ياوه گويي پانتورك ها در مورد فردوسي بزرگ استاد بزرگ شعر و ادب

دروغ هايي كه پانتورك ها به فردوسي نسبت داده اند:

۱- خوار و خفيف كردن زنان!!!

۲- مدح و ثناي سلطان محمود غزنوي بي فرهنگ!!!

۳- شعرسرايي براي به دست آوردن پول!!!

كه در اين جا به آن پاسخ مي دهيم:

۱- مقام والاي زنان نزد فردوسي بزرگ

فردوسی از زبان شیرین همسر خسرو پرویز به زنان آینده ایران چنین پند میدهد که سه چیز برای زنان دارای ارزش بیشتری است : شرم داشته باشند، ظاهر و چهره ای آراسته داشته باشند و فرزندان نیکو به دنیا آورند و در ضمن پوشش نیک و برازنده بپوشند:

ز سه چیز باشد زنان را بهی که باشند زیبای گاه مهی یکی آنکه با شرم و با خواستست که جفتش بدو خانه آراستست دگر انکه فرخ پسر زاید او ز شوی خجسته بیفزاید او سه دیگر که بالا و رویش بود به پوشیدگی مویش بود   فردوسی از زبان شیرین شاهزاده ارمنی ایران زمین می فرماید که او در همه جای پشت و یاور مردان و زنان دلیر بوده است و آنان را حمایت کرده است و کسی از وی تاکنون به بدی یاد نکرده است:   چنین گفت شیرین به آزادگان که بودند در گلشن شادگان چه دیدند از من شما از بدی ؟ ز تازی و کژی و نابخردی ؟ بسی سال بانوی ایران بدم به هر کار پشت دلیران بدم   فرزند كه تربيت يافته باشد پسر و دختر ندارد، هر دو برابرند. نظريه تساوى زن و مرد، نظرى قديمى و دير پا است. فردوسى نظر خود را درباره زنان اين چنين مى‏گويد:
چو فرزند باشد به آيين و فر گرامى به دل بر، چه ماده چه نر   ۲- نفرت فردوسي بزرگ از پادشاه احمق بي فرهنگ محمود غزنوي    فردوسی در هجو محمود غزنوی شعري سروده است که تا پایان تاریخ باقی خواهد ماند و باعث شد غزنویان بي فرهنگ سعی کنند شاهنامه سترگ بي نظير را از بین ببرند اما نتوانستند غلطي بكنند   شعر زيباي فردوسي بزرگ در مورد گدامنش بودن و رذالت محمود غزنوي بي فرهنگ 

درختی که تلخست ویرا سرشت ....گرش بر نشانی به باغ بهشت

ور از جوی خلدش به هنگام آب.... به بیخ انگبین ریزی و شهد ناب

سر انجام گوهر به کار آورد...........همان میوه ی تلخ بار آورد

به عنبر فروشان اگر بگذری .....شود جامه ی تو همه عنبری

وگر درشوی نزد انگشت گر.....از او جز سیاهی نیابی دگر

ز بد اصل چشم بهی داشتن .... بود خاک در دیده انباشتن

که سفله خداوند هستی مباد..... جوانمرد را تنگدستی مباد

خلد = جاویدان/ انگبین= عسل/ انگشت گر = زغال فروش/ سفله = گدا  

نظامی پس از دویست و اندی سال شخصیت نالایق و ناجوانمرد سلطان محمود را چه خوب و برازنده به نظم کشیده است:

تورکی صفتی وفای من نیست/ تورکانه سخن، سزای من نیست

۳- انسان دوستي و ميهن دوستي و عدم پول پرستي فردوسي بزرگ   انگیزه و محرک اصلی و اساسی فردوسی در به نظم کشیدن " شاهنامه " و آفریدن اثر بزرگ حماسی بی مانند نخست و در درجه ی یکم ناشی از حس میهن دوستي شدید، احساسات و غرور ملی و میهنی بی نهایت اوست و از طرف دیگر ممد و موید این انگیزه را باید تشویق و ترغیب صمیمانه و خردمندانه ابومنصور بن محمد حاکم طوس و دیگر بزرگان قوم و کشور دانست. پادشاه غزنوی با فردوسي و اثرش از نزدیک آشنا شد و به او وعده داد که در برابر هر بیت یک سکه ی زر به وی بدهد. فردوسی هم که از دیرباز درصدد تهیه نقدینه برای ساختن پل روی رودخانه ی زادگاهش بود پذیرفت و کار را ادامه داد تا پایان برد ولی محمود به عهد خود وفا نکرد. محمود غزنوي لياقت كار انسان دوستانه نداشت و به هر روي هر فرد بي لياقتي سعادت كمك به مردم را ندارد و محمود غزنوي پادشاه حقير غزنوي از اين دسته افراد بود.
http://robabnaz31.persianblog.ir/post/234


مطالب مشابه :


ياوه گويي پانتورك ها در مورد فردوسي بزرگ استاد بزرگ شعر و ادب

شعر زيباي فردوسي بزرگ در مورد گدامنش بودن و رذالت محمود غزنوي بي فرهنگ درختی که تلخست ویرا




اتحاد ها

در واقع در مورد یک اتحاد در اصل به یک تساوی بدیهی چون 0=0 می رسیم. پاره پوره های شعر




شعری در مورد امدادگری " هر کی شاعرشو میدونه بگه"

شعری در مورد امدادگری " هر کی شاعرشو میدونه بگه" این شعر را جناب آقای حسین رمز اتحاد




موقعیت گذشته وفعلی کُردها در اتحاد جماهیر شوروی(1)

مرا متوجه نبودن تحقیقات و پژوهش هایی در مورد کُرد های اتحاد شعر معاصر کردی در




اتحاد ملی و قومیت ها

آنها در مورد اصول و بی مورد و در نتیجه اتحاد ملی ایران شعر از كتاب




شعر در مورد 22بهمن

شعر در مورد 22 رمز پیروزی چو باشد اتحاد زین عمل روح خمینی هست شاد تا بُود ملّــت




برچسب :