رمان قایم موشک های خانه مجردی ما 3
با خنده گفتم:
ـدیگه چه میشه کرد مملکت که فقط دکتر و مهندس نمیخواد یه کد بانوی خوب هم میخواد دیگه ادامه بده داداشم آیندت درخشانه فوق فوقش اینه که فردا روزی تو جامعه هم کاره ای نشدی برای کانون گرم خانوادت مثمر ثمر باشی مگه نه؟
ـباشه بخند بچه بابام نیستم اگه سر همین یه موضوع اشکتو در نیارم
ـ بچه کدوم بابات؟
ـ صبر کن اشکتو که در آوردم میفهمی
ـبه جان عمه جان عزیزت من گناهی ندارم به من بدبخت گدا رحم کن
ـ ا به پای عمه منو چرا میکشی وسط؟درسته عمه ندارما ولی خوب آگه داشتم دکوراسیون داخلی و خارجی تو خودم برات طراحی میکردم و پیاده میکردم بدو برو شکر کن
ـ راستی رشتت چیه؟
ـ دست بوس شما کوچیکتون از این جوجه مهندسای معماری هستم البته اگه به غلامی قبولم کنین
ـ قبولت کردم از امروز استخدامی پاشو برو سر کارت ما اینجا نون مفت نداریم بدریزیم تو حلقتا
ـ ا رو رو برم بچه برو نیومده برای غذاغمم جیره مواجب میذاره اصلا آقا من منصرف شدم میرم یه دوری بزنم بعد بیام بلکه یه بخت برگشته دیگه پیدا کردم که بیاد این بار سنگین خونه مجردی رو به دوش بکشه
ـگشتم نبود نگرد نیست نبود که حاضر شدم بیام تو این خونه به رجز خونی های تو گوش بدم دیگه
ـآخ الهی بمیرم بچم اصلا رجز نمیخونه آخه سنگ پای قزوینه بخدا
یه نگاهی به خونه انداخنم میشد گفت خونه خالی خالی بود یه آپارتمان دو خوابه با یه آشپزخونه کوچیک که فقط یه یخچال توش بود و یه گاز رو میزی متصل به اوپن حالش کف سرامیک بود و یه فرش دو در سه توش انداخته بود و یه پتو و دو تا بالشت یکی از اتاقا که کاملا خالی بود ولی اتاق دیگه انگار اصلا جز این خونه نبود کامل و مجهز از کتاب و کتابخونه گرفته تا تخت و کمد و لپ تاب با خنده گفتم:
ـحالا تو که میگی از عهده اجاره خونه بر نمیای چرا واحد دو خوابه گرفتی؟
ـچون از اولشم به فکر هم خونه بودم خوب آدمی با طرز فکر من که که میخواد بره زیر یه سقف اشتراکی که باید فکر خودش باشه نباید با هرکی که از راه میرسه هم خواب شه مگه نه؟
یه لحظه از این حرفش خندم گرفت گفتم:
ـ خوب همخواب شه چه اشکالی داره؟
ـ اوا خاک به سرم بی حیا رو نگاه چه اشکالی داره؟میخوای با جزئیاتش بگم اشکالشو؟
ـ برو بابا منحرف
با یه لحن زنانه ای گفت:
ـ آخه میدونی چیه آقامون گفته شبا پیش کسی نخوابم بخاطر همینم من نمیخوابم
ـ آهان یعنی اگه آفاتون نمیگفت میخوابیدی؟
ـ آره دیگه
ـ واقعا اگه زن بودی یه ورژن جالبی میشدی دختره رو نگاه حیا رو قورت داده
ـ یه دلسترم روش آقا
ـحالا نظرت راجع به اومدن من به اینجا چیه آقا؟؟؟؟؟
ـ چاکر شما رضااز نظر من که اشکالی نداره فقط از همین حالا بگم برو حلالیتاتو بگیر بعد پا بذار تو خونه من
ـ حلالیت واسه چی؟
صداشو کلفتتر کرد و گفت:
ـواس اینکه من میگم
ـ عجب دلیل قانع کننده ای
ـ بیبین شازده اومدیمو تو فردا نفله شدی و دار فانی رو ودا گفتی من حوصله پوصله ندارم این دوست دخترات جلو در خونه صف ببندنا من بپبختم مجبور شم برای گرفتن حلالیت تو ازشون بگیرمشون خودت که میبینی خرج زندگی بالاست
ـچشم میرم امروز یه طومار ازشون تشکیل میدم که از فردا بیافتم حلالیت بگیرم فکر کنم اگه روزی از سه تا حلالیت بگیرم ترم آخر میتونم همخونت شم
ـ ماشالا چه خوش اشتهام هست رو دل نمیکنی یه وقت داداش مردم تو کف یکی موندن این بیشعورو نگاه
ـ مردم بی عرضه ان به من چه؟
بلن شدمو دست بردم جلو و گفتم پس من به خانواده میگم اسبابو اثاثمو بفرستن دیگه
ـ اوه همچین میگه اسباب و اثاث که انگار میخواد جهاز عروسیشو بیاره
ـوالا کم از جهاز عروس نیستا
ـفقط نیما الان کجا میمونی؟
ـ فعلا که از اول ترمه که تو مسافر خونه ام
ـ خوب پس بریم وسایلتو جمع کن بیا اینجا دیگه خرجتم زیاد نشه خوب ملومه دانشجوییم دانشجو جماعت بایست مراقب جیبش باشه
یه لحظه شوکه شدم بیام اینجا؟
ـ نه بابا نمیخواد
ـ یعنی چی نمیخواد پسر خوب
ـ نه آخه همونبهتر که تا اومدن وسایلام من اونجا باشم
ـ این چه حرفیه آخه برادر من یه مدت اینجا بد بگذرون تا وسایلات بیاد تا او موقع هم تو ااق من بخواب به جون رضا از مسافر خونه بهتر نباشه بدتر نیستا
ای بابا این چی میگی اگه بخوام تو اتاقش بخوابم ک اگه یه وقت نصف شبی ریشم افتاد چه خاکی تو سرم بکنم اصلا اونش هیچ لباسای دخترانه رنگا رنگمو کجای دلم بذارم؟
ـ نه بابا حالا چه عجله ایه بذار بفرستن بعد میام اینجا دیگه باور کن اون موقع خودت از دستم عاصی میشی بیرونم میکنی
خلاصه از اون اصرارواز من انکار و قرار شد که بعد از اومدن وسایلام برذم تو اون خونه رضا خیلی به دلم نشستم آدم خیلی خاکی و بی ریایی بود بر عکس همه آدمای اطراف من.بعد از رسیدن به مسافر خونه حدودا ساعت سه چهار بود و تازه داشت پلکام گرم میشد که گوشیم زنگ خورد:
ـ الو؟
ـ الو سلام خواهری
ـ بر خر مگس معرکه لعنت چی شده باز؟
ـ ای بمیری که یه حرف محبت آمیز از اون دهن بی صاحابت بیرون نمیاد
ـ نیما باور کن حوصلتو ندارم اگه اری داری زودتر بنال وگرنه قطع میکنما
ـ باشه بابا امروز مامان میگفت ازت بپرسم که کی وسایلتو بیاریم برات؟
بلند شدمو عین چی تیر نشستم و با چیغ گفتم بیارین؟
ـ آره دیگه
ـ شما دیگه واسه چی بیاین بفرستین خودشون بیان دیگه
ـ نغمه یه چیزیت میشه ها این همه راهو چطور بفرستیم باید یکی بالا سرش باشه یا نه؟
اگه میخواستن بیارن که من بدبخت شده بودم
ـ نیما فعلا که خونه نگرفتیم هر وقت گرفتیم خودم یه سر میام هم میبینمتون همم وسیله هارو میارم شما هم از کارو زندگی نمی افتین
ـ چیه چه عجب مهربون شد فکر کار و زندگی ما افتادی باشه حالا ببینیم چی میشه؟
ـ باشه خدافظ
ـ ای مرضو خدافظ عجله داری که قطع کنی؟
ـ آره وجدان درد گرفتم میخوام برم دستشوی
ـ به جان خودم نغمه اگه حسابشو کنما صف بیشتر عمر تو تو اون وجدان آباد میگذره با اون حالت جالب
ـ زر نزن بابا بای
ـ برو بمیر
و بعد گوشی رو قطع کردم حالا اگه بخوان همراهم بیان که به قول خودشون تو چیدن وسایل کمکم کنن چه خاکی تو سرم بریزم رضا رو کجای دل قایمش کنم؟آخر هفته که شد پا شدم رفتم شهر خودمون برای آوردن وسایل
مطالب مشابه :
رمان قایم موشک های خانه مجردی ما 10
رمان قایم موشک های خانه مجردی ما 10 رمان قرار ما عشق نبودapple12. رمان قتل سپندیار moon shine.
رمان قایم موشک های خانه مجردی ما 3
دنیای رمان - رمان قایم موشک های خانه مجردی ما 3 - بزرگترین وبلاگ رمان در ایران ,
رمان قایم موشک های خانه مجردی ما 9
دنیای رمان - رمان قایم موشک های خانه مجردی ما 9 - بزرگترین وبلاگ رمان در ایران ,
رمان قایم موشک های خانه مجردی ما 3
رمان قایم موشک های خانه مجردی ما 3 رمان ما باهم خاصیم تک به تک دانلود رمان برای
رمان قایم موشک های خانه مجردی ما 6(قسمت آخر)
رمان قایم موشک های خانه مجردی ما 6 رمان قایم موشک های خانه مجردی ما 6 دانلود رمان
رمان قایم موشک های خانه مجردی ما 3
رمان قایم موشک های خانه مجردی ما 3 - انواع رمان بـزرگـتــرین ســایـت دانـلـود رمــــــان.
رمان قایم موشک های خانه مجردی ما 6(قسمت آخر)
رمان قایم موشک های خانه دانـلـود رمــــــان. موشک های خانه مجردی ما 6
رمان قایم موشک های خانه ی ما3
رمان قایم موشک های خانه ی ما3 دانلود رمان های رمان قایم موشک های خانه مجردی ما
رمان قايم موشك هاي خانه مجردي ما -1
دانـلـــــــود رمــــ ـــــان رمان ما همیشه پشت رمان قایم موشک های خانه ی مجردی
دانلود رمان چشم های وحشی
رمان ما همیشه پشت رمان قایم موشک های خانه ی دانلود رمان چشم های وحشی برای گوشی و
برچسب :
دانلود رمان قایم موشک های خانه مجردی ما