زواياي پنهان قيام ايلام
زواياي پنهان قيام ايلام
زواياي پنهان قيام ايلام
در سال 1308 خورشيدي)عباس محمدزاده
( ملك شاه
چكيده:
در اين جستار تاريخي به علل ظهور ، زمينه ها، دلايل و نتايج قيام ايلام و همچنين نقش
رهبران آن در ايجاد اتحاد و همدلي در ميان ايلات و طوايف پشتكوه اشاره شده است .
خذ معتبر و اسناد مركز مطالعات تاريخ Ĥ روش پژو هش در اين مقاله عموماً مبتني بر منابع ديپلماسي وابسته به امور خارجه و مصاحبه با كهنسالان و حاضران در قيام و تحليل واكاوي آنها توسط نگارنده است.
كليد واژه : ايلام، جنگ جهاني اول ، شاه محمد ياري ، رضاخان ، والي
مقدمه:
استان ايلام با مساحتي بالغ بر 19044 كيلومتر مربع و جمعيتي حدود
620 هزار نفر و هشت شهرستان درغرب ايران قرار گرفته است . زبان مردم ايلام كردي است كه آن را كُردي جنوبي يا فَيلي نيز مي گويند دراين مبحث به گوشه اي از تاريخ ايلام پرداخته مي شود.
قيام رنو فراز برجسته اي از تاريخ پرفراز و نشيب ايلام به شمار مي رود و اين رخداد به يادماندني كه بااتحاد و همكاري ايلات و طوايف كُرد به وقوع پيوست شاهدي بر سلحشوري و دلاوري هاي آنان است .
اما كشور ايران در طول تاريخ ادوار دشواري را از سرگذرانده و از اين رهگذر تجا رب گرانبهايي اندوخته است . يكي از اين ادوار اواخر سلطه ي قاجاريه بر ايران است كه آخرين شاه اين سلسله هيبت وابهت كشور را جريحه دار نمود.
با آنكه احمد شاه به علت سن كم و نيز كم تجربگي قادر به اداره ي امور كشور نبود جنگ جهاني اول نوشته و تحقيق عباس محمدزاده (م ه لكش ا) كه در سال « قيام ايلام در عصر رضاشا ه »
* بخش عمد ه اين كتاب برگرفته از كتاب توسط انتشارات گويش منتشر شده است.
به وقوع پيوست و طبيعي بود ك ه ايران به دليل موقعيت خاص استراتژيكي و ضعف و ناتواني دولت در كنترلو حفظ تماميت ارضي كشور و همچنين وجود حكومت هاي نيمه مستقل همچون واليان ايلام و واليانسركش خوزستان صحنه كشاكش و درگيري شود . با وجود حضور قواي انگليس و شوروي در آن زمان درايران با تهاجم گس ترده عثماني به غرب كشور و نيز پيوستن آنها به آلماني ها و سعي شان براي نفوذ در نواحيغرب ايران عملاً اين كشور جولانگاه بيگانگان شد .
به رغم حملات گاه و بيگاه عثماني ها به صفحات غربي به ويژه ايلام ، مهران و كه سرتيپ عا جعلي رزم آرا از آنها نام برده ودر اين مناطق امنيت نسبي حكمفرما بود به گونه اي كه برخي از رهبران مذهبي باسفر به كرمانشاه به رهبري نظام السلطنه مافي دولت موقت را تشكيل دادند
.
سرانجام در حوت 1299رضاخان مير پنج كه فرمانده بريگاد قزاق ارتش ايران بود ، كودتا كرد.
انقراض سلسله قاجاريه و به قدرت ر سيدن رضاخان در حقيقت انقراض حكومت هاي ملك الطوايفيايران همچون واليان پشتكوه و حكومت شيخ خزعل در خوزستان محسوب مي شد . رضاخان در راه تثبيتقدرت خود قشون متحد الشكل تاسيس كرد و آن را گسترش داد ، بر ولايات اعمال نظم نمود ، بر دولتمسلط شد و مجلس را زير نفوذ آو رد. وي قيام كردها به رهبري اسماعيل آقا سميتقو [ سمكو ]را درآذربايجان فرو نشاند و علاوه بر آن از طريق نيروي قهريه و واگذاري امتيازات عشاير بختياري و لُر در جنوب
.(173 ، كشور را مطيع ساخت (معتضد:
1380
رضاشاه با حكام محلي و حاكميت ملك الطوايفي سخت مخالفت مي ك رد و قصد داشت اين نوع حكومت هاي كوچك را كه براي آينده اش خطرناك بودند از ميان بردارد و تمام فرمان هاي حكومتي ازخودش نشأت گيرد . او با ارتش منسجم و مجهزي كه در اختيار گرفته بود مي توانست هر شورش و قيامي را منكوب كند و با كمك افسران مجريش كه بعضي او را در كو دتاي نظاميش همراهي كرده بودند به مهمترين خواسته هايش دسترسي يابد.
رضاخان علاقه وافري به نظم و انظباط شديد داشت و فرماندهاني را كه بيش از سايرين مقرراتي بودند در پست هاي حساس مي گماشت تا بدين وسيله اجراي كامل دستورهايش را تضمين كرده باشد .
او در فكر بسط و توسعه قدرت ارتش و بالا يردن موقعيت خودش بود و جهت نيل بدين مقصود برنامه از پيش تعين شده اي داشت كه در فرصت هاي مناسب اقدام به اجراي آن نمود.
در اين دوران در ايلام غلامرضاخان ابوقداره فرزند حسينقلي خان حكمراني مي كرد كه به نوشته سياحان غربي پيش از بيست هزا ر نفر نيرو به عنوان تفنگچي در اختيار داشت و حتي گهگاهي پسران وي به نيروهاي عثماني شبيخون مي زدند تا اينكه رضاخان كه با حكومت هاي ملوك الطوايفي مخالف بود ، مكتوب زواياي پنهان قيام ايلام دوستانه اي به غلامرضاخان ارسال و از وي خواسته بود تا جهت پاره اي توضيحات به تهران برود.
پس از آنكه ابوقداره از مسافرت به تهران سرباز زد رضاشاه ناچاراً سالار اشرف اعظم زنگنه را نزد والي فرستاد اما وي نيز پس از عدم حصول به نتيجه دلخواه به پايتخت بازگشت و غلامرضا خان كه مي دانست دوران حكومتش به سر رسيده تصميم گرفت به عراق مهاجرت كند.
مهاجرت والي و ا قامت در عراق مسائلي بر دو كشور تحميل ساخت .دولت ايران از طريق سفارش از كشور عراق خواسته بود تا قوانيني سخت نسبت به والي اعمال كند و از بيم اقدامات تلافي جويانه اقدامات او ،خواستار آن بودند تا نسبت به غلامرضا خان اجازه داده نشود به خطوط حائل مرزي سفر نمايد و تنها به اقامت در بغداد يا سامراء قناعت كند .
دولت متبوع ايران انتظار داشت تا غلامرضا خان ممنوع الخروج شود ليكن اين درخواست به سادگي امكان پذير نبود زيرا هم والي افراد صاحب منصب و ذي نفوذي در دستگاه حكومت آن كشور اجير نموده به مرز سفر مي كرد. « باغ ساي » بود و به بهانه زراعت و آبياري باغاتش در پس از آنكه حكومت نيمه مستقل پشتكوه
( ايلام ) از ميان برداشته شد زمينه براي ورود نيروهاي حكومت مركزي فراهم گرديد و اولين گروه حكومتي شامل سرتيپ محمد صادق كوپال ، سرهنگ علي اكبر درخشاني پورسردار مسئول ماليه و چندين افسر و بيش از يكصد و پنجاه سرباز به حسين آباد ( مركز ايلام كنوني ) وارد شدند و قلعه ي والي را اقامتگاه دائمي و مركز فرماندهي خود قرار دادند ، بر اساس اسناد و مدارك موثق از مركز اسناد تاريخ و ديپلماسي درگيري هايي نيز بين آنان پديد آمد.
جنرال قونسولگري دولتعليه ايران بين النهرين – بغداد – مقام منيع وزارت، مورخه 15 فروردين
1306 ، پرونده
9 نمره 22 بموجب اطلاعات واصله فتاح خان توشمال از بستگان والي پشتكوه ي كدخداي عشيره خزل را كه به دولت اظهار اطاعت و اخلاص مي كرده به قتل رسانده و ياور اسفنديارخان و شش نفر نظامي ر ا يكشب تا صبح زنجير كرده و اساس و تفنگ آنها را گرفته است.
تدريجاً كه سرتيب صادق خان به رتق و فتق امور محوله اش همت مي گماشت سعي مي نمود تا كاملاً بر او ضاع منطقه مسلط و فرامين دولتي را به سرعت پياده نمايد .
شايد بتوان پياده شدن قانون خلع سلاح عشاير ايلام را علت اولين تصادمه آنان با دولت پهلوي عنوان كرد ، چونكه مردم اين خطه به سبب دوري از مركز كشور، كوهستاني بودن منطقه و هم مرزي با عراق كه آن هم با كشورهاي تجارت كننده اسلحه نزديك سمكو در دوران قيام عليه رضا خان است و عشايري كه داشتن اسلحه را جزو ضرريات و فخر زندگي محسوب مي داشته و آن را عز يز مي شمارند به سادگي سلاحهايشان را تحويل نمي دادند.
در ضمن پخش اخباري مبني بر اينكه دولت رضاشاه در آينده اي نزديك به كشف حجاب مبادرت خواهد ورزيد و لباس سنتي ممنوع خواهد شد ، زمينه ساز
بي اعتمادي به دولت جديد را فراهم آورد . علاوه بر موارد مزبور اقدام به يكج انشين كردن عشاير و تخت قاپو كردن ايلات و طوايف كوچرو كه قبلاً در كردستان و لرستان آغاز شده بود ، توشمالان و بزرگان ايلامي را كه از نزديك شاهد وقايع جديد بودند، بيمناك ساخت.
در حدود يكسال پس از ورود نمايندگان دولت پهلوي به پشتكوه ، مردم اين خطه احساس
مي كردند مقررات جديد تحميلي ، ناعادلانه و سلطه طلبانه است و فقط در جهت محدود ساختن خواسته هاي به حق آنهاست.
در خردادماه 1307 خورشيدي درگيري هايي بين كشاورزان و امنيه ها رخ داد كه منجر به قتل فردي از ايل شوهان و مجروح شدن عده ي ديگري گرديد متعاقب آن سرتيپ كوپال قوانيني وضع نمود كه بسا شديد تر از تنبيهاتي بود كه والي ايلام براي مجروحين در نظر
گرفت و اين موارد باعث روي گرداني كُردهاي ايلامي از حكومت تازه تاسيس پهلوي در حسين آباد گرديد.
رضاخان كه به ترويج ناسيوناليزم افراطي پان فارسيسم مي پرداخت دستور داد تا پوشش سنتي ايلاميان كه همان پوشش كُردي رايج در مناطق كردنشين است ممنوع گردد و كت وشلوار و كلاه پهلوي مورد استفاده قرار گيرد.
ايلات ايلام عشاير پشتكوه فيلي شامل ايلات ملكشاهي ، اركوازي، شوهان
(شوان)، ميشخاص، كُرد زرين آباد و ايل خزل مي شود و همچنين شامل ايل عاليب يگي، دهبالايي ، علي شروان ، كُرد دهلران و .. . مي شود (طبيبي
:
.(329 ،1374
ايل ملكشاهي بزگترين ايل پشتكوه است كه از 29 طايفه تشكيل شده است .
رئيس ايل را توشمال مي گويند كه ممكن است به طور مشترك از سوي دو برادر اعمال شود.
سرپرستي طوايف برعهده كدخدا زواياي پنهان قيام ايلام است.. . هر ط ايفه به چند بنه تقسيم مي شود.
مال كوچكترين واحد ايلي است كه معادل همان خانوار ايلی
.(58 ، ناميده مي شود (نقيب زاده:
1379 « كرنگ »
مي باشد. كوچكترين واحد مسكوني
ايل اركوازي شامل 9 طايفه
(هر طايفه از يك تا پنچ تيره ) مي شود كه در ناحيه چوار ساكن هستند .
ايل شوان شامل 9 طايفه و 21 تيره است كه در بخش زرين آباد بين اركوازي و آبدانان پراكنده اند. اعضاي ايل ميشخاص برعكس ، يكجانشن اند و از 4 طايفه تشكيل شده اند. ايل بولي در بخش چوار از دو طايفه مظفر وند و گرگه وند تشكيل شده است . ايل كُرد زرين آباد از 16
طايفه و ايل شيرو ان از دو طايفه شيروان و زنگوان و ايل خزل از 4 طايفه شمسي وند، مرشه وند، قلي وند و خيرهوند تشكيل شده است.
سازمان ايلات كرد كه بسياري از آنها حدود دو قرن پيش به اين سو يكجانشن شده اند مانند عشاير بقيه ايران بر چند طايفه ، تيره، هوز (دودمان)
و خانوار استوار ا ست. ايل، يك واحد سياسي و اجتماعي است كه از تعدادي طايفه تشكيل شده كه در محدوده قلمرو ايل زندگي مي كنند.
در رأس هر طايفه يك رئيس قرار
.(17 ، دارد كه مقام او موروثي است (كسراييان:
1372
بزرگان و مردم ملكشاهي در زمان حكومت واليان پشتگوه با توجه به داش تن پيشينه و سابقه تاريخي در ظلم ستيزي خواهان حكومتي متعادل و آرمان خواه بودند و در مورد اتفاقات و وقايع روزمره با رئيس وگ ، مهه م قيسي وشاه محمد ياري كه چند تن از معتمدين و اشخاص بانفوذ ايل ملكشاهي بودند مشورت و همفكري مي كردند. شاه محمد ياري در نزد آنان از مقام و منزلت ويژه اي يافته بود محبوبيت بي نظير وي و اجدادش به سالها قبل بازمي گشت كه پدر ايشان مرحوم يار محمد رهبري ميارزه با اجانب (تركان عثماني ) را برعهده گرفته و شخص شاه محمد هم بعد از پدر در نبرد با مهاجمين ، آنگاه كه امام زاده سيد حسن را به آتش كشيده بودند به همراه ديگر مبارزان ملكشاهي ازجان گذشتگي هاي فراواني به نمايش گذاشت.
شاه محمد ياری ساختار اجتماعي ايلات كُرد ايلامشاه محمد ياري ( مشهور به شامگه رضاخان ) از مصلحان و بزرگان ايل ملكشاهي سابقه اي درخشان در مبارزه و ستيز با متجاوز عثماني و عرب را در كارنامه اش داشت .
همراه با ديگر سران از جمله ميرزا شاه محمد خسروي و تعدادي از توشمالان ايل كُرد از حكمران نظامي خواست تا رفتار متعادل تري در قبال مردم ستمديده ي اين سامان در پيش گيرد . ليكن بر خلاف انتظار سران ايلامي ، سرتيپ كوپال در اخطاريه اي كه براي بزرگان ارسال مي دارد از آنان مي خ واهد تا در امور حكومتي دخالت ننمايند و اين عكس العمل
نظاميان باعث گرديد كه زعماي قوم به رهبري شاه محمد ياري به فكر قيام همه جانبه و تسخير مركز حكومت بپردازند.
با آنكه شاه محمد ياري در تدارك حمله به مركز نظاميان بود غلامرضا خان والي در باغشاهي عراق توانست با رشيد السطان كردستاني و همفكران وي در كردستان ارتباط برقرار نمايد و زمينه ي همكاري دو جانبه را فراهم و شورش در حال شكل گيري ايلام را به كرمانشاه و كردستان توسعه بخشد (محمد زاده:
.(66 ،1383 زواياي پنهان قيام ايلام غلامرضاخان سپس از سران ايل بيرانوند در لرستان كه از دولت ناراض ي و در حال ستيز با آنان بودند خواسته بود تا همدوش با ايلاميها حملات خود را عليه قشون سردار سپه تشديد كنند و نيرويي به ايلام اعزام دارند تا والي معزول پس از بازگشت به قدرت آنان را از لطف خود سودمند گرداند
.
در اين زمان شورش
.(Arfa: 1966, 65 كُردها به اوج خود رسيده بود ( 66 همچنين شورش ايلات كُرد در جوار تركيه و انگلستان (عراق) وسعت زيادي گرفت .
در درجه اول » گره خوردن شورش سردار رشيد با سالار الدوله شاهزاده قاجار كه از جانب مادر با كُردها خويشي داشت [ يكي از همسران سالار الدوله دختر غلامرضاخان ابوقداره والي اي لام و همسر ديگرش دختر داود خان رئيس ايل كلهر بود ] و سپس رابطه اي كه بين سران كرد ايراني و كردان سليمانيه وجود داشت و بالاخره وسعت منطقه كردستان از كرمانشاه تاماكو سبب مي شد تا خاموش كردن اين فتنه براي دولت مركزي دشوار باشد
.(Ibid)
در اينجا سندديگري دربار ه ي تباني لرستاني ، ايلاميها و كردستاني ها جهت ايجاد آشوب و شورش گسترده در غرب كشور مي آوريم:
جنرال قونسولگري دولتعليه ايران، بين النهرين – بغداد
مقام منيع وزارت جليله امور خارجه
اخيراً شنيده شد يك قسمتي از عشاير لرستان كه ايل جوك ي ( جودك ي) و سگوند باش ند با والي پشتكوه اتفاق كرد ه اند و همچنين والي با رشيد السلطان كردستاني نيز بندوبستي كرده كه يك مرتبه ، لرستان ، پشتكوه [ايلام
] و كردستان را مغشوش نمايند و..
. (محمد زاده: 1383
بر اساس مداركي راجع به قيام ايلاميان كه ممهور به مهر محرمانه شده چنين آم ده كه تعدادي از توشمالان ايلام معتمدين خود را به باغشاهي نزد غلامرضاخان فرستاده و در موضوع شرارت و عصيان مذاكراتي نموده اند كه به طور ناگهاني مامورين دولتي را محاصره و پس از خلع سلاح آنها را از حسين آباد خارج و به مقاصد سوء خود ناشي شوند به علاوه طوايف پش تكوه مقدار زيادي تفنگهاي سه تير ، پنج تير و ده تير از اعراب خريده اند تا در جنگ از آنها استفاده نمايند (همان، 68 تداوم درگيري ها
با توجه به درگيريهاي مختلفي كه در سراسر ايران خاصه مناطق كردنشين عليه حكومت پهلوي صورت گرفته بود شاه محمد ياري كه به پشتيبا ني تفنگچيان والي معزول نيز دلگرم بود درصد برآمد تا با متحد ساختن ايلات ايلامي و به حسين آباد حمله و پس از تصرف ادارات دولتي خود صاحب حكومت ايلام شود.
شاه محمد ياري با اتكا به ايل خود كه پرجمعيت ترين ايل پشتكوه محسوب مي شود 1 و همچنين تحمل لطمات و صدمات فرا وان از ناحيه واليان و رويگرداني از قشون رضا خان و ظلم مضاعف آنان درصد تشكيل حكومت مردمي برآمد.
پس از آنكه سران ملكشاهي تصميم يورش به حسين آباد گرفتند مخفيانه به تهيه سلاح و مهمات پرداخته و همراه با ديگر بزرگان ملكشاهي از جمله قيسي رحيمي به پاسگاه هاي مراق ب مرزي اميرآباد ، كنجانچم و صالح آباد هجوم برده و پس از خلع سلاح نظاميان به منطقه خود بازگشتند.
معمرين معتقدند شاه محمد كه نيروهايش اسلحه كافي در اختيار نداشند تعداد زيادي سلاح و مهمات از طريق خانقين و كردستان عراق جمع آوري كرد تا در نبرد عليه دولت پهلوي ا ز آنها استفاده كند . نيروهاي مزبور پس از تسليح به پاسگاه هاي مرزي در اميرآباد و كنجانچم حمله ور شده و نظاميان را خلع سلاح نمودند.
همزمان با تسليح نيروهاي شاه محمد ياري ، عليقلي خان صارم السلطنه ( پسر والي معزول ) كه معاونت كوپال را بر عهده داشت و به دستور دولت براي سركوب شورش ايل كرد در دهلران تعداد دويست قبضه اسلحه دريافت نموده بود ، به نيروهاي شورشي پيوست و جناح دوم حركت مسلحانه مردمي را تشكيل داد و همراه با ديگر توشمالان و بزرگان به قصد تصرف حسين آباد حركت كرد. ر.ك به سيستاني، افشار
( 1372 ) ايلام و تمدن ديرينه آن، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ ارشاد اسلامي.
زواياي پنهان قيام ايلام بايد گفت قيام ايلام ظرفيت و تو انايي تعميم و تبديل به يك جنبش فراگير ملي را در خود داشت و در صورتي كه اتحاد كامل استان هاي مرزنشين كوهستاني به وقوع مي پيوست و چون ايل سنجابي كرمانشاه با سردار رشيد همكاري داشت رضاشاه نمي توانست بر اين مناطق مجدداً اعمال نظم و نفوذ نمايد.
يكي از نويسندگان در اين مورد مي نويسد :
در سال 1308 خورشيدي عليقلي خا ن ( صارم السلطن ه) فرزند غلامرضاخان ابوقداره والي پشتكوه به » همراه چند برادر خود داعي ه ي حكومت پشتكوه شده و نسبت به تمام هشدارهاي دولت مركزي بي توجهي نشان داده و تمام نيروهاي مردمي طوايف پشتكو ه ( شوهان، كرد، ديناروند و.. .) را جمع، كرده و عليه حكومت مركزي قيام كرد (محمدي:
سرانجام پس از چندين روز زد و خورد متقابل ، حسين آباد ايلام با چندين كشته و مجروح به دست شورشيان افتاد و شاه محمد ياري در جمع نيروهاي مردمي از شانس و اقبال بلند خود سخن به ميان راند .
نيروهاي مردمي آنچنان به پيروزي خود ايمان راسخ داشتند و به اتحاد طوايف و فزوني تفنگچيان مي باليدند كه در فكر هجوم همه جانبه به گيلان ، شاه آباد، كرمانشاه و مناطق اطراف بوده و از طريق تهديد و ارعاب درصدد پيشبرد برنامه هايشان بودند و همين رويه باع ث روي گرداني تعدادي از ايلات كرمانشاهان از همكاري با شورشيان شد.
در حاليكه محاصره مركز نظاميان ادامه داشت و شورشيان مي دانستند قشون رضاخان براي سركوب آنان از سمت شمال و مسير كرمانشاه و ايوان خواهند رسيد با نيروهاي زيادي براي مقابله با نظاميان واقع در اسلا م آباد و كرمانشاه و همچنين همراه ساختن عشاير آن مناطق حركت كردند تا به مقاصد اصلي شان دست يابند اين جنگجويان در گردنه ي مشهور رنو كه راهي صعب العبور دارد مستقر و مشغول به ايجاد استحكامات دفاعي شده بودند .
همچنين در حدود سيصد تن از زبده ترين تيراندازان به سم ت كرمانشاه طي طريق كرده و
در محلي موسوم به چهارمله با عده اي از سربازان رضاخان درگيري مسلحانه نمودند.
اما با توجه به شرح كامل گزارش ها و اخباري كه به مركز رسيد قرار به اين شد كه يك هنگ پياده و سواره نظام از خرم آباد و يك هنگ پياده از كرمانشاهان به فرمانده ي حاج علي رزم آرا به همراه چندين عراده توپ و مسلسلهاي سنگين شصت تيري جهت درهم كوبيدن شورش و مجازات عاملان و روساي ، ايلات و عشاير متمرد اعزام شود (محمدزاده: 1383
تلاش اصلي قشون بر اين استوار بود كه جنگجويان محلي را از دسترسي به كوهستان دور داشته و به دشت بكشاند ، زيرا افراد محلي بيش از ديگران قادر بودند در كوهها بجنگند و راز ماندگاري و عدم اختلاط مادها (كردها)
با نژادهاي ديگر، در بهره مندي از كوهستان است.
رهبر قيام اميدوار بود تا پس از پيروزي بر قشون دولت و به دست آوردن غنايم و تسليحات پيشرفته به لشكركش اش ادامه دهد . اما بخت و اقبال با وي يار نبود زيرا غرش توپخانه و صداي ناشي از انفجار گلوله هاي آن، براي عشايراني كه چنين سلاحهايي نديده بودند رعب انگيز مي نمود. به هر صورت گروهي از نيروهاي رضاخان كه سراسيمه از كرمانشاه اعزام شده بودند پس از چند روز به محدوده ي شهرستان كنوني ايوان
( روستاي سراب بازان
) وارد شدند و در پناه صخره ها و درختان تنومند به تحكيم مواضع پرداختند . آنان تفنگچيان اجير شده را در خط اول درگيري مستقر نموده بودند تا در صورت
اجتناب از تيراندازي توسط نظاميان هدف قرارداده شوند . سرانجام پس از روز زد و بر خوردهاي بسيار و كشته و زخمي شدن عده ي زيادي از طرفين ، به علت اتمام مهمات ، خرابي سلاحها ، نبود نيروهاي تازه نفس ، خستگي ناشي از يك ماه درگيري در حسين آباد و رنو ، تضعيف روحيه عشاير در اثر غرش مهيب توپخانه و بمباران هوايي روستاي هفت چشمه و..
. شكست قواي مردمي رقم خورد.
افراد و طوايفي كه در جنگ شركت داشتند بنا به درخواست سران به قسمت هايي از كوه هاي صعب العبور ، مانشت ، كبيركوه ، ديناركوه و باغشاهي در عراق حركت كردند.
حاجعلي رزم آرا در بخشي از كتابش در خصوص قيام ايلام مي نويسد :
روز قبل از عروسي در منزل بودم تلگرافي از فرماندهي قواي غرب رسيد كه وجود شما به
واسطه ي پي ش آمدهاي پشتكوه لازم اس ت. صبح فردا خود را به فرمانده قوا معرفي كرد م.. . چون قسمت عمده قوا در ماموريت پشتكوه بودند لذا با قسمت هايي كه در حدود دو گروهان بود به طرف شاه آباد و از آنجا به طرف ايوان حركت كرد م.. . و تصميم آنه ا، شورشيا ن، اين است كه براي همراه كردن عشاير ايوان و شاه آباد به طرف اين نواحي سرازير شون د.. . ضمناً قاصد كاغذي از سرتيپ كوپال داشت ك ه.. . فرمانده قواي نظام ي، من با عده اي از نظاميان همراه خود مدت سيزده روز ا ست كه در قلعه حسين آباد بوده و حتي از سه روز قبل آب ما را هم قطع و خورك ما منحصر به جو آب چاه بدي است (زرم آرا:
1382
از مطالبي كه كهنسالان و سپهبد رزم آرا راجع به شكست نيروهاي ايلامي در جنگ رنو آورده ، واضح است كه علاوه بر گردان هنگ خرم آباد و دو فوج يا بيشتر از نيروهاي نظامي مستقر در كرمانشاه ، تفنگچيان برخي ايلات كرمانشاه ، گيلان، شاه آباد و ..
. به رهبري سرهنگ باقرخان كه عجالتاً از جانب دولت تسليح و تجهيز شده و بيش از سايرين در گذر از مناطق كوهستاني و صعب العبور تبحر داشته اند ، در نقاط مهم ديگري حضور فعال يافته و اطلاعات و خدمات ذينفع لازمه دستگاه حكومتي را در اختيار رؤساي نظامي
قرار مي دادند. تفنگچياني كه شورشيان ايلامي سعي داشته تا در ادامه اين خيزش از همكاري آنها بهره جستجو جهت تسخير شهر كرمانشاه ، آنان را به خدمت گيرند
! امري كه دولت به اهميت آن واقف و با تطميعزواياي پنهان قيام ايلام
برخي ايلات مزبور گام مهمي در مقابله با شورش سال
1308 پشتكوه برداشت.
مقاومت ايلاميان و اعلام عفو عمومي به دستور رضاشاه
نيروهاي مردمي پس از يك ماه تسخير حسين آباد و دو هفته درگيري در منطقه رنو و مانشت و شكست در برابر قشون مجهز رضاشاه، عاقبت به چند سمت متواري شدند.
پس از آنكه اين درگيري ها كاملاً عموميت يافت رضاخان در اقدامي شتابزده و جهت ايجاد تفرقه و اختلاف در بين مردم ايلام ، به عفو عمومي پرداخت و تا حدودي توانست از شدت درگيري ها بكاهد . اما در اينجا لازمست نظر به اهميت موضوع به چند علت شكست بپرد ازيم و از آن جمله در اكثر قيام ها حكام ايران جهت سركوب اينگونه عصيانهاي محلي و منطقه اي از وجود نيروهاي ايلات سرسپرده سود جسته اند كه قيام ميرزا كوچك خان ، سمكو ، سالار الدوله و ..
. نمونه هايي قابل ذكر است و در سال 1308 خورشيدي
دولت با تطميع سران برخي ايلا ت گام اساسي را جهت مقابله با اين قيام برداشت
. از موارد ديگر كه در شكست اكثر قيامهاي كردان بي تاثير نبوده و رگه هايي از ان در قيام شاه محمد ياري يافت مي شود خيانت است كه تضعيف قيام و تسريع روند شكست قيام كنندگان را موجب گرديد
.
استفاده از جنگ افزارهايمدرن نظير هواپيما و توپ جملگي زمينه ي شكست قيام را فراهم نمود.اعدام هفت تن از بزرگان ايلامي پس از اعلام عفو عمومي توسط رضاشاه و تضعيف قيام و تهديد و تطميع برخي توشمالان
) رؤساي ايلات ايلامي ) به حمايت از دولت كوپال ، هفت تن از بزرگان ايلامي از جمله دو تن در زندان كرمانشاه وپنج تن در محل كنوني فرمانداري ايلام تير باران شدند.
مولف كتاب جغرافياي ايوان كه رزم آرا را عامل اعدام ها معرفي كرده آورده است :
پس از پايان جنگ كه امنيتي در منطقه به وجود آم د، فرماندهان نظامي براي ترساندن و زهر چشم »گرفتن دو نفر از ك د خدايان ديوالا
(طايفه ده بالا ) به نام كد خدا موسي و كد خدا درويش كه به گفته اي هيچ نقشي در جنگ نداشتند و چون دستور آمده بود كه دو نفر را اعدام كنيد تا بقيه ، محمدي: 1376 ) « بترسند ، آنها را انتخاب و اعدام كردند
به هر تقدير با اعدام اين افراد و كشته و مجروح شدن شصت تن ، واليزاده معجزي از كشته شدن تن از ايل خزل پرده برداشته است ، حبس افراد زيادي در زندان كرمانشاه
( زندان شهرباني سابق ) و در قلعه ي فلك الافلاك لرستان و قصر قجر ( زندان قصر تهران ) تا حدود دو سال و تعقيب شورشيان تا داخل خاك عراق ، اين قيام تا حدود زيادي تضعيف گرديد و آخر الامر سرتيپ محمد صادق كوپال در تلگرافي به مركز خاتمه ي اين حماسه ي تاريخي را اعلام نمود.
درباره عفو عمومي اعلام شده تفاوت هايي وجود داشت ، غلامرضاخان والي و افراد نزديك وي را دربرنمي گرفت و اگر هم به ايران بازمي گشتند مي بايست در نقطه اي غير از پشتكوه اسكان داده مي شدند تا نتوانند مقدمات دسيه چيني عليه نظام و امنيت كشور را فراهم آورند.
همچنين شاه محمد ياري كه به توصيه بزرگان به قصد زيارت و گريز از مشكلات موجود به عراق مهاجرت كرده بود پس از ملاق ات با برخي مردم ملكشاهي كه مشغول به كارهاي سخت و طاقت فرسا شده بودند به شدت تحت تأثير عواطف دروني اش قرار گرفت و از مشكلات كردهاي فيلي در عراق اندوهگين شد و سپس زيارت بارگاه حضرت علي (ع) در نجف اشرف مشرف و از آن امام همام مدد خواست كه نوادگانش را ياري دهد تا به قصد يافتن كار به آن كشور مهاجرت نكنند و خود با دلي پر از اندوه به ايران مراجعت نمود.
آخر الامر فرماندهان قشون پهلوي در ايلام پس زا خلعت پوشاندن به شاه محمد 1 و مشايعت وي به سمت اركواز ملكشاهي پاياني صلح آميز براي واقعه پشتكوه (جنگ رنو ) رقم خورد . همانگونه كه رزم آرا نوشته ، پس از تيرباران پنج تن از سران ايلامي ، مردم منطقه به شدت نسبت به نظاميان بدبين شده بودند و ممكن است احضار شاه محمد به حسين آباد و خلعت پوشاندن به وي ، جهت اعتمادسازي و جلب توجه مردم به دولت بوده باشد.
1 - از جمله هداياي مرسوم، يم توپ شال ترمه كشميري نفيس به همراه دست ه اي لباس گرانقيمت بود كه اين شال به ياد و احترام شاه محمد و وقايع آن دوران، هنوز در بين خانواده اش نگهداري مي شود.
زواياي پنهان قيام ايلام
نتيجه گيري:
بدون شك قيام ايلام ح لقه مفقوده سلسله قيام هاي كُردان عليه حكومت پهلوي اول محسوب مي گردد كه بنا به دلايلي كمتر مورد باز خواني و واكاوي قرار گرفته است . قيامي كه در آن از جنوبي ترين شهرستان ، ايل كُرد دهلران ، تا ايلات خزل ، ملكشاهي ، اركوازي ، دهبالايي ، شوهان ، علي شروان و .. . حضور داشته و همراه و همدوش هم عليه برنامه هاي تحميلي رضاخاني بالاخص كشف حجاب و ممنوعيت پوشش سنتي و تخته قاپو كردن ايلات بپا خواستند.
در واقع نمي توان بدون آگاهي كامل از ساير قيام ها و شورش هايي كه چه پيش و چه پس از به قدرت رسيدن رضاخان پهلوي صورت گرفت د ر اين باره قلمفرسايي كرد زيرا يكي از دلايل اين حركت هاي خود جوش مردمي نبود پروسه ي دولت - ملت سازي در تاريخ ايران بوده كه براي نخستين بار رضاشاه درصدد اجراي اين مهم برآمد و سرنوشت اقليت هاي ايراني از قبيل اعراب ، الوار ، آذري ها ، بلو چ ها ، تركمن ها و قشقايي ها را با فارس هاي مركز نشين پيوند داد و خود را به عنوان تداوم دهنده ي حكومت شاهنشاهي
كوروش و داريوش معرفي نمود . علاوه بر نبود پروسه ملت سازي در تاريخ ايران ، ناآشنايي مركز نشينان حاكم با روحيات و خلقيات و ايعاد جامعه شناسي و فرهنگي نواحي ايران و صدور ف رامين شداد و غلاظ و همچنين نقش كاريزماتيك رهبران بومي در مناطق كُردنشين را نمي توان در آغاز اين خيزش ها از نظر دورداشت .
امري كه تاكنون به فراموشي سپرده شده است .
مطالب مشابه :
به یاد حسن زیرک
اما چون گويشم كردي فيلي است در -تا حدودي، مثلاً در ترانههاي سوراني از اشعار كاك كمال
ظاهر سارایی: پاسخی به نوشتهی «خندهدار مثل کردی جنوبی»
چه، كردي فيلي و اند به نام «گلزار شعرای لرستان» كه جز چند قطعه شعر لري، مابقي اشعار
زواياي پنهان قيام ايلام
اشعار کردی و زبان مردم ايلام كردي است كه آن را كُردي جنوبي يا فَيلي نيز مي گويند
«شهڵهم» چاپ شد
بالأخره مجموعه شعر كُردي چناري و مختار فيلي نيز چاپ كرده است كه اشعار فارسي وي
مطا لبی درمورد زبان کردی وگویش کلهری ومناطق کلهر
زبان كردي و گونه ي فيلي، كرماشاني شاهنا مه ی کردی کلهری، کتابها ، اشعار ، حکایات وضرب
363- ماجرای فیل و فیلی های زاگرس (2)
دیوان اشعار فيلي هاي عراق في العـــراق » از مركز تحقيقات و مطالعات كردي
«رێخ براي / رێخ برايي» روايت داستاني محسن بنيويس از زندگي شاكه و خانمنصور
ايشان همراه با شماري از اهل فضل كردهاي فيلي عراق در نامه و چند شعر كردي خودم را برايش
سرآغاز شعر کودکانهی کردی در ايلام
بیگی متخلص به « مهران فيلي» از شاعران نوپرداز ادبيات کردي در كانون كردي هانا- نعمت
برچسب :
اشعار كردي فيلي