محمود حکیمی معلم و نویسنده ای خستگی ناپذیر

مدادالعلما افضل من دماء الشهدا

امروز روز شهادت مرتضی مطهری بود، وبه همین مناسبت امروز را روز معلم نامیده اند، تا به قلم و نوشته ارج نهاده شود،  ( ن والقلم و مایسطرون) وبه تبع آن از نویسنده و آموزش دهنده آن، یعنی از معلم، تقدیر به عمل آید. در این حدیث شریف نبوي ، که در ابتدای سخنم  خواندم در می یابیم که : اثرِ قلم و نوشته ِ یک عالم، برتر از خون یک شهید است. یعنی اگر استاد مطهری شهید هم نمی شد، بدلیل آثار گران‌بهای بجا مانده از او، مقام رفیع‌اش از جایگاه یک شهید در راه خدا برتر بود، او شهید هم شد و مقامش در نزد خداوند رفیع‌تر گردید. کاش در این محضر شریف، فرصتی داشتم تا می‌توانستم به شان نزول آثاراستاد بپردازم، تا عظمت و بزرگی استاد نزد جوانان عزیز بیشتر نمایان می‌شد.

در اين مكان گرد آمده‌ايم تا ازاستاد محمود حکیمی، نويسنده‌اي توانا و فرهيخته‌اي آگاه تجليل به عمل آوریم، امروز، روز او هم هست، چرا که او یک معلم است، و عمری را در کلاس درس، برای فرزندان این نسل، جون شمع سوخته است، تا به آنان روشنی و گرمی ببخشد. نويسنده اي كه بيش از چهل سال، براي نو جوانان و جوانان اين آب و خاك زحمت كشيده است. براي آگاهي آنان از زندگي گفته، و شوق تلاش و مطالعه را در آنان ايجاد نموده است. تا راهنماي عمل برای زند گي موفقشان باشد. از زماني كه استاد خود را شناخته، كتاب خوانده، با بزرگان فرهيخته ی  اين مرز و بوم زندگي كرده، درس آموخته و آموخته هاي خود را، بيشتر در قالب داستان، براي جوانان به رشته تحرير در آورده است.

كاش براي روشن ساختن بهتر ذهن جوانان، وقت بیشتری داشتم تا از شرایط قبل از انقلاب، دوران پهلوي، بیشتر سخن مي‌گفتم،  در آن روزگار، جوانان مسلمان بدنبال يافتن هويت خود بودند، رژیم پهلوی با تعليمات مسموم‌اش، آنان را از درون تهي مي‌ساخت، فرهنگ غرب را از طريق رسانه‌ها و مطبوعات و كتاب هاي خود، به خورد جوانان مي‌داد، نمي‌گويم همه چيز در غرب بد است، بلكه مي گويم فقط آنچه در غرب بد بود، آن ها را  براي ما به ارمغان مي‌آورد. از سوی ديگر بازار ايدولوژي هاي الحادي هم، با حمايت‌های بی دریغ  آن رژيم، بسيار داغ بود، علاقمندان به الحاد براحتی تبليغ مي‌کردند، مگر آن افرادي كه علناً بارژيم به مقابله مسلحانه مي‌پرداختند. و روي در روي آنان مي‌ایستادند.اما بقيه ، هم دفتر داشتند ، هم روزنامه، وحتي كساني هم بودند كه آبشخور فكريشان غرب بود و روزنامه‌هايشان بوي سرمايداري غرب را می‌داد. روزنامه كيهان را روشنفكران ِ با تفكر الحادي مي گرداندند و روزنامه هاي ديگر را روشنفكران تفكر غرب سرمايه داري.

جوانان و دانشجويان مسلمان، جايگاه و سرپناهي که بدان پناه ببرند نداشتند، دلسوخته‌اي که دانشور و مسلمان باشد و بتواند از آنان حمایت كرده و كارهايشان را هدایت نمايد، دستشان را بگيرد و راهگشايشان باشد، نبود.

 طلوع نوراني قیام امام در سال 42 نسيمي از حيات  دوباره  و احياي اسلام راستين را رقم زد. اما نتيجه و نمود اين مبارزه در ظاهر اندك به نظر مي‌رسيد، و به همين دليل بود كه امام مي‌فرمودند: سربازان من در گهواره اند. لذا فرزندان  و دانش آموزان  ما دسترسي مستقيم به آن آموزه های بلند نداشتند.

 اما هواداران حزب توده، هم مجله داشتند، هم روزنامه داشتند، كتاب داشتند، نويسنده داشتند و هم بودجه اي كلان، كه از آن سوي مرز، يعني  شوروي سابق، مخفیانه برایشان پرداخت مي شد. آنان همه از علم مي‌گفتند و به قول خودشان، علمي سخن مي‌گفتند و حتي فلسفه و ایده ئولوژیشان را به اسم علمي به ما قالب مي‌كردند، يعني كه اسلام علمي نيست و راهي و برنامه‌ای عملي، براي زندگي ندارد، ما هم داشتيم باور مي‌كرديم، جوانان مستعد ما به دامن ماركسيزم كشيده مي‌شدند، در آن روزگار قصه نويساني داشتيم همچون صمد‌بهرنگي، كه داشت هانس كريستين اندرسون ايران لقب مي‌گرفت، مرتضي رضوان، داريوش عبادالهي،  قدسي قاضي نور، وترجمه كتاب های  كودكان توسط احمد شاملو، که از سوی كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، بسيار شيك و با بهترين نوع ِ چاپ و كاغذ به بازار كتاب عرضه مي‌شد. محتوای همه آن کتاب ها رگه هایی از مكتب مارکسیزم در خود داشت كه  اندك اندك به ذهن جوانان وارد مي شد و مقبوليت مي‌يافت. از ياد نبريم نويسندگاني همچون آقايان فضل‌اله مهتدي صبحي و مهدی آذر يزدي هم بودند كه كتاب قصه‌هاي كودكان مي‌نوشتند و وابسته به جبهه الحاد نبودند.

 در اين دوره بود كه استاد محمود حکیمی، آن معلم فرهيخته و دلسوز، كه از مكتب اسلام، درس فداكاري و روشنگري را آموخته بود، بر آن شد كه با نوشتن داستان‌هاي ديني براي كودكان و نوجوانان ِ آن زمان، آنان را به حقايق اسلام آگاه نمايد، زيرا سال هاي تدريس استاد در کلاس، به وي آموخته بود كه به وسيله داستان مي توان انديشه هاي آزادي بخش اسلام را در ميان جوانان و نو جوانان رواج داد. كاري كه شهيد بزرگوار مرتضی مطهري نيز با نوشتن کتاب( داستان راستان ) در آن گام زده بود. اما استاد محمود حكيمي با مطالعه در تاريخ اسلام  به راهي گام نهاد، كه تا آن روز، کمتر کسی به اهميت آن پي برده بود. اين جا بود كه از سال 1347 به بعد در مجله هاي چون مكتب اسلام، نسل‌جوان، نسل‌نو، مكتب‌تشيع و پيام‌شادي داستان‌هايي به‌صورت پاورقي مي‌نوشت،  كتاب هايي مانند،  اشراف‌زاده قهرمان، که زندگی، مُصّعب بن عُمّیر، آنصحابي دلير رسول‌ اكرم(ص)،بود،سوگند مقدس، طاغوت، دلاوران عصر شب، سلحشوران علوي، شهداي فخ، سرودهاي‌رهايي، نقابداران‌جوان، وجدان، مسلمان‌شجاع، و .....که بااستقبال خوانندگان نوجوان و جوان روبه‌رو شد از آن جمله اند.

پس از انقلاب اسلامي،  استاد حكيمي، باز پر تلاش تر از گذشته آثاري در زمينة زندگاني چهارده معصوم (ع)، ويژه نوجوانان را منتشر نمود ، كار اصلي و مهم حكيمي پس از انقلاب تأليف مجموعه ي‌ 22 جلدي تاريخ‌تمدن یا داستان زندگي انسان، ويژه نوجوانان و جوانان بود كه «شركت سهامي انتشار» آن را منتشر ساخت. حکیمی تمدن‌هاي نخستين تاريخ را بر اساس نهضت پيامبران توحيدي به زبان بسیار ساده و آسان تدوين نمود. شاید خوانندگان جوانم از خود بپرسند آيا در دوره پهلوی،  فقط او نویسنده مسلمان برای کودک بود؟ در پاسخ باید بگویم،  با آمدن دکتر علی شریعتی به میدان اندیشه، جوانان برومند و مسلمان دیگری که آموزه های دکتر شریعتی و همچنین استاد شهید مرتضي‌مطهری را آویزه گوش خود کرده بودند، پای به عرصه داستان‌نویسی برای کودکان نهادند، همچون آقايان رضا رهگذر و مصطفی رحماندوست و چند نفر دیگر که تعدادشان به اندازه انگشتان یک دست هم نمی رسد، طلوع آنان به عرصه داستان نویسی، همه در اواخر حکومت پهلوی بود.

 از دلایلی که استاد شهید مرتضی مطهری را هم، به میدان داستان‌نویسی برای کودکان كشانيد، و آن دو جلد کتاب داستان های‌راستان را خلق کرد، نبودن نویسنده کودک و نوجوان در جامعه آن روز‌گار بود، ای کاش جوانان حاضر در جلسه به مقدمه جلد اول آن کتاب مراجعه نمایند ،هم دلیل نوشتن داستان ها را بيابند و هم  جفایی که به خاطر نوشتن این کتاب به استاد مطهری رفت را در یابند.

تعداد کتب نوشته شده از سوی استاد حکیمی به بیش از 140 جلد می‌رسد،  لذا محمود حكيمي را می‌بایست از جمله سربازان گمنام فرهنگي دانست كه تيراژ مجموعه آثارش به ده ميليون ـ كمي بيشتر يا كمتر ـ مي‌رسد! البته او، نويسنده و محقق است . نام او با نشريات مشهوري مثل مجله «مكتباسلام» پيوند خورده است. به قول عزیزی، آن روزها كه جبهه فرهنگي انقلاب نه وزارت فرهنگ داشت، نه سازمان‌تبليغات، نه يك داستان‌نويس درست (دربرابر آن همه نويسنده وشاعر و روشنفكر ملحد و غرب زده)  استاد محمود حكيمي بود که با كلي سوژه و قابليت در منابع ديني و اسلامي‌، براي داستان ‌نويسي و تحقيق تاريخي قد علم کرد .

 در سال1387 چاپ سی و نهم کتاب داستان‌هایی از زندگانی امیر کبیر او از سوی انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی به بازار کتاب عرضه شد.
و امروز هم  اثر دیگری از او در این محفل با نام،( علی امیر مومنان، عدالت جاوید )، رو نمایی می‌شود، باشد که  خواندن این کتاب و آموختن آن، در حیات مادی و معنوی ما اثر  ماندگار بگذارد.
 در پایان لازم است بگویم : من بر اين باورم و به خوبي مي‌دانم كه بسياري از صاحبان انديشه و خرد امروزي، كه دل به اسلام سپرده اند، دست كم، يكي دو داستان از كتاب‌هاي حكيمي را خوانده اند، و نه تنها خردمندان انديشمند، بلكه انديشمنداني كه در وادي سياست از دولت‌مردان ِ شناخته شده اند، مد يون نوشته هاي حكيمي هستند.

 استاد محمود حكيمي، نويسنده و معلمي است كه، عمري را در راه اعتلاي اسلام و گسترش انديشه‌هاي ديني و هدايت جوانان اين كشور گذرانده است و جاي خرسندي است كه هنوز آن قدر توانايي در اوست كه مي‌تواند خدمتگزار صديق فرهنگ كشور باشد، معلمي آگاه،و نويسنده اي كه در هر لحظه از زندگيش، روزنه اي به باغ دانايي مي‌گشايد.

 حق آن است كه قدر كارهاي او را بدانيم و خدمات وي را پاس بداريم. سلام و درود من بر اوباد.           

.............................................................................................................

متن سخنرانی ام که در مراسم رونمايي از كتاب جديد محمود حكيمي با عنوان «علي (ع) امير مؤمنان عدالت جاويد» در فرهنگسراي خاتم در روز معلم دوازده اردیبهشت سال هشتادونه برگزار گردید


مطالب مشابه :


نکاتی برای برگزاری مفید جلسات انجمن اولیا و مربیان

حدیث نگار مراسم قرآن ابتدای جلسه با آن لباس برای ایراد سخنرانی ها در جلسات انجمن و




حاج آقا، ظهور نزدیکه؟

حدیــــث عاشـــقی چون یکی از مکان‌هایی که انسان‌ها در آنجا مسجد از همان ابتدای قدرت




راهکارهای غلبه بر ترس و استرس، قبل ازآغاز سخنرانی

در ابتدای سخنرانی،چند دقیقه اول ، به از ارایه در کلاس و همایش ها نترسید و در




محمود حکیمی معلم و نویسنده ای خستگی ناپذیر

در این حدیث شریف نبوي ، که در ابتدای رسانه‌ها و مطبوعات و سخنرانی ام که در




چه نوع تعارف هایی به ذهنتون میرسه؟ تعارف ها در مکالمات روزمره

تعارف ها در آموزنده،پندآموز،مفید،حدیث،شعر و مخاطبان زیاد مثلا در ابتدای سخنرانی)




یک نمونه طرح درس روزانه (بخوانیم )کلاس سوم

دست نوشته ها سخنرانی – پرسش و نفر اول گروه : از ابتدای درس تا نسیم گفت : (




چگونه دانش آموزان را به یادگیری تشویق کنیم؟

آن چه که از دانش آموزان انتظار دارید در ابتدای سال به آن ها سخنرانی، نمایش ها ها سؤالات




طراحی برنامه درسی در دانشگاه های مجازی

روز دوشنبه مورخه 21/5/87 برای اجرای سخنرانی ابتدای جلسه آقای پاسخ به اینگونه سوالات و شرکت




آیت‌الله مکارم شیرازی

دانشگاه قرآن و حدیث روزانه با گروه‌ها و اشخاص مختلف ابتدای ورود به قم از نظر




برچسب :