انديشه شروع كسب و كار
انديشه شروع كسب و كار
شروع يك كسب و كار يكي از جالب ترين عملكردهايي است كه يك فرد مي تواند داشته باشد. بيش از 10 ميليون نفر هر ساله كسب و كاري را آغاز مي كنند و در نتيجه هر ساله بيش از 3 ميليون كسب و كار كوچك ايجاد مي شود.
كارآفريني مزاياي متعددي دارد و در نتيجه رقابت در اين حيطه نيز بسيار زياد است. درك ايعاد اين رقابت و طرح يك كسب و كار دقيق و كارآمد مي تواند منجر به شروع يك كسب و كار موفق شود. آيا عملكرد شما از اين مراحل پيروي مي كند؟ سعي كنيد آنچه را كه ديگران انجام مي دهند بررسي نيد تا به چگونگي شروع كار پي ببريد.
سنجش ميزان آمادگي براي شروع كسب و كار:
با وجود اينكه كارآفريني مي تواند منجر به موفقيتهاي زادي براي شما شود، ولي بايد زماني را صرف سنجش آمادگي خود براي شروع يك كسب و كار كنيد. در كسب و كار هيچ ضمانتي وجود ندارد، اما شما مي توانيد با طرح يك نقشه مناسب و بررسي دقيق آن شانس موفقيت خود را افزايش دهيد. در ابتدا نقاط ضعف و قوت خود را به عنوان يك دارنده كسب و كار مورد ارزيابي قرار دهيد.
به دقت به پرسشهاي زير پاسخ دهيد:
-1در تصميم گيري هاي خود چگونه هستيد؟ صاحبان كسب و كارهاي كوچك نيازمند به تصميم گيري هاي سريع و پايدار مي باشند
-2آيا استقامت روحي و جسمي لازم و كافي را براي شروع يك كسب و كار داريد؟ داشتن يك كسب و كار مفيد، اما در عين حال طاقت فرساست، آيا مي توانيد هفت روز هفته روزي دوازده ساعت كار و فعاليت داشته باشيد؟
-3چگونه كسب و كار خود را سازماندهي مي كنيد؟ تحقيقات نشان مي دهد كه طرحها و برنامه ريزي هاي ضعيف عامل شكست در كسب و كار مي شوند. سازماندهي موثر مالي و برنامه ريزي قيق در يك كسب و كار مي تواند از هر گونه شكستي جلوگيري كند.
-4ايا گامهاي شما به ميزان كافي مستحكم است؟ ايجاد يك كسب و كار ممكن است كه شما را از لحاظ روحي خسته كند. بسياري از صاحبان كسب و كار از قبول اين همه مسئوليت سنگين دلسرد مي شوند، اما داشتن يك انگيزه قوي در حفظ و بقاي كسب و كار به شما كمك مي كند.
-5كسب و كار شما چگونه بر روابط خانوادگي شما اثر مي گذارد؟ اولين سالهاي شروع كسب و كار ممكن است بر خانواده فشارهائي را وارد كند، و تا زمانيكه كسب و كار شما سود آور شود ممكن است با مشكلات مالي بسياري مواجه شويد كه چند ماه يا حتي چند سال به طول انجامد.ولي در طول اين مدت شما بايد مطمئن شويد كه از حايت خانواده يرخوردار هستيد.
چند نكته:
دلايل زيادي وجود دارد كه نتوانيد كسب و كار خود را شروع كنيد، اما براي يك فرد توانمند، امتيازات داشتن يك كسب و كار به خطرات موجود در آن مي ارزد.
-1مدير خود هستيد
-2شروع يك كسب و كار مزايائي براي شما دارد و سود آن به جاي آنكه نصيب شخص ديگري شود به شما مي رسد
-3پيشرفت يك كسب و كار و بدست آوردن پول بسيار لذت بخش است
-4اقدام به يك كسب و كار مخاطره آميز مي تواند جذاب و نيازمند جسارت بالائي باشد
-5ايجاد يك كسب و كار هميشه منجر به ياد گيري مي شود
دلايل شكست يك كسب و كار:
چرا يك كسب و كار با شكست مواجه مي شود:
موفقيت در يك كسب و كار هيچگاه بصورت خودبخودي و يا بر اساس شانس نيست و همانطور كه گفته شد اين موفقيت اصولاً به سازماندهي دقيق و بصيرت فرد بستگي دارد.
شروع يك كسب كار هميشه ريسك پذير است، با توجه به گزارش اداره كسب و كارهاي كوچك در آمريكا (هاي كوچك در آمريكا SBA)) بيش از 50% كسب و كارهاي كوچك در سالهاي اول با شكست مواجه شده و 90% آنها در 5 سال اول از بين مي روند.
Micheal ames در كتاب خود به نام \"كنترل سب و كار كوچك\" دلايل زير را براي شكست اين نوع كسب و كارها بيان كرده است:
-1عدم وجود تجربه
-2نداشتن سرمايه مافي
-3نداشتن جايگاهي مناسب
-4عدم وجود كنترل قوي
-5سرمايه گذاري بيش از اندازه در دارائيهاي ثابت
-6قراردادهاي اعتباري ضعيف
-7استفاده شخصي از سرمايه هاي تجاري
-8رشد بدون انتظار
Gustav Berle دو دليل ديگر در كتاب خود بنام \"كسب و كار خود را بر عهده بگيريد\" به اين دلايل اضافه مي كند:
-1رقابت
-2فروش پائين
بيان اين موارد قصد ترساندن شما را براي شروع يك كسب و كار ندارد، بلكه مي خواهد شما را براي مسير پر فراز و نشيبي كه در پيش داريد آمده كند. ناچيز پنداشتن مشكلات شروع يك كسب و كار يكي از بزرگترين موانع كارآفريني است. در هر صورت اگر صبور باشيد و به سختي كار كنيد به موفقيت دست مي يابيد. و هيچ گاه فكر نكنيد كه قادريد همه كارها را به تنهائي انجام دهيد، يكي از بهترين روشها براي رسيدن به موفقيت در كسب و كار استفاده از راهنما ئي هاي ديگران است، شخصي كه داراي تجربيات مرتبط با كسب و كار است، مي تواند شما را در اين امر راهنمائي كند.
يكي از عوامل در پيشرفت و موفقيت يك كسب كار تصميم گيري مي باشد، يكي از بهترين تصميم ها يادگيري اين موضوع است كه چگونه تصميم گيرنده خوبي باشيد. اين امر نيازمند تعهد، درك و مهارت مي باشد كه بسيار مهم و ارزشمند است.
آيا تصميم گيرنده خوبي هستيد؟
مراحل مختلف در اجتناب از اشتباهات رايج و ايجاد تصميم گيري كارآ را بياموزيد.تصميم گيري مهارتي است كه مي توانيد از ديگران بياموزيد. دو نوع تصميم گيري اصلي وجود دارد: 1- آنهائي كه با استفاده از فرآيند خاص بدست مي آيد 2- آنهائي كه تنها مانند يك رويداد است.
مراحل يك تصميم گيري نافذ:
اگر از 10 مرحله اصول تصميم گيري استفاده كنيد، خود را يك تصميم گيرنده كارآ در كسب و كار و زندگي خود مي بينيد.
-1تا حد امكان مفاد تصميم گيري خود را تعريف كنيد. آيا آن واقعاً تصميم خودتان است يا تصميم شخص ديگري است؟ آيا واقعاً نيازمند به اين تصميم گيري هستيد؟ چرا اين تصميم گيري براي شما مهم است؟ چه كسي در اين تصميم گيري ذينفع است؟ ارزش اين تصميم گيري براي شما چه ميزان است؟
-2هر راهكاري را كه به ذهنتان مي رسد را بنويسيد. چرا كه به تصوير كشيدن راه كارهاي متفاوت مهم است.
-3فكر مي كنيد از كجا مي توانيد اطلاعات مفيد بيشتري را بدست آوريد. اطلاعات جديد منجر به راه كارها و انتخابهاي بيشتري نيز مي شوند. كساني كه مي توانيد از آنها اطلاعات بدست آوريد، دوستان ، همكاران، خانواده، نمايندگيهاي فدرال و ايالتي، سازمانهاي حرفهاي، خدمات آن لاين، روزنامه ها، مجله ها، كتابها و غيره مي باشند
-4انتخابهاي خود را بررسي كتيد. از منابع اطلاعاتي مشابه براي كسب ايده هاي خاص استفاده كنيد و براي هر انتخاب معيار خاصي را مشخص كنيد. هر چه اطلاعات بيشتر بدست آوريد، ذهنتان براي تصميم گيري فعال تر خواهد شد.
-5ذخيره انتخابها. اكنون شما داراي گزينه هاي متفاوت هستيد و زمان آن رسيده است كه آنها را بررسي كنيد و ببينيد كدام يك از آتها براي شما كارايي بيشتري دارد. در ثاني به دنبال انتخابهائي باشيد كه اين امكان را براي شما فراهم سازند تا به بيشترين امتياز برسيد. ثالثاً انتخابهائي كه با معيارهاي شما سازگاري ندارند را حذف كنيد.
-6نتايج هر انتخاب را به تصوير بكشيد. براي هر انتخاب باقي مانده در فهرستتان، نتايج را به تصوير بكشيد، بدين صورت نقايص شما مشخص مي گردد.
-7يك بررسي واقعي انجام دهيد. كدام يك از انتخابهاي باقي مانده به واقعيت نزديك تر است؟ هر چه خلاف آن را ثابت مي كند، آن گزينه را حذف كنيد
-8كدام گزينه با شما ساز گاري دارد. اگر نسبت به تصميمي كه اتخاذ كرده ايد خشنود هستيد اما احساس مي كنيد كه با اهداف شما سازگاري ندارد، بدانيد كه تصميم صحيحي نگرفته ايد و اين انتخاب براي شما كارساز نخواهد بود.
-9شروع كنيد. زماني كه تصميمي را اتخاذ مي كنيد، آن را عملي سازيد. اگر بخواهيد نسبت به آن احساس خوشايندي نداشته باشبد موجب اندوه و ناراحتي مي شود، پس بهترين كار را در زمان حال انجام دهيد. هميشه اين فرصت را داريد كه ذهن خود را در آينده تغيير دهيد.
چگونه يک طرح شغلي بنويسيم؟
آنچه در زير مي خوانيد، اصول اساسي نوشتن طرح شغلي ميباشد.
1- طرحهاي شغلي مثل هم نيستند، چرا که کسب و کارها با هم فرق ميکنند و هر کسب و کاري، طرح شغلي مربوط و مختص خود را ميخواهد.
معدن طلا نياز به يک طرح بازاريابي ندارد، چرا که ميدانيم طلا به راحتي فروخته ميشود. اما در ديگر کسب و کارها نظير عطريات، بازاريابي، مهمترين و حياتيترين بخش طرح شغلي ميباشد.
برخي از کسب و کارها و طرحهاي شغلي مربوط به آنها به سودهاي مطمئن، پايدار و بلندمدت تاکيد دارند. اما ديگر کسب و کارها، هرگز به دنبال کسب سود نيستند، در عوض بدنبال کسب موفقيتهاي بزرگ در آينده ميباشند.
2- طرحهاي شغلي مثل هم نيستند، چرا که توليدات کسب و کارها متفاوت از هم هستند.
برخي از کسب وکارها محصولات و خدمات جديدي را ميفروشند، از قبيل نرمافزار و سايتهاي اينترنتي جديد. محصولات و خدمات جديد بايد توضيح داده شوند، همچنين اندازه بازار نيز بايد توضيح داده شود.
ديگر کسب و کارها نظير خانهسازان قراردادي و معادن طلا، نياز به توضيح محصولات و خدمات خود در طرح شغلي ندارند.
3- طرحهاي شغلي مثل هم نيستند، چرا که طرحهاي شغلي بنا به دلايل مختلف نوشته ميشوند.
برخي از طرحهاي شغلي براي جذب و برقراري جلسات رو در رو با سرمايهگزاران نوشته ميشوند. هدف اين طرحها مشابه هدف رزومه نوشتن ميباشد که همان جذب علاقه و توجه کافي براي يک مصاحبه ميباشد.
ديگر طرحهاي شغلي براي اهداف برنامهريزي نوشته ميشوند. دراينجا فرآيند برنامهريزي مهمتر از خود برنامه ميباشد.
4- طرحهاي شغلي شبيه هم نيستند، چرا که اهميت هر يک فرق ميکند و متفاوت از ديگري است.
برخي مواقع، تمام آينده کسب و کارتان، بستگي به تامين مالي دارد که لازمة آن نوشتن يک طرح شغلي عالي ميباشد. و برخي مواقع طرح شغلي فقط يک نياز معمولي و فني است که در آن تنها به کيفيت پايين، طرح شغلي سريع و نامرتب نياز داريم و همان هم کفايت ميکند.
اگر طرح شغلي را براي مجموعه دوستان يا آشنايان مينويسيد و يا بدنبال جذب مقدار کمي سرمايه هستيد، يک طرح شغلي که کيفيت با ساختار \" جاي خالي را پرکنيد \" يا \"Fill in the blank \" کفايت ميکند.
5- بايد نکات کليدي مربوط به فروش را در طرح شغلي بياوريد، که اين مهمترين بخش کسب و کارتان ميباشد.
اگر طرح شغلي را براي يک شرکت عطرسازي مينويسيد که در آن بازاريابي از اهميت ويژهاي برخوردار ميباشد، سرمايهگزاران بالقوه قبل از اينکه بخواهند چيزي در مورد نحوة توليد عطر بدانند، ابتدا ميخواهند دريابند که چطور شما عطريات خود را بفروش ميرسانيد. اگر طرح شغلي براي معدن طلا مينويسد، سرمايهگذاران بالقوه قبل از اينکه بخواهند چيزي در مورد بازاريابي و ايمني کار بدانند، ابتدا ميخواهند دريابند که چه مقدار طلا شما استخراج ميکنيد.
6- شما ميتوانيد نقاط ضعف خود را پشت پردههاي طرح شغلي مخفي کنيد، البته تا زماني که مخفي کردن نقاط ضعف، با ساختار منطقي طرح شغليتان تناقض نداشته باشد.
به عنوان مثال اگر تيم مديريتي داريد که نسبتاً از لحاظ تجربه ضعيف هستند يا تجربيات نادرستي دارند، ميتوانيد در مورد تيم مديريتي خود خيلي مختصر صحبت کنيد و اميدوار باشيد که خوانندگان قبل از اينکه به نقاط ضعف تيم مديريتي توجه کنند، بيشتر به محصول شما علاقه و رغبت نشان دهند. به همين طريق اگر در مورد مسائل مالي ضعف داريد، اما در عوض محصول فوقالعادهاي داريد، ابتدا به توضيح و تشريح محصول خود بپردازيد.
7- نمودار مربوط به سود و فروشهاي آينده، سرمايهگزاران مجرب را تحت تاثير قرار نميدهد.
با بکارگيري صفحههاي گستردهاي نظير excel و Accessو نرمافزارهاي طراحي شغلي، براحتي ميتوان نمودار و جدول ترسيم نمود. مسئله اينجاست که هر کسي ميتواند اين کار را انجام دهد، اما اگر کار به همين راحتي باشد که با چند نمودار قابل حل باشد، هر کسي براحتي ميتواند براي كسب و كار خود تامين مالي کند.
فرضيات و دلايل به مراتب مهمتر ميباشند. بايد سرمايهگزاران را متقاعد کنيد که ميزان فروش در آينده افزايش خواهد يافت، يک نمودار يا جدول نميتواند اين کار را انجام دهد.
8- خلاصة اجرايي يا Executive summary ، مهمترين بخش يک طرح شغل ميباشد.
خلاصه اجرايي طرح بايد خوانندگان را ترغيب کند که بقيه طرح شغلي را نيز بخوانند. خلاصه اجرايي بايد شرح مختصري از بحثها و دلايل شما باشد. توجه داشته باشيد ممکن است که برخي خوانندگان تنها به خواندن اين خلاصه اجرايي اکتفا کنند.
حتي خوانندگاني که تمام طرح شغلي شما را ميخوانند، ممکن است براي مرور مجدد، خلاصه اجرايي شما را بخوانند.
خلاصة اجرايي، کار نتيجهگيري و خلاصه نهايي طرح را نيز ميکند و لذا نوشتن نتيجه در پايان طرح شغلي دوبارهکاري به حساب ميآيد.
9- طرح شغلي خود را خيلي مفصل و جزئي ننويسيد. معمولاً 30-15 صفحه همراه با ضمايم، براي طرح شغلي کفايت ميکند. کسب و کار شما ممکن است زندگي شما باشد. ولي بطور قطع خوانندگان طرح شغلي به مراتب نسبت به خود شما، علاقه کمتري به کسب وکار شما نشان ميدهند. اين دقيقاً شبيه سخنراني است که عليرغم ميل شنوندگان سخنراني طولانيي را ارائه ميدهد.
اشاره به جزئياتي که اهميت چنداني ندارند، شما را از بيان نکات اساسي فروش منحرف ميکند. و بدتر از اين اشاره به جزئيات نا مهمي که يک سرمايهگذار رغبتي به شنيدن آنها ندارد، ممکن است کار را خراب کند و سرمايهگذار را طرد نمايد.
10- اگر طرح شغلي را براي سرمايهگذاران بيتجربه مينويسيد، به تمام نقاط ضعف و ريسکهاي ممکن، اشاره کنيد. جداي از مسائل اخلاقي، سرمايهگذاران بيتجربه، احتمال بيشتري دارد که اگر ببينند کارها نادرست پيش ميرود، آنرا پيگيري نمايند. اگر از دوستان و آشنايان تامين مالي ميکنيد، بايد بخش خاصي را براي ريسک مربوط به کار درنظر بگيريد و در آن تمام مسائلي که ممکن است نادرست از آب در آيند را ليست نماييد.
اگر از سرمايهگذاران خطرپذير يا مجرب تامين مالي مي نماييد، ميتوانيد بدون اشاره به ريسک موجود، فرض بگيريد که از آنجايي که آنها مجرب در کار خود هستند، از ريسک موجود در کار آگاهي دادند.
11- اگر با يک يا چند سرمايهگذار در ارتباط ميباشيد و آنها درگير کار هستند، قيمت سهام و قيمت شراکت را داخل در طرح شغلي نکنيد.
آنها با شما مذاکره خواهند نمود. وارد کردن اين مسائل تحت اين شرايط، مثل بيان ميزان حقوق در رزومه کاري که ارائه ميدهيد، مي باشد. اگر ميزان حقوق خود را کم بيان کنيد خود را دست پايين گرفتهايد. و اگر ميزان حقوق بالايي را بيان کنيد، ممکن است که اين فرصت کاري را ازدست بدهيد.
12- اگر با سرمايهگذاران زيادي درگير هستيد، حتماً به قيمت سهام و قيمت شراکت اشاره نماييد.
نميتوانيد براي مشارکت با هر يک از سرمايهگذاران وقت صرف نماييد. و اگر معاملات و مقادير مختلفي را به سرمايهگذاران پيشنهاد کنيد، با مشکل مواجه خواهيد شد.
13- بيانيه مربوط به مسائل مالي، چندان ضروري نيست.
اگر ترازنامههاي نامناسبي داريد، حذف کنيد. اگر در کار خانهسازي هستيد و ميليونها دلار دارايي زمين داريد، ترازنامه شما عالي به نظر ميرسد و بايد درطرح شغل بيايد. اگر يک شرکت خدماتي هستيد و ميليونها دلار به عنوان سرقفلي داريد، ولي چيز جالبي در ترازنامه به نظر نميرسد و لذا بهتر است ترازنامه را حذف کنيد.
اگر همه چيز مطابق برنامه پيش ميرود، بايد سودآوري بالقوه کار را اثبات کنيد. بهترين راه را براي اين کار انتخاب کنيد. اغلب يک بيانيه مربوط به درآمد برنامهريزي شده کفايت ميکند. اگر تفاوت بابت سود يا margins زياد است، (بيش از %50)، وجود اين بيانيه در طرح شغلي نيز لازم نيست چرا که موفقيت کلي شما به فروش بستگي دارد و نه به هزينه کالاهايي که فروخته ميشود. در اين حالت تجزيه و تحليل سه بعدي و بودجهريزي ممکن است کفايت کند.
14-از تبليغات اغراقآميز پرهيز کنيد.
شما درصدد نوشتن يک بيانيه براي رونامهنگاران نيستيد. طرح شغلي مملو از تبليغات اغراقآميز، وقت خوانندگان را تلف ميکند، بايد قادر باشيد که علاقه و شوق خود را در قالب يک بيانيه کاملاً واقعي بيان کنيد.
15-از ترکيب و ريخت کار حرف نزنيد، بلکه از مزايا و منافع کار سخن بگوييد.
اينترنت تعريف فني کسل کنندهاي دارد. اينترنت شامل انتقال دادهها با سرعت 56 کيلوبايت از طريق خط تلفن ميباشد و... . ولي منفعت واقعي اينترنت مبادله اطلاعات ميباشد.
مشابه همين، اکثر مردم هيچ اهميت نميدهند که اتومبيل آنها چگونه کار ميکند، چيزي که براي آنها مهم است، حمل و نقل آسوده و بااطمينان ميباشد. طرحهاي شغلي بسيار زيادي را ميبينيم که بيشتر به شکل و ريخت کار ميپردازند و کمتر به منافع و مزيتهاي آن کسب و کار توجه دارند.
16- از نقل قولها و منابع براي حمايت از دلايل و بحثهاي خود استفاده کنيد.
نبايد پرصدا و خشن مطالب خود را بيان کنيد. (مثلاً بگوييد: آنچه ميگوييم درست است، چون دکتر فلاني ميگويد که درست است.) بلکه بايد به نرمي بيان کنيد و اظهار داريد که مثلاً دکتر فلاني نيز در تحقيقات خود رشد %20 در اين صنعت را نيز نشان داده است.
از تحقيقاتي که ديگران انجام دادهاند استفاده کنيد.( تحقيقات دستهدوم). اشاره صرف به تحقيقات خود به عنوان تحقيقات اوليه، تنها براي کسب و کارهاي بزرگ از لحاظ هزينه، مفيد فايده ميباشد.
17- طرح شغلي نبايد خشک و انعطافناپذير باشد.
مجبور به انجام گام به گام و مرحله به مرحله طرح شغلي خود نيستند. در جنگهاي نظامي حتي طرف برنده به ندرت پيرو نامة طراحيشده خود ميباشد. برنامهها و طراحها تغييرات زيادي ميکنند، اما بدون شک هر ارتشي يک طرح و برنامه دارد.
طرحهاي شغلي بلند مدت 5 ساله و با جزئيات کامل، از رده خارج شدهاند. در واقع در اين محيط پيچيده و تغييرپذير كه در ان قرار داريم، نوشتن يک طرح با جزئيات کامل غيرممکن ميباشد.
18- بطور قانوني فعاليتهاي آينده کاري خود را محدود نکنيد.
نميتوانيد به سرمايهگذاران بگوييد که خانهسازي خواهيد کرد و پول آنها را صرف سفته بازي کالا ميکنيد. ولي ميتوانيد عوض اين کار در نواحي و مناطق مختلف خانه بسازيد تا جايي که از لحاظ قانوني محدود نميشويد و تغيير شرايط به ضرر شما تمام نمي شود.
خود را به موارد جزئي طرح متعهد نکنيد، بويژه براي سرمايهگذاران بيتجربهاي که ممکن است بعداً به خاطر کلمه به کلمة حرفتان قانون را وارد ماجرا کنند.\" من به شما 200000 دلار ميدهم که در \"تاني تاون\" خانهسازي کنيد و بعد شما در شمال تانيتاون خانهسازي کنيد. \"طرح شغلي شما گفت که شما 50 دلار به ما ميدهيد ولي الان داريد 40 دلار ميدهيد. من سرمايه خود را ميخواهم بيرون بکشم.\"
هر چه طرح شغليتان ريزتر و جزئيتر و طولانيتر باشد، مشکلات بيشتري را به خاطر ايجاد محدوديتهاي قانوني براي خود ايجاد خواهيد کرد.
19- افرادي که طرح شغلي مينويسند و براي كسب و كار خود طرح شغلي دارند، به مراتب موفقتر عمل خوانم نمود.
انبوهي از شواهد وجود دارد که نشان ميدهد آنهايي که طرح شغلي مينويسند به مراتب موفقتر عمل ميکنند. معمولاً طرحها بدرستي دنبال نميشوند، ولي ميدانيم آنها که طرح شغلي دارند، بهتر از عهده کار برميآيند.
20- يک طراح شغل حرفهاي را استخدام کنيد.
اگر خود يا يکي از کارکنانتان مجبور است براي نوشتن طرح شغلي از فعاليتهاي سودآور ديگر خود دست بکشد، در اين صورت بهتر است طراح شغلي را استخدام کنيد که به واقع باعث ذخيره پولتان ميشود.
كارآفريني چيست؟
كارآفريني فرآيند يا مفهومي است كه در طي آن فرد كارآفرين با ايدههاي نو و خلاق و شناسايي فرصتهاي جديد، با بسيج منابع به ايجاد كسب و شركتهاي نو، سازمانهاي جديد و نوآور رشد يابنده مبادرت ميورزد . اين امر توام با پذيرش خطرات است ولي اغلب منجر به معرفي محصول يا ارائه خدمت به جامعه ميشود. بنابراين «كارآفرينان» عوامل تغيير هستند كه گاهي موجب پيشرفتهاي حيرتانگيز نيز شدهاند.
انگيزههاي مختلفي در كارآفرين شدن مؤثر ميباشند كه از جمله آنها: نياز به موفقيت، نياز به كسب درآمد و ثروت، نياز به داشتن شهرت، و مهمتر از همه نيازمندي به احساس مفيد بودن و استقلال طلبي را ميتوان نام برد.
افراد از ويژگيهاي شخصيتي خاص و گوناگوني برخوردار ميباشند طبيعي است كه برخي از ويژگيهاي كارآفرينان متمايز و برجسته از ساير افراد است به طور مثال داشتن خلاقيت و نوآوري، دارا بودن قدرت تحمل ابهام، داشتن اعتماد بنفس و عزت نفس، آينده نگر و عمل گرا بودن، و فرصت شناس بودن. شيوه هاي پرورش اين ويژگيها متفاوت است.مطالعه و بررسي در زمينه اقدامات بعمل آمده در مورد موضوع كارآفريني در كشورهاي مختلف بيانگر آن است كه دانشگاهها در زمينه هاي آموزشي و پژوهشي پيشقدم بوده اند ولي فارغ التحصيلان بدون توجه و قصد بكارگيري آموخته ها و قدرت ابتكار خود در راستاي شروع كار و ارائه محصول و خدمت در بازار كار، چندان موفق نبوده اند.
براي ترويج روحيه كارآفريني از طريق ايجاد و حمايت از خلاقيتها توسط اساتيد محترم، چند راهكار مي تواند مفيد واقع گردد:
طرح سوالات و گاهي ايجاد محيط معما گونه در تدريس.
آموزش نحوه تفكر علمي و چگونگي آزمون فرضيه ها.
تشويق دانشجويان به مشاركت و ذهن انگيزي در تدريس.
محترم شمردن سوالات اصيل.
اجازه دادن براي برقراري ارتباط جهت گفتگو در مورد تجاربي كه كسب كرده اند.
تشويق به احساس عزت نفس و اعتماد به نفس، و
تشويق دانشجويان مقاطع تحصيلات تكميلي به اخذ پايان نامه هاي مرتبط با مفاهيم كارآفريني.
با توجه به اينكه يكي از پيامدهاي مثبت كارآفريني اشتغال مولد است طرح كاراد با هدف «ترويج و بهرهمندي از پيامدهاي مثبت» خود در بين دانشگاهيان و فارغ التحصيلان ارائه شده و بمورد اجرا گذاشته شده است.
2 - كارآفريني چيست؟
در مورد تعريف كارآفريني ديدگاه هاي مختلفي وجود دارد و درك كامل مفهوم و موضوع \" كارآفريني \" نيازمند اطلاع از ديدگاه هاي بين رشته اي مي باشد. كارآفريني برحسب ماهيت خود و توجه محققان رشته هاي مختلف از نظر روانشناسي، جامعه شناسي، اقتصاد، صنعت و حتي تاريخي تعريف شده است.
واژه كارآفريني از كلمه فرانسوي \"Entrepreneurs\" به معناي \"متعهد شدن\" نشات گرفته است كارآفريني اولين بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت و تمامي مكاتب اقتصادي از قرن 16 ميلادي تا كنون به نحوي كارآفريني را در نظريه هاي اقتصادي خويش تشريح نموده اند.
كارآفريني از مباحثي است كه در تمامي ابعاد توسعه اقتصادي و اجتماعي از حدود 20 سال به اين طرف عملاً در دنياي تجارت و كسب و كار مطرح شده است. از جمله تعاريف كارآفريني مي توان به موارد زير اشاره نمود:
ژوزف شومپيتر( 1934) فرآيند كارآفريني را \" تخريب خلاق\" مي نامد به عبارت ديگر ويژگي تعيين كننده در كارآفريني همانا انجام كارهاي جديد و يا ابداع روشهاي نوين در امور جاري است. روش نوين همان \"تخريب خلاق\" مي باشد. از نظر وي نوآوري در هر يك از زمينه هاي ذيل كار آفريني محسوب مي شود:
1 – ارائه كالاي جديد.
2 – ارائه روش جديد در فرآيند توليد.
3 – گشايش بازاري جديد.
4 – يافتن منابع جديد.
5 – ايجاد هر گونه تشكيلات جديد در صنعت.
كارآفريني كيفيتي است كه افراد را قادر مي سازد يك فعاليت جديد را شروع كنند يا با قدرت و به طور ناباورانه فعاليت موجود را توسعه دهند.
كارآفريني موتور تحول و توسعه اقتصاد، فرهنگ و جامعه است. رشد و فراگيري اين پديده مي تواند به تحول و دگرگوني اساسي در اقتصاد ملي منجر شود. كارافريني فرآيندي است كه طي ان فرد كارآفرين با ارائه ايده و فكر جديد ايجاد كسب و كار با قبول مخاطره و تحمل ريسك، محصول و خدمت جديد را ارائه ميكند.
اگرچه تعاريف گوناگوني از كارآفريني ارائه شده است، ليكن بيشتر نويسندگان و صاحب نظران در مجموع كارآفريني را \" فرآيند شناسايي فرصتهاي اقتصادي، ايجاد كسب و كار و شركتهاي جديد، نوآور و رشد يابنده براي بهره برداري از فرصتهاي شناسايي شده مي دانند كه در نتيجه آن كالا ها و خدمات جديدي عرضه مي شود\".
3 – 1 - تعاريف كارآفرين
ريچارد كانتيلون (1730) اولين كسي بود كه اين واژه را در علم اقتصاد ابداع نمود و آن را اينچنين تعريف نمود : كارآفرين فردي است كه ابزار توليد را به منظور تركيب به صورت محصولاتي قابل عرضه به بازار خريداري مي كند. كارآفرين در هنگام خريد از قيمت نهايي محصولات اطلاع ندارد.
جان باپتيست سي (1803) كار آفرين را فردي ميداند كه مسووليت توليد و توزيع فعاليت اقتصادي خود را بر عهده دارد.
فرانك نايت (1921) كار آفرينان را كساني ميشناسد كه در شرايط عدم قطعيت4 به اتخاذ تصميم مي پردازند و پيامدهاي كامل آن تصميمات را نيز شخصاً مي پذ يرند.
طبق نظر كاسون (1982) كار آفرين فردي است كه تخصص وي \"تصميم گيري عقلايي و منطقي در مورد ايجاد هماهنگي در منابع كمياب\" ميباشد. وي \"داشتن توان داوري و قضاوت\" را عنصري مشترك در تمامي كار آفرينان تشخيص داده است. از ديدگاه كارلند (1984) كار آفرين فردي است كه شركتي را به منظور سود و رشد تاسيس مينمايد و آنرا مديريت كرده و از آن براي پيشبرد اهداف شخصي استفاده ميكند.
همچنين به تعاريف زير نيز مي توان اشاره كرد: كارافرين كسي است كه توانايي آن را دارد تا فرصتهاي كسب و كار را ببيند و آنها را ارزيابي كند، منابع لازم را جمع آوري و از آنها بهره برداري نمايد، و سپس عمليات مناسبي را براي رسيدن به موفقيت پي ريزي نمايد.
كارآفرينان كساني هستند كه با ايجاد محصولات وخدمات نوين مورد نسياز مردم، درآمد خوبي كسب مي كنند. معمولاً گمان مي رود كه كارآفرينان در راه اندازي شركتها تبهر دارند در هر حال، آنها، از هيچ، كسب و كارجديد خلق مي كنند. انها به رغم مخاطرات بسيار، پيشگام كارهاي جديد مي شوند.
مطالب مشابه :
بازارهای مالی و تجارت جهانی و کار آفرینی
همکاری جهت توسعه درآمد گزارش اداره كسب و كارهاي كوچك در شما را براي مسير پر
وضعيت كارآفريني در ايران
امّا با اين وجود ايران پر از وقتي كه متوجّه شدند كارآفريني و كسب و كارهاي كوچك ولي هنوز
انديشه شروع كسب و كار
صاحبان كسب و كارهاي كوچك نيازمند به شما را براي مسير پر فراز و به درآمد برنامه
آقا نادر، شوفر قديم
بوده به شاگردش صد و هشتاد هزار تومان داده تا بهتر و با توجه بيشتري كارهاي ولي آنها را
سنگ های بزرگ زندگی (The big stones of life)
آيا اين ظرف پر چيزهايي كه اگر همه چيزهاي ديگر نباشند ولي اين اگر با كارهاي كوچك
راهكارهاي توسعه كارآفريني در ايران
عليرغم موانع بسيار جدي که دولت براي کارآفريني در پيش روي دارد ولي كارهاي كوچك پر تراكم
خلاصه كتاب ثروتمندترين مرد بابل
بينديشيد و هر قدر هم كه پر درآمد نگيرد ولي كسي كه پشتكار كارهاي عاقلانه ما
گفت و گو با محسن تنابنده/گفتند پررو نشو شکست میخوری!
سعي مي كنم قصه هاي كوچك اما پر از بود ولي براي دهيم براي كارهاي كوچك روزمره شان
کارآفرینی در هفت گام
اين طرز برخورد شكاف هاى بازار را بهتر از هر روش ديگرى پر كوچك ولى از كارهاى كوچك
پیامدهای رباخواری در جامعه
از راهنمایی و کمک شما عزیزان در پر بار شدن مطالب آن استقبال می کنیم . منوی
برچسب :
كارهاي كوچك ولي پر درآمد