نقشه برداری مسیر
نقشهبرداري مسير
نقشه برداري
مسير
مقدمه:
ادامه حيات هر كشوري با توجه به توسعه و پيشرفتهاي صنعتي،
اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، ارتباط مستقيمي با گستردگي شبكه راههاي اصلي و فرعي آن
كشور دارد براي رسيدن به يك تمدن پيشرفته، داشتن راههاي استاندارد بيش از پيش
معلوم و آشكار است. امكان حمل و نقلهاي سريع از شهري به شهر ديگر، تسريع در حمل و
نقل محصولات كشاورزي از توليد كننده به دست مصرف كننده، جابجايي مسافر با ايمني
زياد و در زمان كوتاه از جمله مواردي است كه اهميت اين ارتباط را بهتر بيان ميكند.
مشخصات فني
مسيرها:
1.
سرعت طرح: متوسط سرعت
يك وسيله نقليه كه يك مسافت مشخص را طي مي كند صرف نظر از زمان هاي توقف را سرعت
طرح گويند.
با توجه به سرعت طرح براي مشخصات ديگري نيز تعريف مي شود براي
مثال براي سرعت طرح 60 كيلومتر بر ساعت شعاع قوس ها نبايد از 250متر كمتر باشد و
شيب جاده نيز نبايد از 7درصد بيشتر باشد. براي سرعت طرح 100كيلومتر در ساعت شعاع
قوسها نبايد از 800متر كمتر باشد و شيب جاده نيز نبايد از 3-2.5 درصد بيشتر باشد.
2.
حداكثر شيب مجاز: حداكثر شيب
مجاز عبارت است از تانژانت معكوس اختلاف ارتفاع به فاصله افقي دو نقطه.
3.
تعداد باند و عرض باند: براي راههاي اصلي عرض باند 3.65متر و براي راههاي فرعي 2.85متر
مي باشد.
مراحل تهيه نقشه توپوگرافي، طراحي مسير و پياده كردن پلان طرح
هندسي در روي زمين:
در مرحله شناسايي بايستي اطلاعات اوليه از زمين
برداشت شود و موقعيت كليه عوارض طبيعي و غير طبيعي كه در راستاي مسير راه سازي
قرار دارند. مشخص گردند و پس از مرحله شناسايي بايستي از مسيري كه واريانت راه
مورد نظر در آن قرار خواهد گرفت نقشه توپوگرافي با عرض 600متر تهيه كنيم قبل از
تهيه نقشه توپوگرافي بايستي محل ايستگاههاي نقشه برداري در مكان هاي مناسب و تا حد
مقدور خارج از محور مسير انتخاب گرد. پس از ايجاد ايستگاهها باند 600متر در طول
مسير تاكئومتري مي شود. در حين اجراي اين عمل عوارض طبيعي و مصنوعي نيز برداشت
خواهد شد. پس از اتمام عمليات و ترسيم منحني هاي ميزان با استفاده از روش پرگار
مسيرهاي مختلفي بين نقطه شروع و انتهاي مسير طراحي مي كنيم يك تعداد از اين مسيرها
به هنگام طراحي به سمت مقصد هدايت نشده و مسيرهاي انحرافي خواهند بود كه مد نظر ما
نيستند مسيرهاي اخير يكي كه به بهترين نحو خواسته كارفرما را بر آورد كند توسط
متخصصين انتخاب مي گردد. از روي نقشه توپوگرافي در راستاي مسير انتخاب شده و
پروفيل طولي تهيه مي كنيم. در فواصل مشخصي از روي همين نقشه (نقشه توپوگرافي )
پروفيل هاي عرضي نيز تهيه مي كنيم پس
از آماده شدن پلان طرح هندسي (آخرين مسير انتخاب شده توسط متخصصين و پروفيل هاي
طولي و عرضي ) بر روي پروفيل طولي خط پروژه قرار مي دهيم كه از روي خط پروژه مذكور
حجم عمليات خاكي قابل محاسبه مي باشد در ادامه بايستي مسير طراحي شده پلان طرح
هندسي در روي زمين پياده گردد. براي پياده كردن پلان طرح هندسي از ايستگاههاي
ايجاد شده جهت تهيه نقشه توپوگرافي استفاده مي كنيم و نقاط اساسي مسير را شامل
نقطه ابتداي راه، نقاط ابتدا وانتهاي قوسها، صومعه ها و انتهاي مسير در روي زمين
مرحله پيكه تاژ و پياده كردن كل مسير در روي زمين انجام مي پذيرد پس از پيكه تاژ
بسته به اينكه عرض مسير چند متر باشد خاكهاي نباتي (هموسي )مسير برداشته و در محل
مناسبي خارج از محور مسير دپو مي گردد و اگر در راستاي مسير محلهايي وجود داشته
باشد كه خاك آن توسط آزمايشگاه مكانيك خاك نامرغوب تشخيص داده شود بايستي محل هاي
مورد نظر با اطلاع كارفرما تا رسيدن به بستر زمين طبيعي خاكبرداري شود. (در چنين
مواردي محل هاي با خاك نامرغوب مشخص و توسط كارفرما، پيمانكار و مشاور صورت جلسه
گرديده و طي دستور كاري كه از طرف كارفرما به پيمان كار ابلاغ مي گردد خاكبرداري
مي شود. پيمانكار بايستي پس از خاكبرداري بستر جديد را نقشه برداري كند و قبل از
شروع به خاكريزي نقشه بستر جديد بايد به تائيد كارفرما برسد) پس از اينكه كليه
مسير به بستر مناسب رسيد عمليات اصلي انجام مي گيرد. فرض بر اينكه به وضعيتي رسيده
ايم كه كد زمين 37 سانتيمتر پائين تز از كد پروژه باشد. ابتدا بستر توسط گريدر
ريپر زده مي شود (شخم زده مي شود ) پس از آن توسط تانكري مخصوص آب پاشي و كوبيده
مي شود پس از اين مرحله لايه ساب بيس به اندازه تقريبي 17 سانتيمتر مخروط ريزي و
توسط گريدر تصتيح مي گردد مجددا آب پاشي نموده و مي كوبيم توضيح اينكه در هر مرحله
بايستي قبل از اينكه مخروط لايه بعدي ريخته شود بايستي لايه قبلي قبلا توسط
آزمايشگاه مكانيك خاك نمونه برداري و تست گردد و در صورت رسيدن به تراكم مورد نظر
و دستور كتبي كارفرما مجاز به آغاز لايه بعدي هستيم. عطف به اين موضوع پس از لايه
سابيس لايه مخروط ريزي و عمليات آن انجام مي گيرد. پس از تست اين لايه به عنوان
آخرين لايه بستر آماده شده توسط تانكرهاي مخصوص قير پاش ير پاشي مي گردد پس از جذب
نسبي قير پاشيده شده روي آخرين لايه اولين لايه آسفالت ريزي آغاز مي گردد پس از
كوبيده شدن اين لايه مجددا بستر قير پاشي و لايه بعدي آسفالت ريخته خواهد شد و سپس
آسفالت ريخته شده را مي كوبيم و به اين ترتيب جاه آماده بهره برداري است.
نقشه برداري مسير:
هدف نقشه برداري: ايجاد ارتباط مناطق مختلف مي
باشد و بيشترين كاربرد را در راه سازي دارا مي باشد. يكي از مراحل مهم كار ((طراحي
)) و ((پياده كردن )) طرح روي زمين است.
منظور از پياده كردن يك مسير انعكاس شكل هندسي مسير (قسمت هاي
مختلف مسير مثل: قوسها ) روي زمين مي باشد. يك مسير مناسب بايد از نظر اجتماعي،
اقتصادي، محيطي و فرهنگي مورد نظر باشد.
مسير بايد ايمن، راحت و سريع باشد.
كار نقشه برداري مسير در مرحله يا دو فاز كه از صفر شروع مي شود
صورت مي گيرد.
الف ) فاز صفر ــــ مرحله مطالعه مقدماتي
ب)فاز يك ـــ مرحله مطالعه اصولي
ج) فاز دو ــــ مرحله مطالعه قطعي
معمولا در كارهاي اجرايي سه گروه با هم كار مي كنند.
1.
كارفرما: كارفرما يا صاحب كار كه بودجه را پرداخت مي كند.
2.
مشاور: نقش كليد و وكيل و مشاور از اول تا آخر كار هر كاري كه
كارفرما انجام مي دهد به وسيله مشاور هدايت و رهبري و انجام پروژه تا كار تمام
شود.
3.
پيمانكار: افرادي كه يك سري كارها را انجام مي دهند و قسمت اعظم
بودجه به پيمانكار داده مي شود.
مناطقي كه راه زده مي شود:
1.
دشت: كه هر كيلو متر به طور تقريبي 100 ميليون خرج دارد
2.
تپه ماهور: كه هر كيلو متر به طور تقريبي 150 ميليون خرج دارد
3.
كوهستان: هر كيلو متر 150 به بالا خرج دارد.
يك پارامتر
مهم در راه سازي اين است مه در يك راه شيب چقدر است و شيب بستگي به منطقه دارد. از
نظر نداشتن شيب خوب نيست بخاطر بارندگي كه آب حركت كند و در كنار جاده كانال براي
هدايت آب قرار مي دهند.
جاده
كوهستاني كه شيب بيشتر از 8% خطرناك مي باشد و از 12% بيشتر شيب نداريم و اگر
مشكلي پيش بيايد جاده را به صورت مارپيچ مي سازيم و از قوس فانتين استفاده مي
كنيم.
اتوبان: راهي
كه وسايل نقليه با سرعت زياد يا متوسط به راحتي حركت كنند. براي جاده سازي اگر
فاصله منحني زياد باشد از هر منحني ديگر اقدام مي كنيم و اگر فاصله كم و فشرده
باشد خط منحني هاي اصلي را در نظر مي گيريم.
Tgα= = شيب
فاصله منحني
هاي اصلي 1250+1300=50
گروهي كه راهها را
بررسي مي كنند
1.
اكيپ روي زمين: كارشناس آمار، كارشناس محيط زيست، مهندس راه
سازي، كارشناس زمين شناسي
كارشناس آمار
در مورد اينكه را مادر راه روستايي يا بخشي يا شهري قرار دارد يا نه
كارشناس محيط
زيست: در مورد محيط زيست و پوشش گياهي منطقه مي باشد كه آيا زمين كشاورزي در منطقه
اي كه مي خواهيم در آن جاده بسازيم زياد از بين مي رود يا نه
مهندس راه
سازي: منطقه را از نظر خاك شناسي مورد بررسي قرار مي دهد كه آيا براي راه سازي
مناسب مي باشد يا خير و آيا خاكي كه به اين منطقه حمل مي شود خاك خوب و قابل
استفاده است يا خير و در هر 5 كيلومتر پاركينگ براي پمپ بنزين – راه دار خانه – پل
و تونل و غيره قرار مي دهند.
كارشناس زمين
شناسي: زمين را از نظر رانش كوهستان، گسل و زمين لرزه و آفتابگير و سايه كه به دليل
جمع شدن آب و تبخير آن بهتر است كه آفتابگير باشد كه كارشناس همه اين موارد را
مورد بررسي قرار داده و به كار فرماي مي سپارد كه نظر خود را در اين مورد بگويد.
فاز صفر يا
مرحله اول:
مطالعات
اوليه مي باشد كه بايد انجام گيرد براي نقشه هاي موجود منطقه به علاوه اطلاعات
تكميلي زمين براي مشخص كردن بهترين مسير ممكن كه مي تواند طبق روابط فني خواسته
شده بين دو نقطه مبدا و مقصد ايجاد مي شود.
فاز اول يا
مرحله دوم:
ابتدا تاييد
كارفرما در مورد بودجه بعدا اطلاعيه در روزنامه براي گروه نقشه برداري و شركت
انجام مي شود در فاز اول چند كار به شرح زير بايد انجام شود.
1)تهيه نقشه
توپوگرافي مسير: عرض بايد 150تا 400 متر باشد و مقياس بستگي به حجم كار دارد براي
جاده معمولي بيشتر از 200متر و دو باند 300متر است.
2)طراحي مسير
روي نقشه: تعداد اضلاع پوليگون 14تا حداكثر 15تا مي باشد.
3)پياده كردن
مسير روي زمين
4) تهيه
پروفيل طولي و عرضي
5) محاسبات
حجم عمليات خاكي و چگونگي عمليات خاكي
فاز دوم يا
مرحله سوم:
پياده كردن
مسير مي باشد كه به روشهاي مختلف پياده مي گردد كه بعدا" در مورد آن بحث مي
گردد
فاز سوم يا
مرحله چهارم:
تهيه پروفيل
ها و محاسبه حجم عمليات خاكي و دادن آن به مشاور
نكته:
خاكريزي 10 برابر خاكبرداري هزينه دارد و بيشتر سعي مي شود خاكبرداري باشد.
برش عرضي
جاده:
اجراي هندسي
مسير:
مسير از
تعريف چند مولفه هندسي تشكيل شده است.
1)خط مستقيم:
(بدي آن اين است كه اگر خط مستقيم زياد باشد از نظر حوصله سر رفتن و تكان نخوردن و
چراغ ماشين روبرويي مورد اذيت مي باشد.
=a
2)دايره: مكان هندسي نقاطي از صفحه كه داراي فاصله ثابتي از يك نقطه مشخصي
دارند.
R2=(X-X0)
+(Y-Y0)
=معادله
دايره
خواص دايره:
1) شعاع وارد بر مماس در نقطه تماس به مماس عمود مي باشد.
2)از هر نقطه
خارج از دايره دو دايره مماس مساوي مي توان ترسيم نمود.
3) زاويه بين
مماس ها و زاويه بين شعاع هاي وارد بر مماس ها مكمل يكديگرند.
قوس اتصال
(كلوئيد ):
= دو
معادله اتصال
A=
پارامتر قوس اتصال L.R =A
4)سهمي: مكان هندسي نقاط از صفحه مي باشد كه نسبت به يك خط نقطه داراي فاصله
ثابتي مي باشند.
Y=ax
+ bx +c=منحني
= شيب
2a
مقدار ثابت
تركيب اجراي فرمول هندسي مسير ها: مسيرها داراي دو مولفه هستند:
1)مولفه افقي: پنج تركيب دارد:
1.
خط مستقيم و قوس دايره = قوس ساده
2.
خط مستقيم و قوس كلوتوئيد
3.
قوس دايره
4.
قوس كلوتوئيد- قوس دايره = قوس اتصال دايره
5.
قوس كلوتوئيد – قوس كلوتوئيد = قوس اتصال
2) مولفه قائم:
1.
خط مستقيم و منحني سهمي = قوس قائم به افق مماسهاي مساوي
2.
خط مستقيم و منحني دايره
3.
منحني سهمي- منحني سهمي = قوس قائم به افق مماس هاي نامساوي
قوس ساده:
طول قوس T.C-V=V-C.T=T
طول قوس T.C-Q-C.T=T
شعاع قوس T.C-0=C.T-0=R
وتر قوس T.C-N-C.T=C
فاصله مياني QN=M
فاصله خارجي VQ=E
زاويه انحراف L.d.d'=I
T.C –0-C.T=I
OT.CV=Tg
T.C.NO =SIN
ON=R COS
M = og –on=R-Rcos
M= R (1-COS
L= R.I/180*12
OVT.C=COS
E= R(
)
طريقه پياده كردن قوس ساده: بطور كلي چند روش مي توان قوس ساده را روي زمين پياده نمود اما
روش يا روشهاي اجرايي محدود مي باشد دو روش زير نسبت به ديگر روشها متداولتر بوده
و در عمل مورد استفاده قرار مي گيرد.
معمولا براي
پياده كردن يك قوس ابتدا نقاط ابتدا و انتهاي آن را با توجه به راس قوس روي زمين
پياده مي كنيم با دانستن I,R
كليه پارامترهاي قوس از جمله طول تانژانت محاسبه مي شود.
R=
كه در آن v سرعت طرح و e شيب عرضي و f ضريب اصطكاك جانبي مي باشد.
ابتدا دوربين
را در راس قوس V
مستقر مي نماييم به امتداد اول (d)
قراولردي نموده و به اندازه T
طول تانژانت جلو مي رويم تا به نقطه T.C
برسيم سپس به امتداد( d')قراولردي
و به اندازه تانژانت تا نقطه انتهاي قوس نيز روي زمين مشخص شود.
براي پياده
كردن قوس به سه روش عمل مي كنيم: الف ) روش قطبي (طول زاويه چرخش )
ب) روش تقاطع
(دو دوربين ) پ) استفاده از مختصات قائم
الزاويه (استقرار در شروع قوس امتداد وتر محور X ها )
الف)روش
قطبي: (طول زاويه چرخش ) اين روش بيشتر براي پياده كردن قوسها در راه – راه آهن مورد استفاده قرار مي گيرد براي
مناطق دشت و تپه ماهور ملايم به خوبي جواب گو مي باشد.
دستور العمل
پياده كردن قوس:
ابتدا دوربين را روي نقطه T,C مستقر مي نماييم و به نقطه راس قوس يا v زاويه را در صفر صفر مي كنيم سپس اگر قوس
راست گرد باشد ستون
ها را به ترتيب به دستگاه مي بنديم و اگر قوس چپ
گرد باشد ستون 360-
را به ترتيب به دستگاه مي بنديم متر را به
اندازه فاصله LI باز نموده باز نموده و زابي را در نقطه انتهاي
متر به صورت كشيده نگه مي داريم تا با امتداد داده شده توسط دوربين موقعيت نقطه
مشخص نموده سپس ميخ چوبي مورد نظر را برداشته و با ماژيك اطلاعات صحيح را روي آن
نوشته و در آن نقطه مي كوبيم براي نقطه بعدي امتداد بعدي به دوربين بسته شده متر
را از نقطه قبلي به اندازه Li مورد نظر كشيده تا نقطه بعدي نيز روي زمين ميخ كوبي گردد.
به همين ترتيب ادامه مي دهيم تا به نقطه انتهاي قوس برسيم با
توجه به اينكه نقطه C.T
قبلا پياده شده است آخرين فاصله براي كنترل صحت عمليات اندازه گيري و با مقدار L3 موجود در جدول مقايسه مي شود اگر اختلاف
آنها زير نيم متر باشد در كارهاي اجرايي كار صحيح و اگر بيشتر باشد كار به دقت
انجام نشده است كه بايد كنترل گردد و مورد اشتباه بر طرف شود.
توجه : برروي
ميخ سه نوع اطلاعات مي نويسيم: 1) شماره ميخ 2) پيكه تاژ 3) كيلو متراژ
ب) روش تقاطع
(دو دوربين يا كوپل زواياي متناظر )
-
Km
360- βi
βi
360-αi
αi
Li
NO
T.C
α1
L1
1
α2
L2
2
...
C.T
دستور العمل
كار:
دو دوربين را بر دو نقطه T.C,C.T
ابتدا وانتها قوس مستقر مي نمائيم سپس به يك ديگر نشانه روي نموده و زاويه افقي را
صفر صفر مي كنيم دو جدول تهيه شده يكي در اختيار عامل مستقر در نقطه شروع قوس و
ديگر در اختيار عامل مستقر در انتهاي قوس قرار مي گيرد سپس به ترتيب هر كدام از
آنها زاويه هاي موجود در ستون مربوطه را به دستگاه مي بندند و به نفر سوم كه با
ژالن روي قوس قرار گرفته است امتداد مي دهند.
تا نقطه صحيح
روي قوس مشخص شده ميخ كوبي شود پس از پياده كردن نقطه اول زاويه هاي بعدي به
دوربين ها بسته مي شود و كار ادامه پيدا مي كند تا تمامي نقاط قوس روي زمين ميخ
كوبي شوند اين روش براي مناطق كوهستاني كه شيب تند مي باشد يا براي جاهاي كه نمي
توان به راحتي متر كشي نمود مورد استفاده قرار مي گيرد.
پ): روش
استفاده از مختصات قائم الزاويه (استقرار در شروع قوس امتداد وتر محور X ها
M= R (1-COS
0≤y≤M
MQ=M
MH=Y
α
X
y
-1)
دستور العمل
پياده كردن قوس:
پس از تهيه جدول مربوطه روي نقطه T.C مستقر شده و به نقطه C.T نشانه روي مي كنيم تا امتداد محورX ها
را همواره داشته باشيم به اندازه X1
از اين نقطه متر كشي كرده در امتداد محور Xها يا وتر سپس در نقطه مشخص شده گونياي مساحي (قائم الزاويه )
قرار داده تا امتداد محور را در جهت مناسب براي ما ايجاد نمايد در اين امتداد به
اندازه y1
متر كشي نموده تا به نقطه P
اول قوس برسيم سپس اين نقطه را روي زمين ميخ كوبي مي نمائيم.
براي پياده كردن نقطه دوم اختلاف Xآن را به X نقطه قبليش بدست مي آوريم از نقطه قبلي روي
محور x ها
به اندازه اختلاف زاويه جلو رفته تا به پاي عمد بعدي برسيم سپس از گونياي مساحي
استفاده مي نماييم جهت عمود را مشخص مي كنيم و به اندازه yz در آن جهت متر كشي نموده تا نقطه دوم پياده
شود ساير نقاط قوس به همين ترتيب پياده مي شوند ( چون مقدار x نسبت به محور تئودوليت شروع قوس همواره در
جدول ارائه شده است براي راحتي كار هر x
را كه مي خواهيم پياده كنيم نسبت به نقطه قبلش به دست مي آوريم سپس به آن اندازه
روي محور x ها
از پاي عمود نقطه قبلي جلو مي رويم.
مسائل خاص
قوس ساده:
1)وجود مانع در پياده كردن قوس:
دوربين را بلند كرده و روي نقطه سوم مي گذاريم
و در حالت دايره به راست به T.C
صفر صفر مي كنيم درجه دوربين را مي چرخانيم حال زاويه نقطه بعدي را داريم و متر
كشي مي كنيم و نقاط 4 تا آخر را به دست مي آوريم.
Km
360-Σδi
Σδi
δi
Li
No
δ1
δ1
L1
T.C
δ1+ δ2
δ2
L2
1
δ1+2 δ2
δ3
L3
2
…
KmT.C+L
δn
Ln
C.T
2)عدم
دسترسي به صومه قوس يا راس قوس:
2H=360º
I^=2K-(α-β)
V-T.C=V-C.T=T
T=R.Tg
VMN=
VN=
m-T.C=T-VM
N-C.T=T-VN
قوس كلوتوئيد (قوس
اتصال ) مارپيچ اويلر يا اپسيرال
پارامتر قوس
اتصال:
L1R1=L2R2=L3R3=....=LNRN=L.R=A
T.S-V=V-S.T=T
طول تانژانت كل
طول شاخه قوس اتصال T.S-S.C=C.S-S.T=L
طول
وتر قوس T.S-S.C=C.S-S.T=SL
طول قوس دايره مياني S.C=C.S=β
وتر قوس دايره مياني S.C-C.S=β
شعاع Q-S.C=Q-C.S=R
مقدار شيفت
قسمت دايره S.C-Q=S.C-R
S.C-P=R.7
S.C-Q=R.7
7=
زاويه راس دايره مياني قوس α
طول تانژانت بلند T.S-M=M'-S.T=TL
طول
تانژانت كوتاه S.C-M=C.SM=TS
δ
max
m-S.C-T.S=M'-C.S-S.T=β
T.S-T.C=X0
T.S-N=x
max
S.C-N=X
max
T=(R+ΔR)tag
فرمول قوس كلوتوئيد
X=L
Y=
رابطه مختصات دكارتي قوس اتصال
شاخه اتصال قوس كلوتوئيد:
Δmax+B=7
2a.La=
2b-Lb= A
=
dl=r.dE
درT.Cداريم
Ei=
Tag
Tag
τ max=24º.6'
تئوري آيين نامه راه ايران
τ max
Tg
Tg
τ=
= فرمول
قطبي قوس اتصال
دستور العمل پياده كردن قوس اتصال:
جدول پيدا
كردن نقاط شاخه هاي ورودي قوس اتصال:
Km
360- δi
δi
Li
شماره نقطه
KmT.C
T.C
KmT.C+L1
δ1
L1
1
KMT.C+L2
δ2
L2
2
δ2
L2
3
….
KmT.C+L
δ3
L3
C.T
A
پارامتر قوس اتصال و b عرض
جاده و v
سرعت طرح
كه R حداقل شعاع قوس و e شيب عرضي جاده و F ضريب اصطكاكي جاده و V سرعت طرح ميباشد.
طريقه پياده
كردن شاخه اول:
1.
روي خط T.C
دوربين را مستقر مي نماييم و به نقطه V
قراولروي نموده و زاويه افقي را صفر صفر
مي نماييم.
2.
طبق جدول شاخه ورودي چنانچه قوس به سمت راست گردش نمايد δi ها را نوشته و چنانچه سمت چپ گردش نمايد 360- δi به ترتيب به دوربين مي بنديم
3.
يكي از همكاران متر را به اندازه Li باز نموده يك سر آن را در نقطه T.C قرار داده و يك سر ديگر آن دالون گرفته مي
شود تا دوربين به آن Line صحيح را براي او انتخاب نمايد.
4.
يك ميخ چوبي را در جايي مناسب سپس شماره گذاري كرده و مي كوبد و
براي آن يك كپه خاك در فاصله 30 سانتي چپ يا راست آن تشكيل مي دهد.
5.
زاويه بعدي را به دوربين بسته و فاصله بعدي را از نقطه كشيده شد،
متر كشي مي نماييم و به ترتيب بالا قرار مي دهيم.
ساير نقاط
قوس پياده مي نماييم تا به نقطه انتهايي شاخه اتصال ورودي يعني s.c مي رسيم
دستور العمل
پياده كردن قوس دايرههاي مركزي:
1.
دوربين را بر نقطه s.c
منتقل نموده و در آنجا مستقر مي نماييم. چنانچه قوس راست گرد باشد در حالت دايره
به راست دوربين زاويه 360-B
را به T.S
قراولروي مي نماييم. و به دوربين مي بنديم و چنانچه قوس چپ گرد باشد در حالت دايره
به راست به T.C
قراولروي كرده و زاويه B را مي بنديم به اين ترتيب وقتي كه سر تلسكوپ
برابر گردانيم در حالت دايره به چپ خواهد بوده صفر صفر به تحت نقطه N خواهد بود.
2.
طبق جدول دايره مركزي زوايا را (θi) و
يا 360- θi
دوربين بسته و Li ها متر كشي
نموده تا همانند قوس قبلي تا نقطه C.S روي زمين پياده شود.
دستور العمل شاخه خروجي:
دوربين را به نقطه C.T انتهاي قوس منتقل نموده و مستقر مي نماييم و
به V
صفر صفر مي كنيم و به ترتيب Si
يا 360-Si
را به دوربين بسته و همكاران ما از نقطه C.S به سمت ما به اندازه Li ها متر كشي نموده و قوس را نقطه به نقطه
پياده مي نماييم و در انتهاي متر كشي به طول استقرار دوربين مي رسد و آخرين دهند
را اندازه گيري مي كنيم. چنانچه اختلاف تئوري و اجراي زير نيم متر قوس خوب پياده
شده است و اگر اختلاف بيش از نيم متر باشد بايد قسمت هاي مختلف را كنترل نموده و اين خطا را حذف نمود.
قوس سر
پانتين يا قوسهاي برگشتي
طول D =
انواع قوس سر پانتين :
1.
1- متقارن
2- نامتقارن
قوس سر پانتين ساده
2.
قوس نعل اسبي
قوس سر پانتين
ساده
روش پياده كردن قوس سر پانتين:
دوربين را روي V و TC1و CT3 را
مشخص مي كنيم و زاويه
را روي CT3
مي بنديم و 90درجه جدا مي كنيم و B
را مشخص مي كنيم و تلسكوپ را بر مي گردانيم و A را مشخص مي كنيم و دوربين را روي نقطه اول
مي گذاريم و به اندازه
باز مي كنيم و به اندازه C1 متر مي كنيم و نقاط قوس دايره اصلي بدست مي
آيد.
مطالب مشابه :
مسیر
نقشه برداری - مسیر - In the name of God - نقشه برداری
مبانی نقشه برداری مسیر
مراحل اساسی احداث یک مسیر راه به ترتیب از قرار زیر است: 1.مطالعات اولیه و طرح مقدماتی مسیر
نقشه برداری مسیر
مهندسی نقشه برداری - نقشه برداری مسیر - نقشهبرداري مسير نقشه برداري
مراحل اساسی احداث یک مسیر وعملیات های موردنیاز
نقشه برداری - مراحل اساسی احداث یک مسیر وعملیات های موردنیاز -
تعریف نقشه برداری
گروه نقشه برداری مسیر - تعریف نقشه برداری - مشاوره در امور راه سازی
آشنایی با دوربین لایکا تی سی ۸۰۵ – Leica TC 805
گروه نقشه برداری مسیر - آشنایی با دوربین لایکا تی سی ۸۰۵ – Leica TC 805 - مشاوره در امور راه سازی
جزوه نقشه برداري مسیر
نقشه برداري مسیر مقدمه به طور کلی مراحلی که در پروژه مسیر انجام می شود به صورت مراحل زیر می
مراحل اساسی احداث یک مسیر راه
وبلاگ نقشه برداری - مراحل اساسی احداث یک مسیر راه - 2-طراحی مسیر روی نقشه
نقشه برداری مسیر
وبلاگ تخصصي نقشه برداري - نقشه برداری مسیر - خطوط ارتباطی مثل راه راه آهن لوله کشی آب "از
برچسب :
نقشه برداری مسیر