شهـــــ❤ــر مــــــ ـــن کــــــ ــــاخــــــ ❤ــــک

کاخک شهر سلطان بنده ها

وقتی وارد می شوی در میان وسعت نور گم می شوی ،می خواهی هوای گناه به مشامت نرسد و فقط هوای دین را ببویی،
تا بخواهی به خودت بیایی چشمت به گنبد آبی زیبایی می افتد ،گرچه گلدسته ای ندارد ولی گنبدی از جنس مهربانی دارد که عشق و مودت را بازتاب می کند.
باید سلام بدهی پس دست بر سینه می گذاری و خم می شوی چشمت بر هزاران قلبی می افتد که صاحب همه ی آنها امیدی به نگاه تو دارند چشمانت را بر آنها می دوزی و بر لبات فاتحه ای جاری می شود
می گذری از قبور آنهایی که زمانی چشم و چراغ خانه هایی بودند و اکنون در دل خاک آرمیده اند....
اینک به حریم دوست نزدیک می شوی در پس پرده ی اشک پنجره های مشبک را می گیری و و دردهایت را می گویی
آری اینجا پناهگاه دلشکستگان و آرزومندان است ؛مزار سلطان بنده ها....می نشینی و زمزمه می کنی....
انگار حال و هوایت عوض می شودبغض سنگینی گلویت را می فشارد
دیگر قلبت را صفایی بیش از گذشته در بر می گیرد ،آرامشی خاص می گیری و با نگاهی این مکان معنوی را ترک می کنی؛ با قلبی آکنده از مهربانی وعشق و معرفت.... حال قدم در شهر می گذاری ،هوایی مطبوع با درختانی سربه فلک کشیده و سرسبز،با آبشاری که میزبان مهمانانی است که شب ها را در دامانش به شادی سپری می کنند،گرچه این شهر زمانی پناهگاه آب بود و آبادان اما چون سپهر و باد و باران نگاهشان را ازین شهر برگرداندند دیگر از آن همه زیبایی و طراوت کمتر بهره می برند
با این حال ،این مردم دل به سلطانشان خوش کرده اند و امیدوارند آن شادی و طراوت دوباره را نظاره گر باشند آری کاخک با همه ی زیبایی هایش مردمی مهمان نواز دارد که اگر شما نیز گذرتان بر آستان ملکوت هشتم افتاد جای بسی خرسندی است که بر مزار برادر بزرگوارش نیز لحظه ای آرام گیرید و از برکاتش بی نصیب نمانید

نوشته ای از الهام رضایی،پایه دوم راهنمایی،آموزشگاه نجمه(س)

شهر پرستوها می نویسم از زادگاهم... می نویسم از جان و تنم...می نویسم از شهرم
کاخک شهر من است،شهری که با شادی هایش شادی کردم،با غصه هایش عزاداری کردم
شهری که انگار تکه ای از بهشت در زیر پای زائرانش وفرشی از جنس عشق و محبت گسترده است.
آری مهربانیش را لمس می کنم بوی گل نرگس را در وجودش حس می کنم
قلبش هنوز برای یک مهمان می تپد و منتظر است .
مرقد امامی نورانی ،آقایی از جنس خاک و افلاک و آب و آیینه را در دلش مانند یک الماس محفوظ دارد نور ستارگانش به سیاهی شب جلوه ای خاص می دهد و عطر شب بوها در باغ دلش موج می زند و همه جا را عطر آگین می کند
انسان هایی خوش خو در قلبش زندگی می کنند که سرمایه ای جز احسان نیکو کاری ندارند ،لب ها برای لبخند پراز بهانه اند و باران رحمت در این شهر هماره می بارد.
آسیاب های آبی نیز زمانی دور و دراز همدم و یارش بوده است.هنرهاس سنتی وکهن این دیار هماره زبانزد خاص و عام بوده از آهنگری گرفته تا چاقو سازی و....
آن گاه که خورشید با گیسوان طلایی رنگش از پشت کوه های استوار سربرمی آآورد ،گل هایی که قلب قرمزشان را در حقه ای بنفش پنهان کرده اند،هویدا می شوند و منبع خیر و برکت این دیارند
صدای اذان به شهر آرامشی خاص می دهد ،گنجشک های قلبم روی شاخسار دلم نغمه سرایی می کند ،ساز گلهای دلم آهنگی لذت بخش می نوازد
قلم برمی دارم و نام شهرم را بر طوماری می نگارم و بر سپهر قلبم می آویزم و آن گاه که مکتب عشق در معبر سیاه شب با نور ایمان روشن می شود نام زیبای شهرم را فریاد می کنم و روی طاقچه ی قلبم می گذارم و شمعدانی های معرفت را با نور ایمان فروزان می کنم تا همیشه نامش چون نگینی بر تارک این مرز و بوم بدرخشد

نوشته ای از زهرا رجبیان،پایه سوم راهنمایی،آموزشگاه نجمه(س)

كاخك،شهرزيباي من...
كاخك دياري كهن از ولايت خراسان بزرگ ،سرزميني شهيدپرور و مهدعلم و هنر.
كاخك نگينی زیبا در کویری خشک،
كاخك با آبشارهاي زيبا و كف آلود ترنم هستي را در اذهان تداعي مي كند.
ديار سلطان محمدعابد(ع)،زاهدي از ولايت خراسان،شهيدي كه بخاطر بر پاماندن پرچم حقيقت علوي ،جان را در طبق اخلاص نهاد و درجنگ با نامردمان كوردل درتپه هاي كاخك به شهادت رسيد.
كاخك،سرزمين زرخيزي كه اكنون بدليل خشكسالي هاي پي درپي آخرين رمق هايش نيزمي رود تاازطپش نيفتد.
ديار زيبايم! كاش ابرها همچون زمان هاي گذشته مي غريدند و مي باريدند و جويبارهاي زيبايت جاري مي شدند تا كوه هايت پرازلاله هاي سرخ و زردشوند و دل هررهگذری را بربايند.
سرزمين تب دارم! كاش مي شد ابرها راجمع كرد و در گوش آنها نوای باران سرداد تا شايد ببارند و استخرهاي زيبايت را سيراب سازند.
وطنم! باغهاي انبوهت كجارفتند؟ درختان سر به فلك كشيده ات كه پذيراي هزاران بلبل هزاردستان و زيبابود چرا اكنون خشكيده اند؟
ميوه هاي رنگارنگ باغهايت را دست كدام غدار روزگار نابودساخت؟
چرا رودهايت ديگرنمي غرند و زمين هاي زعفرانت يكي يكي مي خشكند؟
آواز خوش قمري هايت كجارفتند و چرا صداي گنجشك هاي زيبا و خوش خط وخال،ازلا به لاي درختان به گوش نمي رسد؟
چرا جويبارهاي پر آب خشكيده اند و زمين تب كرده است؟ چرا هر روز به جاي آواز خوش بلبلان صداي غرش اره هاي بي رحم كه پيكر درختان را يكي پس ازديگري برزمين مي اندازند به گوش مي رسد؟
چراكسي براي قمري هاوبلبلان زيبا و آوازخوان دل نمي سوزاند؟
هر روز با صداي شرشر آبشارش قلبم ناخودآگاه درآسمان ها اوج مي گيرد،باصداي روح نواز اذان امام زاده اش به قلبم لحظه اي تلنگر وارد مي شود.
شهرخوب من! بادرخت چندهزارساله ات و با آسياب هاي آبي ات و با مردم غيورت افتخار زندگي را هزاران هزار برابر كرده اي!
كاخك،سرزمين اشكانيان،سرزمين گل زغفران...!! اي زادگاه خوب من،دوستت دارم و تا آخرين نفس تلاش خواهم كرد تو را به اوج افتخاروسربلندي برسانم.

نوشته ای از مهدیه مقیمی،پایه سوم راهنمایی،آموزشگاه نجمه(س)

می خواهم از شهرم بگویم
از زیبایی های غیر قابل توصیفش ،از کوه های سربه فلک کشیده اش ،از چنارهای بلند قامتش و از همه مهمتر از آستانه ی مقدس امامزاده سلطان محمد عابد(ع) که چون وارد بارگاهش می شوی حسی عجیب به تو دست می دهد که قابل بیان نیست.
چنار زیبا و کهنی در میدان ورودی شهر با عمری بالغ بر چند صد سال و قدمتی دیرین از مناظر دیدنی این شهر است.آبشاری که در هر فصل جلوه ای خاص دارد ،در گرمای سوزان تابستان آرامش بخش دلهاست ،در بهار شکوفه های زیبایش چشم نواز است و در پاییز پوششی از برگ درختان زمینش را فرا می گیرد و این گونه است که خش خش برگ ها و صدای شرشر آب و هیاهوی نسیم با دست هایی نامرئي تو را نوازش می دهد در زمستان درختان سفید پوش و قندیل های آویخته بر دیواره های آبشار چشمانت را جلب می کند و دلت نمی خواهد لحظه ای جشم برداری ...خلاصه من شهری زیبا و پر از آثار تاریخی دارم و بدان افتخار می کنم .

نوشته ای از فاطمه دادپور ،پایه دوم راهنمایی،آموزشگاه نجمه(س)

کاخک،شهر دوستی ها ،شهر مهربانی ها،دار المؤمنین ،آنجا که غم از دل می زداید و طنین خوش آبشارش ما را به آرامش می خواند.
از کدام ویژگی آن بگویم؟از یونجه زارهای خشکیده اش ،از آب گوارایش،از هنرهای دستی و سنتی اش که رو به فراموشی رفته است ،از آهنگرانی که رفتند و این پیشه برای همیشه به فراموشی سپرده شد یا از صفای مردمانش...؟ از چنارش بگویم که با قامت سربه فلک کشیده اش یادمان گدشته ی کاخک است ،از خیابان های سرسبز و درختان سپیداری که قامت افراشته اند،از آسیابش که قدیم الایام منبع خیر و برکت بود و اینک آثار باستانی محسوب می شود؟ نه نمی توان توصیف کرد باید دید و شنید و آموخت...
کاخک به معنی کاخ کوچک....کاخی که بر تمام شهر اشراف دارد،کاخی که مساجد قدیمی آن گویای تمدن و پیشینه تاریخی زیبایش است عزاداری های محرم و صفرش که با گذشت سالیان سال همچنان بر شکوهش افزوده می شود و همه ی آنان که قلبشان برای وطن می تپد را به خود می خواند همه و همه زیبا و شایسته است باشد که با دیدن این جلوه های زیبا شکر گزار حق تعالی باشیم

نوشته ای از سعیده جوشنی،پایه سوم راهنمایی،آمورشگاه نجمه (س)

کاخک،شهری ییلاقی که درهر فصلش زمین،درخت ، آسمان و طبیعت زیبایی و شگفتی خاصی دارد. نگین تابناکی در دل کویر آنجا که خورشیدی درخشان بر درخشش می افزاید؛ آری امامزاده سلطان محمد عابد (ع) برادر بزرگوار امام رضا(ع) در قسمت شرقی کاخک در فضایی سرسبز و زیبا که تن خسته ی هر زائری و عرق خستگی از هر رهگذری می زداید وجود آبشارهای طبیعی و همیشه خروشانش بر زیبایی این شهر می افزاید و آن را مزین می کند. آبشاری که نمود وقار و استواری است که می فهماند در سقوط هم می توان منبع خیر و برکت بود. چنار چند صد ساله اش که بیانگر استقامت و استواری و جوانمردی است و آسیاب های کهنش که خود تاریخ گدشته این شهر را بیان می کند این همه زیبایی را می توان بارها و بارها دید و بر نگارنده ی این نقش های زیبا آفرین گفت

نوشته ای از اسما جاهد،پایه سوم راهنمایی،آموزشگاه نجمه(س)

به شهری کوچک و با صفا وارد می شوم ،صدای پایم تمام فضا را پر می کند ،فضایی خالی از هر آلودگی و غبار ...به هر سمت که می نگرم زیبایی خاص خود را دارد ،به آسمان خیره می شوم ،آسمانی که همانند مردمانش پاک و زلال است ،قدم برمی دارم به سمت نور و روشنایی ،چشمانم به نگینی زیبا می افتد که مرا به خود می خواند ،گام هایم محکم و استوار به پیش می رود ،نزدیک می شوم،حس و حالی روحانی و معنوی وجودم را فرا می گیرد ،به زیارتش می شتابم و از وجود متبرکش توشه برمی گیرم و پس ار وداع کمی برای تفرج و تفریح به راه می افتم ،عکس شهدای سرفراز این شهر در میانه ی بلوارها ایثار و بزرگمردی آنان در نظرم جلوه گر می شود درخت بلند قامت چنار با دستانی رو به آسمان که سعی دارد خود را به خالق هستی نزذیک کند دیدنی است ،غنچه های زیبای رز و بنفشه و اطلسی مظهر لطافت و مهرند و آب های جاری که پاکی و طراوت را به ارمغان می آورد ،آری کوه می گرید تا خالق زیبایی شود ....تا بیافریند و لذت بخش گردد
بگذاید نام این شهر زیبا را بگویم آری اینجا کاخک است
کاخی با شکوه و زیبا
نوشته ای از فاطمه عیدی،پایه سوم راهنمایی،آموزشگاه نجمه(س)

جنوب استان خراسان سرزمینی کویری ،آنجا که زیبایی های خاص خود را دارد نگینی زیبا در این کویر با جلوه ای خاص خودنمایی می کند ...آری اینجا کاخک است....جایی که مسافران خسته با ورود بدان از مناظر دیدنی و معنوی آن بهره می برند و حستگی راه دور و دراز کویر از تنشان بیرون می رود .در شرقی ترین قسمت این شهر زیبا از دور میدان ورودی شهر گنبدی زیبا و نورانی توجه همگان را به خود جلب می کند ،بی اختیار همه ی نگاه ها به سمت آن بارگاه نورانی دوخته می شود و دل و دیده را به زیارت می خواند ،این شهر چهار چنار کهنسال دارد که خاطرات به یاد ماندنی تمام مردمان خوب و مؤمن را در خود حفظ کرده ،شهری که زمانی جایگاه و موطن علما و پاکانی بی شمار بوده ،شهری که پس از زلزله ویرانگر سال 1347بسیاری ازین بزرگان را به سینه خاک سپرد ....اما هنوز هم آب گوارایش خستگی هر زائر و مسافری را می زداید شهری که به دار المؤمنین مشهور است ،شهری با هوایی پاک و طبیعتی زیبا که آفریده خدای مهربان است برماست که شکر گزار این همه نعمت باشیم و در آبادانی شهرمان کوشا باشیم
نوشته ای از مریم مشهدیان، پایه دوم راهنمایی،آموزشگاه نجمه(س)

بيابه كاخك كه خورشيدخاوراست اينجا ببین ز نور حقیقت منوراست اينجا

غنچه اي مي شكفد،دشت هاي سرسبز از آن پديدارمي شوند.كاخك ،شهرخوب من ،دامان توسرشارازدشت هاي سبزوسرزنده است بامردماني خون گرم ومهمان نواز ودركنارش سلاله پاك امام موسي كاظم ،امامزاده سلطان محمدعابد.
بوي خوش نم به مشامم مي رسداحساس ميكنم درهمين نزديكي گوهري نهفته است ازجنس آب.آبي كه مظهرطراوت وشادابي وعشق واميداست.قطره هاي آب دستان كوچكم راهمچون مادري مهربان نوازش مي كنند.
وقتي كه دركوچه پس كوچه هاي اين شهررنگين قدم برمي دارم درختاني باقامت بلندهمانندسرپناهي مرادربرمي گيرندوب رگ هايشان رقصان دربادو دست دردست نسيم به پيشوازم مي آيند و ورود مرابه اين دياري كه ازعشق ومحبت لبريزاست خوش آمدمي گويند.

نوشته ای از سمیرا احمدی،پایه سوم راهنمایی،آموزشگاه نجمه(س)

با تشکر از همکار گرامی آقای گواهی که در تهیه تعدادی از تصاویر یاریگرمان بودند http://www.gavahi.ir

مختصری در مورد کاخک

كاخك در جنوب شهرستان گناباد به طول جغرافيايي 58 درجه و 39 دقيقه از نصف النهار گرينويچ و عرض جغرافيايي 34 درجه و 9 دقيقه به ارتفاع 1100 متر از سطح دريا ، در دامنه كوهي به همين نام ، در ميان 63 روستاي مسكوني و در فاصله 24 كيلومتري جنوب غربي گناباد واقع شده از طرف غرب به بخش بجستان و از سوي جنوب به شهرستانهاي قاين در شرق و فردوس در غرب متصل است
هواي آن معتدل و خشك و آب آن شيرين و گواراست جمعيت اين منطقه در گذشته از زمان حال به مراتب بيشتر بوده است به طوري كه در سال 1298 شمسي داراي يك مركز مهم تحصيلات قديم بوده كه اساتيد بزرگي همچون آيت ا . . . كرباسي در آن به تدريس اشتغال داشته اند.
جمعيت اين شهر در سال 1325 شمسي 4860 نفر بوده كه در همان سال جمعيت شهر گناباد مركز شهرستان 5000 نفر بوده است كه اختلاف جمعيت اين دو شهر فقط 140 نفر بوده است.
وجود امامزاده سلطان محمد عابد (ع) مردم را از راههاي دور و نزديك به اين شهر كشانده به طوري كه در گذشته بازار پررونقي داشته كه محل دادوستد مردم اطراف و مركز خريد و فروش كالاهاي آنها بوده است. براي همه صنايع قديم از جمله نخ تابي ، پارچه بافي ، رنگرزي ، دباغي ، كفاشي ، آهنگري ، مسگري و صنايع مرتبط با آنها بازارهاي مختلفي داشته است.
آسيابهاي آبي فراوان و خراس هاي روغن گيري آن مكانهايي بوده كه از راههاي دور براي آرد كردن گندم و روغن گيري از دانه هاي روغني به آنجا مي آمده اند. وجود كاروانسرهاي شاه عباسي ( قبل از سال 1347 ) آسيابهاي آبي و چنارهاي هزارساله و آثار تاريخي به جا مانده همه نشان از قدمت اين منطقه مي دهد.
عده ای را عقیده بر این است که چون کاخک دارای درختان فراوان بوده است به آن"کاخک"گفته اند ولی این اعتقاد نیز وجود دارد که با توجه به قدمت تاریخی زیاد شهرستان گناباد در گذشته های دور یکی از پادشاهان ایران باستان در منطقه ی ییلاقی که امروز کاخک نامیده می شود کاخ با شکوهی بنا کرد و آن را "کاخ کی"نامید که بدین ترتیب مربوط به یکی از پادشاهان کیانی می شده است.

امامزاده قبل از زلزله

امامزاده بعد از زلزله

زیباترین جاذبه های گردشگری و اماکن زیارتی این منطقه عبارتند از:

1-مزار سید محمد ابن موسی الکاظم برادر بزرگوار امام رضا(ع) در شهر کاخک

-2-مجتمع توریستی دربند کاخک

3-مزار امامزاده یحیی(فرزند امام موسی بن جعفر(ع) ) در روستای ییلاقی محیی آباد

4-مزار امامزاده سلطان احمد جوانمرد در روستای ییلاقی دیسفان

-5-مزار امامزاده سلطان محمود در روستای ییلاقی خانیک

روستای ییلاقی و تاریخی درب صوفه(محل وقوع جنگ دوازده رخ در حوادث شاهنامه)-6

7-قلعه های قدیمی شامل قلعه فرود،قبر پیران ویسه(از اساطیر شاهنامه)قلعه شهاب،قلعه شاه نشین زیبد،قلعه های تاریخی کاخک و...

8-آسیاب های آبی قدیمی کاخک

9-آب انبارهای قدیمی به خصوص در روستای نجم آباد و برجوک

10-مساجد قدیمی کاخک

11-چنار هزار ساله ی کاخک

ناگفته نماند که بیش از یکصد و پنجاه اثر باستانی در کاخک وجود دارد که تاکنون هشتاد و نه اثر آن در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

//www.bargozideha.com/static/portal/44/442957-405931.jpg

برگشت به صفحه نخست http://zangensha.ir

شهـــــ❤ــر مــــــ ـــن کــــــ ــــاخــــــ ❤ــــک

مطالب مشابه :

نام، آدرس و تلفن زائرسراهای مشهد مقدس

ثبت نام زائر سرای مشهد برای نوروز1392

ثبت نام زائر سرای مشهد درتابستان 1390

رزرو زائر سرای مشهد درنوروز1390

عاشقان و دلدادگان در راه مشهد‌الرضا(ع)؛ خدمت رسانی به زائرین پياده حرم عشق + تصاویر

اردوگاه های فرهنگی تربیتی فعال کشور

بررسي مبناي تاريخي اربعين حسيني؛ علت و فلسفه استحباب زيارت روز اربعين چیست؟/ اهل بيت (ع) در کدام ارب

شهـــــ❤ــر مــــــ ـــن کــــــ ــــاخــــــ ❤ــــک

زیر باران رحمت عرفه

فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام در شب جمعه