بررسی نظم در جامعه و دیدگاه قران
مقدمه:
نظم در لغت به معنای آراستن، برپا داشتن، ترتیب دادن کار و...[۱] و در اصطلاح نظامی به معنای پیروی کامل از دستورهای نظامی است.[۲] انضباط نیز به معنای نظم و انتظام، ترتیب و درستی، عدم هرج و مرج، سامان پذیری و آراستگی است.[ ۳ ]
نظم در آفرینش
آفرینش براساس نظم استوار است و در دستگاه خلقت، هر پدیده ای جای خاصی دارد و مأموریت و کار ویژه ای به عهده دارد. کرات آسمانی در مدار معیّنی حرکت می کنند، فصول سال و گذشت شب و روز نظم خاصی دارد و خلقت اشیا از اندازه، حدّ و میزان خاصی برخوردار است. خدای تعالی می فرماید:
إِنَّا کُلَّ شَیْ ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ [۴]ما هر چیزی را به اندازه (و روی حساب) آفریدیم. حکمت خداوندی در هر چیز تجلّی یافته و موجودات عالم نیز روی حساب و نظم دقیق و نیز براساس هدف معیّنی قدم به عرصه هستی نهاده اند. جهان چون خط وخال و چشم و ابروست که هر چیزی بجای خویش نیکوست نظم شگفت و محیرالعقولی که در همه مخلوقات، حرکت سیاّره ها و ستارگان، گیاهان، موجودات دریایی و صحرایی، بدن انسان، گردش خون و... وجود دارد، همه و همه معلول تدبیر خداوند حکیم، مدبّرو تواناست.
اهمیت نظم در زندگی
خدای توانا و حکیمی که نظم را در دستگاه پهناور و عظیم خلقت قرار داده است، همین نظم را در زندگی انسانها و روابط اجتماعی آنان می پسندد. از این رو، شایسته است که انسان در زندگی فردی و اجتماعی خویش، نظم و ترتیب و تدبیر در امور را مراعات کند؛ زیرا به گفته روانشاسان:
احتیاج به نظم و ترتیب، جزء احتیاجات اساسی روانی محسوب می گردد، رنگ و شکل و خاصی به زندگی می دهد، افراد میل دارند زندگی فردی و جمعی خود را تحت نظم و قاعده مشخصی در آورند. [۵]
نگاهی گذرا به حجم زیاد کتابهای قوانین و مقررات و بودجه های هنگفتی که صرف قانونگذاری و تنظیم آنها می شود و اهمیتی که همه ملل جهان به آنها می دهند ضرورت و لزوم نظم فردی و اجتماعی را در زندگی بشر آشکار می سازد. اسلام نیز به عنوان دین جهانی و کامل به نظم و برنامه ریزی در زندگی اهمیت فراوان داده و به پیروان خویش سفارش کرده که تمام کارهای خود را طبق قانون و به صورت منظم انجام دهند و از بی برنامگی بپرهیزند. چرا که تمام احکام اسلامی؛ واجبات، مستحبات، محرّمات، مکروهات و... در این راستا و در جهت برنامه دقیق و منظم دادن به مسلمانان قرار داده شده که آنان را تحت نظم خاصّی در آورد.
در دنیای کنونی نیز حرکت قطارها، هواپیماها، ساعات کار ادارات و کارخانجات و... روی نظم خاصی و با دقیقه و ثانیه سنجیده می شود و با ورود کامپیوتر در عرصه زندگی نظم و ترتیب دقیقتر و بهتر صورت می گیرد و می توان گفت امروزه منظّم زندگی کردن جزء ضروریات زندگی بشر شده و مورد پسند عقل و دین است و اگر بخواهیم خود را از دایره نظم که امروزه همه جامعه ها را تا حدّ زیادی فرا گرفته و احاطه کرده، خارج کنیم، با مشکلات زیادی رو به رو می شویم.
نظم در قرآن
بخش عظیمی از دستورات و سفارشات قرآن کریم در راستای تنظیم اندیشه و اعمال انسان است. امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ می فرماید:
الا انّ فیه علم ما یأتی و الحدیث عن الماضی و دواء دائکم و نظم ما بینکم [۶]
آگاه باشید که آگاهی از آینده، خبر از گذشته، داروی درد (نادانی و گمراهی) و نظم و ترتیب زندگی روزمرّه شما در قرآن آمده است.
الف ( بیان قرآن کریم را درباره نظم می توان به دو بخش تقسیم کرد)
نظم در تکوین: قرآن در این بخش، نظم حاکم بر جهان آفرینش را تشریح کرده و به انسانها سفارش می کند که درباره آن بیندیشند. تا به طرّاح زبردست آن(خدای تعالی) پی ببرند و در این راستا، گاه از فرود آمدن باران و رویش گیاهان یاد می کند و گاهی از عظمت آسمان، کوهها و دریاها سخن می گوید. زمانی شگفتیهای آفرینش موجودات و از جمله انسان را تذکر می دهد و در بسیاری از مواقع نیز آمد و شد شب و روز، فراوانی پدیده های هستی و بی شماری نعمتهای الهی را در لا به لای آیات بیان می کند و انسان را به تفکر در نظم شگفت آور آن وا می دارد. به عنوان نمونه می فرماید: إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ لآیاتٍ لِأُولِی الْأَلْبابِ [۷] همانا در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و شد و شب و روز، نشانه هایی برای خردمندان است.
ب) نظم در تشریع: همه آیاتی که درباره قوانین و مقررات الهی نازل شده، برقرار کننده نظم و برنامه در زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان است. با این بیان، قرآن همواره پیروان خویش را به داشتن یک برنامه صحیح و منظّم دعوت می کند و خواستار آن است که مسلمانان در زندگی به اصول و مقررات الهی پای بند بوده، طبق برنامه ای که خدا برای آنان تنظیم کرده، زندگی کنند و هیچ گاه از حدود الهی گام فراتر ننهند.
چرا که:
مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ [۸]
آنان که از حدود الهی تجاوز کنند، همانان ستمکارانند.
از این رو، می توان گفت یکی از اهداف مهمّ پیامبران الهی، تنظیم برنامه زندگی انسانها در تمام ابعاد آن بوده و در صدد بودند تا جامعه طبق برنامه تنظیمی از جانب پروردگار به زندگی خویش ادامه دهد و از آن تخطّی نکند. به عنوان مثال قرآن برای انجام عبادتهای اسلامی وقت و برنامه ای تنظیم کرده، تا همه مسلمانان در آن وقت معین به عبادت بپردازند. چنان که برای روزه گرفتن، ماه مبارک رمضان را معلوم کرده و ابتداء و انتهای روزه هر روز را معلوم کرده است و می فرماید:... کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَی اللَّیْلِ [۹] بخورید و بیاشامید تا رشته روشن صبحدم در تاریکی شب آشکار شود و روزه را به شب برسانید. و در جای دیگر افرادی را که در امور اجتماعی خود، منظم و هماهنگ و با اجازه رهبری عمل می کنند، در زمره مؤمنان قرار داده و آنان را چنین می ستاید:
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِذا کانُوا مَعَهُ عَلی أَمْرٍ جامِعٍ لَمْ یَذْهَبُوا حَتَّی یَسْتَأْذِنُوهُ [۱۰]
مؤمنان کسانی هستند که به خدا و پیامبرش ایمان آورده اند و چون با پیامبر در کاری همگانی باشند، تا از او رخصت نطلبیده اند نباید بروند. در آیه ای دیگر نیز، رزمندگان راهش را که منظم، محکم و استوار وارد پیکار می شوند، مورد محبت خود قرارداده، می فرماید: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ [۱۱] خداوند دوست دارد کسانی را که در راه او در صفی، همانند دیواری که اجزایش را با سرب به هم پیوند داده باشند، می جنگند.
نظم در روایات
نظم و انضباط در روایات اسلامی نیز مورد تأکید قرار گرفته است. به عنوان نمونه، امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ که بارها نتایج زیانبار بی نظمی و تشتّت را در فکر و عمل مسلمانان دیده بود، در بستر شهادت و در آخرین پیامش، فرزندان خود و مسلمانان را به تقوای الهی و نظم در کارها فراخوانده، می فرماید:
اوصیکما و جمیع اهلی و ولدی و من بلغه کتابی بتقوی الله و نظم امرکم [۱۲]
شما را (ای حسن و حسین) و همه خانواده و فرزندانم و هر کس را که نوشته من به او می رسد، به تقوای الهی و نظم در کارهایتان سفارش می کنم.
و در عهدنامه مالک اشتر رعایت نظم را با عباراتی دیگر اینچنین سفارش می کند:
... إِیَّاکَ وَ الْعَجَلَهَ بِالْأُمُورِ قَبْلَ أَوَانِهَا أَوِ التَّسَقُّطَ فِیهَا عِنْدَ إِمْکَانِهَا أَوِ اللَّجَاجَهَ فِیهَا إِذَا تَنَکَّرَتْ أَوِ الْوَهْنَ عَنْهَا إِذَا اسْتَوْضَحَتْ فَضَعْ کُلَّ أَمْر مَوْضِعَهُ وَ أَوْقِعْ کُلَّ أَمْر مَوْقِعَهُ
از عجله در مورد کارهایی که وقتشان نرسیده، یا سستی در کارهایی که امکان عمل آن فراهم شده، یا لجاجت در اموری که مبهم است، یا سستی در کارها هنگامی که واضح و روشن است، بر حذر باش! و هر امری را در جای خویش و هر کاری را به موقع خود انجام بده. [۱۳]
موارد نظم
الف) نظم در اوقات شبانه روز: نظم در زندگی یک مسلمان بر محور عبادت خدا ـ که هدف از زندگی است ـ پدید می آید. یک مسلمان هنگام اذان صبح برای نماز بر می خیزد و پس از نماز به تلاوت آیاتی از قرآن می پردازد، سپس اقدام به ورزش مناسب یا مختصری استراحت، پس از صرف صبحانه به کار روزانه می پردازد، نزدیک اذان ظهر دست از کار برداشته برای نماز ظهر و سپس عصر آماده می شود، پس از نماز به صرف غذا و مقداری استراحت پرداخته، دوباره کار را آغاز می کند، نماز مغرب و عشا را به موقع ادا کرده و پس از دیدار با دوستان، بستگان، گفتگو با خانواده، یا هر تفریح و جلسه مشروع دیگر وقتی به خواب می رود که بتواند نماز صبح خود را سر وقت بخواند. این است که معنای سخن حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السلام ـ که به پیروانش سفارش می کند
بکوشید که اوقات خود را چهار قسمت کنید: بخشی برای مناجات با خدا، دیگری برای امرار معاش، سوّم برای معاشرت با برادران و معتمدانی که عیوبتان را به شما می گویند و قلباً به شما اخلاص دارند.
در ارزش «نظم» در زندگي انسان همين بس كه مولاي متقيان اميرمؤمنان
حضرت علي(عليه السلام) اين گوهر ارزشمند را
هم رديف ديگر ارزشهاي والاي اسلامي قرار داده و در واپسين روزهاي حيات خويش
در سخنان گوهر بارشان به فرزندان بزرگوارشان
رعايت آن را سفارش نموده و فرمودند
اوصيكم بتقوي الله و نظم امركم [1]
در اين بيان بليغ، نظم در رديف تقواكه از والاترين ارزشهاي اسلامي است قرار گرفته و وفاي به
آن گوشزد گرديده است. و اين كلام رساترين جمله در بيان ارزش و اهميت نظم است.
در يك كلام بايد گفت نظم در دين مقدس اسلام از جايگاه ويژهاي برخوردار است كه در موارد متعددي از قرآن و حديث به اهميت آن اشاره شده است.
از طرفي انسان براي رسيدن به كمال بايد در پرتو عقل و انديشه از كوتاهترين راه بهره جويد
تا به هدف عالي خويش كه وحي براي او مشخص كرده، دست يابد. در اين مسير، نظم
كوتاهترين وبيخطرترين راه است. چه اين كه نظم هم رديف ارزشهاي والاي
اسلامي است، راز و رمز كاميابي انسانهاست.
راه غلبه به سختيها و يافتن كاستيهاست و
صرفه جويي در وقت و استفاده بهينه از اين گوهر ارزشمند است.
آري! انسان منظم زودتر به هدف ميرسد و همواره از نشاط و تحرك بيشتر و بهتري برخوردار است و در زندگي برنامهريزي كاملتري خواهد داشت و آيندهنگر و دورانديش است. چنين فردي، كليه وظايف فردي و اجتماعي خود را به موقع و در كمال دقت انجام خواهدداد. با توجه به مطلبي كه گذشت ضرورت مطالعه پيرامون «نظم» و به تبع آن به كارگيري اين اصل مهم در زندگي بر شخص مشخص ميگردد. از اين رو، در اين مقاله به بيان جلوههايي از نظم در زندگي فردي با توجه به سخنان و سيره معصومان (عليهالسلام) خواهيم پرداخت كه اميد است با مطالعه و به كارگيري نكات آن در زندگي خويش بيش ازپيش موفق باشيم، انشاء الله.
نظم در گفتار
نظم در گفتار بدين معناست كه انسان در گفتار خويش «حدود» را مراعات كند. مثلا در اين كه چه بگويد، كي بگويد، چه ميزان بگويد،
چگونه بگويد. اميرمؤمنان(عليهالسلام) در اين باره ميفرمايند: زيباترين گفتار، آن است كه منظم و موزون باشند. و خاص و عام آن را بفهمند.
[2] درباره سيره رسول گرامي (صلي الله عليه و آله) نيز چنين آمده است:
سخنان آن حضرت همه كوتاه بود. گفتارش به يكديگر پيوند داشت. كلماتش را شمرده بيان ميكرد. در گفتارش تكرار نداشت و گفتارش روشن بود؛ به گونهاي كه هر شنوندهاي آن را ميفهميد و هنگام سخن گفتن تبسم ميكرد.
به اندازه فهم مردم سخن گفتن نيز يكي از شروط گفتار مفيد و منظم است كه پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله)فرمودند: به ما امر شده است كه با مردم در حد فهمشان سخن گوييم.
[4] ديگر اين كه اميرمؤمنان(عليهالسلام) مردم را به سخن گفتن به اندازه نياز و حاجت فرا ميخواند آنچه را نميداني بگو؛ زيرا يا دروغ است يا احتمال دروغش ميرود. بلكه همه آنچه را نيز كه ميداني مگو.
[5] در موضوعاتي كه ميتوان به بحث نظم در گفتار به آن اشاره كرد اين است كه انسان در موارد ستايش و نكوهش همواره بايد از حداعتدال خارج نشود و به گرداب افراط و تفريط نيفتد. در روايتي از اميرمؤمنان(عليهالسلام) آورده است: ستايش ديگران، زيادتر از آنچه شايسته است، چاپلوسي است، و كمتر از آنچه سزاوار است ناتواني و زبوني و يا از حسد است.
نظم در نوشتار
[6]نظم در نوشتار چيزي جز آراستگي و پيوستگي و هماهنگي بين كلمات در هنگام نوشتن نيست كه در اين باره سفارشهاي زيادي شده است:
رسول گرامي اسلام(صلي الله عليه و آله) ميفرمايند: چون چيزي مينويسيد مرتب و منظم بنويسيد كه در ابلاغ پيام، توفيقي فزونتر خواهد داشت.
[7]در روايتي از حضرت علي(عليهالسلام) نيز ميخوانيم كه فرمودند: عليكم بحسن الخط فانّه من مفاتيح الرزق: بر شما باد خط خوش؛زيرا خط خوش از كليدهاي روزي است
.[8]شهيد ثاني(ره) در اين باره مطالبي دارند كه براي دانش پژوهان بسيار مفيد و سازنده است،كه خلاصه آن چنين است:
بهتر است انسان هنگام نگارش و استنساخ كتب ديني، طاهر و رو به قبله باشد و نيز بدن، جامه، مركب، قلم و نوشت افزار ديگرش، پاك و طاهر باشد، نوشته خود را با نام خداي مهربان و ستايش او و درود بر پيامبر و خاندانش آغاز كند. در نوشتههايش هر كجا به نام مبارك پيامبر خداو اهل بيت آن حضرت(عليهمالسلام) رسيد درود و تحيات خداوند را بر آنها بنويسد و اين كا را نبايد به صورت رمز و فشرده بنويسد.
[9] امام صادق(عليهالسلام) درباره حفظ و نگهداري نوشتهها چنين توصيه ميفرمايند: از نوشتهها و كتابهاي خود نگهداري كنيد كه شما به زودي به آنها نيازمند خواهيد شد.
[10] روشن است كه نگهداري نوشتهها نيازمند نظم و انضباط است تا در هر وقت دسترسي به آنها به آساني صورت پذيرد.
نظم در غذا خوردن و بهداشت
يكي از موضوعاتي كه در دين مبين اسلام بسيار مورد تأكيد قرار گرفته است؛ موضوع بهداشت و حفظ سلامت جسم است. چرا كه عقل سالم در بدن سالم است از اين رو دوري از تمام خوراكيها و آنچه براي انسان زيانبار است، دستوري لازم محسوب ميشود و رعايت نظم در تعذيه و نيز حفظ اصول بهداشتي همواره مورد تأكيد پيشوايان ديني ما بوده است. به طور كلي درباره رعايت بهداشت و نظم و انضباط در خوراكيها در دو محور، رواياتي وارد شده است:
اول: ميانه روي در غذا خوردن؛
حضرت علي(عليهالسلام) ميفرمايند: اگر مردم در غذا خوردن ميانه رو بودند، تندرست و سالم ميشدند.
[11]و نيز در جايي ديگر ميفرمايند: هر كس در خوردن ميانه روي كند، تندرستياش فزوني مييابد و فكر و عقلش توانمند ميشود.
[12]و در روايتي از رسول خدا(صلي الله عليه و آله) ميخوانيم: بپوشيد و بخوريد و بياشاميد با ميانهروي، كه ميانه روي از ويژگيهاي نبوت است.
[13]دوم: شيوه و زمان غذا خوردن رسول گرامي اسلام(صلي الله عليه و آله)ميفرمايند:
آن گاه غذا بخور كه گرسنهاي و بدان ميل داري، و از غذا دست بكش در حالي كه هنوز ميل داري.
[14]و نيز امام صادق(عليهالسلام)ميفرمايند هر كس دستان خود را پيش و پس از غذا بشويد، غذا خوردن بر او از آغاز تا پايان گوارا خواهد بود.
[15]در روايات اسلامي تأكيدات فراواني بر زمان غذا خوردن و خودداري از غذا خوردن ميان دو وعده و نيز بر خوردن صبحانه و شام سفارش فراوان شده است.
[16] به طور خلاصه بايد گفت تغذيه انسان بايد به طور منظم و از ساعات ويژه و نيز در حد اعتدال و ميانه باشد تا انسان از جسمي سالم در تمامي عمر خويش برخوردار باشد. حضرت امام خميني(ره) كه خود اسوه نظم بودند حتي براي غذا خوردن هم دقيقه را به حساب ميآوردند. خدمتگزار ايشان در فرانسه ميگويد:
[17] برادران فيلمي را از برنامههاي انقلاب آورده بودند به فرانسه، پيشنهاد كردند كه به امام بگويم بعد از شام فيلم را ببينند. رفتم عرض كردم: شام آماده است، بياورم؟ امام به ساعت نگاه كردند و فرمودند: حالا ده دقيقه به شام مانده!
نظم در راه رفتن و نشستن
نظم در راه رفتن به معناي ميانه روي و اعتدال در سرعت آن است. يعني انسان بايد نه چندان تند راه رود كه نشانه سبكي است و نه چندان آهسته كه علامت تكبر و غرور است.
حضرت علي(عليهالسلام) پيرامون راه رفتن رسول گرامي اسلام(صلي الله عليه و آله)چنين ميفرمايد: پيامبر به آرامي و با وقار گام برميداشت. در حال راه رفتن پيش روي خود را مينگريست و مانند كسي گام بر زمين ميگذاشت كه بر زمين سراشيب راه ميرود.
[18]در قرآن كريم نيز ميانهروي در راه رفتن ويژگي «عبادالرحمان» ذكر شده است:
بندگان خداوند رحمان كساني هستند كه آرام بر زمين گام ميگذارند.
[19]منظور از نظم در نشستن اين است كه انسان هميشه به يك شكل و حالت ويژه و درست بنشيند. در دستورات پيشوايان معصوم ما آمده است كه آدمي همانند متكبران ننشيند و در جمعي كه به صورت حلقه نشستهاند، وسط ننشيند و همچنين وقتي دو برادر يا پدر و پسر و يا دو دوست نزد يكديگر نشستهاند، ميان آنان ننشيند و هنگام ميهاني براي نشستن ديگران جا باز كن و بكوشند رو به قبله بنشينيد.
[20] امام صادق(عليهالسلام) ميفرمايند:
چون رسول خدا(صلي الله عليه و آله) وارد مجلس ميشد، در نزديك تري جاي ورود خود مينشست.
نظم در آراستن ظاهر
گفتيم كه يكي از معاني نظم، «آراستگي» است. مردم در شكل ظاهري لباسشان به گونههاي مختلفي تقسيم ميشوند. انسانيكه از نظر شكل ظاهري پاكيزه و مرتب باشد و به آراستگي خود ارج نهد، انساني منظم و منضبط به حساب ميآيد و اين امر در دين اسلام بسيار تأكيد شده است . پيرامون سيره رسول خدا(صلي الله عليه و آله) چنين آمده است: پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله)عادتش اين بود كه هنگام خروج از منزل به آينه مينگريست و موي سر را صاف ميكرد و شانه ميزد و در صورت نبودن آينه اين كار را در برابر آب صاف انجام ميداد و ميفرمود: خداوند دوست دارد بندهاش وقتي براي ديدن برادران از خانه بيرون ميرود، خود را بيارايد.
[22]رسول گرامي اسلام(صلي الله عليه و آله) ميفرمايند:
خدا زيباست و زيباييها را دوست دارد و خوش دارد كه آثار نعمتهاي خود را در بندهاش ببيند واز افسردگي و پريشاني بيزار است.
[23] و نيز پيرامون چگونگي لباس پوشيدن ميفرمايند:
لباس پاك و پاكيزه بپوشيد و رفتار و اخلاق خود را نيكو سازيد تا همانند خال سياهي بر چهره ، عزيز و محبوب مردم باشيد.
[24]توجه به آراستگي ظاهري در برخوردهاي اجتماعي مؤثر و كارگشاست و اين امر براي عالمان ديني كه نظم و پاكي و آراستگي سرلوحه برنامههايشان است، بسيار ارزشمند و مهم به شمار ميرود از اين رو ميتوان شرط و رمز نفوذ در دلها را به كار بردن همين نكتههاي ظريف دانست كه با برخوردهاي اجتماعي و فردي ارتباط دارند.
نظم در معاشرتها
انسان طبيعتا موجودي اجتماعي است و بايد با ديگران رابطه برقرار كند و بر اين اساس شخصيت و معاشرتهايش شكل ميگيرد. دردين اسلام و سيره معصومان(عليهمالسلام) نظم در معاشرتها و روابط اجتماعي از ارزش بسياري برخوردار است. حضرت اميرمؤمنان(عليهالسلام) در نامه خود به فرزند گراميش امام حسن مجتبي(عليهالسلام) ميفرمايند:
در دوستي ، ميانه رو باش چرا كه ممكن است دوستت روزي دشمنت گردد و دشمننت را نيز در حد اعتدال دشمن بدار، زيرا ممكن است روزي دوستت شود.
[26]نكتهاي كه لازم است در معاشرتها مد نظر قرار گيرد، اين است كه براي معاشرت، وقت و اندازهاي حساب شده صرف شود و از گذراندن اوقات به بطالت و بيهودگي بايد پرهيز كرد. و اين همان نظم و انضباط در معاشرتهاست. اميرمؤمنان علي(عليهالسلام)ميفرمايند:
يك در ميان به ديدار دوست ر فتن، باعث ايمني از نكوهش است.
نظم در تربيت
به اقرار همگان نظم در تربيت نقش بسيار مهمي دارد. چرا كه به فرموده حضرت علي(عليه السلام): قلب كودك چونان زميني خالي است كه هر بذري در آن افشانده شود، ميپذيرد.[28
از اين رو مربي بايد بكوشد در اين زمينه آماده بذر علم و ايمان و تقوا را به صورت منظم بيفشاند تا ميوه آن كه همان انسان صالحاست برداشت شود. نگاهي به دستورات و تعاليم پيشوايان ديني در امر تربيت و پرورش صحيح فرزندان نشان ميدهد كه آموزش منظم و منضبط علمي و عملي آنان از اهميت ويژهاي برخوردار است.
ـ هنگام ولادت در گوش راست كودك اذان و در گوش چپش اقامه بگويد.
ـ در روز هفتم برايش عقيقه كنيد. موهاي سرش را بتراشيد و هموزن آن صدقه دهيد
.
ـ در روز هفتم پسران را ختنه كنيد.
ـ مادر تا دو سال به فرزندان شير دهد.
ـ در هفت سال اول بگذاريد كودك بازي كند.
ـ در هفت سال دوم، حلال و حرام را به او بياموزيد و...
نظم در تعليم و تعلّم
فراگيري علم و دانش كه از سوي پيامبر گرامي اسلام(صلي الله عليه و آله) امري لازم و واجب شمرده شده است، هنگامي به گونه شايسته انجام ميپذيرد كه با نظم و انضباط همراه گردد. منظور از نظم در تعليم و تعلّم اين است كه شيوهها و قانونهايي ويژه را درمدت فراگيري علم و دانش بايد ارج نهاد و بر اساس آن حركت كرد. شهيد ثاني كه خود يكي از دانشمندان بلند آوازه شيعه است، كتابي ارزنده در آداب دانش اندوزي نگاشته است كه از كتابهاي درسي حوزههاي علميه به شمار ميرود. اين عالم بزرگوار با بهرهگيري از آيات نوراني قرآن و روايات اسلامي و سخنان حكيمان و فرزانگان آداب تعليم و تعلّم را با قلمي شيوا به طور مفصل به رشته تحرير آورده است. كه در اين جا به برخي از آنها به صورت خلاصه اشاره مينماييم؛
آداب و وظايف مشترك استاد و شاگرد
1ـ خلوص نيت و پاكسازي دل
2ـ به كار بستن علم و توجه و توكل به خداوند متعال
3ـ حسن خلق و فروتني
4ـ همت بلند
5ـ قيام به وظايف ديني و رعايت موازين اخلاقي
6ـ مداومت در بحث و مطالعات علمي
7ـ خودداري از جدال و ستيزه جويي
8ـ انعطاف و تسليم در برابر حق و حقيقت
ـ آداب و وظايف ويژه استاد
1ـ شايستگي براي تعليم
2ـ حفظ حيثيت و شأن علم و دانش
3ـ به كار بستن علم يا عمل به دانش
4ـ حسن خلق و فروتني
5ـ دريغ نورزيدن از تعليم ديگران
6ـ كوشش در آموزش و شهامت در اظهار حق
ـ آداب و وظايف شخصي شاگرد
1ـ دل از آلودگيها پالايش كند
2ـ در آموختن حريص باشد
3ـ لحظههاي زندگي را غنيمت شمرد
4ـ اشتغالات غير درسي خود را قطع كند
5ـ از معاشرتهايي كه او را از علم باز ميدارد، بگريزد
6ـ در تحصيلات علمي اولويتها را رعايت كند
ـ آداب و وظايف استاد نسبت به شاگرد
1ـ شاگردان خود را به تدريج به آداب و حقايق ديني آشنا سازد
2ـ در دل آنان شوق و دلبستگي براي فراگيري دانش پديد آورد
3ـ نسبت به شاگردان دلسوز باشد و آنان را ياري كند
4ـ از محبت دريغ نكند
5ـ نرمش و مدارا داشته باشد
6ـ مطلب علمي را بايد در خور استعداد شاگردان بيان كند
7ـ شاگردان را به اشتغالات علمي ترغيب كند
8ـ ميان شاگردان تبعيض قائل نشود
9ـ به شاگردان و افكار آنان احترام بگذارد
ـ آداب و وظايف شاگرد نسبت به استاد
1ـ مقام استاد را بزرگ شمارد
2ـ بداند كه استاد پدر روحاني اوست و نسبت به او فروتني و تواضع داشته باشد
3ـ براي حضور در درس آمادگي لازم را كسب نمايد
4ـ ادب و نزاكت را رعايت كند
5ـ هنگام درس حواس خود را كاملا جمع و به سخنان استاد توجه كند
6ـ از طرح سؤالهاي بيجا و بيموقع در هنگام درس پرهيز نمايد
7ـ از استاد سرمش بگيرد و ارشادهايش را پاس دارد
8ـ از استاد خود با احترام كامل ياد كند
9ـ ظاهر خود را آراسته و پيراسته سازد
10ـ در راستاي پيشرفت و رشد علمي و اخلاقي خود با تمام توان بكوشد
جلوهاي از نظم امام خميني (ره)
يكي از علما پيرامون و ابستگي زياد امام خميني(ره) به نظم و انضباط چنين نقل ميكند: «يكي از خصوصيات و مزايايي كه در حضرت امام وجود داشت، موضوع رعايت نظم بود. امام(ره) در نظم نمونه بودند و موضوع نظم در تمام كارهاي ايشان منعكس بود. مثلاً در درس گفتن، مطالب را خيلي عالي و مرتب تنظيم ميكردند و همين تنظيم مطالب، كمك بسيار موثري در بهتر فهميدن و زودتر فهميدن،
مطالب درسي بود. همين طور مطالبي را كه ميخواستند بنويسند در نوشتههايشان نظم كاملا منعكس بود.
از لحاظ مطالبي كه ميخواستند بنويسند دسته بندي شده و مرتب شده، اختتامش و افتتاحش را و طرز پشت سر هم قرار گرفتن مطالب، خلاصه خيلي حساب شده و منظم بود. در آثار قلمي كه از حضرت امام(ره) باقي مانده است، نظم كامل در آنها منعكس است و از اين نظر براي ما سرمشق است كه چگونه بايد مطالب را به رشته تحرير درآورد. آن اندازه كه ما اطلاع داريم وقت غذا خوردنشان، وقت استراحتشان، وقت مطالعه، وقت جواب نامهها، تمام بر اساس نظم و برنامه بود. فراموش نميكنم يك روز در هنگام درس به آنان كه چند دقيقه بعد از شروع درس وارد جلسه ميشدند فرمودند: ما بايد منظم در درس حضور پيدا كنيم چنانكه در موقع رفتن از اينجا همه با هم بيرون ميرويم در هنگامي كه براي درس ميآييم بايد همه با هم وارد جلسه شويم.»[29
پی نوشتها :
[۱. منتهی الارب، واژه نظم.
[۲. فرهنگ معین، واژه نظم.
[۳. لغت نامه دهخدا، واژه انضباط.
[۴. قمر، آیه ۴۹.
[۵. مقدمه روانشناسی، شریعتمداری، ص ۱۴۹.
[۶. نهج البلاغه، فیض، خطبه ۱۵۷.
[۷ . آل عمران، آیه ۱۹۰.
[۸ . بقره، آیه ۲۲۹.
[۹. بقره، آیه ۱۸۷.
[۱۰. نور، آیه ۶۲.
[۱۱. صف، آیه ۴.
[۱۲. نهج البلاغه، فیض، نامه ۴۷، ص ۹۷۷.
[۱۳. همان، مدرک، نامه ۵۳، ص ۱۰۳۱.
[1] - نهجالبلاغه: نامه 47.
[2] - غرر الحكم: ج 1، ص 207.
[3] - سنن النبي(صلي الله عليه و آله): ص 20.
[4] - ميزان الحكمه: ج 2، ص 297.
[5] - نهج البلاغه (فيض الاسلام): حكمت 374.
[6] - غرر الحكم: ج 1، ص 208.
[7] - كنز العمال: ج 10، ص 314.
[8] - همان منبع: ص 315.
[9] - منية المريد: ص 495.
[10] - اصول كافي: ج 1، ص 42.
[11] - ميزان الحكمه: ج 1، ص 109.
[12] - همان منبع.
[13] - همان منبع: ج 1، ص 108.
[14] - همان منبع: ج 1، ص 109.
[15] - همان منبع: ج 1، ص 123.
[16] - حلية المتقين: ص 33.
[17] - سرگذشتهاي ويژه: ج 4، ص 49.
[18] - سنن النبي(صلي الله عليه و آله): ص 6.
[19] - سوره فرقان، آيه 6.
[20] - منية المريد: ص 144.
[21] - سنن النبي(صلي الله عليه و آله): ص 55.
[22] - همان منبع: ص 42.
[23] - ميزان الحكمه: ج 2، ص 76.
[24] - همان منبع: ج 2، ص 77.
[25] - نهج البلاغه: نامه 31.
[26] - غرر الحكم: ج 1، ص 87 .
[27] - نهج البلاغه: نامه 31.
[28] - ر.ك: منية المريد.
[29] - سرگذشتهاي ويژه ج 4، ص 115
مطالب مشابه :
اهمیت نظم وچند خاطره از مرحوم امام(ره)
5- نظم واجتماع: با توجه به اين حديث شريف ما نوجوانان وجوانان كه درباره نظم وحضور امام
چهل حدیث امام علی
فنگ شویی و هنر طراحی نظم شويی به جای اينكه درباره افراد باشد حديث اخلاقي از
نظم اجتماعي در اسلام
بر خلاف جامعه شناسان غربي كه نظريه هايشان درباره نظم از هر موضوع تنها يك حديث به
بررسی نظم در جامعه و دیدگاه قران
موئسسه راويان قرآن مبين - بررسی نظم در جامعه و دیدگاه قران - تحقيق و مطالعه در حوزه هاي تربيتي .
نظم و رعایت زمان
اندیشه معلم - نظم و رعایت زمان درباره وب. اين حديث. خواندنی
نظم در خانواده
نظم در خانواده که اولیا و معلمان درباره دانش آموزان مبتلا به می الحکمه، حديث
نگاهي به شيوه آموزش نظم به جوانان و نوجوانان
چهل حديث روزه «نظم» يكي از * در اجراي برنامه ها انعطاف داشته باشيد، بويژه درباره آموزش
برچسب :
حديث درباره نظم