زاها حديد

زاها حديد 

 در بغداد متولد شده در سال 1977 در انگلستان  فارغ التحصيل شد از معماران برجسته عصر حاضر است. طرحهاي او ساختارگرايي در معماري را معرفي مي كنند، كنفرانس ها و درس هاي در نقاط مختلف جهان، مورد توجه قرار دارند، در سال 1994 ، پس از كنزوتانجه، كرس تدريس طراحي دردانشكده معماري دانشگاه هاروارد به وي واگذار شد. فعاليتهاي حرفه اي او، از آفرينش فضاهاي شهري كلان تا خلق اجزاي زينت مند و مبله داخلي، ابعاد جهاني دارند.

پروژه هاي ايستگاه آتش نشاني شهر دانشگاهي ويترا در سوئيس غرفه ويدئو موزيك گرونينگن در هلند و بار ـ رستوران مونسون در ژاپن ، شيواي كلام پر معناي حديد را مي رساند.

آثار ترسيمي و نقاشي او، در مهمترين موزه هاي جهان از جمله نمايشگاه دائمي موزه ي هنرهاي مدرن نيويورك ، گالري جي. آ  در توكيو ، و موزه هاي معماري آلمان ، در فرانگفورت گوگن هايم ، به نمايش گذاشته شده اند . تاريخ قرن بيستم، تحول بي سابقه هنر و معماري ، و فراواني حضور نمايندگان برجسته ي جنبش هاي نوين را به ثبت رسانيده آغاز آهنگ حركت درعرصه معماري ، در گروه OMA .

1.    office of metropolitan Architecture  

2.    Rew Koolhaas

3.    Elia zen ghelis

و همراهي با معماران شهير مدرن، چون ريوكول هاس و الياتسن گهليز ، صعود با قلل رفيع افتخار ، به عنوان يك زن، نشان از يادگيري ، رياضت و حركت خلاق دارد.

تولد در عراق ، بلوغ فكري و ر شد در غرب ، به آميزش فرهنگ ها و تكنولوژي پيش رفته انجاميده است انفجار فضايي و گردش آزادانه اجسام در آثار زاها حديد ، با چرخش و بازگشت شگفت آور از حرفه معماري به هنر نقاشي مرتبط است.

نگرش واقعي و آزاد، و مكاشفه بيان فرم و فضا به زباني متفاوت و پيوند زنجيره اي ، سبكي ، شتاب، مواد ، و رهايي از محدوديتهاي ثقلي در دنياي معماري، كه از مشخصه هاي بارز پايان هزاره دوم به شمار مي آيند.

زاها حديد نمايان گر مدرنيته است منحصر به سلسله مراتب زماني نمي گردد بلكه هم چنين در بردارنده ي رفتاري متأثر از درك روشن و واقعي است، مدرن يعني، حركت تاريخ را به ماوراي آن چه هست اجازه مي دهد ، امري كه حكايت از زايش انديشه هاي نو در پاسخ به چالش هاي موجود مي نمايد. مي توان اذعان داشت كه معماري وي با روح زندگي معاصر هماهنگ است.

فضاهاي او چونان تازيانه هاي شلاق، تازگي ابعاد، نگرش متفاوت به زندگي  و بيداري حساسيت ها را به ارمغان مي آورند. زبان او، مهارت و گيرايي خاص خودش را دارد، و از ناسازگاري ، عدم پذيرش و تقدس واهمه ندارد. يگانه پيشتاز ، در نو آوري هاي عصر حاضر ، كه پاي بند عقيده نمي باشد.

سبكي : توسعه، محور حركت زاها حديد است چرا كه فضاهاي او نمايان گر تغييرات در جوهراند.

سبكي : ويژگي محسوس ساختمان ها و پروژه هايي است كه به وسيله زاها حديد ارائه گرديده اند ، پروژه ويكتوربايستي درشهر بران يا ايستگاه آتش نشاني، كامپوس دلاويترا در وايل آم راين ، در نزديكي بازيلدآ يا هم چنين پروژه فولي در اوزاكا از جمله موارد قابل ذكر مي باشند. طرح هاي زبور، دربردارنده ي تابلوهاي سبك دو ستيل مي باشند كه از قوائد ثقلي دگماتيزم روشنفكرانه ، ارزش هاي كنسترو كتيويزم و بالاخره، از ايده اليزم شاگال مي باشند.

در فرم هاي آزادانه اي زاها حديد ، با جدا سازي و ايجاد فاصله از دنياي واقعي ميانه اي ندارد كه تاريخ و حقيقت زندگي را با انگيزش حساسيت هاي تازه توانمند به آستانه ي دريچه ا ي نورهنمون مي كند. 0اين طور به نظر مي رسد كه طرح هاي شورانگيز و دل رباي زاها حديد از نگراني هاي اجراي و تكنيكي رها مي باشد.

اطمينان استادانه از حال آينده برخي موارد نادر بر اساس نقطه نظرهاي تخصصي، تكنولوژي و سازه اي، در راستاي بهره مندي توانا و ظريف ، به منظور تلفيق متداول تا پيشرفته ترين دانش فني و كاربرد مناسب مصالح در ايجاد ابعاد و اندازه درخور ،همراه با حفظ هويت ها و رعايت هماهنگي ضروري ، اينها همه ، درفكر افرينش و عملي نمودن تصاوير ذهني برخاسته از خلاقيت زاها حديد مشاركت دارند.

با توجه به تمام موارد كه اقدامات سنجيده زاها حديد در حين طراحي ظاهرا فراموشي محدوديتهاي اجرائي طرح هاي معماري را تداعي مي نماياند مدل به يك نقاش مي شود . امري كه به عنوان يكي از مهارت هاي او محسوب مي شود. و همين امر ( نقاشي ) نمايان گر ميزان پتانسيل طراح است به منزله پايان هميشگي يك حرفه و شروع حرفه ديگر نمي باشد.  زاها حديد كه متضمن تولد ( طرح زيباست) نقاشي براي حديد آزادي بيان فضاهاي در شرف تكوين را به ارمغان مي آورد . او در لحظه پايان فاز نقاشي به نحوي مقتدرانه و استادانه مسئوليت خود را به عنوان معمار از سر مي گيرد. آنچه كه مد نظر داشته است از سطوح ديوارها گرفته تا نور استراكچر ، المان هاي مربوط به تكنولوژي صفحات پر و خالي و در يك كلام ، فضا ، ارائه مي دهد . بيان اين كه ، زايش پديده ي برجسته ي ضد ثقلي در كارهاي زاها، كه رفتار وي را مصمم تر از ساير معماران مي نمايد، در كجا و در چه چيزي نهفته است، آسان نمي اشد.

مولد شرايطي بوده است كه جايي متفاوت با كشور خود عراق از سيطره ا ي مرد سالاري و خود محوري كه معمولا به عنوان قدرت عمل كرده است در امان مي باشد. زن، كه نقش آن ه صورت فردي به حسا ب آمده تنها پذيراي جايگاهي در نقطه اي مقابل نبوده است. از مراكز قدرت فاصله گرفته مثل تعصب داشتن . زاها در بغداد متولد شده ولي در لندن تحصيل كرده نمايان گر تلاقي و عملكرد دو فرهنگ در او است.

تداخل زبان با موضوعات مختلف، زاها حديد در آزادي مطلق با كاربرد استادانه اي علائم و زبان ها مبادرت به افرينش و خلق فضاهاي نموده مي كند ، امري كه صرفاً برخاسته از سرشت اوست ، آن هم با حضور و موجوديت متفاوتش در عرصه اي كه از نظر تاريخي، انحصاراً در قدرت مردان بوده است.

ريشه ها وفضاهاي برگرفته از شخصيت روشن فكرانه او سرچشمه گرفته اند او با رفتار كاملا آزاد و تصميم بزرگ منشانه اش به كشفي بسيار دقيق در جنبش معماري مدرن قائل آمده است . كه محصول تحقيقي عميق در آشكار نمودن انگيزش ها و شاخص ها ي شخصيت ها است كه با خلاقيت او سازگارند . رفتار حرفه اي او نمايان گر طرز عمل آگاهانه اوست كه به هزاره سوم ميلادي مي گويندتعلق دارد يعني با شناخت چالش ها عصر خويش در مقابل پاسخ گويي به آن ها قرار دارد او به هيچ وجه مبادرت به كپي برداري از سبكهاي مختلف نمي كند اوسبك هاي مختلف را منتقدانه مورد مطالعه قرار مي دهد و طبيعت و اصالت آن ها را ، بر پايه شناخت علمي، معاينه نموده است. درك مفهوم واقعي سبك ها انرژي خارق العاده ي وي را ، به صورت انفجار و عمل سريع، آزاد نموده است.تا جايي كه او را به نيروي تغيير،فرم دهي به شيوه اي متفاوت و دگرگون سازي پديده ها مسلح نموده است. كه همان ساختار گرايي پست استروكتوراليزم است.

 فضاهاي به اجرا درآمده از طرح هايي كه زاها حديد ارائه نموده است از شخصيت بغرنج و روشن فكرانه او سرچشمه گرفته اند. او با رفتار كاملا آزادو تصميم بزرگ منشانه اش به كشفي بسيار دقيق در جنبش معماري مدرن نائل آمده است.

كه محصول تحقيقي عميق در آشكار نمودن انگيزش ها و شاخص هاي ي شخصيتخت يار و لحظاتي است كه با خلاقيت او سازگارند. نكته ي شايان اهميت، نحوه ي قرار گيراش نسبت به جنبش مدرن معماري و چگونگي ارائه ي ترسيمات با توجه به ادبيات بيان وي، مي باشد. رفتار حرفه اي زاها، نمايان گر طرز عمل آگاهانه ي معماري است كه ه هزاره ي سوم ميلادي تعلق دارد يعني ا شناخت چالش هاي عصر خويش، در مقام پاسخ گويي به آن ها قرار دارد، امري كه درك آن ضروري است خود زاها اعتقادي ندارد كه تئوري هاي معماري بتوانند با تئوريهاي معماري سابقاً ارائه شده مشابهت داشته باشند جز اين نيست به علاوه شناخت ارزش هاي حقيقي يك تئوري معماري ممكن است ، حتي هنگامي كه فردي خود را با يك جنبش معماري هويت نبخشد معماري متفاوت. طرح بار رستوران مون سون moon soon يكي از مثال هاي زيباست زاها حديد نسبت به محل طرح شديداً معترض است. كه بافتي پيش پا افتاده به شمار مي رود و در فضاي داخلي ، فردي بدون قيد و بند ، با كاربرد اجزاي متفاوت و بسته ايجاد مي نمايد. با دست كم ، فرمي كه از معناي اقليدي بسيار دور است طرح با وجود اين از جنبه هاي ديگر نيز نمايان گر پاسخي ظرافت مندانه به نيازهاي فرم است . در طبقه پائين كه رستوران قرار دارد صفحاتي بلورين و فلزي به نحوي اريب و نا متعارف و ظاهراً نا منظم كه گويي از تعادلي موقت برخوردارند همراه با برش هايي در تراز سقف و ساير سطوح اراده ي مصمي را براي سيال نمودن فضا به نمايش مي گذارند نامشهود بودن اجزاي قائم كه مطالعات دتايل ها نيز مؤيد همين امر مي باشند و غياب را بطه ي علت و معلول عمل كرد خود به خود قريحه را مي رسانند و جايي كه حركات آزادانه ي هنرمند در كار باشند نياز به توجيهي را منتهي مي سازند وانگهي امكان بدون شرط و غير قابل انتظاري وجود دارد كه رهايي از هر نوع پيش داوري را در حيطه ي زيبايي شناسي و اتخاذ تدابير ماهرانه در بهره مندي از مصالح به منظور اعطاي حيات به فضاي پيچيده و احراز غناي معنايي ، دربردارد.

به بياني روشن تر با وجود نتايج قابل حصول در شناسايي پتانسيل هاي موجود در دست توانايش زاها حديد موفق مي شود، علاوه بر ارائه اي طرح هاي مصمم و انفجاري به ابعاد لايتناهي اشاره كند، پروسه ا ي گسترش يابنده كه امكان ادخال نهايت يك پارچگي و يا گوناگوني زا از هرنوع، مهيا مي نمايد.

هنگام تماشا و مرور آثار ساير معماران نيز گسترش يابد، تواتر حضور و بازگشت عناصري چند، به نحوي ديگر گونه چه از نظر مكاني و چه از جنبه وزن حضور و انتقال از پروژه اي به پروژه ديگر بارز است تا جايي كه معمار سعي خود را در برقراري تداوم و در نتيجه نوعي بازشناسي ، به كار مي بندد. فرايند زبور نه فقط به منظور بازنمايي در پروژه ها كه در كنترل ،‌مقايسه و نمايش علاقه مندي در كاربرد عناصري كه قبلا مورد استفاده قرار گرفته اند، و تا حدودي در اولويت قرار دارند نيز به مشابه ي هسته هاي تصويري آزمايش شده مصداق دارد. تغيير پيوند هسته ها وعناصر و ايجاد تنوع در زمينه اي كه وارد شده اند طبيعتاً كاهش وزن { حضور} و افزايش پالايش متقابل آن ها را دربرخواهد داشت، نگرش مزبور، به هيچ وجه دال بر حضور تضاد در رفتار زا ها حديد نمي باشد كه نمايان گر شكوفايي اصيل ترين و بديع ترين آثاري است كه در نتيجه كار بر روي صحنه هاي فضايي به منظور ارائه ي آن چه كه قبلاً حضور نداشته ، در برهه ي كنوني هزاره ي حاضر تحقق يافته است. و در واقع محرك حساسيتي نوين مي باشد. در حقيقت مي بايست اذعان نمود كه امكان پرداختن به نو همانا ، مرهون عطف توجه ، به هنگام عبور از پديده تكرار است .

مروري بر تكرارهاي به كار بسته شده توسط طراح كه شرح آن به صورت خلاصه و مفيد او به طور كلي از ديدگاه روشن فكرانه در زمينه ي تاريخ و فرهنگ ارائه گرديد اساساً مي توان دو ويژگي مهم را در تكرارها ( iterazioni) يا بازگشت افكار مزبور مورد رسيدگي قرار داد.

عظمت انرژي دروني شركت كننده در ايجاد آثار و پروژه هاي زاها حديد به خوبي نمايان است . موضوع مورد معرفي، هرآن چه كه بخواهد باشد، انجام اقدامات عملي به منظور آفرينش فضاهاي چند گانه و متفاوت پياپي در طرح، توجه دائمي معمار را مي طلبد، در طرح هاي او نوعي توزيع اجسام ، فضاهاي خالي، ترازهاي طبقات استراكچر و سطوحي كه، حتي الامكان ، به صورت متعارف ناشد مدنظر قرار مي گيرد حاصل، آرايشي از اجزاي گوناگون است كه در مقايسه با موارد مرسوم، نادرست و عجيب به نظر مي رسد. بي قاعده گي مزبور، دربردارنده ي تعهداتي براي گسترش انتقال اطلاعات ، از نظر كمي و كيفي ، به منظور نمايش قابليت هاي طرح يا پروژه هاي اجرائي به مشابه ي ساختاري غني و پربار مي باشد ، امري كه از طريق آن، به نحوي غير قابل پيش بيني به تقويت و بيداري توجه مي انجامد در مواجهه با آثار زاها حديد از گفته ي بي نظمي كنترل شده ياد مي شود عبارت مزبور كاملاً گويا نمي باشد چنانچه مراد از بي نظمي مورد اشاره به صفر رسانيدن بار قواعد و نظام از پيش تصور شده ي دكارت و اقليدس باشد مي توان موافقت نمود اما در اين صورت بهتر است كه واژه اي كنترل شده حذف گردد چرا كه در رفتارهاي معمار، عدم پذيرش دنياي دكارتي و اقليدسي به طور بنيادي تحقق مي ياد نسبت به قواعد انتزاي دكارت و اقليدس آثار زاها حديد ، بي نظم و كاملاً غير شرطي مي باشند. در صورتيكه خواسته باشيم در معناي تعميم يافته ي واژه ،‌در خصوص فقدان هر نوع نظم ،‌به توافق برسيم، موضوع مي بايست موشكافانه بررسي شود در حقيقت به استقرار نظم چند گانه و ارتباط متقابل تئوري ها ي گوناگون اشاره دارد بي نظمي ها همان گونه كه آرن هايم خاطر نشان مي سازد در فقدان نوعي اصل نمي باشد بلكه بيشتر به معناي برخورد قواعدي است كه فاقد رابطه ي دو جانبه مي باشند بنابراين آنچه را كه زاها از طريق طرح هايش عمل مي سازد مشاركت بيشترين تعداد ممكن المحصول سيستم ماركستر است بنحوي كه هر كدام به نوبه ي خود ،‌از سختي خودش برخوردار باشد.

به طور مشخص تر، مشخصه آثار وي، در تجلي نشانه هاي دربردارنده ي معاني چند گانه نهفته است و كه بدين وسيله پيوند و رفتار متقابل نظم هاي گوناگون  را به ثبت مي رساند . بي نظمي كامل جائي كه در آن قاعده ي خاصي حاكم نمي اشد . امري كه به تضاد راه ندارد . همچنان كه امروزه به عنوان نظم تمام عيار كاملاً قابل پيش بيني است و هيچ داده اي ذخيره شضده اي پتانسيل حمل و انتقال آن را ندارد آنچه كه به حساب نيامده پديده ي خطرناك بي تفاوتي است كه به طور روشن فاقد هر گونه مشخصه مي باشد ، به تباهي مي انجامد و معناي واقعي واژه ي بي نظمي را مي رساند امري كه زاها حديد در برابر آن قيام نموده اند . در آثار زاها حديد حاكميت يك نظم غايب است. جايي براي ظهور سلسله مرات سازماني يا به عبارت ديگر يك مركز هماهنگ كننده يافت نمي شود به عكس نوعي قرارگيري پديده ها و لايه ها ي گوناگون داده ها امكاني از حضور نظم هاي متفاوت با رفتارها و پيوند ها ي چند بعدي و مرتبط با هم در طرح هاي زاها حديد قابل مشاهده مي باشد.

2. معرفي قرن بيستم به مشابه اي عصر شتاب ، و به خصوص در آخرين دهه كه قطعيت آن در عمل به صورت مشخصه اي برجسته درآمده است و از جهاتي چند بدان اشاره شده است. واژگون يك ديدگاه صرفاً از طريق انتقال و تزريق حاصل نمي شود، زيرا مستلزمم رفت و روب نمودن بسياري از كليشه ها، ممنوعيت ها و نشانه هاي مبتذل مي باشد تا اين كه نتيجه اي زيان بار نداشته باشد. مسافرت ، سياحت، گذر كردن پيمايش و بازديد از تمامي قسمتهاي توسعه يافته در يك محل، به منظور كشف و تجربه هم زمان فضا به خودي خود به شكل گيري يك مدل ديناميكي و در نتيجه به زايش زمينه اي براي بررسي و تأمل مي انجامد كسي كه امروز مي خواهد كلام را به حرفه ي معماري بازگرداند. اجباراً مي بايست در مطالبي كه روح خود را از دست داده اند متوسل شود مي بايست گرايش به هر نوع ايدئولوژي ،‌هر گونه روياي احتمالي و نشان آرماني را به صفر برساند . آنچه كه درباره ي مطالب مربوط به سنت و موارد مربوط به سنتهاي معماري مدرن در دست هاي او قرار دارند ناگس هان به روش پاره هاي مبهم تا حد تنزل به نشانه هاي گنگ از يك زبان فاقد كدگذاري كه بر حسب تصادف به زباله دان تاريخ فرو برده شده مبدل گرديده است. حال آنكه آثار ارائه شده از سوي زاها حديد به طور قاطعانه نادرستي آناليزهايي مشاه آنچه كه از سوي تافوري مطرح شده است و اثبات نموده اند .

آثار زاها حديد همانند طرح هاي ساير معماران هشداري است به نقد مزبور كه شايد به سبب ترس از بر ملا شدن يا به علت بي ميلي فراوان و يا اتخاذ يك حركت پرآب و تاب براي مشاركت و در مجموع ، به هر دليلي كه مي خواهد باشد ه نحوي عجولانه پنهان گرديده است معماري نمي تواند از پيش رفت فاصله بگيرد و ضرورتاً محركي براي پاسخ دادن به نيازهاي زندگي مي باشد بنابراين در هنگام مواجهه با بقاياي خراي هاي به جاي مانده از مكان هاي ويران شده، قبل از مرثيه سرايي مي بايست به آن چه كه مورد مشاهده قرار مي گيرد كاملاً توجه شود زيرا ممكن است صرفاً به يك ركورد زود گذر ه يك زمستان بيولوژيك اشاره داشته باشد كه در آن صورت ضربان هاي نبض زندگي مي توانند به مدد آباداني و پيوند دوباره و تزريق روح تازه عن قريب طنين انداز گردند نشانه هاي كه به گورهاي فرسوده و اكتشافات منجمد و يادگارهاي موميايي شده ارتباط ندارند، كه بر عكس پيام زندگي ، يعني عشق را بر مي انگيزند سخن مزبور آن چيزي است كه نقد معماري را شفاف مي كند. نقشه در آثار زاها حديد وظيفه پالايش را به عهده دارد، بدين معني كه با روي كار آوردن پيوندهاي زباني و روابط پلاستيكي و تصويري آن چه را كه به وسيله ي قوه ي خلاق او به صورت تصوير ذهني در مي آيد از عناصر خيال آزاد مي سازد نتيجه اين كه هر يك از نگارش ها ي طرح شده ي وي در لحظه اي كه انديشه، توسط دست ، از ساحت ذهن پاي در عرصه كاغذ نانگاشته مي نهد ،‌مبدل به صحنه ي مكاشفه ي مجدد عناصر زباني مورد استفاده و تحول در هم سرايي حاصل از مشارك عناصر به منظور تعريف و مدل سازي فضا مي گردد. مورد اخير هرگز غالب نمي باشد. كه بر عكس پتانسيل خود را در دست رس طراح قرار مي دهد.

چنان چه نقشه نمايان گر حركات آزاد يا بروز خواست هاي درون ني باشد حرفه ي نقاشي زاها احتمالاً امر برقراري موازنه را به عهده دارد، آن هم در لحظه اي كه قوه ي خيال تمامي بارخود را مي خواهد قبل از مواجهه با موانع و محدوديت هايي كه به طور هميشگي و اجتناب ناپذير در عرصه ساخت و ساز وجود دارند تخليه نمايد. امر مزبور از كيفيت كار معمار نمي كاهد و نتيجه دقيقاً برعكس مي باشد . براي حديد نقشه به منزله معبري است كه تصور به طور واقعي براي تزريق آميزش انگيزش چالش دنيل به مرزهاي ممكن فيزيكي در معنارساني با مصالح مواجه مي شود . امر مزبور صرفاً عمل عكس العمل را گزارش نمي دهد بلكه تصور را در مواجهه به دنياي فيزيكي و قوانين مربوط به آن براي بهبود بخشيدن مصالح آشكار مي سازد به ميزاني كه در توليد اجزاي معماري و ايجاد مدل هاي فضايي، يكي ا مهمترين عوامل واقعي محسوب مي شود. جرم تصور ، شيوع و گسترش آن، در مواجهه با مصالح صلب نيز مشهود است. و هيچ قانون فيزيكي نمي تواند آنرا به طور كامل جذب، متوقف و ارام سازد بدين ترتيب دائماً كالبدي ديگر را به سمت مصالحي متفاوت، بازگشت، انتقال و ارجاع مي دهد؛ معنا رساني حاصل از سربار ديناميكي قوه ي تصور و چالش گري پلاستيكي كه تقابل جسماني را خبر مي دهد به كيفيت حقيقي تصوير صحه مي گذارد. تصوير در محل خميدگي مصالح در فرم به مشابه دست آورد واقعي معمار در معرض ديد همگان قرار مي گيرد امري كه به تمعيد انگاره اي مبهم مي انجامد براي مثال به ساختمان IBA در برلين اشاره مي شود كه از لحاظ تركيب ساده ترين فرم از مجموعه ي پروژه هاي اجرا شده زاها حديد را دارا مي باشد فرمي كه در آن طراح اساساً نافرماني بسيار ملايم عمل نيروي واژگوني را ترجيح داده است، بدين معني كه انحراف مشخصي را با نشانه هاي بسيار مناسب طبع پذيرفته است طرح در پايين ترين طبقه ، فاقد نماي شيشه اي سراسري طبقات بالاتر است، به نحوي كه حجم طبقه اي هم كف، به طور مجزا در حجم برج نفوذ نموده است پيوستگي شفافيت طبقات بالاي هم كف به وسيله تعبيه بر جام هاي شيشه دز شبكه فاقد نواري باريك نما تأمين گرديده است . حجم برج ، در انطباق با خطوط مايل در ارتفاع ، كه به سمت زمين خم شده اند به طور صعودي گسترش يافته است اراده صعود، به سبب فضاي خالي گوشه ها در هم كف تقويت گرديده است، ضمن اين كه ديافراگم هاي قائم احساس برانگيز مي باشند، و به اعضايي شباهت دارند كه وظيفه ي اصلي خود را يعني حمل بار و انتقال آن به زمين انجام نمي دهند نيز در همين ساختمان اكسپرسيونيزم احضار گرديده است، بدون انتقال حسن تأثير ويا اين كه اثري از آهنگ خيال و يا نشانه هايي از رنج هاي شورش را به رو آورد نقشه هاي عميقاً معماري حديد، ضمن آميزش با ظرفيتهاي بالاي نقاشي روح دو گانه اي را پديد مي آورند كه مرزهاي انظباطي قلمروها را مستهلك مي نمايد مزور به هيچ وجه، كناره گيري از حرفه را سبب نمي شود، برعكس همانند زبان هاي معماري يا در صورت لزوم، هم چون نگارش طرح، انتشار در جهت هاي متعدد، و حركت به سمت عرصه هاي گوناگون را به ارمغان مي آورد. اين امر كاربرد و قضه هاي زاني را به منظور تغيير ريتم و آهنگ تسهيل مي نمايد و به نحوي قطعي حركت طراح را به ماوراي قواعد صرف و نحو گرامر، اجازه مي دهد . و شناسايي ميزان احتمال گشايش باب ورود پتانسيل ها ي معني دار را از سايرعرصه ها، در معماري ممكن مي سازد. بدين طريق در عبور از مرزها ، وفق ناپذيري و عدم پذيرش مقررات جاري در حوزه ي فعاليت شخصي پديد مي آيد ، كه با انتقال سريع به محيط ذهن وارد قلمرو انديشه و مكانيسم آن مي شود. عدم پذيرش انضباط قالبي وگذر از مرزها بدون از دست دادن نگاه ابژكتيودر حرفه شخص عمل هميشگي تغيير است. كه سازمان تصوير سازي ذهني را درباره ي فضا متحول مي سازد امري كه به توقف سلسله مراتب موسوم و فروپاشي نظام هاي فكري شرطي شده ي اكتسابي مي انجامد و ذهن بشر را به گونه اي كاملاً منطقي به مشاهده و درك فرم ها و مفاهيم ديگر براي تأليف و افرينش هنر توجه مي دهد مواردي كه در حديد تماماً با چابكي زيبايي و درخور شخصيت او به مشابه ي يك زن تحقق يافته اند بدون اين كه حساسيتي را دركم رنگ شدن نگرش طراحي او پديد آورند.

غرفه طرح گرونينگن در هلند را مورد بررسي قرار مي دهيم ساختما ن با ابعاد محدود خود طبع شاعرانه اي زاها را در مقياس كوچك به نمايش مي گذارد بافت منطقه قوياً با مشخصه هاي مهم قبلي نشانه گذاري شده است طرح رها از خموش گزيني به دور از كم رويي هويت خود را با زبان مدرن بازگو مي كند گذر از قرن بيستم و تنفس در قرن بيست و يكم يكي از شفاف ترين پيام هاي طرح به شمار مي ايد يك منشور چند وجهي از هرسمت ومورد تهديد واقع گرديده است و مقاومتي از خود نشان نمي دهد به گونه اي كه هيچ فرم تعريف شده وقطعي قادر به توصيف آن نمي باشد . فضاي خالي واقع در نماي اصلي ساختمان، كه از آيش و تركيب غير قائم عناصر شبكه ي فلز پديد آمده است جدا سازي فضاهاي داخلي و خارجي تأثير محيط عدم توافق فضا تيزي رنگ طرح تركيب پيچيده و حالت انفجاري مواد، پيش آمدهاي ناگهاني پياپي كه ، ضمن اشاره به يك حركت نوساني دائمي ، عدم امكان ايجاد شرايط پايدار را آشكار مي سازد معمار با يك ريش خند حساب شده ورودي به غرفه را بر يكي از اضلاع كوچك تعبيه مي كند در انتها به اين نتيجه مي رسيم كه ناممكن بودن دست يابي به يك ملاك تام و كمال از اين حقيقت ناشي مي شود كه هم اكنون تمام توان حديد در بهار خلاقيت جاري است بنابراين تلاش در صدور هرگونه حكم يا رأي ، بر اساس يك معيار درباره ي پروسه اي كه در حال انجام است جز نتيجه اي غير واقعي عنوان ديگري برنمي انگيزد. هر چند كه مراقبه اي در صدر همه ي ملاحظات نيل به نوعي نتيجه گيري نهايي را منتفي مي يابد بدين معنا كه آثار زاها حديد في تماس با قضاوت و نقد مشخص را ممكن نمي سازند زاها در حقيقت زمان وروي دادهاي مخاطره آميز آن را از طريق پتانسيل هاي پر معناي فضايي ، در برابر سؤال و چالش قرار مي دهد با وجود اين، چنان چه به هر قيمت، دست يابي به نوعي نتيجه گيري بيشتر به منظور آشنايي با درسي تازه، مورد نظر باشد تأييدي دوباره به اين مطلب باشد كه امروزه تبيين و تجربه به حسب مدرن به گونه ي زاها حديد در همه ي عرصه هاي زندگي امري حياتي است . در تكميل موارد كه دقيقاً مورد بررسي قرار گرفتند آگاهي از بطلاق عقايد فرسوده به زايش مدرنيته مي انجامد . آنان كه عقايد فرسوده را مورد تأييد قرار نمي دهند، و عدم توافق خود را با آن ها اعلام مي دارند و مسيري متمايز را بر مي گزيند و به كفر گويي و حرمت شكني متهم مي گردند و در برابر كدها شعارها و قوانين مرسوم، از پتانسيل كاربرد واژه « نه» برخوردارند برگي نوين را در تاريخ مدرنيته مي نگارند ، همانا از طريق نه خلاق است كه بشر به طور بي وقفه طبيعت خويش را مي سازد.

يك قسمتي از مصاحبه با خانم زاها حديد . كدام طرح ها در قبل و بعد از مهم ترين اثر شما قرار دارد نتايجي كه رفتار شما را در مسير حركت برنزه تر نموده است. پروژه ي مالدويچ يكي از طرح هايي است كه افق تازه اي را در برابرم قرار داده است . و تحولات قابل توجهي درمن پديد آورده است . چنان كه بدون تجربه ي آن ورود به مسيرهاي قبلاً طي نشده برايم نا ممكن بود.

معماري شما در ارتباط با رسوم اعراب است . هويت خود را در سنن عربي باز مي يابيد ؟

به عنوان يك عراقي بهره مند از تمدن بابل با قدمت فرهنگي 5000 ساله در مقابل چشمان ما قرار دارد نيازي به اختراع آن نداريم به گمانم حساسيت بالا و درك شهودي قوي از مشخصه هاي اصلي فرهنگ كهني است كه به آن تعلق دارم مجموعه مشاهدات واقعي و منطقي است.

از خوش بيني فراوان برخوردار بوديد آيا خوش بيني مزبورهمچنان ادامه دارد ؟

 طبيعي است كه خوش بين هستم در غير اينصورت زندگي محال است خوش بيني به معناي سكون نيست ضرورتاً مي بايست خوش بين بود براي اينكه تحقق شادماني در هر لحظه ممكن است به پديده هاي موجود به سادگي علاقه مند مي شوم ، و فكر مي كنم كه ارزشمند ترين قسمت كارم ، مي بايست در شرف وقوع باشد.

به جز معماري به چه چيز ديگري علاقه منديد به سينما و باله علاقه اي فراوان دارم و عملاً بخش قابل توجهي از اوقا ت فراغت خود را صرف باله، و اپرا يا معاشرت و گفت و گو با مردم مي كنم دوستان صميمي بسياري دارم علي رغم اين كه همواره در حال دوندگي از اين سو به آن سو هستم به مسافرت هاي بي شمار رفته ام تقريباً به تمام كشورها مسافرت كرده ام .

در خاتمه از خداي متعال مي خواهم كه مشكل بيماريم را خوب كند و خيلي دوست دارم ادامه تحصيل بدهم و به مراتع بالاتر بروم ضمناً‌ از استاد عزيزم جناب خانم وزيري كه صعه صدر و با صبوري و شكيبايي كامل تجربه و علم خود را به من و ديگر دانشجويان تعليم دادند كمال تشكر را دارم و اميدوارم در تمام مراحل زندگيشان خوشبخت باشند.

من الله توفيق

 

 

 


مطالب مشابه :


زاها حديد

پروژه هاي ايستگاه آتش نشاني شهر دانشگاهي ويترا در آثار زاها حديد همانند طرح هاي ساير




خانه گهری

بين سالهاي 1970 و 1980گهري به بازسازي بسياري از طرح يا موزه ويترا را پروژه هاي بعدي او




خود شناسي زاحا حديد

توسعه، محور انديشه‌هاي زاها حديد مي‌باشد چرا که فضاهاي او نمايانگر تغييرات در جوهر اند.




خانه گهری

ساختمانی در تهران که طرح آن يا موزه ويترا را ساخت در دهه 1990، شكل هاي برخورد كننده و




برچسب :