صبر و شكيبايي.انواع صبر.استمداد از صبر.صبر جميل. صبر در کربلا
بخش اول خلاصه و چکیده مقالات : کپی و تبدیل به جزوه و کتاب با اطلاع مجاز است
مفهوم صبر
از نظر لغوی بر سختی ها تاب آورد و شکیبایی کرد، خود را از آن چیز بازداشت. در توضیح معنای اصطلاحی صبر می توان گفت: «حفظ کردن از آنچه عقل و شرع اقتضا می کند، صبر نامیده می شود. در قرآن بیش از هفتاد جای صبر یاد شده. در سوره عصر چهار واژه، واژه کلیدی است؛ ایمان، عمل صالح، حق و صبر. روشن است که صبر موضوع مهمی است که در کنار حق، ایمان و عمل صالح ذکر می شود. کسی که در برابر مصیبت خیلی جزع و فزع نمی کند، اهل صبر است و این یکی از مصادیق درست صبر است؛ ولی کاربرد صبر خیلی وسیع تر از این و معنای آن پربارتر و غنی تر از این است. صبر به معنی انظلام و ظلم پذیری نیست.یکی از برجسته ترین فضایل انسانی است. خداوند در آیاتی بسیار، اهل صبر را می ستاید و از مقام صابران سخن می گوید. بی گمان داستان های بسیاری درباره صابران نوشته و گفته شده و در این میان صبر یعقوب(ع) و ایوب (ع) به عنوان ضرب المثل بارها از سوی ما و دیگران به کار رفته است. با این همه، به نظر می رسد نوعی بی مهری و بی توجهی به صبر اهل بیت عصمت و طهارت(ع) روا شده است؛ زیرا این خاندان تنها برای وجه الله و ماموریت الهی خویش، بیشترین فشارها را متحمل شده اند و لذا هم چنان که آنان را در امور دیگر سرمشق زندگی خویش قرار دهیم، در این مسله نیز باید آنها را الگوی برتر خود بدانیم، چنان که این فرمان الهی است.
صبر جمیل
در چهار آیه قرآن بر صبر جمیل تاکید شده است. «فاصبر صبرا جمیلا» پس صبر نیکو پیشه کن.(معارج، آیه5) «واصبر علی مایقولون واهجرهم هجرا جمیلا» و بر آنچه می گویند شکیبایی کن و از آنان به نیکویی دوری کن. (مزمل-10) بعضی از مفسران«صبر جمیل» را این گونه تفسیر کرده اند: «والصبر الجمیل هوالصبر المطمئن»صبر جمیل و زیبا عبارت است از صبری آرام که دشمنی و اضطراب و شک در صدق وعده در آن نباشد، صبری که امید به عاقبت آن داشته و راضی به مقدرات الهی باشد... کاربرد واژه صبر بعد از کلمه «تقوا» یکی از عام ترین کاربردهای مفاهیم اخلاقی در قرآن است.
همه اهل بیت(ع) در زندگی کوتاه و بلند خویش، برای انجام ماموریت الهی همانند پیامبر گرامی(ص) ناچار شدند که انواع سختی ها، اذیت و آزارها را تحمل کنند و بگویند: ما اوذی نبی کما اوذینا، هیچ پیامبری چون ما اذیت و آزار نشده است. چنان که امیرمومنان علی(ع) نزدیک به سه دهه از عمر خویش را تنها برای حفظ امت پیامبر(ص) و وحدت کلمه ناچار شد در سکوت سپری کند و همه اذیت و آزارها را نسبت به اهل بیت(ع)تحمل کند. امام حسن(ع) و امام حسین(ع) نیز ناچار شدند برای حفظ و اصلاح امت، بر بسیاری از فشارهای جانکاه، صبر و شکیبایی نمایند و صبر جمیل را برای رضای خداوند و وجه الهی به جان بخرند. نکته قابل توجه و تامل در این باره آن است که اهل بیت عصمت و طهارت برای انجام ماموریت خویش و به عنوان خلیفه الهی، متصف به صفت کمالی صبر بودند و همه انواع و اقسام صبر را در خود بروز داده اند. به این معنا که اگر برای صبر ویژگی و خصوصیتی گفته شده، آنان این خصوصیات و ویژگی ها را دارا می باشند. از جمله این که از امیرالمؤمنان علی(ع) تفسیری از صبر بیان شده که مصداق آن، خود آن بزرگواران می باشند.
انواع صبر
امیرالمؤمنین علی(ع): الصبر ثلاثه، الصبر علی المصیبه والصبر علی الطاعه و الصبر علی المعصیه، صبر بر سه گونه است: صبر بر مصیبت، صبر بر طاعت و صبر در برابر معصیت (تحف العقول، ص146)
صبر بر مصیبآن است که خداوند برای امتحان و پرورش مؤمن، وی را گاهی به کمبودهایی در زندگی چون فقر، بیماری، فقدان دوستان و آشنایان و خویشان و مانند این امور دچار می کند تا افزون بر آزمون، او را در شرایطی قرار دهد تا استعدادها و توانمندی های سرشته در ذات خویش را به فعلیت رساند و رنگ خدایی گیرد و در مسیر متاله شدن گام بردارد.دراین شرایط است که نقش توسل و توکل، خود را در زندگی به خوبی نشان می دهد و انسان های مؤمن با بهره گیری و یاری حق می کوشند تا مشکلات خویش را حل نمایند و بر پایه آموزه های وحیانی عمل کنند. یعنی وقتی برای انسان سختی ها و گرفتاری ها پیش می آید بی تابی نکند و خویشتن دار باشد.
صبر بر طاعتآن است که انسان در برابر وسوسه های شیطانی مقاومت کند و اجازه ندهد تا وسوسه های ابلیس او را از انجام کارهای عبادی و نیک و صالح بازدارد. چنان که می بایست برای انجام عبادت و کارهای نیک در برابر هرگونه فشار بیرونی و درونی خود را حفظ کند و اجازه ندهد تا دلبستگی به دنیا و زن و فرزند و یا سختی انجام کار نیک، وی را از انجام آن بازدارد. صبر بر طاعت به ویژه در مسائل جهادی و انفاق مال بیشتر خودنمایی می کند، زیرا انسان کمتر حاضر است تا از مال و جان خویش بگذرد. بنابراین با صبر در اطاعت خداوندی انسان می تواند گام های بلندی را در خودسازی و تزکیه نفس از طریق انجام های فرمان های الهی و معصومان(ع) بردارد. صبر در مقام انجام وظیفه است. صبر در این مقام این است که انسان تلاش کند تا وظیفه اش را خوب انجام دهد.
صبر در برابر معصیت به معنای آن است که انسان در برابر وسوسه های انجام کارهای زشت و گناهان، خود را حفظ کند و اجازه ندهد تا گناهان لذت آور و مورد کشش نفس، وی را به سوی انجام آن بکشاند. بنابراین مبارزه با خواسته های نفسانی و هواهای آن و مخالفت با وسوسه های گناه نیازمند صبر و شکیبایی است که به آن صبر معصیت اطلاق می شود. انسان باید در برابر این اشتیاق نفس به گناه، صبر و پایداری کند و از خود مقاومت نشان دهد. بی گمان مخالفت حضرت یوسف(ع) در برابر خواسته های زلیخا، از نمونه های بارز و زیبای صبر در برابر معصیت و مخالفت با انجام آن است که در آیات قرآنی آمده است. یعنی وقتی انگیزه های معصیت در انسان پیدا می شود- که غالباً شهوت و غضب است- مقاومت کند.
الگوهای صبر
در قرآن اشخاصی به عنوان اسوه های صبر و شکیبایی معرفی شده اند که از جمله می توان به ادریس(ع)، اسماعیل ذبیح الله(ع)، ایوب(ع)، داود(ع) و ذوالکفل اشاره کرد. هریک از ایشان در مسیر زندگی خویش با آزمون یا مصیبت و یا گرفتاری مواجه شدند که به سبب درپیش گرفتن صبر و شکیبایی به مقام صابران رسیده و حتی ضرب المثل شده اند. خداوند البته در آیات قرآنی همه پیامبران و علمای ربانی را به این صفت بزرگ ستوده است ولی در این میان افراد پیش گفته به عللی به شکل خاص به صبر و شکیبایی توصیف شده و از آنان یاد گردیده است. اگر به مواردی که خداوند درباره ایشان اشاره می کند، خوب دقت شود، به روشنی معلوم می شود که آنان در موردی و یا مواردی صبر ورزیده اند. از این رو، نمی توان گفت که ایشان در همه زمینه ها و مسائل توانسته اند مصداق صبر و شکیبایی باشند. اما اهل بیت عصمت و طهارت(ع) درهمه عرصه ها و زمینه ها پیشتاز و سرآمد بودند؛ زیرا آنان برای خشنودی الهی از هیچ گونه تلاشی دریغ نکردند و تنها برای وجه الله صبر بر اطاعت و مصیبت و در برابر معصیت را به شکل کامل به نمایش گذاشتند.بنابر این بر ماست تا با مطالعه و تحقیق درباره روش های صبر ایشان در مسایل مختلف، خود را در مسیری قرار دهیم که آنان گام برداشتند و روحیه خود و جامعه را با آشناشدن زندگی آنان، تقویت کنیم (آل عمران 146 تا 148 و انعام آیه 34 و انبیاء آیات 83 و85 و آیات دیگر)
استمداد از صبر
دو آیه از قرآن کریم مؤمنان را امر می کند که از «صبر» استمداد جسته و کمک بگیرند:
«واستعینوا بالصبر و الصلاه» از صبر و نماز یاری بجویید (بقره-45) «یا ایهاالذین امنوا استعینوا بالصبر و الصلاه ان الله مع الصابرین» ای مؤمنان! از صبر و نماز یاری بجویید که خدا با صابران است. (بقره- 153)
سؤال اساسی در اینجا این است که چرا باید از صبر استمداد کرد؟ استعانتی که در این دو آیه آمده به معنای طلب کمک است و این کمک خواستن در جایی است که انسان به تنهایی از عهده آن کار برنمی آید. با توجه به اینکه در زندگی با مسئولیت های دشواری روبرو هستیم نیاز به یاری داریم. برهمین اساس، قرآن ما را به دو چیز مهم(صبر و صلوه ) راهنمایی کرده است، اما چرا این دو را با هم بیان کرده است؟
مرحوم علامه طباطبایی (در المیزان، ج1، ص822) می فرماید: اینکه فرمود: «از صبر و نماز برای مهمات و حوادث خود کمک بگیرید» برای این است که در حقیقت یاوری به جز خدای سبحان نیست. در مهمات، یاور انسان مقاومت و خویشتن داری آدمی است. به اینکه استقامت به خرج داده، ارتباط خود را با خدا وصل نموده، از صمیم دل متوجه او شود و به سوی او روی آورد و این همان صبر و نماز است و این دو بهترین وسیله برای پیروزی است، چون صبر هر بلا یا حادثه عظیمی را کوچک و ناچیز می کند و نماز که اقبال به خدا و استجابت به اوست، روح ایمان را زنده می سازد و به آدمی می فهماند که به جایی تکیه دارد که انهدام پذیرنیست.»
آثار صبر
1- پاداش اخروی «اینان اند که غرفه (های بهشتی) را به خاطر صبری که (در شدائد) ورزیده اند، نصیب می برند و در آنجا با تحیت و سلام رو به رو می شوند. (فرقان 76) «اینان به دلیل صبری که ورزیده اند پاداششان دو برابر داده می شود و بدی را با نیکی دفع کنند و از آنچه روزی شان کردیم انفاق کنند. (قصص 54)
2- امامت، ثمره صبر مقام امامت، بالاترین امتیازی است که انسان الهی ممکن است به آن دست یابد. قرآن، رسیدن امامان به این رتبه را نتیجه صبر آنان ذکر کرده است: «وجعلنا هم ائمه یهدون بامرنا لما صبر و اوکانوا بایاتنا یوقنون»و از ایشان چون شکیبایی ورزیدند و به آیات ما یقین یافتند، پیشوایانی برگماشتیم که به فرمان ما هدایت می گردند. (سجده -24)
3- امداد غیبی «آری اگر شکیبایی و پارسایی کنید و آنان (دشمنان) شتابان بر سر شما فرود آیند، پروردگارتان شما را با (فرستادن) پنج هزار فرشته نشان گذار یاری می دهد. (ال عمران - 125) بنابر این، صبر و ایستادگی ظاهری در جنگ و نیز تقوا به جهت پشتوانه ای معنوی در جهاد سبب نزول رحمت الهی و امداد غیبی خدا می شود.
4- دستیابی به مقام محسنین «واصبرفان الله لایضیع اجرالمحسنین» شکیبایی پیشه کن که خداوند پاداش نیکوکاران را فرو نمی گذارد. (هود - 115) روشن است که امضا کردن «مقام محسنین» برای صابران از ناحیه خدا اجری بس بزرگ است.
***************************************************************
بخش دوم مشروح مطالب :
مقام صبر در رفتار فردی و اجتماعی انسان از چه جایگاهی برخوردار است و چه آثار و برکاتی را در سیر تکاملی انسان به وجود می آورد؟ یکی از مفاهیم عام معنوی و اخلاقی صبر است که دربرگیرنده بسیاری از ویژگی های اخلاقی دیگر نیز می باشد. مقام صبر یکی از کل کمالات انسانی است که در آیات و احادیث به آن اشاره شده است.
مفهوم صبر
از نظر لغوی در فرهنگ الفبایی الرائد، ج2 در بیان معنای صبر آمده است: صبر یصبر صبرا= بر سختی ها تاب آورد و شکیبایی کرد، صبرعن الشی = خود را از آن چیز بازداشت. در توضیح معنای اصطلاحی صبر می توان گفت: «حفظ کردن از آنچه عقل و شرع اقتضا می کند، صبر نامیده می شود.» گستره مفهوم «صبر» بسیار وسیع است، به طوری که بسیاری از مفاهیم اخلاقی را دربرمی گیرد. در کتاب اخلاق در قرآن آیت الله مصباح یزدی، ج1، ص 85 آمده است: «اکثریت قریب به اتفاق افعال اخلاقی یا حتی همه آنها به لحاظی زیر عنوان صبر قرار می گیرند، چنانکه به لحاظهای دیگری تقوا و ب رّ بر آنها صادق خواهد بود.»
جایگاه «صبر» در قرآن
آیات قرآن را در زمینه مفهوم صبر به اقسام گوناگونی می توان تقسیم کرد.
ارزش صبر
در برخی آیات صبر، خداوند منصب امامت، وعده نیکو و حسنی به بنی اسرائیل و پاداش بی پایان را نتیجه داشتن صبر برشمرده است. «و از ایشان چون شکیبایی ورزیدند پیشوایی برگماشتیم»(سجده-24) «و (بدین گونه) به خاطر صبری که کرده بودند وعده نیکویی پروردگارت در حق بنی اسرائیل تحقق یافت»(اعراف-137)
«همانا پاداش شکیبایان بی حساب و به تمامی آنان داده خواهد شد»(زمر-10) برخی مفسران با تمسک به بعضی از آیات توکل و صبر و مقایسه بین آن دو، اثبات می کنند که ارزش اخلاقی «صبر» در قرآن از «توکل» نیز بیشتر است. در تفسیر کشف الاسرار، ج5 صفحه 247 در مقایسه بین توکل و صبر آمده است:
«رب العالمین متوکلان را می گوید: «ان الله یحب المتوکلین) و صابران را می گوید:ان الله مع الصابرین) و کمال شرف و فضیلت صبر را رب العزه، در قرآن زیادت از هفتاد جای صبر یاد کرده و هر درجه ای که آن نیکوتر و بزرگوارتر با صبر حوالت کرده، درجه ای بزرگوارتر از امامت در راه دین نیست و با صبر حوالت کرده است. «وجعلنا منهم ائمه یهدون بامرنا لما صبروا» یکی از آیاتی که دلالت بر ارزش و اهمیت صبر دارد، (آیه 31 سوره محمد) مربوط به «امتحان الهی» است. این آزمایش برای نمایان کردن گوهر صبر در وجود انسان ها است. «ولنبلونکم حتی نعلم المجاهدین منکم و الصابرین و نبلو اخبارکم» و همه گونه می آزماییم شما را تا از میان شما مجاهدان و صابران را معلوم بداریم و احوالتان را بشناسانیم.
صبر، کلید واژه ای در معارف
واژه هایی که در قرآن و روایات زیاد تکرار و روی آن تأکید می شود نسبتاً محدودند. یکی از آن ها واژه «صبر» است که از واژه های کلیدی در معارف اسلامی است. خدای متعال هم مکرر به پیغمبر اکرم نسبت به صبر تأکید می کند و می فرماید: فاصبر کما صبر اولوا العزم من الرسل،1 فاصبر ...،2 و هم در موارد زیادی به عموم مردم با بیانات مختلف سفارش به صبر می کند. در سوره عصر می فرماید: والعصر ان الانسان لفی خسر¤ الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر. در این سوره، چهار واژه، واژه کلیدی است؛ ایمان، عمل صالح، حق و صبر. روشن است که صبر موضوع مهمی است که در کنار حق، ایمان و عمل صالح ذکر می شود.
صابر منفعل و منظلم نیست
متأسفانه گاهی معانی واژه های قرآنی در عرف ما درست رعایت نمی شود و گویا معنایش تحریف می شود. از جمله همین واژه صبر است که وقتی به کاربردهای آن در آیات و روایات دقت می کنیم می بینیم با آنچه که در ذهن ماست مقداری تفاوت دارد. ما گمان می کنیم صبر یعنی منفعل بودن؛ به تعبیر دیگر یعنی در مقابل پیشامدها عکس العملی نشان ندادن. به کسی می گوییم اهل صبر است که اگر به صورت او سیلی بزنند جوابی ندهد! البته کسی که در برابر مصیبت خیلی جزع و فزع نمی کند، اهل صبر است و این یکی از مصادیق درست صبر است؛ ولی کاربرد صبر خیلی وسیع تر از این و معنای آن پربارتر و غنی تر از این است.
صبر به معنی انظلام و ظلم پذیری نیست. اسلام دوست ندارد که انسان در برابر ظلم منفعل باشد و زود تسلیم شود. در روایتی با سندهای متعدد آمده است: «من قتل دون مظلمته. فهو شهید؛3 اگر به کسی ظلم شود و در مقام دفاع از خودش و رفع ظلم برآمده، در این راه کشته شد، حکم شهید را دارد.» اسلام دوست ندارد که مسلمان انسانی پست، زبون و منفعل باشد؛ بلکه می خواهد مسلمان در برابر ظلم مقاومت کند و حتی اگر به قیمت کشته شدن هم باشد حقش را بگیرد؛ اما بالاتر از این، دفاع از اسلام، جامعه اسلامی و ارزش های اسلامی است. این تکلیف خیلی بالاتر و مهم تر است.
صبر و شکیبایی
یکی از برجسته ترین فضایل انسانی است. خداوند در آیاتی بسیار، اهل صبر را می ستاید و از مقام صابران سخن می گوید. بی گمان داستان های بسیاری درباره صابران نوشته و گفته شده و در این میان صبر یعقوب(ع) و ایوب (ع) به عنوان ضرب المثل بارها از سوی ما و دیگران به کار رفته است. با این همه، به نظر می رسد نوعی بی مهری و بی توجهی به صبر اهل بیت عصمت و طهارت(ع) روا شده است؛ زیرا این خاندان تنها برای وجه الله و ماموریت الهی خویش، بیشترین فشارها را متحمل شده اند و لذا هم چنان که آنان را در امور دیگر سرمشق زندگی خویش قرار دهیم، در این مسله نیز باید آنها را الگوی برتر خود بدانیم، چنان که این فرمان الهی است.
همه اهل بیت(ع) در زندگی کوتاه و بلند خویش، برای انجام ماموریت الهی همانند پیامبر گرامی(ص) ناچار شدند که انواع سختی ها، اذیت و آزارها را تحمل کنند و بگویند: ما اوذی نبی کما اوذینا، هیچ پیامبری چون ما اذیت و آزار نشده است. چنان که امیرمومنان علی(ع) نزدیک به سه دهه از عمر خویش را تنها برای حفظ امت پیامبر(ص) و وحدت کلمه ناچار شد در سکوت سپری کند و همه اذیت و آزارها را نسبت به اهل بیت(ع) تحمل کند. امام حسن(ع) و امام حسین(ع) نیز ناچار شدند برای حفظ و اصلاح امت، بر بسیاری از فشارهای جانکاه، صبر و شکیبایی نمایند و صبر جمیل را برای رضای خداوند و وجه الهی به جان بخرند.
اهل بیت(ع) در مقام صابران
بی گمان اهل بیت پیامبر(ع) مصداق اتم انسان های کاملی هستند که می بایست در زندگی خویش آنان را به عنوان الگو و سرمشق قرار دهیم و به فرموده خداوند، آنان را به عنوان الگو بپذیریم و در پیروی و اطاعت از سیره و سنت آنان کوتاهی نکنیم. از آن جایی که آنان در همه صفات و اسمای الهی به عنوان مظهر اتم و اکمل الهی مطرح می باشند و در مقام قرب و تأله، در مقام قاب قوسین او ادنی (نجم آیه 9) نشسته اند، عقل و شریعت حکم می کند که انسان، آنان را به عنوان الگو بپذیرد و در مسیر و سنت ایشان گام بردارد. آنان به سبب مظهریت اتم و اکمل خویش، در همه صفات و اسمای الهی به عنوان انسان های کامل مطرح می باشند. بنابراین می توان گفت که در صفت و اسمی اگر بخواهیم انسان کامل و برتری را نشان دهیم، می بایست به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) اشاره داشته باشیم. آنان در همه صفات از جمله صفت صبر در برترین مقام نشسته اند. بنابراین می توان گفت همه آن امتیازات و ویژگی هایی که خداوند در قرآن برای اهل صبر و صابران بیان می دارد، برای اهل بیت عصمت(ع) نیز به طور کامل تحقق دارد.
نکته قابل توجه و تامل در این باره آن است که اهل بیت عصمت و طهارت برای انجام ماموریت خویش و به عنوان خلیفه الهی، متصف به صفت کمالی صبر بودند و همه انواع و اقسام صبر را در خود بروز داده اند. به این معنا که اگر برای صبر ویژگی و خصوصیتی گفته شده، آنان این خصوصیات و ویژگی ها را دارا می باشند. از جمله این که از امیرالمؤمنان علی(ع) تفسیری از صبر بیان شده که مصداق آن، خود آن بزرگواران می باشند.
انواع صبر
امیرالمؤمنین علی(ع): الصبر ثلاثه، الصبر علی المصیبه والصبر علی الطاعه و الصبر علی المعصیه، صبر بر سه گونه است: صبر بر مصیبت، صبر بر طاعت و صبر در برابر معصیت (تحف العقول، ص146)
صبر بر مصیب آن است که خداوند برای امتحان و پرورش مؤمن، وی را گاهی به کمبودهایی در زندگی چون فقر، بیماری، فقدان دوستان و آشنایان و خویشان و مانند این امور دچار می کند تا افزون بر آزمون، او را در شرایطی قرار دهد تا استعدادها و توانمندی های سرشته در ذات خویش را به فعلیت رساند و رنگ خدایی گیرد و در مسیر متاله شدن گام بردارد. دراین شرایط است که نقش توسل و توکل، خود را در زندگی به خوبی نشان می دهد و انسان های مؤمن با بهره گیری و یاری حق می کوشند تا مشکلات خویش را حل نمایند و بر پایه آموزه های وحیانی عمل کنند. یعنی وقتی برای انسان سختی ها و گرفتاری ها پیش می آید بی تابی نکند و خویشتن دار باشد.
صبر بر طاعت آن است که انسان در برابر وسوسه های شیطانی مقاومت کند و اجازه ندهد تا وسوسه های ابلیس او را از انجام کارهای عبادی و نیک و صالح بازدارد. چنان که می بایست برای انجام عبادت و کارهای نیک در برابر هرگونه فشار بیرونی و درونی خود را حفظ کند و اجازه ندهد تا دلبستگی به دنیا و زن و فرزند و یا سختی انجام کار نیک، وی را از انجام آن بازدارد. صبر بر طاعت به ویژه در مسائل جهادی و انفاق مال بیشتر خودنمایی می کند، زیرا انسان کمتر حاضر است تا از مال و جان خویش بگذرد. بنابراین با صبر در اطاعت خداوندی انسان می تواند گام های بلندی را در خودسازی و تزکیه نفس از طریق انجام های فرمان های الهی و معصومان(ع) بردارد. صبر در مقام انجام وظیفه است. صبر در این مقام این است که انسان تلاش کند تا وظیفه اش را خوب انجام دهد.
صبر در برابر معصیت به معنای آن است که انسان در برابر وسوسه های انجام کارهای زشت و گناهان، خود را حفظ کند و اجازه ندهد تا گناهان لذت آور و مورد کشش نفس، وی را به سوی انجام آن بکشاند. بنابراین مبارزه با خواسته های نفسانی و هواهای آن و مخالفت با وسوسه های گناه نیازمند صبر و شکیبایی است که به آن صبر معصیت اطلاق می شود. انسان باید در برابر این اشتیاق نفس به گناه، صبر و پایداری کند و از خود مقاومت نشان دهد. بی گمان مخالفت حضرت یوسف(ع) در برابر خواسته های زلیخا، از نمونه های بارز و زیبای صبر در برابر معصیت و مخالفت با انجام آن است که در آیات قرآنی آمده است. یعنی وقتی انگیزه های معصیت در انسان پیدا می شود- که غالباً شهوت و غضب است- مقاومت کند.
معنای تحلیلی صبر
تحلیلی که می توان داشت این است که انجام کارهای اختیاری ما به مقدماتی نیازمند است. کار اختیاری انسان دست کم به دو عامل احتیاج دارد؛ یکی شناخت و دیگری انگیزه؛ ولی از آن جا که خدای متعال این عالم را طوری آفریده است که ما دائماً در معرض امتحان باشیم، این طور نیست که به محض فهمیدن خوبی کاری فوراً در وجود ما انگیزه آن پیدا شود و آن کار انجام گیرد. اگر این طور بود نه خوب و بد معلوم می شد و نه ارزش اعمال. درست است که ما خوبی کاری را می فهمیم و انگیزه انجام آن را هم پیدا می کنیم، اما ممکن است انگیزه هایی بر ضد آن و یا موانع و مشکلاتی بر سر راه ما وجود داشته باشد. اگر بخواهیم این کار را انجام دهیم باید این موانع را برطرف کنیم. مثلاً ازدواج، کاری اختیاری است؛ اما این طور نیست که انسان هر وقت تصمیم گرفت فوراً ازدواج کند؛ بلکه برای انجام این کار مقدمات فراوانی نیاز است. پس اگر ما بخواهیم کار صحیحی که موجب کمال و سعادت ما باشد و پشیمانی به بار نیاورد- عمده پشیمانی مربوط به جهان ابدی است و پشیمانی دنیا قابل جبران است- باید، هم بدانیم که این کار خوب و ارزشمند است، هم بدانیم چگونه می توان آن کار را انجام داد و هم موانع آن را برطرف کنیم. گاهی انسان می داند کاری خوب و مفید است و وسایل انجام آن هم کم و بیش فراهم است؛ اما گاهی موقع عمل موانعی نمی گذارد کار انجام شود. این موانع چند گونه است:
نوع اول موانعی درونی خود انسان است؛ مثلاً گمان می کند اگر این کار را انجام دهد از بعضی لذت ها محروم می شود و یا باید بعضی از رنج ها را تحمل کند. معمولاً وقتی عواطف و احساسات انسان برای کاری مناسب باشد، سریع تصمیم می گیرد؛ اما وقتی احساسات انسان بر ضد تصمیم او باشد مانعی درونی برای انجام کار پیدا می شود. نوع دوم موانع انسانی بیرونی است؛ مثلاً اطرافیان انسان با مسخره کردن، مانع می شوند که کار خیری را انجام دهد. این مانع از بیرون اثر می گذارد. نوع سوم مشکلات و پیشامدهایی است که انسان را از انجام کار منصرف می کند. مثلاً بیماری یا حوادثی غیرطبیعی مانع انجام کار می شود. بنابراین اگر تشخیص دادیم که کاری باید انجام گیرد، باید برای مقابله با این موانع آماده شویم و در مقابل این عوامل درونی، بیرونی و مشکلات مقاومت کنیم. اسم این مقاومت، «صبر» است. عامل درونی گاهی تمایلات شهوانی است و اگر انسان روی این تمایلات پا گذاشت این مصداقی از صبر است.
الگوهای صبر
در قرآن اشخاصی به عنوان اسوه های صبر و شکیبایی معرفی شده اند که از جمله می توان به ادریس(ع)، اسماعیل ذبیح الله(ع)، ایوب(ع)، داود(ع) و ذوالکفل اشاره کرد. هریک از ایشان در مسیر زندگی خویش با آزمون یا مصیبت و یا گرفتاری مواجه شدند که به سبب درپیش گرفتن صبر و شکیبایی به مقام صابران رسیده و حتی ضرب المثل شده اند. خداوند البته در آیات قرآنی همه پیامبران و علمای ربانی را به این صفت بزرگ ستوده است ولی در این میان افراد پیش گفته به عللی به شکل خاص به صبر و شکیبایی توصیف شده و از آنان یاد گردیده است. اگر به مواردی که خداوند درباره ایشان اشاره می کند، خوب دقت شود، به روشنی معلوم می شود که آنان در موردی و یا مواردی صبر ورزیده اند. از این رو، نمی توان گفت که ایشان در همه زمینه ها و مسائل توانسته اند مصداق صبر و شکیبایی باشند. اما اهل بیت عصمت و طهارت(ع) درهمه عرصه ها و زمینه ها پیشتاز و سرآمد بودند؛ زیرا آنان برای خشنودی الهی از هیچ گونه تلاشی دریغ نکردند و تنها برای وجه الله صبر بر اطاعت و مصیبت و در برابر معصیت را به شکل کامل به نمایش گذاشتند.
بنابر این بر ماست تا با مطالعه و تحقیق درباره روش های صبر ایشان در مسایل مختلف، خود را در مسیری قرار دهیم که آنان گام برداشتند و روحیه خود و جامعه را با آشناشدن زندگی آنان، تقویت کنیم (آل عمران 146 تا 148 و انعام آیه 34 و انبیاء آیات 83 و 85 و آیات دیگر)
ضرورت صبر در ابتلائات و آزمونها
سنت زندگی دردنیا، همواره همراه مصیبت و گرفتاری است تا انسان خود را بشناسد و در مقام تضاد و تزاحم و مشکلات با عقل و قلب و منطق، قدرت و توانایی خویش را آشکار کرده و خدایی گونه شود و خدایی عمل نماید. درحقیقت اگر کسی ربوبیت و مالکیت الهی را بر هستی بداند و حکمت و فلسفه زندگی در دنیا را بشناسد درمی یابد که دنیا اقتضائاتی دارد که از آن جمله مصیبت ها و رنج ها و دردهاست و انسان می بایست درکنار این امور، خود را به کمال برساند و اسماء و صفات سرشته و نهفته در ذات را فعلیت بخشد و خدایی (متاله) شود و درمقام مظهر ربوبیت الهی قرار گیرد.
آن بینه و دلیل روشنی که امور زندگی را سهل وآسان می کند، همان معرفت نسبت پروردگاری خداوند حکیم و فرزانه و فلسفه آفرینش واهداف آن است. اگر کسی حقیقت هستی و جایگاه خود درهستی را درکنار خالقیت و ربوبیت الهی درک کند، به سادگی درمی یابد که هرچیزی در هستی بنا به هدفی آفریده شده و تحقق می یابد و حکمت و فلسفه ای دارد.بنابراین، اگر مصیبت ریشه در گناه و خطا داشت، می کوشد تا آن را با اصلاح اعمال و افکار اصلاح کند و رفع و دفع نماید و اگر ریشه در سنت های الهی داشت با بهره گیری از آن و صبر و شکیبایی، مصیبت را به عامل رشد و کمال خود تبدیل می کند.
بنابراین حتی اگر بریده و تحت فشار مصیبت ها خرد و پراکنده شود، آن را دارای حکمتی می یابد و می کوشد تا با صبر، آن را به کمالی تبدیل نماید. این گونه است که همه مصیبت ها برای او آسان می شود و آستانه تحمل شخص نسبت به مصیبت ها و مشکلات بالا می رود و به مقام رضا و رضوان می رسد به سبب مشکلات و مصیبت ها آه و ناله نمی کند بلکه همواره آرامش خویش را با پذیرش حکمت الهی حفظ می کند. برای اینگونه اشخاص، راه خداوند هدف است و هرگز از کمی جمعیت همراه در این راه نمی هراسند و تنهایی خویش را با رضایت معبود و پروردگار خویش معنایی دیگر می بخشند و چونان امام هادی(ع) می گویند: لو سلک الناس و ادیا شعبا لسلکت وادی رجل عبدالله وحده خالصا؛ اگر همه مردم مسیری را انتخاب کنند و در آن گام نهند، من به راه کسی که تنها راه خدا را خالصانه می پرستد خواهم رفت. (بحارالانوار، ج78، ص245)
آن حضرت(ع) سفارش می کرد که همواره برای حل مشکلات و معضلات می بایست به خداوند کریم مراجعه کرد و از غیر، طلب رهایی از مصیبت و مشکلات را نداشت. مرحوم شیخ طوسی و برخی دیگر از بزرگان آورده اند: شخصی به نام ابوالحسن، محمدبن احمد به نقل از عمویش حکایت نماید: روزی از روزها به قصد دیدار حضرت ابوالحسن، امام هادی(ع) حرکت کردیم و چون بر آن حضرت وارد شدم عرضه داشتم: خلیفه، سهمیه و جیره مرا به اتهام این که از اطرافیان و دوستان شما هستم، قطع کرده اند. پس چنانچه ممکن باشد، از او بخواهید که سهمیه مرا برگرداند، قبول می کند؛ و همانند گذشته کمک های خود را نسبت به من پرداخت می نماید. حضرت درجواب فرمود: ان شاءالله درست خواهدشد.
پس به منزل برگشتم و چون شب فرا رسید، شخصی درب منزل آمد و دق الباب کرد، وقتی درب منزل را گشودم، دیدم که فتح بن خاقان مأمور متوکل ایستاده است، هنگامی که چشمش به من افتاد، گفت: در منزل خود چه می کنی؟ زودباش که خلیفه تو را احضار کرده است، پس به همراه او راهی دربار متوکل شدیم و چون بر او وارد شدیم دیدم نشسته و منتظر من است. همین که چشمش به من افتاد، اظهارداشت: ای ابوموسی! ما همیشه به یاد تو هستیم؛ لیکن تو ما را فراموش کرده ای، اکنون بگو که از ما چه طلب داری؟ گفتم: کمک های گوناگونی که تاکنون به من شده است، آنها را قطع نموده اند؛ پس دستور داد که کمک ها و سهمیه من همانند سابق و بلکه چند برابر پرداخت شود.
سپس از نزد خلیفه خداحافظی کرده و بیرون آمدیم؛ و به فتح بن خاقان گفتم: آیا علی بن محمدهادی(ع) امروز اینجا آمده است؟ ظهارداشت: خیر. گفتم: آیا نامه ای برای خلیفه نوشته است؟ پس جواب داد: خیر. بعد از آن، راهی منزل خویش شدم و فتح بن خاقان نیز به دنبال من آمد و گفت: شکی ندارم که تو از حضرت ابوالحسن، امام هادی(ع) تقاضا کرده ای که برایت دعا نماید و دعای آن حضرت مستجاب شده است، پس خواهش می کنم که از او تقاضا کنی برای من نیز دعا نماید. هنگامی که به محضر مبارک امام هادی(ع) وارد شدم و سلام کردم، فرمود: ای ابوموسی! آیا مشکلت برطرف شد و خوشحال گردیدی؟ عرضه داشتم: بلی، یابن رسول الله! ای سرورم! به برکت دعای شما راضی و قانع شدم. سپس حضرت مرا مخاطب قرار داد و فرمود: خداوند متعال نسبت به ما اهل بیت- عصمت و طهارت- آگاه است که ما در مشکلات به غیر از او رجوع نمی کنیم، همچنین در ناملایمات و گرفتاری ها فقط به او توکل و تکیه می نماییم، بنابراین هرگاه تقاضا و خواسته ای داشته باشیم خداوند متعال از روی لطف و تفضل مستجاب می کند. بعد از آن، به حضرت عرضه داشتم: فتح بن خاقان به من التماس دعا گفت که از شما تقاضا کنم برایش دعا نمائی.
حضرت فرمود: فتح در ظاهر با ما دوستی می نماید ولی در واقع از ما بیگانه است، ما برای کسی دعا می کنیم که خالص، تحت فرمان خداوند سبحان باشد و اقرار و اعتقاد به نبوت حضرت محمد مصطفی(ص) داشته ؛ و نیز اعتراف به حقوق ما اهل بیت رسالت داشته باشد. سپس حضرت افزود: من برای تو دعا کردم و خداوند متعال آن را مستجاب گرداند. در پایان از آن حضرت، تقاضا کردم و عرضه داشتم: یابن رسول الله! چنانچه ممکن باشد، دعائی را به من تعلیم نما که هرگاه بخوانم، دعایم مستجاب شود. حضرت فرمود: این دعائی را که به تو تعلیم می دهم، من خود زیاد می خوانم و از خداوند متعال خواسته ام که هرکس آن را بخواند ناامید نگردد: یا کهفی و السند، و یا واحد یا احد، و یا قل هوالله احد، اساءلک اللهم بحق من خلفته من خلقک، و لم تجعل فی خلقک مثلهم احدا، ان تصلی علیهم، و تفعل بی و سپس حاجتت را بگویی (امالی شیخ طوسی؛ ج1، ص291، مدینه المعاجز: ج7، ص436، ح2437، بحارالانوار: ج05، ص127، ح5)
جامعیت صبر، مانعیت تنبلی و کبر در طریق عبادت و خودسازی
خداوند سبحان در قرآن کریم، هدف از آفرینش انسان را “عبادت و بندگی” خویش معرفی کرده: “ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون” (ذاریات/51) و همه انسانها را به عبادت و پرستش خود فرا خوانده است: “یا ایها الناس اعبدوا ربکم الذی خلقکم و الذین من قبلکم” (بقره/21.) رسالت تمام انبیاء الهی نیز، دعوت و ارشاد مردم به بندگی خدا و نهی آنها از پرستش غیر خدا (طاغوت)، بوده است؛ چنانکه میفرماید: “و لقد بعثنا فی کل امه رسولا ان اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت”(نحل/36.) بیگمان، لازمه عبادت و پرستش خداوند، استعانت از نیروی صبر و بردباری است، و به همین جهت است که خداوند در قرآن کریم، اهل ایمان را به استعانت از “صبر” فرمان داده است: “یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر”(بقره/153.) پیامبر اکرم (ص) درباره فضیلت صبر بر طاعت، چنین فرمودهاند: “آنگاه که روز قیامت بر پا میشود، ندا دهندهای از طرف خدا ندا میدهد که اهل صبر کجایند؟ پس گروهی از مردم برمیخیزند و گروهی از فرشتگان به استقبال آنها میآیند و به آنان میگویند: بر چه چیز صبر نمودید؟ گویند: ما خود را بر طاعت خداوند به صبر واداشتیم و نیز خود را در مقابل معصیت خداوند به صبر وادار نمودیم (یعنی ترک گناه کردیم)، پس ندادهندهای از جانب خداوند ندا میدهد که: بندگانم راست میگویند، راه را باز نمایید تا آنها بدون حساب وارد بهشت گردند”
مطالب مشابه :
صبر و شكيبايي.انواع صبر.استمداد از صبر.صبر جميل. صبر در کربلا
صبر در برابر تا با مطالعه و تحقیق درباره روش های صبر ایشان در لذت آور و مورد کشش نفس
صبر بلبل!
همیشه با نظراتش خوشحالم میکنه، میخوام علاوه بر خود شعر چند خط هم در مورد صبر. در ضمن
جزوه : روش تحقیق در حسابداری---مقطع کارشناسی
روش تحقیق در 9- صبر طلبی . 10- بنابراین پس از آنکه واقعه ای روی داد تحقیق در مورد آن
زندگي نامه حضرت محمد رسول الله(ص)
تحقیق - زندگي صدق لهجه ، راستي کردار ، ملايمت و صبر و حوصله در فرزندان مسلمان مورد آزار
تحقیق در مورد جنگ نرم از دیدگاه قرآن(رتبه ی اول شهرستان)
تحقیق در مورد جنگ عقل اصلاح می شوند و اگر عقل او را نیز متین واستوار یافتید، باز هم صبر
مقاله ای در مورد شهید وشهادت وشهادت طلبی
مقاله ای در مورد شهید دارد، چرا که ریشه در قدرت، قوت، صبر، استقامت، مبارزه با
برچسب :
تحقیق در مورد صبر