مرگ، هدیه ی مؤمن
بسم الله الرحمن الرحیم.
زیستن در این دنیای فانی با همه ی زرق و برقهایش روزی پایان یافته و شخصی از دیار فانی به دیار باقی کوچ میکند. عامه ی ناس این رفتن و کوچ کردن را مردن مینامند. اگر چه این نابودی در اذهان مردم چیزی وحشتناک بوده و حتی آوردن اسم آن موجب ناراحتی و دلهره ی بعضی اشخاص میشود اما فرد مؤمن و مصلح نباید ذره ای رعب و وحشت در دل خود افکند چرا که رسول و پیامبرمان حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم در حدیثی میفرمایند: «تحفة الموت المؤمن» یعنی هدیه ی مؤمن مرگ است. اگر مرگ و مردن، هدیه ای از جانب خداوند باشد، حتماً دارای پندهایی بوده که پیامبر صلی الله علیه و سلم آن را بمثال واعظی میپندارد، از آنجا که میفرمایند: «کفی بالموت واعظاً» یعنی مرگ برای وعظ انسان کافی است. روایت شده است که یک روز ملک الموت بر حضرت داود علیه السلام وارد شد آن حضرت گفتند:
تو کیستی. ملک الموت گفت: کسی هستم که چیزی را به ملوک نمیدهم و اگر به قصرشان بروم نمیتوانند از من جلوگیری کنند. حضرت داود گفت: پس تو حتما ملک الموت میباشی. گفت: بلی گفت: پس تو اگر نزد من می آمدی چرا قبلا به من خبر ندادی تا خود را آماده سازم. ملک الموت گفتند: من قبلا چندین بار به تو خبر داده ام. فلان فامیل تو کجاست؟ فلان همسایه ی تو کجاست؟ فلانی کجا رفتند؟ حضرت داود جواب داد: همه مردند. گفت پس همه ی اینها برای هشدار بودند تا خود را آماده سازی که یکروز به سراغ تو نیز خواهد آمد.
افراد عارف و زاهدی هستند که به طور دائم مرگ را به یاد می آورند چون آن را موعِد دیدار محبوب خود میدانند و بدیهی است کسی که دیگری را دوست بدارد، هیچگاه وعده ی دیدار او را فراموش نمیکند. لذا چنین افرادی غالباً آمدن مرگ را کند میپندارند و دوست میدارند که زودتر آن لحظه فرا برسد تا اینکه از دنیای بزهکاران رهایی یابند و به جوار مولا و پروردگار خویش انتقال یابند. چنانکه گویند: حضرت حذیفه رضی الله عنه وقتی که مرگش فرا رسید گفت: خدایا اگر بینوایی از بی نیازی و بیماری از تندرستی و مرگ از زندگی بهتر و دوست داشتنی تر است، پس مرگ را بر من آسان بگردان تا به دیدار تو نائل شوم.
رسول الله صلی الله علیه و سلم در حدیثی دیگر میفرمایند: «اَکثروا مِن ذکر هاذم الّلذّات» یعنی مرگ را زیاد به یاد بیاورید زیرا که یاد مرگ از بین برنده ی لذتهاست. و در حدیث دیگری میفرمایند: «مَن کره لقاءَ الله کره الله لقاءه» یعنی کسی که از ملاقات با خدا خشنود نباشد خداوند نیز از ملاقات با او خشنود نیست. واقعاً بدبختی و شرمندگی بزرگی برای شخص است که پروردگارش از وی ناراضی و ناخرسند باشد. چرا انسان عاقل از چیزی که حق است و خواه و ناخواه به آن مبتلا میشویم ترسیده و نارحت میشود. آیا این نشانه ای از ضعف ایمان نیست؟ آیا این نشانه ای از دنیا دوستی نیست؟ آیا این نشانه ای از نداشتن توشه برای آخرتمان نیست؟ رسول الله صلی الله علیه و سلم در حدیثی به سختی و مشقت مرگ اشاره کرده و میفرمایند: «لو تعلم البهائم من الموت ما یعلم ابن آدم ما اَکَلتُم منها سمینا»ً یعنی اگر اطلاعاتی را که آدمیزادگان از مرگ دارند، چهار پایان میداشتند شما هرگز گوشت فربه ي آنها را نمیخوردید.
روزی رسول خدا صلی الله علیه و سلم در حالی که به مسجد میرفت، در نزدیکی مجلسی که صدای خنده ی حاضرانش بلند می شد، گذر کرد و فرمود: «اُذکُرُوا الموتَ اما و الذی نفسی بیده لو تعلمون ما اعلم لَضَحِکتُم قلیلاً و لَبَکَیتُم کثیراً» یعنی مرگ را به یاد بیاورید، قسم به خدایی که جانم در دست اوست، اگر آنچه را که من میدانم شما نیز میدانستید قطعا کم میخندیدید و بسیار گریه میکردید. روزی ام المؤمنین عایشه رضی الله عنها، از آن حضرت صلی الله علیه و سلم سؤال کرد: آیا ممکن است کسی با شهیدان محشور شود؟ ایشان فرمودند: «نعم من یذکر الموت فی الیوم و اللیلة عشرین مرة» یعنی آری کسی که در شبانه روز بیست بار مرگ را به یاد بیاورد با شهیدان حشر میشود.
رسول الله صلی الله علیه و سلم میفرمایند: «ارقبوا المیت عند ثلاث: اذا رشح جبینه و دَمعت عیناه و یَبِسَت شَفَتَاهُ فهی من رحمة الله قد نزلت به و اذا غطّ غلیطَ المَخنون و احمرَّ لونُه و اربَدت شَفَتاهُ فهو من عذاب الله قد نزل به». یعنی بر سه چیز شخص در حال مرگ توجه کنید: وقتی که پیشانی اش عرق میکند و هنگامی که چشمانش اشک میریزد و زمانی که لبهایش خشک میشود. پس آن نشانه ی رحمت خداوند است که بر او نازل شده است. اما اگر به حالت خفگی باشد و به خرخر افتاد و رنگش قرمز گردید و لبهایش تیره شد، پس آن نشانه ی عذاب خداست که بر او نازل گردیده است.
با این تفاصیل، فرد مؤمن باید این هدیه ای الهی را با جان و دل قبول کرده و از آن نباید بیمی داشته باشد و سعی کند که با دست پر و با سرافرازی به دیار باقی عروج کند چرا که ترس از مرگ، صفت منافقان و کافران میباشد. «والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
مختصر احیاء علوم الدین صفحات 474 ـ 475 ـ 480 ـ 482
مطالب مشابه :
هدیه چی بگیرم؟
اگر شخصی که می خواهید به او هدیه دهید به مجله ی خاصی 2- شاید دوستان و بستگانتان هدیه ای که
آخه چی بخریم؟!؟!؟!!؟!؟!؟!؟
البته نه اینکه ارزش مادی در هدیه ای که میخریم خیلی اشتراک یکساله مجله رو براش هدیه بگیرید
139 - ׫ هدیه ویژه نوروزی مدیروبلاگ به دوستان قدرتمند به بهانه فرارسیدن عید باستانی نوروز» ×
جملات زیبا.تارنمای مجله جادوی کلمات - 139 - ׫ هدیه ویژه نوروزی مدیروبلاگ به دوستان قدرتمند به
مرگ، هدیه ی مؤمن
مجله ترکمنی میراث آنلاین - مرگ، هدیه ی مؤمن - مجله علمی ، فرهنگی ، هنری و دانشگاه آزاد
هديـهای بـرای هـمسـر آينـده (داستان طنز)
تصاویر و مطالب جالب - هديـهای بـرای هـمسـر آينـده (داستان طنز) - تصاویر و مطالب خنده دار
هدیه ای پر از محبت
تصاویر و مطالب جالب - هدیه ای پر از محبت - تصاویر و مطالب خنده دار - خبری - ورزشی - مدهای روز
298 - * دانلود کتاب هدیه از استاد اسپنسر جانسون *
جملات زیبا.تارنمای مجله جادوی کلمات - 298 - * دانلود کتاب هدیه از استاد اسپنسر جانسون * - نام و
برچسب :
مجله ای هدیه