درس 1 بهترين سرآغاز درس 2 محمد ( ص ) خاتم پيامبران
|
حكيم نظامي : حكيم نظامي گنجه اي از بهترين شاعران و بوستان سرايان ايران است كه در قرن ششم هجري قمري مي زيست . از اين بوستان پنج منظومه به نام هاي : مخزن الاسرار ، خسرو شيرين ، ليلي و مجنون هفت پيكر و اسكندرنامه به يادگار مانده است . اين درس از منظومه ليلي و مجنون انتخاب شده است .
|
خلاصه معاني شعر :
|
اي خدايي كه نام تو براي شروع كارها ، بهترين است ، بدون نام تو من كي مي توانم كتاب را باز كنم . اي خدايي كه ياد تو همدم روح و روان من است . به جز نام تو هيچ نامي بر زبان من نيست . اي خدايي كه كارهاي هر موجود را روبه راه مي كني ، نام توكليدي است كه تمام درهاي بسته ، با آن باز مي شود . اي بوجود آورندة بنياد و اصل آفرينش ، دست تجاوز از درگاه تو كوتاه است . از آتشي كه در اثر ظلم به پا مي شود و آهي كه ستمديده مي كشد ، كارهاي همه بر تو روشن است . هم از شكايت نهاني كه در دل افراد است آگاهي و هم كتاب را كه هنوز نوشته نشده ، مي خواني . اي خدايي كه لياقت . كارداني عقل و خرد از تو است ، دنبال راه دوست رفتن از من و راهنمايي براي اين كار هم از تو است . اي خدا به علم خداوندي و بخششت ، آن جا مارا برسان و در مسيري هدايت نما كه خواست توست . از تاريكي و خود پرستي مرا نجات بده و با نور وجود خودت مرا آشنا كن . |
تمرين و پرسش درس 1 1- براي هر يك از كلمات عربي زير دوكلمه هم خانواده بنويسيد :
|
عقل : ( عاقل ، معقول ) ، ظلم : ( ظالم ، مظلوم ) ، معلوم : ( علم ، عالم ) حال : ( محول ، تحويل ) ، هدايت: ( هادي ، مهدي ) |
2- به نظر شاعر ، جهت وجود هدايت كار چه كسي است ؟
|
جستن از من ( انسان ها ) ، هدايت از تو ( خدا ) |
3- در جمله هاي زير به جاي نقطه چين ها ، كلمات مناسب بگذاريد :
|
به نام خداوند چون كليدي است كه درهاي بسته را مي گشايد . خداوند از هر چه در جهان روي مي دهد آگاه است . |
ادامه درس اول – حكايت :
|
معني شعر : ديشب هنگام سحر پرنده اي آواز مي خواند كه خرد ، شكيبايي ، توان و هوش را مي برد . اتفاقاً آواز من به گوش يكي از دوستان سحرگاهيم رسيد . دوستم گفت : باور نمي كردم كه خواندن آواز پرنده اي اينطور تو را سرگشته و متحير كند . پاسخ دادم : اين شرط انصاف نيست كه پرندگان خدا را به پاكي ياد كنند و ما خاموش و خوابيده باشيم . |
دستور زبان 1 ( خلاصه ) زبان چيست ؟
|
زبان سخنان و كلمات و عباراتي است كه ما بوسيله آن مقصود خود را به ديگران مي رسانيم . در واقع همه مردم دنيا به يك زبان واحد صحبت نمي كنند و در دنيا زبان هاي گوناگون وجود دارد . تفاوت زبان ها در چيست ؟ تفاوت زبان ها به سبب تفاوت واژه هاي آن هاست . مثلاً به آن چيزي كه ما در فارسي « آب » مي گوييم در عربي « ماء » و در تركي « سو » و درانگليسي « واتر » مي گويند . يعني زبان را مانند موجود زنده اي مي دانند كه اگر از آن بخوبي مراقبت و نگهداري نكنيم ضعيف مي شود و از بين مي رود . زبان رسمي كشور ما ايران ، زبان فارسي است . براي اينكه بتوانيم از زبان فارسي به درستي نگهداري كنيم بايد آن را بشناسيم و قواعدش را ياد بگيريم . |
درس 2 محمد ( ص ) خاتم پيامبران تمرين و پرسش درس 2 1- در جدول زير كلمه هاي مترادف را با خط به هم وصل كنيد .
|
2- در عبارت زير با توجه به معني جمله هاي كه زير آن خط كشيده شده است ، كلمه ي « شفقت » را معني كنيد :
|
بي مادر شدن كودك حس شفقت عبدالمطلب را بيش از پيش برانگيخت و عشق و علاقه اش نسبت به كودك فزوني يافت . شفقت : مهرباني و محبت |
3- جمله زير را كامل كنيد .
|
بدين سان در زندگي محمد آرامش پديد آمد ، ولي افسوس كه اين آرامش ديري نپاييد ، هشت ساله بود كه آفتاب عمر عبدالمطلب غروب كرد و غمي تازه بر غم هاي كهن محمد افزوده گشت . |
ادامه درس دوم - به گفتار پيغمبرت راه جوي
|
ابوالقاسم فردوسي : شاعر بزرگ حماسه سراي ايران در قرن چهارم و اوايل قرن پنجم هجري مي زيست . اثر عظيم او شاهنامه است كه بيش از سي سال براي سرودن آن رنج برد و ادبيات اين درس از شاهنامه ، استخراج شده است . |
معني شعر :
|
اگر مي خواهي از هر بدي رهايي پيدا كني و همچنين گفتار بد نشنوي ، و اگر مي خواهي در دنيا و آخرت از بدي ها رها باشي و نزد خدا نيز خوش نام باشي ، سخنان پيامبرت را درك كن و درونت را از تيرگي ها و بدي ها و ناپاكي ها با سخنان پيامبر كه به پاكي آب زلال است شست و شو بده . وقتي كه خوب و نيكو بودن در هر جا مفيداست پس تو هم نيكوكاري را انتخاب كن و از بد بودن حيا كن . اگر مي خواهي در دنيا و آخرت سعادتمند باشي دوستدار و پيرو حضرت پيامبر ( ص ) و حضرت علي ( ع ) باش . |
نگارش 1:
|
براي نوشتن كافي است آنچه را كه مي خواهيم به زبان بياوريم يعني حاصل فكر خود را بر روي كاغذ بنويسيم ، اما بايد به چند نكته توجه داشته باشيم : 1- كلمات شكسته بكار نبريم . 2- از تكرار بپرهيزيم . 3- مطالب زايد را حذف كنيم . 4- تا مي توانيم رسا و واضح بنويسيم .چون مخاطب را نمي بينيم و نمي توانيم با زبان گفتار به او توضيح دهيم . |
درس 3- چشمان مادر بزرگ درس 4: مدٌرس مرد دين و سياست
|
تمرين : 1- براي هر يك از كلمات زير هم خانواده بنويسيد .
|
حفظ : ( حافظ ، محفوظ ) شهادت : ( شهيد ، شاهد ) |
2- از ميان كلمات زير آن را كه مناسب است در جاي خالي جمله بنويسيد .
|
ماد ربزرگ هميشه دانه هاي آخر تسبيح را كه مي انداخت صلوات را بلند ختم مي كرد الف: طولاني ب : طويل ج : بلند د : دراز |
3- دو كلمه « قصٌه » و « غصٌه » را در محل مناسب نقطه چين ها بنويسيد :
|
مادر بزرگ كه قصٌه اش تمام شد محسن در دل احساس غرور واقعي كرد . با خودش گفت : كاش مادربزرگ هم اين ها را در چشم من بخواند بلكه كمتر غصٌه پدر را بخورد |
4- جمله هاي زير را كامل كنيد :
|
شاه كه مي دانست ديگر در ايران جايي ندارد . فرار را بر قرار ترجيح داد . نگاهش گاه به دست هاي مادر بود (1) و گاه به دانه هاي تسبيح كه (2) 1- كه دانه هاي قرمز انار را از پوست جدا مي كرد و در كاسه اي بلور مي ريخت . 2- بين انگشتان مادر بزرگ مي لغزيد . |
ادامه درس سوم : الله اكبر معني شعر :
|
در تاريكي شب فريادي كه از پشت بام ها بلند مي شد ، بر تن ستمگران لرزه مي انداخت . آواز الله اكبر مردم خواب شيرين را از سر مستٌبدان و زورگويان بيرون مي كرد . وقتي اولين آواز خوش بر مي خاست ، تمام صحن را فرياد الله اكبر مردم پر مي كرد . كوچه ها از فرياد الله اكبر مردم روشني و نور مي يافت . جواب گلوله هاي پي در پي ستمگران ، الله اكبر مردم بود كه اين پاسخ سوزنده تر از تير آنان بود . فرياد الله اكبر مردم روي پشت بام ها ، به مردمي كه در بند نظام شاهنشاهي بودند ، آزادي را بشارت مي داد . |
درس 4: مدٌرس مرد دين و سياست تمرين و پرسش : 1- براي هر يك از اين كلمات دوهم خانواده بنويسيد :
|
تحصيل :(محصل،محصول) ،نمايندگي :(نماينده ، نمايان) ، تشويق :(شوق ، مشوق) |
2- براي هر يك از كلمات زير يك يا چند متضاد بنويسيد :
|
سحر گاه # شامگاه ، شجاع # ترسو ، استقلال # وابستگي ، كهنه # نو ، مختصر # مفصٌل |
3- جدول زير ار كامل كنيد :
|
يعني پاك بودن |
پاكي = پاك + ي | يعني هوشيار بودن |
هوشياري = هوشيار + ي | عني خونسرد بودن |
خونسردي = خون + سردي | يعني جوان بودن |
جواني = جوان + ي | |
4- دشمنان خارجي ايران را كه ، مدٌرس در مقابل آنان ايستادگي كرده نام ببريد .
|
روس و انگليس |
5- با توجه به عبارتي كه زير ان خط كشيده شدهاست ، كلمه ي « اصابت » را معني كنيد . تير اندازها كه مي خواستند گلوله هاي خود را به قلب و مغز او بزنند . بالاي عبا را نشانه گرفتند . اما آنجا خالي بود وتنها چند تير به دست ها اصابت كرد .
|
« برخورد كرد » |
ادامه درس 4 صفت آزادگان
|
پروين اعتصامي : از شاعران معروف معاصر است . وي در سال 1285 هـ . ش در تبريز متولد شد و در سال 1320 در سي و پنج سالگي ، در تهران درگذشت و در قم به خاك سپرده شد . شعر صفت آزادگان از ديوان او انتخاب شده است . |
معني شعر :
|
مي داني شايسته است به چه كسي ، پاك بگوييم ؟ آن كسي كه وجود پاك خود را آلوده نكند. تا زماني كه مردم از تلاش و كوشش هاي او ( آزاده ) به راحتي نرسيده اند هرگز در زندگي و عمر خودش آسوده نباشد . تا وقتي انسان هاي ديگر گرسنه و بيچاره اند ، فرد ازاده به ثروت و جلال و شكوه خود اضافه نكند . اگر انساني با اين ويژگي هايي كه برشمرديم يافت ، چنانچه نام او را فرشته بگذاري ، سزاوار و شايسته است . ( شايد در اين فصل است . ) |
بياموزيم - فصل اول : فصل دوم - درس پنجم: زيبايي هاي طبيعت
|
1- به اين كلمات توجه كنيد : سرآغاز – باز / هستند – بستند / روانم زبانم / هستي – دراز دستي چنين كلماتي را كه آهنگ و حرف آخرشان يكي است در شعر قافيه مي نامند . قافيه معمولاً در پايان مصراع ها قرار مي گيرد . مصراع كوتاه ترين پاره ي سخن موزون است ، مثل : اي نام تو بهترين سراغاز دو مصراع با هم يك بيت را تشكيل مي دهند . |
تمرين و پرسش : 1- در جمله ي رير زمان فعل ( گذشته ، مضارع ، آينده ) را مشخص كنيد :
|
وي در سال 1285 هجري شمسي در تبريز متولد شد . ( زمان گذشته ) |
2- كلمات قافيه را در سه بيت اول درس «به گفتار پيغبرت راه جوي » مشخص كنيد .
|
رها با بلا در بيت اول ، رستگار با كردگار در بيت دوم ، خوبي با شري در بيت سوم |
3- درحكايت گلستان علت بي قراري همسفر سعدي چه بود ؟
|
اين بود كه مي ديد حتي بلبلان و كبك ها و قورباغه ها و چارپايان در ياد خدا هستند و او در خواب بي خبري فرو رفته است . |
4- دوبيت از شعر در صفت آزادگان بنويسيد كه مفهوم آن در مورد مدرٌس صادق باشد.
|
تاخلق ازو رسند به آسايش / هرگز به عمر خوش نياسايد تاديگران گرسنه و مسكين اند / بر مال و جاه خويش نيفزايد |
درس 5 – فصل هاي سال تمرين و پرسش 5 : 1- كلماتي بسازيد كه با « ر س » ساخته شده باشد
|
مثال : بازرس ، رسا، دادرس ، فريادرس ، نارس ، رسانا ، رسانه |
2- كلمات جدول زير را دوبه دو باهم تركيب كنيد و كلمه هاي جديد بسازيد :مثال :
|
جزء دوم |
كلمه هاي جديد |
جزء اول | دست |
شكوفه باران |
شكوفه | خورده |
چيره دست |
چيره | باران |
روستا نشين |
روستا | نشين |
باران خورده |
باران | زنده |
چشم نواز |
چشم | نواز |
الهام بخش |
الهام | بخش |
سرزنده |
سر | |
ادامه درس پنج - عاشقا خيز كامد بهاران
|
علي اسفندياري مشهور به نيما يوشيج : در سال 1274 هجري شمسي در دهكده يوش ، از توابع نور مازندران به دنيا آمد و در سال 1338 درگذشت . شعر زير از منظومه هاي افسانه ي او انتخاب شده كه سر آغاز تحول در شعر فارسي است . |
عاشقا خيز كامد بهاران :
|
شكايت ها راكنار بگذار و بلند شو نگاه كن كه چطور زمستان طولاني و سخت تمام شده است . جنگل و كوه در حال دوباره زنده شدن است و جهان نيز از تاريكي بيرون آمد ، شاد شد و مانند برق شروع به خنديدن كرد . انبوه برف در اثر آب شدن از هم شكافته شد ، قله ي كوه هم دراثر تابش خورشيد و آب شدن برف ها دو رنگ شد و مرد چوپان از كلبه بيرون آمد . با شادماني و خوشحالي خنديد و موقع چرا بردن گله ، روي سبزه ها فرا رسيده است . اي عاشق هستي طبيعت برخيز ، زيرا هنگام بهار آمد ، چشمه كوچك هم از درون كوه روان شد. گل هاي آتش رنگ در صحرا روئيدند ، رودخانه گل آلود و سيلابي مانند طوفان خروشيد ، دشت و بيابان هم از گل هاي گوناگون هفت رنگ و متنوع شد . پرنده نيز براي ساختن لانه ي خود بر سر شاخسار سبز درختان آواز مي خواند ، درحاليكه خار و خاشاك به نوك خود دارد . در اين هنگام ( بهار ) شاخي سبز درختان هر لحظه جوانه ها و شكوفه هاي كوچك و قشنگ سبز مي دهد و مي زايد . آفتاب طلايي رنگ بر سر شبنم صبحگاهي تابيد و شبنم ها دراثر نور آفتاب مانند الماس مي درخشند ، در رودخانه و دريا هم ماهي ها بر سر پيچ هاي اب ، معلق مي زنند و بازي مي كنند . |
دستور زبان 2 :
|
جمله مجموعه اي از كلمه هاست كه پيامي را از گوينده به شنونده و يا از نويسنده به خواننده مي رساند . بيشتر جمله ها فعل دارند . در بعضي مطالب ، بعضي از جمله ها به جمله بعدي ربط داده شده اند ، در ميان اين جمله ها كلمه اي است كه ربط را برقرار كرده است . مانند : « كه » و « تا » مانند : يك روز صبح زود تفنگ خود را برداشت كه به شكار برود . |
تمرين و دستور زبان 2 : بند آخر درس 5 را دوباره بخوانيد و پرسش هاي زير را پاسخ دهيد :
|
بند آخر درس 5 را دوباره بخوانيد و پرسش هاي زير را پاسخ دهيد : الف : آن بند از چند جمله ساخته شده است ؟ 13 جمله ب : فعل ها اغلب در كجاي جمله قرار دارند ؟ در آخر جمله ج : آيا جمله يا جمله هايي است كه فقط از يك كلمه ساخته شده باشد ، آن جمله يا جمله ها كدام است ؟ بله ، آخرين جمله ي بند آخر ( حيات) كه فعل ( است ) حذف شده است . رويشي ديگر . فعل آن محذوف است . « بايد » در جمله اول به معني« ضرورت دارد » فعل است . |
درس 6 زيبايي هاي زمين : درس 7 – زيبايي هاي دريا :
|
تمرين : 1- براي هر يك از كلمات زير دو هم خانواده بنويسيد :
|
زرع : ( زارع ، مزرعه ) / چرخيدن : ( چرخنده ، چرخش )/ نمايان : ( نمايان ، نمايش ) |
2- كلمه ي « چرخش » چگونه ساخته شده است ؟
|
چرخ + _ ش |
3- كلمه «حيات » و « حياط » را در محل مناسب نقطه چين ها در عبارت زير بنويسيد:
|
در بهار طبيعت حيات از سر مي گيرد و بنفشه ها دوباره به مهماني حياط كوچك خانه مي آيند. |
4- عبارات زير را با دو يا سه جمله كامل كنيد :
|
من زمين را كه روي آن زندگي مي كنيم دوست دارم زيرا .......... اگر زمين واقعاً يك فرفره بزرگ بود ..................... اگر من يك زمين شناس بودم و مي توانستم عمق زمين را مطالعه كنم ................. به عهده ي دانش آموز |
ادامه درس 6 – شگفتي هاي آفرينش : نگارش 2 :
|
هر نوشته تعدادي جمله است كه درست و مرتب به هم پيوسته اند ، در نوشتن بايد به اصل ساده نويسي و كوتاهي جمله توجه كنيم و بين آنها باكلمات مناسب رابطه برقرار كنيم . اين دو مرحله با تمرين ، خود به خود در ذهن انجام مي گيرد . |
درس 7 – زيبايي هاي دريا : تمرين و پرسش : 1- براي هر يك از كلمات زير چهار هم خانواده بنويسيد :
|
شكست ، نشست مثال : هم نشين ، شكستني شكست : شكسته ، شكننده ، نشكن ، سر شكن ، شكستني نشست : نشسته ، نشانده ، نشستني ، سر نشين ، هم نشين |
2- اجزاي تشكيل دهندي اين كلمات را بنويسيد :
|
طوفاني = طوفان + ي آفتابي = آفتاب + ي ساحلي = ساحل + ي |
3- چرا كره زمين را كره آب مي نامند ؟
|
زيرا بيش از 3/2 آن را آب تشكيل داده است . |
4- چرا خليج فارس را گاهواره تمدن ناميده اند ؟
|
زيرا بعضي از تمدن ها ي قديمي كه ايران جزء ان هاست در اطراف آن بوجود آمده است . |
ادامه درس 7 – دريا ( محمود كيانوش )
|
تا چشم ما كار مي كند آبها را دريا مي بينيم ، از كرانه هاي آسمان تا كرانه ي آسمان آب هاي درياست . آب مانند آيينه اي وسيع و بزرگ است كه صورت آسمان در آن نمايان است . خورشيد گرماي خود را به آب سرد بخشيده است . دريا مٌواج است وموج ها از پشت هم مي آيند و بلند مي شوند . آب دريا خود را به آرامي به كنار ي ساحل مي كشد . ساحل آرام و ساكت از نوازش آب لذت مي برد . موج هاي دريا از درون آب دريا ، صدف ها را به كنار ساحل مي آوردند و بر گردن ساحل مي آويزند . موج هاي كوچك شكوفه هاي كف خود را به روي ساحل مي ريزند . از ديدن چشم انداز زيباي دريا من شاد مي شوم ومثل ماهي ها در ميان آب زلال شنا مي كنم . آسمان صاف و دريا آرام است و زندگي با من مهربان است و من خوشحال هستم. |
بياموزيم :
|
كلمه يا كلماتي را كه بعد از قافيه عيناً تكرار مي شوند ، رديف مي گويند . |
تمرين و پرسش : 1- عبارت زير چند جمله دارد ؟ خانه اي ساحلي را در نظر خود مجسم كنيد . اگر از پنجره اي آن كه رو به دريا باز مي شود به بيرون بنگريد چه خواهيد ديد ؟ منظره اي مي بينيد كه در ساعات مختلف روز فصل هاي گوناگون سال فرق مي كند .
|
شش جمله دارد . |
2- رديف و قافيه را در دو بيت زير مشخص كنيد : اي عقل مرا كفايت از تو / جستن زمن و هدايت از تو از ظلمت خود رهايي ام ده/ بانور خود آشنايي ام ده
|
كفايت و هدايت قافيه هستند و « از تو » رديف است . بند دوم : رهايي ام و آشنايي او هم قافيه هستند و « ده » رديف است . |
3- در درس «فصل هاي سال و زيبايي هاي آن » سه جمله بيابيد كه در آن نويسنده به عناصر طبيعت مثل درخت ، شاخه ، برگ كه بي جان هستند اعمال انساني نسبت داده است .
|
درختان گرد برف از قامت بخود فرو ريخته اند . زمين سر از خواب زمستاني برمي دارد . شاخه هاي درختان زير بار ميوه هاي تابستاني قد خم مي كنند . برگ ها با وزش هر نسيم دست از دامن شاخه ها رها مي كنند . تك درختي در بايان براي رفع عطش به انتظار باران نشسته است . |
فصل سوم – جلوه هاي زندگي درس 8 حادثه هيچ گاه خبر نمي كند .
|
تمرين و پرسش درس 8 : 1- پنج كلمه بنويسيد كه « هم » جزء اول آن باشد . مثال : همكار ، همسايه
|
همدم ، هم جزء ، همدرس ، همكلاس ، همنام ، همسر |
2- براي هر يك از كلمات زير يك مترادف بنويسيد :
|
اتفاق : حادثه / عبورو مرور : آمد و شد / هرج و مرج : بي نظمي |
3- اجزاي سازنده ي كلمات زير را بنويسد : مثال خرد سال = خرد + سال
|
كتابخانه = كتاب + خانه قاره پيما = قاره +پيما غول پيكر = غول +پيكر بزرگراه = بزرگ + راه |
4- عبارت هاي زير چند جمله دارد زير فعل هاي ان خط بكشيد :
|
4 جمله هادي گفت : من از بحث امروز نتيجه گرفتم ، براي حل مشكل رفت و آمد ، بايد به جاي استفاده از رفتار ديگران خو درا اصلاح كنيم و به مقررات عبور و مرور احترام بگذاريم . |
5- هريك از عبارت هاي زير را حداقل با 2 جمله كامل كنيد :
|
مقررات عبور و مرور براي آن است كه نظم شهر حفظ شود و از بوجود آمدن بسياري از اختلالات جلوگيري شود . عبور از محل خط كشي عابر پياده و پل هوايي باعث جلوگيري از تصادفات مي شود و عابرين پياده به سلامت از خيابان عبور مي كنند . |
ادامه درس 8 – سفر با دليجان دستور زبان 3 – اجزاي جمله را بشناسيم ( 1 )
|
در دوره ابتدايي با آنها آشنا شديم و فعل را نيز شناختيم . اكنون به جمله هاي زير توجه كنيد :
فعل |
نهاد | آمد |
پرويز | مي بارد |
باران | جمله هاي بالا از آنها و فعل تشكيل شده اند بنابراين « پرويز » و «باران » نقش نهادي دارند . اما همه ي جمله ها فقط از نهاد و فعل ساخته نمي شوند به عبارت ديگر بعضي از جمله ها علاوه بر اين دو جزء اجزاي ديگري نيز دارند ، به جمله هاي زير دقت كنيد .
فعل |
مسند |
نهاد | است |
سبز |
درخت | شد |
سرد |
هوا | بود |
گرم |
كلاس |
در جمله نخست « سبز » را به « درخت » و در جمله دوم « سرد » را به « هوا » و در جمله ي سوم « گرم » را به كلاس نسبت داده ايم . كلمه هاي « سبز » ، « سرد » ، « گرم » نقش مستندي دارند . و در زبان فارسي فعل هاي اندكي از قبيل « است » شد و « بود » هستند مي گيرند . |
بياموزيم :
|
بعضي از جمله ها از نهاد و فعل تشكيل مي شوند و بعضي ديگر ازنهاد و مسند و فعل |
تمرين :1- در جمله هاي زير نهاد و مسند و فعل را مشخص كنيد .
|
شاهنامه(1) خواندني(2) است(3) . 1- نهاد / 2 - مسند / 3- فعل طلخك(1) از سلطان محمود نمي ترسيد(2) . 1- نهاد / 2- فعل اتاق(1) گرم(2) بود(3) . 1- نهاد / 2 - مسند / 3- فعل بعضي ها(1) درگذشتن از خيابان احتياط نمي كنند(2) . 1- نهاد / 2- فعل |
2- سه جمله بنويسيد كه فقط از نهاد و فعل تشكيل شده است .
|
مثال : مرغ پريد . سعيد آمد - پرندگان پريدند - ليلاگريه مي كند . |
3- سه جمله بنويسيد كه از نهاد و مسند و فعل تشكيل شده باشند . مثال :پيش گويي مهتر صحيح بود
|
1) گل لاله زيباست - 2) هوا باراني بود - 3) علي بيدار گشت |
درس 9 – مطالعه درس 10 – مرد زندگي
|
تمرين : 1- براي هر يك از كلمات زير دو هم خانواده بنويسيد :
|
اعصار = عصر ، معاصر احساس = حس ، حساس حوادث = حادثه ، حادث |
2- كلمات جدول زير را دوبه دو باهم تركيب كنيد و كلمه اي جديد بسازيد .
|
زود
لب |
ريز
گذر |
زود گذر
لبريز |
فنا
وفا
شگفت
دل
جهان
دست |
دار
انگيز
گرد
پذير
رس
پذير |
فنا پذير
وفادار
شگفت انگيز
دل پذير
دست رس
جهان گرد
| |
3- نهاد ، مسند و فعل را در جمله هاي زير مشخص كنيد
|
زندگي بسياري از ما خود داستاني است . زندگي=نهاد/داستاني=مسند/است=فعل كتاب ما را از حد خود فراتر مي برد كتاب=نهاد/فراتر مي برد=فعل |
ادامه درس 9 – آينه ي روزگار معني شعر : بديع و الزمان فروزان فر ( معاصر )
|
اگر كار نادرست را از درست تشخيص دهي و بداني يا روهم صحبتي مانند كتاب نمي توان پيدا كني . كتاب از جهان به جز كاميابي و موفقيت تو چيزي نمي خواهد و هرگونه زشتي و بدي نام تو را نمي برد . كتاب تو را از اوضاع جهان آگاه مي سازد و راه و روش خوب زندگي كردن را به تو مي آموزد . كتاب مانند آيينه اي است كه در آن اسرار و رازهاي هر دوره و زمان را آشكارا مي بيني . |
نگارش 3- چشمان خود را ببنديم و ببينيم
|
هر گاه بخواهيم دوباره چيزي براي كسي كه آن را نديده است توضيح بدهيم بايد نوشته ما اجزاي اصلي آنچه را كه درباره اش مي نويسيم در برگيرد طوري كه گويي خواننده آن را در مقابل خود مي بيند . |
درس 10 – مرد زندگي
|
ملك الشعراي بهار : محمد تقي بهار : شاعر ، نويسنده ، روزنامه نگار و استاد دانشگاه ( 1330- 1266 هـ . ش ) از شاعران بزرگ معاصر است وي مسائل سياسي وموضوعات مربوط به زبان خويش را نيز در بعضي از شعرهاي خود آورده است . مهم ترين اثر و سبك شناسي است . |
معني شعر :
|
انسان زنده به كوشش و ورزش است ، زيرا كه كوشش سرمايه زندگي است . به ورزش روي بياور و سربلند باش ، زيرا عاقبت تنبلي ، شرمساري است . انسان آزاده هم خود را به سختي ها و شفقت ها عادت مي دهد زيرا سرانجام كاهلي و تنبلي ، بردگي است . اي انسان بدنبال كسب هنر و فضائل معنوي برو تا به مراد خود برسي و افتخار نصيب تو گردد . عاقبت جوينده يابنده بود . از ورزش كردن آسوده مباش و تلاش گر باش ، زيرا كه اساس جهان بر پايه تلاش و كوشش بنا شده است . ورزش به پدران ورزشكار و پهلوان توان مايه و توانايي داد كه شاهنامه فردوسي از وجود آنان مي درخشد . تو هم از اجدادت اين كار را بياموز ، اگر در خلوت شور و نشاط است . |
تمرين و پرسش درس 10 : 1- كلماتي بسازيد كه جزء آخر آن _ ش باشد . مثال : ورزش ، آموزش
|
پوشش ، جوشش ، رويش ، خواهش ، نكوهش ، جنبش |
2- كلماتي را كه از دو يا چند جزء درست شده اند و جزء اول آن ها « سر » است در درس بيابيد و به ترتيب زير بنويسيد مثال سربلندي = سر +بلندي
|
( سر افراز =سر + افراز ) ( سرافكندگي = سر + افكندگي ) ( سرزندگي = سر + زندگي ) |
3- نهاد را در دو مصرع بيت زير مشخص كنيد .
|
تن زنده الا به مرد زندگي است . تن زنده = نهاد كه مرد زندگي مايه ي زندگي است . مرد زندگي = نهاد |
4- به نظر شاعر بنياد گيتي بر چه استوار است ؟
|
كوشندگي و تلاش |
بياموزيم :
|
يك بار ديگر درس « آينه روزگار » را به دقت بخوانيد و به محل قرار گرفتن قافيه هاي آن توجه كنيد قافيه هاي اين شعر چگونه است ؟ قافيه در سه بيت اول شعر به ترتيب چنين است : بيت اول « صواب » و « كتاب » بيت دوم : در « كام »و « نام » بيت سوم : « آگهي « و روبهي » و همين طور تا آخر هر بيت قافيه هاي جداگانه دارد . چنين شعري را « مثنوي » يا « دوگاني » مي نامند علت اين نامگزاري آن است كه در هر بيت ، دومصراع هم قافيه هستند . اگر بخواهيم شكل قرار گرفتن را در مثنوي نشان دهيم چنين مي شود كه دربالا آمده. |
تمرين و پرسش 1- كداميك از دوبيت زير مثنوي است ؟
|
از ظلمت خود رهاييم ده / با نور خود آشنايي ام ده داني كه را سزد صفت پاكي / آن كاو وجود پاك نيالايد بيت اول : زيرا هر دو مصراع آن هم قافيه هستند كلمات قافيه آن رهايي ام با آشنايي ام مي باشد . |
2- در درس « مطالعه » كدام عبارت زير به ترتيب در بردارنده مفهوم مصراع هاي زير است ؟
|
ز كار جهانت دهد آگهي . ما مي توانيم به ياري كتاب از تنگناي جهان كوچك خود بگريزيم . نيابي يكي همنشين چون كتاب كتاب در دوستي هميشه ثابت قدم و وفادار است . مليون ها تن مي توانند كتاب يا كتاب هايي را دوست بدارند ، بي آنكه اين دوستي مشترك رشكي ميانشان برانگيزد. 3- جدول زير را طبق نمونه كامل كنيد .
ساختن |
سازندگي |
سازش |
سوختن
كوشيدن
جوشيدن
گفتن
تابيدن |
سوزندگي
كوشندگي
جوشندگي
گويندگي
تابندگي |
سوزش
كوشش
جوشش
گويش
تابش | |
فصل چهارم – مردم شناسي درس 11 – همچون پرستو ها :
|
تمرين و پرسش 1- دو هم خانواده براي هريك از كلمات زير بنويسيد :
|
عمق : عميق ، اعماق گسترده : گسترش ، گسترانيدن خواستگاري : خواسته ، خواهش |
2- براي هريك از كلمات زير يك مترادف بنويسيد :
|
دشوار : سخت / نيارمندي : احتياج / پر عمق : عميق / ناگزير : ناچار |
3- در عبارات زير « نهاد » ها را مشخص كنيد .
|
مسير كوچ به گونه اي انتخاب مي شود كه دام بتواند از آبشخورها و چراگاه هاي ميان راه استفاده كند . مسيركوچ = نهاد دام = نهاد |
4- درمحل نقطه چين ها كلمات مناسب بگذاريد :
|
عشاير در فصل بهار به ييلاق مي روند . و در فصل پاييز به قشلاق باز مي گردند . |
5- نيازمندي هاي معيشتي عشاير چگونه و از چه تأمين مي شود ؟
|
با تلاش افراد خانواده از طريق دام و فراروده هاي دامي و ديم كاري و شكاري تأمين مي شود . |
دستور زبان 4 - اجزاي جمله را بشناسيم ( 2 )
|
نهاد و مسند و فعل و جمله شناختيم و اكنون مي گوييم بعضي جمله ها اجزاي ديگري نيز دارند . به سه جمله زير توجه كنيد : 1- پرويز كتابي خريد . 2- سعيد كتاب مي خواند. 3- اميد كتاب را برداشت . در اين سه جمله علاوه بر نهاد و فعل يك يا دو كلمه ديگري نيز بكار رفته است . در هر سه جمله كلمه كتاب آمده است : يعني كتاب را خريده اند، كتاب را خوانده اند و كتاب را برداشتند. كتاب را در جمله هاي بالا مفعول مي گويند . بعضي از فعل ها مفعول مي خواهند . در جمله شماره 3 كتاب همراه كلمه ي را آمده است كلمه را نشانه مفعول است پس هر كلمه اي كه پيش از را بيايد مي توان پس از آن را افزود نقش مفعولي دارد . |
بياموزيم :
|
ديدم كه همه جمله ها تنها از نهاد و فعل تشكيل نمي شود . برخي از جمله ها علاوه بر نهاد و فعل مسند و يا مفعول نيز دارند مفعول غالباً همراه حرف را مي آيد . |
تمرين دستور زبان 4: 1- سه جمله بنويسيد كه درآن مفعول بكار رفته باشد . مثال : احمد سيب را خورد .
|
حسن علي را زد . نانوا نان پخت . زهرا غذاها را روي اجاق سوزاند . |
2سه جمله بنويسيد كه از نهاد ، مسند و فعل درست شده باشند . مثال :ماه تابان است .
|
انديشمندان بزرگان جامعه هستند . انديشمندان:نهاد - بزرگان:مسند - هستند:فعل مدرسه بسته بود . مدرسه:نهاد - بسته:مسند - بود:فعل علي با سواد است . علي:نهاد - با سواد:مسند - است:فعل |
3- د رجمله هاي زير نهاد ،مسند ، فعل و مفعول را مشخص كنيد .
|
بزغاله را در اواخر ارديبهشت از شير مي گيرند. بزغاله : مفعول- مي گيرند : فعل ونهاد فراوردهاي دامي متنوع است . فرآوردها : نهاد - متنوع : مسند - است : فعل زنان غالباً گهواره هاي كودكان خود را بر پشت دارند چون غزال ، دامنه ها و گردنه هاي مستور از برف را در مي نوردند . زنان : نهاد - گهواره : مفعول - دارند : فعل - دامنه ها و گردنه ها : مفعول - در مي نوردند : فعل و نهاد
درس 12 سرزمين افتخار وحماسه درس 13 پهنه سبز و كبود
|
تمرين : 1- براي هر يك از كلمات زير دويا سه هم خانواده بنويسيد . متعدٌد ، مهاجر ، تجمٌع
|
متعدد : تعداد ، عدد ، تعدٌد . مهاجر : هجرت ، هاجر ، هجران . تجمٌع : جمع ، مجموع ، جامع |
2- از تركيب هر يك از كلمات رديف الف با جزء مناسب از رديف ب كلمه جديد بسازيد : الف : ايمان ، مسكون ، كشت ، چرا ، خنيا ، دانش ب : زار ، با ، گاه ، نا ، مند ، گر
|
باايمان ، نا مسكون ، كشت زار ، چراگاه ، خنيا گر ، دانشمند |
نگارش 4- توصيف 1 – خوب نگاه كنيم ، خوب گوش بدهيم ، دقت كنيم .
|
هر گاه بخواهيم چيزي را توصيف كنيم ، بايد اندازه و رنگ بو لطافت و زبري دوري نزديكي و ساير خصوصيات آن توجه كنيم . براي توصيف بايد دو چشم بينا و دو گوش شنوا داشته باشيم . در توصيف گاهي از تجربه هاي قبلي خود استفاده مي كنيم . مسئله تجربه به ما مي گويد گل لطيف و خوشبوست و گاهي نيز گفته ها و نوشته هاي ديگران استفاده مي كنيم . اما بهتر است فقط به خواندها و شنيده ها اكتفا نكنيم و براي تجربه ي خود ارزش بيشتري قائل شويم . در اين صورت نوشته ها تازگي بيشتري خواهد داشت و واقعي تر خواهد بود . |
درس 13 پهنه سبز و كبود تمرين و پرسش: 1- پنج كلمه بنويسيد كه جزء پاياني آن گر و مند باشد . مثال : دادگر
|
دانشمند ، كارگر ، ستمگر ، دروگر ، صورتگر |
2- در جدول زير هر يك از كلمات ستون الف را با يك خط به كلمه مناسب از ستون ب وصل كنيد و كلمه جديد را كه از تركيب آن دو درست مي شود در ستون بعد بنويسيد .
|
الف |
ب |
كلمه جديد |
الف |
ب |
كلمه جديد |
گياه
دين
فرح
باران |
زا
كوش
طلب
دار |
گياه پوش
دين دار
فرح بخش
باران زا |
نظر
آزادي
استقلال
سخت |
پوش
بخش
گير
خواه |
نظر گير
آزاديخواه
استقلال طلب
سخت كوش |
|
3- در دو استان شمالي ، غير از زبان هاي گيلكي و طبري چه زبان هايي رايج است ؟
|
تركي ، گاشي تايشي . |
سپيد رود : ادامه درس 13 : معني شعر :
|
چه كسي هنگام فروردين ( بهار ) سلام و درود ما را به سبزه زارهاي سرزمين ديلم و گيلان و كناره هاي سپيد رود مي رساند . زيرا در آن جا از فراواني سبزه ها و بنفشه ها و گل هاي رنگارنگ گمان مي كني كه بهشت از آسمان فرود آمده است . دريا و زمين و هوا از سر سبزي به رنگ بنفش در آمده است و جنگل و كو و كرانه هاي آسمان از انبوهي درختان همگي نيلي رنگ و كبود به نظر مي رسد . در مناطق ديگر گل بنفشه را بصورت دسته اي مي چينند .اما در اين سرزمين بنفشه ها را خرمن خرمن مي توان چيد . كوه در اين سرزمين از زيادي درختان مانند جنگجويان قديم است كه پرهاي گوناگون به كلاه خود وصل كرده است . درختان متنوع در آنجاست و گل هاي سيب و آلو و به و گلابي در ميان آنها شكفته است . از نوك كوه تا كنار دريا فرشي گسترده اند كه تار و پود آن سبزه و بنفشه است . |
بياموزيم :
|
شعر صفت آزادگان را از فصل اول كتاب بدقت بخوانيد و به محل قرار گرفتن كلمات قافيه توجه كنيد . قافيه هاي اين شعر كدام كلمات است ؟ شعر صفت آزادگان يك قطعه است قطعه شعري است كه غالباً مصراع هاي دوم همه بيت هاي آن هم قافيه هستند . اگر بخواهيم شكل قافيه را در قطعه نشان بدهيم چنين مي شود كه در شكل بال آمده. |
تمرين و پرسش 1- در عبارت زير مفعول ها را مشخص كنيد
|
در گيلان آنچه روستاها را از يكديگر متمايز مي سازد تنها نام آنها ست . روستاها:مفعول قلم برداريد و چيزي بنويسيد ، طرحي بكشيد و رنگي بزنيد . قلم:مفعول-چيزي:مفعول-طرحي:مفعول-رنگي:مفعول |
2- در عبارت زير با توجه به كلمه اي كه زير آن خط كشيده شد ه است معناي نان كور را از ميان چهار پاسخ پيشنهادي بيابيد « بختياري ها عموماً خونگرم و مهمان نوازند و معتقدند هركس از اين فضيلت بي بهره باشد و به اصطلاح خود آنان «نان كور» باشد هنگام كوچ گله اش نمي تواند از آب ها عبور كند . »
|
الف : تند خو ب : ترسو ج : خسيس د : كينه توز |
3- كداميك از دوبيت زير ممكن است از يك قطعه انتخاب شده باشد ؟ الف : گفتم اين شرط آدميت نيست / مرغ تسبيح گوي ما خاموش ب : هم توبه عنايت الهي / آنجا قدمم رسان كه خواهي
|
بيت اول – زيرا فقط مصرع دوم آن قافيه دارد و مصراع اول آن قافيه ندارد و البته د راين نوع شعر بايد حداقل دوبيت شعر باشد كه قافيه آن تشخيص داده شود . |
4- به نظر شما براي سرودن منظومه هاي بلند داستاني قطعه مناسب است يامثنوي توضيح دهيد .
|
مثنوي زيرا قافيه د رهر بيت مثنوي عوض مي شود و به اصطلاح دست شاعر باز است اما د رقطعه قافيه ثابت است و با توجه به محدوديت كلمات هم قافيه نمي توان يك شعر هزار بيتي در قالب قطعه سرود |
|
مطالب مشابه :
جزوه ی معنی و شرح درس های ادبیات فارسی سال اول
دبير زبان و ادبيات فارسي درس سوّم: در كتاب زندگاني حرفهاي مبهم و پيچيدهاي وجود
پاسخ خودآزمايي هاي زبان و ادبيات فارسي عمومی پيش دانشگاهي (قسمت اوّل)
درس سوم كاوه 2- همان طور كه آندره ژيد در كتاب مائده 7- شعرهاي تعليمي در قديم غالباً
سوالات چهار گزینه ای ادبیات سال سوم فصل 2
ذهن جوان با كتاب كه عمدهترين وسيله مواعظ و شعرهاي سيري در فارسي سوم راهنمايي.
مجموعه دانش های ادبی و زبانی . پایه دوم راهنمایی. 1391
دانش هاي زباني و ادبي، فارسي (سوم شخص) شمار مانند شعرهاي "نگارنده ي زيبا" و "صورتگر ماهر
اسا شعر،شعر اکنون مازندران
به معني«شعر متني راهنمايي ميكند و پاره سوم، دربردارنده شعرهاي
نوشتن انشاهاي خلاق
و از كلاس سوم نوشتن شعرهاي مناسبي را از كتاب فارسي يا خارج از كتاب به دانش
آموزش فارسی اول راهنمایی
مثلاً به آن چيزي كه ما در فارسي « آب » مي ادامه درس سوم : الله اكبر معني در بعضي از شعرهاي
مجموعه سوالات درس به درس ادبيات فارسي دبیرستان (1)
حرفي است مبهم» نامه به چه معني است؟ كتاب درس ادبيات فارسي انسانی( 3 ) سال سوم. و شعرهاي
برچسب :
معني شعرهاي كتاب فارسي سوم راهنمايي