واژه های معادل (3)
واژه های معادل
تعريف |
واژه مصوب |
ضبط فارسي |
ويژگي امتحان چندگزينهاي |
آزمونهاي |
تستي |
نام تجارتي نوعي دستگاه براي برقراري ارتباط داخلي در يك ساختمان |
آوابَر |
آيفون |
نام تجارتي نوعي دربازكن برقي كه در فارسي اسم عام شده است |
دربازكن |
افاف |
مبلغي كه براي اشتراك استفاده از آب و برق و مطبوعات و ... پرداخت ميشود |
حق اشتراك |
آبونمان |
دفتري كه مجموعههاي عكس يا تمبر يا سكه يا نوار يا ... در آن نگهداري ميشود |
جُنگ |
آلبوم |
كسي كه كاري را از روي علاقه انجام ميدهد و شغل اصلي او نيست |
غيرحرفهاي |
آماتور |
واحد مستقلي در يك ساختمان |
كاشانه |
آپارتمان |
محفظهاي شيشهاي كه در آن جانوران و گياهان آبزي را نگهداري ميكنند |
آبزيدان |
آكواريوم |
محل ضبط اسناد و تصاوير و نامهها و پروندهها و ... |
بايگاني |
آرشيو |
نشان ويژه دولت يا مؤسسه يا نهاد ... |
نشانه |
آرم |
اتاقكي براي بالا و پايين بردن انسان |
آسانبر |
آسانسور 1 |
اتاقكي براي بالا و پايين بردن بار |
بالابر |
آسانسور 2 |
بزرگراهي دوطرفه، بدون تقاطع و گذرگاه همسطح |
بزرگراه |
اتوبان |
صفت هر وسيلهاي كه بدون دخالت انسان و خودبهخود كار كند؛ عملي كه بدون فكر كردن انجام شود |
خودكار، خودبهخود |
اتوماتيك |
ايوان كوچك جلو آپارتمان |
ايوانك |
بالكن 1 |
طبقه بالاي بخشي از تالار سينما يا تئاتر |
ايوانگاه |
بالكن 2 |
بستن عضو صدمهديده با باند/نوار |
باندپيچي، نوارپيچي |
بانداژ |
نوعي نوار پارچهاي براي بستن عضو صدمهديده بدن |
باند، نوار 1 |
باند |
مجموعهاي از اعداد و خطوط با پهناهاي مختلف كه روي محصولي ثبت ميشود |
رمزينه |
باركد |
جدول يا مقياس تعيينشده براي نمرهگذاري پرسشهاي امتحاني |
شمارك |
بارم |
كمك غيرنقدي براي دريافت كالا كه دولت آن را بهصورت برگههاي چاپي در اختيار كاركنان دولت قرار ميدهد |
بهابرگ |
بن |
خياباني پهن كه در وسط آن درخت و گل و گياه وجود دارد |
چارباغ |
بلوار |
محلي كه در آن اوراق سهام و اوراق قرضه و ... خريد و فروش ميشود |
بهابازار |
بورس (بازار ≈ ) |
ورزشكاري كه با استفاده از مشت به مبارزه با ورزشكار ديگر ميپردازد |
مشتزن |
بوكسور |
متن چاپي، با تعداد صفحات معمولاً كم، كه اطلاعاتي درباره ويژگيهاي كالا يا نمايش يا نمايشگاه و نظاير آن بهدست ميدهد |
دفترك |
بروشور |
نوعي قفسه كه لوازم و ظروف غذاخوري و ... را در آن جاي دهند |
چينيجا |
بوفه |
1. اتاقكي كه از مصالح سبك ساخته شده باشد 2. اتاقهاي داخل كشتي و جايگاه مخصوص خلبان در هواپيما |
اتاقك |
كابين |
چند رشته سيم بههم تافته روكشدار يا بدون روكش براي انتقال جريان برق يا بلند كردن قطعات سنگين |
بافه |
كابل |
محفظهاي سربسته براي نگهداري گاز مايع |
استوانك 2 |
كپسول (گاز) |
محفظهاي كه در آن نوار مغناطيسي صوتي يا تصويري، در دو جهت حركت ميكند |
نوار 2 |
كاست 1 |
مراقبت و نظارت دولت در مطالب مكتوب و نمايشي |
سانسور، بررسي |
سانسور |
مبلغي كه ماهانه براي نگهداري و خدمات كاشانه از ساكنان آن گرفته ميشود |
هزينه سرانه خدمات |
شارژ |
نوعي بخاري كه معمولاً در داخل ديوار نصب ميشود |
هيمهسوز |
شومينه |
مجموعهاي از نشانههاي قراردادي براي بيان و انتقال نوعي از اطلاعات |
رمز 1 |
كد 1 |
مجموعهاي از نشانههاي قراردادي براي بيان و انتقال نوعي از اطلاعات |
شناسه |
كد 2 |
معمولاً به هيئت رسيدگي به موضوعي خاص گفته ميشود؛ اعضاي كميته موظفاند پس از بررسي موضوع، نتيجه را براي تصميمگيري به مرجع بالاتر گزارش دهند |
كارگروه |
كميته |
|
|
|
ميوهاي كه در شربت قند يا شكر پخته شود |
خوشاب |
كمپوت |
دستگاهي براي اندازهگيري مقدار مصرف آب و برق و گاز |
شمارگر |
كنتور |
مادهاي كه آب آن تحت فشار گرفته شود |
افشرده |
كنسانتره |
سخناني كه فردي در مقابل عدهاي درباره زبان موضوعي خاص ايراد ميكند |
سخنراني |
كنفرانس 1 |
جلساتي كه يك يا چند نفر در آن سخنراني ميكنند؛ د |
فراهمايي |
كنفرانس 2 |
آن دسته از جلسات رسمي كه در آن يك يا چند نفر سخنراني ميكنند و پس از بحث و مذاكره تصميماتي اتخاذ و گاه قطعنامهاي نيز صادر ميشود؛ تعداد شركتكنندگان در آن محدود است |
اجلاس 1 |
كنفرانس 3 |
معمولاً به نشستهايي اطلاق ميشود كه شركتكنندگان در آنها نمايندگان دولتها و سازمانها و ... يا متخصصان امور فرهنگي و ادبي و اجتماعي و سياسي و ... هستند |
همايش |
كنگره |
قطعه شيشه يا پلاستيك نازكي كه براي بهبود ديد روي قرنيه چشم قرار ميگيرد |
عدسك |
لنز |
نسخهاي كه كاملاً شبيه نسخه اصلي باشد |
رونوشت، روگرفت |
كپي |
حق انحصاري پديدآورنده اثر براي بهرهبرداري مادي و معنوي از اثر ادبي يا هنري يا صنعتي خود |
حق نشر |
كپيرايت |
قطعات كاغذي شمارهدار كه در مواقع خاص براي جيرهبندي اجناس به كار ميرود |
كالابرگ |
كوپن |
پوشش محافظ براي لباس و كتاب و ... |
پوشن |
كاور |
نوع بسيار مرغوب يا قابل تراش بلور |
بلوره |
كريستال |
محفظهاي استوانهاي در موتور كه پيستون درون آن حركت ميكند |
استوانك 1 |
سيلندر 1 |
مجموعه اشيا و اثاث و لوازمي كه براي آرايش محلي به كار ميرود |
آرايه 1 |
دكور |
هنر تزيين مكان يا اشيا |
آرايهگري، آرايش 2، -آرايي |
دكوراسيون |
شيوه انتقال پيام از طريق رايانه و پايانههاي الكترونيكي و پيام حاصل از آن؛ پست الكترونيكي |
پيامنگار |
ايميل |
دسته، گروه |
گروه مجهز |
اكيپ |
گروهي كه شخصيتهاي سياسي و دولتي را به منظور احترام و محافظت همراهي ميكنند |
همرُوان |
اسكورت |
مادهاي داراي عطر يا طعم معمولاً خوش كه از عصاره اندامهاي مختلف گياهان بهدست ميآيد |
عطرمايه |
اسانس |
جعبهاي كوچك حاوي بالشتك آغشته به جوهر |
جوهرگين |
استامپ |
برگه يا برچسبي كه قيمت اجناس را نشان ميدهد |
بهانما |
اتيكت |
برگهاي حاوي فهرست و قيمت اجناس فروختهشده كه فروشنده به خريدار ارائه ميكند |
برگ خريد، صورتحساب |
فاكتور |
نامتعارف، غيرمعمولي، غيرضروري |
تفنني |
فانتزي |
دستگاهي براي مخابره تصوير نامه و اسناد و ... |
دورنگار 1 |
فاكس 1 |
برگهاي كاغذي يا مقوايي كه روي آن مشخصات كتاب را مينويسند |
برگه 1 |
فيش 1 |
ابزاري براي تصفيه كردن |
پالايه |
فيلتر |
وسيلهاي براي توليد نور زياد و آني به هنگام عكس گرفتن |
درخش |
فلاش/فلش |
ظرف دوجدارهاي كه دماي محتويات درون خود را ثابت نگه ميدارد |
دمابان |
فلاسك |
نشانهاي براي مشخص كردن جهت كه در متن چاپي ارجاع را ميرساند |
پيكانه |
فلش |
برگهاي چاپي براي درج اطلاعات خواستهشده در آن |
برگه 2 |
فرم |
نوعي كوره يا اجاق دربسته براي پخت و پز |
تاون |
فر |
محفظهاي براي منجمد كردن مواد غذايي |
يخزن |
فريزر |
تعهد سازنده يا فروشنده كالا در قبال خريدار براي ارائه خدمات پس از فروش در طي مدت مشخص |
تضمين، ضمانت |
گارانتي |
اتاقي در مدخل خانه كه معمولاً به بخشهاي داخلي راه دارد |
سرسرا |
هال |
يك جفت گوشي كه با اتصال آن به دستگاه صوتي يا تصويري، صدا بهطور مستقيم و بدون پخش شدن در فضا دريافت ميشود |
دوگوشي |
هدفون |
وسيله پرندهاي با يك يا دو پره بزرگ چرخنده، كه ميتواند بهطور عمودي به هوا بلند شود و به حالت ايستاده در هوا بماند |
بالگرد |
هليكوپتر |
وسيلهاي كه براي تهويه هواي آشپزخانه در بالاي اجاق خوراكپزي تعبيه ميشود |
هوابر |
هود |
فهرست الفبايي نامها و موضوعها و عنوانها و غيره كه معمولاً در آخر كتاب ميآيد |
نمايه |
ايندكس |
دفتري كه خلاصه نامههاي رسيده و فرستادهشده در آن ثبت ميشود |
نامهنما |
انديكاتور (دفتر ≈) |
نام تجارتي حوضچهاي كه از اطراف آن آب با فشار به داخل پاشيده ميشود |
آبزن |
جكوزي |
مهرهاي فلزي يا پلاستيكي يا كاغذي كه در دادوستد داخلي يك محل (رستوران يا دانشگاه، ...) به كار ميرود و قابل تبديل به پول است |
بهامهر |
ژتون |
جسم شفاف محدب يا مقعري كه سبب شكست نور ميشود |
عدسي |
لنز |
صورت اسامي افراد يا اشيا يا ... |
فهرست 2، سياهه، صورت |
ليست |
چراغدان بلوري يا چيني يا چوبي يا فلزي چندشاخه |
نورافشان |
لوستر |
پرشكوه و تجملي؛ گرانقيمت؛ غيرضروري |
تجملي |
لوكس |
نمونه كوچك دستگاه و تأسيسات و ساختمان و ... براي بررسي و ارزيابي يا نمايش |
نمونك |
ماكت |
صفت كاري كه بهوسيله ماشين انجام ميشود |
ماشيني |
مكانيزه |
به تجمع گروهي از مردم گفته ميشود كه به بحث و تبادلنظر و تصميمگيري درباره مسائل خاصي كه ممكن است اجتماعي يا سياسي باشد، ميپردازند؛ |
تجمع |
ميتينگ |
وسيلهاي كه امواج صوتي را به جريانهاي الكتريكي تبديل ميكند و براي انتقال يا تقويت صدا به كار ميرود |
صدابر |
ميكروفون |
نوعي اجاق |
تندپز |
اجاق مايكروويو |
دستگاه تلفن قابل حمل بدون سيمي كه، با استفاده از امواج راديويي، ارتباط تلفني بين دو نقطه را برقرار ميسازد |
تلفن همراه |
(تلفن) موبايل |
نوعي كفپوش درشتباف با پرز بلند يا كوتاه |
فرشينه |
موكت |
محل نگهداري و نمايش آثار باستاني و هنري و مجموعهها و اشياء نفيس |
موزه، گنجينه |
موزه |
آشپزخانه بدون در كه فاقد تمام يا قسمتي از ديوار(هاي) رو به اتاق پذيرايي يا ناهارخوري است |
آشپزخانه باز |
آشپزخانه اپن |
بخشي از يك نوشته كه معمولاً از موضوع معيني گفتگو ميكند و با شروع سطر جداگانه از بخشهاي ديگر جدا ميشود |
بند |
پاراگراف |
صورت كوتاهشده امضا؛ امضاي پيشنويس قرارداد يا نامه |
پيشامضا |
پاراف |
وسيلهاي كه در كنار خيابان براي اندازهگيري مدتزمان توقف خودرو نصب ميشود |
توقفسنج |
پاركومتر |
محفظهاي توري براي نگهداري بچههاي كوچك |
مانك |
پارك (بچه) |
توقفگاه بزرگ و پايانهاي كه افراد ميتوانند خودرو خود را در آنجا متوقف كنند و با وسيله نقليه عمومي به نقاط مختلف شهر بروند و مجدداً به همان محل برگردند |
پياده - سوار |
پارك - سوار |
محل توقف وسيله نقليه |
توقفگاه |
پاركينگ |
مجلس قانونگذاري |
مجلس |
پارلمان |
مجموع كاركنان يك مؤسسه يا كاركنان بخش خاصي از آن |
كاركنان |
پرسنل |
مرحله و دوره مشخص در يك فرايند |
گام |
فاز |
قطعه سرب يا موم آبشدهاي كه براي جلوگيري از دستكاري و سوءاستفاده به سر پاكت يا در مغازه يا خانه يا ... مهر ميشود |
مهروموم |
پلمپ |
دستگاهي براي تكثير اوراق |
دستگاه تكثير |
(دستگاه) پليكپي |
بيرون كشيدن سيالات از جايي و داخل كردن آن به جاي ديگر به كمك تلمبه يا پمپ |
پمپزني، تلمبهزني |
پمپاژ |
مصاحبهاي كه معمولاً با حضور يكي از مسئولان و گروهي خبرنگار مطبوعاتي و گاه خبرنگاران راديو و تلويزيون انجام ميشود و در آن شخص مسئول به پرسشهاي خبرنگاران پاسخ ميدهد |
مصاحبه مطبوعاتي |
كنفرانس مطبوعاتي |
دستگاهي براي تاباندن روشنايي قوي |
نورافكن |
پروژكتور 1 |
دستگاه نمايش فيلم يا اسلايد |
فراتاب |
پروژكتور 2 |
دستكاري عكس بعد از ظهور براي بهتر كردن كيفيت آن |
پرداخت |
رتوش |
معمولاً به سلسله سخنرانيهايي كه افراد درباره موضوع معيني ايراد ميكنند ؛ اين واژه گاه به محل برگزاري اين سخنرانيها نيز اطلاق ميشود؛ |
همانديشي |
سمينار |
آنچه مجموعهاي را بسازد يا متعلق به مجموعهاي باشد |
زنجيره |
سريال |
شماري از هر چيزي كه يكي پس از ديگري پشت سر هم قرار گيرند |
رشته، سلسله، مجموع مطالب مشابه :تزئینات سفره هفت سین ندا جوندکوراسیون - تزئینات و خانه داری - تزئینات سفره هفت سین ندا جون - دکوراسیون و تزئینات،سایت حرم مطهر امام رضا(ع)- نگاهي برحرم مطهر امام هشتمابتداي گلدسته از سطح بام ايوان آجرچيني شده و بالاي آن با كاشي تزيين يافته و از بالاي اپن رمان نت موسیقی عشق 3رفتم تو اتاقم.يه دامن سفيد كه تا بالاي زانوم بود و اُپن مايندي كه مشغول تزيين سالاد شديم رمان حصار تنهایی من 8نوشابه زرد گذاشت رو اپن مشکيه يه خالم بالاي چشم راستش تزيين اتاق جوري بود نُت موسیقی عشق 3رفتم تو اتاقم.يه دامن سفيد كه تا بالاي زانوم بود و اُپن مايندي كه مشغول تزيين سالاد شديم واژه های معادل (3)طبقه بالاي بخشي از تالار سينما يا هنر تزيين مكان يا آشپزخانه اپن برچسب : تزيين بالاي اپن |