اشتباهات اریک فون دانیکن - بخش دوم
بیایید تجربه ای داشته باشیم . تصویر زیر یکی از مهمترین تصاویری است که امروزه بسیاری از دوستان جوانی که با آنها برخورد داشته ام با اشاره به آن میخواهند وجود فضایی ها در زمین را بیان کنند. البته برخی مدعی اند که این تصویر ربطی به ادعاهای دانیکن ندارد ولی این خلاف واقع است و همه ی سایت و وکتابهایی که این تصویر را آب و تاب داده اند با یک یا چند واسطه نظر اریک دانیکن را کپی پیست نموده اند .
این تصویر ، تصویر درپوش یک تابوت سنگی مربوط به محوطه ی باستانی پالنکه (Palenque) از قوم مایاست. اگر شما اریک دانیکن را نمیشناختید و نظر وی را راجع به این درپوش نمیدانستید آیااین تصویر شما را به یاد موجودات فضایی می انداخت ؟ احتمالا پاسخ بسیاری از شما ها خیر است . اما دانیکن مدعی است که این تصویر ، نقشی بی برو برگرد از یک موجود فضایی در حال هدایت یک سفینه فضایی است !
دراینجا نیز با نمونه ای دیگر از آزمون های نقش جوهر مواجه میشویم. اگر شما با فرهنگی که این نقش را آفریده نا آشنا باشید ، احتمالا هرچه دلتان بخواهد میتوانید از این نقش در بیاورید . فون دانیکن زمینه ی فرهنگی تابوت پالنکه را نمیداند ونماد های مایایی را در نقش درخت سابا و هیولای زمین تشخیص نمیدهد. آنچه فون دانیکن تصاویر اسرار آمیز میداند در واقع نقوشی متداول در زیورالات مایایی چون گوشواره و حلقه ی بینی است . بدون آشنایی یا زمینیه ی فرهنگی و تاریخی شیء مورد بحث ، فون دانیکن نمیداند که فردی که بر روی این درپوش نقش بسته یکی از شاهان مایاست که پس از مرگ در وضعیتی بین حیات – درخت سیبا (Ceiba) دربالای سرش و – ممات – هیولای زمین در زیر دستش – نشان داده شده است . (Robrtson 1974;Sabloff 1989)<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
فردی که تصویرش بر روی درپوش آمده است و در آرامگاه به خاک سپرده شده وجودی اسرار آمیز و فضایی نیست که از سیاره ای دیگر به زمین آمده باشد ، بلکه فردی شناخته شده در تاریخ مایاست که منابع مایایی اطلاعات زیادی درباره ی او را در خود دارند. این فرد پاکال (Pacal) نام دارد که از 615 تا هنگام مرگش در 683 فرمانروای شهر باستانی پالنکه در سرزمین مایا بود . زمانی که پاکال در سال 683 درگذشت او را در تابوتی قرار دادند که نقوش مذکور را دارا بود و وی را در زیر هرم باشکوهی به خاک سپردند.
تصویرزیر معبد باشکوهی است که بدان اشاره کردیم . این معبد در محوطه باستانی پالنکه قرار دارد. در بین مایاهای باستانی فرمانروایی از پدر به پسر میرسید . پدر پاکال فرمانروا نبود ، اما مادر او بانو زک – کوک (Zak - Kuk) نوادده ی فرمانروایان بود . پاکال تلاش کرد تا از طریق مادرش به فرمانروایی خود و پسرش مشروعیت بخشد . به این منظور پاکال شجره نامه ای مفصل و دقیق از فرمانروایان را در نیایشگاهی که بر فراز هرم قرار داده ، حک کرده است .
بر اساس این شجره نامه نیاکان پاکال را میشناسیم. ما میدانیم که دستاورد های او در در طی فرمانروایی برپالنکه کدامهاست و ما بقایای او را نیز در تابوت یافته ایم. بنابراین آنچه از پاکال ،فرمانروای توانمند شهر باشکوه پالنکه باقی مانده چیزی نیست جز نوشته های و استخوان های او .
چرا برای شناخت پاکال باید به خیال پردازی درباره ی موجودات فضایی دست بزنیم ؟! پاکال شخصیتی شناخته شده و برجسته در تاریخ مایاست . او انسانی با گوشت و پوست بوده که بر شهر پالکه حکمرانی میکرده است وحدود 1300 سال پیش درگذشته است. تاریخ و باستان شناسی هردو بر زندگی و مرگ پاکال شاهدند. فون دانبکن ادعای بی پایه ای را در مورد نقوش این تابوت ارائه کرد که از ریشه و اساس باطل است .
اگر با طرز فکر غیر منطقی فون دانیکن آشنا شوید میتوانید پی ببرید که نظر او دربراه نقوش باستانی چیست! این کار شما را به سری در پیچ و خم های ذهن غیرمنطقی دانیکن میکشاند. کاری که دانیکن میکند باستان شناسی علمی نیست بلکه نوعی بازی روانی است که نشان میدهد مردم درمقابل تلقین در چه وضعیت اند. اما برخلاف آنچه که او میگوید ، نه نقاشیهای روی دیوار غارها و نه نقوش عجیب بر روی ظروف سفالی یا پیکره های شگفت انگیز یا روایتهای خیالی در متون باستانی هیچ یک نمیتواند ثابت کند که موجودات فضایی از زمین بازدید کرده اند.
فرضیه "فضانوردان شهوتران"
دومین فرضیه ی فون دانیکن حاکی از آن است که موجودات فضایی در تطور زیست شناختی نوع بشر نقشی فعال و مبهم داشته اند . دراین زمینه تناقضاتی وجود دارد . درقسمتی از مجموعه تلویزیونی نوا (Nova) با عنوان " فضانوردان باستانی" که در سال 1978 تهیه شد به عقاید فون دانیکن میپرداخت . در مصاحبه ای که دراین برنامه آمد ، دانیکن اظهار داشت که او هیچگاه چنین ادعایی را مطرح نکرده است . بیایید به این مسئله بپردازیم .
دانیکن در کتاب ارابه خدایان سناریوی زیر را مطرح میکند : میلیونها سال قبل گروهی از موجودات فضایی بسیار پیشرفته بر زمین فرود می آیند . این گروه از موجودات فضایی به گونه ای از موجودات نخستین با مغزی کوچک برخوردند که به نظر می آید از استعداد زیادی برای پیشرفت برخوردارند . سپس بنا به گفته ی آقای دانیکن ، این موجودات فضایی چند نمونه ی مونث از این موجودات را انتخاب و بارور میکنند ، بدین ترتیب گونه ی جدیدی شکل میگیرد که از چند مرحله در انتخاب طبیعی جهش کرده بود . (Von Daniken - 1970)
ادعای قبلی فون دانیکن را فرضیه ی نقش جوهر خواندیم ، ادعای حاضر را هم به همین سیاق فرضیه ی فضانوردان شهوتران خواهیم خواند . بنا بر این فرضیه ، موجودات فضایی با سرعتی نزدیک به سرعت نور در فضا سفر کرده و به زمین آمدند . سرعت نور نزدیک به سیصد هزار کیلومتر در ثانیه است ، اما کهکشانی که خود در آن زندگی میکنیم خود بسی بزرگ است و نزدیک ترین ستاره به خورشید ما 4سال نوری با ما فاصله دارد یعنی حتی اگر با سرعت نور هم سفر کنیم حداقل چهار سال طول میکشد تا از آنجا به زمین برسیم . بدین ترتیب آقایان فضانورد ( از قرار معلوم ، به نظر دانیکن موجودات فضایی همگی مرد بودند ) ، که حداقل چهار سال در یک سفینه ی فضایی چپیده بودند واحتمالا مدتی از سفر رانیز در خواب بودند با رسیدن به زمین از سفینه ی خود خارج میشوند ، اما به جای اینکه به تحقیق در سیاره ای ناشناخته در منظومه ای بیگانه بپردازند تصمیم میگیرند که زنان محلی را باردار کنند. بدین ترتیب ، گونه ی بشر از هماغوشی موجودات فضایی با نیاکان ابتدایی انسان شکل گرفته است .برای اطلاع از امکان سفر موجودات فضایی در چنین شرایطی به لینک زیر نگاه کوتاهی بیاندازید :
http://www.silent-truth.com/post-207.aspx
حتی سرسخت ترین هواداران فون دانیکن نیز باید اعتراف کنند که او درباره ی توانایی موجودات مختلف در جفت گیری وتولید مثل عقاید عجیب و غریبی دارد . مثلا ، مومیایی شاهزاده خانم مصری مکاره (Makare) ، دختر فرعون پینگچم (Pingdjem ) – درحدود 1075 قبل از میلاد – با مومیایی کوچک دیگری در قبر نهاده شده بود . با کشف این مومیایی ها ، مصرشناسان فرض را براین نهادند که مومیایی کوچک فرزند شاهزاده خانم بوده است اما با عکسبرداری اشعه ایکس درسال 1972 مشخص شد که مومیایی کوچک درواقع یک بابون است . این کشف تعجب چندانی را برنینگیخت زیرا مومیایی کردن حیوانات گوناگون در مصر باستان کاری متداول بوده است . بنابراین بیشتر مصر شناسان فرض را بر این نهادند که بابون حیوان دست آموز شاهزاده خانم ، یا فرزندی نمادین بوده که به هنگام مرگ وی چون فرزند خوانده اش به همراه او به خاک سپرده شده است . اما فون دانیکن چنین مطرح میکند که شاهزاده خانم مکاره در واقع فرزندی زاییده که آمیزه ی انسان و بابون بوده است . (Von Daniken 1996) .
فون دانیکن خود میداند که انسان و بابون نمیتوانند با یکدیگر جفت گیری کنند و تولید مثل نمایند ، بنابراین چنین مطرح میکند که موجودات فضایی در زمین مشغول به آزمایشات ژنتیکی بودند وتعداد زیادی از موجودات زمینی را طی آزمایشات خود با یکدیگر آمیختند که فرزند بابون مانند شاهزاده خانم مکاره یکی از آنهاست . بنا به ادعای فون دانیکن ، موجوداتی چون شیردال ، اسب بالدار وشیر با سر انسان که در اساطیر سرتاسر جهان آمده اند درواقع نمونه هایی از این موجودات دورگه بودند . ( توضیح پایگاه حقیقت خاموش : در این زمینه نظریات مختلفی وجود دارد ، توصیه میکنیم مقالات سمت جپ پایگاه ما را مطالعه کنید . البته قابل ذکر است که موجوداتی چون جن و انس آفریده های خدای متعال هستند . در این زمینه که این موجودات چه بوده اند تفسیری خاص را درحال مطالعه هستیم ولی به نظر ما نیز این تحلیل تخیلی اریک دانیک اشتباهی کاملا دانسته است و نشان از قوه ی تخیل قوی اری دانیکن میباشد.) به نظر شما اصلا چرا باید موجودات فضایی به چنین آزمایشهای عجیب ژنتیکی دست بزنند ؟!
البته خود دانیکن اعتراف میکند که هدف اصلی انها برای تفریح بوده است : "موجودات فضایی به این طریق برای خود سرگرمی جدیدی یافته بودند . آنان یکی پس از دیگری این موجودات عجیب الخلقه را میساختند ... تا واکنش انسانهای حیرت زده را ببینند . (Daniken 1996)"
همانطور که کارل سیگن نیز اشاره کرده حتی احتمال اینکه دو گونه متفاوت از موجودات همین سیاره ی خودمان بتوانند با یکدیگر جفت گیریوتولید مثل نمایند بسیار بعید است . از موارد استثنایی در این مورد نیز ، اسب ها و گوش دراز ها هستند . اما میبینیم که زاده ی آنها – قاطـر – مقطوع النسل است . احتمال اینکه دو موجود متقاوت از دوسیاره ی مختلف در دو منظومه ی دور از هم از دستگاه تناسلی مشابهی برخوردار باشند ومهمتر از آن ساختار ژنتیکی انها بایکدیگر سازگار باشد تا بتوانند تولید مثل کنند ، آنقدر بعید است که حتی نمیتوان احتمال آن را نیز محاسبه کرد . بنابراین خلاصه کنم ، موجودات فضایی ، چه شهوتران بودند چه کنجکاو ، میتوانستند با نیاکان انسان امروزی جفت گیری کنند .
فرضیه "نیاکان کودن ما"
اینک به سومی فرضیه وفون دانیکن میپردازیم که حاکی از آن است که در بین مدارک باستان شناسی اشیای فراوانی دیده میشود که ساخت آنها از توان انسان های باستانی خارج بوده است. به قول آمونهاندرو (Omunhundro 1976 )این ادعا را میتوان فرضیه ی "نیاکان کودن ما " خواند . فون دانیکن چنین ادعا میکند که نیاکان ما آنقدر کودن بودند که نمیتوانستند خودشان با خلاقیت ، اندیشه و پشتکار خود به دستاوردهای باشکوه مهندسی ، معماری یا علومی چون ریاضیات ، گیاه شناسی و جانورشناسی که آثار انها در مدارک باستان شناسی به چشم میخورد ، دست یابند.
توجه کنید که دانیکن ادعا نمیکند که باستان شناسان مدارک مادی باقی مانده از سفینه های فضایی و فضانوردان باستانی را که مثلا در فلان محوطه ی باستانی هندی یا بهمان معبد چینی به دست امده از دید دیگران پنهان میکنند ، زیرا چنین ادعایی را به آسانی میتوان رد کرد . در عوض فون دانیکن به آثاری چون اهرام و معابد ، پیکره ها و نقوش اشاره میکند . او به دستاوردهای مردم در دوران پیش از تاریخ چون اهلی سازی جانوران وگیاهان ، شکل گیری فلزات و مخصوصا به دانش ستاره شناسی مردم باستانی اشاره میکند که در آثار باستانی به خوبی منعکس شده اند .مشکل فون دانیکن این است که متوجه نمیشود گه چگونه مردم باستانی میتوانستند بدون کمک خارجی به تمامی این دستاوردها برسند و البته به نظر او کمک خارجی از طرف کسی نبوده جز موجودات فضایی!
درواقع اریک دانیکن را باید نوعی انتشارگرایافراطی خواند.گروهی از انتشار گرایان ادعا میکنند که تمامی اندیشه های پیشرفته در تاریخ انسان از خاور نزدیک یا مصر ، یا حتی از آتلانتیسبرخاسته و ازآنجا به دیگر قسمت های جهان انتشار یافته است . فرق فون دانیکن این است که او مدعی است این اندیشه ها از سیاره ای دیگر به زمین انتشار یافته است . چنین به نظر میرسد که در برداشت نادرست ومباحث اشتباه فون دانیکن دو نکته دخیل است :
1 . فون دانیکن از دانسته های پیش پا افتاده ی باستان شناسی بی خبر است .
2. او در فرضیاتش به اروپا مداری دچار است.
برای اینکه ایننکته هارا نشان دهیم بهتر است از ناآگاهی فون دانیکن درباره ی آثارباستانی مصر آغاز کنیم.
مصر باستان
بیشتر مردم حداقل درباره ی مصر باستان ، فراعنه ی مشهور ، اهرام عظیم ، ابوالهول اسرار امیز ، گنجینه ی توت انخ آمون وامثالهم اطلاعات سطحی دارند . آیا تا به حال از خود پرسیده اید که تمدن مصر چگونه شکل گرفت ؟! مصریان چگونه اهرامی چنین عظیم بنا کردند ؟ ویا دیگر دستاوردهای عظیم مصر چگونه شکل گرفت ؟ سالهاست که باستان شناسان در حال مطالعه ی رازهای تمدن باشکوه مصر هستند ، در طی 150 سال گذشته ، مصرشناسان در حال کند و کاو در مصر هستند وازاین طریق موفق شده اند سیر تطور تمدن مصر را به طور دقیق بارسازی کنند . ( مثلا : Clayton 1994 – Hoffman 1979) .
ار آن سو فون دانیکن که چند بار به صورت جهان گرد به مصر سفر کرده چنین ادعا میکند که تمامی این پزوهشگران در اشتباهند! به گفته ی وی ، " اگر ما چشم و گوش بسته آنچه را که مصرشناسان به خورد ما میدهند را قبول کنیم پس تمدن مصر ناگهانی و بدون مراحل مقدماتی یک شبه ظاهر شده است . (Daniken 1970-1974 ) "
پس وی چنین ادعا میکند که دستاوردهای مصریان باستان " چون معجزه ای بود در سرزمینی که ناگهانی و بدون دوران پیش از تاریخ چندان مطرح با جایی رسید که اکنون شاهد ان هستیم . (1970:74) "
پاسخ فون دانیکن به تمدن شسته رفته ای که یک شبه و بدون مراحل مقدماتی در سرزمینی شکل گرفت که دوران پیش از تاریخ مطرحی ندارد ، چیست؟! دانیکن عزیز پس فرهنگ مصر باستان از کجا آمد ؟! این دستاورد های عظیم معماری ، علمی ، ریاضی و مهندسی چگونه شکل گرفت ؟! همانگونه که حدس زدید ، بنا به فون دانیکن ، تمام اینها مدیون خدایانی فضایی از سیارات دور دست است.
فون دانیکن درست میگوید ، اگر ما فرض را بر این نهیم که فرهنگ مصر باستان واقعا به صورت تمام و کمال از جایی دیگر وارد مصر شده است ، باید انتظار داشت که پیش زمینه ای از آن در مصر به چشم نخورد. اما ، بار دیگر اگر به اصل "استره اکام " توجه کنیم ، باید اول به خاستگاه قدیمیتری برای فرهنگ مصر ، مثلا تمدن قدیمیتر بین النهرین که تنها 800 کیلومتر با مصر فاصله دارد توجه کنیم تا به فضانوردانی از سیارات دیگر .
باید در اینجا به نکته ای مهم بپردازیم .ادعای فون دانیکن مبنی بر اینکه تمدن مصر به طور ناگهانی پیدا شده به هیچ وجه درست نیست . باستانشناسان اکنون پیشینه ی تمدن مصر را تا 1200 سال بازشناسی کرده اند ، یعنیبه زمانی که شکارچیان وکوچ نشینان رفته رفته در حاشیه ی رود نیل استقرار یافتند(Butzer 1976) . کاوشهای اخیر در محوطه هایی چون وادی قنیه حاکی از آن است که مردم در این زمان در روستاهای کوچک در امتداد رود نیل میزیسته اند و به برداست گیاهان خودروی فراوان چون گندم ، جو ، عدس ، نخود و خرما مشغول بودند (Wendorf , Schild .and Close 1982)
این روستا ها پر است از سنگ ساب ، هاون و کوبنده هایی که مردم برای آرد کردن این حبوبات به کار میبرند. این مردم از پرندگان وحشی و ماهی نیز برای خوراک استفاده میکردند. این مردم هنوز یکجا نشین نبودند ولی در مسیر یکجا نشینی پیش می رفتند . همین که مردم به استفاده از گندم و جو خودرو روی آوردند ، زمینه آماده شده بود که سیستم کشاورزی گسترده ای که تمدن مصر در زمان فراعنه بر آن متکی بود رفته رفته شکل بگیرد.
مدارک باستان شناسی حاکی از آن است که حدود 8000 سال قبل مردم در روستاهای کوچکی در امتداد رود نیل زندگی میکردند که منبع اصلی غذای انان نه گیاهان خودرو ، بلکه گیاهان کشت شده وحیوانات اهلی بود . این مردم با کشت غلات و پرورش حیوانات به زیر بنای معیشتی استوار تری دست یافتند . مدارک باستان شناختی حاکی از ان است که از این رهگذر بر تعداد روستاها وهمچنین بر تعداد مردمی که در روستا ها میزیستند افزوده شد . (Lamberg- karlovsky and Sabloff 1995 )
از 7000 سال پیش به این سو اهالی روستاهایی چون مریمده ، تاسا و بداری به اقتصاد کشاورزی روی آورده و به کشت گندو و جو و پرورش گاو ، بز ، خوک و گوسفند مشغول بودند. سرانجام زمانی فرارسید که اهالی روستاها ناچار شدند برای استفاده از زمین های مرغوب در حاشیه ی نیل با یکدیگر رقابت کنند .
اگر به عکسهای ماهواره ای نگاه کنیم، رودخانه ی نیل چون نواری سبز وآبی به نظر میرسد که از میان صحرای گسترده و زرد رنگ میگذرد . نیازی بهتوضیح نیست که گیاهان ،حیوانات و مردم مصر زندگی خود را مدیون نیل هستند. بین 8000 تا 6000 سال پیش اراضی محدود ، حاصلخیز وپرارزش در حاشیه ی نیل پر شد و مردم برای دسترسی به زمین ناچار به رقابت با یکدیگر شدند . بعضی روستاها در این رقابت موفق بودند وبا عقب راندن دیگران رشد کردند . یکی از این استقرار گاهها ، هیراکونپولیس بود که طی مدتی کوتاه از روشنایی به وسعت چند جریب با چند صد نفر به شهری بزرگتر از صد جریب با چند هزار نفر جمعیت بدل شد . (Hoffman 1979,1983 )
به امید خدا ادامه دارد ...مطالب مشابه :
راهنمای فارسی بازی خدای جنگ 2
راهنمای فارسی بازی دریافت جادوی جدید اسب بالدار رفته سوار شوید
خرید پستی Barbie & The Magic of Pegasus
فروشگاه بزرگ بازی های رایانه دانلود رایگان نرم افزار باربی و جادوی اسب بالدار.
ترفند های بازی خدای جنگ...
این رمز ها بطور پیشنهادی است رمز هر بازی که جادوی جدید اسب بالدار رفته
در مورد آنوناکی چی میدونیم؟
+ دانلود جلد اول کردند نقش خدا را بازی به منظومه های خوشه پروین و اسب بالدار
اشتباهات اریک فون دانیکن - بخش دوم
کاری که دانیکن میکند باستان شناسی علمی نیست بلکه نوعی بازی اسب بالدار اسب ها و گوش
برچسب :
دانلود بازی جادوی اسب بالدار