ارديبهشت: بهشت فرهنگ و ادب ايراني
ارديبهشت فرهنگ و ادب ايراني
از ميان همة ماههاي سال، ارديبهشت حال و هواي ديگري براي اهالي فرهنگ و ادب ايراني دارد. مهمترين رخداد فرهنگي سال، يعني برگزاري نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران، در ميانة اين ماه برگزار ميشود و ولوله در جان و دل آناني مياندازد كه سر در كتاب و دل در فرهنگ ايراني دارند. از ديگر سو، بزرگداشت چندتن از ستونهاي فاخر فرهنگ ايراني، همچون سعدي و فردوسي و خيام و شيخبهايي، در همين ماه واقع شده است، بزرگداشت مقام معلمان، اين پايهگذاران فرهنگ و ادب در ميان نسلهاي ايرانيان، هم در اين ماه است؛ بيسبب نبود كه دقيقي سرود:
بـرافگـند اي صـنم ابـر بهشتي زمـين را خـلعت ارديبـهشـتي
مناسبتهاي فرهنگي ارديبهشت:
يكم: روز بزرگداشت حكيم مصلحالدين سعدي
سوم: روز بزرگداشت حكيم شيخ بهايي
دوازدهم: شهادت استاد مطهري و روز معلم
بيست و پنجم: روز بزرگداشت حكيم ابوالقاسم فردوسي
بيست و هشتم: روز بزرگداشت حكيم عمر خيام
نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران: آيينهاي از يك سال فرهنگ و ادب ايراني
سعدي: آيينة حكمت ايراني
شيخ مصلحالدين سعدي شيرازي استاد مسلم سخن پارسي است. تولدش را به احتمال 606 هجري قمري و درگذشتش را نيز 690 هجري قمري گفتهاند. سعدي مقدمات علوم را در زادگاهش شيراز فراگرفت و براي تكميل معلوماتش به مدارس نظاميه و مستنصرية بغداد رفت. او برخلاف همشهرياش حافظ عاشق سير و سفر بود و مسافرتهاي فراواي به صنعا، بصره، كوفه، حلب، حجاز، شام، روم (تركية امروزي)، سومنات هند، مصر، حبشه، ارمنستان و حتي چين انجام داده است. سعدي از رهگذر اين همه سفر توانست به جهانبيني عميق و گستردهاي دست يابد كه بازتاب آن در داستانهاي گلستان هويداست. با آن كه بيش از هزار سال از آمدن و رفتن سعدي در اين جهان گذار گذشته است، اما چيرهدستي او در گزينش نثر روان و شيرين و آهنگين و دلنشين او چنان بود كه حتي امروزه نيز فارسيزبانان قادرند داستانهاي گلستان را بخوانند و بفهمند و لذت ببرند؛ اين كتاب چون دري شاهوار و گرانبار بر گردنبند و سينة ادب فارسي ميدرخشد. براي نمونه، حكايتي از اين اثر سترگ را با هم ميخوانيم و توصيه ميكنيم همكاران گرامي كتاب گلستان سعدي را كه دكتر حسن احمدي گيوي براي آن مقدمهاي كامل نگاشتهاند و تمام واژههاي دشوار آن را شرح دادهاند، حتماً بخوانند و مطمئن باشند كه از خواندن گلستان سعدي لذتي وافر خواهند برد و حكمتهايي بسيار خواهند آموخت.
دو كس رنج بيهوده بردند و سعي بيفايده كردند: يكي آنكه اندوخت و نخورد و ديگر آنكه آموخت و نكرد.
علم چندان كه بيشتر خواني |
|
چون عمل در تو نيست ناداني |
شيخ بهايي: فروغ نبوغ ايراني
زندگي
وي در بعلبك متولد شد. دوران كودكي را در جبل عامل در ناحيه شام و سوريه در روستايي به نام «جبع» يا «جباع» زيست، او از نژاد «حارث بن عبدالله اعور همداني» بوده است (از شخصيتهاي برجسته آغاز اسلام، متوفي به سال 64 خورشيدي). خاندان او از خانوادههاي معروف جبل عامل در قرن دهم و يازدهم خورشيدي بودهاند. پدر او از شاگردان برجسته شهيد ثاني بوده است.
محمد 13 ساله بود كه پدرش عزالدين حسين عاملي به خاطر اذيت شيعيان آن منطقه توسط دولت عثماني از يك سو و دعوت شاه طهماسب صفوي براي حضور در ايران، به سوي ايران رهسپار گرديد و چون به قزوين رسيدند و آن شهر را مركز دانشمندان شيعه يافتند، در آن سكنا گزيدند و بهاءالدين به شاگردي پدر و ديگر دانشمندان آن عصر مشغول شد. وقتي او 17 ساله بود (970 ق)، پدرش به توصيه شيخ علي منشار از سوي شاه طهماسب به شيخالاسلامي قزوين منصوب شد. 14سال بعد، در 984 قمري، پدر شيخ براي زيارت خانه خدا از ايران خارج شد اما در بحرين فوت كرد.
شخصيت علمي و ادبي و اخلاق و پارسايي او موجب شد تا از 43 سالگي شيخالاسلام اصفهان شود و در پي انتقال پايتخت از قزوين به اصفهان (در 1006 قمري)، از 53 سالگي تا آخر عمر (75 سالگي) منصب شيخالاسلامي پايتخت صفوي را در دربار مقتدرترين شاه صفوي، شاه عباس اول برعهده داشته باشد.
شيخ در فاصلة سالهاي 994 ق تا 1008 ق سفرهايي چند به خارج از قلمروي صفويه داشت. اين سفرها براي زيارت، سياحت، دانشاندوزي و همچنين به گفته برخي مورخان به عنوان سفير سياسي بوده است. مكه، مصر و شام از جمله مقصد اين سفرها بوده است.
وي در سال 1000 خورشيدي در اصفهان درگذشت و بنابر وصيت خودش جنازه او را به مشهد بردند و در جوار مقبرة علي ابن موسيالرضا جنب موزه آستان قدس دفن كردند. هماكنون قبر وي بين مسجد گوهرشاد و صحن آزادي و رواق امام خميني در يكي از رواقها است كه به نام خودش معروف ميباشد.
معلم و مقام پيامبرگونهاش
فريمان در كجاي تاريخ ايستاده است؟
فریمان درکجای تاریخ ایستاده است؟فریمان درکجای تاریخ ایستاده است؟
فریمان از دوپاره ی "فری" و "مان" پدیدآمده است."فر" ریشهء اوستایی وپهلوی دارد ودرفرهنگ ها به معنی شکوه وجلال که در بیننده شگفتی وزیبایی ونیکی پدید آورد امده است ."فری"کوچک شدهء "آفرین" به معنی خجسته-مبارک وشگفت انگیز است که به هنگام ستودن یا نیک شمردن به کار می رود."مان"صیغهء امر ماندن است.بنابراین فریمان به معنی باشکوه وجلال وزیبایی بمان است.
شماری از باشندگان شهر براین باورند که فریمان یا فریمون یا فریمن به معنی مرد آزاده است.
شهر فریمان مرکز شهرستان فریمان وبخش مرکزی شهرستان فریمان –استان خراسان رضوی در 774کیلومتری (هوایی)خاور شهر تهران و68 کیلومتری جنوب خاوری شهر مشهد- سرراه مشهد به تربت جام در 35 درجه و43 دقیقه پهنا و51 دقیقه درازای جغرافیایی قرار دارد.
این شهر در دشت فریمان ساخته شده است وآب وهوای معتدل وخشک دارد.آب کشاورزی وآشامیدنی از رودخانه است.مردم به کشت-باغداری-پرورش دام-پرنده وزنبورعسل-پیشه وری وصنایع دستی می پردازند وپیرو آیین اسلام ومذهب شیعه هستند وبه زبان فارسی وگویش فریمانی سخن می گویند.
مرد آزاده و فرد خجسته و مبارك كيست؟
13 بهمن 1298 روزي بود كه فريمان به خود باليد. او ميهماني تازه وارد بر پشت خود داشت. كودكي چشم به جهان گشوده بود كه فرزند يك خانوادة اصيل روحاني به شمار ميرفت. پس از طي دوران طفوليت، مكتبخانه او را در آغوش گرفت و دروس ابتدايي را به او آموخت. اما گويي فريمان براي اين كودك بسيار كوچك بود. فريمان تنها دوازده سال در زير پاي او دوام آورد. پس از آن شيخ به حوزة علميه مشهد عزيمت نمود و به تحصيل مقدمات علوم اسلامي اشتغال پيدا كرد. در سال 1316 كعبة مقصود شيخ ديگر نه فريمان بود نه مشهد. او براي تكميل دستاوردهاي خود عازم حوزه قم ميشود.
ميهمان هجده سالة قم در دوران اقامت پانزده سالهاش از محضر مرحوم آيتالله العظمي بروجردي (در فقه و اصول) و حضرت امام خميني (به مدت 12 سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و مرحوم علامه سيد محمد حسين طباطبائي (در فلسفه: الهيات شفاي بوعلي و دروس ديگر) بهره ميگيرد. قبل از هجرت آيتالله العظمي بروجردي به قم نيز استاد شهيد گاهي به بروجرد ميرفته و از محضر ايشان استفاده ميكرده است. مؤلف شهيد مدتي نيز از محضر مرحوم آيتالله حاج ميرزا علي آقا شيرازي در اخلاق و عرفان بهرههاي معنوي فراوان برده است. از اساتيد ديگر وي ميتوان از مرحوم آيتالله سيد محمد حجت (در اصول) و مرحوم آيتالله سيد محمد محقق داماد (در فقه) نام برد. وي در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصيل علم، در امور اجتماعي و سياسي نيز مشاركت داشته و از جمله با فدائيان اسلام در ارتباط بوده است. در سال 1331 در حالي كه از مدرسين معروف و از اميدهاي آينده حوزه به شمار ميرود به تهران مهاجرت ميكند. در تهران به تدريس در مدرسه مروي و تأليف و سخنرانيهاي تحقيقي ميپردازد. در سال 1334 اولين جلسه تفسير انجمن اسلامي دانشجويان توسط استاد مطهري تشكيل ميگردد. در همان سال تدريس خود در دانشكده الهيات و معارف اسلامي دانشگاه تهران را آغاز ميكند. در سالهاي 1337 و 1338 كه انجمن اسلامي پزشكان تشكيل ميشود. استاد مطهري از سخنرانان اصلي اين انجمن است و در طول سالهاي 1340 تا 1350 سخنران منحصر به فرد اين انجمن ميباشد كه بحثهاي مهمي از ايشان به يادگار مانده است.
او در مبارزات ملت ايران عليه حكومت ستمشاهي كنار امام بوده است به طوري كه ميتوان سازماندهي قيام پانزده خرداد در تهران و هماهنگي آن با رهبري امام را مرهون تلاشهاي او و يارانش دانست. شهيد مطهري در ساعت 1 بعد از نيمه شب روز چهارشنبه پانزده خرداد 1342 به دنبال يك سخنراني مهيج عليه شخص شاه به وسيله پليس دستگير شده و به زندان موقت شهرباني منتقل ميشود و به همراه تعدادي از روحانيون تهران زنداني ميگردد. پس از 43 روز به دنبال مهاجرت علماي شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه ساير روحانيون از زندان آزاد ميشود.
پس از تشكيل هيئتهاي مؤتلفه اسلامي، استاد مطهري از سوي امام خميني همراه چندتن ديگر از شخصيتهاي روحاني عهدهدار رهبري اين هيئتها ميگردد. پس از ترور حسنعلي منصور نخستوزير وقت توسط شهيد محمد بخارايي كادر رهبري هيئتهاي مؤتلفه شناسايي و دستگير ميشود ولي از آنجا كه قاضياي كه پرونده اين گروه تحت نظر او بود مدتي در قم نزد استاد تحصيل كرده بود به ايشان پيغام ميفرستد كه حق استادي را به جا آوردم و بدين ترتيب استاد شهيد از مهلكه جان سالم بدر ميبرد و مسئوليت او سنگينتر ميشود. در اين زمان وي به تأليف كتاب در موضوعات مورد نياز جامعه و ايراد سخنراني در دانشگاهها، مسجد هدايت، مسجد جامع نارمك و غيره ادامه ميدهد. به طور كلي استاد شهيد كه به يك نهضت اسلامي معتقد بود نه به هر نهضتي، براي اسلامي كردن محتواي نهضت تلاشهاي ايدئولوژيك بسياري نمود و با اقدام به تأسيس حسينيه ارشاد با كجرويها و انحرافات سرسختانه مبارزه كرد. در سال 1346 به كمك چندتن از دوستان اقدام به تأسيس حسينيه ارشاد نمود به طوري كه ميتوان او را بنيانگذار آن مؤسسه دانست. ولي پس از مدتي به علت تكروي و كارهاي خودسرانه و بدون مشورت يكي از اعضاي هيئتمديره و ممانعت او از اجراي طرحهاي استاد و از جمله ايجاد يك شوراي روحاني كه كارهاي علمي و تبليغي حسينيه زير نظر آن شورا باشد سرانجام در سال 1349 عليرغم زحمات زيادي كه براي آن مؤسسه كشيده بود و عليرغم اميد زيادي كه به آينده آن بسته بود در حالي كه در آن چند سال خون دل زيادي خورده بود از عضويت هيئت مديره آن مؤسسه استعفا داد و آن را ترك گفت.
در سال 1348 به خاطر صدور اعلاميهاي با امضاي ايشان و حضرت علامه طباطبايي و آيتالله حاج سيد ابوالفضل مجتهد زنجاني مبني بر جمع اعانه براي كمك به آوارگان فلسطيني و اعلام آن طي يك سخنراني در حسينيه ارشاد دستگير شد و مدت كوتاهي در زندان تك سلولي به سر برد. از سال 1349 تا 1351 برنامههاي تبليغي مسجد الجواد را زير نظر داشت و غالباً خود سخنران اصلي بود تا اينكه آن مسجد و به دنبال آن حسينيه ارشاد تعطيل گرديد و بار ديگر استاد مطهري دستگير و مدتي در بازداشت قرار گرفت. پس از آن استاد شهيدسخنرانيهاي خود را در مسجد جاويد و مسجد ارك و غيره ايراد ميكرد. بعد از مدتي مسجد جاويد نيز تعطيل گرديد. در حدود سال 1353 ممنوعالمنبر گرديد و اين ممنوعيت تا پيروزي انقلاب اسلامي ادامه داشت. اما مهمترين خدمات استاد مطهري در طول حيات پربركتش ارائه ايدئولوژي اصيل اسلامي از طريق درس و سخنراني و تأليف كتاب است. اين امر خصوصاً در سالهاي 1351 تا 1357 به خاطر افزايش تبليغات گروههاي چپ و پديد آمدن گروههاي مسلمان چپ زده و ظهور پديده التقاط به اوج خود ميرسد. گذشته از حضرت امام، استاد مطهري اولين شخصيتي است كه به خطر سران سازمان موسوم به «مجاهدين خلق ايران» پي ميبرد و ديگران را از همكاري با اين سازمان بازميدارد و حتي تغيير ايدئولوژي آنها را پيشبيني مينمايد. در اين سالها استاد شهيد به توصيه حضرت امام مبني بر تدريس در حوزه علمي قم هفتهاي دو روز به قم عزيمت نموده و درسهاي مهمي در آن حوزه القا مينمايد و همزمان در تهران نيز درسهايي در منزل و غيره تدريس ميكند. درسال 1355 به دنبال يك درگيري با يك استاد كمونيست دانشكده الهيات! زودتر از موعد مقرر بازنشسته ميشود. همچنين در اين سالها استاد شهيد با همكاري تني چند از شخصيتهاي روحاني، «جامعه روحانيت مبارز تهران» را بنيان ميگذارد بدان اميد كه روحانيت شهرستانها نيز به تدريج چنين سازماني پيدا كند.
گرچه ارتباط استاد مطهري با امام خميني پس از تبعيد ايشان از ايران به وسيله نامه و غيره استمرار داشته است ولي در سال 1355 موفق گرديد مسافرتي به نجف اشرف نموده و ضمن ديدار با امام خميني درباره مسائل مهم نهضت و حوزههاي علميه با ايشان مشورت نمايد. پس از شهادت آيتالله سيد مصطفي خميني و آغاز دوران جديد نهضت اسلامي، استاد مطهري به طور تمام وقت در خدمت نهضت قرار ميگيرد و در تمام مراحل آن نقش اساسي ايفا مينمايد. در دوران اقامت حضرت امام در پاريس، سفري به آن ديار نموده و در مورد مسائل مهم انقلاب با ايشان گفتگو ميكند و در همين سفر امام خميني ايشان را مسئول تشكيل شوراي انقلاب اسلامي مينمايد. هنگام بازگشت امام خميني به ايران مسئوليت كميته استقبال از امام را شخصاً به عهده ميگيرد و تا پيروزي انقلاب اسلامي و پس از آن همواره در كنار رهبر عظيمالشأن انقلاب اسلامي و مشاوري دلسوز و مورد اعتماد براي ايشان بود تا اينكه در ساعت بيست و دو و بيست دقيقه سهشنبه يازدهم ارديبهشت ماه سال 1358 در تاريكي شب در حالي كه از يكي از جلسات فكري سياسي بيرون آمده بود با گلوله گروه نادان و جنايتكار فرقان كه به مغزش اصابت نمود به شهادت ميرسد و امام و امت اسلام در حالي كه اميدها به آن بزرگمرد بسته بودند در ماتمي عظيم فرو ميروند.
سلام و درود خدا بر روح پاك و مطهرش.
فردوسي: چشمة جوشان زبان فارسي
نام فردوسي كه با حماسة شاهنامه تا ابد به تاريخ ايران گره خورده است و به حق ميتوان آن را حماسة بزرگ تاريخي محسوب داشت، در واقع حاوي اسناد و مدارك تاريخ ايران موجود در نزد شاعر بوده است كه به قلم وي به نظم كشيده شده است.
شاهنامه از يك سو مجموعه خاطرات و روايات مكتوب دربارة نخستين پادشاهان افسانهاي ايران است كه در مواردي نيز يادآور حماسة جنگاوران بودهاست و از سوي ديگر بازگويي داستانهاي افسانهاي درباره قهرمانان دليري از طوايف بزرگ زميندار است كه به منزلة تكيهگاه تاج و تخت سلطنت ايران به حساب ميآمدند. همچنين حكايات عاشقانه و قهرمانانه، وقايع تاريخي انعكاس يافته در روايات شفاهي مردمي در قالب پاك افسانهاي كه بيانگر فروپاشي حكومت هخامنشيان در نتيجة لشكركشي اسكندرمقدوني، حاكميت اسكندر و حوادث بعدي تا تأسيس دولت ساساني و بالاخره تاريخ رسمي و رويدادهاي نسبتاً موثق و ديگر شواهد مكتوب كه روشنگر تاريخ سلطنت ساساني است، بخشهاي ديگري از اين اثر را به خود اختصاص دادهاند.
فردوسي با وجود تمامي فراز و نشيبهايي كه در تصميماش بر به نظم درآوردن متون نثر شاهنامه و زندگي شخصياش اتفاق افتاد سرانجام با الهام از انديشهاي بلند، كار به حق عظيم خود را در هفتادو يك سالگي با موفقيت به فرجام رساند. لياقت راستين شاعر در به پايان بردن اثر در كلام منظوم زير جلوهگر است:
نميرم از اين پس كه من زندهام كه تـخم سـخـن را پراكـنـدهام
خيام: آيينة جهان ايراني
خيام شاعر،
خيام فيلسوف،
خيام رياضيدان،
خيام موسيقيدان.
حكيم عمر خيام در سده پنجم هجري در نيشابور زاده شد. فقه را در ميانسالي در محضر امام موفق نيشابوري آموخت؛ حديث، تفسير، فلسفه، حكمت و اخترشناسي را فراگرفت.
در حدود 449 تحت حمايت و سرپرستي ابوطاهر، قاضيالقضات سمرقند، كتابي دربارة معادلههاي درجة سوم به زبان عربي نوشت. با خواجه نظامالملك طوسي رابطهاي نيكو داشت، اين كتاب را پس از نگارش به خواجه تقديم كرد. پس از اين دوران خيام به دعوت سلطان جلالالدين ملكشاه سلجوقي و وزيرش نظامالملك به اصفهان ميرود تا سرپرستي رصدخانة اصفهان را به عهده گيرد. او هجده سال در آنجا مقيم ميشود. به مديريت او زيج ملكشاهي تهيه ميشود و در همين سالها (حدود 458) طرح اصلاح تقويم را تنظيم ميكند. وي تقويم جلالي را تدوين كرد كه به نام جلالالدين ملكشاه شهره است، در اين دوران خيام به عنوان اختربين در دربار خدمت ميكرد هر چند به اختربيني اعتقادي نداشت. در همين سالها (456) مهمترين و تأثيرگذارترين اثر رياضي خود را مينويسد و در آن خطوط موازي و نظرية نسبتها را شرح ميدهد. پس از درگذشت ملكشاه و كشته شدن نظامالملك، خيام مورد بيمهري قرار گرفت و كمك مالي به رصدخانه قطع شد. او بعد از سال 479 اصفهان را به قصد اقامت در مرو كه به عنوان پايتخت جديد سلجوقيان انتخاب شده بود، ترك كرد.
خيام شاعر
خيام زندگياش را به عنوان رياضيدان و فيلسوفي شهير سپري كرد، در حالي كه معاصرانش از رباعياتي كه امروز مايه شهرت و افتخار او هستند بيخبر بودند. معاصران خيام نيز نظير نظامي عروضي يا ابوالحسن بيهقي از شاعري خيام يادي نكردهاند. صادق هدايت در اينباره ميگويد.
گويا ترانههاي خيام در زمان حياتش به واسطة تعصب مردم مخفي بوده و تدوين نشده و تنها بين يكدسته از دوستان همرنگ و صميمي او شهرت داشته يا در حاشية جُنگها و كتب اشخاص با ذوق به طور قلمانداز چند رباعي از او ضبط شده، و پس از مرگش منتشر گرديده است.
در مجموعة مورد اعتماد رباعيات خيام با كنار گذاشتن رباعيات تكراري 57 رباعي به دست ميآيد. اين 57 رباعي كه تقريباً صحت انتساب آنها به خيام مسلم است كليدي براي تصحيح و شناختن سره از ناسره به دست مصححان ميدهد. با كمك اين رباعيها زبان شاعر و مشرب فلسفي وي تا حد زيادي آشكار ميشود. زبان خيام در شعر طبيعي و ساده و از تكلف به دور است و در سرودن اشعار پيرو كسي نيست. وانگهي هدف خيام از سرودن رباعي، شاعري به معناي متعارف نبوده است بلكه به واسطة داشتن ذوق شاعري، وي نكتههاي فلسفي خود را در قالب شعر بيان كرده است.
به قول صادق هدايت «اگر يك نفر صد سال عمر كرده باشد و روزي دو مرتبه كيش و مسلك و عقيدة خود را عوض كرده باشد قادر به گفتن چنين افكاري نخواهد بود.» بيمبالاتي نسخهنويسان و اشتباه كاتبان هميشه در بررسي نسخههاي خطي ديده ميشود. اما دربارة خيام گاه اشعارش را به عمد تغيير دادهاند تا آن را به مسلك تصوف نزديك كنند. هدايت حتي ميگويد يك علت مغشوش بودن رباعيات خيام اين است كه هركس ميخوارگي كرده و رباعياي گفته از ترس تكفير آن را به خيام نسبت داده است. مشكل ديگري كه وجود دارد اين است كه بسياري به پيروي و تقليد از خيام رباعي سرودهاند و رباعي ايشان بعدها در شمار رباعيات خيام آمده است.
نخستين تصحيح معتبر رباعيات خيام به دست صادق هدايت انجام گرفت. وي كه از نوجواني دلبسته خيام بود تدويني از رباعيات خيام صورت داده بود. بعدها در 1313 آن را مفصلتر و علميتر و با مقدمهاي طولاني با نام ترانههاي خيام به چاپ رسانيد. تصحيح معتبر بعدي به دست محمدعلي فروغي در 1320 به انجام رسيد. لازم به ذكر است كه اروپاييان نظير ژوكوفسكي، روزن و كريستن سن دست به تصحيح رباعيات زده بودند اما منتقدان بعدي شيوة تصحيح و حاصل كار ايشان را چندان معتبر ندانستهاند.
احمد شاملو روايتي از 125 رباعي خيام در كتابي به نام ترانهها روايت: احمد شاملو ارائه داده است.
خيام فيلسوف:
صادق هدايت در ترانههاي خيام دستهبندي كلياي از مضامين رباعيات خيام ارائه ميدهد و ذيل هر يك از عناوين رباعيهاي مرتبط با موضوع را ميآورد:
ـ راز آفرينش
ـ درد زندگي
ـ از ازل نوشته
ـ گردش دوران
ـ ذرات گردنده (تناسخ؟!)
در كل اشاره به اين مضمون است كه چون بميريم ذرات تن ما پراكنده شده و از گِلِ خاك ما كوزه خواهند ساخت. اين در واقع به يك معنا هم از ايراداتي است كه به معاد جسماني وارد ساختهاند. چراكه وقتي ذرات تن اشخاص با گذشت زمان در تن ديگران رود رستاخيز جسماني هر دوي آنان چگونه ممكن است.
ـ هر چه باداباد
ـ هيچ است
ـ دم را دريابيم
خيام رياضيدان
پيش از كشف رساله خيام در جبر، شهرت او در مشرق زمين به واسطه اصلاحات سال و ماه ايراني و در غرب به واسطه ترجمه رباعياتش بوده است. اگرچه كارهاي خيام در رياضيات (به ويژه در جبر) به صورت منبع دست اول در بين رياضيدانان اروپايي سدة 19 ميلادي مورد استفاده نبوده است، ميتوان ردپاي خيام را به واسطه طوسي در پيشرفت رياضيات در اروپا دنبال كرد. قديميترين كتابي كه از خيام اسمي به ميان آورده و نويسندة آن هم عصر خيام بوده، نظامي عروضي مؤلف چهارمقاله است. ولي او خيام را در رديف منجمين ذكر ميكند و اسمي از رباعيات او نميآورد. با اين وجود جورج سارتن با نام بردن از خيام به عنوان يكي از بزرگترين رياضيدانان قرون وسطي چنين مينويسد:
خيام اول كسي است كه به تحقيق منظم علمي در معادلات درجات اول و دوم و سوم پرداخته، و طبقهبندي تحسينآوري از اين معادلات آورده است، و در حل تمام صور معادلات درجه سوم منظماً تحقيق كرده، و به حل (در اغلب موارد ناقص) هندسي آنها توفيق يافته، و رساله وي در علم جبر، كه مشتمل بر اين تحقيقات است، معرف يك فكر منظم علمي است؛ و اين رساله يكي از برجستهترين آثار قرون وسطائي و احتمالاً برجستهترين آنها در اين علم است.
خيام موسيقيدان:
خيام به تحليل رياضي موسيقي نيز پرداخته است و در القول علي اجناس التي بالاربعاء مسالة تقسيم يك چهارم را به سه فاصله مربوط به مايههاي بينيمپرده، با نيمپردة بالارونده، و يك چهارم پرده را شرح ميدهد.
مهمترين دستآوردها
ـ ابداع نظريهاي دربارة نسبتهاي همارز با نظرية اقليدس.
ـ «در جبر، كار خيام در ابداع نظرية هندسي معادلات درجة سوم موفقترين كاري است كه دانشمندي مسلمان انجام داده است.»
ـ او نخستين كسي بود كه نشان داد معادلة درجة سوم ممكن است داراي بيش از يك جواب باشد و يا اين كه اصلاً جوابي نداشته باشد. «آنچه در هر حالت مفروض اتفاق ميافتد بستگي به اين دارد كه مقاطع مخروطياي كه وي از آنها استفاده ميكند در هيچ نقطه يكديگر را قطع نكنند، يا در يك يا دو نقطه يكديگر را قطع كنند.»
ـ «نخستين كسي بود كه گفت معادلة درجة سوم را نميتوان عموماً با تبديل به معادلههاي درجة دوم حل كرد، اما ميتوان با بكاربردن مقاطع مخروطي به حل آن دست يافت.»
ـ «در نيمة اول سدة هيجدهم، ساكري اساس نظرية خود را دربارة خطوط موازي بر مطالعة همان چهارضلعي دو قائمه متساويالساقين كه خيام فرض كرده بود قرار ميدهد و كوشش ميكند كه فرضهاي حاده و منفرجه بودن دو زاوية ديگر را رد كند.»
ـ به خاطر موفقيت خيام در تعيين ضرايب بسط دو جملهاي (بينوم نيوتن) كه البته تا سده قبل نامكشوف مانده بود و به احترام سبقت وي بر اسحاق نيوتن در اين زمينه در بسياري از كتب دانشگاهي و مرجع اين دو جملهايها «دو جملهاي خيام ـ نيوتن» ناميده ميشوند.
مطالب مشابه :
نمايشگاه بين المللي تهران
نمايشگاه بين المللي تهران نمايشگاه بين المللي كتاب تقويم آموزشي ترم دوم 93-92.
دانلود مجموعه فهارس بهاي سال 92
تقويم نمايشگاه بين المللي تهران نمايشگاه الكترونيك دانلود مجموعه فهارس بهاي سال 92
میانگین در آمد سالانه هر مهندس در تهران 70 میلیون تومان
تقويم نمايشگاه بين المللي تهران تقويم مهندسی سال 92 ، اعلامی از سوی
نظر سنجی : انتظار از اعضای هیات مدیره سازمان نظام مهندسی
تقويم نمايشگاه بين المللي نقشه آنلاین ترافیک تهران تقويم هوشمند تقويم نمايشگاه بين
دنیای بتن را بهتر بشناسیم
تقويم نمايشگاه بين المللي تهران نمايشگاه الكترونيك و به حجم 112 کیلوبایت و در 92
ارديبهشت: بهشت فرهنگ و ادب ايراني
برگزاري نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران بينالمللي كتاب تهران: آيينه تقويم را
برچسب :
تقويم نمايشگاه بين المللي تهران 92