عوامل و عواقب بيحجاب ي در اجتماع

تاريخ بي حجابي:

تاريخ نگاران تمدن بشري از وجود برخي اقوام بدوي كه در آنها مرد و زن هيچ گونه پوششي نداشتند سخن به ميان

آورده اند، اما نمي توان آن را مبدأ تاريخ بي حجابي زنان قرار داد زيرا اين موارد بسيار نادر و كمياب بوده و در همان اياام

ني برهنگي زنان، نشانة عفب افتادگي و بدوي بودن شمرده مي شد و پوشش آنان علامت تمدن تلقي مي گشت بدينسان

اكثريت قريب به اتفاق زنان كشورها و م اهب مختلف تا قبل از رنسانس داراي حجاب بوده اند.

ل

فص

م

دو :

عوامل و عواقب بي

حجاب ي در اجتماع

1 5

پس از رنسانس و انقلاب صنعتي و ني جنگ جهاني دوم به تدريج زمينه لازم در اروپا فراهم گرديد و با وقوع نهضت

به اصطلاح آزادي زنان با كنار گ اشتن حجاب مورد تشويق و تكريم قرار گرفت. واقعيت اين بود كه كارخانه داران ب رگ

براي استفاده از نيروي كار ارزان قيمت زنان و امكان حضور آنان در محيط كار، تبليغا وسيعي را آغاز كردناد و زناان

ني كه از حقيقت امر ناآگاه بودند براي دست يافتن به حقوق از دست رفته خويش، تلا فراواني نموده، موج جديادي

ناميده شد و درباره ضرور آن تبليغا وسيعي در جرايد و مطبوعا » نهضت زنان براي آزادي « را به وجود آوردند كه

انجام گرفت. بر اين اساس از نظر تاريخي، موج جديد و شكل نوين بي حجابي از قرن نوزدهم آغاز شده اسات. دامناه ي

اين اقداما كم كم كشورهاي اسلامي را ني فرا گرفت. نخستين كشور اسلامي كاه بصاور رسامي اقادام باه كشاف

حجاب بانوان نمود افغانستان بود دومين كشور تركيه بود كه پس از ساقوط دولات عثمااني، كماال آتااتورك در ساال

1313 فرمان منع حجاب را صادر نمود. در ايران ني رضاخان در 13 دي ماه 1314 به صور رسمي كشاف حجااب را

اجرا نمود.

1

علل و عوامل بي حجابي و ابتذال در پوشش يا آسيب شناسي حجاب:

علل و عوامل مختلفي در پيدايش و گستر پديده ي بي حجابي سهيم و دخيل مي باشند كه برخي از آنها انگي ه

سياسي و پاره اي ريشه فرهنگي و بعضي ني مبناي اقتصادي و برخي عوامل رواني و فردي و اجتماعي دارند كه در اين

بحث به مهم ترين آنها فهرست وار اشاره كرده و به توضيح برخي از مواردي كه ضروري به نظر مي رسد مي پردازيم:

1

رشد نظام سرمايه داري. 2 عوامل استعمار و هجوم فرهنگ غيربومي و بيروناي . 3 اساتفاده از عوامال داخلاي .

4

جريان روشنفكري با گرايش هاي غيربومي و غيرملي. 5 جريانها و گروه هاي سياسي ساكولار . 6 عادم آگااهي و

نداشتن مباني معرفتي درست از پديده پوشش.

7 عوامل دروني. 8 نوع ارتباطا اجتماعي اقليتهاي م هبي و زنهااي

غيرمسلمان.

9 عوامل اقتصادي و اجتماعي. 11 بدآموزيهاي برنامه تلوي يوني و فيلمهاي سينمايي و مطبوعا . 11 نبود

تعليم و تربيت ديني و ضعف اخلاقي.

12 برداشت و تفسير غلطي كه از آزادي به عمل آمده است. 2

بي حجابي و رسانه هاي گروهي:

نقش برنامه هاي تلوي يوني و فيلم هاي سينمايي و تئاتر و مطبوعا در ابت ال زن در پوشش و ساقوط شخصايت او

در اين ميان حاي اهميت فراوان است. هنگامي كه جامعه زن را با اندام برهنه بخواهد طبيعي است روز به روز تقاضااي

آرايشي بيشتر و خودنمايي اف ون تر از او دارد و هنگامي كه زن را از طريق جاذبه جنسي ا وسيله تبليد كالاها و دكور

اطاقهاي انتظار و عاملي براي جلب جهانگردان و سياحان و مانند اين ها قرار بدهند در چنين جامعه اي شخصيت زن تا

سرحد يک عروسک يا يک كالاي بي ارز سقوط مي كند و ارز هاي والاي انسااني او باه كلاي باه دسات فراموشاي

سپرده مي شود و تنها افتخار او جواني و زيبايي و خودنماييش مي شود و به اين ترتيب مبدل به وسيله خواهد شد براي

اشباع هوس هاي سركش يک مشت آلوده فريبكار و انسان نماهااي دياو صافت و نقاش فايلم و ساينما و تلوي ياون و

رسانه هاي مطبوعاتي را در ساختن چنين مبت ل از زن و چنين جامعه اي كسي نمي تواند انكار كند.

بي حجابي و عوامل اجتماعي:

1

روابط آشفته و غلط خانواده ها و عدم امنيت و فقدان محبت. 2 طرد از خاانواده. 3 موقعيات نامناساب محايط

1ا همايش حجاب، ص 324

2ا براي اطلاعا و توضيح موارد مطروحه مراجعه شود به مجموعه مقالا حجا ، دانشگاه آزاد اسلامي واحد ساري 1330 ص 42

1 6

اجتماعي و تحريكا آن.

4 ضعف قوانين و عوامل كنترل در جامعه 5 ضعف تربيتي خانواده ها و عدم پايبندي آنها به

م هب.

6 نوشته ها و آرار بدآموزي )عكس ها، فيلم ها، تئاتر و نظير آنها(، 7 ازدواج هاي غلط. 8 تعدد زوجا . 9

متاركه، طلاق، بيوه گي.

11 خودباختگي در مورد اعمال و عقايد پوچ ديگران. 11 پيشارفت هااي علماي و صانعتي و

ارتباط بيشتر و تنوع در اشكال فاسد.

عوامل ايجاد كننده انحراف و فساد كه ذكر گرديد منشي و ريشه هايي دارند كه كم و بيش بايد باه رفاع ايان مساا يل

پرداخت تا بتوان مبارزه اي جدي و ريشه اي با انحراف و فساد داشت. يعني همان اصولي كه بايد به انسان هاا و جامعاه

حاكم باشد، اين ريشه ها شش بخش هستند كه بايد آنهايي كه ارر مثبت دارند تقويت و آنهاايي كاه تا يرير منفاي دارد

ح ف و نابود گردد:

الف منشأ و ريش ههاي زيستي:

1ا ارث: از لحاظ علمي به اربا رسيده است كه اشخاصي، انحرافاتي به ارث مي برناد.

2ا ريشه هاي عضوي و جسمي اعم از نقص ها و زشتي ها و زيبايي ها.

ب ريشه ي عوامل رواني و عاطفي:

1ا اختلالا ذهني و كم هوشي. 2ا اختلالا عاطفي )ترس، خشم، اضطراب،

محروميت، شكست(. 3ا اختلالا رواني )تجاوز، بهانه جويي، ماليخوليا(. 4ا تجارب و سوابق چند سال اول زندگي

من هانت « : )تجربه خوب و بد، عقده ها، احساس گناهكاري و شرمساري، احساس حقار (. حضر امام جواد )ع( فرمود

». عليه نفس فلا تيمن شره. آنكس كه در خود احساس شخصيت اخلاقي نمي كند از شر او ايمن مبا

ج منشأ و ريشه هاي اجتماعي:

1ا خانواده، بخصوص سال هاي اوليه زندگي كودك اختلافا خانوادگي و كمبودهاي

عاطفي. 2ا مدرسه، عوامل موجود در مدرسه )مدير، ناظم، معلمين، دوستان و همكلاسي ها(. گروه همسالان يعني

معاشرين يا عدم هماهنگي سني. 3ا اجتماع و مردم كه به تناسب برخورد ممكن است مسايلي مثبت يا منفي ايجاد

كنند. 4ا نابساماني هاي اجتماعي و كانونهاي فساد.

د ريشه هاي اقتصادي:

1ا فقر )توزيع ناعادلانه، م د كم و كار زياد(، مشكل بيكاري، نوسان هاي اقتصادي(. 2ا غني

بودن و راحت طلبي و كمبودهاي روحي در كنار آن.

ه ريشه هاي سياسي انحراف:

1ا نقش و ارر قوانين، قاطع بودن در اجرا و جامع بودن آن. 2ا تبعيضا قانوني. 3ا

سختگيري بي جا و اعمال فشارهاي بي مورد. 4ا تضادهاي سياسي.

تهاجم فرهنگي:

جا دارد گري ي به تهاجم فرهنگ ب نيم چرا كه درد جامعه ما همين اسات اكثار دخترخاانم هاا و زن هااي جامعاه

متيسفانه با ديدن يک رقاصه از طريق ماهواره و ... سريعاً تقليد مي كنند و اصلاً به اين فكر نيستند كه او با اين وضعيت

خود و استمتاع ديگران، خود را اب ار درآمد كرده و از اين طريق امرار معا مي كنند. آخر خواهر ايراني شما چرا؟

شمايي كه همسرانتان از صبح تا شب جهت امرار معا شما تلا مي كنند چرا از بهترين هاا تقلياد نماي كنياد؟ چارا

احساس مي كنيد كه افتخار و ارز زن ظاهر ساختن صفت حيوانيش است؟ آيا تا به حال فكر كرديد كاه وجاه تمااي

انسان با حيوان چيست؟ آيا مي دانيد هو و درايت انسان او را از حيوان جدا مي سازد؟ و همين هو باعاث ماي شاود

كه انسان خود را وسيله خوشي ديگران قرار ندهد و از نامحرمان خودشاان را بپوشااند و گاوهر وجاودي خاود را در

صدف حجاب حفظ نمايد و از اين طريق به كمالا عاليه انساني برسد.

تهاجم فرهنگي به اين معني است كه يک مجموعه سياسي يا اقتصادي براي اجراي مقاصد خاص خود و اسير كردن

يک ملت به بنيان هاي فرهنگي آن ملت هجوم مي برند. آنها هم چي هاي تازه اي را وارد اين كشور و ملت مي كنند اما به

زور و به مقصد جايگ ين كردن آن ها با فرهنگ و باورهاي ملي آن ملت كه نام اين تهاجم فرهنگي اسات و نيا پاوچ و

1 7

پوك و تهي كردن تفكر و ذهنيت و فرهنگ و تمدن ملي و اصيل يک جامعه و تضعيف شخصيت انسااني افاراد آن باا

تحميل ترس و هراس دايم و القاي اصول فكر و تحميل فرهنگ كشور مهاجم به جاي آن و اين جا باا از دسات دادن

و از دست دادن پايه هاي فكري و اخلاقي و ملي صور نمي گيرد. » خويشتن «

آنها همونين به عنوان آزادي و هنر، انواع فساد و فحشا و ابت ال را ترويج دادند و حجاب را ماانع اصال ي ايان آزادي

حقيقي معرفي كردند و امنيّت اجتماعي افراد جامعه را به خطر انداختند.

1

زمينه هاي داخلي تهاجم فرهنگي

در يک بررسي اجمالي از وضعيت كشورهاي مورد هجوم به ويژگي هاي مشتركي دست مي يابيم كه نشاان ماي دهاد

اين ويژگي ها به عنوان عامل كليدي در گستر تهاجک فرهنگي نقش اساس را دارا است.

بعضي از اين ويژگيها توسط استعمارگران و مهاجمين ايجاد شده و براي سهولت در امر تهاجم و استعمار باه جواماع

مي باشد برخي از مهمترين اين ويژگيهاا » مورد هجوم « ديگر تحميل شده و برخي ديگر، مختص ساختار داخلي جوامع

كه به عنوان زمينه هاي داخلي تهاجم فرهنگي ني مطرح مي باشد عبارتند از:

الف بي توجهي نسبت به فرهنگ خودي:

هر يک از جوامع انساني، فرهنگ خاص خود را دارند، كه طي ساليان

متمادي در ارر خاطرا تلخ و شيرين در تاريخ سرزمين آنها شكل گرفته و به صور فرهنگ آن سرزمين درآمده است

كه از آن به فرهنگ خودي تعبير مي شود. تا زماني كه فرهنگ خودي به حيا خود ادامه و قدر هضم و دفع تازه

هاي فرهنگ وارداتي را داشته باشد هيوگونه آسيبي نخواهد ديد. ولي اگر فرهنگ خودي، پويايي و ج ابيت خود را از

دست داده و قدر انطباق با مقتضيا زمان را نداشته باشد، فرهنگ بيگانه براحتي مي تواند جايگاه خود را پيدا كند و

فرهنگ خودي را به انحطاط و فراموشي سپارد.

از همين روست كه همه اديان الهي به ويژه دين مبين اسلام سعاد جامعه بشري را باا احيااء و احتارام باه اصاول

انساني و معنوي مي داند و همواره هشدار مي دهد كه براي حفظ ارز هاي انساني در جامعه همه بايد كوشا باشند.

يكي از مصاديق بارزي است كه به صور يک موتور نياروبخش » امر به معروف و نهي از منكر « در اسلام عنصر مهم

عمل كرده و به فرهنگ جامعه، پويايي و حيا مستمري مي بخشد عمل به اين فرضايه الهاي، از غفلات و باي تاوجهي

نسبت به فرهنگ غني اسلامي جلوگيري مي نمايد. و ترك آن سلطه فرهنگي بيگانگان بر جامعه اسالامي را باه دنباال

خواهد داشت، از اين رو در دين اسلام به اجراي آن تيكيد فراواني شده است.

در قبال پيشرفت و » خودكم بيني و احساس حقار «

ب خودباختگي فرهنگي: حالت خودباختگي بيشتر ناشي از

موفقيت هاي ديگران است. ل ا استكبار جهاني با دست يافتن به پيشرفت هاي مادي، چنين تبليد مي كند كه علت

پيشرفتهاي مختلف و شگفت آور جهان غرب ناشي از فرهنگ آنها است.

راههاي مقابله با تهاجم فرهنگي:

مبارزه با تهاجم فرهنگي، پديده جديدي نيست. در طول تاريخ بشر، جنگ فرهنگي، هميشه وجود داشاته اسات. باه

مي ترسم آيين شما را دگرگون سازد، و « : عنوان نمونه، فرعون در برابر موسي )ع( به جنگ فرهنگي متوسل شده گفت

»! يا در اين سرزمين فساد برپا نمايد

2 يكي از جنبه هاي مهم تهاجم فرهنگي غربي ها مبارزه باا حجااب و از باين باردن

امنيّت اجتماعي بوده و هست و اين امر، مشخصاً از زمان رضاخان شروع شد. به اين صور كه تحت عنوان متحدالشكل

- .130 1ا براي توضيح بيشتر رك. پژوهشى نو پيرامون انقلاب اسلامى، حميد دهقان، ص 132

1 . سوره مؤمن، آيه 22 ،» انّى أَخافُ أنْ يُبَدِلَ دِينَكُم أو أن يُظْهِر فىالارض الفساد ..« ا

1 8

شدن، با حجاب به مبارزه برخاستند و پوشيدن لباس روحانيّت را قدغن، و مجاالس عا ادار ي اماام حساين )ع( را نيا

ممنوع كردند

. 1

1

شناخت فرهنگ و اهداف دشمن در تهاجم فرهنگي. 2 تقويت بينش ديني و سياساي . 3 دقات در برناماه هااي

آموزشي و پرور كودكان و نوجوانان و جوانان.

4 احياي ع نفس. 5 استفاده از همه اب ارهاي ممكن باراي دفااع

فرهنگي.

6 زدودن فقر اقتصادي. 7 اشباع نيازهاي طبيعي انسان از راههاي مشاروع . 8 پيشاگيري از نفاوذ عوامال

فرهنگي دشمن.

9 تدوين معيارهاي نوين ارزيابي به آرار فرهنگي. 11 گستر امر به معروف و نهي از منكر. 11 مبارزه

با روحيه تجمل گرايي اشباع نيازهاي طبيعي انسان از راههاي مشروع.

2

رفاه طلبي و تجمل گرايي:

القاء روحيه رفاه طلبي و دنياگرايي يكي از محورهاي اصلي استكبار در تهاجم فرهنگي مي باشد. دشمن باراي سسات

كردن عقايد و اصول فرهنگ جوامع مستقل، بخصوص كشورهاي اسالامي طرحهااي مخت لاف و متناوعي را پاي ريا ي

مي كند. از زماني كه غربي ها قدر وحد بخش مكتب اسلامي و برنامه هاي آن را براي زندگي سعادتمندانه بشر تجربه

كردند، موقعيت اسلام و وحد پيروانش مي شود، تيكيد بر عدم وابستگي و دلبستگي مسالمانان باه زخاارف دنياوي و

هواهاي نفساني است كه اين امر باعث مي شود كه دلهاي آنان همواره متوجه خدا بوده و خدا، محور اصلي وحد براي

همه باشد، و از طرفي عدم دلبستگي به ماديا دنيا باعث دوام روحيه جهادي در امت اسلامي خواهد شد كاه در ايان

صور هيچ قدرتي را ياراي غلبه بر امت اسلامي نخواهد بود. استكبار جهاني به اين نتيجه رسيد كه اگر روحياه ديناي

در ميان مسلمانان دست نخورده باقي بماند نه تنها نمي تواند بر آنها سلطه يابد بلكه اسلام خطر بالقوه اي براي برچيدن

بساط استكباري آنها در سراسر جهان خواهد بود. بر اين اساس درصدد زدودن روحيه مقاوم و جهادي مسلمين برآمدند.

» انادلس « براي اولين بار اين حركت تهاجمي فرهنگي با نيت تخليه و استحاله روحي و معنوي جوانان مسالمانان در

)اسپانياي فعلي( به آزمايش گ اشته شد كه متيسفانه نتيجه مثبتي را باراي دشامن باه ارمغاان آورد. آنهاا با ه راحتاي

توانستند از طريق بدحجابي و بي حجابي وسايل عيش و نو و ديگر عوامل نفساني، جوانان رزمناده و سلحشاور را باه

كاباره ها كشانده، كم كم ملت مسلمان اندلس را از روحيه جهادي و دنياگري ي تخليه كنند و در گام بعدي باه راحتاي،

جلوي گستر و نفوذ اسلام را در آن منطقه بگيرند.

روشن است كه اين حربه هنوز هم كارساز است بويژه پس از پياروزي انقالاب شاكوهمند اسالامي، دشامن پاس از

بكارگيري همه حربه هاي سياسي، نظامي، اقتصادي خود به اين نتيجه رسيده است كاه عوامال ريشاه اي را كاه باعاث

حضور دايم و قدرتمند و آگاهانه مسلمانان در صحنه هاي مختلف اجتماعي مي شود بخشكاند.

امروز در دستور كار استكبار جهاني است كه تمام تبليغاا خاود را صارف ايان كاار ماي كناد. پخاش » دين زدايي «

عكس هاي مبت ل، فيلم ها و نوارها و كتب ضاله، در مدارس، ايجاد مدلهاي مختلف لباسهاي غربي، ايجاد روحيه و تفكار

تجمل گرايي در جامعه، از جمله برنامه هايي است كه غرب براي مبارزه با فرهنگ اصيل اسلامي به اجرا درمي آورد.

عواقب بي حجابي:

بي حجابي همان طور كه علل و عوامل مختلفي داشت عواقب وخيمي ني به دنبال دارد و جوانان باياد بدانناد عادم

توجه به حدود شرعي و حتي ارتباطا سالم مي تواند مقدمه اي براي ارتباطا ناسالم باشد چرا كه اين موضوع شرايط

. 2ا هاشمي رفسنجاني علي اكبر، انقلاب يا بعثت جديد، انتشارا دفتر تبليغا اسلامي، چاپ فجر، بهار 1332 ، ص 13

3ا تمام كارهاي نيک حتي جهاد در راه خداوند در مقايسه با امر به معروف و نهي از منكر، ج قطره اي در برابر درياي خروشان نمي باشد )امام علي)ع( نهج البلاغه ا حكمت ا 334 ا

)جهت اطلاعا بيشتر مراجعه شود به ستي با تهاجم فرهنگي دفتر عقيدتي ا سياسي فرمانده كل قوا(.

1 9

ازدواج و انگي ه تشكيل خانواده و داشتن قيد و بندهاي شرعي را از ميان مي برد و موجب سقوط شخصيت زن و ت ل ل

خانواده ها و مفاسد اجتماعي مي شود كه به توضيح آنها مي پردازيم:

بي حجابي و سقوط شخصيت زن:

بدون مقدمه سخن در اين است كه آيا شخصيت كامل و مطلوب و ممدوح از آن زن ها و مردهايي است كه از حجاب

گري انند و به بي حجابي و بدحجابي روي آورده اند يا به عكس؟ كمال زن در جلوه گري و خود نمايي و طنازي در انظاار

عمومي است يا در پوشش و عفاف؟ كدام يک زن را اعتلا مي بخشد و كدام يک شخصيت او را تن ل ماي دهاد؟ اگار زن

حجاب نداشته باشد هرگونه توجهي كه به او بشود، جنبه شهواني دارد و در نتيجه ارز هااي واقعاي او هام فراماو

مي گردد و به همين دليل آنهايي كه ظواهري ج اب تر داشته باشند جلو مي افتند و بي خود و بي جهت ترقي مي كنند و

بازار ارز هاي واقعي را سرد و بي رونق مي سازند. بي حجابي، ارز هاي واقعي زن را تحات الشاعاع ظاواهر جساميش

مي كند و او را فداي هرزگي و طمع ها و آزمندي ها مي نمايد؛ چه شده است كه زنان بي حجاب، در مشاغل عالي كمتار

نفوذ كرده اند؟ و در مشاغل حساس و مهمي هموون استادي دانشگاه و وزار و سياستمداري و اختراعاا بسايار كام

نفوذ كرده اند؟ چه دليلي دارد كه زنان بي حجاب در سنگر خانواده، عقب نشيني كرده و شكست خورده و اين سنگر والا

را تخليه نموده اند. زن بي حجاب در مبارزه ا در راه كسب حقوق اجتماعي هم، چي ي بدست نياورده است. آياا كماال

شخصيت زن، يعني همين كه از يک سو، سنگري را از دست بدهد و از سوي ديگر حقوقي هم بدست نياورد؟ دليل اين

موضوع براي ما روشن است و علت اين شكست ها و عقب نشيني ها بي حجابي زن است.

اما اگر واقعاً رشد شخصيت مي خواست و اگر آنهايي كه به اصطلاح دايه هااي مهرباانتر از ماادر بارايش بودناد قصاد

داشتند به او خدمتي كنند. بايد به حجاب او تكيه مي كردند. بايد با حفظ سنگر اصلي خانواده و وظايف خاانوادگي او را

وادار مي كردند كه مبارزه كند و پيشروي هاي تازه اي احراز نمايد. اگر در سنگر حجاب مي ماند، سنگر خانواده را هام از

دست نمي داد اگر اين سنگر را از دست نمي داد و پايداري مي كرد همسار و فرزنادانش پشاتوانه ي او بودناد. امارو ز زن

بي حجاب واقعاً تنها و ذليل است. زن بي حجاب در جامعه ي خود پايگاهي ندارد زيرا هم زندگي خانوادگيش به ساردي

و خاموشي گراييده و هم در جامعه، به شغل هاي پست و بي ارز گمارده شده است؛ تن ل و انحطااط شخصايت ياک

انسان يعني همين!

ما تنها راه بالا بردن شخصيت زن را حجاب او مي دانيم. اگر او به حجاب روي آورد پايگاه خانوادگيش قوي مي شاود ؛

علو شخصيت زن در اين است كه كمال همسري و كمال مادري و كمال اجتماعي را براي خود احراز كند؛ زني كاه باه

لحاظ همسري، ناقص، و به لحاظ مادري، ناتوان و به لحاظ اجتماعي، ملعبه و بازيوه اسات از علاو شخصايت باي بهاره

است، خواه ناخواه سقوط كرده است اينها معني دارد و چه معني بامسمايي! معني اينها، شكست زن بي حجاب غربي در

بعد خانواده و تخليه و رهايي اين سنگر مقدس از سوي اوست.

زنان باحجاب، مظهر عفافند و در دامن خود، اهل عفاف مي پرورانند و براي فرزندان و والدين و كساان خاود موجاب

افتخارند. حجاب قانون فطر است و سرپيوي از قوانين فطري، زن را از هويت او خارج ما ي ساازد و خاروج از هويات

انساني همان و سقوط از جايگاه بلند ارزشي شخصيتي همان. با افول شخصيّت زن، بي بناد و باار ي در جامعاه راياج و

نظام خانوادگي مختل مي گردد و در نتيجه امنيّت اجتماعي از افراد جامعه، سلب مي شود

. 1

سقوط شخصيت زن به دلايل زير باعث اضمحلال امنيّت اجتماعي مي شود:

الف

زن با از دست دادن شخصيت خويش، ارز هايش منهدم شده و هوساران ي را در جامعاه رواج ما ي دهاد، در

1ا اكبري محمد رضا، تحليلي نو و عملي از حجاب در عصر حاضر، ص 153 ا 150

2 1

نتيجه سلامت اخلاقي و به دنبال آن امنيت اجتماعي ني كاهش مي يابد.

ب

زنان، با غفلت از اصول اخلاقي اسلام، مسايل جنسي را به محيط جامعه كشانده و زمينه ي گساتر گنااه و از

هم پاشيدگي نظم اجتماع را به وجود مي آورند.

ج

زنان، با بي حجابي به معصيت كبيره ي خودنمايي گرفتار آمده و بي حيايي را در جامعه تارويج ما ي دهناد، در

نتيجه امنيّت اجتماعي، نابسامان گشته، از بين مي رود.

بي حجابي و تزلزل خانواده ها

1 :

يكي از آرار زيانبار بي حجابي بانوان، ت ل ل خانواده هاست، زيرا آنان با گستر و رواج مسايل جنسا ي از خاانواده باه

جامعه، مرتكب ظلمي فاحش و غير قابل جبران اجتماعي مي گردند و روابط زناشويي در خانواده ها را مت ل ل مي كنند،

در نتيجه امنيّت خانوادگي با خطرا جدي از قبيل از هم پاشيدگي بنيان خانواده و عقده مند شدن مردان، روبرو ما ي

شود و اين مشكلا زيانبار به محيط جامعه كشيده شده، امنيّت اجتماعي را در نظام اسلامي با آشفتگي جدي مواجاه

مي سازد؛ چرا كه خانواده اولين و مهمترين نهاد اجتماعي در جامعه به شمار مي آيد ربا خانواده كه مرك عشق و اميد

و تحقق آرزوهاي شيرين جوانان مي باشد توانايي هاي فردي را اف ايش و جامعه را استوار و پويا خواهد ساخت.

بي ترديد، نهاد خانواده فقط با پاسداري از حجااب، درخشاش و بالنادگي لازم را پيادا خواهاد كارد، زيارا اگار در

جامعه اي حجاب به صور كامل رعايت گردد و تعلقا جنسي به محيط خانواده محدود گردد جواناان باه ازدواج روي

مي آورند و خانواده ي تشكيل شده ني ربا بيشتري خواهد گرفت، اگر خودآرايي و تهييج جنسي در جامعه رواج يابد و

بهره برداري هاي جنسي در خارج از محيط خانواده ميسر گردد جوانان زير بار مسئوليت هاي سنگين و مشكلا ازدواج

نخواهند رفت و خانواده هاي تشكيل شده ني روز به روز مت ل ل مي گردد. زيرا مردان با ديدن زنان باي حجااب تحرياک

شده و آسيب پ ير خواهند بود و در نتيجه كانون گرم خانوادگي به سردي مي گرايد و در برخي موارد در خانواده محبت

جاي خود را به تنفر خواهد داد و چون همسر قانوني رقيب و مانع روابط و الت اذا جدياد باه شامار ماي آياد. مطاابق

آمارهاي قطعي و مستند، روز به روز و لحظه به لحظه بر تعداد از هم پاشيدگي خانواده ها، طالاق، فرزنادان نامشاروع و

انحرافا جنسي اف وده مي شود كه هر كدام عاملي براي انحرافا گوناگون خواهد شد. كه يكي از علال مهام آن ، ايان

است كه بازار برهنگي و دوري از حريم عفاف و حجاب و آزادي در روابط، زنان را به صور كالاي مشترك درآورده، به

طوري كه دو همسر تعلق به خود ندارند در نتيجه قداست و پيمان زناشويي مفهوم ندارد و به دنباال ايان، خاانواده هاا

هموون تار و پود به سرعت متلاشي مي شوند و كودكان بي سرپرست مي مانند. همين وضع اسااس اعتيااد، با ه كااري،

انحرافا شديد و قتل و جنايت را پي ري ي مي نمايد و جامعه را به صور افسار گسيخته درمي آورد تاا آنجاا كاه آماار

طلاق به بالاترين درصد رسيده است.

وضعيت نابسامان خانواده در غرب بهترين شاهد اين مدعاست اف ايش طالاق در غارب و پيامادهاي خطرنااك آن

نظير اف ايش جرايم و ب هكاري نوجواناني كه در چنين خانواده هايي زندگي مي كنند و بيماري هاي رواني ناشاي از آن،

آژير خطر را براي جوامعي كه چشم بسته به تقليد از آنان مي پردازند به صدا درآورده است.

بي حجابي و مفاسد اجتماعي:

با توجه به توضيحا داده شده مي توان فهميد كه عنصر اصلي فساد در جامعاه، فسااد از فارد علاي الخصاوص از زن

1ا در طول قرون وسطي يهوديان زنان خود را با لباسهاي فاخر مي آراستند اما اجازه نمي دادند كه با سر عريان به ميان مردم روند. نپوشاندن موي سر خلافي بود كه مرتكب آن را

.) مستوجب طلاق مي ساخت )ويل دورانت ا تاريخ تمدن ج 12 ص 22

2 1

شروع مي شود و اين زن است كه مي تواند با پايبندي به قانون اسلام و حفظ حريم خود عامل ماؤرري باراي مباارزه باا

تجمل گرايي و ايستادگي در برابر ورود و هجوم فرهنگ مبت ل غرب باشد. در غير اين صور زن را از لحاظ هويت يک

انسان كامل به حساب نمي آورند. وقتي در يک جامعه به زن مجال ندهند تا در عرصه هاي مختلف علمي، اجتماعي وارد

بشود آن جامعه عقب مانده نگه داشته مي شود، زيرا از يكي از اركان خلقت كه وجود باعث پيشارفت جامعاه اسات

بي نصيب است.

يكي از عواملي كه منجر به فساد جامعه مي شود محروميت از ارضاء غري ه جنساي از راه مشاروع و طبيعاي اسات و

اسلام اين مشكل را با دستور ازدواج و توجه به همسران به ارضاء همديگر حل كرده است. بنابراين اشكال اينكه، حجاب

و پنهان شدن زن در ميان پوشش ها باعث محروميت و از محروميت طغيان فساد توليد مي شود، بي اسااس اسات زيارا

اسلام با آن دستورهاي مؤكد خود راجع به ازدواج و احكام دقيق خود در اين مورد، رفع محروميت كرده است.

اما بايد توجه داشت كه اگر مشكل محروميت را با به وجود آوردن بي بند و باري و كشف حجاب رفع كنيم، مفاساد و

تباهي ها ه اران برابر بيشتر از تباهي هاي محروميت است قبلاً اشكال مي گرفتند كه محروميت از زن باعث مي شود كه

رايج مي گردد ولي بايد به اينها گفت: چرا در دنياي غرب كاه » لواط « مردها به همجنس خود تمايل كنند و گناه ب رگ

مرد از محروميت بيرون آمده و با كمال آساني مي تواند با زن تماس پيدا كند، دامنه همجنس بازي و لواط گساترده تار

شده تا آنجا كه اين موضوع به عنوان لايحه به مجلس كشيده شده و مجلس بريتانيا جواز آن را تصويب كرده است.

پس مي بينيم پوشيدگي زن همواره خاكري ب رگي در برابر موج وسوسه ها و كج روي ها بوده است. بسياري از مفاساد

اجتماعي به شهوا جنسي مربوط مي شود كه با پوشيدگي زن زمينه آنها از بين مي رود. وقتي چشم هاا نبيناد و دلهاا<


مطالب مشابه :


مجله دکوراسیون داخلی منزل

مرجع دکوراسيون داخلي منزل ماي دکور دکوراسیون,دکوراسیون آشپزخانه,دکوراسیون اتاق نشیمن




رمـــــان پــروای بــی پــروای مــن|10

خوشحال شدم از اينك ه چش ماي بقيه رو نمي بينم و مي تونم يه دكور سنتي ، تخت چوبي و پشتي و




✘ هر خـــــَــری ازمـا "بَــدِش"اومـــد

مغـــازه نيستـــــم كـــه بــه ســَــلــيــقـــَــتـــــــــ دِكـــــور




تئاتر نو ژاپن

با اتكا بر آواز ‌اوتامي Utami و حركات قراردادي موزون رقص مانند ماي Mie به فقدان دكور




عوامل و عواقب بيحجاب ي در اجتماع

او دارد و هنگامي كه زن را از طريق جاذبه جنسي ا وسيله تبليد كالاها و دكور ايان كاار ماي




معماری یونان

آنچه‌ اهميت‌ دارد آن‌ است‌ كه‌ بين‌ دكور سازي‌ قبل‌ و قصرهای ماي سني‌ها باشد




اصول کارگردانی تئاتر

د- تمرينات فني: در اين مرحله تمرين با نور و دكور صورت مي¬گيرد. وبلاگ ماي




لیست سیاه امیر هدیه نوروزی ما به کارتون دوست های عزیز

از اواخر سال 1382 و در فورم هاي مختلفي مانند "گفتمان"، "گزاره"، "ماي ايمي با دكور ساده و فقط




برچسب :