تعریف نظریه از برای صدرالدین عزیز
یکی از اقوام بزرگوار جویای تعریفی مناسب از نظریه بود این مطلب به نظر من جالب توجه و مناسب بود شما هم اگه مطلب بهتری سراغ دارید بفرستید! :)
برگرفته از مقاله : تاملي در نظريات جامعه شناسي دين معاصر از سيد ابوالفضل جعفري نژاد
تعريف نظريه
نظريهها در مفهوم كلي، قضايايي هستند كه مطابق قواعدي كاملشدهاند. به بيان ديگر، اين قضايا مطابق با قانون معين و بر اساس دادههاي قابل مشاهده به همديگر مربوطشدهاند. از اين قضايا به عنوان وسايلي براي پيشبيني و تبيين پديدههاي قابل مشاهده استفاده ميشود. به عبارت ديگر همبستگي دروني فرضيههاي نظري كه راهنماي جامعهشناس در مشاهده همبستگي بين پديدههاست، نظريه ناميده ميشود. فرضيههاي نظري از طريق ارتباط قطعي كه بين مفاهيم نظري وجود دارد تدوين ميشوند. نظريه ممكن است خيلي وسيع و گسترده باشد يا از تعدادي فرضيه به هم پيوسته كه داراي ارتباط دروني هستند، تشكيل شود. .رينولدز.(Reynolds) نظريه را به صورت كلي و به شرح زير تعريف كرده است:
.نظريه عبارت است از هر جمله يا بيان درباره حوادثي كه مشاهده آنها ميسر نيست..6 اين جمله ممكن است از يك سو فرضيهاي ساده درباره وقوع يك متغير در شرايطي معين باشد. از سوي ديگر ميتواند تبييني پيچيده باشد، مانند اين كه هستي در 5/4 بيليون سال پيش چگونه بوده است؟ در بين اين دو نوع ممكن است نظريههاي مختلفي از لحاظ نوع، كيفيت و دامنه نيز وجود داشته باشند كه هر يك در زمينه و محدوده معيني كاربرد دارند. به اين معني كه نظريه به منظور تبيين طبقه معيني از پديدهها طرحريزي ميشود و به ندرت ميتوان يك نظريه خوب يافت كه در تمام زمينهها كاربرد داشته باشد.
با اين كه اصول تقليلگرايي مورد قبول همه جامعهشناسان نيست و علم جامعهشناسي حيطه مخصوص به خود دارد و به مشاهده و اندازهگيري پديدههاي اجتماعي معيني ميپردازد، بنابراين با اين ديد ضرورتي وجود ندارد كه نظريه در علم جامعه شناسي، قابل تبديل و بيان به علم ديگري باشد. در حال حاضر راهي وجود ندارد كه بر اساس آن بتوان تعيين كرد اصولاً آيا ضرورتي وجود دارد يا حتي امكانپذير است كه وحدت نظريه و روش را در تمام حيطههاي علوم به كار برد يا خير؟ به عنوان مثال، فيزيك و شيمي مدتها است كه به دنبال اين هدف يعني انتقال مفاهيم از يكي به ديگري رفتهاند. علوم ديگر پيشرفتهاي محدودي در اين زمينه داشتهاند. اما حقيقت اين است كه حتي در يك علم براي پديدههاي متفاوت انواع مختلف نظريه وجود دارد.
صرف نظر از اينكه نظريه چگونه طرحريزي و بيان شود، دو هدف مربوط به هم؛ يعني توصيف و تبيين را دنبال ميكند. به اين ترتيب، نظريه وسيلهاي است كه از طريق آن انبوهي از دادههاي مشاهدهشده خلاصه ميشوند. نظريه براي سازمانبندي كردن مشاهدهها بر اساس تشابه دروني ويژگيهاي انتخابشده، طرحي فراهم ميكند. اين تشابه ممكن است بر اساس شكل ظاهري و يا بر پايه وظايف مشترك باشد.
اولين كار نظريهپرداز عبارت است از تصميمگيري در اين باره كه چه نوع تشابهي به عنوان مبناي توصيف به كار برده شود. به عنوان مثال يك نظريه رفتاري در روانشناسي ابتدا حوادث قابل مشاهده را بر مبناي محرك و پاسخ توصيف ميكند و سپس آنها را بر اساس زمان وقوعشان، به حوادث گذشته و حال تقسيمبندي ميكند. .تمام نظريههاي رفتاري از نظريه فوق تبعيت ميكنند، اما ويژگيهايي كه براي طبقهبندي بعدي به كار برده ميشود از يك نظريه به نظريه ديگر متفاوت است..7
در مراحل آغازين هر علم نظريههاي توصيفي زيادي تدوين گرديد و هر كدام از آنها مورد حمايت و دفاع قرار گرفت. موفقيت يك نظريه در درجه اول به توانايي آن در طبقهبندي دادههاي قابل مشاهده بستگي دارد. نظريه خوب آن است كه بتواند هر مشاهدهاي را به راحتي و بدون شك و ترديد طبقهبندي كند؛ يعني هم براي آن طبقه مناسب وجود داشته باشد و هم اينكه براي آن بيش از يك طبقه موجود نباشد. هر نظريه توصيفي همانند نظريه تبييني بايد بر اساس ميزان سودمندي و قدرت توصيفي آن با توجه به ملاك آزمونپذيري مورد ارزشيابي قرار گيرد. يك نظريه تبييني خوب بايد بتواند مشاهداتي را كه هنوز صورت نگرفته است، به شكلي قابل آزمون پيشبيني و توصيف كند. تشخيص نظريه توصيفي و تبييني به صورت تجزيه و تحليل به خوبي امكانپذير نيست؛ زيرا يك نظريه توصيفي واقعي، ضرورتاً به يك نظريه تبييني تبديل ميشود. دليل ديگر اين است كه در طرحريزي و گسترش نظريه، اين دو نوع همزمان تشكيل و بيان ميشوند و در همان هنگام نظريه پرداز و جامعهشناس طبقاتي را كه مشاهدات بر اساس آنها طبقهبندي ميشوند تعيين ميكند. او در همان زمان روشي را كه براي تعيين همبستگي بين طبقات به كار برده ميشود، مشخص ميكند.
قدرت يك نظريه تبييني به روشي بستگي دارد كه نظريه پرداز براي طرحريزي آن به كار ميبرد. همچنين، اين قدرت به توانايي نظريه در آزمونپذيري و كافيبودن روشهاي انتخابشده براي انواع مشاهدات بستگي دارد. نظريهاي كه قدرت پيشبيني ندارد، فاقد ارزش تبييني است.
.گلدشتاين (1969) انواع نظريه را بر اساس پيچيدگي ارتباط دروني مفاهيم، تعداد مفاهيم بكار بردهشده و قدرت پيشبيني تقسيمبندي كرده است..8 البته اين تقسيمبندي به منظور آسانسازي است، نه بر اساس ويژگيهاي نظريه. بنا بر يك تعريف، .نظريه مجموعهاي است از تعريفها و پيشنهاد درباره تعدادي متغير به هم پيوسته كه همه اين تعريفها و پيشنهادها بعد منظم و مدوني از وقايع و پديدههايي را كه در اثر همبستگيها و تداخل اين متغيرها به وجود ميآيد، ارائه ميدهد..9
مفهوم نظريه كه در تحقيقات جامعهشناسي از جايگاه ويژهاي برخوردار است دچار برداشتهاي دوگانهايشده است:
يكي برداشت عاميانه كه به جاي .نظر. به كار ميرود:
دوم: برداشت صحيح و علمي از مفهوم نظريه بدين معنا كه نظريه بنياد هر فعاليت علمي را تشكيل ميدهد.
درباره جايگاه نظريه در تحقيقات جامعهشناسي نيز ديدگاههاي متفاوتي وجود دارد عدهاي به روش قياسي اصالت داده، معتقدند كه نظريه مبناي تحقيق در انتخاب موضوع و فرضيهسازي و روشهاي كار است و نتيجه آن به تاييد يا رد نظريه ميانجامد. عدهاي ديگر برعكس به روش استقرائي اصالت داده معتقدند كه پس از انجام مطالعات و مشاهده و تجربه واقعيتهاي قابل آزمايش، ميتوان به يك نظريه به عنوان حاصل كار تحقيق دست پيدا كرد .عدهاي هم اين دو نگرش را با يكديگر تركيب نموده ابتدا بر اساس مشاهدات محدودتر، چارچوب نظري يك واقعيت را در ذهن خود پيريزي ميكنند و سپس با مطالعه مصاديق و واقعيتهاي آن نظريه خود را مورد ارزشيابي قرار ميدهند..10
با توجه به مطالب فوق لازم است تعريف ويژگيها و نقش نظريه مشخص شود.
ساموئلسون در تعريف نظريه ميگويد: .يك نظريه مجموعهاي از بديهيات، قوانين و فرضيههايي است كه چيزي را درباره واقعيت قابل مشاهده تبيين مينمايد..11
بنابراين نظريه نقشهاي ويژهاي از نظر تعريف، منظم كردن، توضيح و پيشگويي روابط بين پديدهها دارد. همچنين گفتهاند: .نظريه عبارت است از سازههاي تصويري يا فرضيههايي درباره ماهيت واقعي اشياء.12 به طور كلي ميتوان گفت كه يك نظريه جامعهشناسي داراي ويژگيهاي زير است:
1. مبين ماهيت پديده يا روابط علت و معلولي بين پديدهها و متغيرهاست.
2. از تركيب مفاهيم، قضايا و قوانين ويژه خود كه به صورت نظام يافته درباره يك واقعيت به وجود ميآيد و تشكيل يك مجموعه واحد را ميدهد، حاصل آمده است.
3. قدرت پيشبيني و آيندهنگري را دارد؛ زيرا ماهيت شي يا رابطه بين متغيرها را بيان ميكند.
4. مفاهيم و قضاياي نظري از مصاديق بيروني برخوردارند. يا قابل آزمايش ميباشند، تا از اين طريق امكان ارزيابي نظريه فراهم آيد. .نظريهها بايد توانايي آزمونهاي سخت و دشوار را داشته باشند و اگر مورد و مصداقي كه ناقض مفاهيم نظريه باشد كشف شد، نظريه ارزش خود را از دست ميدهد..13
5. نظريه بايد چارچوب مفهومي مناسبي را براي انجام تحقيقات، چه در بعد انتخاب مسئله و پردازش آن و چه در بعد تدوين فرضيه و مدلهاي علّي و چه در بعد روشهاي كار، ارائه دهد.
6. نظريه نبايد با ساير نظريههاي پذيرفتهشده و تاييدشده و نيز امور بديهي در تضاد و تعارض باشد و جامعهشناس وظيفه دارد قبل از شروع تحقيق از اين جهت آن را مورد ارزيابي قرار دهد. از سوي ديگر، بر رابطه با نقش نظريهها گفتهاند: .نظريهها همچون تورهايي هستند كه براي صيد جهان و حقايق آن انداخته ميشوند..14 يا به قول ديوي .هيچ چيز عمليتر از يك نظريه خوب نيست..15 يا اينكه .نظريه قلب علم، است.. اينها حكايت از اهميت و نقش نظريهها در تحقيقات جامعهشناسي دارد.
.تايلور. در كتاب ايدئولوژي، فلسفه و سياست در مقام بحث از .نظريه. مينويسد: .هيچ عصري به اندازه عصر ما غرق در تئوري نبوده است..16
و اين سخن چنين به ذهن متبادر ميكند كه ميزان آشنايي ما با ماهيت نظريه بيش از هر زمان ديگري است. اما حقيقت امر چيز ديگري است و نفس غرقهبودن در درياي نظريات، ما را از درك ماهيت واقعي آنها باز داشته به گونهاي كه مشاهده ميشود. بسيار از جامعهشناسان به همين شناخت اندك قناعت ورزيده از تأمل در جوهره و خصايص بنيادين نظريات، غفلت ورزيدهاند.بر اين اساس بايد ادعاي .استانفورد كوهن. را در كتاب .تئوريهاي انقلاب. قرين صحت دانست آنجا كه .از وجود هاله قابل توجهاي از ابهام بر گرد واژه .نظريه. سخن گفته و مدعي ميشود كه بحث از چيستي و اصول حاكم بر تئوريها منطقاً بر سايرموضوعات مقدم است..17 اگر چه بستر اوليه مباحث مربوط به چيستي .نظريه. در حوزه فلسفه علم قرار دارد.18 جهت آغاز بحث ميتوان تعريف ساده .كوهن. را از نظريه پذيرفت؛ آنجا كه مينويسد:
.در بدو امر، مناسب است تئوري را آن چيزي بدانيم كه در پاسخگويي به سؤال .چرا. كمك ميكند [البته] پاسخگويي به سؤال چرا ممكن نخواهد بود مگر آنكه نشانههايي درباره نحوه ارتباط و عوامل مختلف با يكديگر را در دست داشته باشيم..19
در يك مدل تيمي از تبديل يك طرح فكري به .نظريه. يعني همان انديشهاي كه بايد در فضاي ذهن جمعي كسب اعتبار نمايد، بايد از شش صافي عبور نمايد كه در اين جا بدانها ميپردازيم:
صافي اول: فرضيهپردازي
.اندرو وينست.(andrew vincant) معتقد است كه .نظريهها متشكل از اجزا و حاوي اصول، قواعد و فرضيات اساسي هستند و حوزه خاصي را مشخص كرده و به كثرت جزئيات نظم ميبخشد..20
لذا وجود فرضيه مهمترين ركن توليد نظريه است و اظهاراتي كه مبتني بر فرضيههاي خاص ميباشد شايسته كسب اين عنوان نميباشند. مرگ و حيات نظريهها مبتني بر استحكام فرضيههاي نادر است لذا اظهار نظري كه بدون توجه به فرضيهاي مشخص صورت گيرد يا مبتني بر فرضيههايي باطل نشده باشد، در آن صورت نظر ارائهشده همچون كودكي است، كه مرده به دنيا آمده و صلاحيت طرح در حوزه .نظريه.ها را ندارد. .جوهاچ.(Johatch) با عنايت به همين وجه است كه مينويسد: .هر نظريهاي مبتني بر مجموعهاي از فرضيههاست كه با وجود يك سري از ارتباطات منطقي، اجزاء مختلف مدعا را به هم مربوط ميسازد..21
صافي دوم: كلي بودن
نظريهها اگرچه موضوع مشخص و معيني دارند وليكن حوزه مصداقي آنها آن قدر گسترده و وسيع هستند كه ضرورتاً يك مورد خاص را شامل نميشود. با عنايت به همين وجه است كه .جاناتان تورنر. ميگويد: .تئوريهاي علمي در خصوص دولت آن گونه هستند كه مورد خاصي از دولت را در نظر ندارند بلكه به ماهيت قدرت در غالب يك نيروي اجتماعي اساسي و بنيادين ناظر هستند..22
مشاهده ميشود كه موارد مطروحه از حيث مصداقي عام هستند. به عنوان مثال: كوهن در .تئوريهاي انقلاب. اگر چه تصوير سادهاي را ارائه ميدهد --- كه ذكرش رفت --- با اين حال ضمن رعايت اصل فوق از نظرياتي سخن ميگويد كه هيچ كدام جنبه شخصي نداشته و عام ميباشند. مؤلفان كتاب .نظريهپردازي درباره انقلاب. نيز به نظرياتي عطف توجه نمودهاند كه فراتر از نظرات شخصي است.23 و همه اين شواهد ما را بر اين ميدارد كه از كليبودن به عنوان يك معيار كارآمد سخن بگوييم. البته اين تعدد مصداقي نبايستي به گسترش موضوعي نظريه منجر شود: چرا كه حفظ معناي نظريات در گرو مشخصبودن .موضوع. ميباشد. به گفته .اينكلز. (alex inkeles) .يك تئوري وسيلهاي است براي سازمان دادن به آنچه كه در هر زمان مشخص درباره مسئله يا موضوعي كه كمابيش صريحاً مطرحشده است و يا واقعاً به گمان اظهارشده است..24
صافي سوم: اغماض از جزئيات
بر اين اساس، تولد تئوريهاي مختلف در گرو وجود اختلاف در اصول و مباني اوليه و نه اختلافات جزئي و فرعي ميباشد به عنوان مثال براي تئوريزه كردن مدعاي شخص و گروهي مثلA كافي نيست كه بين ادعاي او با شخص و گروه B تفاوتي وجود داشته باشد، بلكه نوع اين اختلاف مهم است. لذا چه بسا در ذيل يك تئوري واحد بتوان به طرح ديدگاههاي مختلفي همت گمارد كه عليرغم اختلافات صوري در اصل از اعضاء يك تئوري به حساب ميآيند. نتيجه آنكه در مقام تئوريزه كردن اظهارات نبايستي دل در گرو هر گونه اختلافي نهاد و سپس براي هر ديدگاه عنوان تئوري تازهاي جعل كرد. جملات ذيل در همين راستا معنا ميدهد: .تئوري پرداز ناگزير خواهد بود يا امور را به صورت كلي و انتزاعي [يا] جزئي و مشروح... و يا اختلاطي از هر دو... ارائه دهد. در هر مورد ضرورت وظيفه آكادميك ايجاب ميكند تا براي ارائه تئوري ميزاني از اغماض و چشمپوشي نسبت به مسائل را پذيرا شود....25
صافي چهارم: انسجام منطقي
از جمله اصول بنيادين و آشكار نظريههاست كه تقريباً تمامي شارحان و متخصصان اين حوزه بدان اشاره داشتهاند. .ديويد ويلر.(David Willer) در كتاب .جامعهشناسي علمي --- نظريه و روش.26 و .جوهاچ. در .تئوري سازماني. بر روي اصل وجود .ارتباط انسجام بخش بين اجزاء. تأكيد بسيار نمودهاند.27
نظر به شهرت اين صافي از توضيح بيشتر خودداري ورزيده و به همين اندك بسنده مينماييم.
صافي پنجم: پردازش گفتاري
نكته مهمي كه كمتر بدان اشارهشده، ساختار و نحوه پردازش گفتاري نظريههاست كه بر اساس آن تنها عقايدي صلاحيت .نظريهبودن. را دارند كه علاوه بر رعايت موارد سابق الذكر، در قالب زباني خلاص هم ارائهشده باشند.
انسجام، شفافيت و اختصار زباني در اين مقام از اهميت بسزايي برخوردار است .خانم ماري جوهاچ. در كتاب .تئوري سازماني. اين بعد مهم را برجسته ساخته است، آنجا كه نظريه را مجموعهاي از مفاهيم ميداند كه به شكل منسجم و منطقهاي در قالب الفاظ تخصصي به صورت قابل قبولي ارائهشدهاند.28 .تورنر. نيز بر همين مطلب انگشت گذارده و اظهار ميدارد .نظريهها زبان خاص خود را دارند و اين در هر حوزه علمي، صورت خاص خود را ميگيرد كه صاحبنظران هر فن آن را به نحو احسن درك ميكنند..29
صافي ششم: كسب اعتبار
اين مقام از اهميت بسياري برخوردار است و به طور ضمني به تمامي مراحل قبل دلالت دارد. بدين معنا كه كسب اعتبار يك تئوري به ميزان زيادي در گرو تحقق عيني مراحل پيشين است. اگر براي هر ايده دو فضاي اصلي در نظر گرفته شود، ذهن فردي و جمعي و شرط اصلي مطرحشده يك انديشه به عنوان نظريه ورود به فضاي ذهن جمعي دانسته شود --- فضايي كه انديشه در آن به محك افكار جمعي متخصصان فن ميخورد --- آنگاه كسب اعتبار بزرگترين رهاورد اين حوزه تلقي خواهد شد. .ديويد ويلر. در همين ارتباط متذكر ميشود كه: .يك تئوري عبارت است از مجموعهاي يك پارچه از روابط كه داراي سطح معيني از اعتبار ميباشد..30
.سطح معيني از اعتبار. يعني آنكه، جمع قابل قبولي از افكار متخصص باشند كه موارد صحت نظريه را بيش از موارد سقمش يافته باشند. در فضاي ذهن جمعي، اعتبار و نقش ويژهاي را ايفا مينمايد به گونهاي كه ميزان آن، عامل اصلي در تعيين مقام يك نظر است. اينكه آيا نظر به مقام راي، نظريه، نظريه بديل... و نهايتاً پارادايم رسيده است يا نه، در اصل منوط به همين عامل است: مثلاً .راي آن نظري را ميگويند كه هنوز نتوانسته است موافقت حداقل افراد از ميان متخصصان را به خود جلب كند و پارادايم آن نظريهاي كه به توفيق چشمگيري در اين زمينه دست يافته است..31 نتيجهاي كه ميگيريم اين است كه: .قبل از تحقق اعتبار، تئوري ناميدن اين مجموعه احكام، قطع نظر از اصالت و خلوص قالب آنها، امري نادرست و نابجاست... به عبارتي قبل از اعتبار اين مجموعه احكام منطقي را نه يك تئوري بلكه مجموعهاي از فرضيهها خواهيم خواند... تنها هنگامي ميتوانيم به چنين فرضيههايي لفظ تئوري اطلاق كنيم كه اعتبار آنها مورد تصديق قرار گيرد..32
كلام .ويلر. را بايد يك گام مهم تلقي نمود چرا كه مصرف وجود فرضيه، انسجام منطقي، كليت امر و زبان علمي را ميتوان اين مطلب مهم را به زبان ساده اين چنين بيان داشت:
.يك تئوري در هر حوزهاي كه باشد --- عبارت است از يك توضيح عام در خصوص يك پديده مشخص گزينششده كه براي تعدادي از افرادي كه در خصوص واقعيت آن پديده به تأمل و مطالعه مشغولشدهاند، قابل قبول و رضايتبخش باشد..33
حال ميتوان از رهگذر صافيهاي ششگانه گذشته، تعريف ساده و اجمالي اوليه را صيقل زده، از زبان .وينسنت. اين گونه تكرار كرد:
.هر نظريهاي مجموعه منطقي از مفاهيم مرتبط با يكديگر است كه هدف آن تعريف و توصيف و توضيح واقعيت است به عبارت ديگر هر تئوري طرحي فكري است كه جهان را معني ميكند و احتمالاً نيز طريقي ارائه و تجويز مينمايد [كه مورد اقبال عمومي از متخصصان قرار گرفته است]34
منابع و مأخذ
- Reynolds, P.D . "Aprimer in theory construction", New York, 1
1971the Books - mcrrie company, inc,
2- دلاور، علي .مباني نظري و عملي پژوهش در علوم انساني و اجتماعي. چاپ سوم، تهران انتشارات بدر، 1378
- Goldstein, h. k. "research standards and methoods for social 3
1979science wolker" ,nothbrook, white hall company,
4- نادري، عزت الله و سيف نرانقيمريم .روشهاي تحقيق و چگونگي ارزشيابي آن در علوم انساني. چاپ پنجم، تهران، دفتر تحقيقات و انتشارات بدر، 1372
5- حافظنيا، محمدرضا .مقدمهاي بر روش تحقيق در علوم انساني. چاپ چهارم، تهران، سمت 1380
6- misra, R,P. ",Research methodology", 1sted, new dehli, ashok
1989humar mittal,
7- warto fsky, marx w. "conceptual foundations of Scicntific thought,"
st, new York, mac millan1
1968company,
8- پوپر، كارل ريموند .منطق اكتشاف علمي.، ترجمه سيدحسين كمالي، تهران، انتشارات علمي و فرهنگي، 1375
9- وينست، اندرو .نظريههاي دولت. ترجمه حسن بشريه، تهران، نشر ني، 1371
10- بست، جان .روشهاي تحقيق در علوم تربيتي و رفتاري. ترجمه حسن پاشا شريفي و نرگس طالقاني، تهران، انتشارات رشد، 1367
11- كوهن، استانفورد .تئوريهاي انقلاب. ترجمه عليرضا طيب، تهران، قومس، 1361
2- Hempcl, carl g. ",fundamentals of concept in emperical seince," 1
1952chicago university of formation press,
3- hatch, mary jo ",organization theory : modern symblic post 1
1997modern prespectives", oxford university press,
4- turner jonathan h. "the structure of socilological theory," 6th 1
1998edition, worth publishing comppany
51997- foran, John. "theorizing revolutions". London, rout ledge 1
16- سيفزاده، حسين .نظريههاي مختلف در روابط بينالملل. تهران، سفير، 1368
7- willer, david, "scientific sociology: theory method", new jerscy, 1
1991Enjle wood cliffs,
18- كوهن، تامس، س .ساختار انقلابهاي علمي. ترجمه احمد آرام،تهران، سروش، 1369
9- Dougberthy, Janes E. Falt L.P, "contending theories of 1
1990international relations", U.S.A, harper row,
20- دهخدا، علياكبر .لغتنامه. چاپ اول (دوره جديد) جلد 7، تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران (با همكاري انتشارات روزنه)، 1372
21- راغب اصفهاني .مفردات. تهران، دفتر نشر كتاب، بيتا
22- عميد، حميد .فرهنگ فارسي عميد. ج 1، تهران، انتشارات اميركبير، 1370
23- صدري افشار، غلامحسين و حكمي، نسرين و نسترن .فرهنگ فارسي امروز. ج 2، چاپ اول، تهران، مؤسسه نشر كلمه، 1373
24- اختريان، سيدمحمود .فرهنگ فارسي به فارسي پيام. چاپ چهارم، تهران، نشر محمد، 1378
25- ابنفارس .مجمع مقاييس اللغه`. قم، چاپ دفتر تبليغات اسلامي، بيتا
26- طبرسي، شيخابوالحسن .مجمع البيان. جلد اول، كتابخانه آيتالله العظمي مرعشينجفي، بيتا
72- "The Oxford Advanced Learners dictionary of current English",
1997adeh pubisher, 5sted, zA. S horn by, tehran jahan
82- B.B.C English dictionary", London, harper collins publishers, first
1993edition,
91982- grand larousse cncycbpedique, parise, Librarie, larousse,2
30- پورافكاري، نصرتالله .فرهنگ جامع روانشناسي --- روانپزشكي و زمينههاي وابسته (انگليسي --- فارسي.)، جلد دوم، چاپ اول، تهران، فرهنگ معاصر، 1373
31- دادستان، پريرخ و راد، منصور .لغتنامه روانشناسي.، تهران، ژرف، 1365
32- دوركيم، اميل .فلسفه و جامعهشناسي. ترجمه فرحناز خمسهاي، تهران، مركز مطالعه فرهنگها، 1360
33- وبر، ماكس .اخلاق پروتستان و روح سرمايهداري. ترجمه عبدالمعبود انصاري، تهران، سمت، 1371
۳4- James, willian, "the varicties of religious expernce", new York, 3
1920longman green co,
مطالب مشابه :
گزارش کار آزمایشگاه مکانیک سیالات(کانال های رو باز)
براي اعداد رينولدز کمتر از 2300 رابطه ساده دست آورد و امکان مقايسه تئوري و آزمايش را
جریان در لوله ها و شیپوره ها
نيز تغيير ميكند و عدد رينولدز و ضريب آن از طريق عملي و تئوري. آزمايش دوم
گزارش کار دبي سنجی سيالات
که باعث افزايش دقت آزمايش مي شود.و خطاي آن کاهش عدد رينولدز و راستاي y ( تئوري مسئله
انتقال حرارت به روش جابجایی
دستگاه سطوح گسترده Fin اين دستگاه براي بررسي تئوري آزمايش مي رينولدز ناسلت و
گزارش کار دبي سنجی سيالات
افزايش دقت آزمايش مي شود.و کاهش عدد رينولدز و از تئوري است بدترين
آیرودینامیک اتومبیل
تئوري حركت پذيري آزمايشحتي المقدور سعي عدد رينولدز Re است كه در
گزارش کار اندازه گیری دبی با استفاده از اختلاف فشار
عدد رينولدز براي جريان سيال از نحوه انجام آزمايش: عموما مقداري كمتر از ميزان دبي تئوري
گزارش کار آزمایشگاه سیالات
ويسكوزيته ناچيز است و عدد رينولدز بر ضريب دستگاه آزمايش تشكيل شده از كه از نظر تئوري
تعریف نظریه از برای صدرالدین عزیز
رينولدز. (Reynolds واقعيتهاي قابل آزمايش، ميتوان به يك تئوري در هر حوزهاي كه
گزارش کار اندازه گیری دبی با استفاده از اختلاف فشار
عدد رينولدز براي جريان سيال از نحوه انجام آزمايش: عموما مقداري كمتر از ميزان دبي تئوري
برچسب :
تئوري آزمايش رينولدز