نقد نمایش 47 (داستان خنده دار دیو هولناک)
نمایش «داستان خنده دار دیو هولناک» از نهم تا بیست و سوم تیر ماه به مدت پانزده شب در سالن اصلی تالار هنر بر روی صحنه رفت. برخی عوامل این نمایش عبارت بودند از:
نویسنده: حسن حامد
دراماتورژ، طراح و کارگردان: احسان جانمی
بازیگران:
امین زارع – علی قیومی
حسین اصفهانی – ایمان نظیفی
سارا اطهری – مائده وحید – شمیلا تابش
موسیقی: فرژام فلکی
منشی صحنه: نسیم خادم عباس
داستان نمایش
در سرزمین دیوها، دیو جوانی به خواستگاری دیو دختری می رود و پدر و مادر دختر، شرط پذیرفتن او را به عنوان دامادشان، رفتن به دنیای آدمها و آموختن راه و رسم آنها تعیین می کنند. دیو با کمک خالۀ دختر راهی دنیای انسانها می شود تا شرط والدین دختر را به جا بیاورد و به وصال او برسد. نویسنده از ابتدای نمایشنامه با نگاهی بدبینانه و منفی به جهان انسانها می نگرد، مثلاً دیو برای آمدن به دنیای انسانها از بالا به پایین می آید؛ یعنی دنیای دیوها بالاتر از جهان آدمیان تصور می شود. این نگرش در پایان نمایش تحول می یابد و صبغۀ دیگری به خود می گیرد. از نگاه آفرینندۀ اثر، دیو با همۀ دیوی خود در جهان انسانها، موجودی معصوم همانند بره ای بی خطر جلوه می کند و آدمهای دیو صفت، او را در چنگال خود گرفتار کرده و با آزارها و سوء استفاده های خود به خاک سیاه می نشانند. به راستی آیا دیو انسان است یا انسان دیو؟! با داخل شدن افسانه ها در زندگی واقعی، میدانی برای چالش بین ارزشهای انسانی و صفات شیطانی به وجود می آید و در این بین مسائل جامعه به بوتۀ نقد کشانده می شود. نقد اجتماعی با توجه به محدودیتهایی که بر صحنۀ تئاتر اصفهان وجود دارد به گونه ای در پرده اما گویا مطرح شده بود. برای مثال هنگامی که دیو جوان شیئی را از فردی در پارک می گیرد و کس دیگری از راه می رسد و او را سین جیم می کند و یا صحنه ای که به مسائل گلدکوئیستی و شرکتهای هرمی اشاره داشت.
دکور، طراحی صحنه و موسیقی
دکوری وجود ندارد. چند مکعب، تنها آکساسوارهای صحنه هستند که آنها هم به رنگ کف و پس زمینۀ صحنه، سیاه شده اند و شاید بسیاری جاها اصلاً نباید دیده شوند. نمایش بسیار بازی محور است و مفهوم خود را در یک فضای خالی به نمایش می گذارد. شاید نمونه یا اشاره ایست به تئاتر بی چیز که آکسان بر روی بازیگران و حرکات و گفتار آنهاست. سبکی از تئاتر که نظریه پرداز و تئوریسین اصلی آن یرژی گروتوفسکی بود. استفاده از مکعب ها برای فضاسازی به خوبی و در حد نیاز صورت گرفته بود و طراحی مطلوبی داشت. با توجه به سبک و سیاق اجرای این نمایش، جای موسیقی زنده بر صحنه بسیار خالی بود و در بسیاری از جاها نوازندگان می توانستند در بازی ها شرکت خلاقانه ای داشته باشند و حالات این دنیای انسانی را بهتر متصور شوند.
نحوه اجراء
به نظر می رسد با استفاده از تدبیراتی امکان داشت که جذابیت های بیشتری به این نمایش بخشیده شود. به عنوان مثال هنگام تنوره کشیدن و یا خندیدن دیوها می شد از افکتهای صوتی تقویت شده استفاده کرد تا فضای مورد نظر با قوت بیشتری تلقین گردد. کلیت اثر جای تنقیح بیشتری داشت و با حذف برخی دیالوگهای کلیشه ای مانند: «فاصله بگیرید مشکل منکراتی دارد» و ... که از فرط تکرار شدن در کارها به صورت پیش پا افتاده ای در آمده اند، فضای اصیل تری به دست می آمد. برای نشان دادن تعلیق دیو جوان در هوا از سیاه پوشها استفاده گردیده بود، اما ایرادهایی در این کار به نظر می رسد. اول اینکه بهتر بود برای نقش سیاه پوشان از افرادی با قد بلندتر استفاده گردد تا معلق بودن در هوا بهتر جلوه کند. دوم اینکه در این زمینه تنها نور چراغ قوه در صورت یا بدن بازیگر کارآیی کافی را نداشت و به حد کفایت اثر بخش نبود. اساساً حالت تعلیق در نیامده بود و با ضعفهایی مواجه بود. نکتۀ دیگری که از نظر بنده از ضعفهای این کار شمرده می شود؛ مطرح کردن اسامی و مسائل شخصی یا گروهی بر صحنۀ تئاتر بود. شأن صحنه بلندتر از آن است که برخی مناقشات شخصی یا گروهی در آن راه یابد (اشاره به نکته ای که در صحنۀ کفتربازان بود و همچنین ماجرای خواب ناصر حجازی). این موارد باعث می شد که این قسمتهای کار تا حدودی لوث شود و از برخی ارزشهای آن کاسته گردد. یکی از نکات ویژه ای که در متن به آن پرداخته شده این است که دنیای آدمها از نگاه دیو جوان دنیایی وحشی، بی رحم و همراه با نامردمی است اما دختر دیو نگاهی متفاوت به این دنیا دارد. او در همین دنیا انسانهایی را می بیند که می نویسند، می اندیشند و به یکدیگر مهر می ورزند. نگاهی که در پایان، دیو جوان آن را از دختر می آموزد و به همین منظور و برای یافتن و دیدن چنین انسانهایی و تغییر نگرش خود دوباره پا به جهان آدمیان می گذارد. در پایان نمایش اشاره می شود که دختر دیو با یک انسان ازدواج می کند که این پایان امکان دارد به نوعی برداشتن پردۀ میان افسانه و واقعیت و تلفیق و ممزوج نمودن این دو باشد که می تواند در دنیایی که خالق تئاتر می سازد اتفاق بیافتد، تماشاگر را افسون کند و به تخیل وا دارد.
بازیگری
تمامی بازیگران این نمایش از نظر سطح بازی تقریباً در سطحی همسان نسبت به یکدیگر قرار داشتند، اما بعضی بازیها نسبت به دیگران از قوت بیشتری برخوردار بود. برای مثال بازی امین زارع، علی قیومی و شمیلا تابش. ایمان نظیفی از توانایی های خوب صدا و بدن برخوردار است. سایر بازیگران نیز توانایی های خوبی داشتند. بهترین قسمت بازی حسین اصفهانی در صحنه ای بود که نقش پیرمرد را ایفا می کرد. بر روی نقش دختر دیو که توسط مائده وحید ایفا می شد، جای کار بیشتری وجود داشت. سارا اطهری هم خوب بود اما می توانست در برخی از صحنه ها از بدن استفادۀ بیشتری بگیرد. برای مثال در صحنۀ کاریابی توسط افراد بیکار و حمله و قدرت نمایی اطهری به دیگران، امکان داشت که با یکی دو ماه تمرین بر روی برخی حرکات اصلی ورزشهای رزمی به خصوص حرکات پا که جلوۀ بیشتری دارند و اجرای آنها در موعد مذکور با توجه به آمادگی جسمانی نسبتاً مناسب این بازیگر، این صحنه زیباتر و جذاب تر از کار درآید.
این نقد در شمارۀ 1313 روزنامه «اصفهان زیبا» مورخ 90/5/4 شمارۀ 29 ویژه نامۀ «صحنه» نیز به چاپ رسیده است. - منبع عکس: خبرگزاری ایمنا
مطالب مشابه :
طنز(متن کامل وصیت نامه بسیار خنده دار غضنفر)
طنز(متن کامل وصیت نامه بسیار خنده دار غضنفر) قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تا پنجاه سانت به
کمدی
نمایش های خنده دار در بین شخصیت های خنده دار بین آنها بسیار و تئاتر آنلاین
خنده دار ترین جک ها و ...
`*•.¸¸.ღ خنده دار ترین جملات شانس ما همیشه تو سینما یا تئاتر درس بسیار ، درس بسیار ، درس
نقد نمایش 47 (داستان خنده دار دیو هولناک)
تئاتر اصفهان (داستان خنده دار دیو نمایش بسیار بازی محور است و مفهوم خود را در یک فضای
شارمین سجادی فر
اس ام اس خنده دار 93 آروزهایش در عرصه تئاتر به خصوص بازیگری و بسیار با
طنز خنده دار :: قوانین نیوتن
طنز خنده دار :: قانون تئاتر: شعر طنز عروسی!(بسیار جالب)
ادبیات نمایشی
به شکل خنده دار ) می شده اندو گاه بسیار سینما و تئاتر آنلاین" کوششی است برای
برچسب :
تئاتر بسیار خنده دار