فریبا اسکندری

شاید همچنان یادتان باشد چندی پیش برنامه ای با نام " قیش گئجه لری " از شبکه سهند پخش می شد و همه ما را برای دیدن دقایقی شیرین و بیادماندنی جلوی قاب جادویی تلویزیون میخکوب می کرد ، بخش نمایش این برنامه با ابراز علاقمندی خیلی از افراد جامعه روبرو شد و این مسأله باعث شد تا سازندگان برنامه های تلویزیونی شبکه سهند با سلیقه رسانه ای مخاطبانشان آشنا شوند اما افسوس که هنوز هم برنامه های این شبکه هیچ گونه کیفیتی ندارند و اکثر مردم ترجیح می دهند تا تلویزیونشان بسته باشد و این شبکه را تماشا نکنند .

در این مصاحبه هنری جالب پای صحبت های هنرمندی می نشینیم که نقش اول این مجموعه بود و محبوبیت بی نظیری در بین افراد جامعه پیدا کرده است .

خانم اسکندری ابتدا بیوگرافی مختصری از خودتان بفرمائید ؟

فریبا اسکندری متولد ۱۲ خرداد سال ۱۳۵۵ در تبریز هستم ، در خانواده ای تحصیل کرده به دنیا آمده ام و اولین فرزند خانواده هستم ، دو خواهر و یک برادر دارم ، مجرد هستم و لیسانس حسابداری و ریاضی کاربردی دارم .

آیا در خانواده شش نفریتان ، فردی سابقه ای در زمینه هنر دارد ؟

خیر ، علاقه و اشتیاق من نسبت به هنر مرا از دیگر اعضای خانواده جدا ساخته است .

خانواده شما با ورود شما به عرصه هنری یا ادامه آن مخالفتی نداشته اند ؟

مخالفتی نداشته اند که هیچ بلکه کاملا موافق بودند ، خصوصا پدرم که همیشه مشوق و پشتیبانم بوده و هست .

با توجه به اینکه شما دوره خاصی در این رشته نگذرانده اید ، کار کردن برایتان مشکل نیست ؟

هیچ مشکلی ندارم و بازی جلوی دوربین برایم عین زندگی است ، طبق نظر اساتید و کارشناسان بازیگری و گفته مردم ، آنقدر در اجرای نقشهایم قوی بوده ام که احساس می کنند من واقعا همان شخصیت نقشم هستم .

بسیاری بر این باورند که بند پارتی در ورود به عرصه بازیگری تأثیر دارد ، لطفا برای روشن شدن ذهن مردم در زمینه چگونگی ورودتان به این عرصه بیشتر توضیح دهید ؟

من از کودکی به این رشته علاقه داشتم ، تا این که خودم به صدا و سیما رفته و درخواست فعالیت دادم و گفتم که به درد نمایش های طنز میخورم ، آنقدر پافشاری و پیگیری کردم تا این که پرونده ام دست آقای مفاتحی رسید و ایشان با دیدن بازی من سخت پی گیر آغاز فعالیت های هنری ام شدند . من در ورود به عرصه بازیگری هیچ پارتی نداشتم .

در اوایل شروع کار خودتان باور داشتید که کارهایتان به این اندازه موفق بوده و بینندگان را جلوی قاب تلویزیون میخکوب کرده باشد ؟

بله مطمئن بودم ، چون استعداد خدادادی داشتم و باید این استعدادم را جلوی دوربین های استرس آور تلویزیون نشان میدادم . اکثر نمایش های ما متن و دیالوگ از پیش نوشته شده ای ندارد و به صورت بداهه گویی اجرا می شود . الان هم به نظر خودم آنقدر موفق شده ام که در کوچه و خیابان ، مردم نسبت به من لطف دارند و با ابراز احساساتشان می فهمانند که در کارم موفق بوده ام .

برای اولین بار کی و در چه برنامه ای جلوی دوربین های تلویزیونی رفتید ؟ کمی در مورد استرس های آنروز بفرمائید ؟

باور کنید آنقدر استرس و هیجان داشتم که هر وقت به یادش می افتم می ترسم ، در سال ۱۳۸۷ در خیابان میرداماد مشغول ضبط نمایش طنزی بودیم که قرار بود دنبال یک اتوبوس بدویم ، آنروز برای اولین بار بازی کردم و کار خوب از آب در آمد و بدون کات ضبط شد .

در بازی شما سبک خاصی وجود دارد که مختص شماست ، نگاه های معصومانه اما در عین حال حاضر جوابی و پر حرفی که این دو مسأله مغایر هم هستند ، نظرتان در این مورد چیست ؟

این سبک ذاتی است و من غیر از بازی در زندگی روزمره هم این طوری هستم ، روی هم رفته در حرف زدن کم نمیاورم .

به طور حتم موفق ترین اجرای هنری شما در نمایش " قیش گئجه لری " و کار با آقای یاری بود ، کمی در مورد مشکلات ، تلخی و شیرینی های این کار توضیح دهید ؟

این کار با امکانات کم وهزینه پایینی فیلم برداری و تدوین شد ، نه دکور ، نه گریمور و نه وسایل حرفه ای آن چنانی داشتیم . از صبح زود تا عصر مشغول ضبط نمایش ها بودیم ، خودمان گریم می کردیم ، گاهی برای تهیه کردن یک وسیله کوچک باید فیلم برداری را متوقف می کردیم . تمام ایده های روزانه نمایش ها را آقای یاری مطرح می کردند . روی هم رفته کار با آقای یاری از هر لحاظ عالی بود ، خیلی ها معتقدند من و آقای یاری تبدیل به یک برند مهم در جامعه شده ایم . در ضمن در این مجموعه به ندرت دستور کات صادر می شد پشت سر هم و یکباره فیلم برداری داشتیم .

کار با بابک نهرین روی صحنه تئاتر چگونه است ؟

بابک در این زمینه قوی است و بازی روبروی این هنرمند قدری مشکل است ، روی هم رفته در نمایش های گروه بابک نهرین دو چهره می درخشند ( بابک نهرین و علیرضا رنجی پور ) و نمایش بدون این دو چهره بی معنی می شود .

در نمایش هایی که اجراء کرده اید بیشتر به حالت طنز ، اندام شما را به تمسخر گرفته اند ، آیا این مسأله و این گفته ها ناراحتتان نمی کند ؟

چرا خیلی ناراحت می شوم ولی با این حال اجازه نداده ام اندام مرا به تمسخر بگیرند ، اگر روزی ببینم به حالت مسخره به من نگاه می شود ، هنر بازیگری را کنار خواهم گذاشت .

مشوق و حامی اصلی شما البته از بین هنرمندان کیست ؟

آقای رحمان مفاتحی که زمینه حضور من در تلویزیون را فراهم کردند و از ایشان تشکر می کنم . در ضمن از همکارم آقای محمد یاری هم به دلیل دعوت من در نمایش " قیش گئجه لری " و حمایت هایشان سپاسگذارم .

آیا خودتان بر این باورید که موفقیت و ماندگاریتان در گرو ارائه یک بازی باور پذیر بوده است ؟

صد در صد ، مخاطبان اصلی من بازنشسته ها و افراد مسن جامعه بودند ، درد مردم را بیان می کردم ، حرف های من به دل همه می نشست ، این ها را از خود مردم شنیده ام . به خاطر پول به این عرصه نیامده ام ، خودم شاغل و حسابدار یک شرکت هستم ، من با عشق جلوی دوربین می رفتم ، شب ها همه زود به خانه می رفتند که ده دقیقه نمایش ما را ببینند و این مسأله باعث دلگرمی ما می شد .

حضورتان در این عرصه مهم چه واکنش هایی را از سوی مردم به دنبال داشته است ؟

واکنش های مردم نسبت به قبل زیر و رو شده ، قبل از رفتن به تلویزیون احساس می کردم وقتی کسی به من خیره شده به خاطر اندامم خیره شده ولی بعد از ورود به هنر احساس می کنم همه به خاطر شهرتم و دیدن بازی هایم دوستم دارند و نسبت به من محبت دارند .

دوست دارید طرفدارانتان از شما امضاء بگیرند یا با شما عکس یادگاری داشته باشند ؟

عکس یادگاری ، به خاطر این که با دیدن عکسم به یادم باشند ، امضاء برایم مفهومی ندارد .

کمی از علایقتان بگوئید ؟

تحصیلات بالا ، به خاطر علاقه ام به حسابداری دوست دارم در یک شرکت بزرگ و معتبر حسابداری بکنم ، دوست دارم در هنر بیش از پیش موفق باشم ، تیم فوتبال تراختور که همیشه در قلبم جای دارد ، به خاطر استرس زیاد به پخش مستقیم بازی های این تیم نگاه نمی کنم اما نتیجه هایش را دنبال میکنم .

سرگرمی اصلی تان در این روزها ؟

فکر آفرینش متن و نمایش جدید برای فعالیت و اینترنت .

پیشنهاد کار از شبکه های استانی دیگر و یا شبکه های سراسری داشته اید ؟

فقط از شبکه استانی آذربایجان غربی توسط کارگردان بنام کشورمان محسن خدابنده .

دوست داشتنی ترین نقشی که اجراء کرده اید ؟

نقش زن شلوغ و شرور خال اوغلو در نمایش " قیش گئجه لری " .

نقش هایی که ایفا می کنید ، چقدر به شخصیت درونی تان نزدیک است ؟

در اجرای نقش هایم فقط پر حرفی ، پر سر و صدا بودن و شلوغی ام به من ربط دارد .

بزرگ ترین آرزوی هنری و غیر هنریتان ؟

هنری : مطرح شدن هر چه بیشتر در عرصه بازیگری ، دوست دارم آنقدر در اجرایم موفق باشم که هیچ منتقدی از کارم ایراد نگیرد .

غیر هنری : جبران کردن محبت های پدر و مادر عزیزم ، دوست دارم کاری کنم که به همه آرزوهایشان برسند .

شخصیت فریبا اسکندری در یک جمله ؟

فردی آرام ، بسیار طناز و شوخ طبع و خندان در عین حال شلوغ و پر سر و صدا .

حتما می دانید آنچه واقعیت امر است ، نارضایتی مردم از شبکه سهند و برنامه های پخش شده استانی است ، موافقید ؟

به نظر مردم باید احترام گذاشت ، نه تنها شبکه استانی سهند بلکه شبکه های دیگر هم نسبت به محدودیت هایی که دارند ، نمی توانند بینندگان خود را راضی نگه دارند ، در شبکه سهند هم موفق ترین و پر بیننده ترین برنامه ، برنامه " بیزیم کند " با اجرای بی نظیر محرم محمد زاده است و اکثر مردم غیر از این برنامه در انتخاب این شبکه سستی می کنند .

سؤالی که دوست دارید از شما پرسیده شود ؟

چرا تا به حال ازدواج نکرده ام ؟

چون هنوز کسی که هم تیپ و هم اندام من باشد و بتواند مرا خوشبخت کند را پیدا نکرده ام .

دوست دارم چند سؤال بی ربط از شما بپرسم که تا به حال هیچ خبرنگاری نپرسیده و حالت کلیشه ای ندارد ؟

♦ اگر فوتبالیست می شدید ، چه شماره ای بر تن می کردید ؟

10 ، چون بهترین ها 10 می پوشند .

♦ به طور یقین در منزل گل و گیاه دارید ، دوست دارید برای آب دادن به آن گل و گیاه شما پیشقدم شوید یا شخص دیگر ؟

خوب معلومه من ، چون احساس میکنم تشنه بود و من نجاتش دادم .

♦ در منزل دوست دارید پرده ها کشیده باشند و تاریکی منزل شما را فرا گیرد یا بالعکس از روشنایی و باز ماندن پرده ها لذت می برید ؟

دوست دارم پرده ها کشیده باشند چون تاریکی را به روشنایی ترجیح می دهم .

♦ از بین برف و باران ، این نعمت های الهی کدام یک را بیشتر دوست دارید ؟

برف .

در این قسمت برای هر کلمه مرتبط به هنر زیر ، یک جمله کوتاه بیان کنید ؟

موسیقی : موسیقی آرام بخش را می پسندم .

کارگردانی : کار هر کسی نیست .

نویسندگی : دوست دارم کتابی راجع به زندگی خودم بنویسم .

خوانندگی : ---

عکاسی : دوست داشتم از تمام صحنه های زندگی ام عکس می گرفتم .

تئاتر : علاقه وافری دارم .

بازیگری : هنریست ذاتی ، با آموزش و کلاس نمیشه بازیگر خوبی شد .

دوبلاژ : علاقه ای ندارم .

در پایان حرف دلتان را بشنویم ؟

سپاسگذارم از شما به خاطر این مصاحبه طولانی و از مردم به خاطر محبت هایشان تشکر ویژه ای دارم .

فریبا اسکندری

مطالب مشابه :

مصاحبه روزهای زندگی با کامران تفتی

بازیگری

فریبا اسکندری

عکس های جدید سیاوش خیرابی

حسن نجفی بعنوان رئیس کارگروه هنر و حقوق بشر شمالغرب کشور انتخاب گردید

عکس های روناک یونسی + بیوگرافی

نظر شهاب حسینی درباره مدل لباس و ماشین بازیگران

نقش آذری‌های مهاجر در تئاتر خراسان