سفرنامه کوتاه کیش
یک بغل زندگی : چهارشنبه بعد از اعصاب خوردی مدیر عاملمون که چرا داری می ری مرخصی.... و من شنبه رو مر خصی گرفتم و چهارشنبه رو ٢ ساعت مرخصی ساعتی.... یه اعصابی ازم خورد کرد که اشکمو درآورد..... و تصمیم جدی گرفتم که برم از اینجا... حتی اگه بیکار بشم.... حالا از دیشب باز دو دل شدم دلیلش آخره سفر نامم مشخصه...
چهارشنبه به سمت کیش پرواز کردیم و تجربه ی اولین سفر با هواپیما رو با امیدم داشتم.... ( خوب می ترسیدم!)
پروازه خوبی بود....
به محضه اینکه رسیدیم رفتیم هتلی که امید از تهران اینترنتی رزو کرده بود که نکنه بی جا بمونیم.....
از بدو ورودم به کیش، تمیزه بی حد خیابوناش خیلی منو ذوق زده کرد و کلی خوشمان اومد....
راننده تاکسی هم تعجب کرد که چرا این هتل انتخاب کردیم.... و قرار شد بریم اگه بد بود بریم جای دیگه....
انچنان تو ذوقم خورد اونجا که داشت گریم می گرفت.... دیگه وسایلو گذاشتیمو و گفتیم فقط برا خواب می یایم اینجا .... به پیشنهاد من اول رفتیم مر کز تجاری و حسابی چرخیدیم و یخده خرید کردیم و بعدش به پیشنهاد راننده تاکسی رفتیم رستوران نهنگ سفید .... و حسابی خوش گذشت و کلی دست و سوت زدیم..... و انرژیامونو تخلیه کردیم..... و کباب کوسه خوردیم...
ساعت ٢ خسته و کوفته رفتیم هتل .... مگه خوابم می برد...... بعده کلی حرف زدن بالاخره ساعت ۴ خوابم برد.... ٢ ساعت بعدش دیدم یه چیزی داره رو دستم راه می ره....... پریدم ۶ متر هوا و صدای امید زدم..... بعله سوسک !!!!!!!!!!!!!
پریدیم و ده بزن..... امید می گفت سوسک نبود حشره درختیه..... هر چی، جونور که بود!
آنچنان سر دردی گرفتم که زدیم بیرون ..... ساعت ۶ صبح! کجا بریم.... رفتیم اسکله ...
محشر بود اونقدر سبز و زلال بود که دوست داشتیم همینطور زل زل نگاه کنیم..... خیلی زیبا بود.... خیلی زیاد......
بلیط کشتی آکواریوم رو هم گرفتیم و رفتیم دوجرخه تا ساعت کشتی برسه.... من از ترسم هیچ وقت دوچرخه سوار نشده بودم.....
دوچرخه دو نفره رو گرفتیم... محشر بود...... گرچه تمام فشارا به امیدکم بود ولی خیلی لذت بخش بود....... کلی خوشحالی کردم....
بعدش هم دیر شده بود بدو بدو تو ساحل دوئیدیم به سمت کشتی ..... اونجا هم بد نبود... ماهیای خلیج فارس واقعا زیبان......... کلی هم اونجا هیجانمون رو تخلیه کردم..... و دست و سوت و....
گرچه گروه ما چون سره صبح بود همه پیر پاتال بودن ولی ما کلی دست زدیم....
بعدش هم که ساعت ١٢شده بود دوئیدیم به سمت هتل که وسایلمونو برداریم و ده فرار!
رفتیم هتل سارا
خیلی خوب بود حداقلش تازه ٢ ساله ساخته شده بود و حسابی تمیز بود.......
کلی ذوق کردیم از تمیزیش....
دکوراسیون همین بود فقط نامردا تختامونو جدا دادن!!
اینقدر خسته بودیم یه یک ساعتی خوابیدیم و دوئیدیم سریع بریم کشتی یونانی
بهش می گن میدان غروب ولی همه می گفتن چون هوا ابریه غروب نداره امروز...ما هم ناامید چند تا عکس گرفتیم و نشستیم به دیدن دریا...... یه عکس هم عکاس اونجا ازمون گرفت و چاپ کردیم... تصمیم داریم هر سفری می ریم یه عکس بگیریم و یه یادگاری بیاریم و کلکسیون درست کنیم.....
کم کم میخواستیم بریم که دیدم ابرا داره کنار می ره... بععععله... بالاخره غروب شد و من آنچنان ذوقی کردم که دلم قیلی ویلی می رفت شدید.....
غروب پررنگ تر شد کلی عکسای عاشقانه انداخیتم.....
ساعت ٩ رفتیم پاساژ پردیس و یه خرده دیگه خرید کردیم و سوغاتی خریدیم.... چاای اکبر .... اونجا امتحان کردیم عالی بود..... شکلات هم برای همه خریدیم...
رفتیم وسایلو گذاشتیم تو هتل باز اومدیم بیرون .... چقدر کیش زیباست... واقعا عاشقش شدم.... بعده شام هم با تاکسی کل جزیره رو گشتیم..... و خاطره ی خوشگل و زیبا ساختیم ....
روزه بعد هم که جمعه بود ساعت ١ پرواز داشتیم ساعت ٩ بیدار شدیم !!!!!!و امید موند هتل چمدونا رو درست کنه و من باز رفتم بازار....!!!!
ساحل مرجان هم متاسفانه نرسیدیم بریم....چیزایی که خریدم سشوار فیلیپس که از هایپر کیش خریدیم بهمون گرون داد نامرد جای دیگه چند کارش ارزونتر بود! یه کفش اسپرت برای امید.... یه البوم عکس و یه مانتو و دو تا لباس تو خونه خوشجل و ماساوژور و نایسر دایسر و رو تختیه گل گلی! ادکلن و یه سری خرت و پرت دیگه.....
ساعت ١ هم به سمت تهران حرکت کردیم و پرواز برگشتمون بهتر از رفت بود....
گرچه ماه عسله خیلی کوتاه بود و ما همه جا نتونستیم بریم ولی واقعا خوش گذشت و خستگی کارهای عروسی از تنمون بیرون اومد..... کیش واقعا آرامش بخش......
سکوت و زیباییش محشره ...... حالا ما اونجا بودیم هوا خوب بود و باعث شد هیچ کلافه نشیم..... و البته امید هم کلافه نشد از خرید کردنه من!
تصمیم دارم باز هم برم کیش و بقیه جاهاشو که نرفتم حتما میرم ببینم....
برگشتیم تهران..... از اون بالا خونه ها مرتب کنار هم دیده می شدن و من ذوق داشتم که برگشتیم و روحیم خیلی بهتر شده....
مامی شب اومد خونمون.... اولین بار ماهی درست کردم و سبزی پلو..... یخده نمک ماهیش کم بود والا خوشمزه شد....
کلی مامانم کمکم کرد و خونه رو که ریخت و پاش بود درست کردیم.....آبجی هم با نامزدش بیرون بود ساعت ١٢ اومدن....
صبح هم رفتیم خرید و برگشتیم و توی فلیورم مرغ درست کردم که اونم خوب شد..... دوست دارم حسه خانومانه دارم و از مهمونام پذیرائی می کنم!
کلی آبجی کمکم کرد و وسایلارو تو کابینتا جا دادیم و یه خرده راحت شدم از دست آشپزخونه فینقیلیم.....
رفتم لباسای سفر رو بریزم تو ماشین که یه چک دو و نیم میلیون تو جیب امید دیدم که وام گرفته...... هنوز پاس نشده بود... تعجب کردم.... آخه می گفت نداره و ما کله پوله پاتختی رو خرج سفر کردیم....
شستم خبر دار شد که خرجایی که برای عروسیمون گر و گر می کرد قرض بوده و این وام جهت پرداخت بدهیشه....
آسمون رو سرم خراب شد.... تازه داشتم فکر می کردم فردا که امروز باشه به مدیرمون زنگ بزنمو بگم نمی یام دیگه ولی با این بدهی و وام و اجاره خونه! امکان نداره بروسنیم!!!
اینقدر دپرس شدم که هی می پریدم به مامانه بیچارم.....
شب رفتن و من مدام تو فکر بودم.... خدایاااااااااااااا!!!!!!
اومد و سریع سراغه پیرهنشو گرفت.... منم چک رو گذاشتم رو میز و شامشو کشیدم و خودم تی وی دیدمو اون رفت دندونپزشکی...... ساعت ١٢ برگشت... تا اون موقع گریه کردم که چرا بهم نگفته وامش جور شده.... چرا نگفت بدهی داره....
نمی دونم لابد می تونه پاس کنه.....
حالا اینا به کنار دلخورم که چرا بهم نگفت .......
از دیشب باهاش سر سنگینم..... ناخود آگاهه..دست خودم نیست!
پی نوشت:
- اون حشره رو خدا فرستاده بود که زودی بریم و یه وقت نخوابیم و سفره کوتاهمون کوتاه تر شه! ممنون خدا
- نمی دونم این شرکت رو چیکار کنم؟ شغله مزخرفه حسابداری برای همون مردا خوبه ... برای ما خانوما اصلا جالب نیست....
مطالب مشابه :
سفرنامه ی کیش: مفصل
پوشاک، کیف و کفش و ادکلن را در صورت حراج می توان با قیمت خیلی مناسب تهیه کرد. هتل سان رایز
بازار مروارید
پوشاک مردانه و زنانه ، بلورجات ،لوازم ورزشی ، اسباب بازی ، عطر و ادکلن هتل سان رایز
سفرنامه کوتاه کیش
ادکلن و یه سری خرت و پرت دیگه ساعت ١ هم به سمت تهران حرکت کردیم و پرواز هتل سان رایز
به تمام معنا....جزیره کیش مرده. تموم شده.
که می شد همه چیز توش پیدا کرد اونم به قیمت ارزون. خیلی ارزون. یادمه ادکلن دریک خریدم 5 تومن.
دیدنی هاوندیدنی های کیش
استفاده کرده اندچراکه بسیاری ازاوناکه خیلی زرنگ تشریف دارندبه ادکلن هتل سان رایز
برچسب :
ادکلن سان رایز