مقایسه سیره سیاسی دو رهبر ایران؛سیدروح الله خمینی و سیدعلی خامنه ای
مقایسه سیره و مشی سیاسی دو رهبر ایران (سیدروح الله خمینی و سیدعلی خامنه ای) :
در این نوشتار به تبیین تطبیقی برخی از وجوه و ابعاد سلوک مدیریتی و سیاسی بنیانگذار انقلاب اسلامی(سیدروح الله موسوی خمینی) و رهبری کنونی(سیدعلی حسینی خامنه ای) مي پردازيم.
الف) گفتمان اصلی دو آیت الله
اشتراک در گفتمان هر دو رهبر یکی از مهمترین نقاط ثباتساز جمهوری اسلامی ایران بوده که نقش مؤثری در فرهنگسازی،رفتارسازی و نهادینه کردن باورها و مقابله با چالشها و بحرانها در نظام ج.ا.ایران داشته است.مقایسهی سیرهی سیاسی دو آیت الله و دفاع تاکتیکی از آیت الله خمینی برای القای تعارض و ناهمگونی بین این دو شیوهی مدیریتی،از دستاویزهای مخالفین در هجمه به رهبر فعلی ایران بوده است.
به اظهار صاحبنظران،گفتمان رهبری فعلی ایران ادامه همان گفتمان آیت الله خمینی است. در میان عناصر و مؤلفههای مشترک این گفتمان واحد، مواردی چون آخرتگرایی، دنیاگریزی، خداباوری، مردمسالاری، شهادتطلبی، ایثارگری، شجاعت، خرد جمعی، مخالفت با استبداد رأی و یکهسالاری، شایستهسالاری امور، تقدم منافع جمعی بر منافع فردی و باندی، بیگانهستیزی و استکبارستیزی، تولی و تبری (دوست و دشمنشناسی) توکل، اخلاص، توانستن، مقابله با جمود و تحجر و تجدیدنظرطلبی و... را باید مورد تأکید قرار داد.
الف-1) صیانت از حدود و مرزهای اسلامی عقیدتی
از دیگر مشابهتهای مهم و راهبردی دو رهبر ، مراقبت از حدود و
ارزشهای اسلامیعقیدتی است. اهتمام هر دو بر
حفظ هویت خودی، اصالت ارزشهای اسلامی، استقلال و حل چالشهای نظری در راستای
پاسداری از سنگرهای ایدئولوژیک و تعیین شاخصهای اسلامی در جلوگیری از انحرافات ،
مثالزدنی است.
آیت الله خمینی، جمهوری اسلامی را به عنوان
بهترین الگوی حکومتی معرفی کرد و تن به
جمهوری دموکراتیک، حتی جمهوری دموکراتیک اسلامی نداد، بلکه گفت: «جمهوری
اسلامی،
نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم.» سید روح الله با تلفیقی از فقه سنتی بر
پایهی اجتهاد
پویای فقها، به بنبستشکنی مشکلات با تکیه بر احکام اولیه و ثانویه پرداخت
و مبتنی
بر مقتضیات زمان و مکان، جامعیت و توانایی اسلام در ادارهی جامعه را نشان
داد و از
سوی دیگر، با هر گونه التقاط، تجدیدنظرطلبی و واپسگرایی نیز مخالفت داشت.
سیدعلی خامنه ای نیز همواره به تبیین این خط آیت الله خمینی به عنوان
مسیر جمهوری اسلامی تأکید کرده و مردمسالاری دینی را، به مثابه ترجمان
جمهوری اسلامی
امام، به عنوان بهترین مدل در مقایسه با سایر مدلهای حکومتی، به خصوص
دموکراسی
لیبرال، برای ادارهی جوامع معرفی کرده است.
سید علی خامنه ای برای حفظ مرزهای عقیدتی از واژهی «خودی و غیرخودی» در ادبیات سیاسی استفاده
کرد و معتقدان و ملتزمان به اسلام، انقلاب، امام و ولایت فقیه و رهبری را خودی
نامید و دایرهی محدود ذوبشدگان در ولایت را به کنار زد و سعی کرد چتر فراگیر رهبری را بر
همه بگستراند. حفظ خط، جهت و زاویهی انقلاب اسلامی که دغدغهی مشترک امام و رهبری
بوده، از بزرگترین اشتراکات این دو رهبر است.
الف-2) مواضع راهبردی و استراتژیک
بسیاری از دستاوردهای بزرگ کنونی انقلاب اسلامی ایران، مرهون نگاه راهبردی
دو
رهبر ایران است. دوست داران انقلاب اسلامی ایران براین باورند الگوی
رهبری آیت الله خمینی با مدل حاکمیت و مدیریت رسول خدا (صلی الله علیه و
آله) بر قلوب در
صدر اسلام، قرابت دارد و از این جهت میتواند مدلی کارساز برای دولتمردان و
رهبران کشورهای اسلامی باشد.
عناصری همچون انگیزهی الهی، تکلیفمداری، مردمداری، مردمی کردن عرصهی سیاسی و
تکیه بر نیروهای خودی، حفظ اتحاد و انسجام و پرهیز از اختلافات، لزوم چارهاندیشی
برای اقتصاد بدون نفت، تأکید بر هوش و استعداد ایرانی و توانایی رسیدن به مدارج و
قلههای رفیع علم و دانش، اهتمام بر نظم و انضباط، وجدان کاری و... را باید از
عناصر و مؤلفههای مشترک در استراتژی و راهبرد امام و مقام
رهبری برشمرد. به واقع آیتالله خامنهای متناسب با شرایط زمان و نیازهای جهانی، با
پشتوانهی همین مؤلفهها به تقویت سیاستهای راهبردی رهبر پیشین اهتمام
ورزیدهاست.
الف-3) خصوصیات اخلاقی وشخصیتی
در بینش عرفانی آیت الله خمینی، یکی از موانع اصلی فهم درست و حجابهای دریافت حقیقت،
دنیادوستی و خودبینی و خودخواهی است. وی از جمله رهبران بیمانندی است که نه تنها
در اوج کمال شخصیت، فاقد کیش شخصیت است، بلکه با فروتنی از ادبیاتی متواضعانه برای
اشاره به خود اشاره میکند؛ همچنان که در ابتدای وصیتنامه خویش، از خود با عنوان
«طلبهی حقیر» (صحیفهی امام، ج 21، ص 401) یاد میکند و همواره به شدت بر ضرورت
نفی خودپرستی، خودبزرگبینی و حب جاه و مقام و نفس پافشاری مینماید.
سلوک اخلاقی آیت الله خامنه ای نیز گویای الگوی تهذیب، سادهزیستی، تزکیهی
دائمی و مقابله با مریدپروری و تقدسسازی است. مخالفت صریح وی با دو شعار
«جانم فدای رهبر» و تعبیر «ذوب در ولایت» در سالهای 83 و 91 از این جملهاند:
«بنده این حرف را از آدمهاى حسابى کمتر شنیدهام. باید ذوب در اسلام شد. خود ولایت
هم ذوب در اسلام است... ذوب در رهبرى، ذوب در شخص است؛ این اصلاً معنا ندارد. رهبرى
هم باید ذوب در اسلام باشد تا احترام داشته باشد. احترام رهبرى در سایهى این است
که او ذوب در اسلام بشود؛ هیچ کس در شخص و در جهت ذوب نمىشود؛ در اسلام باید ذوب
شد»
ب) شیوه حکومتی و الگوی مدیریت سیاسی
مدیریت
کارآمد، هوشیاری، بصیرت، اقدام بهموقع، شجاعت و تدبیر آیتالله خامنهای،
در حفظ و پاسداری از نظام اسلامی ایران و مقابله با
توطئههای مخالفان این انقلاب در سالهای ولایتش، سبب شده است که حمله به
شخص او نیز توأمان با مبارزه با این اصل حکومت اسلامی صورت پذیرد و وی به
صورت مداوم، طعمهی بمباران روانی،شایعه سازی ها و شبههپراکنیهای تکراری
مخالفانش قرار گیرد.
نحوه ی تصمیمگیری علی خامنه ای در خصوص مسائل راهبردی و کلان نظام ایران،
مقایسهی عملکرد او
در مواجهه با رویدادها و گردنههای حساس، روش تعامل با مسئولین و مقامات
کشور در دورههای گوناگون، مواضع وی نسبت به جناحها و جریانهای مختلف
سیاسی
داخلی و... مهمترین بخشهای پروژهی حمله به عملکرد رهبری کنونی ایران را
تشکیل میدهد.
اما بررسی سلوک سیاسی و عملکرد مدیریتی رهبری ایران حاکی از آن است که
نمیتوان میان شخصیت جریانی آیت الله خمینی و خامنه ای تفاوتی قائل
شد؛ چرا که تمام ابعاد تداوم انقلاب، از جمله الگوی رهبری و مدیریت اسلامی که در
وجود سید روح الله نهادینه بود، در شخصیت سیدعلی نمود پیدا
کرده است. برآیند ادارهی کشور حاکی از آن است که شخصیت جریانی آیت الله خمینی، پس از وفاتش، با رهبری آیتالله خامنهای استمرار
داشته است.
ب-1) شیوهی مواجههی دو رهبر در برخورد با مخالفان
واکنش منطقی در برابر تغییر موضع برخی یاران دیرین انقلاب(به قول وی خواص)، مراقبت از آسیب آنان به نظام ، توأم با
فرصتسازی و با تلاش برای اصلاح انحرافات و بازگشت آنان، مشی همیشگی دو زمامدار
در مراقبت از آسیب خواص به نظام ج.ا.ایران بوده است.
سیرهی عملی هردو رهبر نشاندهندهی آن است که
مشی ولی فقیه، با وجود طرد برخی خواص از عرصهی سیاسی، حاکی از گذشت و مدارا با این خواص است. تدبیر رهبری در جمهوری اسلامی
ایران، برای
مقابله با بحرانها، آشوب ها و انحرافات و خنثی کردن آنها، تابع الگوی
مرحلهبندیشده و گامبهگام بوده است. شیوهی برخورد در
وهلهی اول، اطلاعرسانی، روشنگری و دعوت با موعظه ،و پس از آن نکوهش و
هشدار بوده
است. برخورد قاطع و دعوت و فراخوان از مردم برای مقابله با توطئهها،
مرحلهی نهایی
مواجههی دو آیت الله با مخالفین معاند بوده است.
سیرهی رهبری خمینی در برخورد با بنیصدر،شریعتمداری، منتظری، مجاهدین خلق
و...
همگی تابع این الگوی مرحلهای است. آیت الله خمینی بارها و بارها مجاهدین
خلق را نصیحت و موعظه کرد که به دامن اسلام برگردند، اما آن گاه که آنها
دست به اسلحه بردند و
مبارزهی مسلحانه و ترور مسئولان را پیشه کردند، او با منافق خطاب کردن
آنها،اعلام کرد: «خطر منافقین
از کفار بدتر است.» یا هنگامی که جبههی ملی لایحهی مجازات اسلامی یا همان
«قصاص»
را غیرامروزی، غیربشری و اجراناپذیر برشمرد، او جبههی ملی را «مرتد» اعلام
کرد
و مردم را برای مقابله با آنها به خیابان فراخواند.
آیت الله خمینی در جریان آقای منتظری، بارها و بارها با نصیحت و موعظه و
تذکر مبنی بر «اصلاح بیت» و لزوم «جداسازی مرزها» سخن گفت، ولی هنگامی که مشاهده
کرد آیت الله منتظری راه دیگری را در پیش گرفته است، «فرمان عزل» وی را صادر و به
برخی از سران نظام گفت: «این غائله را باید من در زمان خودم حل کنم، وگرنه ده
سال بعد مشکلاتی ایجاد خواهد کرد.»
سلوک سیاسی سید علی خامنه ای در مواجهه با بحرانسازی و رادیکالیسم سیاسی دورهی
اصلاحات نیز نشاندهندهی چنین الگوی رفتاری است. تحصن نمایندگان مجلس ششم، استعفای
استانداران، وزرا و مقامات دولتی در حمایت از تحصن نمایندگان، کنفرانس برلین و حضور
جمعی از سیاسیون و روشنفکران و همراهی با ضدانقلاب علیه جمهوری اسلامی
را به عنوان شاهد مثال این امر میتوان بیان کرد. رویکرد وی در برخورد با این
چالشها و بحرانها، علاوه بر ارشاد و موعظه، همانند همیشه، دعوت از مردم برای حضور
در صحنه بود. حضور گسترده مردم در نهم دیماه 88 در پایان بخشیدن به وقایع انتخابات 88 از
جملهی چنین نمونههایی به شمار میرود. پافشاری بر رعایت قانون و تن ندادن به
خواست غیرقانونی معترضین، تلاش برای جدا کردن خط اعتراض از صف مردم و برخورد با
متخلفان، توجه به ریشههای خارجی ماجرا، تبیین شاخصهای محوری نظام و تأکید بر مشخص
نمودن مرزهای برخی از خواص با دشمنان و معاندان نظام از جمله اقدامات مرحلهای بود
که آیت الله خامنه ای در برخورد با این جریان انجام داد و با تداوم آشوب ها واغتشاشات(به قول وی فتنه)، باحضور مردم،
طومار اعتراضات در هم پیچیده شد.
ب-2) الگوی سیاسی دو رهبر
سیره و رویکرد دو رهبر ایران
در تعیین سیاستهای کلی جمهوری اسلامی ایران، همواره مبتنی بر سه اصل عزت، حکمت و مصلحت
قرار داشته است؛ سه اصلی که به زعم آنان الزاماً
اصول اسلامی و در درجهی بعد منافع ملی را منطقهی ممنوعه، خط قرمز و راهنمای
تصمیمگیریهای کلان کشور قرار داده است. سیدعلی خامنه ای در تأکید بر محوریت این سه
اصل عنوان کرده است: «بارها گفتم عزت را، حکمت را و مصلحت را رعایت کنند، بروند
با همهی دولتها ارتباطات داشته باشند، سیستمهای مختلف، عقاید مختلف و روشهای
گوناگون مانعی ندارد، لیکن منطقهی ممنوعهای وجود دارد که از آن منطقهی ممنوعه
نباید تجاوز کنند.» (در دیدار گروهى از معلمان و مسئولان امور
فرهنگى، 12 اردیبهشت 69)
در این میان، آمریکا و سیاستهای مداخله در امور داخلی ایران و خصومت آشکار
با نظام جمهوری اسلامی، از گذشته و حال،
در ادبیات امام و رهبری، جایگاه خاصی داشته است.آیت الله خمینی آمریکا را
«امالفساد قرن» و «شیطان بزرگ» نامید و آن گاه
که آمریکا تهدید به قطع رابطه با ایران کرد، وی گفت: «ایکاش این رابطه
زودتر
قطع شود.» و زمانی که آمریکا اقدام به تحریم اقتصادی و سیاسی ایران نمود،
باز هم فریاد زد که «ما فرزندان محرم و رمضان هستیم. ما را از
محاصرهی اقتصادی نترسانید.» آیت الله خامنه ای نیز راهبرد سه اصل
استراتژیک را در
برابر آمریکا اتخاذ کرده است. هنگامی که آمریکا از تهدید علیه ایران سخن
گفت، وی گفت: «ما در برابر متجاوزان رفتاری حسینی خواهیم داشت.» زمانی که
برخی از
مذاکره و رابطه با آمریکا در داخل ایران سخن میگفتند، موضعش اینگونه بود :
«مذاکره و
رابطه با آمریکا تا زمانی که این کشور دست از خباثت برندارد، به مثابهی
کوچهی
بنبست است.»
هرچندمطابق با سه اصل سیاست خارجی یادشده، موضوع قطع رابطه با آمریکا، سیاست دائمی نظام نیست،
بلکه موضوع برقراری رابطه تا جایی که مخدوشکنندهی اصول سهگانه سیاست خارجی باشد،
به زیان ملت ایران خواهد بود و بالطبع سیاست اساسی جمهوری اسلامی نیز تداوم قطع این
ارتباط است. رهبری ایران بارها تأکید کرده که قطع رابطه و نفی مذاکره، منع ذاتی
ندارد، بلکه آن را منوط به تضمین شرایطی دانسته است. از همین رو، او در
جایگاه تعیینکنندهی سیاستهای اصلی نظام، در صورت تأمین اصول فوق، خود را حتی
پیشاهنگ برقراری رابطه میداند: «آن روزى که رابطه با آمریکا مفید باشد، اول کسى
که بگوید رابطه را ایجاد بکنند، خود بنده هستم.» (در حرم رضوی،
1 فروردین 88)
توانایی رهبری در پاسداری از میراث بنیانگذار انقلاب و مدیریت
نظام اسلامی ایران، حتی متخاصمترین مخالفان ج.ا.ایران را به
تحسین واداشته است. سید ابوالحسن بنیصدر (رئیس جمهور مخلوع ایران)به صراحت
اعتراف میکند: «اگر خمینی زنده بودند، صدها بار به آقای خامنهای آفرین
میگفتند. آقای خامنهای به
خوبی توانسته نظامی که آقای خمینی ایجاد کرد را حفظ کند.»
مطالب مشابه :
بن تن- بیگانه نهایی تخریب کیهانی
بن تن- بیگانه نهایی با ساعت فضایی اش جلو ی آن ها را می گیرد. بن تن در این قسمت برای
بازی آنلاین بن تن
بازی آنلاین بن تن بن 10 نهایی بیگانه نجات درباره ی بن تن .
گالری عکس
بن تن. بن تن بن 10 نهایی بیگانه نجات بن 10 سامورایی سومو بن 10 درباره ی بن تن . داستان بن
بن تن-نیروی بیگانگان
صفحه ی نخست; پست بن تن- بیگانه نهایی تخریب کیهانی : تمام حقوق اين وب سايت و مطالب آن متعلق
بن تن-حمله ویلجکس
بن تن -حمله زمین را تصرف کند اما بن تن جلو ی ویلجکس را می گیرد بن تن- بیگانه نهایی
درد و رنج
صفحه ی نخست; پست بن تن- بیگانه نهایی تخریب کیهانی : تمام حقوق اين وب سايت و مطالب آن متعلق
کارتونهای جدید در بازار
داوری نهایی دومین جشنواره سراسری کارتون و کاریکاتور مجله ی کارتون بن تن بیگانه تمام
مقایسه سیره سیاسی دو رهبر ایران؛سیدروح الله خمینی و سیدعلی خامنه ای
معرفی کرد و تن به جمهوری مرحلهی نهایی مواجهه به مثابهی کوچهی بن
مجموعه فیلمهای سینمایی رایگان
اون یکی ها: انتقام این نبرد نهایی: بن تن: بازگشت
برچسب :
بن تن بیگانه ی نهایی