مقاله علمی با ارجاع نویسی APA

عوامل موثر بر فرار دختران

مقدمه :

خانه و خانواده به عنوان نخستین ومهم ترین نهاد اجتماعی ، مکانی برای ایمنی و آسایش است و اعضاء آن به جهت خویشاوندی نسبی و سببی ,تعلقات و تعصبات قابل توجهی به هم دارند که بستر ساز تحکیم این نهاد و در پاره ای موارد زمینه ساز گسیختگی آن می گردد . پدید ه فرار از خانه یکی از وقایع تلخی است که به علل مختلف رخ می نماید و خانواده در نهایت جامعه را با معضلات ناشی از آن مواجه می سازد .این پدیده هر چند در کشورهای در حال توسعه گستردگی بیشتری دارد ولی خاص این کشورها نبوده و کم وبیش و بعضا با انگیزه ها و علل متفاوتی در کشور های توسعه یافته نیز حادث می شود .

موضوع فرار از خانه در کشور مانیز یکی از حوادث اجتماعی در خور توجه است و متاسفانه روند رو به افزایش آن نگران کننده به نظر می رسد به طوری که براساس آمار نهادهای ذیربط در سال 1380 قریب به یکهزار و پانصد دختر فراری در شهر تهران در مراجع مربوطه تشکیل پرونده داشته اند که نسبت به مشابه آن در سال 1379 حدود پنجاه درصد افزایش را نشان می  دهد .(جشان ،1382)

فرار از خانه پدید ه ای است که در قرون و اعصار مختلف در اغلب کشور ها اتفاق افتاده و روند رو به رشد آن در چند دهه اخیر ، موجبات نگرانی دولت ها و جامعه جهانی را فر اهم ساخته است . این پدیده در گروههای سنی و جنسی مختلف رخ می دهد ولی حادث شدن آن در دوره کودکی و نوجوانی ، علل ، آثار و پیامدهایی دارد  که آن را باسایر گروهای سنی متمایز می سازد هرچند که این وضعیت برای دخترها و پسرهای فراری از خانه نیز متفاوت می باشد . اصولا خانه باید امن ترین مکان برای اعضاء آن به حساب آید محلی که انسان در آنجا به آرامش و آسایش دست می یابد. خانه سرپناهی در مقابل مسائل دنیای خارج بود ه و حمایت گاهی است که محبت را نصیب اعضاء خود می سازد . ولی سوال این است که چه شرایطی است که این ماوای امن را به مکان غیر قابل تحمل تبدیل می سازد . به گونه ای که برخی از اعضاء آن فرار را برقرار ترجیح داده و خود را به دست حوادث نامعلوم بیرون از خانه می سپارند و این حادثه تاسف بار برای اعضا جوان تر خانواده به دلیل آسیب پذیری و ویژگی های خاص خود دوره کودکی و نوجوانی آنها تبعات وخیم تری را به بار می آورد که مبین لزوم توجه بیشتر به این معضل اجتماعی می باشد و شرایط خاص دختران فراری در مقایسه با پسران فراری نیز اهمیت توجه به این پدیده و سیاست گذاری در این خصوص را مضاعف می سازد .باید توجه داشت که عموما فرار، دافعه های درون منزل نبوده بلکه جاذبه های بیرون از منزل نیز می تواند انگیزه ای برای فرار کودکان ونوجوانان از خانه باشد .در پژوهش های مختلف ، مجموعه  ای از علل و عومل در بروز و ظهور پدیده فرار از خانه معرفی شده است وتئوری های مختلفی از منظر جامعه شناسی ،روانشناسی وروانشناسی اجتماعی در این راستا مطرح گردیده است که معمولا روانشناسان به علل فردی (جسمانی و روانی ) ،جامعه شناسان به علل اجتماعی و روانشناسان اجتماعی به علل فردی –اجتماعی توجه دارند و بخش قابل توجهی از بررسی ها، حاکی از این است که معمولا نه یک علت بلکه مجموعه ای از عوامل ، زمینه ساز این رفتار می باشند  که علت نهایی معمولا بیشتر جلب توجه می کند. فرار کودکان و نوجوانان از خانه ، مشکلات عدیده ای را برای آنها و خانواده هایشان و در نهایت ، جامعه به وجود می آورد که تدبر در این خصوص از مسئولیت های خطیر سازمان ها و موسسات ذیربط و همچنین نهادهای علمی و حرفه ای از جمله مددکاری  اجتماعی می باشد .

 مفهوم فرار از خانه

فرار از خانه در یک تعبیر کلی ،خارج شدن کودک و نوجوان از منزل بدون اطلاع و اجازه و الدین و سرپرستان خود به قصد عدم مراجعت و پناه بردن به مکان دیگر می باشد . فرار از خانه می تواند زمینه ساز پدیده های دیگری نظیر کودکان خیابانی ، کودکان کار و نظایر آن باشد .فرار از خانه به عنوان یک رفتار واکنش کودک و نوجوان به شرایط بیرون از خانه است . برخی از صاحب نظران عبور از خانه را به جای واژه فرار از خانه مطرح می کنند و مفهوم گریز نیز مترادف با فرار به کارمی رود که در فرهنگ معین از آن رهایی و رها شدن هم معنی شده است . شاید در موضوع این مقاله بتوان از آن به کنایه رها شدن از قیودات ،رسومات و سخت گیری خانواده  و والدین تعبیر کرد .

برای تحقق مفهوم فرار در رابطه با کودکان و نوجوانان محقق شدن چند شرط لازم است : اولا ترک مخفیانه خانه و با نقشه قبلی اتفاق بیافتد . ثانیا بدون اطلاع والدین و بزرگترها حادث شود . ثالثا با انگیزه پناه بردن به مکانی امن تر انجام بگیرد و رابعا برای رهایی از شرایط رنج آور محیط خانه و یا بهره مندشدن از مزایای جایگاه و مکان جدید صورت پذیرد .( زاهدی اصل 1384)

سوالی که مطرح می شود این است که آیا فرار دختران و پسران در دوره کودکی و نوجوانی یک رفتار مجرمانه است یا یک رفتار انحرافی ؟باید توجه داشت که از منظر جرم شناسی انحراف و بزهکاری دو مقوله با مفاهیم مستقل هستند .بزهکاری نقض هنجاری های اجتماعی است که در حقوق جزا تعریف شده و برای هریک از رفتارهای بزهکارانه مجازات هایی در نظر گرفته شده است . در حالی که انحراف تخطی کودک و نوجوان از رفتار متعارف و متعادل جامعه است ، رفتاری که به صورت قانون جزا،تدوین وتعریف حقوقی نشده است ،تا به عنوان جرم تلقی شود و برای آن مجازاتی در نظر گرفته شود .( اکبری 1380)

مقوله فرار از منزل ،فرار ا مدرسه ،کودک خیابانی ،کودک کار و نظایر آن از مصادیق این قبیل رفتار های انحرافی هستند که برای هیچ گونه از این رفتارها در قالب بزه مجازاتی در نظر گرفته نشده است .باید توجه داشت که تکرار اعمال منحرفانه از سوی کودکان و نوجوانان زمینه ساز بزهکاری آنهاست و لذا می توان انحراف را آستانه بزهکاری تلقی کرد و لذا برخورد با این پدیده می تواند به منزله پیشگیری از اعمال مجرمانه در کودکان و نوجوانان نیز تلقی شود که ضرورت و اهمیت اتخاذ تدابیر مناسب و کارآمد در این خصوص برکسی پوشیده نیست .

در ادامه بحث لازم است مفهوم کودک و نوجوان نیز روشن شود . کودک و نوجوانی بر حسب زمان و مکان متناسب با ویژگی های اجتماعی و فرهنگی ، تعابیر متفاوتی دارد ولی از منظر زیست شناسی و روانشناسی و جامعه شناسی کودکی لز پایان دو سالگی آغاز و تا حدود 11-12 سالگی ادام می یابد و نوجوانی نیز از این سنین آغاز و تا حدوذد 18 سالگی استمرار پیدا می کند . به عنوان نمونه در حقوق فرانسه براساس ماده 288 قانون مدنی ، کودک به کسی اطلاق می شود که به 18 سال تمام نرسیده باشد(معظمی 1382)

براساس ماده 49 قانون مجازات های اسلامی طفل کسی است که به حد بلوغ نرسیده باشد  و طبق تبصره یک ماده 1210 قانون مدنی نیز ین بلوغ برای پسران 15 سال و برای دختران 9 سال تمام قمری تعیین گردید ه  است.

  انواع فرار :

متخصصان و صاحب نظران انواع گوناگونی از فرار را مشخص کرده اند که در اینجا به یکی از گونه های تقسیم بندی اشاره خواهد شد .

فرار عکس العملی

این نوع از فرار نشانگر اختلال و چگونگی نحوه ارتباط بین نوجوان و محیط است . در این حالت از فرار به عنوان روشی برای بیدار کردن و هشداردادن استفاده می شود . به عنوان مثال وقتی که نوجوان در خانه به فراموشی سپرده می شود و والدین غرق در فعالیت روزمره خود باشند در این شرایط معمولا بیشتر شاهد بروز این گونه  از فرار در بین نوجوانان خواهیم بود .

فرار برای راحت زندگی کردن

در مواردی که خانواده وجوان سخت گیر بوده و نوجوان نیز وجود انان را مانعی در انجام برخی ازکارهایش می داند تا حدی که نمی تواند آن گونه که می خواهد زندگی کند از خانه گریخته و سعی می کند در خارج از خانه به آزادی های مطلوب خود دست یابد .

فرار برای ساختن آینده بهتر

در این حالن نوجوان به دنبال شکل دادن به زندگی و ساختن آینده  ای بهتر برای خود است . اما شرایط موجود نیز از نظر وی این امکان را برای وی فراهم نساخته و بنابراین دست به فرار می زند در این حالت نوجوانان کمتر به سمت خلاف و بزه متمایل می گردند . اکثر این افراد تحت تاثیر دوستان خود مخصوصا از جنس مخالف مبادرت به فرار می کنند .(عزیزی 1384)

علل و انگیزه های فرار کودکان از خانه :

افزایش روز افزون فرار دختران از کانون گرم خانواده و پیامدهای مخرب آن بر فرد ، خانواده و جامعه یکی از آسیب های جدی است که در سالهای اخیر گریبانگیر جامعه اسلامی ما شده است. عوامل مختلفی زمینه ساز خانه گریزی دختران می باشند. بر خلاف بر خی نظرات که فقط خانواده و یا اجتماع ر به تنهایی در بوجود آمدن آن دخیل می دانند، در واقع می توان گفت فرار دختران یک پدیده چند علتی (multy factorial ) است. بطوریکه عوامل مختلفی دست بدست هم داده و زمینه را برای بروز این پدیده بوجود می آورند

تحقیقات نشان می دهد که سردی روابط عاطفی والدین ،‌متارکه ، طلاق ، وجود ناپدری و نامادری ، بی سرپرستی و بدسرپرستی ، خشونت در خانواده ، فقر اقتصادی و فرهنگی ، اعتیاد ، مشکلات روحی روانی ، و افزایش ناهنجاریهای اجتماعی، از مهمترین عوامل بر انگیزاننده میل فرار دختران می باشد.امیل دورکیم رابطه بین همبستگی فرد با اجتماع را مورد توجه قرار داده و معتقد است که در جامعه داری همبستگی اجتماعی بالا ، اعضا با ارزش ها و هنجارهای جامعه هم نوا می شوند.

 رابرت مرتن با تبیین رابطه بین بی هنجاری و انحراف اجتماعی اعتقاد دارد که فرد در نتیجه اجتماعی شدن هدف های مهم فرهنگی و راه های  دست یابی به آنها را فرا  می گیرند . هرگاه راههای مقبول دست یابی به این هدف ها برای فرد فراهم نباشد او راه های انحراف گونه را پیش خواهد گرفت .

ادوین اچ ساترلند معتقد است در جریان رشد فرد درست رفتاری ، کج رفتاری و انگیزه عمل بر رفتار را یاد می گیرد . اگر محیط خانواده یا بیرون از آن الگوهای رفتاری مجرمانه در دسترس فرد گذاشته باشد او آنها را می آموزد .ساترلند و لاک با بررسی بیست هزار نفر بی خانمان به این نتیجه رسیدند که غیر از فقر بسیاری از علل دیگر در پدید امدن این معضل دخالت داشته اند (شیخاوندی1373)

از نظر ساترلند بزهکاری سایر اعضا خانواده ، فقدان والدین ، عدم کنترل والدین ، ناسازگاری موجود  در منزل ، فشارهای اقتصادی و.... از عوامل موثر بر بروز پدیده فرار می باشند .

کرت لوین معتقد است که یک محیط متزلزل روانی در دوره نوجوانی ، موجبات بی ثباتی رفتار را فراهم می آورد و به عقیده سالیوان روابط افراد با یکدیگر بر رشد و شخصیت آنها تاثیر گذار است .

مارگارت مید اعتقاد دارد که والدین ، ارزش های نظام اجتماعی را در درون نظام خانواده بر فرزندان منتقل می کنند و هر چه نوجوان با والدین نزدیک تر باشد تعلق خاطر و همسانی بیشتری با آنها می یابد و احتمال آن که ارزشها و هنجارهای خانواده تخطی  کند بسیار کم می شود . بسیاری از صاحب نظران خانواده و والدین را اصلی ترین عناصر اثر گذار در رفتار فرزندان می دانند و معتقد هستند که هر چه رابطه صمیمانه بین والدین و فرزندان  بیشتر باشد دلبستگی نوجوانان به کانون خانواده و تبعیت از ارزشهای حاکم بران بیشتر خواهد بود .

از نظر رشد شخصیت ، منش و رفتار کودک و نوجوان ، علمای تعلیم و تربیت و روانشناسان اجتماعی و تربیتی ، مهم ترین عامل موثر را خانواده معرفی کرده و علل رفتار کودکان و نوجوانان را در روابط بین والدین و فرزندان جستجو می کنند و معتقدند که بیشترین بزهکاران ، متعلق به خانواده های نابسامان هستند .( نوابی نژاد 1375)

براساس مطالعاتی که یونیسف در بین 2240 نوجوان دبیرستانی  ایران انجام داده است حدود 60درصد از آزاردیدگان ، در خانواده مورد آزار قرار گرفته بوده اند پدیده خانه گریزی دختران به عنوان یک آسیب اجتماعی جدید مطرح می باشد. این پدیده می تواند باعث افزایش جرم و جنایت درجامعه شده و امنیت و سلامت اجتماعی را به مخاطره اندازد. فرار یا خانه گریزی یعنی ترک خانه به قصد عدم بازگشت بدون اجازه والدین یا سرپرست بنا به دلایل خانوادگی ، اجتماعی وغیره .

بنا به گزارشهـای آماری از نیـمه سال ۷۸ تا سال ۸۳ ، در مجموع ۳۷۸۱ دختر خانه گریز در مراکز مداخله دربحـران های اجتماعـی کشور مورد پذیرش قرار گرفته اند . که این دختـران یا به صورت خود معرف مراجعه کرده اند ، یا ازمراجع قضایی وانتظامی به این مراکز ارجاع داده شده اند.

نتایج مطالعات ، افزایش این پدیده را در سطح جامعه نشان می دهد ، چنانچه در فاصله سالهای ۷۸-۶۵ شیوع این پدیده بیست برابر شده است. میانگین سن دختران فراری ۱۶ سال است و همچنین بر اساس خبر گزاری جمهوری اسلامی ایران در

 طول سال ۱۳۸۰ ، تنها ۴۰۷۳ نوجوان فراری توسط مرکز ساماندهی کودکان و نوجوانان خیابانی معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران در خیابانها شناسایی شده اند.که بیش از نیمی از آنها دختر هستند.بر اساس آمار نیروی انتظامی در چهار ماه آخر سال ۱۳۸۰ ، ۶ هزار و ۱۵۶ دختر فراری توسط این مرکز دستگیر شده اند. و این درحالی است که به دلیل زندگی پنهانی دختران فراری و جابجایی سریع آنها ، دستیابی به آمار دقیق امکان پذیر نمی باشد. (ویژه نامه پیام زن ، شماره ۱۲ ،ص۴۰۳)

در سالهای اخیر حرکت روبه افزایش این پدیده ، بر نگرانیهای خانواده ها و جامعه افزوده است و پیامدهای منفی آن تاثیر بسیار نامطلوبی را برای خانواده و جامعه ایجاد کرده است که به سختی جبران می شودو یا هرگز قابل جبران نخواهد بود. اما به این موضوع درست فکر نشده که چرا جوانان و خصوصا دختران از خانه می گریزند؟در این مقاله درپی آنیم که با بررسی عوامل موثر بر خانه گریزی دختران و بیان پیامدهای فرار دختران راهکار هایی جهت پیشگیری و کاهش این آسیب اجتماعی ارائه نماییم .

عوامل مختلفی زمینه ساز خانه گریزی دختران می باشند .بر خلاف بر خی نظرات که فقط خانواده و یا اجتماع ر به تنهایی در بوجود آمدن آن دخیل می دانند، در واقع می توان گفت فرار دختران یک پدیده چند علتی (multy factorial ) است. بطوریکه عوامل مختلفی دست بدست هم داده و زمینه را برای بروز این پدیده بوجود می آورند. اما بطور کلی می توان عوامل موثر در فرار دختران را در سه دسته علل فردی ، علل خانوادگی و علل اجتماعی مورد بررسی قرار داد که در ادامه به شرح هریک می پردازیم .

الف) علل فردی

۱)اختلالات شخصیتی

اختلالات شخصیتی ، یکی از مهمترین عناصر برای شناسایی عوامل فرار است . بر اساس مطالعه ها و بررسی های انجام شده، در تعداد زیادی از دختران فراری ، این اختلالها به چشم می خورد.

پرخاشگری های گوناگون ، رفتارهای ناسازگارانه ، خودزنی (خودکشی ) و رفتارهای نابهنجار دیگر ، چه پیش از فرار و چه پس از دستگیری و در مراکز مداخله در بحران همه نشان دهنده وجود اختلال شخصیت در این افراد است .

0) اختلالات روانی :از جمله اختلالات روانی زمینه ساز فرار دختران اختلال اضطراب و اختلال افسردگی می باشدکه مختصری به شرح هریک و تاثیر آن در فرار دختران اشاره می کنیم:

 ۳) اضطراب (anxiety) :هر فرد در زندگـی خود ممکن است در شرایطـی دچار اضـطراب شود . اضطراب ، مکانیزمـیاست که برای بدن لازم و ضروری است .اما زمانی که اضطراب از حالت بهنجار خارج گردد، به اضطراب مرضی تبدیل می شود که حتی عیر طبیعی و برای سلامت فرد مضر است .اضطراب مرضی یعنی نگرانی پیشاپیش نسبت به خطرها یا بدبختی ها ی آینده ، بصورت غیر طبیعی و همراه با احساس بی لذتی یا نشانه های بدنی تنش و منبع خطر پیش بینی شده که می تواند درونی یا بیرونی باشد .( دادستان ، ۱۳۸۰)  

در بیشتر نوجوانان فراری ، نشانه های اضطراب به چشم می خورد وآنان از این اختلال رنج می برند. یکی از ویژگیهای اضطراب ، سر در گمی و ناتوانی در تصمیم گیری صحیح است. نوجوانی که اختلال اضطراب دارد ، در زمان های حساس و هیجانی ، هیچ کنترلی بر روی رفتار خود ندارد. او نمی تواند خود را آرام کند و تصمیم درستی بگیرد . بنابراین ، کارهایی انجام می دهد که مشکلات او را بیشتر می کند و در نتیجه ، بر اثر ایجاد شکاف میان او و خانواده و تمایل به دیگران ، از خانه فرار می کند.

۴) افسردگی (depressing) :یکی دیگر از اختلالات روانی که در فرار دختران تاثیر دارد ، افسردگی است . این اختلال به گونه ای است که بر توانایی های فرد اثر می گذارد ، یعنی توانای های جسمانی ، فکری ، عاطفی ، هیجانی ، یادگیری و ارتباط ساده و طبیعی با دیگران و خانواده را در حد بسیار زیادی مختل می کند، در نوع شدید این اختلال گاه فرد تا ساعتهایی بی حرکت در گوشه ای می نشیند ، در فکر فرو می رود که این شرایط با حالتهای غم و یاس ، خستگی مفرط و خواب آلودگی و همچنین اضطراب همراه است . افسردگی یکی از شایعترین اختلالاتی است که دختران فراری با آن دست به گریبان هستند .( مهکام ، ۱۳۸۳ ، ص ۲۴)

۵) ویژگیهای دوران نوجوانی و بلوغ :

یکی از مسایل مورد توجه در فرار دختران، سن فرار است . بر اساس آمار های موجود بیشترین تعداد فرار بین دوازده تا هجده سالگی است که این مساله درصد بالای فرار در سنین بلوغ را نشان می دهد. در این سنین احساسات و هیجانات شدید با بحران بلوغ همراه شده و نوجوان را وا می دارد که به دنبال هویت خود باشد و اغلب آن را در گروه همسالان خویش می یابد. از سوی دیگر، تعداد زیادی از مشکلات عاطفی ، فرهنگی ، فکری و شناختی که در دختران فراری دیده می شود ، مشکلاتی است که معمولا در دوران نوجوانی و بلوغ بوجود می آید و از ویژگیهای این دوره به شمار می رود .

عدم توجه و برخورد نادرست بر خی والدین به ویژگیهای روانی و عاطفی فرزندان در این دوره مانند : زودرنجی و احساساتی بودن ، کم رویی ، گوشه گیری و درون گرایی ، بر تری جویی و جلب توجه دیگران، باعث تزلزل شخصیت و هویت نوجوان شده و نوجوان بدلیل نداشتن هدف مشخص و الگو پذیری نادرست از دیگران ، نیازها و دلبستگی های خود را در بیرون از خانه جستجو کرده و به دنبال آن خانه را ترک کرده و فرار می کند.

 ب) علل خانوادگی :خانواده پیکره اصلی جامعه است و نقش مهمی در پرورش فرزندان دارد. والدین با ایجاد روابط سالم و دوستانه با فرزندان و توجه به نیازهای جسمانی و روانی آنان می توانند آنها را از لحاظ شخصیتی و روانی متعادل و سالم بار بیاورند . اما به اعتقاد بسیاری از روانشناسان و جامعه شناسان ریشه اصلی آسیبهای اجتماعی و از جمله فرار دختران ، خانواده است. به عقیده آنان یکی از مهمترین عوامل فرار ، سلب آرامش روانی و عاطفی فرزندان در محیط خانه و خانواده است .

عدم توجه به مسایل تربیتـی فرزندان ، وجود اختلافات زناشویـی ، طلاق ، اعتیـاد والدین ، بی سرپرستی و یا بد سرپرستی ، زندگی با ناپدری و یا نامادری ، خشونت در خانواده ، تبعیض بین فرزندان، جمعیت زیاد خانواده ، فقر اقتصادی ، تعصبات وپایبندی به آداب رسوم قومی(خصوصا در ازدواج دختران )، ضعیف بودن اعتقادات مذهبی خانواده و سواد پایین والدین از جمله مهمترین عوامل خانوادگی موثر بر خانه گریزی دختران می باشد.

وقتی در خانواده به جای توجه به مسایل و نیازها ی فرزندان ، فقر فرهنگی و تربیتی و رفتاری و اقتصادی و حاکم شود ، دختران خانه را ترک می کنند. آنها به پندار خود می روند تا به یک زندگی بهتر و با وضعی مطلوبتر برسند و آرامش و محبت را تجربه کنند. اما خواسته و نا خواسته دچار انحرافات اجتماعی مثل اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی ، توزیع مواد مخدر ، سرقت ، تشکیل خانه های فساد و...می شوند .

نتایج تحقیقات انجام شده در خصوص خانه گریزی دختران نیز موید این مساله می باشد که مشکلات خانوادگی از جمله عوامل اصلی فرار دختران می باشد به عنوان مثال در تحقیقی که توسط سرهنگ « داوود جشان » با عنوان « علل فرار دختران از خانه » در مورد ۱۲۰ دختر فراری در تهران انجام شده ، در خصوص علل فرار، ۳۶% دختران فراری ، اختلاف با پدر و کتک خوردن از وی ،۵% اختلاف با برادر و کتک خوردن از او ، ۱۵% اختلاف با مادر و ۳% ازدواج اجباری را ذکر کرده اند. ۷۸% دختران فراری والدین معتاد داشته و۸۵% از آنها دارای خانواده هایی هستند که حداقل یک نفر از آنها به جرم سرقت به زندان رفته است . عوامل دیگری همچون ، تبعیض در خانواده (۸۸%) ، کنترل شدید والدین (۸۲%) ، اختلاف خانوادگی و احساس طرد شدگی از خانواده (۸۴%) از دلایل دیگر فرار است. (ویژه نامه پیام زن ، شماره ۱۲ ، ص394)

ج) علل اجتماعی

۱) افزایش ناهنجاریها وضد ارزشهایی مانند بد حجابی و مدگرایی

هر اجتماعی ، هنجار ها و نا هنجارها ، ارزشها و ضد ارزشهایی دارد و بی شک افرادی که در این اجتماع زندگی می کنند ، از این ارزشها اثر پذیرند. در این میان اثر پذیری نو جوانان به مراتب بیشتر از بزرگسالان است. چراکه نوجوان هنوز هویت خود را کاملا بازشناسی نکرده و شخصیت او به ثبات و تکامل نرسیده است. او مانند جسم سیالی است که در هر ظرف و قالبی ریخته

 شود ، شکل آن را به خود می گیرد. بنابر این ، ارزشها و ضد ارزشها ی جامعه باید کاملا در مسیری باشد که نوجوان را برای یافتن هویت واقعی مذهبی و ملی خود یاری کند. در غیر این صورت بیشترین آسیب متوجه نوجوانان خواهد بود.

بد حجابی و مدگرایی که در ذهن و عمل بسیاری از افراد به یک هنجار تبدیل شده است ، از جمله نا هنجاریهایی هستند که سبب می شوند تا نوجوانان شخصیت خود را بر اساس همین هنجار های غلط پایه ریزی کنند و به ستیز با خانواده و هنجار های آن برخیزند .

نتایج بدست آمده از پرونده های مراکز نگهداری و آمار موجود نشان می دهد که بیشتر دختران فراری از تهران ، شیراز ، مشهد ، تبریز ، اصفهان ، مازندران و شهرهایی هستند که میزان بی بندو باری ، مدگرایی و بدحجابی در آنان بیشتر به چشم می خورد.

۲) فقرحضرت علی (ع) می فر مایند : « گاه فقر به کفر می انجامد.»

فقر مادی یکی از عوامل بوجود آورنده پدیده خانه گریزی است .به نظر می رسد آمار فرار در خانواده های فقیر ، بیشتر از خانواده های ثروتمند است . هرچند تفاوت بین آمار فرار خانواده فقیر و متول ، خیلی زیاد نیست ، ولی بطور کلی تعداد فرار در خانواده های تهی دست ، بیشتر به نظر می رسد.

در بسیاری از خانواده ها ، بر اثر نا توانی اقتصادی ، نیازهای اصلی فرزندان از جمله تغذیه ، پوشاک ، بهداشت و... بر آورده نشده و مشکلات فراوانی مانند انواع بیماریها ، سوء تغذیه ، محرومیت از داشتن پوشاک مناسب و.. را بوجود می آورد . بر اثر بوجود آمدن مشکلات یاد شده ، تعادل خانواده در موارد گوناگون به هم خورده و استرس و تنش میان اعضاء بال می رود .

بسیاری از ترک تحصیل ها ، کار کودکان در سنین پایین ، سرقت، سوء استفاده از کودکان و فرار از خانه ، به سبب فقر و تهی دستی در خانواده بوجود می آید .کودکی که از یک سو به سبب کمبودهای مادی به آرزوهایش نرسیده و از سوی دیگر ، به سبب نداشتن امکانات برای رشد فکری و فرهنگی، فردی کوته فکر و ساده بار آمده است ، قدرت تجزیه و تحلیل ضعیف تری نسبت به دیگر همسالان خود دارد و با اندک وعده ای حاضر می شود دست به هر کاری بزند .

۳) اعتیاد  

وجود اعتیاد سالیان درازی است که دامان جامعه ما بویژه نسل جوان را فرا گرفته و خواسته یا نا خواسته ابعاد آن گسترش یافته است. به گونه ای که امروزه برای بعضی از افراد ، ‌صحبت کردن درباره معتادان و اعتیاد ، مسئله ای عادی تلقی می شود. قرار گرفتن ایران در مسیر ترانزیت مواد مخدر به اروپا ، همجواری با دو کشور پاکستان و افغانستان که از مهمترین مرکز تهیه و توزیع مواد مخد در دنیا می باشند ، توطئه استعمارگران برای پخش مواد مخدر در کشور اسلامی ایران ، وجود افراد سود جو و در آمد بالای حاصل از قاچاق مواد مخدر از جمله مهمترین عوامل گسترش مواد مخدر در کشور ما می باشد.

 دختران فراری ضمن اینکه خود مشکلات گوناگونی را تجربه کرده و انگیزه بیش تری برای اعتیاد دارند، گزارشها حاکی از آن است که تعدادی از دختران فراری به سبب تهیه مواد مخدر از خانه گریخته اند. زیرا در خانه ، والدین اصرار به ترک اعتیاد آنان داشته اند وآنها به دلیل این که اعتیاد را ترک نکنند از خانه گریخته اند. از طرفی بر خی از دختران فراری بدلیل اعتیاد والدین و به خواسته آنان ، مجبور به خرید مواد مخدر برای والدین معتاد می باشند . بنابر این اعتیاد خود و اعتیاد والدین یکی دیگراز عوامل موثردر خانه گریزی دختران می باشد.

۴) رسانه های گروهی  

خصوصا رادیو و تلویزیون امروزه در زندگی مردم جایگاه ویژه ای پیدا کرده اند. اما در این میان تلویزیون با بهره گیری از دو حس بینایی و شنوایی تاثیرگذار ترین عامل پس از خانواده بر روی فرد خصوصا نوجوانان و جوانان است .تلویزیون می تواند در مورد مطالب گوناگون آموزشهای مفیدی به مخاطبان بدهد . همچنین تلویزیون می تواند با استفاده از برنامه ها مختلف در هویت دهی به جوانان نقش ایفاکرده و الگوها و فرهنگ هایی را به جامعه مخاطبین معرفی نماید.

در واقع الگو پردازی و تاثیر پذیری مستقیم از تلویزیون و فیلم های به نمایش درآمده در ان ، واقعیتی انکار ناپذیر است که در زمینه خانه گریزی هم این آثار کاملا به چشم می خورد .تعداد زیادی از دختران فراری اعتراف کرده اند تا زمانی که در بعضی از فیلم ها ندیده بودند نوجوانی به سبب دعو با مادرش قهر می کند و از خانه خارج می شود ، چنین راه حلی برای فرار به ذهن آنان نرسیده بود .آنها تنها با دیدن چنین فیلمی به فکر فرار افتاده اند تا از امر و نهی مادر خلاص شوند .

پیامدهای خانه گریزی دختران

۱ ) پیامد های خانه گریزی بر فرد:فرهنگ اسلامی جامعه ما ، اصولا فرار را قبول ندارد .چرا که فرار با ضریب ۹۹% با آسیب همراه است . پدیده خانه گریزی دختران بیشترین آثار و آسیب ها را بر فرد فراری بر جای می گذارد. دختری که فرار می کند ، پس از فرار ، با حادثه های گوناگون و تجربه های ناگواری روبه رو شده و با خیلی مسایل و بزه ها آشنا می شود که بر شخصیت او اثر می گذارد. از طرفی تصورش بر این است که پل های پشت سرش خراب شده و راهی برای بازگشت به خانواده ندارد. و به این ترتیب دچار آسب های بسیاری می شود.

اختلالات روانی (مثل افسردگی ، فشار های روانی ، پرخاشگری) ‌اختلالات شخصیتی( تعارض شخصیتی ، شخصیت مرزی ، شخصیت نمایشی و شخصیت ضد اجتماعی ) ، اختلالات شناختی( احساس پوچی ، بی هدفی ، ناامیدی و...) و اختلالات رفتاری ( سرقت ، تکدی گری ، روسپیگری ،خود زنی و خود کشی و....) از جمله مهمترین آثار و پیامد های فردی فرار می باشد .که در اغلب دختران فراری این عوارض مشاهده و در برخی تحقیقات به آنها اشاره شده است .

 ۲) پیامد های خانه گریزی بر خانواده :از آنجا که خانواده و اعضای آن ، نزدیکترین اشخاص برای هر فرد هستند ، مشکلاتی که برای فرد بوجود می آید ، بیشترین تاثیر رار پس از خود بر خانواده فرد میگذارد از جمله مهمترین پیامد های خانه گریزی دختران در خانواده ، ایجاد مشکلات عاطفی و روحی روانی برای اعضاء‌خانواده خصوصا پدر و مادر است .تعداد زیادی از پدران و مادران به دنبال فرار دخترشان ، دچار سکته ، بیماریهای قلبی و امثال آن می شوند.

رفتار والدین پس از فرار فرزند در برخورد با سایر فرزندان نیز تغییر می کند. و بدون بررسی دقیق مساله فرار فرزندشان ، شیوه تربیتی خود را تغییر می دهند. یا بر سختگیری و فشار های خود بر فرزندان می افزایند یا برعکس ، بیش از حد معمول فرزندان خود را آزاد می گذارند که هر دو این رفتار ها به زیان دیگر فرزندان خواهد بود. الگو پذیری خواهر و برادران دیگر از رفتار فرد فراری از دیگر پیامدهای خانوادگی خانه گریزی می باشد.

۳) پیامد های خانه گریزی بر جامعه :پدیده خانه گریزی علاوه بر خود فرد و خانواده او، آسیب های فراوانی را به جامعه وارد می کند. افزایش مشکلاتی چون: اعتیاد ، قاچاق ، ‌فحشا، دزدی ، دوستی های خیابانی، روسپیگری ، آلودگی و بیماریهای جنسی از مهمترین پیامد های خانه گریزی بر جامعه می باشد که هر کدام از مشکلات یاد شده آسیب های متعددی را در جامعه بوجود می آورد که پرداختن به آنها در حوصله این بحث نمی باشد.

علاوه بر آن ضررهای اقتصادی که پدیده فرار دختران بر جامعه می گذارد ، نباید نادیده گرفته شود. افراد زیادی در ارگانهای مختلف مثل دادگستری ، نیروی انتظامی ، بهزیستی و... در ارتباط با فرار از خانه فعالیت می کنند و هزینه های زیادی صرف این مساله می شود. که با در نظر گرفتن پیامدهای فرار مثل اعتیاد ، بزهکاری و...می توان گفت که بخش زیادی از سرمایه های کشور صرف پدیده خانه گریزی و پیامد های آن می گردد و به عبارتی دیگر خانه گریزی به اقتصاد جامعه نیز زیان می رساند .شواهدی در دست است که رفتار ضد اجتماعی با تجارب دوران کودکی افراد درارتباط است و از دست دادن یکی از والدین به دلایل طلاق، مرگ ،جدایی و یا حتی بستری شدن طولانی در بیمارستان با ظهور رفتار ضد اجتماعی آنها در آینده ارتباط دارد (آزاد 1379)

نقش خانواده در پیشگیری از فرار دختران

خانواده را معمولا گروهی از افرادی می دانند که در یک مسکن زیر یک سقف همراه هم زندگی می کنند هم خرج هستند و بین آنها روابط پدر ، مادر ، فرزندی برقرار است .از نظر مک آیور خانواده گروهی است که صفت ویژه آن استقرار جنسی به صورتی چنان مشخص و پایااست که امکان تولید مثل و تربیت فرزندان حاصل آید . وی 5 صفت ویژه اساسی را برای خانواده تعریف می کند .

 1-     رابطه زناشویی

2-     نوعی قرارداد زوجیت که موجبات استقرار و دوام روابط زناشویی را فراهم می کند .

3-     نظامی جهت مشخص ساختن تعلق افراد از نظر اسامی  که متضمن وجود وجهی در شمارش اخلاف نیز هست .

4-     منابع مشترک اقتصادی که به طور اخص به تامین نیازهای غذایی و آموزشی فرزندان اختصاص می یابد .

5-     یک محل اقامت، یک کانون یا اشیایی مشترک

از نظر جامعه شناسی جنبه های اساسی خانواده که می توانند مورد توجه پژوهشگران واقع شوند بدین قرار ند .

الف)ساخت و خصایص درونی خانواده

ب) کارکردهای خانوادگی

ج) نقش های هریک از اعضاء رفتارهای آنان ، اشکال روابط  و جلوه های همبستگی بین آنان، درجات وابستگی متقابل و استقلال افراد

د)مقام فرزند در خانواده و دیدی که در باب پرورش او وجود دارد .

ه) ثبات خانوادگی و علل بی ثباتی آن

و) خانواده و روابط آن با جامعه (بیرو 1366)

کارکردهای خانواده :

مسئولیت و کارکردهای خانواده از طریق آنها می توان تعریف عملیاتی مناسبی از خانواده را ارائه داد به صورت زیر طبقه بندی می شود .

1-     خانواده کانون مهر و الفت و محبت است که آن را به همه اعضای خانواده عرضه می کند .

2-     تنظیم کننده روابط بین زن و شوهر و جواب گوی مناسبی به نیازهای آنها است.

3-     تولید مثل دارد .

4-     پرورش شخصیت فرزندان را به عهد ه دارد .

5-     مسئولیت  انتقال مواریث مذهبی و فرهنگی به نسل بعدی است .

6-      مسئول اجتماعی شدن و فرهنگ پذیری اعضای خانواده به ویژه فرزندان است .

7-     مسئول ایجاد امنیت و توسعه احساس امنیت برای همه اعضای خانواده و مشمول حمایت از همه آنها در شرایط بحرانی است .

 8-     کارکرد عاطفی دارد که در نهایت توسعه رفتارهای عاطفی و تعادل عاطفی اعضای خود را به عهده دارد .

9-     شاخص پایگاه اجتماعی اعضاء و نشانه مهم ترین عضویت گروهی آنهاست .

10- وظیفه کسب احترام برای اعضای خود را بر عهده دارد .

11- کارکرد اقتصادی به صورت کار ، تولید و مصرف و پس انداز را دارد .

12- وظیفه نظارت و هدایت اعضای خود را بر عهده دارند .(سام آرام 1375)

داده های اماری مربوط به دختران فراری نشان می دهد که کمتر از 15 درصد آنهایی که در تحصیل موفق بوده اند اکثرا در خانواده های پرجمعیت زندگی می کنند . بین گسیختگی خانواده و فرار دختران رابطه معنی داری وجود دارد همچنین تنها 1705 درصد با مادرانشان هم صحبت اند و نیمی از آنها با هیچ یکی لز افراد خانواده هم صحبت نبوده اند . فراهم نبودن احساس تعلق و وابستگی به اعضای خانواده با فرار دختران ارتباط معناداری را نشان داده است . در بین دختران مورد مطالعه تنها ده درصد اوقات فراغت خودشان را با اعضای خانواده میگذرانند .محدودیت آزادی ها ، تنبیه شدن در خانواده نیز از ویژگی های آنهاست . در مورد رضایت از خانواده کمتر از 20 درصد آنها از رفتار والدین یا سرپرستان خود رضایت داشته اند و 61 درصد ناراضی بوده اند (زواره ای 1380)

احساس ناامنی از ویژگی های جاری در برخی خانواده ها شده است . عوامل مشاهده شده در پژوهش های مختلف عمدتا یک فرضیه را مطرح می کنند که ناامنی در خانواده یا احساس ناامنی در خانواده عامل مشترک در فرار دختران از خانه به خیابان یا به سایر مکان های نامناسب است .

ناامنی نسبت به آینده ،ناامنی نسبت به درک متقابل با والدین ، احساس ناامنی در فضای خانواده بیش از هرکس ، برای دخترانی است که در سنین اولیه ورود به دوره بلوغ هستند .

اگر در خانواده زمینه های هم صحبت شدن با دختران نوجوان در این دوره حساس وجود داشته باشد که البته در اکثریت خانواده های جامعه ما وجود دارد . اگر امکانات مشاوره دادن باشد اگر والدین صبر و تحمل لازم برای شنیدن حرف های جدید دختران و نوجوانان خودشان را داشته باشند . اگر برخی آداب و رسوم قدیمی راه را بر شفاف شدن تصورات سد نکنند. اگر نوجوان در بیان نگرش های جدید گرایش های جدید، احساسات جدید برای دیگر اعضای خانواده احساس آزادی کند .

اگر پیش از داوری در خانواده ها نسبت به رفتار دختران نوجوان اعمال نشود ، اگر تداوم فرهنگ مرد سالاری ، مرد مداری ، در خانواده فرصت بدهد که زنان خانواده به ویژه دختران نوجوان به عنوان یک عضو خانواده سوالات خودشانم را در فضای خانه بدون ترس از تنبیه شدن مطرح کنند و به عنوان جنس برابر با مرد با آنها رفتار شود و نه به عنوان جنس دوم که البته در البته در اکثر خانواده ها وجود دارد . آن گاه شاهد فرار دختران از خانه نخواهیم بود ولی خانواده هایی هستند که به دلایل

 مختلف موجب فرار دخترانشان می شوند البته اینگونه خانواده ها در اقلیت هستند و در بسیاری از خانواده ها دختران ،ظلم داخل خانه را تحمل می کنند ولی فرارنمی کنند به هر صورت در تعدادی از این نوع خانواده ها شاهد فرار دختران هستیم .

کاربرد روشهای مددکاری در کنترل پدیده فرار از منزل

از مددکاران اجتماعی به عنوان حرفه بحث می شود حرفه ای که اساس آن بر استعداد ، تجربه و دانش های خاص است . حرفه ای که صاحب آن با عشق به انسان ها از تمامی توانمندی های خود و امکانات اجتماعی برای ایجاد تحول در زندگی آنها مدد می گیرد . تحولی که بر آیند آن حرکت برای تغییر در وضعیت آزار دهنده موجود براساس شناخت و آگاهی از وضعیت مطلوب است از آنجایی که عوامل آزار دهنده محیط خانواده یکی لز علل اصلی گریز از منزل برای کودکان و نوجوانان است لذا به قول ویلیام گوردون یکی از صاحب نظران خدمات اجتماعی هدف از مددکاران اجتماعی ایجاد سازگاری بین انسان و محیط است . چنانچه آقای هاریمن بارتلت یکی دیگر از علمای این حوزه نیز هدف اصلی خدمات اجتماعی را ایجاد سازگاری بین انسان و محیط اعلام کرده و معتقد است که یکی از تکالیف کارشناسان خدمات  اجتماعی ایجاد تاثیر متقابل توام با تفاهم بین انسان و محیط اطراف اوست (زاهدی اصل 1377)

مددکاراجتماعی سعی دارد از انسان رنجور و دردمند ، فردی قوی وبی نیار بسازد فردی که فکر می کرد تمامی درها به روی او بسته شده و در مقابله با مسایل خویش کاملا ناتوان گشته است با راهنمایی و کمک تخصصی مددکار اجتماعی در می یابد که علی رغم محدودیت ها و تنگنا ها دارای توان نسبی جهت مقابله با مشکلات خود است او درمی یابد که فقر ، تنگدستی و محرومیت سرنوشت گریز ناپذیر و قطعی نیست ومی توان با تلاش توام با شناخت در آن اثر گذار بود .

به قول آقای رابینز یکی از صاحب نظران حوزه خدمات اجتماعی مددکار اجتماعی در پی آن نیست که تکیه گاهی برای گرفتاران و رنج دیدگان  فراهم سازد بلکه می کوشد تا از فرد رنجور و گرفتار انسانی بسازد که نیازمند تکیه گاه نباشد .(خاکساری 1372)

مددکاران اجتماعی شاغل در نهادها وواحد های نگهداری کودکان و نوجوانان بی سرپرست سعی دارند با روشهای علمی و حرفه ای تاثیر خلاء فقدان حضور والدین را برای کودکان و نوجوانان ساکن در این واحد ها به حداقل برسانند .

مددکاران اجتماعی شاغل در دادگاههای مدنی خاص تلاش می کنند با بررسی های کارشناسانه خود و شناخت علل  مربوط به ناسازگاری های زوجین حتی المقدور مانع از جدایی آنها شوند و فضای خانواده را برای استمرار زندگی توام با تفاهم به ویژ ه برای خانواده هایی که فرزندان در سنین حساس کودکی و نوجوانی دارند فراهم سازند .

  نتیجه گیری :

گرچه پدیده خانه گریزی دختران درنگاه اول پدیده فردی به نظر می رسد، اما با تو.جه به پیامدهای سوء آن در جامعه ، تبدیل به یکی از آسیب های اجتماعی جدی در سالهای اخیر شده است. مسلما عوامل متعدد اقتصادی ،‌فرهنگی و‌اجتماعی موجبات خانه گریزی دختران را فراهم می آورد ، اما برخورد نا صحیح متولیان امر و عدم برنامه ریزی درست و منسجم در این زمینه را نباید نادیده انگاشت .بسیاری از مردم معتقدند که در مورد هر نوع رفتار انحرافی و یا هر شرایط ناخواستنی انجام اقداماتی امکان پذیر است .به این جهت فشار اجتماعی معمولا در جهت ایجاد تغییرات مطلوب ،اصلاح رفتار های افراد و نیز نوسازی ساخت نهادهای اجتماعی زیاد است.درطی سالهای اخیر برای پیشگیری اولیه و ثانویه از این آسیب اجتماعی مراگز مداخله در بحران های اجتماعی زیر نظر سازمان بهزیستی در شهر های بزرگ ایجاد شده ، که به امر ساماندهی دختران فراری می پردازند. اما با وجود این شاهد افزایش این پدیده در جامعه هستیم و به نظر می رسد فعالیت بهزیستی و سایر ارگانهایی زیربط چندان موفقیت آمیز نبوده است و حتی برخی دختران با وجود ساماندهی مراکز مداخله در بحران و... اقدام به فرار مجدد می کنند.(حسنی 1386)

اما واقعیت این است که هیچ یک از دختران جامعه ما دوست ندارند فضای خانه را با همه سختی ها و مشکلاتش رها کرده وبا « فرار » در منجلابی از فساد و تباهی بیفتند. هیچ یک از دختران دوست ندارند زندگی را در « سراب » و تنهایی تجربه کنند. اما یکسری شرایط و عوامل در جامعه و خانواده (چناکه در بخشهای قبل اشاره شد ) آنها را نا خواسته به سمت خانه گریزی سوق می دهد.

دختران فراری از روز اول فراری و خیابانی نبودند. اگر زندگی آنها را بررسی کنیم می بینیم پدر و مادر نداشتند ، یا والدین معتاد داشتند ، یا فقر اقتصادی در این امر دخیل بوده است. دختری که امروز از خانه به لحاظ اوضاع بد اقتصادی ، اعتیاد والدین ، ازدواج اجباری و.. فرار می کند ، وقتی با سرزنش و تحقیر و تهدید والدین روبه رو شد و جامعه هم به جای حل و پرداختن به مشکل ، او را انگشت نما کرد ، مسلما تبدیل به زن خیابانی ، معتاد ، دزد و حرفه ای سابقه دار می شود. و در واقع می توان گفت همه این آسیبها به نوعی با هم در ارتباط هستند.

بنابراین مسئولین امر می بایست پدیده خانه گریزی دختران را یک آسیب جدی قلمداد کرده و در جهت کاهش آن اقدامات اساسی انجام دهند. البته برای پیشگیری بهترو بیشتر همه جامعه باید فعالیت کنند. مطبوعات ، صداو سیما ،‌ خانواده ها ،‌متولیان امر فرهنگی و مدرسه و... می توانند در پیشگیری از این آسیب اجتماعی موثر باشند.

در پایان به منظور پیشگیری و کاهش این پدیده پیشنهاداتی به دست اندرکاران امر ساماندهی و پیشگیری از آسیب های اجتماعی بشرح ذیل ارائه می گردد:

  پیشنهادات:

-  استواری و تحکیم کانون خانواده با ارائه آموزش های مختلف

- افزایش توان مالی و فرهنگی خانواده ها ی آسیب پذیر

- حمایت از حقوق اجتماعی زنان به عنوان قشری که ضریب آسیب پذیری آنان بالاست

- آموزش به والدین در خصوص نحوه رفتار با فرزندان از طریق رسانه های گروهی خصوصا رادیو و تلویزیون

- آموزش به والدین و نوجوانان در خصوص شناخت دوران حساس بلوغ و نوجوانی

- فراهم نمودن زمینه اشتغال سالم و مناسب برای دخترانی که دوره باز پروری را در مراگز بازپروری سپری کرده اند

- استفاده از مددکاران و مشاوران با تجربه در مدارس

- استقرار مددکاران در پارکها ، ترمینالها ، راه آهن برای شناسایی دختران فراری

- رفع موانع قانونی برخورد با والدینی که کودک خود را مورد آزار و اذیت قرار می دهند

- ایجاد مراکز مددکاری یا مشاوره خانواده بصورت رایگان با هزینه های خیلی کم در مناطق آسیب پذیر

- انجام تحقیقات گسترده درباره علل خانه گریزی و علل فرار مجدد

- برخورد جدی و قانونی با بی بندو باری و بدحجابی در جامعه

و در پایان گفت بررسی ابعاد مختلف پدیده های اجتماعی از جمله خانه گریزی دختران


مطالب مشابه :


مقاله درباره اعتیاد

مقاله درباره اعتیاد. یکی از معضلات عمده جهانی در حال حاضر مسئله اعتیاد است. اعتیاد عامل بروز




مقاله جامع اعتیاد (قسمت 1)

مقاله جامع اعتیاد درباره وب. این انجمن علمی مددکاری اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد




از نشریات کنگره 60 چگونه استفاده می کنم

درباره وب. كنگره 60 بدانند ، مقاله علمی سم زدایی یا سم نزدایی ، مقاله علمی( اعتیاد ، درمان




منابع پیشنهادی درباره ی مقالات اعتیاد بر اینترنت

منابع پیشنهادی درباره ی مقالات اعتیاد بر مقاله ی پژوهشی با اعضای هیئت علمی




مقاله ای در مورد اعتیاد

مقاله ای در مورد اعتیاد درباره وبلاگ. این هرویین اسم علمی آن دی‌استیل‌مرفین است ،




درباره پژوهش اعتیاد

درباره پژوهش اعتیاد. -فصلنامه – علمی – پژوهشی اعتیاد در سال 1382 . مقاله; مذهبی




فراخوان مقاله: هشتمین کنگره بین المللی دانش اعتیاد

هشتمین کنگره بین المللی دانش اعتیاد مهلت ارسال مقاله: 20 خرداد 93. درباره وبلاگ. سلام




مقاله علمی با ارجاع نویسی APA

مقاله علمی به گونه ای که امروزه برای بعضی از افراد ، ‌صحبت کردن درباره معتادان و اعتیاد




برچسب :