تقلا برای کاهش استراتژیک هزینهها
درسها و تجارب عملی فولادسازان بزرگ جهان در سال 2012
موسسه ارنستاند یانگ یکی از بزرگترین موسسات مالی و حسابداری در جهان اخیرا مطالعه جامعی در خصوص تحولات و چشمانداز بازار فولاد جهان انجام داده و حاصل را در قالب یک بولتن منتشر کرده است. آنچه در ادامه میآید ترجمه یکی از فصلهای این بولتن، در خصوص استراتژیهای کاهش هزینهها توسط شرکتهای بزرگ فولادی دنیا در سال 2012 است.
کاهش قیمت محصولات فولادی در سال 2012 (نمودار شماره 1) به همراه تقاضای رو به افول فولاد جهان در این سال، تعدادی از غولهای فولادی جهان مانند شرکت چند ملیتی Arcelor Mittal، شرکت ThyssenKrupp در اروپا، Nippon Steel ژاپن، POSCO و Hyundai در کرهجنوبی، US Steel در ایالات متحده، Severstal در روسیه و حتی Bao Steel و Wuhan در چین را وادار به انجام اقداماتی در جهت کاهش هزینه کرد، تا علاوه بر بقا در بازار کنونی، امیدهای خود را برای رشد و توسعه در آینده زنده نگه دارند. اما حالا نگرانی بزرگ آنها این است که این اقدامات، سازمان را از استراتژیهای کلان خود منحرف نکرده و باعث تحلیل رفتن تدریجی اصول و ارزشهای سازمان نشود.
بعد از تجربه کردن سالی سخت در 2012، در حال حاضر سه استراتژی کاهش تولید در سایتهای زیانده جهت تثبیت قیمت فولاد و جلوگیری از عرضه مازاد، سازماندهی مجدد نیروی کار و کاهش یا فسخ قراردادهای تامین برای کاهش هزینههای عملیاتی توسط فولادسازان بزرگ در حال انجام است.
در واقع فولاد سازانی که ظرفیت مازاد بر تقاضا دارند حالا نیاز به یک تجدید ساختار در جهت حذف ظرفیتهای قدیمی و زیان ده خود احساس میکنند. در سال 2012 تولید فولاد مازاد بر تقاضا در جهان بالغ بر 56 میلیون تن برآورد شد. اما فولادسازها این مازاد تولید را با امید به رشد تقاضا و در عین حال امید بیشتر به تحقق سیاستهای حمایتی دولت متبوع خود حفظ کردند. اما گذشت زمان نشان داد که سیاستهای انقباضی دولتها به خصوص در اروپا دست دولتمردان را برایاندیشیدن به این کارخانههای محتاج حمایت بسته است. اگرچه تمایل دولتها به دفاع از اشتغال و شاخصههای تولید داخلی به قوت خود باقی بود، اما تجربهها نشان میدهد که مجموعه اقداماتی که از سوی دولتها انجام میشود معمولا فقط زمان تعطیلی واحدهای زیان ده را به تاخیر میاندازد.به عنوان مثال میتوان به سرنوشت کارخانه فولاد فلورانژ در شمال شرقی فرانسه اشاره کرد. درخواست حمایت از دولت فرانسه برای جلوگیری از تعطیلی دو واحد کوره بلند این کارخانه متعلق به مجموعه آرسلور میتال ثمری در پی نداشت. لاکشمی میتال مالک این کارخانه که به علت گرانی انرژی و نیروی کار در فرانسه توان رقابت با دیگر فولادسازان را نداشت، شخصا با اولاند نخست وزیر فرانسه دیدار کرد و به دولت وی 60 روز فرصت داد تا برای حمایت از آنان و جلوگیری از بیکار شدن 630 کارگر این کارخانه وارد عمل شود. اما در نهایت نه تنها هر دو کوره بلند فلورانژ تعطیل شد بلکه این روند کوچکسازی به کارخانههای آرسلور میتال در بلژیک نیز سرایت کرد. آرسلور میتال در سال 2012 نزدیک به 10 میلیون تن از ظرفیت سایتهای تولیدی خود را تعطیل کرد. از طرف دیگر شرکت تیسن کروپ آلمان نیز اقدام به فروش تعدادی از کارخانههای خود در برزیل و آمریکا کرد.
در نهایت در سال 2012، مجموعا پنجاه میلیون تن از ظرفیت تولید فولاد جهان کاسته شد (بدون در نظر گرفتن چین) که 30 میلیون تن از این کاهش فقط متعلق به اروپا بود. همین استراتژی باعث شد که متوسط ظرفیت استفاده شده واحدهای فولادسازی از حدود 75 درصد در نیمه دوم 2012 به80 درصد در نیمه اول 2013 رسیده به عبارتی فولادسازان را از منطقه ضرر دور کند. (نمودار شماره 2)
علاوه بر مدیریت ظرفیت که در بالا به آن اشاره شد، شرکتهای فولادی بزرگ جهان در حال تعریف پروژههایی با تمرکز روی مدیریت داراییها، به کارگیری داراییها کارآیی فرآیندها، افزایش بازده محصول و جلوگیری از دوباره کاریها هستند که در زیر به طور خلاصه به آنها اشاره میشود:
مدیریت داراییها: همزمان با کاهش میزان تولید، کارخانههای هوشیارتر استراتژیهای نگهداری و تعمیرات خود را همسو با میزان به کارگیری تجهیزات و ماشین آلات تطبیق دادند. کاهش تواتر تعمیرات برنامه ریزی شده و افزایش دوره تعویض قطعات یدکی توانست اثر قابل ملاحظهای بر کاهش هزینهها داشته باشد. هر چه سیستم نگهداری و تعمیرات کارخانه هوشمندتر و قابل انعطافتر باشد، دست کارخانه برای صرفهجویی در این گونه هزینهها بازتر است.
به کارگیری بهینه داراییها: برخی کارخانجات اقدام به بهینهسازی ترکیب و نحوه به کارگیری از تجهیرات کرده و در این راستا بخشهایی از فرآیند خود را که بیشترین هزینه را به مجموعه تحمیل میکردند، متوقف کردند. به عنوان مثال میتوان به تعطیلی واحد ذوبسازی کارخانه آرسلور میتال در لییژ بلژیک اشاره کرد.
کارآیی فرآیندها: تمرکز بر ارتقای شاخصهای کارآیی فرآیند مانند درصد استفاده از ظرفیتها، شاخصهای مصرف انرژی، شاخص راندمان نیروی انسانی و دیگر شاخصهایی که بار هزینهای دارند، از جمله حیطههایی بود که غولهای بزرگ فولادی اقدام به تعریف پروژههای بهبود کردند. به عنوان مثال کارخانه آرسلور میتال در ایندیانای آمریکا در اواخر 2012 با صرف بودجه 63 میلیون دلاری اقدام به راهاندازی مجموعه بویلرهای بازیافت انرژی با استفاده از گازهای خروجی کوره بلند، با ظرفیت 333 هزار مگاوات ساعت در سال کرد که سالانه 20 میلیون دلار صرفهجویی وکاهش قیمت 5 دلار در هر تن محصول تمام شده به همراه داشته است.
افزایش بازدهی و کیفیت محصول: بازدهی یا Yield در فرآیندهای فولادسازی به معنی نسبت وزنی خروجی یک فرآیند به ورودی آن فرآیند است؛ به عنوان مثال نسبت وزن محصول نهایی به شمش ورودی در یک خط نورد. با توجه به ثابت بودن هزینههای تولید برای یک مقدار ورودی مشخص، هر چه درصد خروجی بیشتری داشته باشیم هزینه واحد محصولات کمتر خواهد بود. نیپون استیل ژاپن همواره یکی از شرکتهای پیشرو در این زمینه افزایش کیفیت و بازدهی محصولات بوده است. این شرکت که با ظرفیت سالانه 33 میلیون تن کماکان بزرگترین تولیدکننده فولادهای خاص بهویژه برای صنایع خودرو است در سالهای گذشته با استفاده از فناوری نانو کوشش خود را بر سبک کردن محصولات فولادی و همزمان افزایش خواص پایدار و کششپذیری ورقهای فولادی متمرکز کرده است.
از سوي ديگر نیروی کار عامل مهمی در میزان بهرهوری و هزینهها در صنایع فولاد است. تولیدکنندگان فولاد در کشورهای توسعه یافته معمولا هزینههای بالاتری برای نیروی انسانی میپردازند؛ بنابراین این حیطه همواره استعدادی بالقوه برای کاهش قابل ملاحظه در هزینهها محسوب میشود.
به هر طريق طی سالیان اخیر کارخانههای فولادسازی در ایالات متحده هم برای ادامه حیات دست به تغییرات وسیعی در ساختار خود زدهاند. در نتیجه این اقدامات شاخص بهره وری نیروی کار در آمریکا از 1/10 نفرساعت به ازای هر تن محصول تمام شده در سال 1980، به متوسط 2 نفرساعت در سال 2010 رسیده است. یعنی بهرهوری نیروی کار در صنعت فولاد این کشور طی یک دوره 30 ساله حدود پنج برابر شده است. این در حالی است امروزه کارخانههای بسیاری در صنعت فولاد آمریکا وجود دارند که این شاخص در آنها حتی به 1 نفر ساعت به ازای هر تن محصول تمام شده رسیده است که چنانچه بخواهیم شاخص فوق را برای یکی از فولادسازان بزرگ کشورمان با 5/3 میلیون تن تولید سالانه و حدود 7000 نفر پرسنل مقایسه کنیم، با فرض ماهیانه 200 نفر ساعت حضور ماهیانه برای هر کدام از پرسنل، به راندمان 8/4 نفر ساعت به ازای هر تن محصول تمام شده میرسیم.
کشورهای در حال توسعه مانند چین، غالبا مزیت رقابتی خود را بر اساس هزینههای پایین نیروی کار بنا نهادهاند. اگر چه با توسعه تدریجی این کشورها، هزینههای نیروی انسانی نیز به طور طبیعی افزایش یافته و نیاز به راهکارهای جدیدتری برای مدیریت هزینهها و ماندن در کورس رقابت احساس خواهد شد.
در کره جنوبی فولادسازان این کشور در سال 2012 شروع به جاریسازی استراتژیهای کاهش (Retrenchment) به عنوان راهی برای صرفهجویی در هزینهها کردند و در نظر دارند که این استراتژی را در سال 2013 نیز ادامه دهندکه شامل کاهش سطح دستمزدها و همچنین هزینههای جانبی نیروی انسانی مانند ایاب و ذهاب و ماموریتها و هزینههای اداری میباشد.
یکی از آخرین راه حلها کاهش تعداد پرسنل کارخانهها میباشد که اگر چه باعث صرفه جویی مقطعی در هزینهها میشود، اما شرکتها باید نسبت به ریسک پیادهسازی اینگونه سیاستها در سازمان آگاه باشند. ساختار نیروی کار در صنایع فولاد ترکیبی از سطوح مختلف کارگران، تکنسینها، مهندسین، و مدیران با تخصصهای مختلف است که این ساختار باید طی فرآیندهای جذب و آموزش مرتبا با نیروهای جوان و تازه نفس ورودی تقویت شود در غیر اینصورت صنعت فولاد به تدریج با کمبود نیروی انسانی متخصص مواجه خواهد شد. اتفاقی که در صنایعی مانند معدن رخ داد.
در برخی کشورها به خصوص کشورهای اروپایی، در حال حاضر میانگین سن شاغلان صنعت فولاد بسیار بالا است و با بازنشسته شدن افراد و عدم جایگزینی نیروهای جوان، کمبود نیروی انسانی متخصص بیشتر خودنمایی میکند.
به علاوه ریسک دیگری که این گونه شرکتها را تهدید میکند از دست دادن دانش و سرمایههای فکری سازمان با منفک شدن افراد است. به علاوه، کاهش تعداد نفرات، باعث افول سطح عمومی رضایت و وفاداری در سازمان شده و این مساله فضا را برای جذب نیروهای متخصص در دورههای رونق سازمان دشوارتر کرده و سازمان را مجبور به استفاده از خدمات پیمانکاری با قیمت بالاتر یا نیروی کار موقتی میکند. بنابراین به جای کاهش نیروی انسانی، اکثر کارخانههای بزرگ فولاد راههای جایگزینی همچون مرخصی با حقوق برای بخشی از نیروی کار یا تعطیلی با حقوق در چند روز از ماه، کاهش زمان کاری یا شیفتهای کاری، عدم افزایش یا کاهش سطح دستمزدها در یک دوره زمانی و جابهجایی نیروی کار بین سایتهای مختلف را برگزیدهاند.
از سوی دیگر یکی از آسانترین راههای صرفه جویی در هزینهها، چانهزنی مجدد، کاهش یا فسخ برخی از قراردادهای خدماتی، متناسب با میزان کاهش حجم تولید هم هست. چنین اقداماتی منجر به کاهش سریع هزینههای عملیاتی میشوند، البته به جز آن دسته از قراردادهایی که مشمول جریمه فسخ یکجانبه میشوند. نکته مهم در اینجا این است که شرکتهای فولادسازی لازم است به گونهای این روندکوچکسازی قراردادها را مدیریت کنند که اطمینان حاصل شود که در آینده نیز به خدمات و کالاهای این دسته از تامین کنندگان دسترسی خواهند داشت و از تیره و تار کردن روابط و ورود به منازعات قانونی اجتناب کنند. چنین رویکردی برای صنعت فولاد حیاتی است؛ چرا که تامین کنندگان کلیدی میتوانند ظرفیتهای مفید و سریعی را در مواقع مورد نیاز به خصوص زمان رشد و توسعه سازمان فراهم کنند، اگرچه در صنعت فولاد معمولا رسم بر این است که تامینکنندگان اولین قربانیان سیاستهای صرفهجویی هستند.
در نهایت باید افزود روشهای دیگری که کارخانههای فولاد در حوزه کاهش هزینههای تامین به کار گرفتهاند شامل متمرکزسازی تامین (به معنی تامین نیاز کلیه سایتها به صورت یکجا)، مذاکره و چانهزنی مجدد قراردادها و برنامهریزی استراتژیک منابع هم بوده است که مورد آخر به معنی فرآیند مدیریت ارتباط با تامین کنندگان است به نحوی که هزینههای تامین را بتوان به وسیله گزینش، همکاری، ارزیابی مداوم و بهبود مجموعهای از تامینکنندگان دارای صلاحیت بهینه کرد.
سرممیز شرکت TUV NORD و کارشناس صنعت فولاد [email protected]
مطالب مشابه :
سوالات استخدامی اقتصاد خرد، تئوری مدیریت، اصول حسابدرای، حسابرسی، حسابداری شرکت ها، حسابداری میانه
مصاحبه و گزینش دانلود رایگان سوالات استخدامی حسابداری میانه. سوالات استخدام شرکت فولاد.
سوالات استخدامی رشته حسابداری
سوالات آزمون استخدامی شرکت فولاد میانه همراه مصاحبه حضوری و گزینش به
سوالات استخدامی رشته حسابداری
- ۱۴ سوال حسابداری میانه همراه با با مصاحبه حضوری و گزینش به صورت مجتمع فولاد
استخدام شرکت ثمین گستر کارمانیا پیمانکار تامین نیروی انسانی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمان
مصاحبه و گزینش چراویماق(۲۰نفر)، اهر(۵نفر)، سراب(۵نفر)،میانه سوالات استخدام شرکت فولاد.
تقلا برای کاهش استراتژیک هزینهها
در جهان اخیرا مطالعه جامعی در خصوص تحولات و چشمانداز بازار فولاد جهان انجام داده و
مخازن (tanks)
آب, فاضلاب, تصفیه, فرآیند, بیولوژیک, شیمیایی, فیزیکی, خوردگی, آب سطحی, آب زیرزمینیش,کیفیت, جمع
طرح توان افزایی جوانان مستعد در شهرهای خرمشهر و آبادان
گروه هنری پارسا فراز - طرح توان افزایی جوانان مستعد در شهرهای خرمشهر و آبادان - درباره هنر
جشننامه/ شش سال وبلاگنویسی سهند سلطاندوست - ۱
کار که به میانه رسید، بدقولیها و بیاعتناییهایِ دعوتشدگان آرامش ِ خیالي داد تا فکر-ام
اصفهان
(پارسی میانه پس از پیشنهاد گزینش روز اصفهان از مجتمع فولاد مبارکه
برچسب :
گزینش فولاد میانه