اعجاز آیت الکرسی
اما بعد ازآن براي مسافرت پدر ، براي برادرها ، براي زايمان مادر، و... آن رازيرلب زمزمه مي کردم وچه آرامشي داشت. سالها بعد وقتي ازدواج کردم ماجراهايي برايم اتفاق افتاد که بااين آيه پيوند خورد!
يادم است يک روز با اولين فرزندم که دختر است به بازار رفته بودم در راه بازگشت در اتوبوس دلشوره عجيبي داشتم براي آرامش آيه را تلاوت کردم پياده شدم تا بليط بدهم نميدانم چطور شد دخترم دستم را رها کرد و شروع به دويدن کرد با اضطراب دنبالش دويدم که پاترولي باسرعت ازکنارش رد شد دست او راکشيدم بعضيها داد زدند صدقه بده کمي نشستم خدا را شکرکردم و رفتم.
ماجراي دوم: دختردومم 5 يا 6 ماه داشت به بيماري عفوني مبتلا شد اسهال واستفراغ شديد داشت ومانند ماهي دهانش را باز و بسته مي کرد يک ماه قبل از آن به خاطر برونشيت بستري شده بود و بيماري عفوني را از آنجا گرفت بار دوم پزشک گفت نمي تواند رگ پيدا کند و امکان دارد به اتاق عمل برود با حالي خراب وگريان نشستم و شروع به خواندن آيه کردم ناگهان پرستاري داد زد رگي پيدا کرده ولي بايد مواظب باشم دستش را تکان ندهد خدايا شکر.
من تاجاييکه يادم هست اين آيه را موقع خواب ميخوانم همين دخترم دو ماهه بود شبي آيت الله بهجت راخواب ديدم كه به من گفت شما صاحب 4فرزند مي شويد ، وقتي بيدارشدم گفتم اگر براي خوابم تعبيري باشد سالها طول مي کشد چون دخترم کوچک است. مدتي بعد به خاطر حال بدم به دکتر مراجعه کردم با آزمايش و سونوگرافي متوجه شدم باردار هستم و دوقلو ، خودم حيرت کردم . بالاخره من صاحب 4 فرزند هم شده بودم. شوهرم طلبه است وزندگي ما ساده بود. من نگران بي خانه بودن و مستاجري بودم که باز هم به آيت الکرسي وخداي آيت الکرسي پناه بردم ، از طرف مسجدي که امام جماعت آنجا را برعهده دارد براي ما خانه ي وقفي ساختند و اکنون به مدت 9 سال است در اينجا ساکنيم.
درخانه ي قبل که مستاجر بوديم در زيرزمين خانه حمام بود. ابگرمکن بسيار قديمي بود و صاحب خانه آن را با شعله اجاق پلوپز گرم ميكرد. يک بار برادر شوهرم که سرباز بود به خانه ي ما آمد و قصد داشت به حمام برود. من مجبور شدم گاز آبگرمکن را زياد کنم ، به اوگفتم وقتي بيرون آمد آبگرمکن را کم کند و خودم هم فراموش کردم به آن سربزنم. فردا صبح شد. براي شستن کهنه ي بچه ها به حمام رفتم و متوجه ي گرماي زياد آنجا شدم. باتعجب ديدم ابگرمکن زياد است. خيلي ترسيدم چون درجه ي آن از شدت گرما بيرون پريده بود. شوهرم و برادر شوهرم که براي نماز صبح بيدار شده بودند متوجه چيزي نشده بودند. به سرعت آن راخاموش کردم و آب را باز کردم با تعجب ديدم از لوله ها به جاي آب بخار آب داغ بيرون مي آيد .....
نمي دانستم چه بگويم البته نمي خواهم با اين مطالب هر بي توجهي را توجيه کنم اما به هرحال خدا خود وعده رفع بلا داده است.
يک شب ازمهماني برگشتيم نمي خواهم هر بي احتياطي را اين گونه توجيه کنم اما چون به عينه براي خودم اتفاق افتاده برايتان بازگو مي کنم...به خانه امديم ومن هم طبق معمول3 باراين ايه را خواندم وخوابيديم. صبح که دخترم مي خواست به مدرسه برود درب راباز کرد ودسته کليد راکه روي درب مانده بود به من نشان داد درحالي که ماشين ما جلوي در پارک بود وسوئيچ آن نيز همراه کليدها بود خدا را شکر به خير گذشت....
ماجراي ديگر..دوقلو ها که تازه چهاردست وپا راه مي رفتند(ما12پله داريم)من صبح 2 گوني نان خشک را بدون اينکه براي چه برداشتم وبه پايين پله ها بردم وانجا گذاشتم. همسرم يادش رفت درب اتاق را ببندد من هم سرگرم کارها بودم که ناگهان دخترم فريادي کشيد..به بيرون دويدم يکي ازدوقلو هااز بالاي پله ها پرت شده بود وبه طور معجزه اسايي سرش بين 2 کيسه نان خشک گيرکرده بود دويدم واورابرداشتم.......
ماجراي بعد...من زمستان ها هرشب عادت دارم بخاري ها را چک کنم بعد بخوابم واين هم علتي دارد. آن شب هوا خيلي سرد بود ومن بخاري را زياد کرده بودم وخوابيديم. صبح برخاستم
احساس هواي نامطبوع در خانه مي کردم گفتم شايد علت گرماي خانه است به سمت بخاري رفتم تا آن راکم کنم ناگهان چشمم به پشت بخاري افتاد لوله ي آن درامده بود وباز هم سجده ي شکر برزمين ساييدن.....
خدا مي داند اين ها رابراي دکان باز کردن نگفتم فقط مي خواستم بگويم ما مسلمانها اگرقدر ايه ايه ي قران را بدانيم همه چيز را به دست خواهيم اورد. ازاين ماجرا ها در زندگي من بسيار اتفاق افتاده فقط بگذاريد براي خاتمه تازه ترين ماجراهم برايتان بگويم والتماس دعا...
قرار بود آن روزدر ازمون مفاهيم قران وترجمه شرکت کنم وشوهرم ميخواست مرا به محل ازمون برساند من هروقت در ماشين مي نشينم ذکر(فا لله خيرالحا فظا وهو ارحم الراحمين)وايت الکرسي را مي خوانم آن روز چون مي خواستم به خيال خودي دوره ي کوتاهي روي کتاب داشته باشم فقط (فااخيرالحافظا) را خواندم و فراموش کردم ايت الکرسي را بخوانم.. درراه بوديم وسرگرم مطالعه که ناگهان احساس ضربه ي شديدي ازپشت سرم کردم..بله ماشيني ازپشت محکم به ما خورده بود شدت ضربه خيلي شديد بود و ماشين خيلي اسيب ديد صندلي راننده هم کندخدا خيلي رحم کرد ولي من وشوهرم اسيبي نديده بوديم هرکس رد مي شد نشان مي داد که خيلي تعجب کرده و بعضي ها مي گفتند صدقه بدهيم وقتي به خودم امدم متوجه شدم ايت الکرسي نخوانده ام واگر سالم بوديم به خاطر تلاوت هاي قلبي بود و الا حتما اسيب مي ديديم البته مطمئنم تاخدا نخواهد برگ درخت نمي افتد ولي اين را هم مي دانم که
گرنگه دار من آن است که مي دانم
شيشه را دربغل سنگ نگه مي دارد
در خاتمه بايد ياد اور شوم که مانبايد از ذکرهاي مقدس که بزرگان ماتوصيه کرده اند ومخصوصا ايت الکرسي غافل شويم چون خداوند هرچه را نازل کرده خير بشر در آن بوده است...
درپناه ايت الکرسي وخداي ايت الکرسي باشيد...
التماس دعا........
مطالب مشابه :
فواید ایت الکرسی.
وقتی فرمـــــــــانده خط میدهد - فواید ایت الکرسی. - یکی از خصوصیات خصلت های بسیجی حضور است
متن عربی آیت الکرسی و ان یکاد...
نوشته های من - متن عربی آیت الکرسی و ان یکاد نوشته های من تو اگر مرا یاد کنی یا نکنی
معرق آیت الکرسی
'-._¯`'·×××گوناگون×××·'´¯_.-' - معرق آیت الکرسی - *چو ایران نباشد تن من مباد*بر این بوم بر زنده یک
آیت الکرسی
سرزمین من - آیت الکرسی - زنده باد افغانستان خط سوم سلول
داستان نزول آیت الکرسی و شرح آن به روایت رهبر انقلاب
خط قرمز کرمانشاه - داستان نزول آیت الکرسی و شرح آن به روایت رهبر انقلاب - خبری ، مذهبی
دانلود طرح های آماده خوشنویسی با موضوع صفات خدا - Allah Calligraphy 05
شما طراحان و گرافیست های گرامی می توانید از این مجموعه خط در طراحی های فواید آیت الکرسی.
فواید آیت الکرسی
حدیث عشق14 - فواید آیت الکرسی - خوش اومدین به وبلاکم .امیدوارم لحظات خوشی را در وبلاک ما سپری
اعجاز آیت الکرسی
محبين حضرت حجت - اعجاز آیت الکرسی - محبين حضرت حجت. اعجاز آیت خط مقدم دكتر
نرم افزار آیة الکرسی به همراه صوت
این نرم افزار ارزشمند آیة الکرسی را با خط بسیار زیبا و صوت بسیار دلنشین برای آیت الکرسی,
برچسب :
خط آیت الکرسی