نقش و کمک های شوروی در جنگ ایران و عراق
1982-1980
شوروي
سابق بيشترين نقش را در كمك به عراق، در دوران حكومت گورباچف داشت. به طور
كلي سياست اين كشور در جنگ ايران و عراق به سه دوره مختلف تقسيم مي شود.
در اين مقاله زواياي مختلف سياست شوروي در جريان جنگ تحميلي را مي خوانيد.
دوره
اول، سالهاي 1980 تا 1982 بود كه مسكو بيطرفي محض را در جنگ حفظ
كرد. ايران و عراق هر دو فرصتهاي گرانبهايي براي مسكو فراهم كردند.
عراق يك متحد قديمي كه قرارداد دوستي و همكاري درازمدت با مسكو
امضا كرده بود و شريك اصلي شوروي در خليج فارس و جهان عرب محسوب
ميشد، خريدار عمده تسليحات از شوروي بود و بخش اعظم نيازهاي نفتي
بلوك شرق را تأمين ميكرد.
ايران در مقابل يك فرصت طلايي براي
شوروي سابق براي مقابله با امريكا در خاورميانه بود. يكي از عوامل
سياست بيطرفي مسكو نامشخص بودن تحولات داخلي در ايران بود، لذا
شوروي اميدوار بود با بيطرفي خود در جنگ، بر اوضاع داخلي ايران
تاثير گذارد.
1986-1982
تحولات
جنگي در اين دوران و پيروزي ايران بر عراق موجب گرديد كه مسكو به
تدريج سياست بيطرفي خود را كنار گذاشته و برايجلوگيري از سقوط
صدام جانب عراق را بگيرد.مسكو در اين سالها مجددا” كمكهاي اقتصادي
و نظامي خود را به عراق به طور علني از سرگرفت.
تغيير در سياست
شوروي به نفع عراق به علت آثار احتمالي پيروزي ايران بر توازن
قوا درمنطقه بود. اگرچه ايران يك برگ استراتژيك برنده براي مسكو
بود، ولي دولت مردان اينكشور اطمينان نداشتند كه پيروزي ايران
درجنگ، در نهايت موجب يك ائتلاف استراتژيك بين مسكو و تهران بشود.
چند
عامل ديگر در جبههگيري مسكو به نفععراق نقش داشت: اول اينكه،
اگر عراق كه باشوروي پيمان دوستي منعقد كرده بود، سرنگون ميشد،
اعتبار مسكو از بين ميرفت. دوم اين كه، تهاجم اسراييل به لبنان و
شكست سوريه نيز اعتبار مسكو را به خطر ميافكند. چوبين اظهار ميكند
كه عدم توانايي سلاحهاي ساخت شوروي در لبنان در شكست سوريه و
كاهش مناطق تحت نفوذ اين كشور در خاورميانه، عواملي بود كه مسكو را
به ادامه كمك به عراق متعهد ميساخت.
حمايت مسكو از عراق نيز
فرصتهايجديدي را براي خاورميانه و جهان عرب فراهم ساخت. برقراري
مجدد روابط با مصر در سال1984 و بهبود روابط با عمان، امارات متحده
عربي و عربستان سعودي از نتايج حمايت شوروي از عراق بود. روابط مسكو
با كويت نيز بهبود يافت و دو كشور قرارداد دفاعي براي خريد سلاحهاي
روسي چون “سام هشت” را به امضاء رساندند.
نزديكي عراق و شوروي
موج انتقادات را عليه مسكو برانگيخت و ايران از سياست شوروي در
اشغال افغانستان ابراز نگراني كرد. علاوه بر اين، اعضاي حزب توده
در ايران دستگير و به زندان انداخته شدند.
سياست شوروي در اين
دوران كمك به عراق بود تا از حملات تهاجمي ايران جلوگيري بهعمل
آورد. استراتژي دفاع متحرك(3) عراق براي مقابله با تهاجم موج
انساني نيروهاي ايراني مؤثر واقع شد.
به طور كلي، ميتوان گفت
كه تا اواخر سال1985، شوروي و ساير قدرتهاي خارجي به اين نتيجه
رسيده بودند كه جنگ ايران و عراق به مرحلهاي رسيده است كه تا
نابودي امكانات ومنابع اقتصادي و نظامي ايران ادامه مييابد و در
نتيجه اين كشور مجبور ميشود، راهحلهاي ديپلماتيك را بپذيرد.
سياست مهار فعال گورباچف1988-1986
شوروي
در اين دوره به طور علني از عراقحمايت كرد. پيروزيهاي نظامي
ايران عليالخصوص تسخير فاو در كنار خروج شوروي از افغانستان، تجديد
حيات اسلامي در آسياي ميانه و سياست پروستريكاي گورباچف در تغيير
استراتژي مسكو نقش داشت.
پيروزي ايران در فاو در نتيجه استفاده
از نيروي انساني، به دست نيامده بود، بلكه يكعمليات پيچيده و با
طراحي ويژه بود. اينپيروزي موج نگراني را در بين كشورهاي منطقه،
عليالخصوص عربستان و كويت ايجاد كرد. ارتش ايران به منطقه خور
عبدالله در مقابلمرزهاي كويت دست يافت و مركز هشدار دهنده و كنترل
هوايي عراق را كه خليج فارس را تحت پوشش قرار ميداد تصرف كرد.
تلاش عراق براي بازپس گرفتن فاو شكست خورد و اين كشور برايجبران
شكست رواني خود، شهر مرزي مهران را اشغال كرد كه بعد از مدت كوتاهي
و تحملخسارات فراواني مجبور به عقب نشيني شد.
شكست استراتژي
دفاع متحرك عراق منجربه اين شد كه بسياري در غرب و شوروي سابق،
عراق را به اتخاذ استراتژي تهاجمي ترغيب نمايند. مقامهاي رسمي در
مسكو به اين باور رسيدند كه جنگ يك راه حل صلح آميز ندارد، مگر
اينكه توازن نظامي به نفع عراق تغيير يابد. تعدادي از مقامهاي
عاليرتبه نظامي عراق با تحليلگران نظامي شوروي همعقيده بودند و
بهطور غيررسمي اظهار ميكردند كه عراق از نظر نفرات و امكانات فاقد
توان لازم براي اتخاذ يك استراتژي تهاجمي بود. استراتژي مسكو دراين
دوران انتقال تسليحات مدرن به عراق بود تا ايران مجبور به پذيرش
راهحلهاي سياسي شود.
كمكهاي نظامي به عراق در سطح
جهانيانجام ميشد و كشورهاي غربي نيز در يكي از پرهزينهترين عمليات
انتقال سلاح در تاريخ به يك كشور جهان سوم نقش داشتند. فرانسه به
تنهايي در كمتر از دو سال 6/5 ميليارد دلار سلاح در اختيارعراق
گذاشت و كشورهاي چين، بريتانيا، آلمانغربي، برزيل، مصر، كلمبيا،
اسپانيا، امريكا و بسياري از كشورهاي ديگر آخرين سلاحهاي مدرن را در
اختيار عراق قرار دادند.
شوروي در طول سالهاي 1986 تا
1988تسليحات مدرن به ارزش 8/8 تا 2/9 ميليارد دلار در اختيار عراق
گذاشت كه شامل 2000 تانك تي 72، 300 جنگنده، 300 موشك زمين به
زمين اسكاد و هزاران ادوات جنگي بود. اكثر اين سلاحها از طريق بندر
عقبه به عراق منتقلميشد. همچنين اردن در افزايش توانايي نظامي
عراق نقش كليدي داشت.
ميزان دقيق واردات تسليحاتي عراق به
استناد منابع مختلف متفاوت است، ولي اين يك واقعيت پذيرفته شده
است كه عراق در دهه 80 در واردات تسليحات در جهان سوم در رتبه اول
قرار داشت. عراق در طول سالهاي 86-1982 به تنهايي 7/31 ميليارد
دلار سلاح خريداري كردكه 3/14 ميليارد دلار آن از شوروي سابق بود.
نشريه
ميليتاري بالانس در شماره سال 89-1988، كل هزينههاي نظامي عراق
را درسال 1987، 996/13 ميليارد دلار تخمين زده كه بيشترين ميزان در
تاريخ اين كشور بوده و 60درصد از اين مبلغ صرف واردات سلاح شده
است.
عراق در نتيجه واردات سلاح موفق شد توانايي نظامي خود را
ظرف دو سال، 40 درصد افزايش دهد اين كشور در شب بازپسگيري فاو از
نيروهاي ايراني، كه نقطه عطفي در تغيير صحنه نبرد بود، ارتش عراق
در حدود 5000 تانك، 4500 وسيله نقليه جنگي، 5500 توپ، 420 هليكوپتر و
720 جنگنده در اختيار داشت.
اين كشور حداقل 300 موشك زمين به
زمين و مقادير قابل توجهي سلاح شيميايي در زرادخانه خود داشت. عراق
موشكهاي اسكاد شوروي را به موشكهاي برد متوسط العباس و الحسين
تبديل كرد. تغييرات در اين موشكها عمدتا” در كلاهكها بود. مشاوران
شوروي در استفاده فني و پشتيباني از اين موشكها در صحنه نبرد نقش
اساسي داشتند.
غرب و عليالخصوص آلمان غربي در تجهيز عراق به
سلاحهاي شيميايي نقش اساسي داشتند و در فناوري استفاده از اين
سلاحها و فروش اجزاي آن به اين كشور كمك كردند. نيروهاي عراقي
براي كاربرد پيچيده و جامع ازسلاحهاي شيميايي چون گاز عصبي عليه
نيروهاي ايراني از كمك و حمايت كشورهاي خارجي علي الخصوص شوروي
سابق برخوردار شدند. امريكا و شوروي براي مدتهاي طولانيتلاش داشتند
كه استفاده از اين سلاحها را در صحنه جنگ مورد آزمايش قرار دهند(6).
عراق
همچنين توانست تعداد نيروهاي زميني خود را از 26 لشكر در 1986 به 50
لشكر در سال 1988 افزايش دهد. اين توانايي بدون كمك شوروي امكان
پذير نبود.
سازماندهي نيروهاي عراقي به وسيله شوروي در اوايل
سال 1988 كامل شد تا اينكه عراق توانست استراتژي خود را از دفاع
متحرك به استراتژي تهاجمي تغيير دهد. حملاتموشكي عليه مناطق شهري و
همچنين استفاده از سلاحهاي شيميايي عليه اهداف نظامي در تصميم
ايران به ادامه جنگ ترديد ايجاد كرد و در نهايت در اوت سال 1988، اين كشور
قطعنامه 598 شوراي امنيت سازمان ملل را پذيرفت. عراق از اين سلاح عليه
كردهاي عراقي استفادهكرد و اين پيامي به رهبران ايران بود كه در
صورتلزوم، از اين سلاح عليه اهداف غيرنظامي در ايران استفاده
خواهد كرد.
کمکهای شوروی به عراق در جنگ ایران و عراق
روابط عراق و اتحاد جماهیر شوروی در جنگ ایران و عراق به سلسله کمکهای دیپلماتیک و نظامی اتحاد جماهیر شوروی به رژیم بعث عراق میپردازد. این کمکها برگرفته از منافع مشترک عراق و شوروی در منطقه خاورمیانه و در مرحله بعد جامعه جهانی بوده است. در حدود ۸۵٪ تجهیزات مورد استفاده عراق در جنگ ایران و عراق ساخت کشور شوروی بود. شوروی بزرگترین صادرکننده ادوات و تجهیزات نظامی به عراق بوده است.
اهداف شوروی
به طور کلی اهداف شوروی در کمک به عراق برای مقابله با ایران را میتوان در چند دستاورد کلی خلاصه کرد:
۱-فروش تسلیحات نظامی به عراق و کسب درآمد سرشار از این طریق
۲-قبل از انقلاب اسلامی، عراق متعلق به بلوک شرق(شوروی) و ایران متعلق به بلوک غرب(آمریکا) بود. شوروی تصور میکرد با پیروزی عراق بر ایران، ایران در زمره کشورهای بلوک شرق قرار میگیرد.
۳-حکمرانان شوروی قصد داشتند از طریق سرنگونی انقلاب ایران (۱۳۵۷) ایران، قدرت و روحیه ۶۰ میلیون مسلمان روسیه را تضعیف نمایند و از قدرت گرفتن آنها جلوگیری کنند.
۴-تضعیف گروههای مبارز افغانی و محروم شدن ایشان از کمکهای جمهوری اسلامی ایران و انحراف افکار عمومی از جنایات شوروی در افغانستان
۵-نمایش تسلیحات مدرن شوروی در جنگ ایران و عراق برای کسب سهم بیشتر بازار جهانی سلاح
پیشینه
آغاز روابط دوستانه عراق و اتحاد جماهیر شوروی مربوط به پیمان دوستی است که دو کشور در سال ۱۹۷۲ منعقد کردند. بعد از مدتی با گرایش عراق به سمت غرب و دوری از شوروی، روابط دو کشور رو به تیرگی نهاد. پس از امضای معاهده ۱۹۷۵ الجزایر بین محمدرضا پهلوی و صدام حسین و حمایت قاطع ایالات متحده آمریکا از موضع ایران، این کشور در سال ۱۹۷۶ پس از ناامیدی از حمایت مسکو، قراردادی را با فرانسه منعقد کرده بود که به موجب این قرارداد ساختار ارتش عراق میبایست بتدریج وابستگی خود را به مهمات و تجهیزات ساخت شوروی کم نماید. به دنبال آن در اوائل سال ۱۹۷۷ خرید هواپیماهای داسو میراژ ۳ و طرح خرید نیروگاه هستهای اوسیراک از فرانسه منجر به بروز مشاجراتی بین بغداد و مسکو گردید.
از سوی دیگر محکومیت شدید تجاوز شوروی به افغانستان از سوی عراق[۴] و متلاشی کردن حزب کمونیست عراق و اعدام بیش از صد نفر از اعضای آن همگی نشان بر تیرگی روابط عراق و شوروی بود.
با این حال هیچگاه روابط دو کشور قطع نشد و دو کشور همواره سعی داشتند سطح مطلوبی از مناسبات سیاسی را با طرف مقابل حفظ نمایند. عراق به سبب وابستگی ساختار ارتش و نیازمندی به تسلیحات و ادوات نظامی قادر به قطع کامل روابط با شوروی نبود و مسکو نیز تمایلی به از دست دادن تنها متحد خود در حاشیه خلیج فارس نداشت.
با اشغال افغانستان توسط قوای شوروی، سیاست ضد شوروی ایران شدیداً افزایش یافت. تهران تجاوز به افغانستان را به شدت محکوم کردو از شوروی به عنوان شرق تجاوزگر یاد کرد. به دنبال آن کمکهای تسلیحاتی و تدارکاتی ایران به مجاهدان افغانی از سر گرفتهشد و جمهوری اسلامی ایران تلاش کرد تا گروههای مختلف معارضین افغانی را با هم متحد ساخته به رویارویی با تجاوزگران وادارد. این اقدامات ایران شوروی را بر آن داشت که هرچه سریعتر از بهخطر افتادن منافعش توسط ایران در آسیای میانه جلوگیری نماید.
روابط دیپلماتیک
در تاریخ ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰، طارق عزیز وزیر امورد خارجه عراق در سفری که به مسکو داشت توانست موافقت شوروی را برای اعطای کمکهای تسلیحاتی به رژیم بعث عراق جلب کند. در آن زمان به دلیل ؟(در کتاب ذکر نشده)، شوروی امکان ارسال مستقیم تسلیحات نظامی را به عراق نداشت. از اینرو تصمیم گرفت این کار را با کمک چندواسطه انجام دهد. کشورهای بلغارستان، آلمان شرقی و لهستان کشورهایی بودند که تسلیحات شوروی از طریق آنها به دست عراق میرسید. اولین محموله از سلاحهای مدرن شوروی در زمستان همان سال به عراق تحویل داده شد.
بعد از آنکه شوروی اولین محموله از تانکهای تی-۵۵ خود را که بالغ بر ۱۴۰ عدد بود، در بصره به عراق تحویل داد؛ فوراً طی نامهای به حکومت وقت ایران، اطمینان خاطر داد که در جنگ میان ایران و عراق جانب بیطرفی را رعایت میکند. شوروی از طرفی عراق را تقویت میکرد تا خط مقدم مبارزه با صهیونیسم اسرائیل را عهدهدار شود و از طرفی تجهیزات نظامی ایران را تاحدودی فراهم میکرد که بتواند نماینده شوروی در مبارزه با امپریالیسم آمریکا باشد. از اینرو شوروی تمایل به ادامه جنگ در منطقه خاورمیانه که حوزهٔ نفوذ آمریکا بهشمار میرفت، داشت.
بعد از انهدام راکتور اتمی اوسیراک در طی عملیات اوسیراک و عملیات اپرا، شوروی که فکر میکرد ممکن است اسرائیل جبهه جدیدی علیه عراق بگشاید، تمایل بیشتری برای ارسال تجهیزات نظامی به عراق از خود نشان داد.
گرچه عراق از قبل از وقوع انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ جزو کشورهای تحت حمایت بلوک شرق بود، اما گرهارد کونزلمن یکی از وقایعی را که سبب حمایت جدی دولت گورباچف رئیس جمهور شوروی از عراق در یکی از برهههای جنگ شد را افشای ماجرای مکفارلین و سفر رابرت مکفارلین، مشاور امنیت ملی رونالد ریگان به تهران میداند.
خریدهای نظامی
موشک ضد هوایی اس-۲۳ نوا- ۴۰۰ تانک تی-۵۵
- ۳۵۰موشکهای زمین به زمین از نوع اسکاد
- ۱۰۰۰ تانک تی-۶۲
- ۵۰۰ تانک پیشرفته تی-۷۲
- ۷۰ فروند میگ-۲۱
- ۷۰ فروند میگ-۲۳
- ۲۳ فروند میگ-۲۵
- ۲۵ فروند میگ-۲۹
- ۴ فروند هواپیمای سوخت رسان توپولف-۷۲
- ۷۳ فروند سوخو-۲۵
- ۵۰ فروند سوخو-۱۷
همچنین در راستای کمکهای استراتژیک نظامی شوروی به عراق، تعدادی از کارشناسان موشکی شوروی در عراق حضور یافتند تا بتوانند برنامه موشکی بالستیک عراق را توسعه دهند. هیچیک از این کارشناسان عضو ارتش شوروی نبوده و از شرکتهای خصوصی طرف قرارداد با عراق به این کشور اعزام شده بودند. حضور این کارشناسان روسی تا سال ۲۰۰۱ تداوم داشت.
مطالب مشابه :
غرب چگونه عراق را مسلح ساخت
نقش غرب در جنگ تحمیلی غرب در 8سال جنگ تحمیلی به تهران اجازه داد تا در خیابان
نقش کشورهای عربی در جنگ تحمیلی
مواضع و نقش مصر در جنگ تحمیلی در چارچوب ملاحظات کنند و خیابانی را در تهران به نام
نگاهی به نقش امریکا در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران.......
اعضای سفارت امریکا در تهران گفته شد، نقش امریکا در جنگ تحمیلی و در برهه
نقش و کمک های شوروی در جنگ ایران و عراق
نقش کشورهاي دنيا درجنگ تحمیلی(دفاع مقدس) - نقش و کمک های شوروی در جنگ مسكو و تهران
نقش مصر در جنگ ایران و عراق
و خیابانی را در تهران به نام حمایت از عراق در طول جنگ تحمیلی نقش داشته است و
برچسب :
نقش تهران در جنگ تحمیلی