شهر حلبی ( قسمت دوم )
خوب امیدوارم که امروز اینقدر حرف نزنم که مجبور شم به سه قسمت افزایشش بدم ولی خوب چه کنم که خیلی حرف دارم! خوب رسیده بودم به در خروجی این در کاملا پشت معبد بود یعنی در واقع جهت مقابل درب ورودی وقتی که از در خارج شدم یهو نور خورشید بد جوری زد توی چشمم اخه داخل خیلی تاریک بود اولش نمیتونستم جایی رو ببینم ولی وقتی که چشمم عادت کرد یه لحظه موندم ! گفتم برای همینه که ۱۷۰ سال ساخت این معبد طول کشیده! تمام دیوار خارجی معبد پر از کنده کاری از خدایان مختلف بود فکر کنید که هندو چند تا خدا داره؟! همه خداها بودن همشون و همه داستانهاشون همه داستانهایی که من شنیده بودم و اونهایی که نشنیده بودم! چند تا از عکسها و توضیحات بعضی قسمتهای این معبد رو در مطالب اعتقادات مذهبی و خدایان گذاشته بودم که این دفعه چونکه عکس زیاده دوباره اونها رو نمیذارم اگه که دوست دارید یه سر بزنید جالب هستن مخصوصا مطلب گانش که در قسمت خدایان گذاشتم که توی همین معبد دیدم ! خوب حالا این قسمت رو ترجیح میدم از روی عکس براتون بگم اول عکس زیر رو ببینید : این صحنه خارجی معبد است این معبد از بالا به شکل یک ستاره است همونطور هم که معلومه بعضی قسمتها فرو رفته هستند که همون قسمتهای فرو رفته ستاره رو نشون میدن تمام این دیوارها از بالا تا پایین نقوش خدایان و البته داستانهاشون است مثل نقاشیهای مربوط به داستانهای شاهنامه دقیقا همونجوری فقط اینها همه سنگ هستند سنگهای یک تیکه که به این صورت تراشیده شده اند! این هم یه عکس نزدیکتر : توی این عکس اگر که به شیار های پایین نگاه کنید میبینید که چه شیارهای عمیقی هستند این شیارها در واقع داستانها رو از هم جدا کردن در واقع به فرض اولین ردیف دور تا دور معبد کل داستان گانش رو میگه که از درب ورودی شروع میشه و در طرف دیگه در تموم میشه! و ردیف بعدی یک داستان دیگه! همونطور که در عکس میبینید خدا یا همون پادشاه ( فکر کنم شیوا بود ) در وسط نشسته و در دوطرفش محافظانش قرار دارن که دو حیوان کاملا شبیه به هم هستند این حیوان یک موجود عجیب الخلقه است! عکسش رو از نزدیک ببینید: این حیوان در واقع تشکیل شده از چندین حیوان مختلف است اگر که دقت کنید میبینید که دم طاووس . خرطوم فیل . سم های گاو . بدنی شبیه گراز . چشمان میمون و دهان اسب ابی همه در این حیوان جمع شده اند! توی این عکس اگر که به اطراف حیوان دقت کنید انسانهای کوچکی دیده میشوند که همه با تیر و کمان و نیزه برای محافظت از خدا اونجا ایستادن و همینطور هم خدایان کوچکتری که روی حیوان سوار هستند! راهنما میگفت هر کدوم از صحنه ها ۱ روز وقت لازم دارن که همه داستانهاش رو برات بگم منم گفتم نه مرسی نمیخواد ولی با همه خلاصه ای که کرد ۲ ساعت فقط بیرون معبد بودم! اینطور که به نظر میاد هنوز از کنار در هم کنار نرفتم و هنوز یه عالمه حرف هست بقیش رو میذارم توی یه قسمت دیگه که شما هم خسته نشید پس بازهم منتظر قسمت بعدی باشید.... پی نوشت : سیما جان گفته که دخترهای بنگلور خشگل هستن راستش من تا حالا نشنیده بودم ممنون که گفتی! در باره گیاه خواری هندوها هم خوشحال میشم مطلب سبزی خواران من رو بخونی . در باره سوال اقا مهدی باید بگم که خوب هر جایی متفاوت است قیمت رشته ها در حیدر اباد و پونا و بنگلور خیلی با هم فرق داره ولی اگر در باره حیدراباد میخواهید رشته ریاضی و کامپیوتر سالیانه ۵۰۰ دلار و در ابتدا هم ۱۳۰ دلار برای پذیرش میگیرن و رشته مهندسی صنایع هم سالیانه ۱۵۰۰ دلار است.
مطالب مشابه :
زندگی در قوطی حلبی به واقعیت تبدیل شد + عکس
معماران ایران - زندگی در قوطی حلبی به واقعیت تبدیل شد + عکس - وب تخصصی معماران ایران - معماران
شهر حلبی ( قسمت دوم )
شهر حلبی ( قسمت دوم ) در باره سوال اقا مهدی باید بگم که خوب هر جایی متفاوت است قیمت رشته ها
حلبی!!!
تیزهوشان سیرجان - فارغ التحصیلان 91 - حلبی!!! - - تیزهوشان سیرجان - فارغ التحصیلان 91. قیمت سکه
جملات ناب در قالب عبرت
* کشوری که در آن حلبی هایش به قیمت اتومبیل های تمام اتوماتیک غربی ها به دست ملتش می رسه
لیست قیمت
ذغال لیمو - لیست قیمت - شرکت تجارت پخش شعله (تولید و فروش ذغال مرکبات، لیمو ،قلیانی،کبابی
انحراف حقیقت به چه قیمت !!!!!!!!
نقد اخبار - انحراف حقیقت به چه قیمت !!!!! - نقدی بر اخبار پیرامون انجمن آیت الله حلبی:
برچسب :
قیمت حلبی