نکاتی در مورد طراحی دست آزاد

ترسیم دست آزاد پنج مزیت مهم دارد:

۱ – اول اینکه، چیزهایی که تاکنون وجود نداشتند، اکنون طوری نشان داده می شوند که انگار وجود دارند. وقتی ترسیم بصورت دست آزاد انجام می گیرد، ساختمان ها، اتاق ها، محوطه ها، تصاویر، موتیف ها، صحنه ها و … بلافاصله بصورت سه بعدی قابل مشاهده می شوند. بدین ترتیب ایده های ما به سرعت شکل می گیرند.

۲ – یک ترسیم جامع و کامل را می توان برای نشان دادن یک شیء بطور واضح تری نسبت به سایر تکنیک ها، مورد استفاده قرار داد. در عصری که ما اجباراً با تلویزیون، فیلم ها و عکاسی تغذیه ذهنی می شویم، طراحی و ترسیم  تاثیر ماندگارتری داشته و خوش آیند تر است.

۳ – لذتی ناب از دیدن نتایج تلاش های ما به ما دست خواهد داد که دائمی، ماندگار و زیباست.

۴ – قدرت درک بصری ما بسیار بالاتر می رود. ترسیم دست آزاد ما را وادار می کند تا موارد اساسی را از موارد بی اهمیت جدا کرده و بدین ترتیب اشیاء را بهتر ببینیم.

۵ – کل مسیر زندگی ما بصورت بصری گسترش پیدا کرده و خالص می شود. قدرت درک ما بالاتر می رود. حافظه بصری ما قوی تر می شود، تخیلات بال و پر می گیرند و احساس شکل و فضا ارتقا پیدا می کند. ما یاد می گیریم که اساس همه چیز را ببینیم.

جایگزین های زیادی وجود دارند، ولی حتی در عصر دوربین ها و عکاسی پیشرفته، اتم، فضا و تکنولوژی های تولیدی، ما بدون طراحی دست آزاد کاری از پیش نخواهیم برد.

اسکیس سریع همیشه روشی خوب برای تبادل اطلاعات در صحبت ها می باشد و بقول متخصصین، یک طرح به اندازه هزار کلمه ارزش دارد. ترسیم دست آزاد را می توان از یک کانسپت یا ایده اولیه برای طراحی داخلی یا طراحی در سایر موارد شروع کرد.

در محیط زیست، ترسیم دست آزاد می تواند علاقه ما را به جزئیات ریز زندگی که قبلاً توجهی به آنها نداشتیم، تحریک کند. با یادگیری طراحی دست آزاد، یاد می گیریم که به محیط اطراف خود با ریزبینی بیشتری نگاه کنیم و اشیاء را روشن تر دیده و آنها را بهتر درک کنیم.

ترسیم و طراحی دست آزاد هزاران سال سابقه دارد و تکنیک های آن توسط انسان های اعصار مختلف ابداع و کار شده است. کافی نگاهی به نقاشی های ده هزار سال پیش بیاندازیم. انگیزه این کار از نیاز به تزئین، نگهداری خاطرات یا انتقال اطلاعات به روشی ساده و خالص بوجود می آید.

به تصویر کشیدن خود و محیط اطراف همیشه یکی از نیازهای اساسی انسان بوده است و خود را به روش ها و رسانه های مختلف به نمایش گذاشته است (که شامل طراحی دست آزاد نیز می باشد). رسانه خاص این کار با عواملی مانند محیط زیست، آموزش و حالات خودسازی تعیین می شود.

مثلاً در زمان های گذشته، خانه نیمه چوبی فرد با شکل و رنگ خاص خود، یک شیء بسیار شخصی بود. امروزه، این حالت به انتخاب شکل و رنگ از کاتالوگ سازنده یا از بین خانه های پیش ساخته تبدیل شده است.

ترسیم دست آزاد عرصه را برای آزادی شخصی باز می کند که می تواند ما را به خود جذب کرده و تبدیل به یکی از عادات خوشایند ما شود. ترسیم دست آزاد قادر است تا تجربه یک مسافرت یا تعطیلات را اغنا کند. و اگر هیچ تصویر، عکس یا بروشوری وجود نداشته باشد، ما قادریم تا به سرعت اسکیسی از یک شیء ترسیم کنیم و آن را به دیگران نشان دهیم.

شکی نیست که با کمی تلاش و صبر، ترسیم و طراحی دست آزاد را به خوبی یاد خواهید گرفت و از نتایج آن لذت خواهید برد.

طراحی معماریچیزی نیست که کسی اون رو  به طور مطلق از کس دیگری یاد بگیره . شما فقط باید اصول کلی طراحی رو یاد بگیرید و بقیه مربوط به استنباط و تخیل و خلاقیت شما میشه !

به نظر من ترتیب آموزش بهتره به این صورت باشه :

تقویت دست :

۱.طراحی با دست آزاد (مخصوصا  طراحی از اجسام بیجان )

۲.کروکی معماری از روی عکس برای کم شدن ترس هنر جو

۳.کروکی معماری در محل برای درک بهتر فضاهای معماری

هم اکنون دست قوی شده و شخص توانای دارد آنچه را می بیند به تصویر در آورد و

در ادامه قرار است آنچه را در ذهن دارد به تصویر بکشد :

۴طراحی معماری : اسکیس

۴.الف – تمرین پرسپکتیو و کشیدن حجم های معماری

۴.ب – آشنایی با  پلان ، مقطع ، نما ، سایت ، دیاگرام و

۴.ج- کانسبت و تفکر در کنار دیدن کار معماران بزرگ

۴.د – مطالعه معماری و بررسی موارد بالا در تاریخ معماری و معماری معاصر

۵.پرزانته :

۵.الف ـ شیت بندی

۵.براندو : پرسناژ  ، درخت ، آب ، آسمان ،

۵.ج راندو : شناسایی تکنیک ها و استفاده از رنگ برای بهتر تعریف کردن فضا

در آخر :

۶. نقاشی کشیدن بس است !!!

با انتخاب موضوع های مختلف شروع به طراحی معماری کنید

و کار خود را با اساتید خود کرکسیون کنید !

بهتره هیچوقت این موضوع رو فراموش نکنیم !( اسکیس هدف نیست فقط یک وسیله است !!!)

هدف اصلی طراحی معماریه  و یکی از ابزار های این کار اسکیس های دستی به حساب میاد .

یعنی شاید بشه خیلی بهتر با کامپیوتر  و یک نرم افزار ویا حتی با ماکت مثلا تکه های یونولیت یا پاره های مقوا و… بزرگ ترین بنای قرن رو طراحی کرد ! پس ابزار مهم نیست !

مهم خلاقیت شخصی است که از اون ابزار استفاده می کنه !!!

اسکیس هم یکی از هزاران راهیه که می تونه استعداد های یک معمار رو شکوفا کنه !!!

پس بهتره هیچوقت مثل خیلی از اساتید هدف خودمون رو فراموش نکنیم !!!هدف ما معماریه !!!

طریقه گرفتن مداد
شیوه های بسیاری برای گرفتن مداد هست اما نکته کلیدی این است که وقتی اسکیس می زنید مداد را طوری بگیرید که راحت یاشید.مداد را مثل وقتی که می خواهید چیزی بنویسید،نگیرید زیرا در این حالت ،مداد را سفت و محکم می گیریم در حالی که هنگام اسکیس زدن،دست باید نسبتاً آزاد و راحت باشد .حدود دو تا سه سانتی متر بالاتر از سر مداد را بگیرید.در این حالت با انگشت شست و دو انگشت اولی مداد را می گیریم .بدین ترتیب مداد،به راحتی روی انگشت سوم قرار می گیرد. انگشت دوم و شست برای ثابت نگه داشتن مداد و جلو گیری از سر خوردن آن است.

 

 

معمولاً ارتباط بین انگشت اشاره و شست،نوع خطوط و سبک اسکیس را مشخص می کند.سر این دو اگشت حکم تکیه گاه مداد را دارند.وقتی نسبتاً به هم نزدیک باشند،انگشت ها به سمت داخل خم می شود بنا براین حرکت (جابه جایی)مداد محدود به اندازه ای است که انگشتان می توانند باز شوند.این حالت کاملاً شبیه به حالت نوشتن است.برای کشیدن خط پرداز و جزییات اسکیس این حالت کاربرد دارد و باعث می شود هنرمند کنترل بیشتری روی مداد داشته باشد تا اشتباهات به حداقل برسند.
حالت نوشتن:

  • محکم گرفته می شود.
  • انعطاف پذیر نیست.
  • انگشتان به سر مداد خیلی نزدیک است.

حالت اسکیس زدن:

  • دست آزاد گرفته می شود.
  • انعطاف پذیر است.
  • انگشتان از سر مداد فاصله دارند.

حالت دوم زمانی است که سر انگشت دوم و شست دور از هم باشند و معمولاً به جای آنکه به سمت داخل خمیده باشند، راست هستند.به این ترتیب حرکت مداد بیشتر می شود.با باز کردن انگشت دوم و سوم و حرکت آنها به سمت بالا و پایین خطوطی به بلندی شش ،هفت سانتی متر می توان کشید.همچنین دراین حالت هنرمند می تواند مداد را از پهلو بگیرد و از تمام سر مداد حداکثر استفاده را ببرد.یکی از نتایج این طرز گرفتن مداد ،کشیدن خطوط پهن است .چرا که به راحتی می توان تمام انگشتان را باز کرد ،در نتیجه مداد،نرم و آرام روی کاغذ حرکت می کند.زاویه و درجه انعطاف پذیری مداد باید با دست هنرمند تنظیم شود،شخص می تواند بدون درنگ یا وقفه از حالت اول به حالت دوم تغییر حرکت دهد.
در حالت سوم گرفتن مداد درست مثل گرفتن کاردک بتونه کاری یا ازار دیگری شبیه آن است.مداد بین انگشت شست و انگشت دوم گرفته می شود.در این حالت هرگونه حرکت انگشت یا دست حذف می شود،بنا بر این بیشتر برای کشیدن خطوط بلند و پهن مناسب است.کل ساعد نیز به کار گرفته می شود تا حداکثر امکان را برای هنرمند فراهم کند.با توجه به اندازه کاغذ مورد استفاده و وسعت حرکت بازوی هنرمند،خطوط کشیده شده با این روش،به بیش از یک متر نیز می تواند برسد همچنین در این حالت می توان خطوط اسکنه ای ایجاد کرد .کافی است مداد را در دست بگیرید و با ضربات کوتاه و ناگهانی به سمت بالا و پایین،این خطوط را ایجاد کنید.

فشار دست
میزان فشار بر مداد همان چیزی است که به خط روح و ظرافت می بخشد.ضربات و خطوط بدون فشار ،ساده و یکنواخت می شود.خط ساده ای که با قلم و مرکب کشیده می شود می تواند بسیار زیبا باشد بویژه زمانی که خطوط یکنواخت و یکدست هستند.این نوع یکنواختی در خط سبب وضوح و صراحت اسکیس می شود.مداد شبیه قلم نیست و خطی که با آن کشیده می شود مثل خط قلم،یکنواخت نیست.مداد با مغزی سخت در مقایسه با مغزی نرم می تواند خطی نسبتاً یکنواخت ایجاد کند.اما زیبایی اسکیس مدادی به خاطر توانمندی هنرمند در اعمال فشار بر مداد به منظور تغییر در کیفیت خطوط است.حرکات خط پردازی )ضربه ای) ،کشیدن به سمت بالا ،چرخشی،همچنین حرکت ناگهانی مچ و آرنج و تغییرات ناگهانی زاویه سر مداد، در ایجاد تنوع و منحصر به فرد بودن اسکیس های مدادی نقش دارند.
با مداد باید مانند ابزار توانمندسازی حرکات دست،بازو و انگشتان رفتار کرد.گذشته از همه اینها،تنها از طریق این برخورد های حسی است که اسکیس به وجود می آید.روش اسکیس زدن فقط شامل حرکت دستی که مداد را گرفته،نمی شود بلکه ارتباط حسی سراسری از چشم به مغز و دست برقرار می شود .باتدا با چشم [شی ء مورد نظر را]مشاهده و باز بینی می کنیم سپس با کمک مغز و چشم آن را ساده می کنیم،دست هم آنچه را که مغز با دلیل ،ذخیره کرده،[روی کاغذ] ثبت می کند.مجدداًچشم ها آنچه را دیده ،ارزیابی می کند تا تصویر ذهنیمان از هر جهت شبیه همان چیزی باشد که در ابتدا دیده ایم.تغییرات لازم صورت می گیرد و دوباره همه چیز ارزیابی می شود.در یک کلمه:این [مراحل]،فرآیند اسکیس زدن است بی تردید اسکیس زدن فرآیندی ذهنی و کاملاً شخصی و خصوصی استًفشار آوردن بر مداد نیز اینگونه است یعنی استاندارد علمی ای وجود ندارد تا فرد میزان فشار را با توجه به نوع سر مداد تنظیم کند و اساس آن متکی بر آزمون و خطاست چرا که از اشتباهات و موفقیت هاست که درس می گیریم .برای دست یابی به الگویی منسجم و تلاش برای حفظ آن باید پیوسته این کار (آزمون و خطا) را انجام داد.
میزان فشار بر مداد و صحیح انجام دادن آن رویای هنرآموزان مبتدی است.پی بردن به این موضوع به زمان و دل بستن به کار نیاز دارد،راه میان بری برای آن وجود ندارد جز آنکه باید تجربه کرد و آموخت.
در واقع شگردهای زیادی وجود ندارد تا فردی بتواند میزان فشار و نیروی [وارد بر مداد] را بیاموزد.نکته کلیدی نحوه گرفتن مداد است.از آنجا که سر انگشتان به مداد فشار وارد می کنند بنا بر این طرز گرفتن مداد و تماس انگشتان با مداد بسیار مهم است. میزان فشار وارد بر مداد ارزش سایه روشن را مشخص می کند.برای ارزش رنگی تیره تر مقاومت کمتری لازم است و بر عکس.تغییر و تنوع در سایه های مدادی به طور کامل به توانایی هنرمند در کم و زیاد کردن فشار در لحظه مناسب بستگی دارد.این موضوع مانند چگونگی نگه داشتن مداد نیست که شخص بتواند سریع بیاموزد،بلکه باید آن را با تجربه به دست بیاورد.
مداد راحت ترین وسیله برای تمرین و آموختن اسکیس است.با وجود این،برای کسب مهارت،تمرین با مداد خیلی سخت است چرا که مداد ویژگی های خاصی دارد.در عین حال ،این مساله نباید شما را از آموختن اسکیس با مداد دور کند،بر عکس امیدوارم ویژگی های مداد شما را جذب این ابزار کند.
خط و خط پرداز(استروک)

خط عبارت است از رشته ی بلند و پیوسته باپهنایی یکسان،درحالی که خط پرداز(استروک ها)نسبتاَکوتاه است و ازخط های شکسته با پهناهای متفاوت تشکیل شده است.خط ،نتیجه ی حرکت مداد و باقی ماندن اثر آن روی کاغذ است و درحقیقت خط ظریف و یکنواخت است .در حالی که خط پردازها با حرکت ضربه ای مداد ایجاد میشود و اغلب پر رنگ و حساب شده اند.
در اسکیس از خط برای مشخص کردن لبه های مکانی و توصیف شی مورد نظر استفاده میشود .پهنای متفاوت خط با تنظیم زاویه ی سر مداد به راحتی به دست می آید. به لحاظ نظری نوک مداد سخت خط باریک و کمرنگ و نوک مداد نرم خط تیره و ضخیم ایجاد میکند.البته با استفاده از مداد نرم درجه یک می توان خطوط متفاوتی کشید بنابر این داشتن مجموعه ای از مدادها با سرهای متفاوت ضروری به نظر نمی رسد و یکی یا دو مداد ساده برای ایجاد چنین شگردهایی (انواع خطوط)کافی است.
در اسکیس،همیشه شیوه های مناسبی برای ایجاد تنوع در پهنای خطوط و اجتناب از یکنواختی وجود دارد.برای مثال،خطوط نیمرخ (خطوط ضخیم تر)از نظر بصری باعث می شود تا شیئ از پس زمینه جدا شود ،همچنین به دید سه بعدی شیئ نیز کمک می کند.خطوط با پهنای متفاوت حس عمق و فضا را بهتر منتقل می کند،این امر،بخصوص در اسکیس هایی که از مناظر زده می شود،آشکار است.

اسکیس زدن
هدف نهایی اسکیس،برداشت گرافیکی درست از تصویر [مورد نظر]است.گرچه،شیوه تفسیر و ارائه ،موضوعی جداگانه است و هر هنرمند برای بیان آن روش های خود را به کار می گیرد. اما نتیجه نهایی اسکیس ،اغلب تحت تاثیر برخی استانداردهای مورد قبول قرار می گیرد.اسکیس باید تا حدی واقعی به نظر بیاید و موضوع کشیده شده تا اندازه ای باید قابل تشخیص باشد.برای مثال،در سطحی ساده تر ،اسکیس درخت قاعدتاً شبیه درخت باشد نه یک شخص .و در سطوح پیشرفته ،درختی کهنسال نباید شبیه به نهال باشد .تنه و شاخ و برگ آن باید به نحوی ،مشخص کننده سن درخت باشد.خانه ای با نمای سنگی باید به گونه ای طراحی شود که قسمت های باریک بین سنگ ها و سیمان مشخص و واضح باشد.

مشاهده و ثبت
به منظور برداشت صحیح از تصویری که می خواهیم اسکیس بزنیم،باید زمانی را صرف کنیم و آن را به دقت مشاهده کنیم.اولین گام پراهمیت در زدن اسکیس مناسب،مشاهده دقیق تصویر مورد نظر است.این عمل باید دقیق و سریع اتفاق بیفتد.مشاهده مکرر و ثبت[تصویر مورد نظر]نیا زبه درک صحیح موضوع دارد.گاهی برای اطمینان از برقراری رابطه ای مناسب،برای آنکه موضوع مورد نظر به درستی به تصویر کشیده شود نیاز به اندازه گیری داریم.اسکیس از مناظر(به ویژه درختان) بهترین روش برای نشان دادن اهمیت مشاهده و ثبت است.این دو مزیتی باور نکردنی برای طراحان دارد چرا که تصویر با تناسب های دقیق در حکم بانک اطلاعات بصری است و برای کارهای بعدی می تواند منبع الهام و ایده به شمار آید.

اسکیس از مناظر
اسکیس از منظره ای ساده،اغلب شامل این اجزا است:درخت،بوته،زمین،تپه،آب و برخی اجزای ساخته دست بشر ،مثل خانه.اسکیس از منظره ای زیبا،ترکیبی دقیق از همه یا برخی اجزای بالاست .اسکیس از تنه درخت ،یک تپه یا فقط بستری از رود،بدون در نظر گرفتن اطراف آن به ندرت پیش می آید.تصور تپه ای بدون درخت به جز در محیط بیابانی مشکل است.بنابراین باید چشمانمان را عادت دهیم تا این اجزای تشکیل دهنده مناظر را به صورت تصویری از یک ترکیب مناسب ببینند.به این معنا که ابتدا زاویه دید مناسب را انتخاب کنیم،اگر منظره ترکیب مطلوبی نداشت،با جابه جا کردن اجزا آن،ترکیب جذاب را به دست آوریم.

درختان
درختان همانطور که می توانند از مهم ترین عناصر چشم انداز تلقی شوند اسکیس از
آنها نیز مشکل می نماید.زیرا درختان زنده اند ،رشد می کنند و در طی گذشت زمان دست خوش تغییر می شوند.برگ برخی درختان در زمستان می ریزد و برخی دیگر در بهار به گل می نشینند .بنابراین تغییرات فصلی می تواند در شکل ظاهری آنها تغییر ایجاد کند .مثل باد،برف و یخ.گونه هایی از درختان ،ساختار شاخه ای دارند بنابراین شکل ظاهری آنها می تواند با برگ یا بدون برگ باشد .رشد درختان تکی با توجه به فضای کافی در اطرافشان،با رشد درختان به صورت توده ای متفاوت است.تنه ی درختان مسن تر،پوسته ای شکسته دارد یا شاخه ها در پایه ی چتر درخت،خمیده شده و اغلب بخشی از ریشه ها در پایه تنه،از خاک بیرون زده و مشخص اند.این مشخصه ها نتیجه مشاهده،مراقبه و ثبت دقیق است.هر هنرمندی برای مشاهده و جستجوی جزئیات و نشانه های ویژه باید روشی مخصوص به خود داشته باشد.همچنین باید شیوه ای شخصی برای ثبت این نتایج در پیش گیرد چرا که اسکیس زدن یعنی ثبت همین نتایج.

درختان در پیش زمینه
درختان پیش زمینه عمدتاً برای قاب کردن عناصر در ترکیب بندی به کار گرفته می شوند.آنها تصاویر را قاب می کنند و چشمان بیننده را به سمت مرکز صفحه-جایی که اغلب نضمون [اصلی] اسکیس قرار دارد- سوق می دهند.عناصر موجود در پیش زمینه باید با جزئیاتشان طراحی شوند چرا که به ناظر نزدیک ترند.این جزئیات مانند بافت پوسته درخت ،شاخه های کوچک،برگ ها و غیره ،به نحوی باید طراحی شوند که کانون توجه را از مرکز کار ،منحرف نکنند.به کارگیری کنتراست در جزئیات به مانند کنتراست در سایه روشن جهت تباین عرصه های بصری زمین است.

درختان در یس زمینه
درختان در پس زمینه اغلب به صورت انبوه دیده می شوند،به همین دلیل بسیار متراکم به نظر می رسد و جزئیات از دست می رود.با وجود این،فرم و شکل درختان نباید فراموش شود حتی وقتی که در پس زمینه هستند.در این حالت باید از خطوط ساده با پهنای مناسب برای نشان دادن انبوه درختان استفاده کرد. از سایه زدن برای ساده کردن لایه های شاخ و برگ استفاده کنید و با ایجاد سایه های تیره و قسمت های روشن ،به موضوعی که در پس زمینه قرار دارد،حالت سه بعدی بدهید.

زمین ریخت
فرم(ریخت) زمین،تپه ،درخت،قسمت های هموار و گاهی هم صخره را شامل می شود .در بیشتر مناظر ،این عناصر به صورت جدا دیده نمی شوند،مثلاً تپه و دره غالباً به صورت عناصری متضاد و مکمل یکدیگر دیده می شوند.افق منظره ای هموار اغلب در پس زمینه با فرم هایی از صخره یا کوه قطع می شود.این ترکیب ها،تصویر را در نگاه دل انگیز تر می کند و موضوع بهتری برای اسکیس زدن می باشند،همچنین لایه های بیشتری را [برای اسکیس]فراهم کرده تا به ایجاد ترکیب جالب تر کمک کند.
هنرمند هنگام اسکیس زدن از زمین،ابتدا باید به دقت این عناصر را مشاهده،سپس اقدام به طراحی کند.ساده کردن این لایه های چند بعدی زمین به خطوطی ساده،رمز تمام اسکیس های مدادی جذاب است.شگرد کار در این است که از اسکیس زدن و ثبت جزئیات ،اجتناب کنید .به دنبال کشیدن ساختار زمین و مشخص کردن موج اصلی تپه و دره باشید .شکستگی های اصلی در صخره ی کوه را مشخص کنید و با استفاده از مدادی ساده ،برش طولی آن را به صورت طرح اولیه و سردستی بکشید.جهت تابش خورشید و چگونگی تغییرات (سایه روشن ها)رشته کوه و دره ها را مشاهده کنید.امتحان کنید و ببینید که چگونه پیچ و خم خطوط مداد به طور همزمان سه بعدی بودن زمین را می تواند نشان دهد.از سایه های موازی برای نشان دادن شیب ها و ناهمواری ها استفاده کنید.
مداد بهترین وسیله برای راندوی زمین است زیرا نوک نرمی دارد و فشار را به راحتی تحمل می کند و با اعمال فشار نوک نرم آن پهن و به حالت اسکنه ای تبدیل می شود.با هر چرخش مداد ،پهنای خطوط را می توان تغییر داد و تصویری ساده از برش طولی منظره ی [مورد نظر] کشید.هیچ وسیله ی دیگری مانند مداد نمی تواند این جلوه ی متنوع را ایجاد کند.

تمرین های خط :

این تمرینات جهت تقویت عضلات دست وایجاد تمرکز می باشند .

 

این تمرینها رو ساده نگیرید چون اکثر اساتید با همین تمرینای ساده شروع کردن …!

طولانی ترین سفر ها با کوتاه ترین گامها آغاز می شوند !

*** چند تذکر مهم :

۱. می توانید از هر ابزاری که روی صفحهتون خط ایجاد می کنه و نمی شه پاکش کرد استفاده کنید که من روان نویس نک نمدی ( راپید یک بار مصرف ) رو توصیه می کنم . ولی به هیچ وجه از مداد استفاده نکنید ! نترسید ! با جسارت اشتباه کنید و اشتباه خود را با یک خط دیگر اصلاح کنید ! ولی دقت کنید تا به اشتباه کردن عادت نکنید !

۲.حتما در هر تمرینی اگر اشتباه کردید آن را با خط دیگری اصلاح کرده و تمرین را تا انتها ادامه دهید تا جایی که نقطه سفیدی در کاغذ باقی نماند !

۳.سعی کنید خط از ابتدا تا انتها یکپاچه و با سرعتی ثابت ( تند یا آهسته ) کشیده شود !

۴. از هر تمرین ۱۰ صفحه ( آ ۳ ) لازم است که اگر حوصله ندارید حداقل از هر کدام ۳ صفحه ( آ ۳ ) انجام دهید و در صفحه نقطه سفیدی باقی نماند ! ولی در کل تمرین جایی تمام می شود که شما بتوانید یک صفحه ( ۳ آ ) بدون خطا یا حد اکثر با سه خطا انجام دهید !!!

اما توضیح تمرینات :

تمرین اول :

کشیدن خط راست به طول( ۳ آ )  : (عمودی ، افقی ، مایل ۴۵ درجه) در ۸ جهت :

افقی از چپ به راست و برعکس ، عمودی از بلا به پایین و برعکس ، مایل ۴۵ از (پایین چپ) به (بلا راست) و برعکس ، مایل ۴۵ از (پایین راست) به (بالا چپ) و برعکس ( مطابق شکل )

در ضمن   توصیه می کنم ۴ ضلع کاغذ ( ۳ آ ) رو یک سانت به یک سانت ( فقط دورکاغذ ) نقطه بگذارید و سپس شروع کنید به کشیدن خطها در ۲ جهت یکی در میان . ابتدا همه خطهای افقی بعد عمودی و بعد مایل ها و…

( هرجا اشتباه کردید و به نقطه دوم نرسید خط را کج نکنید و با خط دیگری آن را اصلاح کنید )

تمرین دوم :

به صورت کاملا اتفاقی داخل صفحه ۲ نقطه بگذارید و بعد آن دو را با پاره خطی به هم وصل کنید ! اگر به نقطه دوم نرسید آن را با یک خط دیگر اصلاح کنید (مطابق شکل ) تا جایی که صفحه کاملا سیاه شود !

تمرین سوم :

یک دایره با مرکز معلوم و به شعاع ۱۰ تا ۱۵ سانت بکشید و بعد شروع کنید به کشیدن قطر های آن ، دقت کنید که از مرکز عبور کنند و اگر رد نشد با خط دیگری اصلاح کنید ! صفحه را با دایره هایی با قطر های مختلف کاملا پر کنید .

تمرین چهارم :

یک چند ضلعی ( مثلا ۶ یا ۷ ضلعی ) بکشید و بعد از هر راس آن یک خط (مطابق شکل ) به سمت بیرون بکشید بعد با خطوط موازی اضلاع بین آنها را پر کنید . در صفحه آنقدر از این چند ضلعی ها بکشید تا پر شود.

تمرین پنجم :

ابتدا در صفحه یک سری خطوط منحنی و آزاد بکشید بعد ( مطابق شکل ) بین آنها را با پاره خطهایی پر کنید ، سعی کنید پاره خط هارا در جهتی بکشید که کوتاهترین فاصله بین دو خط منحنی باشد . و به همین ترتیب کل صفحه را پر کنید .

تذکر : این تمرین جهت تمرین خط است و با تمرین توپوگرافی فرق دارد که در آنجا جهت خطوط به سمت مرکز منحنی هاست تا بعد ایجاد شود


مطالب مشابه :


تمرین دست آزاد

تمرین دست آزاد - آموزش های معماری و اموزش اینترنتی اسکیس و پرزانته در




دست آزاد (اسکیس)

با یادگیری طراحی دست آزاد، یاد می گیریم زیست، آموزش و اسکیس زدن: • دست آزاد




نکاتی در مورد طراحی دست آزاد

نکاتی در مورد طراحی دست آزاد به نظر من ترتیب آموزش بهتره حالت اسکیس زدن: دست آزاد




نمایشگاه معرفی آثار معماری معاصر جهان به روایت دست آزاد

اسکیس و پرزانته - نمایشگاه معرفی آثار معماری معاصر جهان به روایت دست آزاد - آموزش معماری از




اموزش اسکیس(تئوري)

آموزش اسکیس(بحث های تئوری) مداد : حالت اسکیس زدن: دست آزاد گرفته می




آموزش اسکیس

آموزش اسکیس . تاريخ : جمعه بیست و دوم اردیبهشت ۱۳۹۱ حالت اسکیس زدن _دست آزاد گرفته می شود.




طراحی دست آزاد (( پرسپکتیو . ترکیب حجم )) 21/2/88

طراحی دست آزاد (( پرسپکتیو . ترکیب حجم )) 21/2/88. این مطلب اختصاصی می باشد. آموزش پرسپکتیو




آموزش اسکیس(بحث های تئوری)

حالت اسکیس زدن: دست آزاد گرفته می شود. انعطاف پذیر است. برچسب‌ها: آموزش اسکیس, اسکیس




برچسب :