مهمترین رویدادهای ایران وجهان در طول تاریخ دراین روز

ايران
هزار و 754 سال پیش ارتش ایران از جنگ افزار شیمیایی استفاده کرد
گزارش جامع همراه با عکس و ویدئو درباره نخستین بکارگیری گاز خفه کننده و سلاح شیمیایی در جنگ که یکم ژانویه 2009 در نشست انستیتوی باستان شناسی آمریکا در شهر فیلادلفیا مطرح شده بود 21 ژانویه آن سال! در رسانه ها انتشار یافت. این گزارش توسط دکتر سایمون جیمز Simon James باستانشناس انگلیسی، همکار موزه بریتانیا و استاد دانشگاه لیسستر Leicester تهیه و ارائه شده بود. وی که دنباله بررسی های دهه های 1920 و 1930 باستان شناسان فرانسوی ـ آمریکایی را در سوریه و ترکیه و بویژه منطقه « دورا ـ اوروپوس» گرفته است ثابت کرده است که ارتش ایران در زمان شاپور یکم ـ شاه ساسانی، درجریان پس گرفتن شهر «دورا» در کنار فرات (واقع در سوریه) که باروی مستحکمی داشت از رومیان، از گاز خفه کننده استفاده کرده بود. به این ترتیب تاریخ استفاده از سلاح شیمیایی به سال 256 میلادی (1754سال پیش باز می گردد) که تاریخ بکارگیری آن را از دوران جنگ جهانی اول نوشته اند. بازپس گیری «دورا» بود که والریانوس امپراتور وقت روم را به جنگ با ایران برانگیخت که در این جنگ که دومین جنگ ایران و روم در زمان شاپور یکم بشمار می رود والریانوس با ژنرالهایش و چهل تا شصت هزار لژیونر اسیر شدند، والريانوس در برابر شاپور یکم يکم زانو زد و امپراتوری روم تحقیر شد. تصویر والریانوس که در برابر شاپور یکم زانو زده است در نقاطی از ایران بر کوه نقش شده است تا ایرانیان نسل های بعد نسبت به وطن خود که چنان قدرت نظامی داشته افتخار و مباهات کنند.
    طبق گزارش دکتر جیمز به نشست «ای. آی. ای AIA»، یگانهای مهندسی ارتش ایران برای ورود به دژ «دورا Dura» دست به ساختن تونلهای زیر زمینی زدند و این کار را از داخل چادرهای خود آغاز کردند تا نظامیان رومی متوجه فعالیت آنان نشوند. مقطع این تونلها دو متر در دو متر بود. اتفاقا رومیان نیز همزمان به همین فکر افتاده بودند و ایرانیان هنگامی متوجه این فعالیت آنان شدند که یکی از تونلها پس از 11 متر کنده شدن به تونل رومی ها برخورد کرد. جنگ در تونلهای دو متری با شمشیر و نیزه امکان نداشت و در اینجا بود که مهندسان ارتش ایران یک ماده قابل اشتعال و دودزا و خفه کننده را که از ترکیب قیر (بیتومن ـ نفت خام) و سولفور (گوگرد) ساخته بودند به درون تونل (نقب) منتقل و با پرتاب شعله، آتش زدند و پس از خفه شدن رومی ها و انتقال هوای تازه، از آن طریق وارد دژ شدند و آن را گشودند و بارویش را تخریب کردند که آثار آن باقی مانده است. در بررسی های باستانشناسی دهه 1930 بقایای اجساد 20 لژیونر رومی و جنگ افزارهای آنان در یکی از این تونلها به دست آمد.
    تحقیقات تازه دکتر جیمز و آزمایش استخوانهای لژیونرهای رومی در لابراتوار، خفه شدن آنها و نوع گاز خفه کننده را به دست داده است. تسلیحات و آموزش ارتش ایران در جهان باستان در برهه هايي از تاريخ برتر از ملل دیگر بود و بهرام چوبین (ژنرال بنام ایرانی) در جنگ بلخ از نوعی سلاح مشابه راکتهای امروز استفاده کرده بود. با وجود این، بزرگترین جنگ افزار ایرانیان در طول تاریخ، ناسیونالیسم توفنده ایرانی بوده است که بنظر مي رسد دارد دوباره زنده می شود.
dura11.jpg
در این مجموعه؛ تصاویر باقیمانده باروی «دورا»، دکتر جیمز، استخوانهای یک لژیونر رومی به دست آمده در تونل محاصره دورا در سال 256 میلادی و به زانو درآمدن والریانوس امپراتور روم در نوامبر 260 میلادی در برابر شاپور یکم دیده می شود

ترس دولت روسيه از نادر شاه:
بدون جنگ از همه دعاوي خود گذشت و از همان راهي كه آمده بود باز گشت
0121nader.jpg
نادر شاه
21 ژانويه سال 1732دولت روسيه طبق يادداشتي كه در رشت به نماينده دولت ايران تسليم شد مفاد قرارداد سال 1724 خود با دولت عثماني را كه به امضاي پتر يكم و سلطان عثماني رسيده بود كان لم يكن و بلااثر اعلام داشت. طبق اين قرارداد كه با ظهور نادر و از ترس او لغو شد، دولتين روسيه و عثماني با سوء استفاده از ضعف ايران به سبب جنگ داخلي (تصرف اصفهان به دست قندهاري ها ايراني) توافق كرده بودند كه سراسر غرب ايران ــ از گرجستان تا خوزستان ــ به عثماني و نواحي ساحلي شمال ايران ــ از حاجي طرخان تا استراباد ــ به روسيه تعلق داشته باشد. پتر يكم تزار روسيه چند روز پس از امضاي اين قرار داد درگذشته بود.
     در سال 1724 دولت عثماني هنگامي كه شنيد كه پتر يكم امپراتور روسيه با 45 هزار سرباز و صدها توپ در حاجي طرخان مستقر شده و قصد راندن به جنوب و رساندن خود به آبهاي اصطلاحا گرم اقيانوس هند را دارد كه هدف نهايي اوست پيشنهاد انعقاد آن قرارداد را داده بود كه ميان دو كشور برسر ايران كه اوضاع مبهمي داشت درگيري روي ندهد و به علاوه، روسها طمع به غرب ايران نكنند. پتر يکم با اين پيشنهاد موافقت كرده بود.
     جانشينان پتر پس از اطلاع از ظهور نادر و قلع و قمع قندهاري ها و عقب راندن عثماني و بركنار كردن طهماسب دوم شاه صفوي، حساب كار خود را كردند و ضمن لغو يكجانبه قراردادي كه باعثماني امضاء كرده بودند از همه دعاوي خود دست برداشتند و دستور بازگشت نيروها را صادر كردند.
     باوجود لغو اين قرار داد و باز گرداندن نيروها، روسيه در بيرون بردن باقيمانده واحدهاي نظامي خود از بادكوبه (باكو) تعلل مي ورزيد كه نادر دو سال بعد عازم داغستان شد و روسها با شنيدن اين خبر به واحدهاي باقيمانده در دژ بادكوبه دستور تخليه و بازگشت فوري دادند و شتاب در اين كار به قدري زياد بود كه سربازان روس تعدادي از توپهاي خود را برجاي گذارده بودند.
     اسناد آرشيو «سن پترز بورگ» نشان مي دهد كه به تزار وقت روسيه (جانشين پتر يکم) گزارش كرده بودند كه اگر نادر از منطقه دربند قفقاز عبور كند به تصرف روسيه قانع نخواهد شد و تا اروپاي مركزي پيش خواهد راند.
تيراندازي به حسنعلي منصور نخست وزير وقت در ميدان بهارستان و مرگ او
0121mansor.jpg
منصور هنگامي كه دبير شوراي عالي اقتصاد بود
يكم بهمن 1343 (21 ژانويه 1965) حسنعلي منصور نخست وزير وقت پس از پياده شدن از خودرو نخست وزيري در ميدان تاريخي بهارستان براي ورود به ساختمان مجلس، هدف سه گوله قرار گرفت و چهار روز بعد در بيمارستان پارس درگذشت و محمد بخارايي كمي پايين تر از مسجد سپهسالار به اتهام تيراندازي به منصور دستگير شد. منصور در پياده رو ميدان بهارستان، بلافاصله پس از پياده شدن از اتومبيل و پيش از ورود به مجلس هدف گلوله قرارگرفته بود. چند ساعت پس از انتقال منصور به بيمارستان، شاه امير عباس هويدا ـ وزير دارايي و دوست نزديك منصور ـ را به رياست موقت شوراي وزيران برگزيد كه پس از درگذشت منصور جاي وي را گرفت و نخست وزير شد و 13 سال در اين سمت باقي بود.
    در پي تير اندازي به منصور، سر لشكر حسن پاكروان رئيس وقت ساواك جاي خود را به سپهبد نعمت الله نصيري رئس شهرباني کل کشور داد (تفصيل اين جا به جايي را بانو فاطمه پاكروان بيان داشته كه در قسمت تاريخ شفاهي ايران در دانشگاه هاروارد محفوط است). نخست وزيري منصور ده ماه و چهارده روز طول كشيد. از نوشته اصحاب اطلاع چنين بر مي آيد كه يكي از انگيزه هاي قتل حسنعلي منصور اصرار او به دادن مصونيت قضايي به نظاميان آمريكايي در ايران بود. چند روز پس از درگذشت منصور، شاه شديدا سياست انگلستان را به باد انتقاد گرفت. پاره اي از مفسران با توجه به انتقاد شاه از انگلستان حدس زده بودند كه ممكن است رقابت پنهاني انگلستان و آمريكا در ايران به ترور حسنعلي منصور انجاميده باشد، زيرا در هواداري منصور از سياست آمريكا ترديد وجود نداشت. همچنين در جامعه ايراني وقت از ديرزمان اين شايعه رواج داشت که دولت لندن از حاميان بازاريان مذهبي است. طراح ترور حسنعلي منصور از اين دسته از بازاريان بودند.
    هفتاد روز پس از اين رويداد، در كاخ مرمر به سوي شاه نيز تيراندازي شد.
     علي منصور پدر حسنعلي هم در زمان رضاشاه نخست وزير ايران بود. وي در شهريور 1320 و در زماني بسيار حساس كناره گيري كرده و فروغي که ميانه خوبي با رضاشاه نداشت برجايش نشسته بود. حسنعلي منصور كه موسس حزب ايران نوين بود قبلا دبيري شوراي عالي اقتصاد را بر عهده داشت.
0121mansoor.jpg
حسنعلي منصور در زمان نخست وزيري

دنياي هنر
«پروين» بازيگر فيلمهاي سينمايي «بالي وود» هند
Parveenbabi.jpg
پروين
«پروين» بازيگر فيلمهاي هندي (بالي وود) 21 ژانويه 2005 در56 سالگي در خانه اش بر اثر تشديد بيماري قند درگذشت. وي كه در 29 فيلم سينمايي شركت كرده بود معروفترين بازيگر زن در فيلمهاي هندي دهه هاي 1970 و 1980 بود. پروين دختر «ولي محمد» از مسلمانان ايالت گجرات هند و تحصيلكرده دانشگاه بود. وي تلاش داشت كه در فيلمها در نقش زني با يك اراده آهنين ظاهر شود. ديوار، خوددار و طاقت سه عنوان فيلم هاي او از اين دست هستند.
در قلمرو انديشه
قدرت ناشي از معنويات
مورخان اندرزهاي «ماهاويرا» را كه نوشته اند 21 ژانويه سال 500 پيش از ميلاد انتشار يافت و در آن قدرت ناشي از معنويات را ابدي و خلل ناپذير خوانده شكل گيري دو جريان فكري متفاوت در شرق و غرب اعلام كرده اند كه جريان فكري شرق را بودا، فلسفه هند و كنفسيوس بر پايه ترويج معنويات و اخلاقيات كه باعث ايجاد حس بي نيازي در افراد و دور ساختن آنان از فساد و تباهي مي شود پايه گذارده، و پايه گذار جريان فكري غرب را كه بر اساس كنترل افراد با وضع قانون و ضوابط لازم الاجرا و تعيين مجازات دنيوي و نيز حكومت به رضايت مردم (دمكراسي) است فلاسفه يونان دانسته اند و تاكيد كرده اند كه روش فكري ايران (آموزشهاي زرتشت) كه پيش از اين دو جريان فكري متفاوت شكل گرفته بود ميانگين اين دو تفکر است. زرتشت ضمن اندرز به رعايت اخلاقيات مخصوصا پرهيز از دروغگويي و عمل و انديشه بد نسبت به ديگران، از فكر يافتن راهي براي تضمين اجرايي آنها كه همانا وجود يك دولت نيرومند است غافل نبوده است.
    اوگوست كنت فيلسوف و جامعه شناس فرانسوي متولد در سال 1798 در اين زمينه گفته است: رفتار خوب و مطلوب يك فرد نتيجه دانش و ارزشهاي معنوي اوست. اگر دانش را كه كاهش پذير نيست عامل ثابت بشمار آوريم، متغيير آن ارزشهاي معنوي است. به اين ترتيب تغيير رفتار يك فرد نتيجه تضعيف ارزشهاي معنوي در اوست كه جلوگيري از تضعيف آن به اراده فرد و يا با ضوابط و نظامات دولتي مي تواند صورت گيرد.
سالروز تاسيس حزب كمونيست ايتاليا، كه زماني بزرگترين حزب ماركسيستي جهان غرب بود
amadeobordiga.jpg
Amadeo Bordiga
21 ژانويه 1921 «آمادئو بورديگا Amadeo Bordiga» رهبر ماركسيست هاي حزب سوسياليست ايتاليا با يارانش از اين حزب جدا شد و با كمك آنتونيو گرامشيAntonio Gramsci (گرامشچي) حزب كمونيست ايتاليا را به نام «پارتيتو كمونيستا داايتاليا» در شهرLivorno ليورنو تاسيس كرد كه در 1970 يك سوم راي دهندگان ايتاليايي را پشت سر خود داشت و عنوان بزرگترين حزب كمونيست دنياي غرب را به دست آورده بود. حزب كمونيست ايتاليا در دوران حكومت موسوليني غير قانوني اعلام شده بود.
     اين حزب با فروپاشي شوروي نظرات خود را تعديل كرد (با توجه به شرايط جهان امروز و تفكّر نسل نوين اروپا عملي تر ساخت) و اينك زير نام حزب دمكراتيك چپ به فعاليت ادامه مي دهد.
    
Gramsci2.jpg
Antonio Gramsci

در دنياي داستان نويسي
نخستين ناول چاپ ايالات متحده
داستان «The Power of Sympathy نيروي همدردي» 21 ژانويه سال 1789 در شهر بوستون (باستن) ايالت ماساچوستس آمريكا به توزيع داده شد. تاريخ عمومي ادبيات اين داستان را به احتمال زياد، نخستين ناولي مي داند كه در ايالات متحده به چاپ رسيده باشد. برخي بانو سارا مورتن را نويسنده اين داستان مي دانند ولي پاره اي ديگر ويليام براون را. مولف در پشت جلد كتاب و صفحه معروف به شناسنامه ذكر نشده است. كساني كه ويليام براون را نويسنده اين داستان مي دانند استدلال مي كنند كه ويليام همسايه بانو «سارا مورتن» بود كه شرح زندگاني سارا را به صورت داستان نوشت و به دست چاپ داد. اين داستان يك ماجراي حقيقي است.
سالروز درگذشت «جورج اورول»، نويسنده اي كه پيشي بيني هاي او تحقق يافت
0121orwell.jpg
George Orwell
«جورج اورول George Orwell» مولف انگليسي كتاب «1984» 21 ژانويه 1950، هفت ماه و 12 روز پس از انتشار اين كتاب كه در آن اوضاع كنوني جهان از لحاظ محدوديت هاي انسان و گسترش ابزارهاي كنترل را در قالب داستان پيش بيني كرده بود از بيماري سل درگذشت. وي كه يك روزنامه نگار و داستان نويس بود كار تاليف اين كتاب معروف خود را در سال 1948 آغاز كرده بود و عنوانش را با جا به جا كردن دو رقم آخر عدد 1948 تعيين كرده و «1984» قرار داده بود. كتاب به صورت داستان است ولي تمامي آن چه را كه نوشته است عينا در دهه هاي آخر قرن بيستم و پس از آن تحقق يافته است. وي شخصيتهاي كتاب خود را در وضعيت سال 1984 خيالي قرار داده بود كه هركس به دنبال پول است و ماديگري محض حكمفرماست؛ از صفا و دوستي واقعي خبري نيست. كسي وقت پختن غذا، استراحت و لذت بردن از زندگاني را ندارد. همه مردم، شب و روز مي دوند و نگران آينده خود و تامين معاش هستند. دولت ها با انواع وسائل الكترونيك مردم را حتي در زندگاني خصوصي و خلوتشان تعقيب و استراق سمع مي كنند، و هيچكس از آن ايمن نيست. فرد نسبت به فرد ديگر بدبين است و واهمه دارد كه مبادا مامور پليس سياسي باشد. هركدام ديگري را به چشم خبر چين دولت نگاه مي كند. دولتها از راه دور گفتگوهاي مردم را مي شنوند و بر جزئيات كار آنان مسلط است. آزادي و دمكراسي، در گفتار و نوشتار كلماتي زيبا هستند ولي در عمل رعايت نمي شوند و به نام آنها هرگونه فشاري به مردم وارد مي آيد و ....
     در زمان انتشار كتاب، كسي باور نمي كرد كه اين داستان روزي تحقق يابد و بسياري از نقد نويسها آن را يك داستان بي مزه و بي محتوا خوانده بودند كه بعدا يك كتاب نادر قرن 20 تلقي شد. داستان «1984» توسط دكتر مهدي بهره مند (روزنامه نگار و مرحوم) در نيمه دهه 1330 به زبان فارسي ترجمه شد.
    داستان معروف ديگر «اورول» كه نام اصلي او «اريك آرتر بلر»، و در خردي، پدرش كارمند دولت انگلستان در هندوستان بود « انيمال فارم» عنوان دارد. اين نويسنده كه تنها 47 سال عمر كرد كتابهاي متعدد ديگر و صدها مقاله منتشر ساخته است. نخستين داستان پرفروش او «روزهاي برمه اي» عنوان دارد. وي درجريان جنگ داخلي اسپانيا به اين كشور رفت و در كنار چپها برضد سلطنت طلبان جنگيد و مجروح شد. ضعف ناشي از همين جراحت باعث ابتلاء وي به بيماري سل شد كه در آن زمان داروي موثر براي درمان نداشت. اورول با وجود چپگرايي، با نظام حكومتي شوروي ضديت داشت و آن را «سوسياليست دروغين» مي خواند.
در قلمرو دموکراسي
روزنامه نگار در نقش آموزگار و پاسدار دمكراسي
williamjohnlang.jpg
William John Lang
«ويليام جان لانگ William John Lang» روزنامه نگار آمريكايي و از دبيران مجله لايفLife بيست و يکم ژانويه 1968 در 54 سالگي درگذشت. وي كه كار روزنامه نگاري را از 22 سالگي در روزنامه «شيكاگو ديلي نيوز» و پس از اتمام دانشگاه آغاز كرده بود. وي پس از پوشش انتخابات سالهاي 1936 و 1940 رياست جمهوري آمريكا، در يك مقاله طولاني و ماندني نظريه اي را ابراز داشت كه از همان زمان مورد توجه خاص سردبيران رسانه ها و دمكراسي دوستان است. وي نوشته است كه اگر روزنامه نگار به هنگام تحرير اخبار مربوط به رقابت هاي انتخاباتي، در قالب گزارش روزنامه و به شيوه ژورناليستي؛ اصول دمكراسي و نظر مردم و كارهاي گذشته (بد و خوب) نامزدها را دقيقا و منصفانه برنگارد؛ نه تنها مردم معمولي آموزش دمكراسي مي بينند بلكه دمكراسي از اصول و هدفهاي خود دور نمي شود و رتوريكRhetoric هاي نامزدها (نطق هاي عمومي و عمدتا توخالي و لفّاظي ها) نخواهد توانست راي دهندگان را بفريبد و مانع از آن شود كه اقدامات منفي خود درگذشته را پنهان كنند. «لانگ» روزنامه نگاران را آموزگار و پاسدار دمكراسي خوانده و با اين دو رسالت از آنان خواسته است كه در پوشش اخبار مربوط به فعاليت هاي انتخاباتي «حّب و بغض» شخصي خود را كنار بگذارند و اصول و سود جامعه را در نظر داشته باشند. وي در همين مقاله به سردبيران روزنامه هاي ساير كشورها توصيه كرده بود كه با هدف خدمت به آموزش و رشد معلومات ملت خود، مبارزات انتخاباتي كشورهاي ديگر را به طور روزانه، مشروح و «بي واسطه (از طريق خبرنگار خود و نه به نقل از خبرگزاري ها و رسانه هاي ديگر و توجه به متن اعلاميه هاي رسمي)» پوشش دهند. ويليام جان لانگ همچنين روند جنگ جهاني دوم از شمال افريقا تا شهر برلن و ازجمله نبرد بالژ را پوشش داده بود.
    
sheikheattar.jpg
عليرضا شيخ عطار

waeedijawad.jpg
دكتر جواد وعيدي

در تاريخ ژورناليسم وطن ما، ايران، اين نوع پوشش خبري تنها در مورد انتخابات سال 2004 رياست جمهوري آمريكا در روزنامه همشهري كه عليرضا شيخ عطّار (بعدا قائمقام وزير امورخارجه و اينک سفير ايران در آلمان) سردبيري آن را بر عهده داشت زير نظر دكتر جواد وعيدي انجام گرفت. اين دو از يك روزنامه نگار حرفه اي حاضر در صحنه خواسته بودند كه مبارزات را به طور روزانه و به گونه اي كامل و بي طرفانه گزارش كند و قسمتي از جاي روزنامه را به درج اين گزارش ها به نقل از خبرنگار خود اختصاص داده بودند كه در آرشيو همشهري موجود است.
در قلمرو ادبيات
نقش سرود ميهني و اشعار مهيّج: روزنامه نگاري كه اعلاميه استقلال آرژانتين را نوشت
rodriguez.jpg
Cayetano Jose Rodriguez
«كايتانو خوزه رودريگزCayetano Jose Rodriguez» روزنامه نگار، مولف و شاعر آرژانتيني 21 ژانويه سال 1823 در 62 سالگي درگذشت. از كارهاي مهم او نوشتن اعلاميه استقلال كشور آرژانتين است (برخي از مورخان نوشته اند كه ويراستار اعلاميه بود!). رودريگز عضو كنگره اي بود كه در سال 1815 قانون اساسي آرژانتين را نوشت. كار جاودانه ديگر او گفتن سرودي ميهني (مشابه سرود «اي ايران») به هنگام تعرض انگليسي ها به آرژانتين بود كه با خواندن آن جوانان آرژانتيني به حركت درآمدند و انگليسي ها را شكست و فراري دادند. رودريگز اشعاري هم در ذم «برده داري» نوشت كه باعث الغاء برده داري در اين كشور آمريكاي لاتين شد. رودريگز مدتها سردبيري يك روزنامه را در وطن خود برعهده داشت.
خاطره نگاري و بيوگرافي نويسي «پندآموز» و خدمت به جامعه اند
georgemore.jpg
George
21 ژانويه 1933 «جورج مورGeorge Moore» داستان نگار، درام نويس، شاعر و خاطره نگار ايرلندي در 81 سالگي فوت شد. وي از معروفترين داستان نگاران رئاليست اروپا بشمار مي رود كه 47 ناول، پنج بيوگرافي و چندين خاطره از خود برجاي گذارده است. وي كه تحصيلكرده فرانسه بود كار داستان نگاري را با نوشتن داستانهاي كوتاه آغاز كرده بود. «جورج مور» هر گزارش مطبوعات در زمينه اتفاقات شهري را كه به نظرش داراي ارزش اجتماعي مي آمد هفته ها دنبال مي كرد و مجموعه اين وقايع را در يك كتاب منتشر مي ساخت. نخستين ناول مطوّل او «عاشق مدرن (نوظهور)» عنوان دارد. داستانهاي بعدي جورج «زوجه هنرپيشه نقابدار»، لويس سيمور و زنان نيويوركي، فقر در روزهاي بهاري، عزب ولي محدود، شمارش روزهاي بربادرفته عمر، قتل آرزوها، مردم آزاري و ....
     «مور» خاطره نگاري و بيوگرافي نويسي را «پندآموز» و خدماتي بزرگ به جامعه مي دانست. وي توصيه كرده است كه براي بيوگرافي نويسي «خادمان گمنام» نبايد فراموش شوند؛ گرچه همه تجربه هاي انساني براي ديگران مثمر ثمر هستند. در جوامع بشري، بسياري از افراد دلسوز و خوش فكر و داراي حسن نيّت بوده و خدمات بي شائبه كرده اند ولي چون تجربه آنان به صورت كتاب باقي نمانده برباد رفته است كه (به باور جورج مور) خيانتي است به جامعه و نسلهاي بعدي كه نبايد اشتباهات را تكرار كنند.
    «مور» سرچشمه نوآوري هاي متعد بود كه در تاريخ عمومي ادبيات آمده است.
صنايع و فنون
نخستين اتومبيل «اپل» ساخته شد
Adamopel.jpg
Adam Opel
21 ژانويه سال 1899 كارخانه «آدام اپلAdam Opel» آلمان نخستين دستگاه اتومبيل ساخت خود به نام «اپل» را به معرض تماشاي عمومي گذارد. اين كارخانه كه در 21 ژانويه سال 1863 در «روسل شايم» آلمان (نزديك فرانكفورت) تاسيس شده بود قبلا قفل، چرخ خياطي و دوچرخه توليد مي كرد. كمپاني جنرال موتورز آمريكا كارخانه اپل را در سال 1929 به مبلغ 33 ميليون دلار از خانواده آدام اپل (كه سالها قبل از آن فوت شده بود) خريداري كرد و با راه اندازي كارخانه «واكسهال» انگلستان به صورت جنرال موتور اروپا درآورد.
    «اپل» در دهه 1970 در ايران مونتاژ مي شد و در دو نوع با نام «شورلت ايران» به فروش مي رسيد!. پس از انقلاب، احتمالا همين نام سبب توقف توليد آن در ايران شد.
كنكورد در خطوط هوايي
هواپيماي تجاري فوق سرعت صوت «كنكورد» ساخت يك كنسرسيوم اروپايي كه توليد آن قبلا تكميل شده بود از 21 ژانويه 1976 در دو خط هوايي فعاليت مسافررساني خودرا آغاز كرد. فعاليت اين نوع هواپيما كه هردستگاه آن در آن زمان 46 ميليون دلار بها گذاري شده بود در 26 نوامبر 2003 پايان يافت و از خطوط هوايي برچيده شد. كنكورد در طول 27 سال پرواز تنها يك سقوط داشت. توپولف (تي يو ـ 144) دومين هواپيماي تجاري فوق سرعت صوت است كه در روسيه ساخته شده است.
پارسيان هند يك اتومبيل پنج ـ نفره، چهار در و 4 ويل ـ درايو «دو هزار و پانصد دلاري» ساختند كه پديده اي تازه در جهان است
Nano1.jpg
«راتان تاتا» در كنار نانو Nano ارزانترين اتومبيل جهان


    
jamshidnushiravantata.jpg
جمشيد نوشيروان تاتا

دهم ژانويه 2008 شبكه هاي تلويزيوني آمريكا در اخبار مشروح شبانه خود گزارش از ساخت يك اتومبيل پنج ـ نفره، چهار ـ در و 4 ويل ـ درايو «دو هزار و پانصد دلاري» در هند داده و گفته بودند كه ارزانترين اتومبيل موجود در جهان است. به گزارش اين شبكه ها، اين اتومبيل كه در كارخانه هاي «تاتا»، بزرگترين تاسيسات صنعتي هند، توليد شده است «نانو Nano» نام دارد و مصرف سوخت آن هر 60 كيلومتر يك گالون بنزين و سرعت اطمينان بخش (Safe) آن تا صد كيلومتر در ساعت است.
    تلويزيون هاي آمريكا اين اتومبيل را به عنوان يك پديده تازه بمانند ساخت فولكس واگن در آلمان در سال 1936 و اتومبيل فورد مدل «تي» در سال 1908 توصيف كرده و آن را «اتومبيل مردم عادي» خوانده و پيش بيني كرده بودند كه اين اتومبيل مي تواند همه را در كشورهاي كم درآمد، اتومبيلدار کند.
    طبق اين گزارش ها، در روز نمايش اين اتومبيل «راتان تاتا» مدير 71 ساله تاسيسات صنعتي تاتا (پسر هرمز، نوه جمشيد و نواده نوشيروان تاتا) از پارسيان معروف هند آن را رانندگي كرد. نوشيروان تاتا كه يك موبد زرتشتي بود پسرش جمشيد را تشويق به صنعتي كردن هند كرد و جمشيد شهر «جمشيدپور» را ساخت و كارخانه ها و انستيتوي تكنولوژي خود را در آنجا تاسيس كرد. اين تاسيسات كه از لحاظ بزرگي در هند يك ميليارد و يكصد ميليون نفري در جايگاه يکم قرار دارند اين كشور را به ميان ممالك صنعتي و تكنولوژيك جهان برده اند. در تاريخ صنعت، خاندان ايراني تبار تاتا موسسان پولادسازي هند خوانده شده اند. اعضاي اين خاندان علاقه ويژه به سرزمين نياكان خود «ايران» دارند و موسسات فرهنگي متعدد از جمله دبيرستان انوشيروان دادگر را ساخته و به ايران هديه كرده و در صنعتي كردن وطن نياكان و به ويژه در بندرعباس مشاركت دارند.
Nano2.jpg
يك اتومبيل نانو در معرض تماشا

در قلمرو رسانه‌ها
نوشيروان کيهاني زاده  74 ساله شد - گوشه اي از يک درد دل
nushiravankeihanizadeh.jpg
مولف در70 سالگي
0121nooshi.jpg
مولف در20 سالگي


    
    امروز (21 ژانويه سال 2010 و يكم بهمن ماه 1388) دکتر کیهانی زاده وارد هفتاد و چهارمين سال عمر خود شده است. پنجاه و چهار سال روزنامه نگاري مستمر او نيز در خرداد 1389 تكميل خواهد شد و تصميم دارد که همچنان به کار روزنامه نگاري و تاريخ نگاري ادامه دهد. اينک بيشتر اوقات او صرف تكميل روزانه «سايت تاريخ ايرانيان» و ادامه انتشار «روزنامک» آنلاين مي شود و در نظر دارد در آينده به انتشار «سپيده دم» هم به زبان انگليسي در اينترنت بپردازد و وبسايت «ژورناليست نوشيروان» را فعال کند که حاوي نظرات وي نسبت به رويدادهاي روز و خاطراتش در طول روزنامه نگاري است. تاريخ آنلاين و سه وبسايت ديگر غير انتفاعي هستند. مولف همچنين در نظر دارد که خاطرات نيم قرن روزنامه نگاري خود را تنظيم و يه صورت کتاب منتشر سازد. به علاوه، انتشار يکي دو مجموعه داستان کوتاه که از لا به لاي يادداشت هاي نگارنده انتخاب خواهند شد و مربوطند به زماني که در تهران خبرنگار حوادث شهري بود.    

 نوشيروان كيهاني زاده يکم بهمن 1315 در كرمان به دنيا آمده و پس از گذرانيدن نخستين دوره آموزش روزنامه نگاري ايران، از سال 1335 در روزنامه اطلاعات وارد بكار خبر شده بود که این همکاری تا بهار 1359 (که روزنامه نگاران قدیمی از رسانه ها اخراج شدند، بدون دریافت غرامت اخراج) ادامه یافت. 

دکترکیهانی زاده  پس از ده سال خبرنگاری در روزنامه اطلاعات، دبیر اخبار و پنج سال بعد معاون سردبیر و مفسر رویدادهای سایر ملل شده بود. بموازات کار در آن روزنامه، این نگارنده سردبیر و مفسر اخبار خارجه خبرگزاری پارس و تا بهمن 1357 از سردبیران اخبار رادیو تلویزیون ملّی بود و 19 سال اخبار بامدادی رادیو ایران را سردبیری کرد. وي از آن پس به صورت روزنامه نگار آزاد (فري لنس) قلم زده است.

دکترکیهانی زاده «تاريخ» دكترا و در تاریخ استراتژی ـ پالیسی از دانشگاه دولتی «اولد دومینیون» آمریکا گواهینامه تکمیلی دارد که برای دارندگان مدرک دکترا بمنزله فوق دکترا است. وی  دارای ليسانس و فوق ليسانس در روزنامه نگاری از دانشگاه دولتی نورفک است و همچنين از دانشگاه مريلند آمريكا داراي فوق ليسانس علوم كتاب و اطلاع رساني و از اعضای انجمن فارغ التحصیلان این دانشگاه است.
     مهمترين كار او ـ پس از ابتکار برنامه درگوشه و کنار شهر براي رادیو ايران ـ رواج تاريخنگاري ژورناليستي در ايران است که آن را از سال 1350 (1971 ميلادي) و کانال دوم تلویزیون ایران (کانال رنگی وقت) آغاز کرده است. روزشمار تاريخ ايرانيان (شامل همه رویدادهای ايران و سایر ملل) به زبان فارسي (حروف عربی و حروف سیریلیک) به صورت آنلاين (اينترنتي) ازوست كه بزرگترين سايت از اين دست در شبكه شبكه ها است و هر روز (لحظه به لحظه) نيز تكميل مي شود. وی سایت تاریخ ایرانیان را كه خدمتي ملي ـ ميهني است بدون دريافت كمك مالي از احدي و یا قبول آگهی، دنبال مي كند.
     اين كه از دريافت پروانه سپيده دم چاپي ابراز نوميدي شد براي اين بود كه پروانه اين روزنامه كه كپي آن در زير آمده است در تابستان 1359 صادرشده بود كه تقاضاي تجديد پروانه برپايه قانون مصوب سال 1364، در سال 1372 از سوي هيات نظارت بر مطبوعات بدون ذكر دليل رد شد. در همان سال يک مقام مطبوعاتي وزارت ارشاد به نگارنده اندرز داد که چون سوابق کار مربوط به گذشته است اگر در يکي از روزنامه تهران مشغول کار شود او نمونه نوشته هايش را به هيات نظارت خواهد برد تا ببينند و قضاوت کنند و همين پيشنهاد سبب شد که روزنامه غير سياسي همشهري را انتخاب کند. ولي پس از جمع آوري نوشته هاي تازه و مراجعه به وزارت ارشاد نه تنها وزير بلکه مقامي که به نگارنده آن اندرزرا داده بود تغيير سمت داده و از آنجا رفته بودند و ....
    از آن سال (1372) تاكنون به درخواست هاي مکرر اومربوط به تجديد نظر در اين راي و يا اعلام دليل رد آن، جهت مراجعه به دادگاه، ترتيب اثر داده نشد (جواب کتبي واصل نشد). در سال 1384 پس از آغاز کار دولت جاري با ارسال نامه اي درخواست شد که اقدامات سابق درباره پرونده سپيده دم براي اين جانب در پاسخي کتبي روشن شود که نامه مورخ 25 تيرماه 1385 واصل شد که کپي آن هم در زير آمده است. اين حق مسلم يك تبعه است كه در وطن خود به شغلي كه مايل است و در آن مهارت دارد بپردازد و قانون اساسي جمهوري اسلامي هم اين حق را تضمين كرده است (اصل بيست و هشتم، بند 4 اصل چهل و سوم، بند هاي 2 و 9 و14 اصل سوم و اصول ديگر).
    

parvaneh.jpg
فتوكپي پروانه سپيده دم


    
ershad1.jpg
كپي نامه مبني بر نداشتن صلاحيت

ساير ملل
شقّه شدن «پوگاچف» انقلابي معروف روسيه
Pugachov.jpg
پوگاچف در قفس آهنين

بيست و يکم ژانويه سال 1775 (طبق تقويم ميلادي سابق: دهم ژانويه اين سال) «يمليان پوگاچفYemelyan Ivanovich Pugachev» قزاق انقلابي روسيه، به فرمان تزار وقت در مسكو چهار شقّه شد. وي كه از قزاقهاي ناحيه «دنDon» بود قبلا سروان ارتش تزار بود و در جنگ با عثماني و آلمان شركت كرده بود. پوگاچف در جريان يك ماموريت داخلي در منطقه ولگاVolga از مشاهده وضعيت رقت برانگيز سرفهاي منطقه (كشاورزاني كه با مزرعه بفروش مي رسيدند و به نوعي «برده» بودند) و نيز نبودن قانون و ضوابط رعايت حق و انصاف آزرده شد و برضد تزار وقت (كاترين دوم) كه پوگاچف تزارها را منشاء ظلم و فساد مي دانست دست به قيام زد و در اندك مدتي بيش از ده هزار هوادار مسلح به دست آورد و شهرستان «كازانKazan» را تصرف كرد ولي بعدا از ارتش تزار كه به فرماندهي دو ژنرال از دو سوي وي را مورد حمله قرار داده بودند شكست خورد و تني چند كه خودشان را در زمره ياران او جازده بودند تا بلكه به نوايي برسند وي را در 14 سپتامبر 1974 دستگير و به ژنرالهاي تزار تسليم كردند كه در يك قفس آهنين به مسكو منتقل و در اينجا در يك ميدان عمومي شقّه شد. پوشكين نويسنده نامدار روس در كتاب «دختر كاپيتان» جزئيات دستگيري و قتل پوگاچف را شرح داده است.
روزي كه لوئي16 گردن زده شد
0121loee16.jpg
لوئي شانزدهم

ساعت ده و سي دقيقه بامداد 21 ژانويه 1793 لويي شانزدهم پادشاه برکنارشده فرانسه كه سه روز پيش از آن در يك دادگاه انقلاب پاريس به جرم خيانت به وطن (دعوت محرمانه از دولت هاي خارجي براي حمله نظامي به فرانسه و بازگرداندن او به سلطنت)، ولخرجي بدون مجوز از خزانه کشور و دستور تيراندازي به مردم غير مسلّح که براي ابراز خواست خود اجتماع کرده بودند به اعدام محكوم شده بود در برابر چشمان هزاران پاريسي با گيوتين گردن زده شد و سر او را دقايقي چند در برابر جمعيت گرفتند و جمعيت فرياد زنده باد جمهوري برآورد. لويي 16 پيش از قراردادن گردنش در دستگاه گيوتين، چند جمله خطاب به حاضران (مردم) بيان داشته بود، ولي طبّالان صداي طبلها را آن چنان بلند كردند كه جز اطرافيان، كسي متوجه حرفهاي او نشد. باوجود مخالفت لويي 16، جّلاد دستهاي اورا از پشت بست و گردنش را زير گيوتين قرار داد.
0121paris.jpg
تصوير صحنه اعدام لويي 16 و دستگاه گيوتين


    
0121edam.jpg
تصويري از جلاد، که سر جدا شده لويي شانزدهم را به دست گرفته تا حاضران در ميدان مشاهده کنند

سالمرگ لنین که وصیت های او رعایت نشد
0121lenin.jpg
آخرين عكس لنين و همسرش كه وصيتنامه خود را به او ديكته كرده بود


    21 ژانويه 1924 لنين رهبر انقلاب بلشويکي اکتبر 1917، بنيادگذار روسيه شوروي و طراح سوسياليسم لنينيستي در پي يك سكته مغزي كه قبلا عارض او شده بود، پيش از آن كه نظام تازه اش هفت ساله شود درگ


مطالب مشابه :


خاطرات ديروز درخشان

اگر چه كه در ركن يك پادگان قلعه مرغي تهران خدمت مي كردم اما گروه سرودي مهندس عليرضا دكتر




نگاهي به بازيهاي آسيايي (3)

دكتر حسين صعودي پور، حسين سرودي (كاپيتان)، دكتر حسين رضي، رضا معصومي، مهندس ماشاء الله




برگزاري جشن "جوان و انتظار" در لايين

مجري اين همايش استاد عليرضا سپاهي ولايت، سرودي در افروند، دكتر مريم اردلان




خواندن رنگ‌ها- تحليل رنگ‌ در شعر نو- (مشترك با دكتر مصطفي صديقي) مجله‌ي فرهنگ و

غزلی برای باران 1 - خواندن رنگ‌ها- تحليل رنگ‌ در شعر نو- (مشترك با دكتر مصطفي صديقي) مجله‌ي




کشاورزی در ایران باستان

بر اساس تمام شواهد موجود سر آرتور كيت و دكتر ارنست هرز جواد سرودي نويسنده: عليرضا




سرزمينم، سرزمين نازنينم

سيد عليرضا گفت‌و‌گو با دكتر علي الف ـ سرودي ملي ساخته شود و تلاش براين باشد




قله قلعه ماران و همایش صعود قلم

عليرضا مختار> بگذار ، كه بر شاخه اين صبح دلاويز ، بنشينم و از عشق سرودي ملاقات با دكتر




مهمترین رویدادهای ایران وجهان در طول تاریخ دراین روز

داستان «1984» توسط دكتر مهدي بهره مند عليرضا شيخ كار جاودانه ديگر او گفتن سرودي ميهني




برچسب :