكتاب هاي كمكي رياضي،مشاركت درفعاليت هاي كلاسي،صرف وقت بيشتربراي يادگيري رياضي

6. انجام مطلوب تكاليف درسي:انجام تكاليف به صورت تميز،مرتب وصحيح ونيزانجام تكاليف درسروقت

7. يادگيري مفاهيم رياضي:كسب نمره قابل قبول درپاسخگويي به سئوالات مرتبط به مفاهيم رياضي مانند:جهت ها،جمع ها،تفريق ها،ضرب ها،تقسيم ها،اشكال هندسي،نسبت ها وسايرمفاهيم موجوددركتاب هاي رياضي)

8.. عيني وملموس شدن مفاهيم رياضي:جنبه هاي عيني وقابل مشاهده مفاهيم رياضي درمحيط زندگي ماننداشكال هندسي مرتبط بامحيط يااستفاده ازچهارعمل اصلي درحل مسائل زندگي

مقياس هاي اندازه گيزي متغيرها

رديف	متغير	مقياس
1	پيشرفت تحصيلي	فاصله اي
2	مهارت هاي فراشناختي	رتبه اي
3	استفاده ازوسايل كمك آموزشي	نسبتي
4	بهره گيري ازروش هاي گروهي	رتبه اي
5	سطح نگرش وعلاقه به درس رياضي	رتبه اي
6	انجام مطلوب تكاليف درسي	رتبه اي
7	يادگيري مفاهيم رياضي	فاصله اي
8	عيني وملموس شدن مفاهيم رياضي	فاصله اي

متغيرهاي پژوهش ونقش آن ها درتحقيق

رديف	متغير	مقياس
1	پيشرفت تحصيلي	وابسته
2	مهارت هاي فراشناختي	مستقل
3	استفاده ازوسايل كمك آموزشي	مستقل
4	بهره گيري ازروش هاي گروهي	مستقل
5	سطح نگرش وعلاقه به درس رياضي	وابسته
6	انجام مطلوب تكاليف درسي	وابسته
7	يادگيري مفاهيم رياضي	وابسته
8	عيني وملموس شدن مفاهيم رياضي	وابسته

نوع تحقيق

طرح پژوهشي كنوني ازلحاظ دوبعدقابل طرح مي باشد:

1.باتوجه به جهت گيري اوليه تحقيق درارتباط بامشخص كردن وضعيت پيشرفت تحصيلي دانش آموزان ابتدايي دردرس رياضي مي توان گفت كه ازنظرهدف،كاربردي ازلحاظ چگونگي دستكاري روي متغيرها توصيفي – پيمايشي واز ديدزمان مقطعي مي باشد.

2.ازنظر شناسايي روش هاي موثرجهت ارتقاي كيفيت يادگيري رياضي وسنجش مولفه هاي اثرگذارازنوع نيمه تجربي(عدم امكان كنترل كامل متغيرها) مي باشدكه به صورت زيراجراخواهدشد:

- انتخاب دوگروه آزمايشي ودوگروه كنترل

- اجراي پيش آزمون ازعملكردتحصيلي دانش آموزان دوگروه درارتباط با اهداف آموزشي رياضيات

- اعمال متغيرهاي مستقل پژوهشي روي گروه آزمايشي

- يادگيري دانش آموزان گروه كنترل باروال عادي

- اجراي پس آزمون ومقايسه نمرات گروه آزمايش وكنترل

ابزارهاي اندازه گيري

1.استفاده ازآزمون جامع نسبتااستاندارد پيشرفت تحصيلي ازكتاب هاي رياضي پايه هاي اول تاپنجم ابتدايي جهت اندازه گيري ميزان تحقق اهداف آموزشي دروس موردنظر

2.استفاده از چك ليست مربوط به ارزيابي سطوح مختلف مهارت هاي فراشناختي دانش آموزان(فبل وبعدازارائه متغيرمستقل) بادرنظرگرفتن مولفه هاي موجوددرقسمت تعاريف عملياتي متغيرهابرحسب مقياس رتبه اي

3. استفاده از چك ليست مربوط به ميزان استفاده ازوسايل كمك آموزشي درفرايندهاي ياددهي – يادگيري درس رياضي بادرنظرگرفتن مولفه هاي موجوددرقسمت تعاريف عملياتي متغيرهابرحسب مقياس نسبتي

4. استفاده از چك ليست مربوط به استفاده فعاليت هاي گروهي درفرايندهاي ياددهي – يادگيري درس رياضي بادرنظرگرفتن مولفه هاي موجوددرقسمت تعاريف عملياتي متغيرهابرحسب مقياس رتبه اي

5. استفاده از چك ليست مربوط به سطح نگرش وعلاقه دانش آموزان نسبت به درس رياضي بادرنظرگرفتن مولفه هاي موجوددرقسمت تعاريف عملياتي متغيرهابرحسب مقياس رتبه اي

6. استفاده از چك ليست مربوط به چگونگي انجام تكاليف درسي توسط دانش آموزان در درس رياضي بادرنظرگرفتن مولفه هاي موجوددرقسمت تعاريف عملياتي متغيرهابرحسب مقياس رتبه اي

7.اجراي آزمون هاي مدادكاغذي درارتباط باميزان يادگيري مفاهيم رياضي توسط دانش آموزانب رحسب مقياس فاصله اي

شيوه هاي اخذ روايي وپايايي ابزاراندازه گيري

1.براي اخذروايي مربوط به آزمون جامع پيشرفت تحصيلي از شيوه روايي محتوايي استفاده خواهدشدبه طوريكه پس ازطراحي آزمون از ()5نفزازسرگروه هاي درسي هرپايه به منظوربراورد روايي بهره گرفته خواهدشد.ونيزجهت اخذ پايايي پس ازاجراي آزمايشي روي گروه محدود(50نفر)ازروش پايايي مصححان استفاده خواهدشد.

2.جهت بدست آوردن روايي چك ليست ها ازشيوه روايي محتوايي وروايي سازه استفاده خواهدشدطوريكه گويه هاي مطرح شده در چك ليست ها دراختياراساتيدروان شناسي تربيتي وتكنولوژي آموزشي گذاشته خواهدشدونظركارشناسي آن ها موردتوجه قرارخواهدگرفت وهمچنين به منظوراخذ پايايي چك ليست ها از شيوه بازآزمايي (اجراي مجدد) وبرآوردآلفاي كرانباخ استفاده خواهدشد.

داده هاي موردنياز

- عملكرددانش آموزان نسبت به آزمون پيشرفت تحصيلي رياضي

- نمره دانش آموزان درپيش آزمون قبل ازاجراي متغيرمستقل

- عملكرددانش آموزان نسبت به گويه هاي چك ليست ها

- -نمره دانش آموزان در پس آزمون

- تفاوت نمره دانش آموزان گروه آزمايش وگروه كنترل

جامعه آماري

جامعه آماري شامل كليه دانش آموزان ابتدايي پايه هاي مختلف تحصيلي استان آذربايجان شرقي در سال تحصيلي (91-90) مي باشد.(آمارازكارشناسي آموزش ابتدايي اداره كل گرفته شده است).

نواحي ومناطق	تعداد دانش آموز
آذرشهر	5946
اسكو	5479
اهر	10066
ايلخچي	2352
بستان آباد	6654
بناب	9789
تبريزناحيه1	23951
تبريزناحيه2	16252
تبريزناحيه3	29651
تبريزناحيه4	22710
تبريزناحيه5	21436
تركمان چاي	1587
تبريزناحيه4	22710
تيكمه داش	2059
جلفا	3836
چارايماق	3275
خاروانا	916
خداآفرين	1018
خسروشهر	3224
خواجه	2558
سراب	8343
شبستر	5399
صوفيان	2899
عجب شير	4779
كاغذكنان	389
كليبر	3316
كندوان	1606
گوگان	1665
مراغه	17923
مرند	18058
ملكان	8303
مهربان	2582
ميانه	10569
نظرگهريز	1392
ورزقان	2660
هريس	3059
هشترود	3543
هوراند	1883
عشاير	2262
جمع	274660

براي انتخاب نمونه جهت مشخص كردن وضعيت پيشرفت تحصيلي دانش آموزان دردرس رياضي با رويكرد توصيفي – پييمايشي ابتدا ازبين مناطق ونواحي ،ابتدا (50درصد)ازنواحي ومناطق مختلف به صورت تصادفي انتخاب گرديدونمونه هاي موردنظرباتوجه به حجم جامعه هاي آماري انتخاب شد:.البته لازم به ذكراست كه به منظور برآوردمنطقي حجم نمونه براي برآوردحجم نمونه بادرنظرگرفتن حداكثرمقدارواريانس (25%)وحداكثراشتباه مجازآماري (8%)وفاصله اطمينان 95% وپس ازقراردادن آن درفرمول تعديل كوكران ،نمونه آماري به منظورمطالعه عبارت خواهدبود:

نواحي ومناطق	حجم جامعه	حجم نمونه
اسكو	5479	357
بناب	9789	380
تبريزناحيه2	16252	400
تبريزناحيه4	22710	420
تبريزناحيه5	21436	416
تيكمه داش	2059	322
خداآفرين	1018	258
خسروشهر	3224	344
سراب	8343	250
صوفيان	2899	340
كليبر	3316	345
كندوان	1606	310
گوگان	1665	312
مرند	18058	410
مهربان	2582	333
هريس	3059	342
ملكان	8303	390
هشترود	3543	346
هوراند	1883	319

درضمن جهت انتخاب نمونه اصلي به صورت چندمرحله اي ازمدارس مختلف درپايه هاي مرتبط عمل خواهدشد.

درارتباط باانتخاب نمونه ،دوكلاس به عنوان گروه آزمايش ودوكلاس به عنوان گروه كنترل انتخاب خواهدشدكه قبل ازانتخاب سعي مي گرددكه اين گروه ها براساس ويژگي هاي همگن ،همتامي گردندوگروه هاي مختلف ازمدارسي انتخاب خواهدشدكه دربرگيرنده ويژگي هاي مشترك كل مدارس تبريزشوند.

پيشينه

چهارچوب ارزيابي مطالعه بين المللي تيمزدرارتباط با رياضيات دردوبعدمحتوايي(اعداد،رابطه ها،الگوها،اندازه گيري،هندسه وداده ها) وبعدشناختي(دانستن واقعيت هاوشيوه ها،مقايسه ها ،حل مسائل واستدلال)مشخص مي سازدكه عملكرددانش آموزان چهارم وپنجم دردرس رياضيات باتوجه به ابعادفوق ازحدمتوسط جهاني پايين تربوده وآذربايجان شرقي دراين زمينه دررتبه (22)قرارگرفته است .وهمچنين نتايج تحليل مسيردرمطالعات تيمز نشان مي دهد كه متغير خود پنداره رياضي دانش آموزان ايراني بر پيشرفت رياضي آن ها اثري معنادار و مستقيم و بر نگرش نسبت به رياضي اثري معكوس و معنادار داشته است. همچنين متغير وضعيت اقتصادي- اجتماعي خانواده بر خود پنداره رياضي و پيشرفت رياضي اثري معنادار و مستقيم را نشان داده است. متغير نگرش نسبت به رياضي بر پيشرفت رياضي اثري مستقيم و معنادار و نيز جنسيت بر نگرش نسبت به رياضي اثري معنادار و معكوس داشته است(محمداسماعيل،1385).

حسيني(1388)درارتباط بابررسي مشكلات موجوددرپيشرفت تحصيلي دانش آموزان ابتدايي دردرس رياضي روشن مي سازدكه افت تحصيلي درتمامي زمينه ها در رياضي موجودبوده به طوريكه دانش آموزان رياضي رابه صورت منطقي درك نمي كنند وباآن ارتباط لازم رانمي توانندبرقراركنندوياشواهدحاصل مشخص مي سازدكه ميزان افت تحصيلي دررياضي نسبت به دروس ديگربيشترگزارش شده است.وهمچنين بسياري ازدانش آموزان مشكلات موجود در يادگيري رياضي راباخودبه مقاطع بالاترمي برند.

ازمهمترين واساسي ترين عوامل موثردرپايين بودن عملكرددانش آموزان ابتدايي دردرس رياضي مي توان به مولفه هايي مانند تسلط كمترمعلمان به محتواي درس رياضي،غيرتخصصي بودن رياضي دردوره ابتدايي،عدم به كارگيري روش هاي موثرياددهي – يادگيري ومتناسب نبودن شيوه طراحي موضوعات رياضي باسطح تحول شناختي دانش آموزان اشاره كردكه توجه به هركدام ازآن ها مي تواندزمينه پيشرفت دانش آموزان رادررياضي فراهم سازد(فولادچنگ،1386).چمن آراء(1390)روشن ساخته است كه توجه به زمينه هايي چون درك مفهومي ازرياضيات،توجه به روش هاي فعال درتدريس،شناساندن قلمرواهداف رياضي براي دانش آموزان،تخصصي نمودن رياضي مي توانددربهبودعملكرددانش آموزان ابتدايي دررياضي موثرباشد.

يك ازعوامل موثردريادگيري رياضي دردوره ابتدايي استفاده ازبازي هاي آموزشي است وبیشتر مطالعات در یک حوزه از استفاده ی بازی های آموزشی در کلاس بر روی دانش آموزان با نیازهای خاص به عنوان هدف تمرکز می کنند. مونتگو سه مورد از مطالعات که به نتایج مثبتی دست یافته اند را مطرح می نمایند (موريس وهمكاران،1384) وكفاي(1995)در یافتند که دانش آموزان با اندکی ناتوانی که واقعیت های ریاضی را تمرین می کنند و بازی آموزشی ریاضی را انجام می دهند حدود 20% از همکلاسی های خود موفق تر بوده اند.

(كلب، 2009) روشن ساخته است كه طبیعت دانش ریاضی و امکان تحقق یادگیری غیر معنادار برای فراگیران ، نگرش های غیر علمی وتعلیم و تربیت در ریاضیات واعمال فشارهای ناسازگار با ظرفیت های عقلانی فراگیران ، عدم توجه به تفاوت های فردی و سبک های یادگیری آنها و مشارکت های مؤثر در کار ، چگونگی ونوع اقتدار علمی واخلاقی و شخصیتی معلمان در ایجاد روابط متعادل وعدم اعتماد متقابل در کلاس درس ریاضی ، هراس های ناشی از عدم توفیق در امتحان و انتظارهای نابجای والدین از فرزندان ، در شمار عواملی هستند که می توانند موجبات بروز پدیده اضطراب ریاضی را در افراد فراهم آورند و احساس رضایت از فعالیت های ریاضی را به ناخرسندی و نفرت مبدل کنند. ایده موانع شناختی ، به مثابه عوامل شناختی ، به مثابه عوامل بازدارنده در فعالیت های ریاضی ، سبب مي شودكه دانش آموزان با درک آن موانع ومشکلات ،راهبردهای آموزشی لازم فراهم می آید .

ازجمله مسائل موردعلاقه پژوهشگران بررسي رابطه بين مراحل تحول شناختي باعملكردرياضي كودكان دبستاني مي باشدكه نتايج اصلي دراين زمينه نشان مي دهدكه بين تحول شناختي درآزمون هاي شناختي(رديف كردن باالگو،بدون الگوونگهداري ذهني عدد) باعملكردرياضي درسه مقطع پژوهشي به خصوص ابتدايي همبستگي مثبت وجودداردبه اين ترتيب يافته هاي پژوهشي لزوم بازنگري مباحث آموزش رياضي در دوره ابتدايي ، انطباق آموزش رياضي بامراحل تحول شناختي ، آموزش توام با فعاليت وعمل، توجه به ارائه سلسله مراتبي مفاهيم رياضي وتوجه به شكل گيري مفاهيم كيفي دررياضيات موردتاكيدقرارميي دهد(غلام آزاد،1388).

در بررسی ارتباط بین سبک های شناختی و اضطراب هر چند کار چندانی انجام نشده است ، كندي، (2002) معتقد است که اضطراب بالاتر در میان افراد میدان وابسته بیشتر اتفاق می افتد تا در میان گروه هایی با سبک شناختی میدان ناوابسته . در عین حال مطالعات زیادی لازم است تا بررسی شود که چگونه اضطراب ریاضی با سبک های شناختی افراد و نیز فرایند های پردازش اطلاعات علمی و استفاده از ظرفیت های عقلانی آنان در تعامل قرار می گیرد. در مورداضطراب ریاضی ، پژوهش های بسیاری نشان داده اند که ارتباط معنا داری بین اعتماد به توانایی یادگیری ریاضی ( اطمینان ریاضی ) با پیشرفت در ریاضیات وجود دارد (بروكوانيز، 2004) ، به طوری که افراد با اطمینان بالا، رفتار ریاضی مطلوبی دارند. برخی از پژوهشگران مانند مونتاگو (1992) دریافتند که فقدان زمینه کافی در ریاضیات برای انجام فعالیت های ریاضی و کمبود عزت نفس در ریاضی موجب تقویت اضطراب ریاضی خواهند شد. بنابر این احساس فقدان یا تردید در توانایی نسبت به انجام فعایت های مناسب ریاضی در موقعیت های مختلف ، فرد را در معرض بروز تقویت اضطراب ریاضی قرار خواهد داد و هرگاه این احساس در یادگیرنده نهادینه شود علاوه بر ابتلای به اضطراب ریاضی نوعین طرز تلقي منفی نیز نسبت به ریاضیات در کل در او ایجاد خواهد شد. گاه مشاهده می شود که حتی دانشجویان نسبتاً خوب ریاضی به دلیل فقدان احساس اطمینان ریاضی مناسب ، با اندک تغییری در شرایط دچار هراس واضطراب می شوند.

طالبي (1382) درارتباط بامقايسه تاثيرروش هاي يادگيري مشاركتي برپيشرفت تحصيلي ونگرش به يادگيري دردرس رياضي نتيجه مي گيرد كه نگرش هاي دانش آموزاني گروه مشاركتي به يادگيري وموضوع درسي در مقايسه با گروه آزمودني هاي سنتي ازتغييرات مثبت بيشتري برخورداربوده است ودامنه تغيير دردختران بيشتراز پسران بوده است.

لطيفي كراچي(1385) درزمينه مقايسه تاثير روش هاي تدريس ومقايسه روش هاي تدريس نمايشي،سخنراني ويادگيري اكتشافي هدايت شده نتيجه مي گيرد كه يادگيري اكتشافي هدايت شده در انتقال يادگيري ويادداري از روش نمايشي وسخنراني موثربوده است.

در يك مطالعه ديگربه شيوه آزمايشي درارتباط با تاثيريادگيري مشاركتي بررشدمهارت هاي اجتماعي وپيشرفت تحصيلي رياضي دانش آموزان ابتدايي پايه پنجم ،روشن مي شود كه بين خودكارامدي ونگرش مثبت به رياضي وپيشرفت درآن رابطه مثبت ومعني داري وجوددارد(كارشكن،1381).

درارتباط با ميزان تاثيرنگرش هاي دانش آموزان به رياضي برپيشرفت تحصيلي آن ها ،نتايج پژوهشي روشن مي سازد كه نزديك به 25درصدازواريانس پيشرفت تحصيلي دانش آموزان دردرس رياضي را نگرش هاي آنان تشكيل مي دهد(ملكي،1384).

دريك بررسي ديگر درارتباط با مقايسه تاثيرسطوح پاداش وپسخوراند برعملكرد وعلاقه به درس رياضي (جعفري،1389)مشخص مي شود كه بين تاثير سطوح مختلف پاداش وعلاقه دانش آموزان به رياضي رابطه معناداري وجوددارد.

يكي ديگرازرويكردهاي موثردريادگيري رياضي دردوره ابتدايي استفاده ازالگوی چهار وجهی هینگسون مي باشد كه شامل تصویری هندسی یک چهار وجهی است که چهار وجه آن از چهار حوزه معرفتی: ریاضی، فلسفه، روانشناسی و جامعه شناسی تشکیل یافته است و آموزش ریاضی در قلب این چهار وجهی قرار دارد. هینگسون این مدل آموزشی را MAPS می نامد و معتقد است این الگو جنبه های تعامل و پویایی بین وجه ها را به خوبی نشان می دهد. به عنوان مثال بعد ریاضی می تواند پاسخگوی« چه» باشد، در حالیکه بعد فلسفی و معرفتی به « چرا»، بعد جامعه شناسی به« چه کسی و کجا» و بعد روانشناسی به « چه موقع و چگونه» پاسخ می دهد. در واقع الگوی MAPS نشان می دهد که برای یاد دادن ریاضی به دانش آموزان، فقط ریاضی دانستن کافی نیست، بلکه عامل های مهم دیگری نیز در فرایند یاددهی و یادگیری ریاضی، تاثیر گذارند(مونتگو،1992).

دريك مطالعه (طالبي،1382)آموزش تلفیقی یادگیری در حد تسلط و همیاری به کار گرفته شد تا به این سوال پاسخ داده شود که: آیا عملکرد دانش آموزانی که با این روشها آموزش دیده اند از عملکرد دانش آموزانی که به روش سنتی آموزش می بینند بالاتر است؟ برای یافتن پاسخ به این سوال، ۲۷۷ نفر نمونه تحقیق در سه گروه مورد مطالعه قرار گرفتند: گروه اول ۹۶ نفر تحت آموزش تلفیقی یادگیری در حد تسلط و همیاری، گروه دوم ۸۶ نفر تحت آموزش یادگیری در حد تسلط، و گروه سوم ۹۵ نفر تحت آموزش سنتی. دو گروه اول و دوم گروههای آزمایش و گروه سوم گروه گواه پژوهش را تشکیل می دادند.پژوهش نشان می دهد که یادگیری در حد تسلط و یادگیری تلفیقی در حد تسلط و همیاری به نتایج مثبتی منجر شد و یادگیری دانش آموزان را، در مقایسه با روش سنتی، افزایش داد. همچنین، یافته های این پژوهش حاکی از آن است که در کلاسهایی که دانش آموزان با روش تلفیقی یادگیری در حد تسلط در گروههای همیار آموزش می بینند، روابط دوستانه و صمیمیت و اعتماد به نفس بیشتری میان دانش آموزان مشاهده می شود.

نقص مهارت های فرا شناختی ، یکی از عوامل مهم شکست یادگیرندگان در انجام دادن تکالیف است. در تحقیقی که فولاد چنگ ( 1386 ) انجام داد به این نتیجه رسید که برنامه آموزش مهارت های فراشناختی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی تأثیر مثبت دارد. نتیجه ی پژوهشی دیگر نیز حاکی ازآن بود که پردازش فراشناختی بر حل مسئله تاثیر مثبت دارد.(عباباف ، دیگران،1387). همچنین دانش آموزانی که مهارت های فراشناختی بالاتری دارند، نسبت به دیگر دانش آموزان عملکرد ریاضی بهتری دارند(عریضی وهمكاران،1384).

مونتاگو(1992) در پژوهشی که بر روی گروهي از دانش آموزان انجام داد به این نتیجه رسید که دانش آموزانی که با روش های شناختی و فرا شناختی آموزش می بینند در حل مسائل ریاضی نسبت به گروه شاهد عملکرد بهتری دارند.

كلب (2009) در تحقیقی که دربارة تأثیر آموزش فراشناختی در کلاسهای همیار روی حل مسئله ریاضی دانش‌آموزان دبیرستانی انجام داد، به‌این نتیجه دست یافت که اگر در کلاسهای همیار، آموزش فراشناختی دربارة کاربرد راهبردهای متفاوت صورت گیرد، بهتر از زمانی است که ‌از روش همیاری به تنهایی یا از روش آموزش فراشناختی بدون وجود همکاری استفاده شود.

با وجود آنکه برخی شواهد تحقیقاتی بیانگر اهمیت فراشناخت در یادگیری ریاضی و حل مسئله است ، اما به دلیل پیچیدگی و چندبعدی بودن مفهوم فراشناخت، هنوز هم به تحقیقات بیشتر نیاز داریم. به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران حیطة فراشناخت مستلزم پژ هشهایی است مداوم تا برای تبیین نقش فراشناخت در یادگیری ریاضی به یک مدل نظری منجر شود(ملكي،1384).

غلام آزاد(1388) درپژوهشي تحت عنوان تدوین راهنما برنامه درسی ریاضی دوره دبستان مبتنی بر رویکرد شناختی توصيه مي كند كه رياضی به عنوان يک حوزه معرفتي كه در آن دانش ساختنی است، مورد نظر میباشد. با توجه به اين فلسفه ریاضی، تاکيد برنامه بر يادگيری رياضی با درک و فهم خواهد بود که در آن، ساخت مفاهيم رياضی از طريق تجارب آموزشی مناسب و دانش قبلی يادگيرنده صورت میگيرد. علاوه بر این، پرورش مهارتهای تفکر در سطوح بالات

بررسی وضعیت پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی در دروس ریاضی وشناسایی راه های ارتقای کیفیت آن

مطالب مشابه :

انضباط مثبت در كلاس درس

توماس رابرت مالتوس

قابل توجه دانشجویان مربی پیش دبستانی

آموزش مفهومی زیست شناسی( آموزش مفهومی هورمون ها)

240 مقاله در زمینه آموزش و پرورش تعلیم و تربیت

بررسی وضعیت پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی در دروس ریاضی وشناسایی راه های ارتقای کیفیت آن

بررسی عوامل مرتبط بر انجام رفتارهاي خودتنظيمي فشارخون در بین مبتلایان به پرفشاری خون

هورمون‌ها و دستگاه درون‌ريز