آشنایی بیشتر با بانوان فرهنگی اجتماعی سده اخیر
سپیده کاشانی
سپیده کاشانی، فرزند حسین در سال 1315ش در شهر کاشان، در کانون گرم خانوادهای که به مبانی اسلامی سخت پای بند بود، دیده به جهان گشود. وی در زادگاه خود، تحصیلات ابتدایی را در دبستان هفده دی و دوره متوسطه را در دبیرستان شاهدخت به پایان رساند و پس از آن به تهران مهاجرت کرد.
وی درباره خانواده خود میگوید: «خانواده من یعنی پدر و مادرم به مطالعه کتاب و خواندن دیوانهای شعر استادان متقدم و متأخر علاقه و عشقی وافر داشتند. طبیعی است که من نیز از همان کودکی، با شعر خصوصا با اشعار حافظ و سعدی و مولانا آشنا میشوم و اشعار حافظ، بیش از همه مرا تحت تأثیر قرار میداد و هر بار که در بحر تفکر در آثار حافظ غرق میشوم، صدفی یا گوهری تازه به دست میآورم. باید بگویم که شعر و ادبیات، نیمی از زندگی من شد که در تنهایی پناهگاه من است».
شخصیت سپیده کاشانی در یک نگاه
شاعر نامور و بلند آوازه دوران انقلاب، خانم سپیده کاشانی (سرور اعظم باکوچی) بحق یکی از چهرههای تابناک شعر معاصر بود که با سلامت طبع، استعداد شگرف و ذوق و قریحه سرشار، آثاری ارزنده و ماندگار از خود به یادگار نهاد. چیزی که سخت در کار آن بانوی بزرگوار چشم گیر و اعجاب آور بود، نازک خیالی و رقّت احساس و تصویر سازی است. او با ذوق سلیم خود، سرودههای دلانگیز و ارزندهای به شعر و ادب پارسی عرضه کرد که در خور توجه و اعتناست. آن عزیز سفر کرده، گذشته از منزلت ادبی، سجایای پسندیده اخلاقی بسیاری داشت که تواضعی از حد فزون، ایمانی راسخ و عقیدهای استوار از آن شمار است. شور مذهبی و استحکام عقیده، در سرتاسر آثار این شاعر ارجمند و با تقوا موج میزند و در جای جای آثارش پدیدار است.
درون مایه شعر سپیده
از آنجا که خانم سپیده کاشانی، در یک خانواده مذهبی و معتقد به اصول و معارف اسلامی رشد یافته بود، از همان دوران کودکی، با قرآن مأنوس بوده و به رسول گرامی اسلام، ارادتی شگفت داشته است. در بسیاری از سرودههای سپیده، تأثیر این انس و ارادت به روشنی مشاهده میشود. گذشته از آن، برخورداری از نجابت و عفاف و ایمان راسخ که در سایه تعالیم اسلامی به دست آورده بود، موجب میشد که در دوران بی بند و باری و لجام گسیختگی نظام طاغوت، از مشاهده آن همه ستم و فسق و فجور و...، سخت آزاده خاطر و غمگین باشد و برخی از اشعار خود را، به شکایت و اظهار نارضایتی از آن وضع اختصاص دهد. آنگاه که خورشید انقلاب اسلامی طلوع کرد، مضمون شعر سپیده کاشانی همه در یک کلام به تبیین و ترویج معارف اسلامی و ارزشها و اهداف انقلاب اسلامی اختصاص یافت.
پروانههای شب
پروانههای شب، عنوان نخستین مجموعه شعر خانم سپیده کاشانی است که به سال 1352 منتشر شد. در این دفتر، اشعاری به چشم میخورد که بیشتر آنها به توصیف فضای تیره و تاریک عصر ستمشاهی میپردازد. از دقت در مضمون برخی از اشعار این دفتر، افزون بر پی بردن به شدت اختناق و خفقان آن دوران، میتوان با شجاعت، شهامت، زیرکی و توانمندی این شاعر بزرگ در افشا و به تصویر کشیدن آن فضای تاریک هر چه بیشتر آشنا شد. سپیده در این باره از جمله میسُراید:
حصار شب به گِرد ما و از روزن نمیروید | نگاه روز، تا بر قامت عصیانم آویزد |
ز بس رنگ است در انبوه چشم انداز ما، ترسم | که اهریمن به گِرد شاخه ایمانم آویزد |
درین یلدا شب آن سان زد، به سروستان ما توفان | که نومیدی به موج برکه چشمانم آویزد |
ز گلها نیست جز بویی، ز پیمان نیست جز حرفی | زهی بر گوشواری کز سر مژگانم آویزد |
سپیده کاشانی و انقلاب اسلامی
با توجه به شرایطی که قبل از پیروزی انقلاب بود، فعالیتهای شادروان سپیده کاشانی، تنها به سرودن برخی اشعار محدود میشد که ارائه آنها، جز در برخی محافل خاص میسّر نبود، ولی به موازات طلیعه پیروزی انقلاب اسلامی که زمینه فعالیت در عرصههای مختلف به بانوان اندیشمند و پای بند به ارزشهای متعالی اسلامی فراهم شد، سپیده به فعالیتهای ادبی خود وسعت بخشید. وی پس از انقلاب، با حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، صدا و سیما، شورای شعر وزارت ارشاد اسلامی و مطبوعات همکاری نزدیک و زیادی داشت. سپیده سرودهای انقلابی زیادی دارد که به ویژه در سالهای جنگ تحمیلی عراق بر ضد ایران، فراوان از رادیو و تلویزیون پخش میشد. خانم کاشانی، هر جا که میدید نیاز به وجود او هست، بدون مضایقه حاضر میشد و به آنچه تکلیفش بود، عمل میکرد.
سپیده، پیام رسان شهیدان
یکی از فرهیختگان و ادیبان متعهد، درباره شخصیت مرحوم سپیده کاشانی میگوید: در سال 58 وقتی شهید مجید حداد عادل مدیر برنامههای رادیو بود و توانسته بود تولید رادیو را از افراد منافق پاک سازد،... یکی از شاعرانی که با شور و شوق به یاری رادیو شتافت، خانم سپیده کاشانی بود.... در آن زمان در رادیو، هم از اشعار خود خانم کاشانی استفاده میشد و هم از نظر او در شورای شعر برای انتخاب شعرهای دیگران. بعضی از شعرهای او در همان ایام، به صورت سرود اجرا شد که یکی از آنها همان سرود معروف «به خون گر کشی خاک من دشمن من» است... . سپیده کاشانی، خواهرِ بزرگتر همه جوانان شهید انقلاب اسلامی بود و زینبوار، با شعر خود پیام آن شهیدان را به هر کوی و برزن و شهر و دیار میبرد و میرساند. سپیده کاشانی یک زن مسلمان و انقلابی و با فرهنگ بود که با تمام وجود از طاغوت و همه مظاهر طاغوتی دوران قبل از انقلاب نفرت داشت و با همه توش و توان خود، به نهضت امام خمینی رحمهالله پیوسته بود و در خدمت انقلاب بود».
فضل تقدّم سپیده کاشانی
سپیده کاشانی، در روزهایی به عنوان یک زن شاعر مسلمان انقلابی قدم به میدان نهاد که دشمن مدعی بود در صحنههای فرهنگ، ادب و هنر این انقلاب، جایی برای زنان نیست. او ثابت کرد که چنین دیدگاهی، باطل است. وجود او، به خودی خود گویای این حقیقت بود که میتوان یک زن بود و با حفظ همه ویژگیهای مثبت یک زن، و با رعایت همه حدود و ضوابط اسلامی و با حفظ حجاب، عفت و متانت، در فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و ادبی شرکت کرد. سپیده ثابت کرد که میتوان یک زن بود و حتی به جبهه رفت و برای رزمندگان شعر خواند و برای شهیدان شعر گفت و از این شهر به آن شهر و از این کشور به آن کشور سفر کرد و از خون، جنگ، جهاد، انقلاب، اسلام، استقلال و ایران سخن گفت.
سپیده کاشانی، شخصیتی بود که همواره خویشتن را مدیون انقلاب اسلامی میدانست. از این رو، در دفاع از آن و تبیین اهدافش، بیوقفه و با دل و جان تلاش میکرد. فرزند خانم کاشانی، در ضمن توصیف ویژگیهای مادر بزرگوارش میگوید:«ایشان هم پدر بود و هم مادر. چون پدر در سال 1364 از دنیارفت، برای ما مادری مهربان بود و همیشه فرزندانش را به صبر و استقامت دعوت میکرد. به عنوان مادر، همسر و خانم خانه، مسایل زندگی برای او در اولویت قرار داشت. مادر خود را مدیون انقلاب و نظام اسلامی میدانست. در بدترین شرایط بیماری، خانه را برای انجام امور مربوط به انقلاب، جنگ و نظام ترک میکرد. حتی پزشکان برای ایشان استراحت مطلق صادر کرده بودند، اما ایشان اصرار میورزید که باید در خدمت مردم و انقلاب باشند و ما هم سعی میکردیم به رغم بیماری ایشان، جلوگیری نکنیم؛ چون روح و روان ایشان به انقلاب تعلق داشت».
در قسمتی از وصیت نامه زنده یاد سپیده کاشانی آمده است: «در مجلسی که ترتیب خواهید داد، از تمام دوستان و آشنایان بخواهید که مرا ببخشند و حلال کنند. اگر در مدت زندگی جسارت کردهام، صمیمانه امید بخشش از آنها دارم. دعا کنید من با اجر شهادت از دنیا رفته باشم.
معبود تویی از تو امان میخواهم | زان چشمه سرمدی نشان میخواهم |
گفتی که شهید، زنده جاوید است | یا رب ز تو عمر جاودان میخواهم |
حضور در جبههها
خانم سپیده کاشانی، بارها در جبهههای جنگ حاضر شده، به تشویق و ترغیب رزمندگان میپرداخت. استاد سبزواری در این باره میگوید:«او در خانهاش ننشست تا شعر هویزه ندیده را بسُراید؛ بلکه در سنگرهای کوت الشیخ با عبور از کانالها و خاکریزها حضور مییافت. در نبرد فتح المبین، به سنگرهای رزمندگان سر میزد و به آنان تبریک میگفت. او بارها به سوسنگرد و بُستان سفر کرد». فرزند خانم کاشانی هم درباره حضور مادربزرگوارش در جبهههای جنگ تحمیلی، خاطرهای را به این صورت بیان میکند: «وقتی از اهواز بهطرف آبادان میآمدیم، نزدیک پادگان حمیدیه، دشمن با راکت و خمپاره به ما حمله کرد و وسیله نقلیه ما منحرف شد. اطلاع دادند که شما در منطقه دشمن و روی میادین مین قرار گرفتهاید، مادر با لبخند گفتند: مگر بین من و رزمندههای خطّ مقدم چه تفاوتی وجود دارد، باید در کنار برادران جبهه باشیم؛ آنها فرزندان ما هستند».
یادداشتهای جبهه
خانم سپیده کاشانی در سالهای جنگ تحمیلی، بارها در جبهههای حقّ بر ضد باطل حضور پیدا کرد. او ضمن تشویق فرزندان و برادران رزمندهاش، حماسههای جاودان آنان را سرمایه بیان و بنان خود ساخت و نخستین آثار ادبیات مقاومت و پایداری و جهاد و شهادت را در شعر انقلاب به بار نشاند، به گونهای که امروز، یکی از راههای آشنایی با فضای معنوی و ملکوتی آن سالهای پربرکت، دست نوشتهها و زمزمه سرودههای خانم سپیده کاشانی است. وی در طی حضور در جبههها، افزون بر سرودن دهها شعر حماسی و عاطفی کم نظیر، از دیدههای خود یادداشتهایی به یادگار گذاشته که بسیار ارزشمند و آموزنده است. حکایت آنان که بقا را در بلا دیدند، عنوان مجموعه یادداشتهای دو سفر ایشان به جنوب است.
سخن آشنا
یکی از ویژگیهای اخلاقی برجسته خانم سپیده کاشانی، تواضع شگفتانگیز بوده است، به گونهای که وقتی در طبع و نشر آثار خویش تعلل میکرد و دوستان سبب این امر را از وی جویا میشدند، پاسخ میداد«کارهایم ناپخته و ناقص است و نیازمند بازبینی و مرور دقیق، دوست ندارم که بدین صورت موجود آنها را منتشر کنم و در صددم با فرصت و فراغت کامل، با یک نظر نقادانه آنها را بازنویسی و کاستیهایش را برطرف سازم». دریغا که عمر وفا نکرد که خود آثار پراکندهاش را در یک جا گرد آورده و پس از اصلاح به چاپ برساند. پس از رحلت شهادت گونه این بانوی ارجمند، سرودههای ایشان توسط فرزندشان گردآوری و به کوشش شورای شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دفتر مطالعات فرهنگی بانوان و مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تحت عنوان سخن آشنا تدوین و منتشر شد.
غروب سپیده
دریغا که خورشید این خانه رفت | غریبانه آمد غریبانه رفت |
جگرسوز داغی به دلها گذاشت | چه بار غمی بر دل ما گذاشت |
زبام دلش عشق پر میکشید | به هر جا که غم بود سرمیکشید |
به غم دیدگان یار و غم خوار بود | زِ ره مانده گان را مددکار بود |
ز شعرش نسیم خدا میوزید | شمیم خوش ربّنا میرسید |
ز کنج قفس بال و پر باز کرد | به سوی خداوند پرواز کرد |
به ملک سخن مهر تابنده بود | دل و جانش از عشق آکنده بود |
غروب سپیده ظهور غم است | سخن هر چه گویم به وصفش کم است |
عباس براتیپور
راه دستیابی به انقلاب ادبی
خانم سپیده کاشانی درباره ویژگیهای شاعر متعهد چنین میگوید: «شاعر امروز ایران، باید از ریشه و از عمق فرهنگش، مذهبش و مکتبش حرکت کند، تا شعرش نشان دهنده حقّ و حقانیّت و نمونه امانت و صداقت او باشد. شعر امروز ما، با یک آسانگیری و آسانپذیر تأسف باری رو به روست و اکثریت شاعران جوان ما، از مبدأ حرکت نکرده و به ریشه بیاعتنا ماندهاند. این روش، شعر را دچار رکود و سیر نزولی خواهد کرد. اینجاست که ضرورت یک انقلاب ادبی کاملاً احساس میشود تا گوشزد نماید که علاوه بر رعایت جنبه مکتبی و اسلامی و اندیشیدن و ایمان داشتن شاعر در شعرش، ضرورت مرور ادبیات کلاسیک ما، اولین منزلگاه مقصود خواهد بود و با امید به پروردگار، با یک رستاخیز پی گیر ادبی در پرتو درایت و تعهد شاعران زمانمان، از این آشفتگی و پریشانی که بر فضای ادبیات ما حاکم است، شعرمان را به سلامت عبور خواهیم داد».
مطالب مشابه :
شماره تلفن
09125368009 / خانم / ناز گل آور / پري 09121431244 / خانم / محتشمي / گل وگياه / 77493739
گیاهان نشاطآور
در طول تاريخ همواره از گياهاني مانند گلگاوزبان، دارچين نشاطآور خانم هاي
دم نوش های گیاهی
گل نرگس - دم خوابآور، ضدسردردهاي عصبي، ضدسودا و بيماري سيستيت در پستان خانمها را
آشنایی بیشتر با بانوان فرهنگی اجتماعی سده اخیر
گل بانو - آشنایی چیزی که سخت در کار آن بانوی بزرگوار چشم گیر و اعجاب آور بود خانم کاشانی
افنان سر
گل های این گیاه کوچک ،سفید و دولبه بوده و خلط آور - بيماري خانمهاي باردار و مادران
برچسب :
خانم گل اور