ادامه سفر زمینی...رومانی سرزمین سیگاریها
....الان توی قطار هستیم .از ترکیه به سمت بلغارستان میریم.مامور قطار میاد و ملافه میده و بلیت جای خواب مارو چک میکنه.سیستمش این طوریه که غیر از صندلی برای تخت هم باید رزرو کنی والا نمی تونی از تخت استفاده کنی.خوشبختانه خودمون ۳ نفر هستیم.توی کوپه.قطار شیک و تمیزی یه.
کلی میوه و تخمه و نون و کیک و اب و آبمیوه خریدن اینا.من که مثلا قهرم و چیزی نمیگم.اما ایناس در حال کیف کردنه شدید.چون عاشق قطاره. کلی هم مدل بان داره.که بعدن راجع بهشون مفصل می نویسم.
یه چیزی خوردیم با زوزی صحبت میکردیم و چمدونا رو جا به جا میکردیم...بعد هم خوابیدیم. دم سحر رسیدیم مرزترکیه ..همه رو برای چک پاسپورت پیاده کردن.یه راه طولانی رو باید می رفتیم و هوا هم به شدت سرد بود و باد می اومد. رفتیم داخل صف . همه سریع کارشون انجام شد. به من که رسید چون پاسپورتم ایرانی بود افسر یک مقداری گیر داد که چرا سفر می کنی و اینا. بعد هم گفت عینکتو بردار .چون عکس پاسپورتم اصلا مثل خودم نیست و صد البته با حجاب.خلاصه چک کردن تموم شد و زوزی هم برای ادی پارتنرش از مرز سیگار خرید چون می گفت قیمتش خیلی خوبه. دوباره سوار شدیم.فکر کنم از همون جا سرما خوردگیم شروع شد.من یک آلرژی خفنی هم دارم که خدا نصیب کافر نکنه. اونم از رومانی به بعد پاچمو گرفت که دیگه دیدم هم تار شده بود.
رفتیم توی قطار و دیگه تا مرز بلغارستان که رسما شنگن شروع میشه توی قطار بودیم.یک کمی حرف زدیم.خوابیدیم و خوردیم.رسیدیم مرز بلغارستان دیگه اینجا مامورای چک پاسپورت اومدن بالا.
به کوپه ما که رسیدن پاسپورتها رو گرفتن .یعنی پاسپورت یا کارت شناسایی همه مسافرا رو گرفتن و ساعتی طول کشید تا اومدن.زوزی نگران بود رفت دنبال مدارکها.دوتا افسر پلیس اومدن و از من دلیل سفرمو پرسیدن که برگه ادمیشن دانشگاه رو در اوردم.انگلیسیشون هم افتضاح بود.خلاصه پاسپورتها و کارتها رو آوردن و ما به راه ادامه دادیم.بلغارستان اصلا از قطار پیاده نشدیم.مناظر زیبایی جاده داشت و سرگرمی ما هم خوردن و حرف زدن بود.
وقتی هم وارد مرز رومانی شدیم یک مامور قطار اومد و اسم منو از پشت بیسیم به یکی دیگه گفت که فکر کنم واسه این بود که من شنگن داشتم.قطار هواش خیلی گرم بود و وقتی هم می ایستاد گرم ترهم میشد.از بلغارستان تا رومانی خیلی راه بود.تمام مدت هم توی قطار بودیم.رومانی کشور پهناوریه و تمام راه مزرعه گندم می دیدیم. خیلی طولانی بود مسیر و ما هر از گاهی می امدیم بیرون و از پنجره راهرو بیرونو رو تماشا میکریدم.تنها جایی که مامورها قطارها بدشون نمی اومد رشوه بگیرن همین رومانی بود.یه مامور قطار زن اومد و گفت سیگار دارین ؟زوزی هم بسته های سیگار رو در آورد.اون هم گیر داده بود باید عوارض سیگار را بدی که داری وارد رومانی میکنی.اما وقتی فهمید طرف اروپاییه و ممکنه براش درد سر بشه بیخیال شد و رفت. زوزی از بچه گیش تعریف میکرد . دیگه منم با ایناس اشتی کرده بودم و او هم خیلی خوشحال شده بود و با اشتیاق در مورد مسیر حرف میزد . کوپه همسایه یک زن سیگاری نسبتا جوون بود با شوهرش که مسن و کوتاه قد بود. یعنی از زنه کوتاه تر بود.زنه یه پیراهن نخی گلدار کوتاه پپوشیده بود و توی راهرو بود کلا.بعد هم که زوزی گفت با مامور سالن قطار بعله!
شب نیمه شب اومدیم بخوابیم زوزی خانم جیشش گرفت.دستشویی واگن ما بسته بود.این بیچاره هم میره واگن بغلی اما مسئول سالن بهش اجازه نمیده از دستشویی استفاده کنه.اونم دستشو جلوش گرفته بود عصبانی اومد با ایناس دعوا که همش تقصیر توئه.با این مسخره بازیهات.من الان باید پیش بچه ام باشم...ایناس که خونسرد بود و محل نمیداد .من پاشدم گفتم گناه داره بچه مردم.رفتیم پیش همین خانومه که زبان رومانیایی می دونست شاید مامور قطار رو راضی کنه.در که زدیم خانومه از جاش پاشد.باورم نمیشد.واسه توی قطار هم لباس خواب تور سفید پوشیده بود!خلاصه بیدار شد و با ما اومد و زوزی رفت کارش رو کرد و ما هم خانوم رو بر گردوندیم سر جاش.با همون لباسشم اومد بیرون البته.
دیگه چون مسیر بلغارستان به رومانی خیلی طولانی و خسته کننده بود زوزی هم بریده بود و داشت کمکم به غرغر کردن می افتاد.
رفتیم گرفتیم خوابیدیم.سرما خوردگی و آلرژی بدی از اینجا شروع شد.داشتم خفه میشدم.چشمام می سوخت و دوای دردم انتی سیستامین بود که نداشتم.خوابیدم .چشم که باز کردم دیدم قطار حرکت نمی کنه و زوزی خانوم بیدار شده و داره کیکای شکلاتی و نون ها رو واسه سگهای بیرون میریزه.چون رومانی کشور فقیریه توی اروپا سگها خیلی لاغر بودن و حتی دم قطار هم برای غذا گرفتن می اومدن.خیلی لجم گرفت چون گرسنه بودم و فقط همون کیک ها رو داشتیم.اما هیچی بهش نگفتم و بعدش به ایناس توپیدم.اونم گفت این واسه سگ خودش بیفتک و استیک درست میکنه دلش برای سگای مردنی اینجا سوخته!
هنوز توی قطار بودیم تا بالاخره به بخارست رسیدیم.پایتخت رومانی. ایستگاه قطار وحشتناک شلوغ بود.ما باید می رفتیم قطار مسیر بعدی یعنی مجارستان رو پیدا میکردیم.که اونم شب حرکت میکرد.ایناس رفت مک دونالد همبرگر خرید.من اینقدر توی این سفر مک دونالد خوردم که واسه همه عمرم از مک دونالد فراریم.
آلرژی من شدید تر شد چون به شدت فضا سیگار آلود بود.هیچ جایی من به اندازه رومانی سیگاری ندیدم.زن و مرد و کودک و نوجوان با شدت و حدت سیگار می کشیدن.رفتیم یک داروخونه کوچیک توی ایستگاه به سختی پیدا کردیم.چون همه چیز به زبان رومانیایی بود.دختره انگلیسی نمی دونست.اما اوضاع منو که دید فهمید دردم چیه.زوزی اما نژاد پرستی اش گل کرده بود و مثل همیشه که هلندی را اشرف مخلوقات میدونه گفت این نمیفهمه.و رفت یک دفتر توریست اینفورمیشن پیدا کرد که توش یه مرد جوونی راهنمایی میکرد مردم و توریست ها رو. اصن من فکر کنم این بهانه اش همین بود که بیاد اینجا!شروع کرد با پسره صحبت کردن و غر زدن که چرا مردم شما انگلیسی نمی دونن و ازش خواست توی گوگل ترانسلیت ببینه آلرژی از هلندی به رومانیایی ترجمه اش چی میشه. اونم براش این کارو انجام داد و ما رفتیم سراغ خانوم.خانومه هم دوباره با غیض همون داروی قبلی رو گذاشت جلوی ما که یعنی خر خودتونین.خیلی هم گرون بود داروش.
بالاخره ما با غذا و دارو رفتیم دوباره سوار ترن شدیم.و به سمت مجارستان حرکت کردیم...
ادامه دارد....
مطالب مشابه :
سفر به بلغارستان
گردشگری - سفر به بلغارستان - سفر و توریسم نام رسمی آن جمهوری بلغارستان است، جمعیت آن در سال
بلغارستان .وارنا
بهارانه - بلغارستان .وارنا - مونترال ، در انتظار ما ! برای بار سوم خاطرات مربوط به سفرم و می
ادامه سفر زمینی...رومانی سرزمین سیگاریها
.الان توی قطار هستیم .از ترکیه به سمت بلغارستان میریم.مامور قطار میاد و ملافه میده و بلیت
سفر به بلغارستان –وارنا
شرکت خدمات مسافرتی و گردشگری طلوع یاران - سفر به بلغارستان –وارنا - بهترین برگزار کننده
بلغارستان BULGARIA
سفارتخانه ها, ویزا, وقت سفارت - بلغارستان bulgaria - اطلاعات مربوط به سفر و نحوه اخذ روادید ، آدرس
بلغارستان-پارت1
همه چی غیر مترقبه شروع شد وقتی که برادرم متوجه احوالات بهم ریخته ام شد.سفر به بلغارستان و
بلغارستان، زيباترين كشور اروپا
غذاي ديگري كه نبايد در سفر به بلغارستان از دست داد، لوتنيتسا است كه با فلفل قرمز، بادمجان
بلغارستان مقصد جدید صادرات لرستان/ تجارت خارجی سکوی جهش
سفر هیئت تجاری - فرهنگی استان لرستان به کشور بلغارستان حامل دستاوردهایی بود که در صورت
برچسب :
سفر به بلغارستان