« وجه افتراق بین تفکراصولگرایی واصلاح طلبی »
سید مختار موسوی :
« وجه افتراق بین تفکراصولگرایی واصلاح طلبی »
ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا ؟
تضادی که بین تفکر و مکتب اصول گرایی و تفکر و مکتب اصلاح طلبی وجود دارد ، و وجه افتراق ، تفاوتها وفاصله های موجود بین این دو تفکر سیاسی وایدئولوژیکی وشکاف عمیق ایجاد شده بین آنها ؛ که ناشی از تضاد ماهیتی واختلاف جوهری وفلسفی بین این دو طرز تفکر است ، وقرار است در حد بضاعت وقدرت تشخیص نگارنده ، در این وجیزه مورد بحث وبررسی و تطبیق وتطابق قرار بگیرد ؛ با توجه به فعالیت های عملی اصحاب وپیروان این دو تفکر ، که بر اساس مبانی نظری ومبادی فکری آنها و اندیشه های رهبران وخروجی های اتاق فکر آنان متجلی و محقق گردیده است ، همان است که بطور عملی وآشکارا ، از دوم خرداد 1376 در فضای سیاسی ، فرهنگی ، مذهبی واجتماعی کشور برای همگان ملموس ومشهود بوده است .
فضایی که حداقل از دوم خرداد 76 لغایت امروز ، کل نقشة جغرافیایی کشور را احاطه نموده و همچنین ، اوضاع و احوال سیاسی که محافل علمی و دانشگاهی و بعضاً حوزوی و رسانه ها و جراید رسمی و غیر رسمی کشور را تحت تأثیر خود قرار داده ، آینه تمام نمایی از این تضاد فکری و عملی واختلاف جوهری وماهیتی فی المابین مکتب اصولگرایی و اصلاح طلب است .
با توجه به قرائن وامارات موجود در جراید ورسانه ها و با التفات به اسناد ومدارک مستدلی که ، تبیین کننده نوع تفکروخط مشی سیاسی ورویکرد مذهبی وفرهنگی حاکم بر این دوطیف سیاسی در جامعه است ؛ وبا لحاظ قراردادان آنچه پس ار انتخابات 22 خرداد 88 رخ داده و مواضعی که این دو جناح سیاسی در برابر حوادث اتفاقیه داشته اند وایضاً ، با در نظر گرفتن مواضع دشمنان قسم خورده نظام مقدس اسلامی ، از جمله آمریکا واسرائیل غاصب ، در برابر عملکرد این دو گروه سیاسی ؛ بدون تردید ، به جرأت می توان اظهار نظر نمود که ، تضاد موجود ، از نوع تضاد بین اسلام ومادی گری وشاید هم ، اگر گفته شود ، از جنس تضاد بین اسلام و کفر ویا تضاد بین حق و باطل است ؛ سخنی به حق نزدیکترباشد .
با هرنوع عینک وبا هر بینشی ، غیر از بینش اسلامی ؛ که توأم با عدل وانصاف باشد ، به رویدادهای سیاسی در 14 سال گذشته نگاه شود ؛ آنچه دیده می شود ، تداعی کننده صحنه های مبارزه وتقابل حق و باطل است .
حال برای اینکه به درستی این سخن پی ببریم ، ضرورت دارد که در حد اجمال به تعریف این دو تفکر بپردازیم .
تعریف اصول گرایی :
اصل در لغت به معنی ریشه و پایه است و و نیز به معنی چیزی است که دیگر اجزاء آن چیز ، بر آن بار یا بدان پایدار باشد ، مانند پایه دیوار و ریشه درخت و بن انگشتان و ستون و یا میله ای که خیمه بر آن استوار است .
در ما نحن فیه معنی لغوی اصول که جمع اصل است ، کفایت می کند و ما را به مقصود می رساند ، چرا که وقتی به اصول یک مکتب یا جنبش یا حزب یا انقلاب یا دین و یا حکومت اشاره می شود ، به معنی پایه و اساس و ریشه ای است که ، آن مکتب یا جنبش یا حزب یا انقلاب و یا دین و یا حکومت بر آن بنا شده است .
بدون تردید اصول در مکتب فرد گرایی با اصول در مکتب جمع گرا بسیار متفاوت و گاهاً متضاد است ، هم چنان که اصول در مکاتب مادی با اصول در مکاتب توحیدی و معنوی بسیار متفاوت و متضاد می باشند .
با این مقدمه کوتاه و مختصر ، می توان تفکر یا مکتب و اندیشه اصول گرایی در جمهوری اسلامی ایران که سوژه مورد بحث ما در این مقاله است را این گونه تعریف نمود :
اصول گرایی ، مکتب ، اندیشه و تفکری است که ، مبتنی بر اصول و آرمان های اسلام ناب محمدی (ص ) ومنطبق با جهان بینی توحیدی و محکمات انقلاب اسلامی که عبارتند از : اسلام ناب ، ولایت مطلقه فقیه ، راه امام وشهداء ، اصل انتظار ومهدویت ، ولایت پذیری و ولایت مداری بر اساس معرفت ، مودت وتبعیت نسبت به ولایت ، وحدت وانسجام با محوریت ولایت ، قانون اساسی ومعنویت گرایی شریعت محور پایه گذاری شده و بر اساس موازین شرعی و مقررات قانونی که از فقه پویای شیعی منطبق با اندیشه های ناب دینی و سیاسی و حقوقی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره ) ، و رهنمودها و فتاوی حضرت امام خامنه ای عزیز اقتباس شده باشد ، سیر و سلوک می نماید.
اصول گرایان از حیث سیاسی ، بر محور آئین حکومت داری مولای متقیان علی ابن ابیطالب ((ع )) که چیزی جز قرآن و سنت رسول الله (ص ) نمی باشد و روش و منش یازده فرزند معصومش علیهم السلام ، و حاکمیت ولایت مطلقه فقیه در زمان غیبت امام معصوم (ع) با نصب العین قرار دادن اصل یکی بودن دیانت و سیاست ، وبا صدر نشینی اصل توحید ومراتب ودرجات چند گانه ی آن ، اعم از توحید نظری وتوحید عملی : (توحید در وجوب وجود ، توحید ذاتی ، توحید در خالقیت ، توحید در الوهیت ، توحید در ربوبیت تکوینی ، توحید در ربوبیت تشریعی ) که این مهم در شعار لااله الاالله ولاشرقیه ولاغربیه تجلّی یافته است ؛ طی الطریق می نمایند .
اصول گرایان ، از حیث فرهنگی و اجتماعی ، بر این باورند که فرهنگ عمومی حاکم بر جامعه و تمامی امورات و مسایل اجتماعی و ارتباطات جمعی مردم ، باید صبغه ورنگ وبوی خدایی و اسلامی داشته باشد .
اصول گرایان معتقدند که قانون و فرهنگ و اخلاق حاکم بر صدا و سیما ، سینما ، مطبوعات و بازار وخانواده و اجتماع ، قوه قضائیه ، قوه مجریه ، قوه مقننه و جمیع نیروهای مسلح خاصه نیروهای محترم و زحمتکش انتظامی ، باید و باید قرآنی و انقلابی و ولایی باشد .
اصول گرایان با توجه به باورهای عمیق و ایمان راسخی که آگاهانه نسبت به دین مبین اسلام دارند و مکتب اسلام را از هر نظر کامل ترین دین الهی می دانند و معتقدند که دین اسلام که بر پایه علم و خردورزی وبر اساس عدل وانصاف ، پایه گذاری شده است ، و از بدو ظهورش مخاطبین آن تمام جهانیان بوده ، به راحتی قادر است ، بدون استثناء ، عموم نیازمندیهای بشر امروزی را در کلیه زمینه ها ، به بهترین وجه ممکن و بی نظیر تا جایی که موفقیت و تکامل انسان را تا سرحد غایت و نهایت تضمین کرده تأمین و مرتفع نماید .
بنابراین ، اصولگرایان درهمه عرصه ها ودر تمامی ابعاد ، با محوریت اسلام ناب محمدی (ص) حرکت می کنند و در همین راستا ، اصول گرایان در جمهوری اسلامی می گویند : تحت هیچ شرایطی هیچ گونه آثار و رد پایی از فرهنگ و آداب و رسوم شرق و غرب و اهالی دیگر مکاتب توحیدی و غیر توحیدی را در جغرافیای ایران اسلامی به هر مقدار و با هر محتوایی که باشد را بر نمی تابند ، چرا که معتقدند جهان امروز هر چه دارد از اسلام و مسلمانان است .
لازم به تذکر است که این به معنی عدم همکاری با کشورهای پیشرفته در زمینه های علم و صنعت و تکنولوژی و بهره برداری از دستاوردهای علمی جهان نیست .
اصول گرایان در بعد سیاست خارجه و ارتباطات بین المللی ، با حفظ و لازم الاجراء دانستن اصل استقلال و خودکفایی ورعایت احترام متقابل و حفظ مواضع ضد استعماری خود و وایستادگی بر شعار نه شرقی ونه غربی ، بر این باورند که ، باید از هر فرصت هر چند اندک در آن سوی مرزها ، برای تبلیغ توحید و ترویج دین مبین اسلام و دفاع از اسلام و مسلمین نهایت بهره برداری را نمود ؛ هم چون فرصتهایی که ، در شش سال اخیر ، رئیس جمهور اصول گرا ، در سفرهای خارجی پیداکرده اند ، واز این فرصت ها به نحو احسن برای ارتقاء عزت وسربلندی ملت مسلمان ایران بهره برداری نموده اند .
اصول گرایان در بعد اقتصاد ، شعاری جز اجرای عدالت و به سمت و سوی عدالت حرکت کردن و تفسیم عادلانه ثروت و فرصت ها ندارند ، و در همین راستا بوده که دولت نهم ودهم در مسیر اجرای عدالت دست به یکسری اقداماتی زده که در دولتهای گذشته فراموش شده بود ، ولی علیرغم این که یقین داشتند با مطرح نمودن طرح عظیم تحول اقتصادی و هدف مند نمودن یارانه ها واجرای آن ؛ با مشکلات عدیده ای مواجه خواهند شد ، اما به تعبیر ریاست محترم جمهوری ، دولت اقدام به این خود زنی کرد ؛ ولی از ایده و باور خود که اجرای عدالت بوده دست نکشید و با این عملکرد ، می توان نتیجه گرفت که اصول گرایان بر خلاف اصلاح طلبان هرگز بقاء حزب و منافع حزبی را بر منافع ملی و اسلامی ترجیح نمی دهند .
در مکتب اصول گرایی ، اکثریت و اقلیت بر مبنای سیره انبیاء و اوصیاء الهی از آدم تا خاتم (ع ) از جمله مطابق با عملکرد و سنت پاک خاتم الا نبیاء و المرسلین (ص ) و آئین و روش امامان شیعه سلام الله علیهما اجمعین و خالق و جاعل این مکتب ناب در عصر حاضر یعنی حضرت امام خمینی (ره ) و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی جایگاهی ندارند ، به نظر نگارنده ، برای رضای اکثریت یا اقلیت کار کردن ( فعل و ترک و فعل ) ناسپاسی در حق خداوند متعال بوده و نوعی شرک محسوب می گردد ، لذا در مکتب و اندیشه اصول گرایی ، اول و اوسط و آخر خداست و بس .
محتمل است فرد یا افرادی ، چنین تصور کنند که اصول گرایی ، پدیده ای نو ظهور و یک جریان سیاسی است که محصول دهه سوم انقلاب اسلامی باشد و یا حاصل تفکرات نسل سومی هاست .
در حالی که هرگز چنین نبوده و چنین نظریه یا فرضیه ای نمی تواند درست باشد ، اصول گرایی ، یک پدیده نو ظهور سیاسی و مولود یک اتفاق و یا غائله و یا شوک ناشی از رؤیا پروری و خیال پردازی گروهی به اصطلاح روشنفگر یا روشنگر سیاسی و دینی نیست .
اصول گرایی بنا به تعریفی که از آن ارائه شد ، مکتبی است که همزاد و هم سن اسلام ناب محمدی (ص ) است و با طلوع خورشید عالمتاب اسلام متولد شده و قدمتی بالغ بر چهارده قرن دارد .
اصول گرایی عقیده ی گروه یا گروههایی از فعالان سیاسی نیست ، اصول گرایی یک عقیده و یک اندیشه ناب شیعی است که دقیقاً منطبق با نصوحات قرآنی و آئین و روش و تقریرات معصومین (ع ) و عقل سلیم پایه گذاری شده و جز بر خط آئین محمد و آل محمد (ص ) طی الطریق نمی کند .
اصول گرایی در جمهوری اسلامی ایران پس از مقام ناجی و احیاء کننده آن که کسی نیست جز حضرت امام خمینی (ره ) ، و جانشین خلف و بر حق ایشان رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای ، مدظله العالی، و شهدای گرانقدری که جانشان را فدای ثبات و استقرار این تفکر ناب محمدی (ص ) نموده اند ، وام دار هیچ شخصیت حقوقی یا حقیقی و حزب یا گروهی نبوده و نخواهد بود .
لذا در این مکتب خدعه و نیرنگ هایی که عادت و روش معمول سیاستمدارانی چون ابوسفیان و معاویه است جایگاهی ندارد ، و نگاهی که به مردم می شود یک نگاه سیاسی و از زاویه حزب و منافع حزبی نیست ؛ بلکه همواره از دیدگاه مکتب اسلام ناب محمدی (ص ) و مصالح و منافع اسلام و مسلمین به مردم نگاه می شود ، لذا بازیهای سیاسی هرگز نمی تواند در شکل و ماهیت این تفکر و مکتب خدایی تغییرات ایجاد کند .
بنابراین اصول گرایی ، غایت آرزوی هر مسلمان و شیعه در هر نقطه ای از جهان هستی است ، و در خانه اصول گرایان که همان خانه اهل بیت عصمت و طهارت (ع ) و خانه امام راحل و رهبر انقلاب و شهدای والامقام است بر روی همگان باز است .
از نظر برتری و امتیازات اعضاء نسبت به هم ، همان است که خداوند متعال در تعریف برترین و بهترین بندگان خدا و مسلمانان فرموده اند : ((عندَ اکرمکم عند الله اتقکم )) بهترین شما با تقوی ترین شماست ، لذا در کانون اصول گرایان آن کس که از همه پرهیز گارتر و بیشتر و بهتر و دقیقتر از بقیه ، مبانی و اصول و آرمان های انقلاب اسلامی و محکمات نظام جمهوری اسلامی ایران را با قداست و شأن اصول گرایی پاس بدارد ، و همواره با معیار و میزان قرآن مجید و سنت رسول الله ( ص) و سیره و روش ائمه اطهار (ع ) و فتاوی مقام عظمای ولایت و قانون اساسی با محور خردورزی مبتنی بر شریعت اسلام حرکت نماید ، جزو برترینها خواهد بود ، لذا در این مکتب آقازاده های نورچشمی و یا شهروند درجه یک ودو رانت خواران ، معنی ومفهوم وجایگاهی ندارند .
در مکتب اصولگرایی ، تمایلات ملی گرایانه وشعارهای ناسیونالیستی مثل مکتب ایرانی ویا تفکرات فمنیستی وایده های اومانیسمی جایگاهی نداشته ونخواهد داشت ، وچنین مبطلاتی شدیداً محکوم ومظنون به شرک می باشند .
با این تفاسیر ، مخالفت با این مکتب ناب محمدی (ص ) و اندیشه علوی که در حقیقت استمرار راه پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص ) و خاندان مطهرش سلام الله علیهم اجمعین است و در مقابل این ایدئولوژی ناب حسینی ایستادن ، به مثابه مقاومت و ایستادگی در مقابل اسلام ناب محمدی (ص ) و محکمات جمهوری اسلامی است .
چرا که اصول گرایان غیر از این ، آرمان و مرامی ندارند . ممکن است نارسائیها و کمبودها و ضعف هایی وجود داشته باشد ، در چنین حالتی می توان به عوض مقابله و تخریب ، آستین همت را بالا زد و بسیجی وار برای رفع مشکلات و تقویت دولت و ارائه راهکارهای بهتر و اصلاح امور وارد صحنه شد ، نه اینکه به خاطر گران شدن بنزین دینمان را بفروشیم و به خاطر گران شدن گوشت مرغ وطن خود را بفروشیم و به خاطر گران شدن تاید خون شهداء و حقی که امام راحل برذمه تک تک ما ایرانیان دارد را پایمال کنیم ، بدون شک در مسیر مخالف و مقابل اصول گرایی حرکت کردن ؛ در مسیر باطل حرکت کردن خواهد بود و عاقبتی جز آتش دوزخ برای مخالفین نمی توان پیش بینی کرد .
اصلاح طلبی یعنی چه :
اصلاح طلبی مورد نظر ما همان تفکر ومکتبی است که بطور رسمی از دوم خرداد 76 با پرچمداری محمد خاتمی و حواریون وی به مردم ایران معرفی شد . و تعریفی که از این نوع اصلاح طلبی ارائه می شود ، ماحصل فرمایشات و مواضع و اندیشه های اهالی اتاق فکر و اندیشمندان گروه اصلاح طلبی است . ضمن اینکه عملکرد و مواضع عملی بزرگان این تفکر ، در این چهارده سال در برابر مسایل مختلف و رخدادهای گوناگون سیاسی ، اجتماعی ، اقتصاد ، مذهبی ، و فرهنگی در تعریف ارائه شده تأثیر مستقیم دارد .
آنچه ملت سلحشور و هوشمند ایران اسلامی در 14 سال گذشته ، از بزرگان و رهبران و اندیشه سازان مدعیان اصلاحات یا پیروان تفکر اصلاح طلبی شنیده و دیده اند ، خصوصاً آنچه در دوسال اخیر و در ایام انتخابات 22 خرداد88 وحوادث پس از انتخابات ، در میدان رقابت های انتخاباتی؛ از آنها مشاهده نموده اند ، چیزی نیست جز : خدعه و نیرنگ و حیله و دروغ ، و انکار واقعیتها و کتمان حقایق ، جعل و تحریف حقیقت و تلاش برای مشتبه ساختن حقایق ووارونه جلوه دادن واقعیتها ، توهم و خیال پردازی ، بی برنامگی ، نقد غیرمنصفانه و مغرضانه ، بزرگ نمایی وسیاه نمایی ، گزارشات خلاف واقع ، نشراکاذیب و توهین و افتراء و فحاشی رکیک نسبت به رقیب و فرار از حقایق ، خرافه گرایی و استفاده ابزاری ازمردم و مقدسات آنها و خشک مقدسی و مقدسی مآبی ، هم صدایی و همراهی با دشمنان قسم خورده اسلام وانقلاب اسلامی ومردم مسلمان ایران ، وخیز برداشتن به سمت وسوی سکولاریسم وتبلیغ فرهنگ وتفکر سکولاریسمی در سطح کشور ، و هتاکی به ساحت مقدس قرآن کریم وعصمت پیامبر عظیم الشأن اسلام وبه سخره گرفتن اصل انتظار وبه چالش کشاندن گفتمان مهدویت وانکار امامت ، توهین و بی احترامی به گفتمان امام و لج بازی و مقاومت و مقابله ی خصمانه وعدوانی با منویات مقام عظمای ولایت وتضعیف ولایت وتلاش برای تخریب شخصیت وجایگاه مقام معظم رهبری ، مقابله ومبارزه با اصول وآرمانهای بلند انقلاب اسلامی و توهین به فهم عمومی و شعور دینی وسیاسی ملت بزرگ ایران ، تشویش و تحریک اذهان عمومی ، تهدید و اکراه و بهانه گیری و اتخاذ مواضع کودکانه در مقابل مهمترین مسائل نظام ، ارائه وترویج شعارهایی مبتنی بر ابتذال گرایی ، دفاع از هم جنس گرایی و تبلیغ آزادی جنسی و سکس گرایی ، تخریب دین ، به سخره گرفتن باورهای دینی مردم ؛ حمله به مراجع اعظام تقلید و تفسیر به رأی آیات و روایات و و بعد از انتخابات هم ، که اغتشاشات و آشوبهای خیابانی و تحمیل خسارت به بیت المال و اموال عمومی و تخریب اموال مردم و غارت حق الناس ، هتک حرمت به عاشورای حسینی وبه خاک وخون کشاندن عزاداران آقا اباعبدالله الحسین (ع)و ترور شخصیتهای علمی وجهادی وکشتار بسیجیان و دهها فعل نامشروع و نامعقول و غیرقانونی دیگر ، که اگر بخواهیم به آنها بپردازیم مثنوی هفتادمن کاغذ می شود .
بی تردید ، مواضع مدعیان اصلاح طلبی در موارد پیش گفته ، جزو ادله ثبوتی واثباتی و امورلاینفک ونشانه های بارز وازتابلو های تفکر سخیف اصلاح طلبی است ، که بطور رسمی از دوم خرداد1376 وارد فضای سیاسی کشور شده است .
به نظر می رسد که دیگر ماهیت تفکر اصلاح طلبی که محمد خاتمی علمدار آن و میرحسین موسوی و مهدی کروبی مدافعان آن و امثال اکبر گنجی و کدیور و مهاجرانی و سروش و آقاجری روشنفکران و مبلغین آن هستند و نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران و نفی مهدویت و به چالش کشاندن اصل انتظار و انکار اصل ولایت فقیه شعارشان هست و آتش زدن مساجد و حسینیه ها و تکایا در روز عاشورا و روزه خواری در ملاء عام و به قتل رساندن جوانان مؤمن و حزب الهی مرامشان و هم صدا شدن با آمپریالیسم و صهیونیسم جهانی سیاست شان و پیاده نظام استکبار و مایة امید صهیونیسم هویت شان است ؛ دیگر چه نیاز به تعریف و قلم فرسایی دارد ؟ راستی چیزی که عیان است چه حاجت به بیان آن است ؟
علی ایحال صرف نظر از کم و کاستی های موجود در جامعه ، چون ما اول راه هستیم ، بهتر است جمیع مسلمانان و شیعیان ایران زمین که بدون استثناء همه به مبدأ و معاد اعتفاد راسخ دارند ، بدانند و آگاه باشند که با شرح مطالبی که گذشت ، خیلی راحت می توان چنین نتیجه گرفت که ، فقط با تحقق آرمانها و اهداف اصول گرایان و حاکمیت تفکر اصول گرایی بر پیکره دولت وملت و جامعه ، معاش و معاد ما تأمین و حفظ خواهد شد . لذا سزاوار است به جای تخریب و هیاهو که در اصل خواسته دشمنان انقلاب اسلامی و مخالفان جمهوری اسلامی است ، با محوریت ولایت فقیه ، با هم متحد و منسجم شویم و برای رفع معایب و کمبودها چاره اندیشی کنیم .
روحیه جهادی و انگیزه عاشورایی وشهادت طلبی و عشق و محبت اهل بیت عصمت و طهارت (ع ) که در وجود تک تک ایرانیان ریشه دوانیده و از ملت ایران یک ملت حسینی ساخته ، و حس زیست اسلامی و ارزش گرایی و خدا محوری ، که در هموطنان عزیز ما وجود دارد ، آنها را چنان بصیر و بینا و هوشمند و آگاه نموده و به درجه ای از شور و شعور بالای دینی و سیاسی رسانیده که ، هرگز آخرت خود را فدای دنیا و شهرت طلبی دیگران ، آن هم در مسیر غیر خدا و مغایر با اصول و مبانی و آرمان ها ی انقلاب اسلامی و محکمات نظام جمهوری اسلامی نخواهند کرد .
سید مختار موسوی
مطالب مشابه :
پاسخ به برخی شایعات در مورد جبهه پایداری توسط دبیرکل جبهه در استان خوزستان
وب سایت رسمی دکترمهدی کوچک زاده. از دفاع از کشور سرباز می زد مصداق عین ترک واجب
«بی حجابی و بدحجابی در مناظر عمومی از مصادیق بارز جرم مشهود است »
سایت مقام معظم دکترمهدی کوچک زاده. « هرفعل و ترک فعلی که در قانون برای آن مجازات
صادقانه با رئیس جمهور محترم آقای حسن روحانی
وب سایت رسمی سید حسن دکترمهدی کوچک زاده. استاد رحیم پور
منابع کارشناسی ارشد مشاوره
به وب سایت مشاوره خوش روشهای تحقیق در علوم رفتاری، حسن زاده. 3. 704 دکترمهدی
« وجه افتراق بین تفکراصولگرایی واصلاح طلبی »
وب سایت رسمی سید حسن دکترمهدی کوچک زاده. ( فعل و ترک و فعل )
شهادت منیره ولی زاده- قسمت چهارم
وب سایت رسمی ملکه و منیره بعد از ترک مزار شهدا در جوارامام زاده علی صالح،در بخش صالح
« ضرورت برخورد قاطع با فتنه گران ومنحرفان از دیگاه اسلام»
وب سایت رسمی دکترمهدی کوچک زاده. ونسبت به ترک مبارزه وجهاد با دشمنان مهاجم ؛ نهی
« سخنی با ولایت ستیزان دیروز ومدعیان دروغین ولایتمداری امروز»
وب سایت رسمی دکترمهدی کوچک زاده. گفتار ، رفتار ، فعل و ترک فعل ، حضور و عدم حضور
شکر نعمت ،نعمتت افزون کند
ترک شکر 3-کفران نعمت 4-ترک امر به معروف ونهی از سایت دکتر روازاده دکترمهدی
اهمیت نماز اول وقت (قسمت دوم)
هفتگی می رفتم خونه شیخ رجبعلی خیاط ، که حالا تقریبااین روضه ها ترک سایت دکتر دکترمهدی
برچسب :
سایت دکترمهدی ترک زاده