شعر فراق

 

 

از چشم تو چون اشك سفر كردم و رفتم


افسانه  هجران  تو   سر كردم  و    رفتم

 

**


در شام غم انگيز وداع  از   صدف  چشم


دامان   تو   را   غرق  گنه  كردم  و  رفتم

 

**


چون  باد   بر آشفتم  و  گلهاي  چمن  را


در  رخت   زير   و   زبر    كردم   و   رفتم

 

**


اي ساحل اميد  پي  وصل  تو  چون موج


در بحر غمت  سينه  سپر  كردم  و رفتم

 

**

 

چون شمع  به بالين خيالت شب خود را


با  سوز دل و  اشك سحر كردم  و  رفتم

 

 


مطالب مشابه :


شعری در فراق خواهر

شعری در فراق در ميان که علاقه ای به مطالب علمی دارند راه اندازی نموده ام امیدوارم تا




جملات و اشعار بزرگان در مورد دوست و دوستي به ترتيب حروف الفبا

جملات و اشعار بزرگان در مورد دوست و دوستي به ترتيب حروف الفبا




شعری از حافظ

فراق و جدایی - شعری از حافظ فراق و جدایی. در فراقت چون شمع می سوزم / در کنارت چون باد می




چند سخن و شعر در مورد ع ش ق

ای زیبا خود را در عشق جستجو کن نه در چند سخن و شعر در مورد ع ش ق . چون آتش فراق




شعری زیبا در مورد مرگ

شعری زیبا در مورد مرگ جنازه‌ام چو ببینی مگو فراق فراق مرا وصال و ملاقات آن زمان




"فراق یار" و "درد فراق"

درد فراق. ز هجـــر تو مرا در دل حدیث عشق"؛ سومین مجموعه شعری بنده و "نجوای غربت




شعری در فراق امام زمان

شعری زیبا در مورد خدا . شعر زیبا . داستان کوتاه و آموزنده . شعری در فراق امام




شعر فراق

شعری زیبا در مورد حضرت علی . شعری زیبا و پر شعر فراق




برچسب :