رابطه بین کودک آزاری والدین و الگوی مجرمانه شرارت در کودکان آزار دیده(مطالعه موردی: مجرمین شرارت زند
آدرس مقاله در پایگاه مجلات تخصصی نور: مجله رفاه اجتماعی » زمستان 1384 - شماره 19 (از صفحه 225 تا
252)
URL : http://www.noormags.com
رفاه اجتماعی » شماره 19 (صفحه
225)
عبدالرحیم اسداللهی*، محمود براتوند**
طرح بحث: این مقاله به بررسی ارتباط سببشناختی بین ایذاء در دوران کودکی از سوی والدین و بروز جرم شرارت در دورههای بعدی زندگی این کودکان میپردازد. بر مبنای نظریه لئونارد برکوئیتس و بندورا میپردازد.
روش تحقیق: جامعه پژوهشی این بررسی کلیه مجرمین بزه شرارت و خشونت در زندانهای خوزستان در سال 1384 میباشد که با نمونهگیری تصادفی 80 نفر از آنها انتخاب و آزمون کودکآزاری در مورد آنها اجراء و پرونده محکومیتی و مددکاری آنها مورد مطالعه قرار گرفت.
یافتهها: 90 درصد نمونهها گزارش کردند که والدین (بهویژه پدران) کم یا بیسواد، آنها را طی دوران کودکی آزار و اذیت نمودهاند که بیشتر از نوع آزار جسمانی بوده است. در مجموع میانگین درصدی نمره آزمون کودکآزاری در میان آزمودنیها بالاتر از سطح میانه (60 درصد) بود. مصادیق کودکآزاری شامل تنبیه بدنی، سوءاستفاده جنسی، غفلت از فرزندان و محرومیت از غذا و تفریح میباشد.
نتیجه: فرضیه اصلی پژوهش، معناداری و هماهنگی سببشناختی بین این دو پدیده را تایید کرد. رابطه معناداری بین سواد والدین، ساخت خانواده تکوالدی و طلاق زودهنگام با کودکآزاری آنها مشاهده شد. همچنین با کاهش سن و سواد مجرمان شدت جرم شرارت در آنها گسترش مییابد.
_______________________________
* کارشناس ارشد جامعهشناسی، مدرس مرکز آموزش عالی علمی ـ کاربردی منطقه 3 زندانهای کشور
** کارشناس ارشد روانشناسی، مدرس مرکز آموزش عالی علمی ـ کاربردی منطقه 3 زندانهای کشور
رفاه اجتماعی » شماره 19 (صفحه 226)کلید واژهها: جرم، زندانیان خوزستان، کودکآزاری، مجرمین
تاریخ دریافت مقاله: 19/7/84 تاریخ پذیرش مقاله: 4/11/84
مقدمه
سیر جرایم در جامعه روند پرشتابی به خود گرفته است و انجام اقداماتی برای پیشگیری در این زمینه را اجتنابناپذیر مینماید. نخستین گام در این ارتباط شناخت شرایط موجود است. هدف این بررسی تعیین الگوی ساختاری شدت جرم شرارت و ارتباط آن با الگوی ساختاری کودکآزاری دوران کودکی مجرمین است چرا که تعیین چنین الگویی میتواند در زمینه پیشگیری از این جرم راهگشا باشد. خشونت میتواند با برهم زدن امنیت جامعه و نظم جامعه در روند کلی فعالیتهای اجتماعی اخلال ایجاد کرده و زمینهساز بروز ناامنی و اساس فقدان امنیت در جامعه باشد. کودکآزاری نیز میتواند در زندگی آینده کودکِ آزاردیده زمینهساز آسیبهای روانی زیاد گردد. این پژوهش سعی در شناسایی وجود یک رابطه همبستگی بین کودکآزاری در دوران کودکی مجرمین، با جرائم شرارت و خشونت آنها و از این طریق، جلب توجه مسئولین امور پرورش و تربیت کودکان و خانوادهها از یک سو و نهادهای قضایی و کیفری از سوی دیگر به زمینة جرمزای این پدیدة متأسفانه متداول در برخی ازخانوادههای ایرانی و خوزستانی دارد. کودکآزاری در خانوادهها وخشونت در اجتماع به دو الگوی ساختاری مجرمانه شایع در خوزستان تبدیل شده است. جامعه آماری این بررسی مجرمین شرارت زندانهای خوزستان هستند که در سال 1384 دستگیر شدهاند. به درخواست ادارة کل زندانهای خوزستان به لحاظ رعایت جنبههای امنیتی و حفاظتی و جلوگیری از هرگونه آثار سوء، در بیان آمارهای مربوط به جرایم شرارت از آمارة فراوانی درصدی استفاده گردید.
1) طرح مسأله
بروز جرایم خشونتبار شرارت و رشد تصاعدی آن در مقایسه با سایر جرایم و
رفاه اجتماعی » شماره 19 (صفحه 227)عناوین مجرمانه در خوزستان به یک چالش و مسأله اجتماعی بدل شده است. میزان 27 درصد این بزه در میان سایر جرایم، مسألهزا و سؤالبرانگیز میباشد؛ بهطوریکه شرارت، دومین الگوی مجرمانه را از لحاظ حجم درصدی در نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت خوزستان (18 درصد) بعد از سرقت تشکیل میدهد (آمارنامة زندانهای خوزستان، 1384). با توجه به اهمیت این الگوی بزهکارانه بررسی سابقة فردی و شخصیتی این گروه از مجرمان لازم است. بررسی حاضر این هدف مهم را بررسی میکند که آیا سابقة ایذاء در خانواده و خشونتهای اجرا شده توسط والدین طی دوران کودکی و نوجوانی رابطة معناداری با سطح سواد و آموزش مجرمین و والدین آنها، نوع شغل والدین، ساختار خانواده و سن خاص و جنسیت مجرمین شرارت دارد؟
2) سوابق پژوهشی
زمینهها و عوامل اصلی آزار کودکان توسط خانواده را میتوان در حوزههای روانی، خانوادگی و محیطی ـ شخصیتی بررسی کرد.
1-2) علل مهم روانی کودکآزاری
تحریکپذیری و حساسیت منفی بیش از حد والدین (کمپ، 1988؛ نقل از مدنی، 1383) افسردگی با جلوه پدوفیلیایی (بچهگرایی) (پورافکاری، 365:1376)، سابقه کودکآزاری در والدین و فرد آزارگر (کافمن، 1987 نقل از مدنی، 1383) که به 30 درصد از موارد کودکآزاریها شامل گردیده است (ولف، 1999؛ نقل از مدنی، 1383)، عزتنفس پایین و ضعف در روابط فردی ـ جنسی با همسالان و همسر (تحقیق ثناگوی محرر، 1379) رابطه قوی بین کودکآزاری و مقیاسهای شخصیتی پرسشنامه میلون2 [1](MCMII) در مادران دارای کودکان آزاردیده از جمله مهمترین عوامل روانی کودکآزاری مادران است. همچنین
_______________________________
[1]. Millon Clinical Multiaxial Inventory /II
رفاه اجتماعی » شماره 19 (صفحه 228)دوریگزینی و انزوا، وابستگی، اختلال شخصیت ضداجتماعی، آزارگری، شخصیت وسواسی و پرخاشگر، آزارطلبی و شخصیت اسکیزوتیپ و پارانویید از جمله ویژگیهای شخصیتی این مادران بوده است.
2-2) علل مهم خانوادگی کودکآزاری
اکثر آزارها در خانواده و از سوی والدین صورت میپذیرد که شامل والدین جوان
و بیتجربه دارای استرس شغلی (کاهانی، 1375) و سن بالای پدر بود؛ بهطوریکه
در تحقیق اسدالهی (1384) این عامل، دارای رابطة معنادار و عاملی بالایی با سوءرفتار آنها با کودکانشان بود. نکته مهم، این پدیده است که در والدین با سنین بالا و خیلی کم، کودکآزاری بیشتر اتفاق افتاده است؛ (اسدالهی، 1374؛ قاسمزاده، 1380). سطح سواد پایین والدین نیز در پژوهشهای دیگر نشانگر رابطه مثبت و معنادار با میزان افزایش کودکآزاری بوده است (صفوی، 1374؛ اسدالهی، 1374؛ رحیمیموقر، 1375؛ رشیدیفر، 1376 و بخشعلیان، 1377). نوع شغل نیز رابطه معنادار و مثبتی با کودکآزاری داشته و آن دسته از مشاغل غیرتخصصی و یدی مثل کشاورزی و کارگری دارای بیشترین رابطة موثر بودهاند. (مدنی، 123:1383؛ محمدخانی، 1378؛ رزاقی، 1380؛ قاسمزاده، 1378؛ حسینیسدهی، 1380). بُعد خانوار نیز با کودکآزاری رابطه دارد (کاهانی، 1375؛ صفوی، 1374؛ رحیمیموقر، 1375؛ دولتمند، 1375؛ بخشعلیان، 1377؛ نامداری، 1377). یکی دیگر از الگوهای ساختی خانواده در بروز کودکآزاری، سابقه بیماری روانی ـ جسمانی، طلاق و جدایی در والدین بوده است (مدنی، 1383:134). پیشینة کیفری و سوابق مجرمانة پدر و مادر بهویژه اعتیاد از عوامل خانوادگی مهم بروز سوءرفتار با کودکان بوده است. پژوهشهای اسداللهی (1384) و بلسکی (1998)، نامداری (1377)، لئونارد (1998)، محمدخانی (1378)، براتوند (1380) و باقرییزدی (1379) مؤید این دیدگاه میباشد. در مواردی کودکآزاری به حدی شدید است که منجر به
رفاه اجتماعی » شماره 19 (صفحه 229)فرار کودکان از خانه میشود. بر اساس تحقیق جانقلی (136:1383) علت فرار 14 درصد از کودکان خیابانی ضرب و شتم والدین و بستگان در خانه بوده است که افزون بر 33 درصد این گروه به رفتارهای خشونتبار و شرارتآمیز روی آوردهاند (صالح، 156:1383). خانوادههای بدریخت یا از ریخت افتاده مثلاً تکوالدی[1]، منزوی و دارای کمترین میزان ارتباطات اجتماعی و دارای تعارضات درونی زیاد، همبستگی بالایی با کودکآزاری داشتهاند (مدنی، 147:1383). از جمله عوامل مرتبط دیگر، تولد نوزاد جدید و مرگ یا فقدان یکی از اعضای خانواده است. تولد نوزاد جدید با توجه به نگرش خانواده و نیز جنسیت کودک قابل بررسی بوده و به هر حال حضور فرزند دیگر با کمتوجهی به کودک قبلی همراه یک عامل استرسزا است (ماسن، 545:1382).
3-2) عوامل مهم محیطی و شخصیتی
این عوامل که زمینهساز بروز کودکآزاری است، طیف گستردهای را دربرمیگیرند؛ که مرگ یا فقدان یکی از اعضای خانواده یا بستگان، فقر، مشکلات اقتصادی، تیپ شخصیتی والدین، استرسهای محیطی و مکانهای تنشزای روانی، محیطهای پرجمعیت و بزهکار در فضاهای منطقهای حاشیه شهرها، عدم پایبندی به اصول مذهب و اخلاق و نگرش مثبت به تنبیه کودکان (اسداللهی، 1384؛ بوالهری، 1377؛ مدنی، 1383؛ کاظمیپور، 1377؛ فخرایی، 1377؛ صفوی، 1374؛ رشیدیفر، 1376؛ هوشدار، 1374؛ براتوند، 1380).
4-2) پیامدهای کودکآزاری
در اینجا به یکی از اثرات مهم و تأسفبار آزار کودکان، یعنی زمینههای بروز بزهکاری و جرایم شرارت در جامعه پرداخته میشود. این نکته حائز اهمیت است که اکثر موارد کودکآزاری بهطور یکسویه منجر به جلوهها و الگوهای ساختی مجرمانه نمیگردد
_______________________________
[1]. Single Parenthood
رفاه اجتماعی » شماره 19 (صفحه 230)پژوهش طباطبایی (1380) نشان داد 55 درصد موارد کودکآزاری (بهویژه در مردان) در جامعه پژوهشیاش منجر به بروز شخصیت نابهنجار ضداجتماعی شده است. پیامدهای آزارگری کودکان را در دو جلوه جسمانی ـ روانی میتوان بررسی کرد (مدنی، 177:1383). جلوههای جسمانی کودکآزاری، بروز اختلالات رشدی، بدریختی بدن و معلولیت جسمانی، سوءتغذیه منجر به افت توانایی ذهنی، کبودی بدن، شکستگی استخوانها و موارد مشابه بوده است (بوالهری، 1377؛ رحیمیموقر، 1375؛ نوروزی، 1372 و رشیدیفر، 1376). بدترین پدیدة جسمانی کودکآزاری، آزارگری منجر به فوت کودکان است که صراحتاً در متون حقوقی ـ کیفری با زمینههای مجرمانة قتلها بررسی میگردد. متأسفانه از گزارشهای فوت کودکان به سازمان پزشکی قانونی، 70 درصد موارد قتلهای عمد و شبهعمد و خطایی بوده است (هوشدار، 1374).
جلوههای روانی را نیز میتوان در حیطههای اختلالات روانی ـ شخصیتی وسیعی بررسی کرد: پرخاشگری، رفتار تکانشی، بیاشتهایی یا پراشتهایی افراطی روانی و رفتار تظاهر به خودکشی و هیستریک (محمدی فرود، 1380) جلوههای ترس مرضی از مردان، انزواگزینی، افسردگی و در مورد سوءاستفاده جنسی، رفتارهای وسواس شستوشو، اختلالات خواب، کاهش عزتنفس و اقدام به خودکشی بارزترین موارد این جلوههای روانیاند (براتوند، 1379؛ ابراهیمیقوام، 1376؛ طباطبایی، 1380؛ مدنی، 1383؛ کاپلان و سادوک به نقل از پورافکاری، 1998؛ نوروزی، 1372 و محمدخانی، 1380).
3) تعریف مفاهیم
1-3) تعریف پرخاشگری
پرخاشگری و خشونت یک پدیدة ساختاری و چندبعدی است و کارکردهای مثبت و منفی دارد. در زبان عامه پرخاشگری را تنها به معنای زور ورزی و خشونت به کار میبرند؛ ولی چنین استنباطی تنها بخشی از مفهوم پرخاشگری را پوشش میدهد. تعریف خشونت به معنای عام عبارت است از حمله به دیگری. در نتیجه در هر عمل خشنی مفهوم
رفاه اجتماعی » شماره 19 (صفحه 231)پرخاشگری مستور است؛ ولی همة خشونتها الزاماً به صورت پرخاشگری خودنمایی نمیکنند (شیخاوندی، 104:1379). ارونسون نیز معتقد است که پرخاشگری عملی است که هدف آن اِعمال صدمه و رنج است (ارونسون، 162:1969؛ نقل از محسنی تبریزی، 130:1383). اثر پرخاشگری در حوزة ارتکاب جرم در جامعه ایجاد و گسترش ناامنی است و هدف این پژوهش، بررسی الگوهای مجرمانه موجد احساس ناامنی اجتماع میباشد.
2-3) کودکآزاری
هرگونه آسیب جسمانی یا روانی، سوءاستفاده جنسی یا بهرهکشی و عدم رسیدگی به نیازهای اساسی کودک و نوجوان زیر 18 ساله توسط دیگر افراد یا اعضای خانواده که به صورت تصادفی نباشد، کودکآزاری[1] گفته میشود (مدنی، 20:1383).
این پدیده سابقهای طولانی در تاریخ بشری دارد که در هر دورهای از تاریخ تعریف مفهومی آن متفاوت و فاقد بار معنایی منفی بوده است، از تقدیم دختران جوان به معابد بابل و سوءاستفاده جنسی از آنها گرفته (باستانی پاریزی، 262:1343) تا زنده بگور کردن دختران از سوی اعراب عصر جاهلیت. زمانی هم بهویژه در عصر صفوی و حتی در دورههای بعدی تاریخ ایران شاهد روسپیخانههای ویژه برای پسران خردسال و جوان هستیم (راوندی، 360:1369). الگوی ساختاری کودکآزاری تنها شکل جنسی نداشته است، بلکه جلوههای روانی ـ جسمانی ـ شامل ضرب و شتم مقطعی یا مداوم یا عدم توجه به برآوردن نیازهای اولیه ـ ثانویه کودک در جریان رشد او میباشد. در طراحی آزمون کودکآزاری و اجرای آن بین مجرمین شرارت موارد تعریفی حاضر لحاظ گردیده است.
_______________________________
[1]. Child Abuse
رفاه اجتماعی » شماره 19 (صفحه 232)3-3) شدت الگوی مجرمانه شرارت و کودکآزاری
برای تعیین رابطة بین ساختار الگویی شرارت مجرمین با میزان کودکآزاری، موارد زیر مورد نظر قرار گرفت.
الف) ایام حبس و نوع مجازات شرارت
برحسب میزان شرارت و خشونت اعمال شده از سوی فرد محکوم، محاکم قضایی طبق گزارش ضابطین و بر اساس قانون به صدور حکم میپردازند، لذا بر مبنای تعریف عملیاتی هر چه میزان حبس بیشتر باشد، شدت شرارت آنها نیز بیشتر است.
ب) شدت کودکآزاری
برمبنای آزمون طراحی شده، هر چه نمرة حاصل جمع نمرات گویهها بیشتر باشد؛ شدت ایذاء کودک توسط والدین بیشتر بوده است.گسترة نمرات این آزمون بین 100-20 میباشد.
4) چارچوب نظری
1-4) شرارت و خشونت آموخته شده: نظریه لئونارد برکویتس
لئونارد برکویتس (Leonard Berkowitz) بر یادگیری مشاهدهای رفتار پرخاشگرانه و خشونت ابراز شده از سوی انسان تاکید نموده است. در رفتار پرخاشگری انسان، یادگیری نقش مهمتری از غریزه دارد که این امر حاصل تعامل ساختاری پیچیده بین انگیزههای ذاتی و پاسخهای آموخته شده است. (شکرکن، 8:1367-167). البته او معتقد است با اصلاح ساخت یادگیری فرد، میتوان طبیعت پرخاشگری او را تعدیل و با انعطافتر نمود. کودک با مشاهده اعمال خشونتآمیز و پرخاشگرانه والدین با جلوههای بیشتر جسمانی و روانی ـ که مثلاً در واکنش به عدم پایبندی آنها به خواستهها و قوانین مد نظر والدین رخ میدهد ـ این پدیده را فرا میگیرد. کودک بر اثر مشاهده میآموزد که عدم توجه و بروز ناکامی در تحقق خواستههایش را با شرارت و خشونت پاسخگو باشد. البته این توجیه بیان تمام بسترهای نظری پرخاشگری و شرارت نخواهد بود، ولی بخش عمده یادگیری کودک در
رفاه اجتماعی » شماره 19 (صفحه 233)خانواده و در سنین اولیه روی میدهد و وقایع این دوره از اهمیت زیادی برخوردار است و باعث انتقال این الگوهای رفتاری به زندگی آیندة کودک میگردد.
2-4) یادگیری اجتماعی ـ مشاهدهای: نظریة آلبرت بندورا
بندورا 1975 (سیف، 272:1373) اعتقاد دارد بخش اعظم یادگیری از طریق مشاهده رفتار دیگران است. نکتة مهم در این دیدگاه عدم نیاز به تقویت فوری است، یعنی فرد رفتار را مشاهده کرده و میآموزد ولی تا زمانی که نیازی به ابراز آن نباشد و به عبارتی عامل تقویتی وجود نداشته باشد، بروز نمیکند. هر چه الگو از مقبولیت و مشروعیت بیشتری برخوردار باشد احتمال یادگیری بیشتر است (سیف، 275:1373). در این مورد خاص والدین به صورت افراد صاحب قدرت از نفوذ زیادی برخوردارند و کودکان، آنها را به عنوان الگوی مناسبی تلقی نموده و در طول زندگی و هنگامی که خود بخواهند با کودکانشان برخورد کنند از همان شیوههای آزارگری توأم با غفلت و مسامحه[1] استفاده میکنند.
5) روش
1-5) سؤالات و فرضیات پژوهش
الف) آیا میتوان بین شدت کودکآزاری مجرمین دستگیر شده با شدت جرم شرارت آنها رابطه معناداری یافت؟
ب) آیا میتوان بین سطح سواد مجرمین و والدین آنها با سابقه کودکآزاری و جرم شرارت رابطه معناداری یافت؟
ج) ریخت جمعیتشناختی و ساختار خانواده با جرم شرارت و کودک چه رابطهای دارد؟
برمبنای سؤالات بالا فرضیههای پژوهش به قرار زیر تدوین شدند:
الف) بین سابقة کودکآزاری والدین و شدت جرم شرارت فرزندان رابطه معناداری وجود دارد.
_______________________________
[1]. Child Neglect
رفاه اجتماعی » شماره 19 (صفحه 234)ب) با افزایش سن از فراوانی مجرمین شرارت کاسته میشود.
ج) با کاهش سواد افراد، شدت شرارت مجرمین افزایش معناداری مییابد.
د) با کاهش سواد والدین سابقه کودکآزاری آنها افزایش مییابد.
هـ) بین خانوادههای تکوالد (مطلقه، متوفی) سابقة کودکآزاری بیشتر است.
2-5) نوع پژوهش
پژوهش از نوع توصیفی ـ اکتشافی با روش جمعآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و مصاحبه با برخی از آزمودنیها (برای تطابق و اعتبارسنجی دادهها) و همچنین روش اسنادی یعنی بررسی و مطالعة برخی از پروندههای شخصیتی ـ مددکاری مددجویان نمونه و آمارهای ارائه شده از سوی مرکز آمار زندانهای خوزستان میباشد.
3-5) جامعه و نمونه آماری
دادههای مجرمین شرارت به عنوان جامعة آماری از مرکز آمار و رایانه زندانهای خوزستان بهدست آمد. جامعة آماری پژوهشی کلیه افراد دستگیر شده با عنوان مجرمانة شرارت طی دورة 1384 را شامل میشود که به جرم مذکور محکوم و حکم قطعی کیفری آنها از ناحیة دادگاه صادر گردیده است. شدت جرم شرارت نیز برحسب میزان ایام حبس، سنجیده شد. از طریق نمونهگیری تصادفی ساده از جامعة آماری جمعاً 80 نفر با کمک واحد آمار و رایانة زندانهای خوزستان با اعداد تصادفی انتخاب گردید.
4-5) ابزار جمعآوری اطلاعات
برای جمعآوری اطلاعات و آزمون فرضیهها، علاوه بر مطالعه اسنادی پروندههای کیفری و مصاحبه با برخی از آزمودنیهای نمونه، از پرسشنامة محقق ساخته استفاده گردید. با توجه به نتایج و یافتههای سایر محققان در مورد جرم شرارت و کودکآزاری و طبق فرضیههای ارائه شده، آزمون کودکآزاری والدینِ مجرمان شرارت در 20 آیتم به روش لیکرت با
رفاه اجتماعی » شماره 19 (صفحه 235)گویههای پنجگانه از «کاملاً موافق» تا «کاملاً مخالف» تنظیم گردید. با توجه به طیف گستردة جلوههای کودکآزاری (مدنی، 21:1383) در تنظیم و طرح سوالات برای گویههای 20گانه از مصادیق آن یعنی تنبیه بدنی، آزار جنسی، بیتوجهی و غفلت و سوءتغذیه استفاده شد. از مجموع 40 سوال طراحی شده (10 آیتم برای هر مقیاس) در نهایت 20 سوال با بالاترین ضریب همسویی و همبستگی با دو شق زوج و فرد و با کل آزمون با تعیین ضریب آلفای هر گویه باقی ماند. در پایان پایایی و اعتبار آزمون به شیوة فرد و زوج با یک بار اجرا بر روی نمونههای پژوهشی و از طریق آلفای کرونباخ 82/0:α و در حد مطلوب بهدست آمد.
6) یافتهها
طی این بخش در قالب آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نمودارها و جداول، فراوانی درصدی نتایج مربوط به جرایم شرارت و آزمون محقق ساختة کودکآزاری ارائه میشود.
در جدول شمارة 1 نمرات آزمون کودکآزاری و شدت جرم شرارت در قالب ماههای محکومیت به زندان آمده است.
جدول 1: شدت جرم شرارت و ایذاء در دوران کودکی مجرمان نمونه
ایام حبس | شدت جرم شرارت | شدت تجربهکودکآزاری | نمره آزمون کودکآزاری |
کمتر از یک ماه | 5/11 | 6/11 | کمتر از60 (6/46 درصد) |
بین 3-1ماه | 5/40 | 3/13 | |
بین 6-3 | 3/34 | 7/21 | |
یک سال | 5/27 | 7/25 | بالاتر از 60 (4/53درصد) |
دو سال | 6/1 | 7/27 | |
مجموع | * | =SUM(LEFT) 100 | * |
*برحسب ماه حبس طبق پرونده محکومیت کیفری
طبق جدول شمارة 1 فقط 6/46 درصد از پاسخگویان از کودکآزاری و آزارگری
رفاه اجتماعی » شماره 19 (صفحه 236)اطرافیان و والدین در مورد خود با نمره کمتر از 50 شکایت کردهاند. در حالیکه 9/51 درصد از مجرمین که شدت شرارت آنها شدید و بالاتر از یکسال حبس بوده در آزمون کودکآزاری نمره بالاتر از 50 آوردهاند. در جدول شمارة 2 فراوانی درصد آزمون کودک آزاری و درصد شدت جرم شرارت در مجرمین شرارت خوزستان آمده است. با افزایش سن، شاهد کاهش در بروز و شدت این جرم هستیم.
جدول 2: میانگین فراوانی درصدی شدت شرارت و سابقة کودکآزاری براساس سن نمونه
سن مجرمین | فراوانی درصدی کودکآزاری والدین** | فراوانی درصدی جرم شرارت* |
زیر 18سال | 62 | 15 |
25-19 | 71 | 40 |
32-26 | 57 | 21 |
39-33 | 54 | 10 |
45-40 | 56 | 6 |
45 به بالا | 61 | 8 |
مجموع | 361 | 100 |
*ماههای محکومیت
**این میزان بین دامنه 20 تا 100 در نوسان است و مجموع آنها از 100 بیشتر میشود.
نتایج دیگر دادهها، اشاره به تفاوت جنسیتی زنان و مردان در شکایت از کودکآزاری دوران کودکی و میزان شدت بزه شرارت آنها در بزرگسالی دارد. زنان با کمترین درصد مجرمانه شرارت (2 درصد) در آزمون کودکآزاری میانگین 64 درصد داشته ولی مردان با 98 درصد خشونت اذعان نمودهاند که 87 درصد از والدینشان آنها را مورد آزار و ایذاء قرار دادهاند. در جدول شمارة 3 تاثیر متغیر تعدیلگر و مداخلهگر سواد در بروز جرم شرارت و خشونت بزهکاران نمونه به همراه سابقه کودکآزاری والدین آنها آمده است
رفاه اجتماعی » شماره 19 (صفحه 237)جدول 3: فراوانی مجرمین برحسب تحصیلات
سطح تحصیلات مجرمین | میانگین درصدی نمره کودکآزاری | فراوانی درصدی جرم شرارت |
بیسواد یا کمسواد | 6/74 | 63 |
سیکل | 4/63 | 26 |
دیپلم | 7/52 | 5/9 |
لیسانس | 3/38 | 5/1 |
فوقلیسانس و بالاتر | - | - |
مجموع | - | 100 |
عدم حضور یا فوت پدر میتواند از لحاظ اقتصادی آثار مخربی داشته باشد؛ اما فوت مادر از لحاظ تربیتی ـ پرورشی و حفظ موجودیت خانواده با توجه به ازدواج مجدد پدر میتواند حتی آثار ویرانگرتری نسبت به فوت پدر داشته باشد (اسداللهی، 1384)؛ در جدول شمارة 4 نتایج این عارضه و آسیب را میتوان مورد بررسی قرار داد.
جدول 4: فراوانی درصدی مجرمین شرارت و آزار دوران کودکی برحسب وضعیت زندگی پدر و مادر
وضعیت زندگی والدین | فوت یا جدایی | حضور والدین | |
پدر | مادر | ||
نمره کودکآزاری والدین | 82 | 92 | 60 |
درصد جرم شرارت مجرمین | 71 | 80 | 28 |
متغیر سواد نیز در والدین مجرمان به صورت یک متغیر تعدیلگر و اثرگذار در کاهش و تعدیل اثرات بد کودک آزاری والدین در جرم شرارت بزهکاران نمونه بوده است؛ نتایج جدول شمارة 5 موید این گفته است.
رفاه اجتماعی » شماره 19 (صفحه 238)جدول5: فراوانی درصدی جرم شرارت مجرمین و کودکآزاری والدین برحسب تحصیلات پدر و مادر
سواد و تحصیلات والدین | بیسواد یا کمسواد | سیکل | دیپلم | لیسانس یا بالاتر | ||||
پدر | مادر | پدر | مادر | پدر | مادر | پدر | مادر | |
میانگین درصدی کودکآزاری والدین | 5/85 | 5/78 | 9/85 | 71 | 6/57 | 6/54 | 30 | 9/35 |
میانگین درصدی شرارت مجرمین | 83 | 96 | 5/3 | 2 | 3 | 5/1 | 5/0 | 5/0 |
- رابطة بین فراوانی درصدی مجرمین شرور با سطح سواد والدین
اکنون بهطور خلاصه با توجه به نتایج توصیفی جداول قبلی به آزمون آماری فرضیهها میپردازیم:
الف) فرضیة اول: در سطح آلفا 05/0 معناداری و با درجة آزادی 79 این فرضیه مبنی بر وجود رابطه معنادار بین ایذاء و آزار دوران کودکی و جرم شرارت طی دورة بزرگسالی، تأیید شد.
ب) فرضیة دوم: این فرضیه مبنی بر «وجود رابطه معنادار بین سن و شدت جرم مجرمین شرارت» تأیید شد، بهطوری که بالاترین نرخ وقوع این جرم در ردههای سنی زیر 30 سالهها بوده است (76 درصد) که با افزایش سن مددجویان میزان وقوع این نوع جرم کاهش مییابد.
ج) فرضیة سوم: این فرضیه مبنی بر وجود رابطة معنادار بین سواد مددجویان و شدت جرم شرارت تایید شد. هر چند درصد نسبی مجرمین بالای دیپلم و دارای تحصیلات عالی بسیار کم بوده و در بین این یافته باید ملاحظات جمعیتی آماری مدنظر قرار گیرد.
د) فرضیة چهارم: رابطه مثبت و بالایی بین افزایش سواد والدین و گزارش مددجویان در مورد کودکآزاری دوران خردسالی ملاحظه شد. بهطوری که از دید بیش از 90 درصد مجرمین شرارت، مادران و پدران بیسواد و کمسوادشان دارای سابقة کودکآزاری در مورد آنها بودهاند.
هـ) فرضیة پنجم: بین ساختار خانواده و تکوالد بودن آن با جرم شرارت و
رفاه اجتماعی » شماره 19 (صفحه 239)کودکآزاری رابطه معنادار بالایی مشاهده شد. 80 درصد مجرمین با بیان فوت یا جدایی مادر و عدم حضور او در خانه، در آزمون کودکآزاری نمرة 92 بهدست آوردهاند که این میتواند ناشی از ازدواج مجدد پدر و دوگانگی در تربیت فرزندان باشد. 71 درصد مددجویان نیز با وجود سرپرستی مادر بر خانواده و عدم حضور پدر بر اثر فوت یا جدایی نمره 68 در آزمون کودکآزاری به دست آوردهاند.
7) بحث و نتیجهگیری
نتایج مقایسهای جدول شمارة 1 وجود رابطهای همبسته و توصیفی بین درصد شرارت مجرمان برحسب ایام حبس و جزای نقدی با شدت کودکآزاری والدین آنها در دوران مذکور را گوشزد مینماید. در تحقیقات اسداللهی (1384)، نامداری (1377)، محمدخانی (1378) و بخشعلیان (1377)، طباطبایی (1380) و باقرییزدی (1379) وجود چنین رابطهای گزارش شده است. نتایج حاصل از آزمون کودکآزاری با دادههای شرارت مجرمان با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون مورد بررسی قرار گرفت که در سطح معناداری آلفا 05/0 و درجه آزادی 79 : df فرض صفر، رد و وجود ارتباط معنادار بین این دو مؤلفه تأیید گردید . برمبنای این دادهها فرضیة اول پژوهش مبنی بر وجود رابطة معنادار بین شدت شرارت مجرمان و تجربه آزاردیدگی آنها از سوی والدین تایید میشود.
در جدول شمارة 2 بنابر آمارهای موجود و تجارب گذشته آشکار شده است که از سن 36-35 سالگی آمارهای مربوط به جرم کاهش مییابد. (شیخاوندی، 1379) بررسی خشونت، ما را با الگوهای مختلفی از واکنشهای لفظی و فیزیکی مانند: توهین، تحقیر، آزار و ایذا، نزاعهای فردی و جمعی، ضرب و جرح و قتل مواجه می کند. اما از دیدگاه حقوق جزا عمدتاً آن بخش از رفتارهایی قابل توجه هستند که جرم تلقی شده و مستوجب مجازات باشند. این رفتارها، قطع نظر از مسئولیت کیفری مرتکب از سنین 4 سالگی قابل مشاهده است (نیکخو و همکاران، 164:1381) و در دوران بحران ناشی از بلوغ و تا سن 18 سالگی به اوج خود میرسد و معمولاً بعد از گذر از این مقطع با شروع فعالیتهای
رفاه اجتماعی » شماره 19 (صفحه 240)اجتماعی جوانان آرامآرام فروکش میکند (ماسن، 367:1382).
البته بایستی به تفاوتهای جنسیتی در بروز رفتارهای شرارتآمیز و واکنشهای رفتاری کودکان آزاردیده در دوران بزرگسالیشان توجه خاص شود. جلوههای رفتاری آنها در مصاحبههای بالینی با مددجویان زن و مرد و بررسی پرونده کیفریشان، بروشنی تفاوت جنسیتی را گوشزد مینماید؛ بهطوریکه الگوهای مجرمانه مردان بزهکار بهصورت رفتارهای پرخاشگرانه و خشونت بار با شخصیت ضداجتماعی بود. اما در زنان تابلوی بالینی اولیه رفتار آنها جلوه خستگی روانی[1] و افسردگی داشت.
با توجه به دادههای فوق ملاحظه میشود که حدود 55 درصد نمونهها در سنین جوانی مرتکب این رفتارهای خشن شدهاند. چرا که افراد در این سن نیاز به رفتارهایی برای ابراز وجود دارند که با توجه به شرایط اجتماعی به صورت فعالیتهای انساندوستانه، علمی و یا رفتارهای سوئی چون ضرب و شتم، پرخاشگری و... نمود مییابد. ویژگیهای یک اختلال شخصیت در طی نوجوانی یا اوایل بزرگسالی نمایان میشوند. طبق تعریف، یک اختلال شخصیت، الگوی پایداری از تفکر، احساس و رفتار است که در طی زمان از ثبات نسبی برخوردار است. بعضی از انواع اختلالهای شخصیت (بهویژه اختلالهای شخصیت ضداجتماعی و مرزی) همراه با افزایش سن کمترآشکار شده یا تخفیف مییابند که در اینجا نیز با آن مواجهایم. در حالیکه این امر برای سایر انواع اختلالها مانند اختلالهای شخصیت ـ رسوایی جبری و اسکیزو تایپی مصداق زیادی نداشته است (نیکخو و همکاران، 325:1381).
اما در ستون دیگر جدول شمارة 2 میانگین درصدی شدت کودکآزاری (دامنة شدت 100-20) روندی بالاتر از میانگین را تشکیل میدهد، بدین معنا که بیشتر مددجویان با جرم شرارت، سابقه آزار دیدن در دوران کودکی را تجربه و این مسأله را گزارش نمودهاند. نکته مهم در کاهش این شدت، در مجرمین سنین بالا میباشد. توجیه آن میتواند این امر باشد که با فاصله گرفتن از دوران کودکی اثرات مخرب روانی ـ جسمانی آزارهای دوران
_______________________________
[1]. Psychasthenia
رفاه اجتماعی » شماره 19 (صفحه 241)مطالب مشابه :تاریخچه دانشگاه افسری امام علی (ع)
تاریخچه دانشگاه افسری عمومي قشون در زمان جنگ و صلح دانشگاه بر سه
از آزمون استخدامی مربیان پیش دبستانی چه خبر؟!؟-خبر 10 خرداد93
وزیر آموزش و پرورش در خصوص زمان آزمون به است، اما زمان بر ورودی دانشگاه افسری .
پرسش و پاسخ دانشجویان - محمود محمدپور
و در زمان تعیین شده در آزمون و فقط بر اساس نمرات آزمون دانشگاه افسری
سیر مالکیت در ایران و چگونگی ثبت اسناد و املاک (11)
از نظر زمان رویش بود که توسط افسری که از سوی مصاحبه آزمون دانشگاه
اطلاعيه دانشگاه فرهنگيان درباره ثبت نام از متقاضيان شركت در آزمون جذب نيروي قراردادي سال 93
قراردادي دانشگاه فرهنگيان زمان برگزاری آزمون و نحوه آزمون بر روي كارت
رابطه بین کودک آزاری والدین و الگوی مجرمانه شرارت در کودکان آزار دیده(مطالعه موردی: مجرمین شرارت زند
بر مبنای نظریه کودک، تبریز، دانشگاه تبریز. 7. افسری و زمان برگزاري آزمون
شرایط وکالت ،زمان ثبت نام برای دوره کارآموزی و نمونه سئوالات آزمون وکالت
نشاني محل برگزاري آزمون بر روي کارت شرکت در آزمون سیاست گذاری در و زمان برگزاری آزمون
نتایج آزمون استخدامی استانداری کردستان- مهر 92
دلبران ۱ نفربود علاوه بر آزمون علمی سرمایه گذاری و ورودی دانشگاه افسری .
برچسب :
زمان بر گذاری ازمون دانشگاه افسری